
تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,408 |
تعداد مقالات | 34,617 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,341,489 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,871,562 |
حج و شعائر الهی | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1365، شماره 62، بهمن 1365 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 04 اسفند 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
سیمای حج در قرآن قسمت چهارم حج و شعائر الهی معنای شعائر شعائر جمع شعیره است. در مفردات راغب آمده است: [[«شعائر الله» به چیزهایی گفته میشود که انسان را به سوی بیت الله الحرام هدایت مینماید و از این جهت آنها را «شعائر» نامیدهاند که به عنوان علائم و نشانهها به حساب میآیند. و «شعیره» به آهنی گفته میشود که بوسیلۀ آن، علامت گذاری مینمایند و «مشاعر الحج» بر نشانهها و علامتهای حج اطلاق میگردد و با حواس ظاهری مشاهده میشود. و «شِعار» (با کسر شین) آرم و علامت خاصّی است که رزمنده در نبرد با دشمن، آن را برای خویش انتخاب مینماید و گاه شِعار، به جامهای گفته میشود که به موی بدن چسبیده است.]][1] در قرآن کریم آمده است: «انَّ الصّفا والمروة من شعائر الله فمن حجَّ البیت او اعتمر فلا جناح علیه أن یطّوّف بهما و من تطوّع خیراً فاِنَّ الله شاکرٌ علیمٌ»[2] لغات: صفا و مروه دو کوه میباشند که در مکه واقع شدهاند و راهیان خانۀ خدا در میان آن دو، عمل سعی را انجام میدهند. و گفته شد است. فاصله میان آن دو کوه، هفتصد و شصت ذراع و نیم است و «صفا» در لغت بر سنگ سخت و صاف اطلاق میشود. «مروه» نیز به سنگ سخت گویند. شعایر جمع شعیره بمعنی علامت و نشانه است. مشعر هم به همین معنی است. «حج» به معنای صد مکرّر است و در اصطلاح شرع، عمل معهود و مشخّصی است که مسلمانان طبق ضوابط خاصّی آن را انجام میدهند. «اعتمار» به معنای زیارت است و اصل آن از عمارت و عمران میباشد زیرا آبادیها به سبب زیارت، معمور و آباد میگردند. و «اعتمارن در شریعت، زیارت خانۀ خدا به همان طریق و شیوه معیّن و مشخص است. جُناح: بمعنی انحراف از حق و عدل و میل به باطل است. و در این آیه بمعنای گناه آمده است. تطوّف: از طواف گرفته شده و طواف بمعنی گردش پیرامون چیزی است. و در حقیقت، طواف عبارت است از آن سیر و حرکتی که مبدأ و منتهای واحد داشته باشد و لذا در طواف لازم نیست دایره مانند و گرد باشد بلکه وقتی حرکت در مسیری انجام گیرد که مبدأ و منتهی یکی باشد کافی است تا عنوان طواف و تطوّف بر آن صدق کند.[3] پس از روشن شدن معنای واژهها، معنای کلّی آیه را توضیح می-دهیم: صفا و مروه محقّقاً صفا و مروه هر دو از شعائر الهی هستند و هر کس بخواهد خانۀ خدا را مقصد قرار دهد و فریضه حج یا عمره بجای آورد، باید سعی میان صفا و مروه نماید و خداوند شاکر و علیم است. قرآن نمیخواهد بگوید که صفا و مروه تکویناً از شعائر الهی هستند وگرنه فرقی در تکوین میان این دو کوه با سایر کوهها و اماکن نمیباشد زیرا تمام موجودات عالم از نظر تکوین، علامت و نشانه الهی را دارند، بلکه راد انی است که این دو کوه شرافت و کرامت مخصوص دارند و مورد عنایت خاصّه مقام الوهیت قرار گرفتهاند. و از نظر تشریع از شعائر الهی میباشند و محل عبادت و اظهار بندگی و تضّرع و تضرّع و عبودیّت برای خداوند هستند. و لذا در آنجا عبادت خاصّ و مراسم ویژه تشریع گردیده است. و میفرماید: اگر کسی بخواهد اعمال حج و یا عمره را بجای آورد باید مراسم خاص صفا و مروه را هم انجام دهد که همان سعی میان این دو کوه است، و از صفا شروع شده و به مروه ختم میگردد. بنابراین، در لسان قرآن، صفا و مروه از شعایر الهی بوده و انسان سالک طریقت حق را به یاد «الله» میاندازد. در قرآن ضمن تجلیل و احترام از این شعائر در سوره مائده میفرماید: «یا ایها الذین آمنوا لا تحلّوا شعائر الله و الشهر الحرام و لا الهدی و لا القلائد و لا آمیّن البیت الحرام یبتغون فضلاً من ربهم و رضواناً»[4]. ای کسانی که ایمان آوردهاید، حرمت شعائر خدا و ماههای حرام و قربانی حج و نشانههای قربانیهای حج را نگهدارید و نیز متعرّض زوّار خانه خدا که در طلب فضل و خشنودی پروردگارشان به سوی خانه خدا روی میآورند، نشوید. الشهر الحرامک عبارت از ماههای حرام است: رجب، ذیقعده، ذیحجه و محرّم. هدی: همان شتر، گاو و یا گوسفند قربانی است که برای قربانی در حج سوق داده میشوند. قلائدک جمع قلاده است، و آن چیزی است که به گردنهای (قربانی) انداخته میشود و با آن علامت دار میگردد. آمّین: یعنی قاصدین خانۀ خدا و زائرین بیت الله. خلاصه در این آیه، هر چیزی را که از مصادیق شعائر الله میباشد مورد توجه قرار گرفته و دستور آمده است که نباید مورد بیتوجهی و بیحرمتی قرار بگیرد، چون از علائم الهی است و از احترام خداوند برخوردار است و حفظ حریم آنها و نگهداشتن هر چیزی که صبغۀ الهی دارد، از نشانههای تقوای دل و صفای قلب است. در همین رابطه، قرآن کریم میفرماید: تعظیم شعایر الهی از تقوی است. «ذلک و من یعظّم شعائر الله فاِنها من تقوی القلوب، لکم فیها منافع الی اجل مسَمِّی ثمّ محلّها الی البیت العتیق. و لکل امَّة جعلنا منسکاً لیذکروا اسم الله علی ما رزقهم من بهیمة الانعام فإلهکم اله واحدٌ فله اسلموا و بشّر المخبتین الّذین اذا ذکر الله وجلت قلوبهم و الصّابرین علی ما اصابهم و المقیمی الصَّلوة و ممّا رزقناهم ینفقون. و البدن جعلناهم لکم من شعائر الله لکم فیها خیرٌ فاذکروا اسم الله علیها صواف فاذا وجبت جنوبها فکلوا منها و اطعموا القانع و المعتر، کذلک سخّرناها لکم لعلکم تشکرون».[5] آیه میخواهد بفرماید: هر کس حرمت و حدود احکام و مقررات الهی را حفظ کند و آنها را بزرگ بداند، نشانۀ این است که دارای تقوای درونی بوده و از خلوص و صفای قلب برخوردار میباشد. سپس میفرماید: برای شما در آن شعایر، منافع زیادی تا مدتی معین و مشخص وجود دارد و سپس محل آنها به سوی «بیت عتیق» است که همان کعبه میباشد. و ما برای هر ملت و امّتی، مناسک خاصّی و قربانی ویژهای قرار دایدم تا به یاد خدا باشند و نام خدا را ببرند برای آنکه آنان را از نعمتهای فراوانی از چهار پایان متنعّم ساخته استف پس بدانید خدای شما یگانه است و در مقابل فرمان او سر فرود آورید و مطیع باشید. و بشارت بده (ای پیامبر) به کسانی که در برابر خدایشان خاضع و فروتناند، دلهایشان در برابر عظمت او میترسد و میلرزد و در برابر گرفتاریها و مصائب، ثبات قدم داشته و بردبار میشوند و نماز را به پا میدارند و از آنچه خدا به آنان داده، انفاق میکنند. و ما شترهای چاق را که دارای علامت و نشانه-های هدی و قربانی است، برای شما از شعائر الله قرار دادیم و در آنها برای شما منافعی وجود دارد چه در حالی که زنده است در هر حال به یاد خدا باشد و از گوشت آن قربانی میل کنید و به دیگران که فقیرند اطعام نمائید. و ما اینها را در اختیار شما قرار دادیم و مسخّر اراده شما گرداندیم تا برای خدا شکرگزار بوده و از نعمتهای الهی استفاده نمائید و این نعمتها را در جای خودش به کار بگیرید. از مجموع این آیات شریفه میتوان بدست آورد که از دید قرآن، مناسک حج بگونهای است که در تمام آنها آثار عظمت الهی مشهود است و باید خیلی دقّت کرد تا تمام خصوصیّات و ویژگیهای این حدود و شعائر حفظ و عمل شود و مبادا یک عملی به صورت نادرست انجام پذیرد که باعث بطلان عمل در ظاهر و دوری از حضور حضرت حق در باطن گردد. و همانا مواظبت بر این حدود از علائم تقوای قلوب و احسان در راه خدا و معاونت بر برّ و تقوای و اجتناب از قول زور و اخبات در برابر حق و صبر در مقابل سختیها و مصیبتها به حساب میآید. آری! در اعمال و مناسک حج، شعایر الهی به نحو اکمل خودش را متجّلی ساخته و در صورتهای گوناگون جلوههای خود را نشان میدهد. و از عناصر بارز شعایر خداوندی، ذکر الله و یاد خدا بودن و خود را در محضر و مشهد مقام الوهیت دانستن است گرچه ذکر الله در هر حال مطلوب است و لازم و امّا در این موارد، ذکر الله موضوعیت داشته و عنصر مقوّم شعایر الله بودن است. یاد خدا را در مشاعر فراموش نکنید «لیس علیکم جناحٌ أن تبتغوا فضلاً من ربّکم فإذا أفضتم من عرفاتٍ فاذکروا الله عند المشعر الحرام و اذکروه کما هدیکم و ان کنتم من قبله لمن الضّالین».[6] و در دورانی که اشتغال به اعمال مناسک حج دارید، اگر مشغول خرید و فروش گردید و کسب کنید و در عین حال از فضل خداوند درخواست افزایش نعم الهی و برکات او نمائید، بلامانع بوده و به شما اجازه داده شده است و همینکه پس از وقوف در عرفات، به صورت اجتماعی برگشتید، در مشعرالحرام هم متوقف باشید، وقوف کنید و در آن مکان مقدّس مشغول ذکر خدا باشید. و خود را در حضورش بدانید که شما را هدایت کرده و به راه راست رهنمون بوده است در صورتی که قبلاً از گمراهان بودید و در ضلالت قرار داشتید. این آیاتی بود که درباره شعائر الله و ارتباط آنها با حج در قرآن آمده است. به امید اینکه از آنجا ذکر الله به سمع جهانیان برست تا فضای آن دیار قدس را مطهرتر و عطرآگینتر نماید و افراد موفق در آنجا خدا را به یاد آورند و آنی غفلت از حضور نداشته باشند.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 494 |