تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,310 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,247 |
وقایع خونین 19 دی در قم | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1365، شماره 61، دی 1365 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
وقایع خونین 19 دی در قم 19 دی ماه 1359، یوم اللهی است جاودانه و فراموش نشدنی در تاریخ انقلاب اسلامی ایران. در این روز وحدت اسلامی در انسجام و بهم پیوستن تمام گروهها و اقشار و اصناف مردم با هدفی صدرصد اسلامی و آرمانی والا، تبلور یافت. حوادث و وقایع دردناک و اسفناکی که در این روز گذشت و پیامدهای خونین و پیروزی آفرینی که در سایر شهرستانهای کشور داشت، هرگز از ذهنها نمیرود و بفراموشی سپرده نمیشود، چرا که مردم حوادث آن روز و روزها و چهلمهای پس از آن را خوب به خاطر دارند، و آنچه در سالیان دراز باید در این باره نوشته شود به دو انگیزه است: یکی اینکه نونهالان امروز یا نسلهای آینده، این حوادث را با مطالعهای دقیق، بررسی کنند و عبرت بگیرند و دیگر اینکه یادآور نکتهای مهم باشد که کشور امام زمان سلام الله علیه تعیین میکند و آن وحدت و انسجام همگانی و تفکیک ناپذیری است که در آن رزوها شاهد آن بودیم و یادآوری این حوادث، یادآور وحدت ما است و هر چه داریم در سایه همین وحدت و انسجام داریم، پس برای بقای آن باید بکوشیم و توطئههایی که به انگیزه صدمه زدن به این وحدت صورت میگیرد، نابود سازیم. اکنون به گزارشی مختصر از حوادث دوشنبه خونین (19 دی 56)در قم میپردازیم: روز 17 دی بود که روزنامه اطلاعات مقالهای تحت عنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه» بقلم فردی ناشناس به نام احمد رشیدی مطلق منتشر ساخت و در آن صریحاً به امام خمینی اهانت کرده بود و امام را از سایر روحانیون جدا کرده و روحانیون را طرفدار شاه و قوانین ضد اسلامی شاه را اسلامی دانسته بود. و همچنین حمله به بزرگداشت چهلمین روز شهادت آیة الله مرحوم حاج آقا مصطفی خمینی در قم و به مسخره گرفتن قطعنامه 14 مادّهای روحانیت در این روزنامه و دیگر روزنامههای رژیم به چشم میخورد. اینجا که وقاحت و بیشرمی دستگاه حاکم به اوج خود رسید، موج خشم و نفرت مردم نیز به بالاترین سطح خود رسید. خبر روزنامه اطلاعات به سرعت در بین مردم پخش شد. بلافاصله درسهاو نمازها و منبرها یکچارچه تعطیل شد. طلآّب خود را از دست داده بودند. در عرض مدت کمی تمام نسخههای اطلاعات نایاب شد. مرکز تجمع عمده در مدرسه خان و بیرون آن بود و همه جا احساس میشد که وضع غیرعادی است. اولین حرکت و راهپیمایی طلاب حوزه علمیه قم از مدرسه خان با جمعیتی بیش از هزار نفر که پیوسته بیشتر میشد، به طرف منزل آیت الله گلپایگانی صورت گرفت. مردم در بازگشت از منزل ایشان (از ظهر یکشنبه 18 دی) شروع به شعار دادن «درود بر خمینی» کردند. پلیس در سه راه ارم- چهارمردان، مسلح با اسلحه گرم و سرد آماده شد و مهیای شلیک شده بود. پلیس برای متفرق کردن جمعیت، به ماشین گریدری که آورده بود دستور میدهد که بوسط جمعیت حرکت کند. جمعیت بدون توجه به پلیس به مسیر خود ادامه میدهد که ناگهان پلیس به آنان حمله ور میشود. عدهای پراکنده شده و عدهای دعوت به ایستادگی مینمودند. در آن حوالی یک ماشین آجر موجود بود، و جمعیت با پارههای آجر به پلیس پاسخ میدادند. پلیس اعلام کرد اگر شعار ندهید و آرام و بی شعار حرکت کنید با شما کاری نداریم. تظاهرکنندگان نه بخاطر پلیس بلکه برای ادامه یافتن حرکت خود بدون شعار حرکت کردند. در مسیر عده زیادی به آنها پیوستند. مسافرین و زوار از انگیزه تظاهرات کاملاً آگاه شدند و عدهای از آنان بهمراه طلاب حرکت کردند. وقت نماز پراکنده شدند. ساعت سه بعدازظهر در میدان آستانه و اطراف جمعیت انبوهی از هر طرف گرد آمدند و با هم به سوی منزل آیت الله مرعشی حرکت کردند. در اینجا جمعیت نسبت به صبح چند برابر بود بطوری که حسینیه و بیرونی آیت الله مرعشی و کوچههای اطراف و حتی قسمتهایی از خیابان موزه و.. از جمعیت موج میزد و ایشان نیز مانند آیت الله گلپایگانی برای مردم سخن گفتند. نزدیک به غروب بود که به منزل مرحوم آیت الله حایری رفتند و پس از سخنان ایشان برای نماز به طرف مسجد اعظم روانه شدند. در تظاهرات بعد از ظهر از پلیس و مزاحمت او خبری نبود ولی قهراً پلیس به فکر تقویت بیشتر و تقاضای کمک از تهران بود تا اگر تظاهرات ادامه یافت کاری کند. پس از تمام شدن نماز مغرب و عشا، مردم در صحن مسجد با شعارهای: «درود بر خمینی»، «مرگ بر این حکومت یزیدی»، «مرگ بر پهلوی»، «دانشجو روحانی پیوندتان مبارک» شروع شد و پس از یک ساعت آرام از مسجد بیرون آمدند. پلیس به مردم حمله کرد و آنها را با توم مضروب ساخت. آنهایی که به طرف صفائیه میرفتند تا ساعت 9 شب با پلیس درگیری داشتند و آنها که به طرف چهارمردان در حرکت بودند عدهای روبروی مدرسه خان و بازارچه تا ساعت 9 شعارهای مسجد اعظم را تکرار میکردند و گاه گاه پلیس تا داخل کوچهها آنها را تعقیب میکرد. در چند جای دیگر از قبیل خیابان ارم و کوچههای اطراف و بخصوص اطراف حرم و آنطرف رودخانه نیز پلیس درگیر بود. ضمناً در همین وقت، عدهای از طلاب که در مسجد اعظم نبودند وقتی حمله پلیس را در سه راه موزه از جلوی مدرسه خان مشاهده کردند شروع نمودند با فریادهای بلند شعارهای «درود بر خمینی» بدهند تا توجه پلیس را به خود جلب کرده و از حمله به طلاب در سه راه موزه بکاهند (آفرین بر این ایثار!). صبح دوشنبه خونین 19 دی: فردا صبح ساعت 30/8، طلاب طبق وعده قبلی جلوی مدرسه خان و میدان آستانه جمع شده و به طرف منزل آیت الله آملی حرکت کردند. در این روز تمام بازار و مغازههای قم تعطیل بود، اطراف آستانه هم با حرکت و تجمع مردم بسته شد. جمعیت چندین هزار نفری به منزل ایشان میرسند و ایشان با سخنرانی خود اجتماع و همبستگی طلاب و مردم را مورد ستایش قرار داده، از نوشته روزنامه اطلاعات اظهار انزجار نموده و درباره عظمت امام صحبت میکنند. پس از پایان سخنرانی، مردم به طرف منزل مرحوم آیت الله علامه طباطبائی، بدون شعار حرکت کردند. علامه طباطبائی درباره شخصیت امام صحبت میکند و سپس یکی از آقایان، از طرف علامه سخنرانی کرده و بیپرده، حقایق را بازگو میکنند. و سپس یکی از آقایان، از طرف علامه سخنرانی کرده و بیپرده، حقایق را بازگو میکنند پس از آن به سوی منزل دیگر اساتید حوزه راه میافتند و سپس بدون اینکه ماموین از مقصد حرکت آگاه شوند در طول خیابان صفائیه به طرف حرم براه میافتند و گروه زیادی در این مسیر به جمعیت ملحق میشوند. مقابل شهربانی گروهی از گاردیها با سپر و ماشین آب پاش و با تومهای چوبی بلند و کلاههای فلزی آماده برای حمله در چند صف ایستاده بودند و هنگامی که نیمی از جمعیت چندین هزار نفری از جلوی آنها رد شدند، در کنار جمعیت به حرکت افتادند. جمیعت به سه راه بازار رسیدند و به طرف خیابان آذر، حرکت را ادامه دادند و وارد بازار شدند. هنگام ورود جمعیت به خیابان آذر، پلیس و کماندوها چند بار جلوی جمعیت رژه رفتند تا مردم را بترسانند. جمعیت پس از پیمودن طول بازار، وارد خیابان باجک و چهار راه مسجد امام شدند و عدّهای هم به طرف خیابان آستانه رفتند. با اینکه جمعیت کم کم متفرق میشدند ولی همه جا صحبت موج میزد و قرار بعدی منزل آیت الله نوری تعیین شد و گوش به گوش به همه رسید. حدود ساعت سه و نیم جعیتی بالغ بر ده هزار نفر از همه طبقات و اقشار، به طرف صفائیه به حرکت درآمد تا در بیگدلی به منزل آقای نوری رسید. آقای نوری بمدت نیم ساعت سخنانی را ایراد کرد کمی از ساعت چهار بعدازظهر گذشته بود که سخنرانی تمام شد و مردم قصد داشتند به منزل یکی دیگر از اساتید حوزه بروند که حوادث خونین 19 دی رخ داد. جالب توجه است که تمام مدارس و دبیرستانها در این روز (و روز قبل) تعطیل بود و تمام مردم مغازهها را تعطیل کرده بودند و بدون هیچ ترس و خوفی در تظاهرات همگام با طلاب شرکت میکردند. به هر صورت یک سر جمعیت که تمام عرض خیابان و پیادهروها را اشغال کردند به نزدیکی چهارراه بیمارستان رسیده بود و سر دیگر آن هنوز در کوچه بیگدلی بود. هر چه ماشین از چهارراه به این طرف آمده بود کاملاً وسط خیابان متوقف شد. عده زیادی هم به پشت بامها رفته و تماشا میکردند. جمعیت رسیده به چهارراه با مانع برخورد میکند به این معنی که یک ماشین آب پاش و یک کامیون گارد را در عرض خیابان روبروی بانک صادرات قرار داده بودند که کاملاً خیابان مسدود شده بود. مردم مجبور بودند از پیاده رو بانک به طرف خیابان حجت و از آنجا به خیابان بهار بروند اما قبل از اینکه جمعیت به آنجا برسد، سخنگوی پلیس با بلندگو فریاد زد: سد معبر حرام است!! از پیاده رو بروید! جمعیّت نیز چارهای جز حرکت از پیاده رو نداشت، همه پیش خود میگفتند: شما سد معبر میکنید! بهرحال در این موقع یک ساواکی پایش را محکم به شیشه بانک صادرات میکوبد و همان وقت یک ساواکی دیگر با لباس شخصی و یک پاسبان با لباس رسمی- که در کامیون نشسته بود- با هم هر کدام سنگی به طرف شیشه بانک پرت میکنند. به دنبال این صحنه سازی، فرمانده گارد و پاسبانها و مأمورین ساواک اول به جمعیت به عنوان اعتراض میگوید: چرا شیشه بانک را میشکنید؟ و بعد رو به جلادان که: این پدرسوختهها را بزنید! و حمله شروع میشود. آنها به طور دستجمعی با باتوم به ملت حمله ور میشوند و جمعیت بیدفاع بناچار به کوچههای اطراف با دادن شعار رو میآورد. جاهای دیگر هم تا پلیس حمله نمیکرد کسی شعار نمیداد ولی با حمله آنان شعار شروع شد. طلاب به کوچهها ریخته و با شکستن شاخه و برداشتن سنگ به دفاع برخاستند. مدام حمله و گریز صورت میگرفت از همه طرف هر دو طرف به زد و خورد پراختند، اینها با سنگ و آنان با اسلحه گرم! در اطراف مدرسه حجتیه نیز زدوخوردی جریان داشت. این وضع تا آخر شب ادامه داشت و هرکس از خیابانهای ارام، صفائیه و چهارمردان عبور میکرد کتک میخورد. نتیجه این تظاهرات خونین، شهید و مجروح شدن بیش از دویست و چهل تن بود که با اعتراضها، قیامها و چهلمهای ملت بزرگ ایران همچنان ادامه داشت تا حکومت طاغوت سرنگون شد و حکومت اسلامی به رهبری امام خمینی و کوشش و تلاش تمام اقشار مسلمان ملت ایران برپا گردید.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 88 |