تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,776 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,971 |
یاران امامان | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1365، شماره 63، اسفند 1365 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
یاران امامان علی بن یقطین سید محمد جواد مهری « من بهشت را برای علی بن یقطین تضمین می کنم و اینکه هرگز آتش به بدن او نرسد. » این ضمانت را امام کاظم سلام الله علیه به یکی از مخلص ترین و با وفا ترین یاران خود داده است که هرگز آتش جهنم مس نمی کند بدن این مرد بزرگ را که در راه خدا ، خدمت کرده و همانا بهشت برین ، جایگاه جاودانه او است . این ضمانت دلیلی است روشن بر خشنودی و رضایت کامل امام معصوم « ع » از یکی از اصحاب صدّیق خود و بهترین مدال افتخار است برای آن رادمردی که تمام عمرش را با مجاهدت در خدمت به آرمان مقدس امام و پیشوای بر حقّش گذراند ، در حالی که به صورت ظاهر در دستگاه حاکمه به وزارت اشتغال داشت . امام هفتم سلام الله علیه در حالی این ضمانت را بر زبان مبارک جاری می کند که دست خود را نیز بر سینه می گذارد تا اینکه با دست و زبان تأکید بر این ضمانت نماید و به راوی بفهماند که از هر جهت از علی بن یقطین راضی است و رضایت او رضایت خدا است و هر کس رضایت خدا را کسب کند ، بهشت برای او تضمین شده است . « ان الذین آمنوا و عملوا الصّالحات کانت لهم جنات الفردوس نزلا » ـ آنانکه ایمان آوردند و اعمالشان شایسته داشتند ، باغ های بهشت پیشکش و تقدیمشان می شود . ( سوره کهف ـ 107) . علی بن یقطین کیست ؟ علی بن یقطین یکی از بارزترین اصحاب امامان است که در ستایش او ، سخنان والای امامان و علما و اصحاب حدیث بسیار است وروایت های صحیح در فضیلت و منقبت او فزون بر حد است . مرحوم شیخ طوسی « ره » درباره اش می فرماید : « علی بن یقطین که خدایش رحمت کند مردی جلیل القدر ، ثقه و دارای شخصیتی والا است . او نزد امام موسی کاظم علیه السلام مقام ارجمندی داشت و در بین طایفه ( شیعیان ) دارای مکانت و منزلتی عظیم است ... علی بن یقطین در سال 124 در کوفه به دنیا آمد و مادرش او و برادرش عبید بن یقطین را ـ از ترس مروان ـ به مدینه آورد ... علی بن یقطین در بغداد در سال 182 از دنیا رفت و در آن وقت عمرش پنجاه و هفت سال بود ... علی بن یقطین دارای کتاب های زیادی است از جمله کتاب ملاحم که سؤال هائی در این باره است از امام صادق علیه السلام و کتاب « مناظره الشاک » و مسائل امام کاظم علیه السلام » شیخ مفید او را از خواص و افراد مورد اطمینان امام هفتم « ع» شمرده و او را اهل ورع و پارسائی و علم دانسته و از فقهای اصحاب امام کاظم میداند و اضافه می کند که علی بن یقطین از امام هفتم روایت هائی دالّ بر امامت فرزند بزرگوارش امام رضا «ع» نقل کرده است . علی بن یقطین از زبان امامان عبدالرحمن بن حجاج گوید : یکی از سال ها که پول های زیادی برای امام هفتم «ع» با خود حمل میکردم ، علی بن یقطین نامه ای از امام درخواست کرده بود ، برایش دعا کند . ابن حجاج گوید : وقتی کارهایم را تمام کردم ، به خدمت امام رسیدم و پول ها را تقدیم حضرت کردم آنگاه عرض کردم : فدایت شوم ! علی بن یقطین از شما درخواست کرده است که برایش دعا کنید . حضرت فرمود : برای امر آخرت ؟ عرض کردم : آری ! آنگاه حضرت دست مبارک را بر سینه خود گذارد و فرمود : « ضمنت لعلی بن یقطین الّا تمسّه النار ابدا » ـ تضمین کردم برای علی بن یقطین که هرگز آتش جهنم با او تماس حاصل نکند . یعقوب بن یقطین گوید : شنیدم امام رضا علیه السلام می فرمود : « اما ان علی بن یقطین مضی و صاحبه عنه راض ـ یعنی ابا الحسن علیه السلام » ـ همانا علی بن یقطین از دنیا رفت در حالی که دوستش ( امامش ) از او راضی بود ، یعنی امام کاظم علیه السلام . عبد الله بن یحیی کاهلی گوید : نزد امام ابو ابراهیم ( امام کاظم ) علیه السلام نشسته بودم که ناگهان علی بن یقطین وارد شد . پس حضرت رو به اصحابش کرد و فرمود : « من سرّه أن یریرجلا من اصحاب رسول الله صلّی الله علیه و آله فلینظر الی هذا المقبل » هر که میل دارد یکی از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله را ببیند ، پس به این شخصی که وارد می شود نگاه کند . یکی از حاضرین عرض کرد : پس او از اهل بهشت است ؟ حضرت پاسخ فرمود : « امّا انا فأشهد انّه من اهل الجنّة » ـ امّا من شهادت میدهم که او اهل بهشت است . در قلب امام امام کاظم علیه السلام به قدری علاقه و محبت نسبت به این یار باوفایش اظهار می داشت که راوی نقل می کند : روز عید قربان ـ در منی ـ به خدمت حضرت رسیدم ، حضرت ابتداء فرمود : « ما عرض فی قلبی احد و أنا علی الموقف الّا علی بن یقطین مازال معی و ما فارقنی حتّی أفضت » هنگامی که در موقف بودم هیچ کسی به دلم خطور نکرد ( و به یادم نیامد ) جز علی بن یقطین که در تمام وقت تا آنگاه که مراسم حج را به پایان آوردم ( گویا ) با من بود و هرگز از من جدا نشد . در روایت دیگری یونس بن عبدالرحمن نقل می کند که امام هفتم علیه السلام فرمود : « من سعادة علی بن یقطین انی ذکرته فی الموقف » ـ از سعادت و خوشبختی علی بن یقطین است که من او را در موقف یاد کردم . این مرد والا دارای چنان مقام عظیم و ارجمندی است که حضرت کاظم علیه السلام در مواقف مقدّسه̾ حج او را همواره یاد می کند تا آنجا که می فرماید : اصلا هرگز از من جدا نبود . و بالاتر اینکه حضرت به قدری اظهار علاقه و رضایت نسبت به او می نماید که می فرماید : جز او به یاد هیچ شخص دیگری نبودم . این مردم بزرگ با آن همه علاقه و ارادت که نسبت به امام و رهبرش داشت و مایل بود همواره در خدمتش باشد و از محضر پر فیضش استفاده ببرد ، سخت ناراحت و نگران بود که مجبور است در دستگاه ظالم و جائر خلفای غاصب به شغل خود ادامه دهد تا اینکه از این راه به اسلام و مسلمین و اهداف مقدس رهبر بر حقش خدمت خالصانه و صادقانه کند . راوی نقل میکند ، هنگامی که امام موسی بن جعفر علیه السلام وارد عراق شده بود ، علی بن یقطین به خدمت حضرت رسید و عرضه داشت : می بینی در چه حالی هستم ؟ حضرت در پاسخ فرمود : « یا علی ! انّ الله تعالی اولیاء مع اولیاء الظلمة لیدفع بهم عن اولیائه و أنت منهم یا علی » . ای علی ! خدای تبارک و تعالی را اولیا و یارانی هست که ـ به صورت ظاهر ـ با زمامدارن ستمگر هستند تا اینکه از اولیا و یاران خدا ، ظلم و جور آنان را دفع و رد نمایند و تو ای علی از آن اولیای خدا هستی . حسین بن عبدالرحیم گوید : امام ابوالحسن ، موسی بن جعفر علیه السلام به علی بن یقطین فرمود : یک خصلت را برای من تضمین کن من سه خصلت را برای تو تضمین می نمایم . علی عرض کرد : آن سه خصلتی که شما برای من تضمین می کنید چیست و آن خصلتی که من برای شما تضمین باید بکنم چه می باشد ؟ حضرت فرمود : اما آن سه چیز که من برای تو تضمین می کنم این است که هرگز شدّت آهن ترا از پای در نیاورد ( سلاح آهنین بر تو تأثیر نخواهد داشت ) و هرگز فقر به تو نرسد و هرگز زیر سقف زندان نخواهی بود . علی عرض کرد : پس بفرمائید من چه تضمینی باید برای شما بدهم ؟ حضرت فرمود : « و اما الخصلةالتی تضمن لی أن لا یأتیک ولی ابدا الّا اکرمته » . و اما آن خصلتی که تو باید برای من تضمین کنی این است که هیچ یک از یاران خداوند نزد تو نیاید مگر اینکه او را اکرام و پذیرائی نمائی. داستان های زیادی در کتب تاریخ ذکر کرده اند که دشمنان همواره سعی داشتند ، از علی بن یقطین نزد خلفای غاصب سعایت کرده و او را از شیعیان و خواص امام قلمداد کنند تا مورد غضب دستگاه قرار گرفته و او را طرد یا اعدام نمایند ، ولی در هر فرصت امام به یاری او می شتافت و او را از توطئه گران آگاه می ساخت و از شرّ دشمنان نجات می داد . نام علی بن یقطین در 187 روایت آمده که یا مستقیما از امام روایت کرده و یا از دیگران نقل می کند و یا اینکه اصحاب از او نقل می کنند . در هر صورت این شخصیت والا پس از آن همه خدمت های بی شائبه و خالصانه به مکتب مقدّس خویش ، در سال 180 یا 182 هجری قمری در بغداد از دار دنیا رفت و به جایگاه جاودانه اش که امامش برای او تضمین کرده بود رسید . درود و سلام بی پایان بر او باد .
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 176 |