مصاحبه با حجة الاسلام والمسلمین کروبی

نماینده امام و سرپرست حجاج ایرانی

*با تشکر از حجة الاسلام و المسلمین آقای کروبی که وقت گرانبهای خود را در اختیار امت پاسدار اسلام قرار دادند. از ایشان استدعا می کنیم، اجمالی از فلسفه ی حج و نقش سیاسی اجتماعی آن را بیان فرمایند.

*بسم الله الرحمن الرحیم. همانطور که بارها در تحلیل ها، سخنرانی ها و نوشته ها مطرح شده، حج یکی از احکام مهم عبادی، اجتماعی، سیاسی اسلام است.

اجتماع عظیم مردم مسلمان از گوشه و کنار دنیا، در یک زمان مقرر و در یک مکان مقدس با آن ویژگی و خصوصیتی که آن مواقف مشرفه دارند و آن مقام و منزلتی که مرکز توحید و وحی و قبله ی مسلمین و مرکز مبارزه با شرک و بت پرستی دارد، با آن مناسک و مراسم ویژه ای که در آنجا انجام می پذیرد، از طواف وسعی گرفته تا طرد ورمی شیطان، همه ی اینها در کنار مسئله ی تهذیب وتزکیه و ارتباط معنوی و روحانی انسان با پروردگار عالمیان و برنامه ی خودسازی؛ روشن و آشکار است که مسائل مهم سیاسی اجتماعی در این دستور عظیم نهفته است.

ولی با کمال تاسف، سالها بلکه قرنها بود که در اثر سرسپردگی دولتهای حاکم بر ملتهای مسلمان، فلسفه ی عظیم و بزرگ این فریضه ی الهی فراموش شده و تنها جنبه ی عبادی محض و یک سری موارد قشری و بی محتوی مورد توجه قرار می گرفت.

روشن است که مسلمین جهان مسائل و مشکلاتی دارند، دشمنان و دوستانی دارند، منافع و مضاری دارند و خواه ناخواه در تمام ادوار و زمان ها، اسلام عزیز مورد طمع دشمنان بوده و دستهای مرموز و پلیدی در پی ضربه زدن به اسلام بوده است؛ اسلام با آن خاصیت انقلابی و تحرکی که دارد، با آن آزادی از قید و بند بُتها و خدایان شرک و کفر، با آن نفی استثمار و استعمار، طبیعی است که مورد تهاجم و تاخت و تاز بی رحمانه دشمنان قرار می گیرد.

بنابراین، برای بقاء و تداوم و نگهداری اسلام، دستورات و احکامی واجب و لازم شده است که باید مورد توجه و عنایت قرار گیرد تا اساس و بنیان اسلام همچنان پا برجا و استوار باقی بماند.

امام رضا (ع)در یک روایت مفصلی که پیرامون فلسفه حج، از آن حضرت رسیده است، می فرماید: «چرا از هر دسته از مؤمنین، گروهی به خانه خدا کوچ نکنند تا احکام و معارف عالیه ی دین مبین اسلام را بیاموزند و یاد بگیرند و هنگام بازگشت به اوطان خویش، اقوام و بستگان خود را از عذاب الهی بترسانند، شاید آنان بترسند و عبرت بگیرند؟» و آنجا که حضرت سخن از منافع و فواید بسیار عظیم حج می گویند از توبه و بازگشت گرفته تا ریاضت و مبارزه با نفس و مصرف کردن اموال در راه خدا و تا برشمردن منافع مادی برای افراد و گروه های مختلف از شرق و غرب عالم، می فرماید: «و در این میان، نیازمندیها و حوایج کسانی که از سرزمین های مختلف در محل گردآمدن حاجیان جمع شده اند، برآورده می شود.»

وچه نیاز و حاجتی مهمتر و سرنوشت ساز تر از این مسئله حادی که امروز جوامع اسلامی گرفتار آن است و آن، سرسپردگی حاکمان به استعمار و استعمارگران وزیر سلطه کشاندن ملتهای مظلوم و مستضعف مسلمان و آن موضع گیریهای ناروائی است که حکومتهای غاصب در رابطه با اسلام و همین حکم مقدس (حج) دارند.

لذا با توجه به موقعیت مسلمانان، این تجمع عظیم مردمی با آن چهره هائی که یکسان هستند و آن لباسهای ساده ای که می پوشند و آن حرکاتی که در مشعر و منی و عرفات دارند، همه اینها موجب عظمت و حفظ اسلام و حل مشکلات مسلمین و بقاء ظواهر و احکام ارزنده و انسان ساز اسلام عزیز است.

حضرت زهرا سلام الله علیها در ضمن خطبه فدکیه می فرماید: «فجعل الله الایمان تطهیرا لکم من الشرک ... والحج تشییدا للدین» همانا خداوند ایمان را برای پاک کردن و منزه نمودن شما از شرک و حج را برای اعلای بنای دین و استحکام آن قرار داده است.

*در حکم حضرت امام، اشاره ای شده بود به بررسی مشکلات و گرفتاریهای مسلمین و چاره اندیشی برای حل آنها به نظر شما مهمترین مشکل جامعه ی بین الملل اسلامی چیست؟ و راه حل آن، چه می باشد؟ و حج در رابطه با این مسائل چه نقشی می تواند داشته باشد؟

*واقعیت این است که اکنون مسلمانان در وضعیت و شرایط خاصی هستند و مشکلات فراوانی دارند. از یک طرف، تحرک و تحول خاص و امید بخشی بین مسلمین پدید آمده و از طرفی دیگر چون این حرکت، الهام گرفته از وحی و اعتقادات عمیق و ایدئولوژی غنی می باشد، لذا برای دشمنان اسلام خیلی خطرناک و درد آور است.

از اینروی توطئه ها و نقشه های بسیاری از طرف دشمنان برای سرکوبی اسلام و مسلمین بوجود آمده و همچنان در حال گسترش است، و تا آنجا رسیده که شیاطین بهم نزدیکتر شده اند و تمام دشمنی ها و اختلافات فیمابین را از یاد برده و در پی چاره جوئی برای ضربه زدن به اسلام هستند.

امروز به هرجا نگاه کنیم، مشکلات طاقت فرسا مسلمانان را احاطه کرده؛ آنجا لبنان است و آن همه توطئه ها، سرزمین اسلامی فلسطین و نقشه ی استعمار گرانه ی به رسمیت شناختن اسرائیل؛ مشکلات مسلمانان در آفریقا، خاورمیانه و آن همه مصیبت ها، مصر و کوشش برای خنثی کردن حرکت اسلامی گسترده، افغانستان: این سرزمین اسلامی که در اشغال دشمن است و یک رژیم غیر مردمی و وابسته با فشار بر آن ملت تحمیل شده و گذشته از اینکه به اعتقادات مردم ضربه می زنند و آسیب می رسانند، هزاران بلکه صدها هزار انسان را در بدر وآواره کرده اند که گروه زیادی به ایران و بسیاری به پاکستان روی آورده اند! و از همه بالاتر مسئله جنگی است که استکبار جهانی بر ایران اسلامی تحمیل کرده است وو ...

بنابراین، چه جائی و چه زمانی بهتر و ارزنده تر و مناسب تر از مکه و آن کنگره عظیم اسلامی، و ایام مبارک حج که در آنجا نمایندگانی از تمام ملت های مظلوم جمع می شوند، برای چاره جوئی و ایجاد راه حل مناسب برای آن همه مشکلات مسلمانان.

باید اندیشمندان، متفکران، دانشمندان، علما، پیشتازان، آزادی خواهان، صاحبان نظر و تحلیل و خلاصه هر کس که با اسلام پیوندی دارد و خود را از اسلام و مسلمین می داند، در این موقعیت حساس به فکر چاره جوئی برای مسلمین باشد زیرا، همانگونه که در روایت از حضرت رسول (ص) نقل شده است: هر کس بشنود انسانی را که می گوید: «یا للمسلمین» و مسلمانان را به یاری می طلبد و پاسخ مثبت به او ندهد، مسلمان نیست. «من سمع رجلا ینادی «یا للمسلمین» ولم یجبه فلیس بمسلم».

آیا چه جائی مناسب تر و بجاتر از مکه که مسلمین در آنجا بنشینند و برای مشکلات خود چاره جوئی کنند و فریاد رسی مظلومان و مستضعفان در بند را پاسخ رسا و مثبت گویند؟ و کجا دیگر می توان چنین اجتماع عظیمی بوجود آورد و چه کسی می تواند این انبوه مسلمانان را در یک جا و در یک زمان مخصوص گرد هم جمع کند؟ و چه جائی بهتر از مرکز مبارزه با بت ها و شیاطین انسی و جنی؟

بنابراین، اینکه امام می فرمایند و در آنجا مردم به فکر چاره جوئی برای مسلمین باشند، در حقیقت مناسب ترین و بهترین جا و موقعیت، همان مکه و همان ایام حج است که باید در آنجا گرهی از گره های مسلمانان باز شود و یالااقل مردم بدانند که در کشورهای اسلامی چه می گذرد و بر سر مسلمانان چه می آید و همین اندازه که در ایام حج مسلمانان توجه باین مسائل بکنند، امید بخش است و امیدوار کننده که در آینده ای نه چندان دور ان شاءالله مشکلات را رفع کنند و نگذارند آب خوش از گلوی دشمنان اسلام پائین برود.

نکته ی دیگری که در پیام امام بود، مسئله تفرقه ها و جدائی هائی است که بین مسلمین ایجاد کرده اند و باید کاری کرد که فرق و گروه ها و اتباع تمام مذاهب اسلامی، در کنار هم قرار گیرند. و این طبیعی است که تمام دردها و رودرروئی ها با دشمن و تمام مشکلات، اگر در پی رفع آنها باشیم نیاز به نیرو دارد و آن نیرو در صورتی محقق می شود که مسلمانان ید واحده باشند و همه با هم در یک صف فشرده و مرصوص، قضایای خود را بررسی کنند.

امام عزیزمان در حقیقت روی ریشه ای ترین مسئله انگشت گذاشته که آن مقدمه تمام کارها است؛ و آن مسئله رفع اختلافات است. اتفاقا اصلی ترین مسئله برای دشمن هم همین است که اختلافات را گسترش دهد و نگذارد وحدت اسلامی روزی محقق شود. دشمن با چشم خود می بیند که در یک کشور اسلامی بنام ایران، حدود چهل میلیون جمعیت، این همه موانع، سدها، حادثه آفرینی ها، نابسامانی ها، آشوب ها و فتنه   انگیزی هائی که چه در گرما گرم انقلاب و چه پس از پیروزی آن، همه را پشت سرگذاشت و تمام توطئه ها را خنثی کرد و مهمترین عاملی که آنان را بر آن همه توطئه و حادثه آفرینی پیروز نمود، همان انسجام و وحدت کلمه وزیر چتر یک شخصیت والا و برجسته جمع شدن بود که توانست نظام ریشه دار و هزار و پانصد ساله شاهنشاهی را منکوب و نابود کند و آمریکا را با آن رسوائی از کشور خود بیرون براند و پایه هایش را در کل منطقه متزلزل کند. دشمن می بیند که این وحدت کلمه، ملت ایران را آنچنان نیرومند و واکسینه کرده که هیچ توطئه ای نمی تواند آن را از خط اسلام و امام منحرف و دور سازد. دشمن می بیند این جنگ نابرابر و ظالمانه ای که پنج سال بر ما تحمیل شده و تمام قدرتهای بزرگ و   دست نشانده هایشان، خصم ما را کمک می کنند و آن همه توطئه های آشکار و پنهان نتوانسته است و انشاءالله نخواهد توانست ملت ایران را از پای در آورد، لذا در صدد است آن عاملی که ملت ایران را پیروز کرده بشناسد و نگذارد در سایر کشورها انجام پذیرد.

الآن اگر به لبنان بنگرید، جوانان مسلمانی که انقلاب اسلامی ایران در آنها اثر گذاشته و به اسلام روی آورده اند، با وحدت و یکپارچگی -با اینکه در برابر سیل دشمنان در اقلیت اند- چنان وحشت به قلب آمریکا و اسرائیل و سایر دشمنان افکنده اند که آنها را سر در گم نموده و اصلا نمی دانند چگونه جلوی این نهضت نیرومند و گسترده را بگیرند.

این حرکت انقلابیون مسلمان دو چیز را به ارمغان آورد:

1- چیزی که برای ما خیلی مهم است و برای دشمنان وحشت انگیز، همین است که مردم را قانع کرده بودند که اسرائیل سدی است شکست ناپذیر و اصلا هیچ کس در دنیا نمی تواند حریف آن بشود و هیچ کشوری –هرچه قدرتمند باشد- توان مقابله با اسرائیل را ندارد!! و دلیلش هم، جنگ خفت بار اعراب بود که در سال 67 میلادی با اسرائیل به وقوع پیوست و با اینکه از آن طرف چندین میلیون نفر شرکت داشتند، نتوانستند اسرائیل را شکست بدهند. ولی این چند نفر جوان انقلابی و مسلمان لبنانی چنان این افسانه را درهم خرد کردند و ارتش نیرومند! اسرائیل را به شکست و فلاکت کشاندند که با سرافکندگی ناچار شدند از صیدا وصور فرار کنند. و نه تنها ارتش اسرائیل که آمریکائی ها و فرانسوی ها نیز با رسوائی و فضاحت طرد شدند.

2- وحدت چند نفر مسلمان پیرو و قرآن، چنین پیروزی را به ارمغان آورد و چنان شکست و وحشتی به دشمنان داد. پس اگر یک میلیارد مسلمان وحدت داشته باشند، چه نیروی عظیمی خواهند بود؟ خدا می داند و بس.

در هر صورت استعمار از وحدت مسلمانان وحشت زیادی دارد. هنوز از یاد نبرده است که یک اطلاعیه یک سطری از میرزای شیرازی قدس سره در ماجرای تنباکو چنان دگرگونی در ایران بوجود آورد و آن قرار داد ننگین را بهم زد که برای آنها تصورش هم مشکل است. هنوز دشمن از یادنبرده است که امام بزرگوار ما با یک سخنرانی یا یک اطلاعیه، چهل میلیون مسلمان جان بر کف ایران در یک خط واحد و فشرده بر علیه دشمنان شوراند و تا آنجا به پیش رفت که شاهنشاهی را برای همیشه در ایران نابود کرد و آمریکا را به روز سیاه نشاند.

پس تنها رمز پیروزی دشمنان در این است که نفاق و اختلاف بین ما ایجاد کنند و عدم اعتماد به یکدیگر را در بین ما پدید آورند. و برای ما خطرناکترین ضربه همین تفرقه است و لذا امام همواره روی این معنی تکیه داشته اند که باید مسلمانان باهم وحدت داشته باشند و اصلا وحدت و پیروزی لازم و ملزوم یکدیگرند که اگر وحدت بیاید، پیروزیها دنبال آن خواهد آمد و اگر وحدت باشد مشکلات لبنان، فلسطین، فیلیپین، افغانستان و سایر مسلمانان در سراسر گیتی حل خواهد شد. و براستی اگر این پیوند الهی که فرمود: «واعتصموا بحبل الله جمیعا ولا تفرقوا» بین تمام پیروان دین مبین اسلام برقرار شود، از نظر ما، هیچ مشکلی دیگر وجود نخواهد داشت.

*در مورد برنامه های سال جاری در مراسم حج چه پیش بینی هائی شده است؟

*این اولین سفر من به عنوان مسئول می باشد، و در هر صورت قبلا که برادر عزیزمان حجة الاسلام خوئینی ها عهده دار این مسئولیت بوده اند، برنامه ریزی هائی بوده و انجام پذیرفته و امسال هم برنامه ریزی هائی شده است، و آنچه مسلم است، ما ان شاءالله به فضل پروردگار با یک برنامه تکامل یافته تر و گسترده تر و با توجه به آن نکاتی که در حکم جدید امام است با فعالیتی بیشتر، همان روال و همان مسیر را دنبال می کنیم و همان برنامه ها را انجام می دهیم اعم از راهپیمائی ها و تظاهرات و تشکیل جلسات و مصاحبه ها و بحث با مسلمانان و معرفی انقلاب اسلامی به جهان تا حد مقدور، به خواست خداوند.

*نکته ای که در اینجا مطرح است و در سال گذشته، سعودیها هم پذیرفته بودند این بود که از طرف دولت عربستان سعودی مطرح شده بود که ما هم اعلام برائت از مشرکین را قبول داریم ولی چه لزومی دارد که اعلام برائت، به صورت تظاهرات باشد. ما ضمن یک اعلامیه مشترک اعلام می کنیم که از مشرکین برائت داریم، و دیگر نیاز به تظاهرات و راهپیمائی نیست! به نظر شما چه دلیلی برای این اعلام برائت به صورت تظاهرات وجود دارد که ما بر آن پا فشاری می کنیم؟

*البته جای خوشبختی است که آنها پذیرفته اند باید کار سیاسی در حج باشد. ولی بدون شک اطلاعیه و اعلامیه دادن آن خاصیت و اثری را که تظاهرات دارد، در بر نخواهد داشت. یک اطلاعیه ممکن است نظر چند نفر را تامین کند ولی اگر مردم و ناس در تظاهرات شرکت کنند و خود مشکلات مسلمین را در نظر بگیرند و برعلیه دشمنان اسلام شعار دهند، و مرگ بر آمریکائی را که در عصر کنونی مظهر تمام پلیدیها و جنایتها است، با صدای رسا فریاد کنند، آنجا است که می توان گفت: از آن کنگره عظیم به نحو احسن استفاده شده است.

اصلا ما می خواهیم این سد شکسته شود که چند نفر بخواهند بجای مردم تصمیم بگیرند، بلکه باید خود مردم در قضایا حضور فعال داشته و همیشه در صحنه مبارزه با کفر و شرک والحاد و بت پرستی و عوامل آنها حاضر باشند.

آنچه دشمن را واژگون می کند و وادار به عقب نشینی می نماید، حضور مردم است نه اطلاعیه و اعلامیه! ما هر قدر اطلاعیه و اعلامیه بر علیه رژیم پلید عراق می دادیم و بمباران مناطق مسکونی را محکوم می کردیم، به اندازه ی 10 درصد تاثیری که حضور فعال و سرنوشت ساز مردم در روز قدس و آن راهپیمائی با شکوه در تهران و سایر شهرستانها داشت، نمی توانست داشته باشد.

اگر اعلامیه اثر داشت، خوب بود اعلامیه هائی که سازمانهای بین المللی علیه اسرائیل صادر کردند، تا حالا تاثیری گذاشته باشد. چرا این همه قطعنامه برای محکوم کردن اسرائیل هیچ تاثیری ندارد ولی یک حرکت گسترده دسته جمعی ملت مسلمان لبنان، اسرائیل را از آنجا بیرون می راند؟ در هر صورت آنچه نشان دهنده و گویای حضور مردم در صحنه است، همان راهپیمائی و تظاهرات است که باید در ایام حج، برای هدایت و رهنمون ساختن دیگر مسلمانان جهان، با کمال جدیت و قاطعیت بر پا شود.

*سوالی که ممکن است در ذهن برخی از افراد باشد، این است که با توجه به مسئولیتهای شما در بنیاد شهید و مجلس شورای اسلامی و با توجه به سنگینی مسئولیت برنامه حج، آیا این مسئولیت جدید، مشکلی برای شما در انجام کارهای دیگر یا برای انجام مسئولیت حج، ایجاد نمی کند یا اینکه منافاتی بین این کارها نیست و همانگونه که شما بحمدالله ثابت کرده اید که در هر دو سنگر بنیاد شهید و مجلس به خوبی انجام وظیفه می کنید، در این پست نیز بتوانید بخوبی انجام وظیفه نمائید؟

*من نمی توانم در این مورد صحبت کنم، چون ممکن است، خواه ناخواه؛ تعریف از خود بشود.

*ما استدعا داریم برای روشن شدن مطلب -هرچند برای شما در این مورد سخن گفتن مشکل است- قدری در این باره صحبت بفرمائید.

*در هر صورت امری که امام فرمودند، مایه ی افتخار اینجانب است و امیدوارم بتوانم در این مسئولیت جدید، با توکل بر خدای متعال، وظیفه ام را به نحو احسن انجام دهم.

مجلس وقت زیادی از ما می گیرد. کارهای بنیادی هم خیلی زیاد و سنگین است و مشکلات فراوانی وجود دارد که وقت زیادی برای حل آنها لازم است ولی در هر حال هر کس باید بکوشد کار خود را خوب انجام دهد و مسئولیتی که بر عهده اش گذاشته شده است، از پی آن با بهترین وجه برآید. و واقعیت این است که نه جمعه، نه شنبه و نه شب و نه روز هیچکدام برای ما مطرح نیست و لذا تا آنجا که بتوانیم حداکثر استفاده را از اوقات خود می کنیم البته عامل اصلی پیشبرد کارها در بنیاد نیروهای متعهد و لایق و خوبی است که در بنیاد داریم و کارها را خوب انجام می دهند و همواره حضور دارند.

و اما حضور در مجلس باید عرض کنم: گذشته از اینکه بار سنگین بنیاد را بر دوش می کشیم، در مجلس هم مرتب حاضر می شویم. برادرانی که در کمیسیون با ما هستند می گفتند: یکی از منظم ترین افراد کمیسیون و کم غیبت ترین افراد تو هستی. از وقتی که در کمیسیون های مجلس هستم یا در جلسات هیئت رئیسه از آن وقتی که بعنوان نایب رئیس انتخاب شدم، تنها دو بار غیبت داشتم که آن هم غیبت نبوده بلکه مرخصی بوده است و به لبنان مسافرت کرده ام که این هم طبیعی است و حق قانونی اینجانب است. و الآن هم که مسئله حج پیش آمده، مرخصی گرفته ام.

در هر صورت بحمدالله خداوند توفیق داده است که هم مسائل مهم بنیاد را با برادران بررسی کنیم و هم در جلسات بنیاد حضور یابیم و همچنین دیدارهائی با خانواده ها و فرزندان شهدا و دیدارهائی با مجروحین داشته باشیم که بحمدالله بخوبی انجام پذیرفته است. بهر جهت اگر توان داشته باشیم، برای هر کار وقت می گذاریم و در وقت هر کار، همان کار را تا آنجا که در توانمان هست انجام می دهیم البته کار نقص و عیب دارد و امیدواریم همواره خداوند بیشتر توفیق دهد و بهتر گردد.

و در حقیقت کار از آن نیروهای مخلص و مؤمن است که با پذیرش سنگینی کار، مخلصانه خدمت می کنند و وظیفه خود را به خوبی انجام می دهند.

*آخرین سوال در مورد نتایج و دستاوردهای سفر به لبنان است که به نمایندگی از سوی حضرت آیت الله العظمی منتظری برای رفع اختلافات بدانجا مسافرت کرده بودید و متاسفانه رسانه های گروهی خارج از ایران هیچ اشاره ای به این دستاوردها نکردند. و همین کتمان و سانسور شدید، ما را برآن داشت که احساس کنیم حتما نکته ای در آن بوده که آنها سعی بر کتمانش دارند؛ در صورتی که کوچکترین فعالیت از سوی ناچیزترین نیرو در لبنان یا خارج از لبنان را چنان در بوق وکرنا می کنند و روی آن مانور می دهند که آن را بزرگ جلوه دهند. و این نشان می دهد که اینها از نتایج سفر نگران بودند. لطفا چند جمله- ای از نتایج این سفر بیان فرمائید؟

*گرچه وقت خیلی تنگ است و این سوال، جنبه های مختلفی برای بررسی دارد ولی به طور اجمال عرض می کنم: توطئه بسیار عمیق و ریشه داری در لبنان وجود داشته و دارد برای شکست انقلاب اسلامی و همان حرکتی که بحث از آن گذشت. آن توطئه وسیع، تلاشی است از سوی عوامل استکبار جهانی برای ایجاد تفرقه و اختلاف بین قشرهای مختلف بویژه گروه های مبارز و در حال جنگ با اسرائیل و تکیه گاه آنها روی مسائل مذهبی است که می خواهند از راه اختلاف مذهبی، گروه ها را با هم به جدال ونزاع وادارند.

و از اینکه آیت الله العظمی منتظری روی این مسئله توجه ویژه ای دارند و از منطقه و تلاشهای پشت پرده دشمنان برای ایجاد تفرقه ونزاع بین برادران مسلمان شناخت کامل دارند، لذا به موقع اقدام کرده و اعلامیه می دهند و برای رفع و خنثی کردن این توطئه -همانگونه که دیدید- هیئتی را برای از بین بردن اختلاف ها و تشتت ها به لبنان اعزام کردند.

و اما هیئتی که عازم لبنان شد بحمدالله خیلی موفق بود زیرا از یک کشور انقلابی بود که مورد احترام و تقدیر تمام مبارزان لبنانی است و از سوی شخصیتی نمایندگی داشت که از کادر رهبری و دومین شخصیت انقلاب اسلامی است لذا این هیئت در مذاکرات، دیدوبازدیدها، موضع گیری ها و مصاحبه ها توانست بطور کامل آن توطئه را خنثی کند.

البته این که عرض می کنم توانست توطئه را خنثی کند، مقصود این نیست که تمام توطئه ها را خنثی کند زیرا دستهای مرموز و پلیدی که از سوی آمریکا و اسرائیل و دیگر جنایتکاران برای افساد و مردم را به جان هم انداختن در لبنان مشغول فعالیت است، یکی ودوتا و ده تا نیست. ولی این هیئت کاملا موفق بود که شیعه را از آن تهمت های ناروا پاک کند. آنها می خواستند چهره شیعه را مخدوش ولکه دار کنند؛ همین شیعه ای که دیروز به عنوان قهرمانی که اسرائیل را با افتضاح از لبنان بیرون کرده معرفی شده بود، امروز چنین قلمداد می کنند که به جان فلسطینی ها افتاده و دارد آنها را قلع وقمع می کند! این هیئت برای رو کردن این بازی سیاسی و خنثی کردن این توطئه و پاک کردن چهره شیعه توانست موفق باشد.

و از آن گذشته توانست مسلمانان را کنار هم قرار دهد و بین آنها وحدت به وجود آورد و آن غبارها و کدورتها و رگه های اختلاف را کنار بگذارد.

تمام افراد، گروه های مختلف و شخصیت هائی که بعد از ما به آنجا رفته بودند، در بازگشت اظهار خوشحالی و رضایت می کردند که سفر هیئت خیلی موفقیت آمیز بوده است. و این برای طرفداران و علاقمندان انقلاب اسلامی خیلی موثر و با ارزش است.

اما کارهای دیگر که توانستیم انجام بدهیم و صحبت هائی که با مردم داشتیم و بحث هائی با نیروهای انقلابی، روحانیون و مردم مبارز شهرها، روستاها و مناطق دور و نزدیک انجام شد که بحمدالله فوق العاده موثر بود، بحث مفصلی است که باید در جای خود مورد بررسی قرار گیرد.

در خاتمه باید در یک جمله به صراحت بگویم: فعالترین نیرو در حل این مشکل و برای جلوگیری از این آتش نفاق و جنگ افروزی، نیروی جمهوری اسلامی بود که بزرگترین و ارزشمندترین فعالیت ها را در خنثی کردن آن توطئه خطرناک داشت و کدورتها را تا اندازه زیادی برطرف کرد.

*باسپاس و تشکر مجدد از جنابعالی و با آرزوی توفیق هرچه بیشتر برای خدمت به اسلام و مسلمین.

*من هم متقابلا از شما تشکر می کنم.