تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,054 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,000 |
سیزده رجب، مطلع نور | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1365، شماره 63، اسفند 1365 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
13 رجب ، مطلع نور در سیزدهم رجب ، سی سال پس از عام الفیل 1 و بیست و سه سال قبل از هجرت ،آفتاب ولایت از افق کعبه دمید و جهان را فروغ و روشنایی بخشید. در چنان روزی علی علیه السلام ،مظهر حق و عدالت و جامع کمالات انسانی و اعجوبه دهر و یگانه روزگار متولد شد . همو که آفتاب، پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله بر کسی چون او نتابیده و چشم جهان همچون او انسان والائی را ندیده و مادر دهر چنان فرزندی را نزائیده ! و با تولّد او نوری که خداوند پیش از آفرینش جهان آفرید، به طور کامل در طبیعت متجلّی شد. نیمی از آن سی سال قبل در وجود مقدّس خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله تجلّی نمود و در چنان روزی با ولادت سید الاصیاء علیه السلام نیم دیگر آن نیز متجلّی گشت. و ولایت مکمّل نبوّت شد. در چنان روز مبارکی ، فاطمه بنت اسد ـ همسر ابوطالب ـ به خانه کعبه پناه برد و خدای را به مقرّبین درگاهش و از جمله جنین خودش قسم داد که زایمان را بر او آسان کند. راوی گوید: دیدم دیوار کعبه شکافت و او به خانه وارد شد و دیوار بسته شد و پس از سه روز با فرزندی همچون ماه تابان از همان شکاف دیوار ظاهر گشت و در این سه روز هر چه کوشیدیم که در را باز کنیم نشد. گویند: آن حضرت نیز از کعبه معظمه به خاطر مهمان نوازیش تشکر کرد که ساحت مقدسش را از لوث وجود بتها پاک نمود . داستان ولادت داستان ولادت آن حضرت در کعبه را علما و مورخین سنی و شیعه نقل کرده اند و بر آن تاکید فراوان نموده اند. علّامه امینی رحمه الله 2 از مصادر تاریخی عامّه و خاصّه ، مطالب ارزنده ای در این زمینه نقل فرموده است. حاکم نیشابوری از علمای بزرگ اهل سنّت در مستدرک گفته که اخبار در این باره به تواتر 3 رسیده است که : «فاطمه بنت اسد ، امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب کرم الله وجهه را در جوف خانه کعبه زائید.» حافظ گنجی شافعی نیز از او حکایت کرده که گفت: « امیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام در مکه در بیت الله الحرام در شب جمعه سیزدهم رجب، سی سال پس از عام الفیل متولد شد. و هیچ مولودی به جز او ـ نه پیش از او و نه بعد از او ـ در خانه خدا متولد نشده است. و این برای تکریم و تعظیم منزلت او می باشد ». احمد بن عبدالرحیم دهلوی نیز گفته است که اخبار در این باره متواتر است. شهاب الدین آلوسی مفسّر معروف می گوید: « اینکه امیر المؤمنین کرم الله وجهه در خانه کعبه متولد شده است مشهور در جهان که در کتب هر دو گروه سنی و شیعه ، نقل شده است ». علامه امینی رحمه الله این داستان را از بیش از 16 کتاب از کتب عامه و پنجاه کتاب از خاصّه نقل کرده است . بعضی نیز در این باره کتابی ویژه تالیف نموده اند . شاعران بسیاری نیز از سنی و شیعه به عربی و فارسی اشعار جالبی را در این موضوع سروده اند . میرزا اسماعیل شیرازی در قصیده ای طولانی می گوید : « ان یکن یجعل لله البنون و تعالی الله عما یصفون » « فولید البیت احری ان یکون لولیّ البیت حقاً ولداً » « لا عزیر لا ولا ابن مریم » اگر قرار باشد برای خداوند فرزندی قائل باشیم گر چه منزه است خدا از آنچه نادانان می گویند ، هر آینه آن کس که در خانه او متولد شده اولی است که فرزند او باشد ، نه عزیز که یهودیان او را فرزند خدا دانستند و نه مسیح که نصاری او را برای خدا فرزند قرار دادند . به راستی این مکرمت با آن وضع اعجاز آمیز شگفت انگیز دلیل روشن و برهان قاطعی است بر ویژگی خاصی که در ذات آن حضرت بوده . این عظمت و قداست و قرب و ارتباط خاص با خدای متعال را نمی توان امری اکتسابی دانست . و این خلعت زیبا تنها بر اندام مقدس آن ولی الله اعظم مناسب است . پیامبر « ص » عهده دار تربیت علی «ع » نشو و نمای آن حضرت نیز ویژگی و مزیّتی بر سایرین دارد . از کودکی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله عهده دار تربیت او شد و این در حالی بود که پدر و مادر مهربان و بزرگواری داشت که آنها خود مربّی رسول اکرم صلی الله علیه و آله بودند . و در بعضی اخبار آمده است که حضرت رسول صلی الله علیه و آله از عمویش جناب ابوطالب علیه السلام خواست که یکی از فرزندانش را به او واگذارد که هم کمک او باشد و هم جبران زحمات آن جناب را کرده باشد . ابوطالب آن حضرت را مخیّر نمود و حضرتش علی علیه السلام را اختیار کرد. آن چه در تاریخ مسلّم است اصل این مطلب است که عهده دار تربیت آن حضرت ، رسول اکرم صلی الله علیه و آله بود و خود آن حضرت در نهج البلاغه فرموده است : « و ضعنی فی حجره وأنا ولد یضمّنی الی صدره و یکنفنی فی فراشه و یمسّنی جسده و یشمّنی عرفه و کان یمضغ الشیء ثم یلقمنیه ...». 4 « مرا در دامان خود قرار داد در حالی که کودکی بودم . به سینه اش مرا می چسبانید و در رختخواب خویش مرا در آغوش می گرفت که بدن مبارکش را لمس می کردم و بوی خوشش به مشامم می رسید و گاهی می شدکه خوراکی را میجوید و در دهانم می گذاشت ... » گر چه روشن نیست که در چه سنّ و سالی آن حضرت در دامان رسول اکرم صلی الله علیه و آله بوده است ولی از جمله آخر چنین به دست می آید که در سنّی بوده که حتّی جویدن بعضی خوراکها برای او مشکل بوده است .ولی آن چه جای سئوال است دلیل این مطلب است . چرا آن حضرت عهده دار تربیت او شد و به چه بهانه ای او را از دامان پدر و مادر جدا ساخت ؟ داستانی در این زمینه مشهور است . می گویند : در آن روزگار قحط سالی به وجود آمد و مردم در مضیقه و سختی قرار گرفتند . جناب ابوطالب علیه السلام تنگدست بود و نان خوار بسیار داشت . رسول اکرم صلی الله علیه و آله به جناب حمزه علیه السّلام و عباس عموهایش پیشنهاد کرد که هر کدام یکی از فرزندان ابوطالب را متکفّل شوند تا باری از دوش او برداشته شود . مطلب را با او در میان گذاشتند ، او عقیل را که بسیار دوست می داشت برای خود نگه داشت و گفت : دیگران را ببرید !!طالب را عباس متکفل شد و جعفر را حمزه و علی را رسول خدا « ص» در دامان گرفت . منبع این خبر ،مورخین عامه هستند و آن چه در کتب حدیث شیعه نیز نقل شده به آن مصادر باز میگردد. جعل و ساختگی از این حدیث روشن و هویدا است . علامه شهید استاد مطهری «ره» در این باره به تفصیل بحثی فرموده اند که جعلی بودن این خبر را روشن می نماید . و آن چه از همه روشن تر است که باید این را دلیل واضحی بر کم حافظه بودن دروغگو دانست این است که در تاریخ به طور قطع آمده است که فرزندان ابوطالب به ترتیب طالب ،عقیل ، جعفر و علی علیه السلام هر کدام از دیگری ده سال بزرگتر بوده است . پس اگر سنّ امیر المؤمنین علیه السلام در آن موقع مثلاً ـ پنج سال بوده ،طالب باید سی و پنج ساله و عقیل بیست و پنج ساله باشد . بنابراین آنها خود مردانی بزرگ و اداره کنندگان خانواده های خود بوده اند و نیازی به سر پرست و عهده دار نداشته اند . جالب این که در دنباله این داستان گفته شده است که : طالب همچنان نزد عباس ماند تا در جنگ بدر که عباس اسیر شد و دیگر خبری از طالب در تاریخ نیامده است ! در جنگ بدر بیش از پنجاه سال از عمر طالب می گذشته ، آیا باز هم نیاز به سرپرست داشته است ؟! جعلی بودن این داستان خیلی روشن است . جاعلان آن چون نتوانسته اند تفسیری برای این کار رسول اکرم صلی الله علیه و آله بیابند و نخواسته اند آن را یک دستور الهی و مربوط به یک رابطه غیبی ویژه میان آن دو بزرگوار بدانند چنین داستان خنده آوری را به هم بافته اند . ولی با مراجعه به سخنان رسول اکرم صلی الله علیه و آله درباره امیر المؤمنین علیه السلام روشن می شود که رابطه این دو غیر از روابط معمولی انسانها است . مکرر این سخن از رسول اکرم صلی علیه و آله شنیده شده که فرمود : « یا علی !من و تو از یک ریشه ایم و سایر مردم از ریشه های گوناگون ». پیدا است که منظور از این ریشه ، اصل و نسب نیست زیرا در آن جهت افراد زیادی با آنان شریکند .و در روایات فراوانی که به طور اجمالی می توان گفت ، در حد تواتر است ،وارد شده که «من و علی از یک نور آفریده شدیم قبل از آفریدن آسمان و زمین و همچنان این نور یکی بود تا به عبدالمطلب رسید ، آن گاه نیمی از آن به عبدالله منتقل شد و نیمی دیگر به ابوطالب .» و شاید به همین دلیل ، رسول اکرم صلی الله علیه و آله آن حضرت را همیشه برادر خویش می خواند ؛ بلکه او را نفس خویش می دانست . همین مطلب نیز در قرآن کریم در آیه مباهله آمده است . مفسران عامه و خاصّه اجماع دارند که با حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله در وقت مباهله کسی بجز علی و فاطمه و حسنین «ع» نبود پس باید منظور از «انفسنا » ذات مقدس امیرالمؤمنین علیه السلام باشد . به راستی از هر جهت صفات و مزایای آن حضرت شگفت آور است .« فسلام علیه یوم ولد و یوم یبعث حیاً ». درود بر آن حضرت و بر پیروان راستین و گوارا باد بر ملت ایران این پیروی و تشیّع که اکنون به ثمر نشسته و جهان را از این شکوفائی که هنوز هم راز آن را درک نکرده اند ، به شگفتیواداشته است .
ولادت امام باقر علیه السّلام به روایتی ولادت با سعادت حضرت امام محمد باقر علیه السلام در اول ماه رجب سنه 57 هجری واقع شده است ، گر چه اکثر قائلند که ولادت آن حضرت در سوم ماه صفر همان سال بوده . مدت عمر شریفش 57 سال که چهار سال آن در زمان جد بزرگوارش امام حسین علیه السلام و سی و نه یا سی و پنج سال در زمان امامت پدرش امام زین العابدین علیه السلام بوده است . باقر یعنی شکافنده . او را باقر العلوم گویند زیرا آن حضرت با بیاناتش علم را شکافت و رموز آن را ظاهر نمود . و در روایت است که رسول خدا صلی الله علیه و آله به جابربن عبدالله انصاری فرمود :« تو پس از من می مانی تا فرزندی را از حسین علیه السلام دریابی که نامش محمد است و علم دین را می شکافد پس اگر او را دیدی سلام مرا به او برسان » . و از این روی آن حضرت به باقر ملقب شد . دوران پیدایش فقاهت دوران امام باقر علیه السلام را می توان دوران فقاهت دانست گر چه فقه به معنای وسیعش از بدو اسلام بوده ولی به عنوان یک علم و تخصص در آن دوران نضج گرفت. شاید به این دلیل که دوران صحابه پایان یافت و اخبار دست اول وجود نداشت و پیشرفت مادی جامعه و وارد شدن فرهنگهای دیگر مستوجب بروز مسائل شرعی جدیدی شده بود که نیاز به بحث و تحقیق در تهیه قواعد فقهی احساس می شد. بحثها و مناظرات علمی طبیعتاً افراد کنجکاو و محصل را به جستجوی پناهگاه علمی مستحکم و متین و قابل اعتمادی که پاسخگوی نیازها و پرسش ها باشد وا می داشت . و چنین بود که مردان بزرگی همچون زراره و محمد بن مسلم و امثال آنها از مکتبهای گوناگون روی گردانیدند و به چشمه سار زلال علم و معرفت و وارث دانش انبیا و حجت خدا امام محمد باقر علیه الصلاة و السلام روی آوردند و تدریجاً صیت علم و دانش آن بزرگوار زبانزد محافل علمیموافق و مخالف شد که بسیاری از گردانندگان مکاتب دیگر نیز خود به خدمت آن حضرت آمدند تا از فیض علمش بهره ای ببرند . بعضی از مورخین عامه نوشته اند که هیچ یک از علمای آن زمان به مدینه نیامد مگر این که خدمت آن حضرت مشرف شد تا از او علم دین بیاموزد . و گذشته از تعلیم و نشر احکام اسلام ، شاگردان مبرز خویش را تشویق می فرمود که در فقه اجتهاد کنند و مرجع مردم باشند . ابان تغلب از بزرگان علمای اسلام و قراء قرآن است که از محضر مقدس امام باقر و امام صادق علیهما السلام کسب علم نموده . امام باقر علیه السلام به او فرمود : « در مسجد مدینه برای مردم نشستی داشته باش و فتوی بده که من دوست دارم در میان شیعیانم امثال تو باشند ». مکتب امام باقر علیه السلام تنها به نشر فقه و علم احکام اکتفا ننمود بلکه در سایر معارف دینی از خدا شناسی و سایر مسائل اعتقادی و تفسیر قرآن و اخلاق اسلامی شاگردان مبرزی را تربیت نمود و حرکت علمی عظیمی در جامعه اسلامی به وجود آورد . شخصیت علمی امام شخصیت و عظمت مقام علمی امام باقر علیه السلام موافق و مخالف را به کرنش وا داشت . عبدالله بن عطاء مکّی می گوید : « علما را هیچ گاه کوچک ندیدم بجز در محضر ابی جعفر محمد بن علی که در برابر او تواضع می نمود و به حق او آگاه بودند و از علم او بهره می بردند . حکم بن عتیبه با همه جلالت و کبر سن را دیدم که همچون کودکی در خدمتش نشسته بود و از او استفاده می کرد » . حکم بن عتیبه از بزرگترین علمای عامه در آن زمان بوده است . و اما از شیعه علما وفقهای بسیاری از مکتب مقدس و پر بار آن حضرت استفاده کردند که تا امروز فقه غنی شیعه و سایر معارف ارزنده اسلامی که در بالاترین سطح از سوی مکتب شیعه به عالم اسلام عرضه می شود از آن بزرگان نشأت می گیرد از قبیل ابان بن تغلب ، زراره بن اعین ، محمد بن مسلم ثقفی ، برید بن معاویة عجلی ، ابو بصیر اسدی ، فضیل بن یسار بصری ، معروف بن خرّبوذ ، و دیگران . محمد بن مسلم گوید: « مطلبی به قلیم خطور نکرد مگر این که از امام باقر علیه السلام پرسیدم و شماره پرسش هایم به سی هزار مسأله رسید . و از امام صادق علیه السلام شانزده هزار مسأله پرسید ». فضائل و مناقب و معجزات آن حضرت بیش از آن است که در یک کتاب آید تا چه رسد به این مختصر اشاره که تنها به قصد تبریک درج می شود . سر انجام آن حضرت در هفتم ذی الحجة بنابر مشهور سنه 114 یا 116 به وسیله سمّی که ابراهیم بن الولید بن عبدالملک به او داد شهید شد . ولادت امام جواد علیه السّلام مناسبت دیگر ماه رجب ولادت با سعادت امام محمد جواد علیه السلام است که به قول ابن عیّاش در دهم این ماه بوده است گر چه مشهور آن است که 17 یا 19 ماه مبارک رمضان آن حضرت متولد شده است . امام جواد علیه السلام هفت ساله بود که پدر بزرگوارش امام علی بن موسی الرضا علیه السلام وفات یافت و بار سنگین امامت به آن حضرت در آن سن کودکی واگذار شد . ولی امامان آن گونه نیستند که کودکی و پیری برای آنها در تحمل مسئولیتهای اجتماعی و بالاتر از آن فرقی داشته باشد . پناهگاه علمی مردم امام جواد علیه السلام در همان سن و سال پاسخگوی همه نیازها و پرسش های کسانی بود که مکتب اهل بیت علیهم السلام را تنها پناهگاه علمی و مذهبی خویش می دانستند . نه تنها فقها و علمای شیعه بلکه دیگران نیز از وجود مقدسش بهره مند بودند . مأمون منافق در مجالس متعدد علما را وادار می نمود که سؤال های مشکلی را در حضور آن حضرت مطرح کنند به امید آن که او از پاسخ عاجز شود و برای اهل بیت عصمت علیهم السلام مایه آبرو ریزی باشد و آن حضرت با آن خرد سالی همه مسائل را پاسخ میگفت و این معجزه در اکثر کتب تاریخ نقل شده است . وجود آن حضرت و همچنین فرزندش امام هادی علیه السلام دلیل روشن و واضحی است بر این که علم و عصمت و سایر مقامات امامان نعمت های الهی بوده است که بدون اکتساب به آنها ارزانی داشته . علی بن اسباط گوید : با امام جواد علیه السلام ملاقات کردم . پس به دقت مشغول تماشای شمایل آن حضرت شدم تا چون به مصر برگردم برای شیعیان آنجا بازگو نمایم . آن حضرت سجده کرد و سپس فرمود : خداوند در امانت همان گونه حجت را تمام کرده که در نبوت نیز تمام فرموده است آنجا که می فرماید : « و آتیناه الحکم صبیّا » (این آیه درباره حضرت یحیی علیه السلام است که می فرماید: ما حکم که شاید مراد حکمت یا نبوت باشد به او دادیم در حالی که کودکی بود ) وفرموده است : « و لما بلغ اشدّه » و « و بلغ اربعین سنة » . پس می شود که حکمت در کودکی به انسان داده شود و می شود که در چهل سالگی به او عطا شود .استشهاد به دو آیه اخیر به این بیان است . آیه و لما بلغ گرچه در حدیث به نقل بحار فلما بلغ آمده است ولی صحیح آن و لما بلغ است که در دو جای قرآن آمده است یکی درسوره یوسف درباره حضرت یوسف علیه السلام و دیگری در سوره قصص درباره حضرت موسی علیه السلام و ذیل آیه اول این است « و لما بلغ اشد آتیناه حکما و علما » و در سوره قصص « و لما بلغ اشده و استوی آتیناه حکما و علما » و معنای آن این است که چون به سن رشد و استحکام رسید او را حکمت و علم عطا نمودیم . و چون منظور از سن روشن نیست ؛ امام علیه السلام به آیه ای دیگر که در سوره احقاف است و ربطی به انبیا ندارد تمسّک نمودند که در آنجا آمده است « حتی اذا بلغ اشده و بلغ اربعین سنة » یعنی آن گاه که به سن رشد رسید و چهل ساله شد . به ضمیمه این دو آیه روشن می شود که حضرت یوسف و حضرت موسی علیهما السلام در سن چهل سالگی به سن نبوت رسیدند . و استدلال امام به این بیان واضح و روشن است که حکمت را گاهی در سن کودکی مانند حضرت یحیی علیه السلام خداوند می بخشد و گاهی در سن چهل سالگی . مأمون برای سر پوش گذاشتن بر جنایت خود در مورد امام رضا علیه السلام دختر خویش امّ الفضل را به ازدواج امام جواد علیه السلام در آورد و او امام را در موارد بسیار اذیت و آزار رسانید . و در نهایت به دستور معتصم ، امام را در سن بیست و پنج سالگی با زهر شهید کرد . ولادت و وفات امام هادی علیه السلام مناسبت دیگر ماه رجب ، ولادت و وفات امام علی بن محمد النقی الهادی علیه السلام است . در تاریخ ولادت و وفات آن حضرت نیز اختلاف بسیار است . در ولادت آن حضرت پنج قول است : 15 یا 27 ذی الحجة ، 5 یا 2 یا 13 رجب سال 212 یا 214 . و در وفات آن حضرت چهار قول است : 3 رجب و 27 یا 26 یا 25 جمادی الآخره سال 245 هجری قمری . امام هادی علیه السلام شش سال و اندی و حدّ اکثر 8 سال در زمان حیات پدر زیست و در آن سنّ کودکی پدر را از دست داد ولی معجزات و علم سر شار آن حضرت و تصریح پدر بزرگوارش بر امامت وی هیچ گونه شکی در میان شیعیان باقی نگذاشت و لذا هیچ معارضی نیز برای امامت آن حضرت نبود . دوران اختناق و فشار مدت امامتش طولانی بود . بیش از سی سال پس از پدر رهبری شیعیان و راهنمائی تمام مسلمانان را به عهده داشت . دورانی بسیار سخت و فشار هیئت حاکمه بر پیروان اهل بیت بسیار زیاد و توان فرسا بود . بیست سال امام هادی علیه السلام در مدینه پس از وفات پدر مرجع مردم و پناهگاهی برای شیعیان و دانشمندان و دانش پژوهان بود . خلفای زمان او : معتصم ، واثق ، متوکل که چهارده سال حکومت کرد و مستعین و معتّز بودند . متوکل عباسی از متعصب ترین و سر سخت ترین دشمنان اهل بیت به شمار می آمد که با جسارت و وقاحت ، زیارت سید الشهداء علیه السلام را منع کرد و زوار آن حضرت را شکنجه نمود و تهدید به قتل کرد و عدّه کثیری از زوار را به شهادت رساند و بالاخره آب بر قبر آن حضرت بست و کشاورزان را وا داشت تا آنجا را شخم زنند و زراعت کنند که آثار قبر از بین برود . آب بر گرد قبر مقدس می چرخید و به آن اصابت نمی کرد و گاوها از شخم زدن قبر امتناع می جستند . سالهای متمادی این عمل تکرار شد . و بالاخره متوکل به جزای اعمال خویش رسید و پسرش او را به جرم توهین به ساحت مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها به هلاکت رساند . در چنین دوران اختناق و فشاری ، امام هادی علیه السلام می زیست و مکرّر از سوی آن جنایتکار مورد اهانت قرار گرفت ولی آن حضرت همچنان به ادامه مسیر نورانی اهل بیت علیهم السلام در تاریکیهای جاهلیّت و ظلم ادامه داد و در همه سوی بلاد اسلامی که شیعیان فراوان بودند نمایندگانی داشت که به کارهای شیعه رسیدگی می کردند . شدّت تقیّه بحدّی بود که غالباً مردم به وسیله نامه ، از احکام شرعیّه و وظایف خود می پرسیدند . در روایتی است که ایوب بن نوح به آن حضرت نوشت : « افراد زیادی از من درباره فطره می پرسند و می خواهند که آن را برای شما ارسال نمایم ...» حضرت در پاسخ نوشتند : « سئوال از فطره زیاد شده است و من از سئوالی که موجب شهرت من شود ، برایم ناخوشایند است ، بنابراین از ذکر آن خود داری کنید . هر کس به تو تحویل داد بگیر و هر کس نداد صحبتی در این باره مکن ». این نامه نشانگر نهایت اختناق در آن زمان است که حتی در رابطه با مسائل علمی و مذهبی ، حاکمان جائر حسّاسیت داشتند و دنبال بهانه ای بودند که امامان را در فشار قرار دهند . متوکل عباسی امام هادی علیه السلام را در مجلس شراب حاضر می کرد شاید بتواند وجهه آن حضرت را از بین ببرد و هر بار شکست می خورد و گاهی با صحبت ها و موعظه های آن حضرت ، مجلس عیش و نوش او به هم می خورد . و بالاخره در دوران معتز که او نیز یکی از خلفای سر سخت و مشهور به عداوت با اهل بیت علیهم السلام است به وسیله زهر آن جنایتکار ، به شهادت رسید .
1- عام الفیل ، سالی است که پیل سواران قصد ویرانی کعبه را داشتند و ناکام ماندند . 2- به کتاب « الغدیر » ـ ج 6 ـ صفحه 22 مراجعه فرمائید . 3- متواتر ، حدیث و خبری را گویند که ناقلین آن به قدری زیاد باشند که انسان یقین به راست بودن آن پیدا کند. از این روی که اجتماع آن عدد از روات بر جعل چنین خبری از نظر عقل بعید و غیر ممکن باشد به امکان وقوعی. 4- خطبه 192 نهج البلاغه ،شرح صبحی الصالح . | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 235 |