سرمقاله

بسم الله الرحمن الرحیم

اعتراف

می‌دانیم که جنگ تحمیلی با هدف براندازی نظام اسلامی و خاموش کردن تشعشع انقلاب اسلامی از سوی رژیم صهیونیستی عراق به نمایندگی از کفر و استکبار جهانی با محاسبات دقیق! و تدارکات وسیع آغاز شد و به موازات آن، جنگ تبلیغاتی سیاسی عظیمی را به همراه انواع توطئه های دیگر علیه جمهوری اسلامی به راه انداختندو تا آنجا که توانستند در واژگونی این نظام و واژگونه جلوه دادن تمام حقایق و واقعیات آن، تلاش نمودند ولی از آنجا که مشیّت و قدرت الهی همواره پشتیبان حق است، این توطئه نی مانند موارد دیگر نتیجۀ معکوس بخشید و واجب گردید که ملتهای مستضعف و مظلومی که در پرتو پیروزی انقلاب اسلامی در ایران نور امید و بیداری در آنها درخشیده بود، بیش از پیش ماهیّت پلید قدرتهای شیطانی، آگاه شده و بررشد تفکر و حرکت انقلابی آنان افزوده شود که علی رغم فشارهای گوناگون و امواج تبلیغاتی که برای خفه کردن و پوشش گذاردن روی این حرکت فراگیر، به کار گرفته‌اند، باز هم آثار غیرقابل انکار آن را در لبنان، مصر، فلسطین اشغالی وو... و اکثر کشورهای اسلامی و غیراسلامی، شاهد هستیم.

در سطح داخلی نیز استکبار جهانی نه فقط از رسیدن به اهداف از پیش تعیین شدۀ جنگ تحمیلی، ناکام ماند که جنگ موجب ثبات و استحکام بیشتر جمهوری اسلامی و شکوفائی استعدادهای نهفته گردید و بهترین زمینه را برای یک یک جهش فراگیر در راه دستیابی به استقلال همه جانبه برای کشورهای اسلامی ایران، فراهم نمود. ملت مسلمان در کوران جنگ و مشکلات آن آبدیده شدند و ناخالصی ها و آلایشهایی که میراث شوم فرهنگ ستمشاهی بود، بطور وسیعی از سطح جامعه زدوده شد و صف مدعیان دروغپرداز و هیاهوگران وابسته به شرق و غرب با افشای چهره منافقانه‌شان از صف توده‌های عظیم ملت مسلمان و عناصر خالص و خدمتگزاران راستین، جدا گردید وو...

نکته جالب توجه اینکه جمهوری اسلامی ایران از اولین روزی که مورد تهاجم وحشیانه قرار گرفت، با اتکال به خداوند و براساس احکام و مقررات اسلامی، سخن آخر را گفت و موضع قاطع خود را در قبال جنگ و جنگ افروز اعلام کرد و تمام فشارها و فراز و نشیب‌ها نتوانست کمترین تزلزلی در این موضع بحق ایجاد کند. ملت مسلمان با روحیّۀ شهادت طلبی و اعتقاد به مبنای الهی «احدی الحسنین» چنان وظیفه الهی خویش را در مقابله با ظلم و تجاوز به انجام رسانید که جنگ را از پشت دروازه‌های اهواز به آنسوی مرزها و در شبه جزیرۀ استرانژیک «فاو» منتقل ساخت و دشمن را به فرازها و عقب نشینیهای شجاعانه! و ذلّت بار واداشت.

ولی دشمن که از روز اوّل سرمست از بادۀ موهوم پیروزی و خیالپردازی «قادسیّه» نوین عربدۀ جنگ و شعار نابودی جمهوری اسلامی را سرداده بود، چیزی نگذشت که با خوردن سیلی‌های پی درپی  از نیروی اسلام، مزوّرانه آوای صلح طلبی را سرداد و در همان حال از هیچ جنایت هولناک و ددمنشانه‌ای دریغ نکرد و در این  راه، تمام قدرتهای شیطانی از شرق فریبکار گرفته تا غرب جهانخوار و ایادی آنان با هرچه که در توان داشتند، آن صلح طلبی را در بوق و این جنایت ها را تمهید و تدارک و تشویق نمودند و سرانجام بعد از مدتی که از نابودی و سقوط قریب الوقوع جمهوری اسلامی سخن می‌راندند که به رسولی درغگویان و کج اندیشان در افکار عمومی، منجر گردید، مدتی نیز مسئله بی نتیجه بودن جنگ و عدم امکان دست یابی به پیروزی طرفین را مطرح نمودند وو...

تا اینکه عملیات والفجر8 به آزادی شبه جزیرۀ استراتژیک «فاو» و شکست جبران ناپذیر عراق انجامید و بعد از آن، آزادی مهران برتاکتیک پرهیاهوی دفاع متحرک!عراق، نقطه پایان گذاشت و این پیروزیهای بزرگ همچون عصای موسی (ع) برتمام سحرها و افسون‌های فرعونیان خط بطلان کشید و طبل رسوایی تبلیغات گسترده و تجهیزات پیش رفته جهان کفر در برابر نیروی الهی قوای اسلام کوبیده شد و ملل جهان بیدارتر شدند و خواب خرگوشی سردمداران استکبار به آشفتگی کامل گرایید و از این زمان بود که وسایل ارتباط جمعی و سخنگویان کفرجهانی با یک چرخش بی سابقه به بازنگری و تحلیل مجدّد از مسئله جنگ پرداختند و عموماً پیروزی جمهوری اسلامی را در عملّیات آینده امری مسلّم یا حدّاقل محتمل دانستند و هراسناک و وحشت زده به پیش بینی آیندۀ منطقه و جهان در فرض مذکور، پرداختند.

آیا چه شده است اینها که در گذشته پیروزیهای محقق الوقوع جمهوری اسلامی را کتمان و حتی وارونه جلوه می‌دادند، اکنون اینگونه از پیروزی جمهوری اسلامی در آینده نزدیک سخن می‌گویند با آنکه از تجهیزات مدرن و پیش رفته‌ای که خودشان در اختیار عراق قرار داده اند اطلاع کامل دارند و تمام دنیا می داند که رژیم عراق از پشتیبانی تمام عیار شرق و غرب برخوردار است و در مقابل مشکلات اقتصادی ناشی از توطئه سقوط قیمت نفت و عدم دسترسی به سلاحهای پیشرفته روز به اصطلاح آنان، انزوای بین المللی به معنای -عدم وابستگی به قدرتهای شیطانی- برای جمهوری اسلامی از هیچ کس پوشیده نیست. و اگرچه هدف آنان از این برخورد و تحلیل جدید از مسئله جنگ، یک هدف انسانی و طرفداری از حق نیست و بی گمان توطئه و هدف شیطانی دیگری را از این راه تعقیب می کنند ولی آنچه مسلّم است، استکبار جهانی تا اندازه ای به محاسبات غلط گذشته اش، پی برده و بناچار به واقعیت یک قدرت بزرگ و آسیب‌ناپذیر نوین بنام «جمهوری اسلامی» که خارج از مدار  دو ابرقدرت حاکم برجهان بلکه در مقابل خواست زورمدارانه هردوی آنها به حیات و حرکت انقلابی روی پای خود ادامه می‌دهد، اعتراف نموده و از هم‌اکنون خود را برای برخورد با شرایط جدیدی که درصورت سقوط صدام –یعنی شکست تلاش بی امان تمام ابرقدرتها و قدرتهای حامی صدام- در منطقه و جهان پدیدار خواهد  شد، آماده می سازد تا در حقیقت 22 بهمن دیگری که هرنوع ابتکار عمل و تصمیم گیری ار از آمریکا و شوروی و ایادی داخلیشان سلب نمود، در سطحی وسیعتر تکرار نشود.

نکته مهم دیگر اینکه سرچشمۀ این قدرت بزرگ الهی که توانسته است تمام قدرتهای شیطانی را به عجز و ناتوانی بکشاند، همین مردمی هستند که با ایمان به خدا و مکتب حیاتبخش اسلام و با رهبری امام امت مدظله، برای دفاع از اسلام با فداکاری و شهادت طلبی خود، بزرگترین حماسه های تاریخ را آفریده اند و همچنان در صحنه انقلاب و خط مقدم جبهه و پشت جبهه، جان برکف ایساده اند. پس سرچشمۀ این قدرت مردمند و قدرت مردم، ناشی از ایمان آنان است و باید توجه کنیم که: هر عاملی که موجب دلسردی مردم –گرچه یک نفر- و تضعیف ایمان آنان شود، به عنوان خطر اصلی برای انقلاب و جمهوری اسلامی به شمار می آید و باید به همانگونه که با دشمن ظاهری می جنگیم با این نوع عوامل نیز قاطعانه و سرسختانه مقابله شود و اگر چنین عواملی را حتی در اعمال، کردار یا طرز زندگی خودمان و یا در ادارات و مقررات دست و پاگیر و ضعیف کش و کاغذبازی ها و عملکردها و ناراضی تراش ها و عناصر فاسد بیابیم، به مبارزه بی امان با آنها برخیزیم، انشاءالله.                                                                      رحیمیان