تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,299 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,229 |
صبر و بردباری | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1365، شماره 56، مرداد 1365 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
تفسیر سوره لقمان قسمت نوزدهم آیة الله مشکینی صبر و بردباری «یَا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلَاةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنکَرِ وَاصْبِرْ عَلَى مَا أَصَابَکَ إِنَّ ذَلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ»[1] فرزندم! نماز را بر پادار و به معروف و کار نیک دستور ده و مردم را از منکر و کار زشت بازدار و بر مشکلاتی که در این راه به تو میرسد، شکیبا باش که این از کارهای مهم و اساسی است. در دو شماره گذشته راجع به سفارش لقمان به نماز و امر به معروف و نهی از منکر، مطالبی بیان شد و در این قسمت درباره توصیه دیگر لقمان که در این آیه شریفه آمده است بحث، میکنیم: « وَاصْبِرْ عَلَى مَا أَصَابَکَ إِنَّ ذَلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ» لقمان در این بخش از آیه فرزند خویش را به یکی از صفات برجسته اخلاقی به نام«صبر» توصیه مینماید. صبر یکی از بهترین ملکات فاضله انسان است که با داشتن آن، میتوان به بسیاری از هدفهای خویش دست یافت، زیرا صبر به آدمی در برخورد با حوادث و مشکلات، آنچنان نیرو و توان و مقاومت میبخشد که در برابر آنها هرگز شکست نمیخورد. بهترین مثال برای روشن ساختن این حقیقت این است که: انسانها از جهت جسمی در شرایط مختلفی قرار دارند» بعضی دارای بدنی سالم و قوی هستند و بعضی ضعیف و ناتوانند. افراد نیرومند در برابر امراض و بیماریهای از استقامت بیشتری برخوردارند ولی افراد ضعیف، همیشه آسیب پذیرند، مردم از نظر روحی نیز در وضعیتهای متفاوتی قرار دارند: برخی دارای روحی صبور و مقاومند که در برخورد با مشکلات و حوادث، شکست نمیخورند و عدهای نیروی صبر و استقامت در آنان بقدری ضعیف است که به آسانی تن به شکست داده و در نتیجه از رسیدن به هدف باز میمانند، اینگونه افراد با شنیدن سخنی که انتظار آن را ندارند، زبان به فحش و ناسزا میگشایند و چه بسا کار به زدن و احیاناً به کشتن طرف مقابل، منتهی میگردد، ولی کسی که روحش نیرومند است به راحتی میتواند هر حادثهی ناگواری را تحمل نموده و با صبر و استقامت بر مشکلات پیروز گردد، پس صبر صرف نظر از جنبه مذهبی، خود بعنوان صفت کمالی در انسان شمرده میشود. انواع صبر: در روایات، صبر دارای اقسامی است. رسول اکرم (ص)میفرماید: «الصَّبرُ ثَلاثَةٌ: صَبرٌ عِندَ المُصیبَةِ، وَ صَبرٌ عَلَی الطاعَةِ، وَ صَبرٌ عَنِ المَعصِیَةِ...»[2] صبر سه گونه است: صبر بر مصیبت، صبر بر اطاعت و پیروی از دستورات اسلامی و صبر از گناه و نافرمانی خداوند. نوع اول صبر این است که انسان در برابر مصیبتها خویشتندار و مقاوم باشد بطوری که ناگواریها و حوادث نتواند او را از پای درآورند، البته مصیبتها و حوادث با هم فرق میکنند مثلا گاهی انسان سلامتی خود را از دست میدهد و یا یکی از عزیزانش بیمار میگرد و گاه اموالش در معرض خطر قرار گرفته و فکر او را مشغول میسازد ولی انسان صبور، در هر حال در برخورد با این حوادث مقاوم باقی میماند. بیگمان صبر در مقابل مصیبت راحتتر و آسانتر از صبر بر اطاعت و صبر از معصیت است، چه اینکه حوادث و مصائب همیشه وجود ندارند، و گاه گاه در زندگی پیدا میشوند ولی صبر بر انجام وظائف اسلامی که پیوسته انسان با آن مواجه است، مشکلتر میباشد. وظیفه انسان است که هر روز قبل از طلوع آفتاب، رختخواب گرم و خواب راحت را رها کرده و با انجام وضو و یا غسل آماده نماز شود. و همچنین وظیفه او است که هر وقت اسلام و یا سرزمینهای اسلامی مورد تهدید و تهاجم دشمن واقع شد، با مال و جان مهیای دفاع از اسلام و کشور اسلامی گردد. انسان وظیفه دارد که مالیتهای اسلامی و نفقه و مخارج افراد تحت تکفل خویش را با کار و تلاش فراهم سازد. و دیگر واجبات الهی را بعنوان وظیفه اسلامی انجام دهد، و روشن است که انجام این تکالیف، صبر و استقامت لازم دارد. به هر حال انجام هر واجبی، یک نحو کمالی در روح انسان بوجود میآورد و فروغی در سرای دل او میافروزد، و انسان با انجام تکالیف الهی، بتدریج مراحل و مدارج کمال را پیموده و پله پله بالا میرود تا به کمال انسانی نائل آید و در زمین خداوند صلاحیت خلیفة اللهی و جانشینی«الله» را پیدا نماید. صبر بر ترک محرمات قسم سوم صبر، صبر بر ترک محرمات است، یعنی حرامهائی که برایش پیش میآید، در برابر وسوسه نفس و شیطان، صبر و مقاومت از خویش نشان داده و خود را آلوده به انجام آن ننماید. چه بسا انسانهائی هستند که از صبر بر اطاعت برخوردارند، و در انجام عبادات و تکالیف واجب از خویش، مراقبت نشان میدهند ولی در مقابل گناهی که پیش میآید به سادگی تسلیم آن شده و هوای نفس بر آنها غالب میگردد. در این رابطه بیمناسبت نیست حدیثی را هم در اینجا یادآور شوم: از جمله مطالبی که خداوند متعال به داود (ع)وحی فرمود این بود: «کَم مین رَکعَةٍ طویکه فیها بُکاءٌ بِخَشیَةٍ قَد صَلاّها صَاحِبُها لا تُساویِ عِندی فتیلاً، حِینَ نَظَرتَ فی قَلبِهِ فَوَجَدتَهُ ان سَلَّمَ مِنَ الصَّلوةِ وَ بَرَزت لَهُ امرَأةٌ وَ عَرَضَت عَلَیهِ نَفسَها اَجابَها وَ اِن عامَلَهُ مُؤمِنٌ خانُه».[3] چه بسا انسانی که یک رکعت نماز با حالت گریه و خشوع بجای میآورد ولی آن نماز به اندازه رشته هسته خرمائی نزد من ارزش ندارد، زیرا که در قلب او چنین میبینم که اگر پس از سلام نماز، زنی در پیش او ظاهر شده و خود را به وی عرضه دارد، میپذیرد و چنانچه با مؤمنی وارد معامله گردد، به او خیانت میورزد. انسانی که اینطور در برابر شیطان تسلیم میشود، روح صبر ندارد و لذا عملش بیارزش است. امید است انشاءالله جوانان ما این روایت را در صفحه پاک قلبشان بنویسند و به خاطر خویش بسپارند. اگر جوان در مقابل گناه، صبر و مقاومت از خود نشان داده و آلوده به گناه نگردد، از بالاترین مقام صبر برخوردار است زیرا انسان صبور که در برابر حوادث و ناملایمات دنیا صبر میکند، یک درجه در انسانیت، ارتقا یافته است ولی اگر بر انجام واجبات از خود صبر نشان دهد از درجه دوم هم بالا رفته است واگر در برخورد با گناه، صبور و خویشتندار باشد، در آنصورت انسان کاملی شده است. صبر، بالاترین صفت است از اینرو لقمان به فرزندش توصیه مینماید که صبر را پیشه خویش سازد، و در برخورد با واجبات، محرمات و حوادث، پیوسته بردبار و صبور باشد. پس این مهمترین مطلبی است که لقمان به فرزندش سفارش مینماید. علمای اخلاق میگویند: در میان اوصاف شایسته و نیکوی انسان صفت صبر از مهمترین آنها است. آری! این صفت از سخاوت، شجاعت، عدالت وو. بالاتر است، زیرا تمام این صفات شعبههائی از صبر میباشند. انسانی که بر خویش مسلط است میتواند از مال خود گذشته و آن را در راه خداوند انفاق نماید، انسان در برابر گناه اگر صبور باشد و در انجام عبادات شکیبائی نشان دهد، عادل میشود و شخصی که بر مشکلات صحنه نبرد، صابر باشد و آنها را ناچیز انگارد، انسان شجاعی خواهد بود. در آیات و روایات راجع به صبر مطالب بسیاری بیان شده است. در سوره«بقره» میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ».[4] ای اهل ایمان(در برابر حوادث سخت زندگی) از صبر و استقامت و نماز کمک بگیرید وهمانا خداوند با بردباران و صابران است. در این آیه شریفه دو عامل مؤثر برای رسیدن به هدف بیان شده است: یکی پایداری و صبر و دیگری نماز که ارتباط با خدا است. ما هر کاری را که انجام میدهیم اراده و حرکت از ما است و توفیق از خداوند است، اگر زارعی کشت و زرع مینماید و یک خروار گندم در زمین میافشاند و پس از گذشت شش ماه، ده خروار گندم درو میکند، شخم زدن و آبیاری و بذر افشانی و سرانجام درو کردن از اوست ولی نیروی بارور ساختن و رشد به زمین دادن، تابش آفتاب، بارش باران، هوای مناسب و بسیاری دیگر از علل و عوامل رویش و رشد آن، همه از کارهای خدا است تا در نتیجه از یک دانه گندم، دانهها و از یک خروار، خروارها تولید میشود: «أَفَرَأَیْتُم مَّا تَحْرُثُونَ ءأَنتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ»[5] آیا دیدید تخمی را که در زمین کشتید؟ آیا شما آن تخم را رویا ندیدید یا ما رویانده آنیم؟ مژده به صابران در هر صورت، انسان صبور، انسانی است که هر حادثهای که به او میرسد، شکیبائی خویش را حفظ مینماید و میگوید: «اِنّا لِلّه وَ اِنّا اِلَیهِ راجِعُونَ»- من از آن تو هستم و این حوادث از سوی تو است و«هر چه از دوست میرسد نیکو است». گر تیغ بارد از سوی آن ماه گردن نهادیم الحکم لله انسان وقتی بداند، هر حادثهای که به او میرسد، از جانب خداوند است، صبور باقی میماند، اگر گناهی داشته باشد، سبب کفاره گناهانش خواهد بود و چنانچه گناهی نداشته باشد درجهای بر درجاتش افزوده خواهد شد. خداوند متعال به کسانی که دارای صبر و مقاومتاند میفرماید: «وَ بَشِّرِ الصابِرِینَ» مژده بده به صابران. صابرین چه کسانی هستند؟ «الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعونَ»[6] آنهائی که چون حادثهای ناگوار بآنها برسد(صبوری پیش گرفته) و میگویند ما از آن خدا هستیم و به سوی او باز میگردیم. داستان حضرت ایوب یکی از پیامبرانی که به دارا بودن صفت صبر، معروف است، حضرت ایوب(ع) میباشد. حضرت ایوب دارای مال و فرزندان زیاد بود که خداوند تمام آنها را از او گرفت و حتی سلامتی را نیز از وی سلب نمود بگونهای که دیگر مردم از او بتنگ آمده و او را از محل سکونتش بیرون نمودند. ایوب بهمراه همسرش از آنجا به محل دیگری منتقل شد. روزی همسر ایوب به وی گفت: تو پیامبر مستجاب الدعوهای، راز و نیازهای شبانه داری، از خدا بخواه که این گرفتاری را از ما برطرف سازد. حضرت ایوب در پاسخ، جملهای گفت که از روح بزرگ او حکایت میکند. پرسید: چند سال بود که ما با آسایش و راحتی و رفاه زندگی میکردیم؟ - هفتاد سال. - چند سال است که به این مشکلات دچار شدهایم؟ - سه چهار سال! - بگذار به همان مقدار که در راحتی و سلامتی بسر بردهایم، در این حالت بسر بریم و سپس دعا خواهم کرد، تا آن نعمتهای خویش را مجدداً به ما باز گرداند. این مقام، مقام صبر است و این عنایت الهی است که انسان در برابر حوادث، بتواند صبور باقی بماند. انسانی که در برابر مشکلات شروع به جزع و فزع نموده و خویشتنداری را از دست میدهد، انسانی بالغ نیست و گرچه هفتاد سال بر عمر او گذشته باشد، هنوز کودکی هفتاد ساله است که از نیروی مقاومت و صبر برخوردار نمیباشد. «اِنَّ ذلِکَ مِن عَزمِ الأمُورِ». لقمان پس از توصیه صبر به فرزندش، میگوید: صبر از امور مهم در زندگی است. چه اینکه انسان اگر دارای صفت صبر باشد، به مقام بلند انسانیت نائل گردیده است. «وَلَا تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنَّاسِ وَلَا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحًا إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ»[7] (پسرم!) با بیاعتنائی و تکبر از مردم روی مگردان و مغرورانه در زمین راه نرو که خداوند هیچ متکبر مغروری را دوست ندارد. تکبر چیست؟ «تکبر» از نظر فرهنگ عرب از ماده«کبر» گرفته شده که به معنی خود بزرگبینی است، و یکی از امراض و بیماریهای اخلاقی به شمار میرود. صفت «کبر» هنگامی که در عمل انسان بروز و ظهور نماید، به آن تکبر گفته میشود. در روایت وارد شده است: نخستین گناهی که درعالم بالا انجام گرفت تکبر بود، و اولین گناهی که در زمین از انسان ظاهر شد، حسد ورزی است. قرآن کریم میفرماید: «وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِکَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِیسَ أَبَى وَاسْتَکْبَرَ وَکَانَ مِنَ الْکَافِرِینَ»[8] هنگامی که به فرشتگان دستور دادیم که برای آدم سجده نمایند، همه سجده کردند جز شیطان که سرپیچی نموده و تکبر ورزید و از گروه کافران گردید. البته چنانچه در روایت است تمام انواع تکبرها، کفرآور نیست، بلکه بعضی از آنها موجب فسق است و بعضی سبب کفر. کفر عبارت از این است که در عقیده انسان خلل و انحرافی نسبت به ضروریات دین پیش آید، ولی فسق، ارتباطی با عقیده ندارد، بلکه به عمل انسان مربوط میشود، مانند کسی که به حرمت شراب و وجوب نماز معتقد است ولی شراب مینوشد و یا نماز نمیخواند، اما انکار رسالت و یا معاد مثلاً موجب کفر است. در هر صورت تکبر همانگونه که علمای اخلاق گفتهاند، یکی از رذائل اخلاقی است و انسان مؤمن نباید به چنین صفت زشت و ناروائی آلوده باشد و بهمین دلیل قرآن کریم توصیه لقمان را در مورد اجتناب و دوری از این صفت رذیله بعنوان یکی از فرازهای سخنان حکمتآمیز وی، در سوره«لقمان» یاد نموده است. «ادامه دارد» پیامبر اکرم(ص) «مَن تَرَکَ مَعصِیَةَ اللهِ مَخافَةَ اللهِ تَبارَکَ وَ تَعالی اَرضاهُ اللهُ یَومَ القِیامَةِ» (اصول کافی ج2 ص 81) کسی که معصیت خداوند تبارک و تعالی را از خوف او ترک گوید، خداوند او را(با نعمتهای بیکران خویش) در قیامت راضی و خشنود میسازد.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 151 |