تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,395 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,335 |
فلسفه و اهداف حج | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1365، شماره 60، آذر 1365 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
قسمت دوم سیمای حج در قرآن فلسفه و اهداف حج چنانچه در شماره گذشته تذکّر دادیم: آنچه حج را بصورت یک عمل عظیم عبادی سیاسی درآورده است، فلسفه و اهداف بسیار مهمّی است که شارع مقدس در آن منظور داشته است. و از آنجا که ما این بحث را آغاز با هدایت از آیات شریفه قرآن کریم شروع نمودیم، در این مرحله نیز با استفاده از آیات به بررسی این بحث میپردازیم تا فلسفه و اهداف مهم حج را در سیمای قرآن شاهد باشیم. انّ الذین کفروا و یصدون عن سبیل الله و المسجد الحرام الذی جعلناه للناس سواء العا کف فیه و الباد و من یرد فیه بالحاد بظلم نذقه من عذاب الیم و إذبوأنا لآبراهیم مکان البیت أن لاتشرک بی شیئاً و طهّر بیتی للطائفین و القائمین و الرّکّع السّجود، و أذّن فی النّاس بالحجّ یأتوک رجالاً و علی کلّ ضامرٍ یأتین من کلّ فجّ عمیقٍ لیشهدوا منافع لهم و یذکروا اسم الله فی ایّام معلومات علی ما رزقهم من بهیمة الأنعام فکلوا منها و أطعموا البائس الفقیر، ثمّ لیقضوا تفثهم و لیرفوا نذورهم و لیطوّفوا بالبیت العتیق، ذلک و من یعظّم حرمات الله فهو خیر له عند ربّه و احلّت لکم الأنعام إلّا مایتلی علیکم فاجتنبوا الرّجس من الأوثان و اجتنبوا قول الزّور[1]. آنانکه کفر میورزند و مردم را نمیگذارند در راه خدا وارد شده و بسوی خدا حرکت کنند و مانع میشوند از اینکه مسلمانان از مسجد الحرام که بطور یکسان و برابر حق بهرهبرداری از آن را دارند و هیچکس در ارتباط با مسجد الحرام ترجیحی بر دیگری ندارد استفاده کرده و از منافع آن سود ببرند و هر کسی که بخواهد در آنجا مروّج الحاد گردیده و به بندگان خدا ظلم کند همۀ آنان را به کیفر کفر و ستمشان رسانده و به عذاب دردناک مبتلا خواهیم ساخت و شما متذکر باشید وقتی که امکانات زیادی در اختیار ابراهیم گذاشتیم و جایگاه خانه کعبه را معین نموده و شرائط بوجود آمدن چنین موقعیتی را فراهم ساختیم و ایشان خانه را آماده کردند دستور دادیم این اهداف را لباس عمل بپوشاند، کسی را شریک من قرار ندهد و خانه را برای نمازگزاران و قیام کنندگان و ساجدان پاک و آماده سازد و سپس از همه جهانیان دعوت بعمل آورد و از آنان بخواهد هر کس که میتواند به حج بیاید از هر راه دور و نزدیک بگرد این خانه جمع شوند و آنجا را محل اجتماع و مرکز حرکت و توحید قرار دهند و در سایه این اجتماع عظیم اسلامی از منافع دنیوی و اخروی آنجا بهره گیرند و در آن ایّام معیّن و مشخص در یاد خدا باشند و از آن جهت که خدای عالم آنان را از نعمتهای فراوانی متنّعم ساخته و از گوشت حیوانات حلال گوشت بهرهمندشان ساخته است سپاسگذاری نمایند. پس ای طالبان راه خدا و ای سالکان طریق الی الله از آن نعمتهای الهی سود ببرید و تناول فرمائید و فقیران بیچاره را از آن امکانات و مواد غذائی بینیازشان کرده و گرسنگان را اطعام نمائید علاوه بر این کارهای اجتماعی، باعمال فردی عبادی خودشان ادامه داده و بقیه اعمال مناسک را بپایان برسانند و اگر نذری و عهدی کرده باشند طبق آن عمل نمایند و بطواف خانه خدا که همان بیت عتیق است بپردازند. آری اینها عمده احکام حج است و بسیار مهمّ و ارزشمند است و از مسائلی است که خدای جهان آنها را محترم شمرده و بزرگ داشته است و هر کس حرمات و احکام مورد احترام الهی را محترم و بزرگ شمارد به صلاح او بوده و باعث علوّ درجات او در پیشگاه خداوندی است و برای شما از چهارپایان غیر از آنها که قبلاً گفته شده است مابقی حلال است و از پلیدیها و آلودگیها اجتناب کنید و همین طور از سخنان باطل و ناحق دوری گزینید و از باطل بگریزید و رو بحق آورید و خالص بدون هیچ شائبهای و شرکی خدا را بپرستید و آگاه باشید هر کس بخدا شرک آورد و برخلاف مسیر فطرت و تعالی بشری حرکت کند طوری سقوط میکند مانند این است که از آسمان سرنگون گردیده و دور شده و مرغان و پرندگان آسمان در فضای بیکران الهی بدن او را در میان زمین و آسمان با نوک منقارشان قطعه قطعه نمایند و یا مانند کسی است که در اثر وزیدن باد تند و سختی بجائی بند گردد به مکانی دور پرت شده باشد بله معیار این است و این مطلب بعنوان یک اصل مطرح است هر کس شعائر الهی را بزرگ و محترم شمارد دلیل بر صداقت و ایمان است و این حالت نشانه دلهای با تقوی است و در این شعایر الهی و بزرگذاشتن آنها منافع فراوانی برای شماها وجود دارد و ارزش آنها را بدانید- و احتمال میرود مراد از مرجع ضمیر شعایر الهی نباشد همین حیوانات و چهارپایان باشد و در این صورت معنی چنین خواهد شد- در این حیوانات و چهارپایان منافع فراوانی برای شما هست تو شما تا مدّت محدودی میتوانید از اینها بهرهمند گردید و سپس محلّ و زمان هدی و قربانی و دیگر مناسک حجّ خانه خدا کعبه است. و ما برای هر امّت و گروهی مناسک و شرایع مخصوص قرار دادیم تا بیاد خدا بیافتند و به شکر نعمت حق بپردازند و در مقابل نعمتهای بزرگ خداوندی که آنان را با آن نعمتها متنعم ساخته است سپاسگزاری کنند پس بدانید آن خدائی که شما او را میپرستید خدائی است که متواضعانه و خاشعانه در مقابل اراده و فرمان حضرت دوست تسلیم شده و سر تسلیم فرود میاورند مژده و بشارت باد. اینها نمونهای از آیات خدا است که بوضوح میتوان از آنها اهداف عالیه حجّ را بدست آورد و بفلسفه آنها دست یافت در این آیات علاوه بر اینکه روی خلوص و بیشائبه بودن و توحید ناب و خالص تکیه شده است و این خلوص بعنوان روح و جان حاکم و مدبّر در تمام مراسم و مناسک حج دیده شده است بمسائل زیاد دیگری نیز پرداخته شده است از جمله «لیشهدوا منافع لهم» از همه اطراف و اکناف عالم باید گرد آیند و دور این محور- بیت عتیق- جمع شوند و منافع فراوان مادّی ومعنوی را که برای آنان است و در متن و ذات چنین مراسمی خوابیده است بالعیان بیابند و مشاهده نمایند و از جمله «قیاماً للناس» اینکه شرائط برای قیام و حرکت همگانی انسانها آماده شده و بسیج عمومی آغاز گردد و انسانها در این اقیانوس مواج بجوشند و بخروشند و تا لقاء خدا و حاکمیت ارادۀ الله به تکاپوی رهائی بخششان ادامه دهند و از جمله وحدتی حقیقی، در سایه ایمان بخدا و روز آخرت و رهبری راستین ابراهیمها و اسمعیلها از همه انسانها با زبانهای مختلف و فرهنگهای گوناگون، بوجود آید و زمینه تحقق امّت واحده اسلامی فراهم گردد. و از جمله در سایه همین وحدت و بسیج عمومی از امکانات خدادادی بهرهبرداری بعمل آمده و از این نعمتهای بزرگ خداوندی خوب استفاده شده و ریشههای فقر و نیازها را بخشکانند، و از جمله مردم عادت کنند که دارای فرهنگی عالی و ارزشی باشند و شعایر الهی را بزرگ شمارند و از حدود الهی تعدی و تجاوز ننمایند و با دید خدایی و بینش الهی به موضوعات و مسائل بنگرند، و از جمله مردمی باشند منظّم و با انضباط و حسابگر به طوریکه لحظهای از نظم و انضباط و محاسبه دقیق غفلت نکنند، و از جمله مردمی باشند دارای آگاهی و توان کافی و متوجه موقعیتّها و ذاکر باسم الله اینها نمونهای از اهداف عالی و بلندی است که از تعلیمات قرآن در مورد گوناگون بدست میآید و بدون تردید با دقت و تأمّل عمیقانه در آیات قرآن مطالب و مفاهیم جدیدتری را به ما خواهد آموخت. کدام عمل از اعمال ارزشمند اسلام مانند حجّ بطور ملموس معنی و مفهوم حاکمیت الله و سیر الی الله و حلّ شدن منیّتها و نفسانیتها و پیکار و ستیز با ارجاس و انجاس و آلودگیها و پلیدیها و خودسازیها و وارستگیها و وحدت و یکپارچگی و هماهنگی و همدلی وتوجه بخدا و ذکر الله و خدمت و ایثار را نشان میدهد و در حقیقت حجّ مجموعهای از احکام کلی و همگانی اسلام در این قالب میباشد. حاشا و کلاً که حجّ اینگونه نباشد و تنها همان ظواهر و برنامههای صوری و سطحی باشد و بهمین دلیل وقتی که قرآن مقداری از مناسک حج را تبیین میفرماید این مناسک را از شعایر الهی دانسته و تعظیم شعایر الهی را وظیفه بزرگ شمرده و تعظیم شعایر الهی را علامت و نشانه تقوای قلب و روشنائی معرّفی نموده است. بعد میفرماید بشارت بر مخبتین. کأنّه میخواهد بگوید از جمله اهدافی که از اعمال حج منظور است و مواظبت بآن اعمال آن هدف را تأمین کرده و انسان را بآن نایل میگرداند حالت بالا و والای روحی اخبات است که قرآن برای این حالت و صفت الهی حساب خاصّی باز کرده و بتفصیل درباره آن و خصوصیات مخبتین بحث فرموده است: میفرماید ما برای هر ملت و امّتی شریعت و شیوههای مخصوصی مقررّ کردیم تا با انجام آنها متذکر اسم خدا گردند و در یاد خدا باشند و در مقابل نعمتهای الهی که بآنان از گوشت حیوانات روزی دادیم و متنعّم ساختیم سپاس نمایند پس بدانید که خدای شما خدای یگانه است و در مقابل فرمان او تسلیم گردیده و مطیع باشید و بآنان که بدرجه مخبتین رسیده و حالت اخبات پیدا کردهاند بشارت بدهید و خصوصیاتی که این گروه (مخبتین) دارند این است که وقتی که بیاد خدا میافتند دلهایشان هراسان شده و در مقابل مصائب و گرفتاریها صبور و متحمل بوده و اقامه نماز مینمایند و از آنچه که از امکانات و نعمتها در اختیارشان گذاشتهایم در راه خدا انفاق میکنند[2]. و در حقیقت از این آیات بدست میآید که در صورتیکه انسان مواظب خودش باشد و اعمال حج را بنحو احسن انجام دهد و روح عبودیت و بندگی را در آنها مورد توجه قرار دهد و به ابعادِ مختلف حج توجه بنماید علاوه بر جهاتِ سیاسی و اجتماعی و اقتصادی که دارد و انسانها از این جهات از اعمال حج بهرهمند میگردند دارای جهت دیگری نیز هست و آن جهت خودسازی است و انسان در سایه این اعمال خودش را میسازد و بدرجهای از کمال و عرفان الهی میرسد و دارای مقام «اذا ذکر الله و جلت قلوبهم» میشود. مضافاً بر همۀ مسائل و مطالب که گذشت از آیات دیگر قرآن بوضوح بدست میاید که کعبه بعنوان محور وحدت و یکپارچگی امت اسلامی منظور شده و با توجه به تغییر قبله و لزوم توجه همۀ مسلمانهای عالم بسوی یک نقطه و مرکز، آنهم در هر روز و شب چندین بار و با آن خصوصیات و مراسم دقیقاً فهمیده میشود که مسئله پیش از آنکه جهت عبادی و فردی داشته باشد جهات سیاسی و موضعگیری و اجتماعی دارد و تنها قبله بودن کعبه و توجه بآن شرط صحت نماز نیست ولو اینکه خود این جهت هم خیلی مهم و دارای ارزش است و لیکن اهداف دیگری در کار است و برای این است که جهت گیریها را مشخص نماید و رنگهای غیرالهی را باطل اعلام کند و به همه حرکتها و جهت گیریها رنگ خدائی بزند و از حرکتهای پراکنده و بیجهت جلوگیری بعمل آورد و شخص رسول اکرم(ص) بعنوان پیامبر و رهبر اسلام باید این حرکت را آغاز کند و این جهت گیری را در تمام اعمال و حرکاتش مشخص سازد و امت هم در اعمال و حرکاتش باید از امام و رهبرشان تبعیّت کنند و این مشخصه را داشته باشند. اینکه آیاتی که بوضوح این مطالب را تعلیم میدهد! «سیقول السّفهاء من الناس ماولیّهم عن قبلتهم الّتی کانوا علیها قل لله المشرق و المغرب یهدی من یشاء الی صراطٍ مستقیم»[3] انسانهائی که از رشد کافی برخوردار نیستند و آینده امور را نمیدانند و عواقب امور را خوب تحلیل نمینمایند و جریانات و خطوط فکری و سیاسی جامعه را بطور دقیق نمیدانند تحت تاثیر القاءات و وساوس شیاطین قرار میگیرند، برهبر امّت اسلامی رسول اکرم (ص) با زبان اعتراض اینطور برخورد میکنند و میگویند چه عواملی باعث شد آنان از آن قبله ایکه داشتند و به بیت المقدس نماز میخوانند منصرف گشتند و رو بجهت دیگر و قبله دیگر بگرداندند؟ وضعی که قبلاً جامعه داشت و کانه مسئلهای نبود و وحدت برقرار بود اینها آمدند با تغییر قبله در جامعه مشکل درست کردند این سخنان آنها است و بدون تردید این نوع سخنان را شیاطین از زبان افراد ساده القاء میکردند و اذهان مردم را مشوّش میکردند خطاب الهی به پیامبر اکرم(ص) رسید و فرمود به آنان بگو خیال نکنید مسئله قبله و جهت خاص برای این است که برای خدای عالم جهت و وضع خاصی تعیین شود نه چنین نیست خدای عالم محیط به همه عالم وجود است و همۀ مشرق و مغرب از آن خداوند آنا را بصراط مستقیم هدایت مینماید. یعنی تعیین کعبه بعنوان قبله اسلام و مسلمین بتوسط نبیّ اکرم (ص) طبق وحی آسمانی از قبیل مسئله آفرینی و کار سیاسی کردن و غوغا آفرینی نمیباشد بلکه از مصادیق بارز هدایت الهی و صراط مستقیم است و از این جهت است که امّت اسلام بیک چنین نقطه مرکزی و محور حرکت نیاز دارند اگر غفلت کنند خسارتهای جبران ناپذیری بجهان اسلام و مسلمین وارد خواهد شد و در حقیقت اسلام و رهبری آن طبق فرمان الهی در صدد تحقّق بخشیدن امّت واحد اسلامی است و نوع استخوان بندی احکام اسلام و مقررات آن هم همین را نشان میدهد و یکی از لوازم لاینفکّ این نوع ایده و هدف مقدّس پیش بینی یک چنین مرکزیتی است ولذا مشاهده میفرمائید قرآن به دنبالۀ طرح تعیین قبله جدید برای امّت اسلام اینطور دارد: «و کذلک جعلناکم امّةً وسطاً لتکونوا شهداء علی النّاس و یکون الرّسول علیکم شهیداً»[4] و همچنین ما شما را امّتی وسط و معتدل و عاری از گرایشهای افراطی و تفریطی و جامع خصوصیات مثبت هر دو قرار دادیم تا گواه بر اعمال مردم باشید و رسول و رهبر هم شاهد و گواه بر اعمال شما باشد. ملاحظه میکنید چطور زیبا حدّ وسط بودن امت اسلامی را به تغییر قبله و محور بودن کعبه ارتباط داده و بیان میدارد ما امّت اسلام را از تمام جهات و از هر حیث مستقل و متکی بخود قرار دادیم و در خط میانه و عدل و وسط انداختیم تا ملّت اسلام الگو و شاهد بر امّتهای دیگر باشد و رهبری آن الگو و شاهد بر امت اسلام و ضمناً ما از اول نخواستیم این قبله دوم را مطرح نمائیم و ابتداء اجازه دادیم در همان وضع سابق بمانید و رو به بیت المقدس بایستید و بعد از مدّتی دستور تغییر آن را صادر کردیم برای این بود که در این میان افراد خوب شناخته گردند و کسانی که روح عبودیت و بندگی دارند از کسانی که متمرّدند و روح عصیان و تجرّی دارند شناسائی و در مقام عمل این دو جریان از هم تفکیک گردند تا معلوم گردد چه کسانی بنده خوب هستند و چه کسانی عاصی و متمرّدند. «و ما جعلنا القبلة الّتی کنت علیها الّا لنعلم من یتّبع الرّسول ممّن ینقلب علی عقبیه و ان کانت لکبیرةً الّا علی الّذین هدی الله و ما کان الله لیضیع ایمانکم إنّ الله لرؤفٌ رحیم»[5] اینکه ما از ابتداء بیت المقدس را قبله شناختیم و اجازه دادیم مسلمانها عباداتشان را رو بآن طرف انجام دهند و این معنی را امضاء کردیم مانند تمام تشریعها و مقرّرات دیگر اسلام بخاطر مصالحی بوده که نتایج آن بخود مسلمین عاید میگردد و عمدتاً برای تربیت و تکامل انسان میباشد و برای آزمایش مؤمنان و تمیز انسانهای مطیع از عاصیان و متمرّدان میباشد و ما این قبله را امضاء نمودیم برای اینکه پیروان راستین مقام رهبری و رسالت در مقام عمل بواطن خودشان را نشان داده و چهره کریه مخالفان و معاندان بر ملأ گردد و اعمالی که قبلاً طبقه قبله سابق انجام شده و هنوز ناسخی برای آن نیامده است چون از مصادیق اطاعت خداوند بوده است درست است و نیازی به تجدید نظر نمیباشد.[6] و رسول اکرم (ص) در عین حالی که در انتظار عنایت الهی و نزول وحی و تعیین قبله مخصوص بود با این همه تسلیم محض فرمان الهی و وحی بوده و ذرّهای نمیخواست و نمیخواست از وحی و فرمان الهی سرپیچی نماید و لذا رو به بیت المقدس نماز بجا میاورد و عباداتش را انجام میداد چون عبودیت معنائی غیر از این ندارد و انسان عبد در تمام لحظات منتظر فرمان مولایش حضرت حق است و تمام حرکات و سکناتش بسوی یک جهت متوجه است و آن خدا است و او اگر فرمان داد که مدّتی باید بطرف بیت المقدس بایستی و متوجه این سمت باشی لبیک میگوید و اگر دستور داد و بسمت دیگر و جهت دیگر بایست و متوجه باش باز لبیک گویان است و از مولایش میخواهد او سمت و جهت عبدش را معین نماید و هر چه صلاح اسلام و مسلمین است برای او پیش بیاورد. قرآن این حالت را اینگونه ترسیم مینماید: «قد نری تقلّب وجهک فی السّماء فلنولنیّک قبلةً ترضیها فولّ وجهک شرط المسجد الحرام و حیث ما کنتم فولّوا وجوهکم شرط و إنّ الّذین اوتوا الکتاب لیعلمون إنّه الحق من رّبهم و ما الله بغافلٍ عمّا یعلمون»[7] گردیدن روی تو را در آسمان میبینیم و درخواست ملتمسانه شما را میشنویم پس هر آینه قبلهای را برای شما که مایه رضایت و خوشنودی است معین خواهیم کرد پس از آن رویت را بسمت و جانب مسجد حرام برگردان و بمسلمین نیز دستور بده هر جای عالم باشند رو به جانب کعبه برگردانند و آنان که از اهل کتابند و با کتب آسمانی قبل از قرآن سروکار دارند میدانند که تو حق هستی و قبله بودن مسجد الحرام و کعبه نیز حق است و خدای جهانیان از آنچه که آنان میکنند و انجام میدهند غافل و بیاطلاع نمیباشد. از سیاق بوضوح بدست میاید که نبیّ اکرم اسلام(ص) درعین اینکه هیچگونه ناراضی و ناراحت از وضع موجود و از قبله بودن بیت المقدس نبود ولیکن از ناحیه اهل کتاب مخصوصاً یهود مورد اذیّت و آزار قرار میگرفت و آنها بمسلمانها تفاخر میکردند و سرزنششان میکردند و نوعی برای خودشان برتری و علوّ قایل بودند و این حالت برای رهبری اسلام و رسول اکرم(ص) گران بود و قابل تحمّل نبود و پیامبر اسلام(ص) غمگین شد و در انتظار وحی آسمان نشست و منتظر فرمان حق بود، اگر دستور میرسید در همان وضع سابق بماند و قبله بودن بیت المقدس تثبیت گردد حجّت برای رسول خدا(ص) تمام میشد و از اول راضی بود وراضی تر هم میشد و وقتی که این آیات نازل شد و قبله جدید معرفی گردید و کعبه بعنوان قبله مسلمین شناخته شد حجت تمام گشت و ریشههای تفاخر و برتری طلبی و سرزنش یهودیان نیز پایان یافت و تکلیف رهبر اسلام و امّت مسلمان هم روشن شد.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 88 |