تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,792 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,974 |
معاد | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1365، شماره 63، اسفند 1365 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
معاد قسمت چهارم آیت الله حسین نوری · لزوم مجازات ستمکاران · اهمیت عدالت و نکوهیدگی ظلم · رعایت حقوق یا تجاوز به حقوق · منشاء حقوق چیست ؟ · بزرگترین حق ها بحث ما به توفیق خداوند متعال پیرامون « معاد » که یکی از اصول اعتقادی دین مقدس اسلام است میباشد این بحث در مقاله های قبل به این نقطه منتهی گردید که محقّقین از حکما و متکلمین به پیروی از منطق عقل و شرع برای اثبات « معاد » دلائل و براهین متعدّدی ذکر کرده اند که دو تا از آنها که از حکمت و عدالت خداوند سرچشمه می گرفت مذکور گردید اکنون به ذکر « برهان سوم » که آن نیز با عدالت خداوند متعال ارتباط دارد می پردازیم : برهان سوم این برهان نیز از دو مقدمه تشکیل می شود : 1- در این دنیا بسیاری از افراد در زندگی خود عدالت را مراعات نمیکنند و به دیگران ظلم می کنند . 2- چنانکه می دانیم در بسیاری از موارد ، انتقام این ظلم ها گرفته نمی شود یعنی در این جهان احقاق حق مظلوم به عمل نمی آید و ظالم به کیفر و مجازات ظلم خود نمیرسد در نتیجه چون خداوند عادل است عدالت وی ایجاب می کند که صحنه̾ دیگری غیر از صحنه̾ این جهان به وجود بیاورد تا در آن روز و در آن صحنه محکمه̾ عدالت تشکیل داده انتقام مظلوم را از ظالم بگیرد و ظالم را به مجازات ظلم برساند . و آن روز ، « قیامت» و آن صحنه « معاد » است . این خلاصه̾ این برهان عقلی است ، و این برهان را نیز مانند براهین قبل ، آیات قرآنی و احادیث دینی تأیید و تثبیت می کنند . قرآن می گوید : « و لا تحسبنّّ الله غافلا عمّا یعمل الظّالمون انّما تؤخّرهم لیوم تشخص فیه الأبصار »[1] یعنی : هرگز چنین مپندارید که خدا از کردار ستمکاران غافل است بلکه کیفر ظالمان را برای روزی که در آن روز چشم ها خیره میشوند به تأخیر میاندازد » ونیز می فرماید : انّا اعتدنا للظالمین نارا احاطّ بهم سرادقها و ان یستغیثوا یغاثوا بماء کالمهل یشوی الوجوه بئس الشّراب و سائت مرتفقا [2] یعنی : « ما برای ستمکاران آتشی را که شعله های آن مانند خیمه های بزرگ گرد آنها را احاطه کند فراهم ساخته ایم و هرگاه آنان از شدّت تشنگی آبی درخواست کنند، آبی مانند مس گذاخته سوزان به آنها داده شود که از شدّت حرارت چهره ها را می سوزاند و آن آب بسیار بد و ناگوار و دوزخ آسایشگاه بسیار بدی است » . و نیز می گوید : و اعتدنا للظّالمین عذابا الیما [3] یعنی « ما برای ستمکاران عذاب دردناکی را فراهم کرده ایم » و باز می فرماید : یوم لا ینفع الظّالمین معذرتهم و لهم الّعنة و لهم سوء الدّار[4] یعنی : روز قیامت ، ظالمان را پشیمانی و عذرخواهی ، سود ندهد و برای آنها خشم و لعنت و منزلگاه بد ( جهنّم ) مهیّا است » . حضرت پیغمبر اکرم ( ص ) فرمودند : « اتقوا الظّلم فانّه ظلمات یوم القیمة » [5] یعنی : « از ظلم بپرهیزید زیرا آن در روز قیامت به صورت تاریکیها نمایان خواهد شد » این خلاصه̾ این برهان است ولی برای توضیح بیشتر لازم است چند مطلب را مورد توجه قرار بدهیم : الف ـ اهمیّت عدالت و نکوهیدگی ظلم باید دانست که یکی از معیارهای بزرگ اسلام ، مورد اهمیّت و تاکید قرار دادن عدالت است به طوریکه در قرآن کریم در 22 مورد از عدالت تمجید به عمل آمده و مردم به رعایت آن ترغیب شده اند و در نهج البلاغه در 56 مورد از اهمیّت عدالت و نقش و موقعیّت آن در زندگی سخن به میان آمده و لزوم مراعات آن مورد تاکید واقع شده است و در قرآن مجید در 287 مورد از ظلم انتقاد شدید به عمل آمده و بر احتراز از آن تاکید شده و در نهج البلاغه نیز در 75 مورد ، از آن سخت مذمّت و نکوهش به عمل آمده است و روشن است که این همه تذکّر و تاکید با تعبیرات گوناگون روشنگر اهمیت عدالت و نکوهش ستم است و ما در این زمینه به توفیق الهی مطالبی بیان خواهیم کرد . ب ـ ظلم = تجاوز به حقوق از آنجا که « عدالت » به معنای مراعات « حقوق » و ظلم عبارت از تجاوز به حقوق دیگران است لازم است برای روشن شدن مفهوم کامل ظلم و همچنین برای پی بردن به انواع ظلم ها یکی از مباحث مهم فرهنگ اسلامی که عبارت از بحث « حقوق » است را در اینجا مطرح کنیم : یکی از موضوعاتی که در دین مقدس اسلام مورد توجّه کامل قرار گرفته و درباره̾ آن آیات فراوانی در قرآن مجید و احادیث بسیاری از پیشوایان بزرگ اسلام صادر گردیده است موضوع حقوق است بر اساس فرهنگ اسلامی ، انسان در هر گامی که در راه زندگی برمیدارد با چندین « حق » مواجه می گردد ویک مسلمان کامل آن کسی است که نخست شناخت صحیح از آنها داشته و مراتب آنها را نسبت به هم درست درک کند سپس در مقام عمل آنها را به طور دقیق و کامل مراعات نماید . و باید توجه داشت که « حقوق » در اسلام بسیار گسترده است و حتی اختصاص به انسان در برابر انسانها ندارد و شامل حیوانات و حتی برخی از جمادات نیز می شود . منشاء حقوق چیست ؟ آن رابطه̾ خاصی کهمیان ذی حق و آن شی أی که متعلق حق است وجود دارد « حق» نامیده می شود و البته مکتب ها در پدید آمدن حقّ و انواع حقوق پدید آمده ، تاثیر و تفاوت دارند . مثلا بنابر « مکتب الهی » و جهان بینی اسلامی یکی از مبادی پیدایش حقوق « علاقه̾ غائی » است که میان انسان و موجودات ـ برحسب آفرینش ـ وجود دارد یعنی : چون میان انسان و مواهب جهان در متن خلقت و نقشه̾ کلی آفرینش علاقه و رابطه ای وجود دارد به طوریکه هر کس در نظام خلقت دقّت کند این مطلب را حسّ می کند که این معادن ، این دریاها ، این نهرها و چشمه ها ، این کوه ها ،این زمین ها و صحراها ، این گیاه ها و محصولات و مأکولات واین نور و وسائل سوخت و انرژی و بالأخره همه̾ مواهب این زمین به خاطر انسان ها و برای استفاده̾ آنها و حیواناتی که بتوانند از آنها استفاده کنند . خلقت شده است و انسان نیز حق دارد از این مواهب و منابع استفاده کند مثلا در نظام کلی کائنات یک سلسله مواد غذائی هست و از طرفی حیوانات طوری خلقت شده اند که هر یک از آنها ضمه مخصوص و مناسبی برای هضم یک نوع از این مواد غذائی دارد از این جهت ثابت میشود که هر نوع از این حیوانات چه گیاهخوار، چه گوشت خوار، و چه دانه خوار حق استفاده از آن نوع غذائی که با هاضمه̾ آن مناسبت است را دارد . کسی که در هاضمه̾ ضعیف و ظریف نوزاد و پستان پر از شیر مادرش دقت نماید این مطلب را به طور روشن درک می کند که این دو منبع غذائی روی سینه مادر که پستان نامیده می شود برای این نوزاد آفریده شده است و او حق دارد از آنها استفاده کند و اگر کسی جلو این استفاده را بگیرد در حق آن کودک ظلم کرده است . انسان نیز فرزند این جهان است و در وجود این مادر بزرگ که نامش جهان است ودیعه ها و گنجینه هائی وجود دارد که این تعبیه ها برای استفاده̾ انسان به عمل آمده است یعنی : نظام چهار فصل زمین و حرکت ابرها و ریزش بارانها و پیدایش فصل بهار و پدید آمدن انواع مواهب و نعمت ها و تناسب همه̾ آنها با زندگی انسان ها این مطلب را برای هر خردمندی ثابت می کند که انسان ها در این مواهب حق دارند . آیات قرآن کریم این حقیقت را به طور مکرّر و مؤکد بیان می کند و می گوید : و الأرض وضعها للأنام[6] یعنی : « خداوند زمین را برای انسان ها قرار داده است » خلق لکم ما فی الأرض جمیعا[7] یعنی : « آنچه را که در زمین است خداوند برای شما آفریده است » سخّر لکم ما فی السّموات و الأرض[8] یعنی : « آنچه را که در آسمان ها و زمین است خداوند مسخّر شما گردانیده است . باید توجّه داشت از این حکم عقلی که ذکر گردید و همچنین از این قبیل آیات قرآنی اصل حق انسان نسبت به این موجودات ثابت می شود و امّا کیفیّت و میزان آن و همچنین نحوه̾ استفاده از آن را باید از شرع اسلام به دست آورد . و نیز باید توجّه کنیم که یکیاز این حقوق حق آزاد زیستن است به این معنا که « آزادی » یکی از یان حقوق مهم انسان ها است و هر انسانی و جامعه ای باید بر مقدّرات فرهنگی سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی خود حکومت داشته باشد و به دست وفکر خود سرنوشت خود را تعیین کند و هر قدرتی که بخواهد این حق را از فرد یا جامعه ای سلب کند درباره̾ او ظلم کرده است حضرت امیرمؤمنان « ع» به فرزند خود حضرت مجتبی علیه السلام فرمودند : و لا تکن عبد غیرک و قد جعلک الله حرّا [9] یعنی : « چون خداوند تو را آزاد آفریده است ، بنده̾ دیگری مباش » آنچه تاکنون ذکر گردیده یک نوع از حقوق بود که از « علاقه غائی » سرچشمه می گرفت ونوع دیگر از حقوق از علاقه فاعلی به وجود می آید یعنی ذی حق مورد حق را خودش به وجود آورده است مثلا کسی که درختی در زمینی میکارد و آن درخت را مراقبت و آبیاری می کند تا میوه می دهد رابطه ای که بین این شخص و آن درخت هست رابطه̾ فعل و فاعل است یعنی فعالیت و اقدام او موجب به وجود آمدن آن درخت و میوه̾ آن گردیده است و همین امر ایجاد حق می کند . کسی که به کسی احسان میکند ـ چه احسان تربیتی ـ اعمّ از تربیت علمی و فکری یا تربیت جسمی و چه احسان مالی یا خدماتی به هر شکل که باشد ـ این احسان موجب ثبوت حق احسان کننده نسبت به کسی که درباره̾ او احسان صورت گرفته است می گردد. کسی که با کسی پیمان می بندد ـ چه پیمان زناشوئی یا پیمان معاملی یا پیمان دیگر همین موضوع نیز موجب می شود که میان هم پیمان ها حقوقی به وجود بیاید . تشریح و بیان این حقوق یکی از مسائل مهمّی است که در فرهنگ اسلامی مورد توجه قرار گرفته و احادیث فراوانی درباره̾ بیان و توضیح آنها و تأکیدات بسیاری درباره̾ رعایت آنها وجود دارد. مثلا احادیثی درباره̾ حق رهبر حق پدر حق مادر حق فرزند حقّ خویشاوندان حق همسایگان حق رعیّت حق برادر دینی حق بزرگتر بر کوچکتر حق معلم حق متعلم و حق طلبکار ... وارد گردیده است که مطالعه آنها ما را بر اهمیّت این حقوق آشنا میسازد و ما با توفیق خداوند به توضیح برخیاز آنها خواهیم پرداخت. مثلا در نهج البلاغه در 224 مورد از حق نام برده شده است و حضرت امیرمؤمنان (ع) در ضمن خطبه ها و نامه ها و کلمات قصار این حقوق را یاد آور شده و نقش و اهمیت آنها را در زندگی بازگو فرموده است . در این زمینه رساله ای از حضرت سجاد علیه السلام در دست است که به نام رساله̾ حقوق معروف است که در آن 50 حق را ذکر کرده و از اهمین آنها سخن گفته است و راه اداء این حقوق مهم را بیان فرموده است . و محدثین آن را در کتب حدیث درج نموده اند و محدث بزرگوار صاحب وسائل الشیعه نیز آن را در ج 11 ص 131 ذکر کرده است . ما با توفیق خداوند در مقاله̾ بعد نیز درباره̾ حقوق بحث خواهیم کرد اکنون با ذکر بزرگترین حقوق این مقاله را به پایان می رسانیم . حضرت امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه̾ 207 می فرماید : و اعظم ما افترض سبحانه من تلک الحقوق حقّ الوالی علی الرّعیّة و حقّ الرّعیّة علی الوالی [10] یعنی : « بزرگترین حق ها که خداوند سبحان واجب گردانیده حقّ والی بر رعیت و حقّ رعیت بر والی است » . و در خطبه̾ 34 می فرماید : « أیّها النّاس انّ لی علیکم حقّا و لکم علیّ حقّ فامّا حقکم علّی فالنّصیحة لکم و توفیر فیئکم علیکم و تعلیمکم کیلا تجهلوا و تأدیبکم کیما تعلموا و امّا حقّی علیکم فالوافاء بالبیعة و النّصیحة فی المشهد و المغیب و الأجابة حین ادعوکم و الطّاعة حین امرکم [11] یعنی : « ای مردم مرا بر شما حقّی و شما را نیز بر عهده̾ من حقّی است امّا حقّی که شما بر من دارید به این شرح است : 1- خیرخواهی نسبت به شما 2- صرف بین المال در راه رفاه زندگی شما 3- تعلیم علم و سواد تا از جهل رهایی یابید 4- تربیت شما تا آمادگی برای به کار بستن معارف اسلامی پیدا کنید . و امّا حقی که من بر شما دارم نیز به این ترتیب است : 1- به عهد و پیمانیکه با من می بندید وفادار باشید . 2- در پنهان و آشکار خیرخواهی نسبت به من داشته باشید. 3- هرگاه شما را برای انجام کاری دعوت کنم اجابت کنید. 4- به هر چه که شما را فرمان میدهم اطاعت نمایید. » ادامه دارد.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 301 |