تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,783 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,973 |
مقاومت، تنها راه پیروزی | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1364، شماره 44، مرداد 1364 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
«فَاسْتَقِمْ کَمَآ اُمِرْتَ وَ مَنْ تَابَ مَعَکَ وَ لاَ تَطْغَوْا اِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ» جنگ، این پدیدهی خانمان سوز از دیر باز در میان جامعه های انسانی رواج داشته. رهبران جامعه ها به انگیزه های مختلف جنگها را برپا می داشتند و در آن میان، مصلحان و خیرخواهان و انسان دوستان همیشه سعی بر این داشتند که به اهداف و مقاصد خود از غیر راه جنگ برسند و تا آنجا که مقدور است جلوی برافروختن آتش جنگ را بگیرند هم چنان که پیامبران و مبلغان الهی طبق دستور خداوند تا می توانستند به این وسیله متوسل نمی شدند. همه گونه سختی و محرومیت و ظلم را به جان خود می خریدند و تبلیغ را در فضای صلح و آشتی ادامه می دادند ولی آنجا که ضرورت اقتضا می کرد چاره ای به جز مقابله با دشمن و سرکوب مخالف نداشتند و گاهی نیز جنگ بر آنها تحمیل می شد که ناچار به مقابله می پرداختند. این فطرت انسان است که در مقابل زور و تجاوز مقابله کند و عفو، تنها در برخوردهای شخصی مورد ستایش است نه در مواقع خطر برای جامعه و دین. کسانی که به مذهب مسیح علیه السلام نسبت می دهند که اگر کسی به یک گونه تو سیلی زد گونه دیگر را نیز در اختیارش بگذار! بدون شک دروغ و افترا و تهمت به آن حضرت بسته اند. او پیامبر خداست و سخن برخلاف فطرت انسان و عقل و منطق نمی گوید. مقابله ستیز با ستیز از سنتهای الهی و از خواسته های فطری انسان است. گرچه خیراندیشان به ناچار دست به آن می زنند ولی تا زمان تحقق پیروزی کامل ادامه خواهد داشت. پیروزی آروزی هر انسان رزمنده است. و منظور پیروزی فردی به معنای نجات یافتن انسان از کشته شدن نیست. رزمندگان فداکار برای تحقق پیروزی خود را به کام مرگ حتمی فرو می برند و با فداکاری و از خود گذشتگی برای ملت، آرمان، دین و انسانیت پیروزی می آفرینند. پس هدف هر یک از دو گروه متخاصم پیروزی جامعه و هیئت اجتماعی و آرمان ملت است.
پیروزی چیست؟ شاید بعضی تصور کنند هر گروه که اکثریت افراد خود را از دست داده یا بخشی از سرزمین خود را رها کرده یا خسارات مالی سنگین را متحمل شده شکست خورده است و آن گروه دیگر پیروز است. ولی واضح است که چنین نیست؛ گاهی پیروزی با از بین رفتن کامل یک گروه محقق می ـ شود. ما سیدالشهداء علیه السلام را پیروز می دانیم و یزید را شکست خورده، با اینکه او به خیال خود سرمست باده ی پیروزی بود. امام حسین علیه السلام با کشته شدن خود و یارانش به هدف اصلی خویش که برپا داشتن دین و زنده نگه داشتن مفاهیم اصیل اسلامی و رو کردن دست تبهکاران بود رسید و یزید و پدرش که هدفی به جز خاموش کردن شعله اسلام و برگردندان مردم به سنتهای جاهلی و به قول معاویه جلوگیری از ندای (محمد رسول الله) صلی الله علیه و آله و سلم نداشتند، شکست خوردند زیرا به هدف نرسیدند. پس هر یک از دو گروه متخاصم که دانسته یا ندانسته تسلیم خواسته ی گروه دیگر بشود شکست خورده و آن گروه دیگر پیروز است. همه می ـ گویند: آمریکا در ویتنام شکست خورد. آیا آمریکا تلفات و خسارات بیشتری داده یا چیزی از سرزمین خود را از دست داده است یا ویتنام کمترین تأثیر در براندازی یا تضعیف نظام حکومتی آمریکا داشته است؟! تنها پیروزی که ویتنامیها با دادن کشته های فراوان و تحمل رنجهای طاقت فرسا به دست آوردند به زانو درآوردن آمریکا و تسلیم شدن او در مقابل خواسته آن ملت و بیرون رفتن از آن منطقه بود. بنابراین گروه پیروز ممکن است خیلی بیشتر از گروه دیگر تلفات داشته باشد و خسارات مادی متحمل شود ولی به هدف خویش رسیده است و این است پیروزی.
مقاومت، تنها راه پیروزی طبیعی است که دشمن از هر وسیله ای استفاده می کند و هر حیله ای را به کار می برد تا خصم را به زانو درآورد و او را وادار به تسلیم کند و به پذیرش شرایط خود یا برخی از آن هر چند بسیار کم ناچار سازد و هر کدام از دو گروه متخاصم که در مقابل و حملات و ترفندهای دشمن چند لحظه بیشتر پایداری کند به پیروزی دست می یابد هر چند بیش از خصم صدمه ببیند و هر کدام زودتر خسته شود و ذره ای تمایل به تسلیم در مقابل خواسته های دشمن از خود نشان دهد، شکست خورده است. پیامبران خدا و اولیای او که پرچمداران حق و عدالت بودند همیشه از سوی کافران و طواغیت زمان مورد هر گونه هجوم و دسیسه قرار می گرفتند که دست از دعوت خویش بردارند. و چیزی که خشم آنها را بر می انگیخت تنها مقاومت و استقامت و پایداری آنان بود. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم گذشته از تحمل هزاران شکنجه و ایذاء و توهین، بارها از سوی سران قریش به او پیشنهاد می شد که اگر ترک این دعوت کنی ما ترا رئیس خود قرار داده اموال زیاد در اختیارت می گذاریم و هر گونه تمایل مادی تو را برآورده می سازیم و او در پاسخ می فرمود: «اگر آفتاب را در دست راست و ماه را در دست چپ من قرار دهند دست از این دعوت برنمی دارم». و با این بیان راه تطمیع را به طور کلی بست زیرا هر چه آنها وعده می دادند مربوط به زمین بود. رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم مطلبی را فرمود که به هیچ وجه در اختیار آنان نبود ــ ماه و خورشیدــ و گفت که اگر بر فرض محال به آن هم دست یابند و در اختیار من بگذارند من از راه خود باز نمی گردم. خداوند در این باره می فرماید: «وَ اِنْ کٰادُوا لَیَفْتِنُوْکَ عَنِ الَّذی اَوْحیْنٰا اِلَیْکَ لِتَفْتَریَ عَلَینٰا وَ اذاً لَا تَخَذُوکَ خَلیلاً وَ لَوْ لٰا اَنْ ثَبَّتْنٰاکَ لَقَدْ کِدْتَ تَرْکَنُ اِلَیْهِمْ شَیْئاً قَلیلاً اِذاً لأذَقْنٰاکَ ضِعْفَ الْحٰیاةِ وَ ضِعْفَ الْممٰاتِ ثُمَّ لٰا تَجِدُ لَکَ عَلَیْنٰا نَصیْراً» (اسراء، 73ـ 75) نزدیک بود که کافران تو را فریب داده که از وحی ما غافل و سخنی دیگر به ما به دروغ نسبت دهی و در آن صورت تو را دوست خود قرار می دادند و اگر نه این بود که ما تو را ثابت قدم کردیم (به وسیله عصمت الهی) هر آینه نزدیک بود که به آنها تمایل بسیار کم نشان دهی و در این صورت ما تو را عذاب دنیا و آخرت دو برابر می کردیم و هیچ یاوری برای تو نبود. این آیات نشانگر شدت فشار و افسونگری و فتنه کفار قریش است که اگر عصمت الهی نبود مقاومت افراد معمولی هر چند بسیار، حتما درهم کوبیده می شد. و هم چنین از این آیه استفاده می شود که یک ذره تمایل به خواسته های دشمنان خدا موجب عذابی دردناک و دو برابر است. آری! ایمان و اسلام و گرویدن به دین خدا ابتداء آسان است ولی استقامت بر آن مشکل است (که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها). خداوند در دو جای قرآن استقامت را ملاک آرامش و امنیت در روز واپیسین اعلام فرموده است (در سوره فصلت، آیه 30) «اِنَّ الَّذینَ قٰالُوا رَبُنَّاَ اللهُ ثُمَّ اسْتَقٰامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْملٰائِکَةُ اَلّٰا تَخٰافُوا وَ لٰا تَحْزَنُوا وَ اَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتی کُنْتُمْ تُوْعَدِوْنَ» آنان که گفتند پرودگار ما الله است و بر این گفته پایدار ماندند فرشتگان بر آنان نازل شوند که شما را ترس و اندوهی نباشد و بشارت باد شما را به بهشتی که انبیاء وعده دادند. و نظیر آن در سوره ی احقاف آیه 13 آمده است. و در دو جای قرآن، رسول اکرم (ص) را امر به استقامت فرموده است. در سوره ی شوری، آیه 15« فَاسْتَقِمْ کَمَآ اُمِرْتَ وَ لٰا تَتَّبِعْ اَهْوٰاءَهُمْ» همان گونه که به تو فرمان دادیم پایدار باش و از هواها و تمایلات آنان پیروی مکن. و در سوره ی هود، آیه 112« فَاسْتَقِمْ کَمَآ اُمِرْتَ وَ مَنْ تَابَ مَعَکَ وَ لاَ تَطْغَوْا اِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ» به فرمان و اوامر ما خود و آنان که با تو به خدا روی آورده اند (مؤمنان) پایدار باشید و از حد و مرزی که برایتان معین شده تجاوز نکنید که خداوند به اعمال شما آگاه است. از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است که فرمود: «شَّیَّبَتْنی سُرَةُ هُوْد» سوره ی هود مرا پیر کرد. و گفته شده است که این جمله اشاره به همین آیه است. از ابن عباس نقل شده که گفت هیچ آیه ای بر رسول خدا نازل نشد که از این آیه بر او سخت تر و مشکل تر باشد. و هم چنین روایت شده که پس از نزول این آیه رسول خدا فرمود: «آستینها را بالا بزنید! آستینها را بالا بزنید!». و پس از آن دیگر با لب خندان دیده نشد. علامه طباطبائی «قده» در المیزان در ذیل این آیه می فرماید: این آیه کریمه چنان با لحن تشدید و تهدید است که هیچ اثری از رحمت و مهربانی در آن مشاهده نمی شود و در آیات پیشین چنان سخن از اقوام گذشته و عذاب آنها و بی نیازی خداوند از آنان آمده که دلها را از جا می کند و هوش از سرها می برد. امام امت دام ظله مکرر فرموده اند که نکته ای که در این آیه است و موجب پیر شدن رسول اکرم (ص) شده با این که امر به استقامت در سوره ی شوری نیز آمده است عطف «وَ مَنْ تَابَ مَعَکَ» می باشد. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به لطف و مرحمت الهی از استقامت خویش مطمئن بود ولی دلهره و نگرانی او از استقامت امت بود که آیا در برابر ترفندهای کفر و نفاق و زرق و برق دنیا بر ایمان خود پایدار می مانند؟ حضرت امام این سخنان را همیشه با لحنی می فرمود که از امت خویش درخواست استقامت و پایداری می کرد. دشمن با همه توان و با همه ی ابزار شیطانی جهان کفر به میدان مبارزه آمده است و تنها ملتی که اسلام را با همه ابعاد پذیرفته و ادامه دهنده راه اصحاب رسول خدا (ص) است، ملت مسلمان ایران است که به انواع آزمایش مبتلا شده اند. نباید کسی گمان کند که این همه ابتلا دلیل واگذاری خدا است. نه بلکه این به دلیل لیاقت و پیروزی این ملت در امتحانات پیشین است. واضح است که هر کس در اولین امتحان شکست بخورد و لیاقتی از خود نشان ندهد به سالن امتحان پسین راه به او داده نخواهد شد و این ملت بزرگ به دلیل لیاقت و سرفرازی در امتحانهای گذشته که هر کدام می توانست ملتی را از پای درآورد وارد سالنهای امتحان سخت تر می شود و اینجا است که روز به روز استقامت و پایداری بیشتر می خواهد و بدون تردید ثمره این استقامت، پیروزی نهائی ما و شکست دشمن زبون خواهد بود.
صلح طلبی کسانی که نغمه صلح را هم صدا با صدام سر میدهند هدفی جز شکست جمهوری اسلامی و در نتیجه شکست اسلام و تجربه حکومت اسلامی را ندارند. زیرا صلح در این شرائط چیزی به جز تسلیم در مقابل حداقل یکی از خواسته های دشمن و آن واگذاشتن او و گذشتن از این همه جنایات او نیست. حملات وحشیانه ی هوائی دشمن به اعتراف او و همه اربابان و دستیارانش به همین منظور صورت می گیرد. هدف این است که استقامت و پایداری این ملت قهرمان را درهم بشکنند غافل از اینکه این ملت پیرو قرآن است و انشاءالله در این آزمایش نیز پیروز و سربلند خواهد بود. نمونه های استقامت در سخنان بازماندگان شهدا به گونه ای است که شنونده را دچار حیرت و تعجب می کند و گاهی انسان در برابر این همه ایمان و احساسات، در خود احساس حقارت می نماید. ادعا و فریادهای شجاعانه و حماسه انگیز در جهان بسیار است؛ ولی در مرحله عمل و واقعیت و برخورد با حوادث ناگوار و پایداری در میدان اندک است، هم چنان که سالها ادعای ایمان و آرزوی حضور در کربلای حسین علیه السلام بسیار شنیده می شد ولی همه آن لیاقت را نداشتند که در آزمایش عملی، یار و یاور حسین علیه السلام باشند. کسانی که از حملات هوائی دشمن و غرش توپهای ضد هوائی قالب تهی کرده و از ترس به هذیان گوئی افتاده خواهان صلح و سازش با قاتل هزاران مرد و زن و کودک بی گناه می شوند (هر چند بسیار اندکند و در مقابل موج امت قهرمان نمایشی ندارند) افرادی بی ایمان، سست عنصر بلکه احمق و بی عقلند، زیرا تجربه نشان داده است که تنها ملتی امکان بقا و زندگی دارد که در مقابل هجوم و تجاوز دشمن، مقاومت خود را از دست ندهد. حماسه هائی که شهرهای مقاوم ــ گرچه بدون انگیزه الهی ــ از خود در تاریخ به یادگار گذاشته اند و سبب سربلندی ملت و رشد و پیشرفت مادی آنها شده گواه این مطلب است. مقاومت مردم لندن در مقابل حملات هوائی بی امان آلمان که به هیچ وجه با حملات هوائی عراق ــ به دلیل فقدان سیستم دفاعی در آن زمان ــ قابل مقایسه نیست و مقاومت مردم استالین گراد در برابر محاصره ی آلمانیها که تعجب و تحسین جهانیان را برانگیخت و مقاومت مصر در برابر تجاوز سه جانبه (انگلستان ـ فرانسه ـ اسرائیل) و مقاومت شهرهای جنوب لبنان در مقابل هجوم همه جانبه ی صهیونیستها با اینکه دولت نیز مدافع مردم نبود و تنها همبستگی و ایمان مردم دشمن را شکست داد و از همه بالاتر و نزدیکتر مقاومت شهرهای مختلف ایران: خرمشهر که چهل روز با اسلحه انفرادی و وسائل ابتدایی از قبیل کوکتل مولوتوف در مقابل هجوم وحشیانه دشمن با مدرنترین وسائل جنگی ایستادگی کرد و برای کشور و ملت ایران و امت اسلامی افتخار آفرید. و اگر خیانت آن نابخرد شوم نبود قطعا آن رادمردان سترگ شهر را تسلیم دشمن زبون نمی کردند. گیلان غرب که حماسه مردان و زنان چماق و چوب به دست در برابر توپ و تانک دشمن خونخوار و شکست مفتضحانه او در مقابل اراده آن مردم قهرمان هیچ گاه از یاد ملت بزرگ ایران نخواهد رفت. دزفول که همچنان مانند دژی در برابر 150 موشک زمین به زمین ایستاده و سرافراز است و همچنین سایر شهرهای مقاوم و پیروز این کشور اسلامی. آیا این شاهد های زنده و جاوید برای این کوردلان کافی نیست که با پرتاب چند راکت که خواب آنها را آشفته ساخته سراسیمه نغمه ذلت بار صلح را سر می دهند و بدون شرم و آزرم اطلاعیه و شب نامه منتشر می سازند؟ فرضا که خدا و اسلام و ارزشهای معنوی را به حساب نیاورید، آیا سربلندی و بقای ملت خود را نمی خواهید؟! ملتهای تسلیم پذیر در طول تاریخ به جز ذلت و زیر سلطه قرار گرفتن بلکه نابود شدن در ملتهای پیروز ذوب شدن سرنوشتی دیگر نداشته اند، تنها به یک دلیل: سست عنصری و راحت طلبی. این گونه افراد خواب ناز را بر کار و کوشش و مبارزه ترجیح می دهند. جالب این است که برای خود و سازمانهای سیاه خود القاب و اوصاف حماسه انگیزی: همچون فدائی خلق، مجاهد خلق، نهضت سواد آموزی و و ... انتخاب کرده اند. جای تعجب است که بعضی از همین صلح خواهان که اکنون جنگ و مقاومت را نکوهش می کنند در آن زمان که آن خائن نابکار حماسه ی فرماندهی جنگ را در کوی و برزند سر می داد، همینان در هر مناسبت شجاعت و دلاوری و استقامت او را می ستودند. و در ورزشگاه امجدیه آن روز (شهید شیرودی) آن (چریک!) پیر ــ به اصططاح آنها ــ سخن از شجاعت و بی باکی سپهسالار در ایران می راند. اکنون چه شده است که خود خواهان زبونی و تسلیم شده اند و سعی بر این دارند که روحیه مقاومت و پایداری را در مردم بشکنند؟! آیا جز بد خواه و سوء نیت نسبت به اسلام و مسلمین و انقلاب اسلامی انگیزه ی دیگری دارد؟! اینان همه مرجفونند. وه که چه شگفت انگیز است تکرار تاریخ و چه همانند است این دوران به دوران صدر اسلام بلکه این جریانی است در طول تاریخ همان گونه که خداوند در سوره ی احزاب آیه 60 تا 63 فرموده است:« لَئِنْ لَمْ یَنْتَهِ الْمُنٰافِقُوْنَ وَ الَّذینَ فی قُلُوْبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرجِفُوْنَ فی الْمَدینَةِ لَنُغْرِیَنَّکَ بِهِمْ ثُمَّ لٰا یُجٰاوِرُوْنَکَ فیهٰا اِلّا قَلِیْلاً ــ مَلْعُونِیْنَ اَیْنَمٰا ثُقِفُوْا اُخِذُوْا وَ قُتِّلُوا اُخِذُوْا وَ قُتِّلُوا تَقْتیلاًــ سُنَّةَ اللهِ فی الَّذینَ خَلَوا مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللهِ تَبْدیلاً». اگر منافقان و بیمار دلان و شایعه پراکنان در مدینه دست برندارند تو را بر آنان می شورانیم (تا آنها را تبعید کنی) پس دیگر در مدینه نباشند به جز زمان کمی و هر جا روند رانده و ملعون باشند و هر جا پیدا شوند دستگیر و همگی کشته شوند که این سنت الهی است در اقوام پیشین و سنت الهی را تبدیل و تغییری نیست. بنابراین اکنون نیز باید به این سنت الهی عمل شود و شایعه پراکنان به سخت ترین مجازات گرفتار شوند که ضرر و خطر آنان بیش از دشمن خارجی است که رو در رو می جنگد. و ما خود شاهد بودیم که یک روز قبل از روز قدس بلند گویان رادیو بغداد در اجتماعات مردم ایجاد رعب و وحشت از راهپیمائی فردا کرده و تهدید دشمن را چند برابر می کردند یکی می گفت: که بمب شیمیائی به کار می برند. یکی می گفت: هفتاد هواپیما به تهران حمله خواهد کرد و دیگری می گفت: بی بی سی گفته از سلاحهای مدرنتری استفاده خواهد کرد و امثال آن. و ما از خدا خواستیم که مکر آنان را به خود برگرداند و خداوند قلب این ملت قهرمان را چنان از ایمان و تسلیم پر کرد که محکم تر از کوه ایستادند و نقشه ی دشمنان خارجی و خائنان داخلی را نقش بر آب کردند «وَ لٰکِنَّ اللهَ حَبَّبَ اِلَیْکُمُ الّأیمٰانَ وَ زَیَّنَهُ فی قُلُبِکُمْ» خداوند شما را به ایمان علاقمند ساخت و آن را در دلهای شما زینت بخشید. آری این همه عشق و ایمان که جهانیان را متحیر ساخته، نیست به جز لطف و مرحمت الهی که باید همگی بر آن شاکر و سپاسگزار باشیم. آیا باز هم این نابخردان دعوت به رفراندوم می کنند؟! و آیا رفراندومی معتبرتر و دورتر از هر احتمال تقلب بهتر از این راهپیمائیهای باشکوه در آن شرایط خطرناک ممکن است؟! و آیا باز هم داعیه ریاست جمهوری در سر دارند و آماده ی کاندیدا شدند؟!
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 528 |