تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,419 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,369 |
یاران امامان | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1364، شماره 50، بهمن 1364 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
یاران امامان 2 سید محمد جواد مُهری زُرارَةِ بنِ اَعیَن امامان ما یارانی مخلص و با وفا داشتند که با سختی ها و دشواری های دوران بنی امیّه و بنی عبّاس، همواره دست به گریبان بودند و در سخت ترین شرایط، با پیشوایان و رهبران خویش (ائمه علیهم السلام) در تماس بوده و هر فرصتی را غنیمت شمرده از مقام معظم آنان، کسب فیض می کردند. و بوسیله همین اصحاب با وفا و دانش پژوه، قطره ای از دریای بیکران علوم آل محمَّد (ص) نسل به نسل منتقل شد و به ما رسید. این حاملان علم با تحمّل کردن شرایط ناگوار زندگی در آن دوره های پر از فتنه و آشوب و ستم، جان و مال و خاندان و دارائی خویش را در این راه مقدّس گذاشته و به حق از اسلام عزیز پاسداری کردند. اکنون ما بر آن شدیم که یادی هر چند کوتاه از این صاحبان علم وفضیلت در مجلّه نموده و خلاصه ای از زندگی سراسر افتخار آنان درج نمائیم. باشد که امّت اسلام با چهره های بسیار محبوب و در عین حال مظلومی که مفاخر بزرگ مکتب تشیّع به شمار می آیند تا اندازه ای آشنا شوند. لازم به تذک است که در این بررسی کوتاه، بدون اینکه برتری های علمی یا تسلسل تاریخی را منظور داشته باشیم، هر باریکی از این پاسداران بزرگ اسلام را اختیار نموده و به امّت پاسدار اسلام معرّفی می نمائیم. «خداوند زرارة بن اعین را بیامرزد. اگر زراره نبود، احادیث پدرم از بین می رفت.»[1] «هیچ کس یاد ما را زنده نداشته و احادیث پدرم را احیا نکرده است مگر زراره و ابوبصیر مرادی و محمد بن مسلم و برید بن معاویه و اگر اینان نبودند، کسی نمی توانست استنباط کند. اینها نگهداران دین و امینان پدرم بر حلال خدا و حرامش می باشند ..»[2] این دو سخن گهر بار از پیشوای مکتب تشیع، حضرت امام جعفر صادق صلوات الله علیه می باشد که درباره «زرارة بن اعین» و دیگر یارانش فرموده است زراره در روایتهای ما و درسخنان علمای ما بقدری با عظمت و بزرگی یاد شده است که از راستگو بودن و مورد اعتماد ائمه بودن و توثیق فراتر رفته است، این بزرگمرد از یاران نزدیک و شاگردان متعهد و مخلص امام باقر و امام صادق علیهما السلام بوده و از مکتب اهل بیت بیشترین بهره را در فقه آل محمد و اخلاق و رفتار و فضیلت فرا گرفته و تا آنجا پیش رفته که علمای رجال او را از اصحاب اجماع می شمارند، به این معنی که پیشوایان مذهب، اجماع دارند بر اینکه آنچه از زراره رسیده است، محکوم به صحّت می باشد و همه بر فقیه بودن بلکه فقیه تر بودن وی از دیگر اصحاب، گواهی می دهند. زراره چهره ای روشن و تابناک در جهان علم و فضیلت می باشد که همواره نام مبارکش بر زبان فقها و محدَّثین جاری است و هیچ یک از علمای گذشته و معاصر، در بارة او کوچکترین خدشه ای نمی کنند و او را به عنوان راستگوترین و امین ترین شخصی که سخنان و احادیث اهل بیت را به ما رسانده است می شناسند. او زبان گویای امامان ما است که امام صادق(ع) درباره اش می فرماید: اگر او نبود، احادیث پدرم از بین می رفت. و در روایت دیگری آنقدر اظهار علاقه و محبت به او و سه نفر از دیگر یاران با وفای خویش می نماید که نمی توان بالاتر از این فضیلتی برای کسی از اصحاب ذکر کرد. حضرت می فرماید: «اربعة احب الناس الیّ احیاءً و امواتاً: برید العجلی و زرارة بن اعین و محمّد بن مسلم و الاحول، احب الناس الیّ احیاءً و امواتاً».[3] چهار نفر محبوب ترین مردم نزد من هستند از حاضران و پیشینیان: برید عجلی، زرارة بن اعین، محمدبن مسلم و احول (ابو جعفر مؤمن الطاق) این چهار نفر از همه مردم چه زندگان و چه در گذشتگان محبوب ترند. ملاحظه می کنید که حضرت دو بار تکرار می کنند که اینان محبوب ترین چهره ها نزد من هستند. و کسی را که امام صادق (ع) به عنوان محبوب ترین شخص معرفی می کند، معلوم است که در چه مقام والائی از علم و عمل می باشد. بنابراین ما هرچه درباره او بنویسیم و علما هرچه از او به عظمت و جلال یاد کنند، گویای آن شخصیّت فوق العاده و استثنایی او نمی تواند باشد. زراره کیست؟ «اَعْیَن» پدر زراره رومی است و برده یکی از خاندان «شیبان» بوده است که در اثر فراگیری قرآن، آن مرد شیبانی او را آزاد کرده و از او خواست که در نسب به خودش ملحق شود ولی «اعین» نپذیرفت. پدر اعین، شخصی به نام «سلنْسن» می باشد که از راهبان بنام روم به حساب می آمده. و چقدر جالب است که نوه یک راهب رومی که تمام عمرش را صرف در کلیسا نموده، به صورت یک مجتهد طراز اول درآید که قدما و متأخرین او را به عنوان یکی از والاترین فقهای شیعی و مخلص ترین یاران امامان بشناسند و پیشوای مکتب، درباره اش بفرماید: اگر زراره نبود، احادیث پدرم نابود می شد. یعنی او حافظ و نگهبان احادیث امام باقر علیه السلام می باشد. از زاد روز و زادگاه زراره اطلاع چندانی در دست نیست ولی از اینکه شیخ در رجال خود او را «کوفی» می نامد، ممکن است، در آنجا متولد شده باشد. و چون وفات او در سال 150 هجری قمری بوده و نوشته اند نزدیک به 70 سال عمر کرده می توان سال تقریبی ولادتش را (سال 80 هـ ق) تخمین زد. او امام باقر (ع) را دریافته و تا دو ماه پس از رحلت امام صادق (ع) نیز زنده بوده است. زراره را «شیبانی» نیز لقب داده اند، و این لقب بمناسبت بردگی پدرش در خاندان بنی شیبان بوده، همانگونه که گذشت. برخی از علمای رجال گفته اند: نام او «عبدربه» است و زراره لقبش می باشد. و کنیه اش ابوالحسن و برخی ابو علی ذکر کرده اند. نجاشی (ره) درباره اش می گوید: زراره بن اعین بن سلنسن، شیخ اصحاب مادر زمان خود می باشد. او قاری قرآن، فقیه، متکلم، شاعر و ادیبی بود که تمام خصائص دین و مزایای فضیلت در او جمع شده بود و در هرچه روایت کند، راستگو و صادق است. در رساله ابو غالب زراری آمده است: کنیه زراره ابوعلی است. وی در گفتگو و احتجاج نظیری نداشت و هیچ کس نمی توانست در برابر استدلال های قاطعش، سخنی بگوید ولی عبادت او را از گفتگوی زیاد باز می داشت گرچه متکلمان شیعه، شاگردان اویند. ابن الندیم در فهرست گوید: زراره بزرگترین عالم شیعه است چه از نظر فقهی و چه از نظر حدیث و آشنایی با علم کلام و شناخت مذهب تشیّع. زراره دارای سیمایی جذّاب و با وقار و در پیشانیش آثار سجده هویدا بود. هنگامی که قبر گروهی از مردم می گذشت، سیمای جذّاب و پرهیبتش، آنان را به احترام و تعظیم وی وا می داشت. زراره و حاکمان ستمگر حکومت های ستمگر وقت (خلفای عباسی) که پیوسته اصحاب و یاران نزدیک امامان را به بهانه هایی واهی، دستگیر و گاهی به شهادت می رساندند، در صدد این بودند که اصحاب با وفای امام صادق (ع) را شناسایی و رفته رفته از آن حضرت جدا سازند. لذا در پی این کار پلید، به نام زراره بن اعین برخورد کردند. برای اینکه مطمئن شوند که او از اصحاب امام صادق (ع) است چندین بار افرادی ناشناس را به خدمت حضرت فرستادند و از حال زراره جویا شدند که حضرت برای نگهداری جان این مرد با وفا، در پاسخ آنان به تقیّه، از زراره بدگویی و گاهی اعلام دوری از وی می کردند و همین امر باعث شد که آنها نسبت به زراره بد گمان نشوند و در نتیجه، احادیث امامان تا اندازه ای باقی بماند و بوسیله زراره به دیگران برسد. در این باره روایت بسیار جالب و شیرینی از امام صادق (ع) نقل شده است که آن را به نقل از وسائل الشیعه ج20، ص 196 ذکر می کنیم: عبدالله فرزند زراره گوید: امام صادق (ع) به من فرمود: سلام مرا به پدرت برسان و به او بگو: من اگر از تو بد گویی می کنم، تنها برای دفاع از تو می باشد. چرا که مخالفان و دشمنان در کمین اندکه هرکس را ما به خود نزدیک دانستیم و از او به خوبی یاد کردیم، به او دست یابند و آنان را که مورد محبت و قرب ما هستند، به خاطر محبت و دوستی و قرب به ما، اذیت و آزار نمایند و به قتل برسانند و هرکه را ما از خود برانیم و بد معرفی کنیم، ستایش کنند و وضع زندگیش خوب شود. و به همین جهت تو در نظر آن ها مذموم و مورد نکوهش قرار گرفته ای چرا که دوستدار مایی و قلبت سوی ما است. و از این روی خواستم از تو عیب جویی کنم و بد گویی نمایم تا اینکه از راه جلوه دادن نقص هایی در تو، تو را ستایش و وصف کنند و از این راه بوسیله ما، بلا و شر آن ها از تو دفع شود. خداوند می فرماید: و اما السفینة فکانت لمساکین یعملون فی البحر فأردت أن اعیبها و کان وراءهم ملک یأخذ کلّ سفینة غصباً»[4] و اما کشتی، از آنِ بیچارگانی بود که روی دریا کار می کردند و خواستم او را ناقص کنم چرا که پشت سر آن ها پادشاه ستمگری بود که به زور کشتی ها را از صاحبانش می گرفت. این قرآن از سوی خدا است (که چنین می فرماید). به خدا قسم! او کشتی را ناقص نکرد مگر اینکه می خواست از دست آن پادشاه در امان بماند و بوسیله او از بین نرود و گرنه کشتی سالم و درستی بود و هیچ جای نقصی در آن وجود نداشت. پس تو این مثل را درک کن و بدان خوب توجه نما، خدایت رحمت کند چرا که به خدا سوگند تو محبوب ترین مردم نزد من هستی، محبوب ترین اصحاب و یاران پدرم نزد من از حاضران و پیشینیان هستی. آری! تو با فضیلت ترین کشتی این دریای شگرف بی کران هستی، و از پس تو پادشاهی ستمگر و غاصب وجود دارد که منتظر است هر کشتی خوب و صالحی را که از دریای هدایت می رسد، دریابد و غاصبانه برباید، و نه تنها آن را که همه ساکنانش را از بین ببرد. پس رحمت خدا بر تو در زندگیت و آمرزش و رضوان خدا بر تو پس از مرگت». اگر به دقت حالات شیعیان و پیروان مخلص امامانمان را در طول تاریخ مصیبت ها و محنت ها بررسی کنیم، در می یابیم که چرا امامانمان گاهی ناچار می شدند برای حفظ جان یاران عزیز و بسیار محبوبشان، از آنها عیب جویی کنند و در برابر دشمن بد گویی نمایند. و این شاید یکی از دردناک ترین ظلم ها و ستم های تاریخ در حق ائمه مظلوم ما بوده است. و در حالی که بنی امیه و بنی عباس بدترین و نارواترین جنایت ها و شکنجه های تاریخ را در حق بزرگان این مکتب روا داشتند، و اشخاصی مانند حجربن عدی ها میثم تمار ها و عبدالله بن حسن ها به دست معاویه ها و حجّاج ها و منصور عباسی ها تنها به خاطر ولایت و مودت نسبت به اهل بیت پیامبر اکرم (ص) به شهادت رسیدند و آن دژخیمان سفاک کاخ های خود را بر بدن های پاک آنان بنا نهادند، با اینکه آیه ها و روایت ها در پیروی و طرفداری از این خاندان پاک، به حدّ تواتر رسیده بود «قل لا اسئلکم علیه اجراً الا المودة فی القربی»[5] و هزاران روایت از جدّ بزرگوارشان، صاحب رسالت صلی الله علیه و آله؛ پس جا دارد ائمه علیهم السلام برای حفظ جان این بی گناهان و برای رساندن رسالت به نسل های پس از خویش، گاهی تکذیب یا تکفیر یا بدگویی از بهترین و ارزنده تری و عزیزترین یارانشان بکنند، همانگونه که در روایت عبدالله بن زراره از امام صادق (ع) دریافتیم. و در روایت دیگری حسین بن زراره نقل می کند که به حضرت عرض کرد: ای اباعبدالله (ع)! پدرم بر شما درود می فرستد و عرض می کند: قربانت گردم! پیوسته یک نفر یا دو نفر می آیند و می گویند: شما درباره من چنین و چنان فرمودید.حضرت فرمود: پدرت را سلام برسان و بگو: به خدا قسم من خیر دنیا و آخرت را برای تو می خواهم و من به خدا قسم از تو راضی هستم. پس دیگر تو را چه باک از سخنان مخالفان.[6] سخن درباره عظمت و بزرگی زراره رضوان الله علیه بسیار است. و این مقاله مختصر را گنجایش ذکر آن ها نیست. به سخنی دیگر از امامی دیگر بسنده می کنیم: یحیی بن حبیب مسئله ای از امام رضا علیه السلام می پرسد و پس از پاسخ امام، عرض می کند: این روایت زراره است. حضرت می فرماید: «اتری احداً کان اصدع بحقّ من زراره»- آیا کسی را سراغ داری که از او بهتر و بیشتر حق را آشکار کند؟[7] درود خدا بر زراره و دیگر یاران مخلص و با وفا و مظلوم امامان و پیشوایان بزرگ مکتب تشیع و درود بر تمام رهروان صدیق راه آنان. مراجع: رجال کشّی- وسائل الشیعه- اعیان الشیعه- معجم رجال الحدیث- فهرست ابن الندیم- بحار الانوار- اختصاص- کمال الدین- رجال نجاشی.
[1] - رجال کشّی ـ ص 90 [2] - اختصاص ـ ص 66. [3]- کمال الدین، ج1، ص166. [4]- سوره کهف- آیه 79 [5]- سوره شوروی، آیه 23 [6]- معجم رجال الحدیث، ج7، ص229. [7]- وسائل الشیعه ج3- ص43. سؤالی که یحیی بن حبیب از امام رضا (ع) پرسیده بود این بود: بهترین چیزی که انسان را به خدا نزدیک می سازد. حضرت فرمود: چهل و شش رکعت نماز های واجب (یومیه) و نافله های آن. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 152 |