تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,820 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,980 |
گوشه ای از امدادهای الهی در عملیات عاشورای 4 | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1364، شماره 48، آذر 1364 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
نامه ای از جبهه جنوب « و لله جنود السموات والأرض و کان الله عزیزاً حکیما» همه اسلام در مقابل همه کفر با قامتی به بلندای ابدیت ایستاده است. پس از قرنها که اسلام در قید حاکمات ظلم و جور بود با رهبری حکیمانه امام خمینی و ایثار و ازخودگذشتگی ملت شری ایران تجدید حیاتی دوباره یافت و بر علیه حاکمان جور فرمان ستیز داد. درگیر و دار نبرد جنود حق با باطل در تمامی صحنه ها و جبهه ها چه قبل و چه پس از پیروزی انقلاب، همواره دست غیبی هدایت گر روند امور بوده و این امر را بارها و بارها مقام معظم رهبری انقلاب و دیگر دست اندرکاران گوشزد کرده اند پیروزی مشت بر تانک مقدمه ای بیش نبود ولی بعنوان یک اصل که همواره دست خدا حامی مجاهدین راه حق می باشد، در صدر باورها و اعتقادات این ملت جای گرفت. جنگ تحمیلی توسط استکبار جهانی به سرسپردگی صدام کافر عفلقی که با اهداف پلیدی همچون به انحراف و توقف و در نتیجه به شکست نظام نوین جمهوری اسلامی آغاز شد، سر فصل جدیدی برای ظهور و بروز هزاران هزار نمونه از امدادهای غیبی و الهی در یاری و مساعدت این ملت مظلوم و شریف بود، ملتی که جز برای حق و کسب رضای او برنخاسته و هدفی جز استقرار نظام حکومتی خداوند نداشت. گو اینکه کم و بیش در فرصت هائی محدود و بصورتی بسیار محدودتر به این امدادها اشاره ای شده است ولی باید اذعان کرد که این امر نیز از دیگر مظلومیتهای جمهوری اسلامی است که با قلم و نوشتار نمی توان به نزول امدادهای الهی که از مقوله مادیات نیستند اشاره کرد. این محدودیت که بدلیل ضعف بخورد سیستم فرهنگی و تبلیغی موجود ما با مسئه جنگ است تا کنون ضربات بسیار مهلکی را بر فرهنگ جنگ و تاریخ فردای جنگ وارد کرده است دسته دسته از کسانی که در سینه های خود انواع نزول این امدادها را در معرکه نبرد مشاهده کرده اند یا به فیض شهادت نائل شده اند « و منهم من ینتظر»! آم مقداری هم که به همت دست اندرکاران تبلیغات جبهه جمع آوری شده و از درون سینه های رزمندگان کشف شده است کار چندانی صورت نگرفته است نه فیلمی ساخته شده و نه تئاتری بروی صحنه رفته و نه به درون کتابهای ما راه یافته است و سئوالی که هنوز بی پاسخ مانده است این است که این مظلومیت ها تا کی باید در جبهه بماند؟ با این مقدمه مختصر که درد دل بود و به زبان قلم بیان شده اشاره ای به نزول رحمت های الهی در گوشه ای از جبهه حق علیه باطل که در آبهای هور العظیم در عملیات «عاشورای 4» با رمز مقدس یا «موسی الکاظم» (ع) ساعت 2 نیمه شب در مورخه 1/8/64 توسط تیپ 9 بدر متشکل از رزمندگان و مجاهدان و عشایر مسلمان عراقی تحت فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی علیه رژیم مزدور بعث عراق انجام شد می نمائیم: 1- دو نفر از برادران شب عملیات بسوی مواضع دشمن بعثی در حال حرکت بودند با دو تیربار که در قایق نصب شده بود از محل نیروهای خودی تا نزدیکی نیروهای دشمن فاصله زیادی بود آنها این مسیر را با شوق هر چه تمامتر طی کردند به نزدیکی مواضع آنها که رسیدند با کمال تعجب دیدند که هر دو اسلحه کار نمی کند و گیرکرده است مردد شدند که چه کند آیا برگردند و یا با این مانع گیر اسلحه ها با دشمن چگونه حمله کنند آخر الامر با توکل به خدای تبارک و تعالی و با اطمینان به نصرت او و نزول امدادهای غیبی او تصمیم به ادامه حرکت گرتفند. به محلی که باید کار خود را شروع کنند و بر روی دشمن و مواضع او آتش بگشایند که رسیدند با کمال تعجب گیر اسلحه ها برطرف شده وگوئی این اسلحه ها هیچ اشکالی نداشته اند بر دشمن تاختند و او را بسزای جنایت ننگینش رساندند و بخاک مذلت کشاندند. 2- از دیگر امدادهای عظیم الهی در این عملیات بادی بود که خداوند تبارک و تعالی به یاری و کمک مجاهدین اسلام فرستاد. شب عملیات ساعاتی قبل از درگیری و هجوم لشکریان اسلام بادی در سرتاسر منطقه وزیدن گرفت و با بهم خوردن نی های فراوان هور بهمدیگر هرگونه حرکت قایقها، غواصها و تردد نیروها را که از جهت اصل غافلگیری دشمن در جنگ بسیار مهم و حیاتی و سرنوشت ساز در نتیجه هر جنگ هستند، استتار نمودند در حدی که دشمن کافر اصلاً متوجه نقل و انتقالات و تردد آنهمه قایق و نفرات و نیرو و حمل مهمات در چند صدمتری اطراف خود نشده بود و بعضاً در خواب بسر می بردند و بعبارتی خداوند در کنار این مسئله خواب را هم بر آنان مسلط ساخته بود که از هر دو طرف ( وزیدن باد و خواب) مورد صدمه و آسیب واقع گردند. 3- صدای قورباغه ها. کسانی که با هورالعظیم آشنا هستند بخوبی میدانند که نزدیکیهای اذان مغرب و اندکی بعد از آن صدای تمامی موجودات هور بلند می شود علی الخصوص قورباغه که صدای یکپارچه و مجتمع آنها سکوت هور را می شکند و در آن واحد سرو صداهای بسیار عجیبی راه می اندازند این خود حکمتی و امدادی دیگر از طرف خدای تبارک و تعالی بود. بدینصورت که شب عملیات این موجودات هور و قورباغه ها برخلاف دیگر شبها که هور کاملاً پس از مغرب آرام است هیچ صدائی در هور شنیده نمی شود بناگاه نیروهای اسلام متوجه شدند که در اوائل نیمه شب و نزدیکی ساعت شروع عملیات بیکباره تمامی آنها به سر وصدا افتاده بودند این امر از چند جهت مورد استفاده و قوت قلب نیروهای سپاه اسلام قرار گرفت از طرفی حرکات اولیه و پیشتازانه و خط شکنان گروه غواصی گردانها را ساده کرد چون آنها بحدی باید احتیاط کنند که دشمن حتی متوجه تغییر و بهم خوردن آب نشود دیگر اینکه قایق ها افراد بایستی قبل از شروع و در آخرین لحظات شروع عملیات خود را تا حد ممکن به دشمن برسانند و این امر موجب سر وصدا بالطبع خواهد شد و روال طبیعی هور و حرکت آب بهم خورده و دشمن را حساس می کند. از طرف دیگر موشهای دریائی در این ساعت شروع به فعالیت نمودند و با جویدند و قطع کردن نی ها هرگونه سرو صدای نیروهای سپاه اسلام را خنثی میکردند و حتی دشمن را خام می نمودند و به بی خطری محیط امیدوار می کردند. از سوی دیگر این امور باعث تقویت روحیه و قوت قلب رزمندگان دلیر اسلام و مجاهدین مسلمان عراقی شد. در حالیکه غواصها در آب شیرجه می رفتند و از جهت دشمن کاملاً مطمئن بودند. 4- حماسه ابوالخیر: شب قبل از عملیات یکی از فرماندهان دسته های رزمی به افراد رزمنده دسته خود پیشنهاد کرد که اسم همه را روی کاغذ بنویسند و قرعه بکشند ببینند چه کسی به فیض عظیم شهادت نائل می شود اسمها را روی تکه های کاغذ نوشتند و با عشق و شور زائد الوصفی به شهادت، چشم بدستان فرمانده خود که از مجاهدین مسلمان عراقی بود دوختند کاغذها چند بار در هم مخلوط شد و دست فرمانده یکی از کاغذها را از بقیه جدا کرد و روبروی جمعیت با کمال سرور و خوشحالی خواند: ابوالخیر! و بدینسان قرعه بنام خود او در آمده بود و خدای او را زودتر از دیگران بجوار خود خوانده بود. پس از اینکه عملیات آغاز شد و دسته ابوالخیر با موفقیت هرچه تمامتر به مواضع خود رسید و استقرار یافت نیروهای دشمن بعثی را بهلاکت رساند دشمن شکست خورده و زبون طبق معمول پس از هر حمله شروع به پاتک نمود در یکی از این پاکها که عصر روز اول عملیات صورت گرفت ابوالخیر با راننده قایق خود و نیروهای تحت امر خود به تعقیب مزدورانی پرداخت که اقدام به پاتک نموده بودند. او می گفت به هر صورت شده باید این متجاوزین را بهلاکت برسانیم تا جرأت پاتک زدن پیدا نکنند در حین درگیری تیری به پیشانی ابوالخیر اصابت کرد و او آرام و با آرامش روحی خاصی سرش را بپائین آورد و اندکی خم شد و سر بر لب قایق گذاشت و بلقاء الله شتافت. راننده قایق همچنان به تعقیب مزدوران می پرداخت او تصمیم گرفته بود که انتقام فرمانده شهید خود را بگیرد بسرعت در آبهای هورالعظیم پیش رفت تاخود را بیک قایق مزدور عراقی رساند و با پهلوی قایق با سرعت هر چه تمامتر به بدنه قایق با سرنشینها و محموله مهماتی را به داخل هور انداخت و بعد بلافاصله اسلحه کلاش فرمانده شهید ابوالخیر را که در وسط قایق درکنار پیکر مطهرش بود بدست گرفت و با شلیک چند گلوله سه نفر آنها را به درک واصل کرد و به عمر ننگینشان پایان داد و انتقام فرمانده خود را گرفت و بسوی موضع و مقر خود برگشت. «امید است قدر این همه الطاف و امدادهای الهی را بدانیم» والسلام.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 84 |