تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,960 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,989 |
ضرورت ادامه مبارزه حزب الله لبنان | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1366، شماره 65، اردیبهشت 1366 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
ضرورت ادامه مبارزه حزب الله لبنان حاج حسین شامی (2) نقاط ضعف در لبنان سرزمین لبنان که مساحت آن از ده هزار و پانصد کیلومتر مربع تجاوز نمیکند و تعداد نفوس آن بیش از سه میلیون و نیم نمیباشد، از سال 1975 میلادی (1354) تاکنون در حال سوختن است و میتوان گفت هیچ سلاحی در جهان وجود ندارد که در آنجا به کار گرفته نشده باشد و هیچ تدبیر نظامی نیست مگر اینکه در شهرها و مناطق مسکونی آن مورد آزمایش قرار گرفته است و این در صورتی است که کوششهای زیادی برای فرو نشاندن این آتش خانمانسوز که در هیچ پایتخت کشوری جز لبنان اتفاق نیفتاده، به عمل آمده ولی هرگز به نتیجه نرسیده زیرا هر بار به یک بنبستی برخورد میکند که قابل عبور نیست چرا که سرزمین لبنان علی رغم کوچکی و ناتوانی، پر است از تناقضهای مذهبی و جریانهای فکری و سیاسی و کشمکشهای منطقهای و بینالمللی، تا آنجا که عدد احزاب ملّی و قومیّتی و مذهبی از سی حزب و گروه تجاوز میکند و هر یک از این حزبها برای خود منطقه یا مناطقی تحت نفوذ دارند که از لابلای آنها در حدود 17 دستگاه اطّلاعاتی به تفرقه افکنی و خیانت به نفع نیروهای منطقهای و بینالمللی مشغولاند. به علاوه آنچه نقاط ضعف را در لبنان افزایش میدهد، یکی پیچیدگی درونی است که در رابطه با نظام لبنانی است و دیگری وضعیّت سیاست خارجی است که لبنان را در بر گرفته است، از صهیونیسم غاصب گرفته تا حکومتهای دست نشانده عربی که در ایدهها و برنامههای سیاسی خویش هرگز بر مبانی اسلامی تکیه نمیکنند و از حقیقت خواستههای ملتهای اسلامی آگاهی ندارند، همان ملتهائی که استعمار کهنه و نودستی دراز در پراکنده ساختن و متفرق ساختن و متفرق نمودن آنان داشته و اینقدر سدّها و مرزهای سیاسی برای آنها پدید آورده است. در هر صورت، این محیط که دارای محورها و مراکز مختلف و ارتباطها و ایدههای گوناگون است، مهمترین عامل در ادامۀ کشمکشها و درگیریها میان گروههای مختلف لبنان میباشد. به بن بست رسیدن طرحها نقشهها و طرحهای زیادی تاکنون از هر سوی برای بازگرداندن حیات طبیعی به لبنان طرح ریزی شده ولی تمام این برنامهها از زاویههای سیاسی محدودی نشأت گرفته که با دیدگاه کلی حل مشکل خاورمیانه یعنی مسأله فلسطین و دیگر مسائل، انجام و هماهنگی دارد. و به ملاحظه تعدّد این طرحها و اختلاف انگیزهها و نیروهائی که در این کشمکشها کاری جز کوشش برای به بن بست کشاندن آن طرحها ندارند، تمام این عوامل در شکست آنها مدخلیّت داشتهاند گرچه هر یک شعار وحدت وطن و ایجاد امنیت برای هموطنان و بازگشت حیات طبیعی به لبنان سر میدادند. ولی در هر صورت، همین اختلاف سلیقهها و انگیزهها که گاهی به ایجاد نزاعهای جدید میانجامید، قضیه لبنان را همچنان معلّق گذاشته و راه حلها را به بن بست کشانده یا به تأخیر وا میداشت، آن هم چه تأخیری که سالهای متمادی میگذرد و لبنان شاهد برنامهها و طرحهای شکست خورده و بیخاصیت میباشد چرا که مسئله اصلی که عبارت است از مبارزه جدی برای محو و نابودی صهیونیسم اشغالگر هرگز بررسی نشده است مگر از زاویۀ به رسمیت شناختن اسرائیل و تسلیم امر واقع شدن و اگر گاهی اختلافی در این میان پیش آمده، اختلافی ظاهری و صوری بوده که از چارچوب ظاهربینی خارج نشده است و کسی تاکنون به عمق مسئله اشاره نکرده و بحث در آن را با کمال صراحت و شهامت پیش نکشیده جز امام خمینی مدّظلّه که اسرائیل را جرثومهای سرطانی معرّفی مینماید و لزوم نابودی و بیرون راندن آن از قلب امت اسلامی را همواره گوشزد نموده است، و براستی جز این، راهی برای نجات لبنان نیست مگر اینکه همچنان لبنان و منطقه را در دائرۀ توازن مرگ ویرانگر و خفه کننده قرار دهیم تا سایر لبنانیان را نیز در گام خود فرو برد. تعهد حزب الله به ولایت فقیه فرقی که جریان اسلامی با دیگر جریانها دارد در این است که اینان به حقیقت اعتقاد دارند و بر این باورند که جز راه اسلامی راهی برای نجات لبنان نمانده است و تمام طرحهائی که برای حل مشکل لبنان طرح ریزی میشود و در آنها ایده محو اسرائیل و آزادسازی قدس شریف از لوث وجود صهیونیستها وجود ندارد، طرحهائی ورشکسته و بیارزش و فاقد اعتبار است. شعارهای زیادی در لبنان و منطقه از سوی سازمانهائی لبنانی و غیر لبنانی سر داده شد ولی با کمال تأسف در همان محدودۀ شعار باقی ماند و فراتر نرفت و لذا نتوانست یک حالت قیام و برانگیختن در تودههای مسلمان بوجود آورد و همچنین نتوانست یک حالت خیزش و شورشی در افراد جامعه پدید آورد که آنان را همواره به حرکت و جنبش وادارد و از آنان جوانانی با شهامت و ایثارگر بسازد و این مطلبی است که حزب الله لبنان آن را بخوبی درک کرد و در راه ایجاد آن حالت همیشه قیام، برنامه ریزی و فعالیت کرد و در این راه از رهنمودهای امام امّت دام ظلّه در این زمینه توشه برگرفت. و همین امر آن را از دیگر گروهها متمایز و مشخّص ساخته و درگیر و دارهای مذهبی که هر چند یکبار افروخته میشود وارد نساخته است. همین تعهدّی که حزب الله به رهبری شرعی و واقعی داده است و در ولایت فقیه جلوهگر میباشد، به آن توان مقابله و روبرو شدن با تمام برنامهها و نقشههای خائنانه و ذلت بار داده است هر چند در این راه پرپیچ و خم مبارزه با سختیها و مشکلات و حوادث دردناکی دست به گریبان بوده میباشد، و هر چند برخی از گروهها و رهبرانشان، این فرزندان خداجوی را به تهور و جنون توصیف میکنند و چنین تبلیغ میکنند که اینان راه خودکشی را برای خود هموار ساختهاند!! گویا هنوز ساده اندیشانی پیدا میشوند که میپندارند تنها چند تغییر و تبدیل در برخی از قوانین و رفع بعضی از محرومیتها از برخی طوایف لبنان، کافی است که تمام مردم لبنان را با همۀ گروهها و عقیدهها و مذهبهاشان در دایره امنیت نگهدارد و صلح و صفا را به لبنان بازگرداند. تاریخ و جغرافی را بیاموزیم همه گروهها دوست دارند که جامعه لبنانی الگوئی برای همزیستی مسالمت آمیز طوایف و ادیان گوناگون بر پایه عدالت و برابری باشد و همگان دوست دارند این کشتی که در دریای متلاطم شناور است، تمام اجزا و اقسامش بهم پیوند خورده باشند، پیوندی ناگسستنی ولی آنچه بیش از اینها مطلوب است این است که جهت این کشتی مشخص باشد و عناصر قوّت و نیرومندی در آن گرد آید تا بادهای گوناگون آن را به این سو و آن سو نکشاند و آن را غرق نسازد. بر ما است که مشکلاتمان را بر اساس واقع بینی و بدور از تأثیرهای بین المللی و منطقهای و بشرط اینکه انقلاب اسلامی را فراموش نکنیم و رهبری واقعی آن را از یاد نبریم و دشمنی تاریخی و دیرینهای که جهان استکباری و صهیونیسم به اسلام و مسلمین دارند به فراموشی نسپاریم چه اینها پیوسته برای ما نقشه میکشند و در پی ضربه زدن و از بین بردن ما هستند و از هیچ فرصتی برای به انجام رساندن اهداف پلیدشان فروگذار نمیباشند. بر ما است که جغرافی را خوب بیاموزیم تا از لابلای آن، جایگاه خود را و آن مساحتی که برای وجود ما سازگار است و حرکت ما را در زندگی هموار میسازد، دریابیم و نقاط اختلاف طبیعی میان ما و سایر ملتها و جامعهها را مشخص سازیم ولی از آن بالاتر بر ما است که سری به تاریخ گذشته بزنیم، همان تاریخی که شهدای ما با خونهای پاکشان بر سرزمینهای گستردهای از کرۀ زمین، ثبت کردند و ترسیم نمودند تا مطمئن شویم راهی را که پیمودهایم راهی هموار است و آفاق فکری و سیاسی که باید بر اندیشهها و انگیزههای ما حکمفرما باشد، آفاقی روشن میباشد و از این روی بتوانیم از درسهای تاریخ عبرت بگیریم و فرصت را پیش از سر آمدن، مغتنم شماریم. زیبا است اگر با مردم به زبان احساسات سخن بگوئیم و عواطفشان را جلب کنیم و به امنیت و آرامش وعدهشان دهیم چرا که امنیّت امری است که تمام مذاهب و ادیان و عرفهای اجتماعی آن را میپسندند و بر همگان است که در راه ایجاد و برقراری آن تلاش کنند ولی اگر این شعارها وسیلهای باشد برای قبولاندن راههای ذلیلانه و صلحهای تحمیلی و ایجاد امنیّت و آرامشی که از راه زیرپا گذاردن شخصیّت و کرامت والای انسانی بدست آید و وطن را به بیگانگان بفروشد، امری است که باید پیش از ساختن و پرداختن به پیامهای عجولانه و انتخاب راههای نادرست، با دقّت مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. خیانتکاران نباید تصمیم بگیرند حق مسلّم مردم لبنان است که در جوّی سالم و آزاد و بدور از خفقان و فشار با هم بنشینند و مشکلات و نابسامانیهای خود را به مناقشه و بحث گذارند، ولی اینکه در این نشستها افرادی بنشینند که هنوز دستهایشان به خون بیگناهان آلوده است یا آنان که کشتارهای دستهجمعی و جنایتهای بیشماری را مرتکب شدند که هزاران مرد و زن و پیر و جوان، قربانی داشته است یا آنان که در بند و بستها و قراردادهای خائنانه با دشمن صهیونیستی وارد شدند و کشور مردم را آماج توطئهها و جنایتها قرار دادند، این چیزی جز توطئه بر علیه وطن و خیانت به هموطنان نیست. کافی است به ده سال گذشته سری بزنیم و تاریخ رویدادهای خونین لبنان را در این سالها ورق بزنیم تا بزرگی اشتباهی که در حق وطن و هموطن روا داشته شد و موجب ریختن خون بیگناهان و ویرانی خانهها و مناطق مسکونی مسلمان نشین و رانده شدن دهها هزار آواره گشت دریابیم. تمام این پیشامدهای ناگوار پس از امضای قراردادهای خائنانه و برنامههای امنیتی عجولانه که هرگز جهتگیریهای گروههای مارونی و ارتباط تنگاتنگ آنان با صهیونیسم مدنظر نبوده، پیش آمد و از همین راه بود که مارونیها فرصت را غنیمت شمرده و بوسیله عوامل خود در هیئت حاکمه و نیروهای مسلح لبنان، نقشههای پلید خود را برای نابودی اسلام و مسلمین به مرحله اجرا میگذاردند. و در چنین جوّهای مسمومی بود که با استفاده از پیشنهادهای عربی و بین المللی، برای بیشتر کشتن و خونریزی کردن و مسلمانان را آواره ساختن، بهرهگیری میکردند. و کافی است به برخی از این حوادث دردناک اشاره کنیم تا دلیلی بر صدق ادّعایمان باشد: 1- در 12 ژوئن 1976 و همگام با طرح عربی برای بازگرداندن امنیّت و آرامش به لبنان از طریق نیروهای بازدارندۀ غرب، گروه جنایتکاران مارونی با همکاری موساد، اسرائیلی و با استفاده از طرح عربی، بزرگترین جنایت را در حق مسلمانان مناطق نبعه، تل زعتر، دکوانه، سبنیه، حیّ الغوارنه، کرنتینا و مسلخ روا داشتند که در اثر خرابی خانهها و منازل مسکونی مسلمانان و کشته شدن هزاران نفر از فرزندان این مناطق مسلمان نشین و تجاوز به نوامیس آنان و غارت و دزدی اموال و دارائیشان، بیش از نیم میلیون مسلمان از این شهرها هجرت کردند و آوارۀ دیار شدند. 2- در 17 سپتامبر 1982 و همگام با طرح بین المللی برای اخراج رزمندگان فلسطینی از لبنان و بازگرداندن آرامش به آن و برنامه ریزی برای اخراج اسرائیل از آن مناطق لبنانی که به صورت ظاهر برای سرکوب سازمان آزادیبخش فلسطین آنها را تحت اشغال خود قرار داده، گروه مارونیان با توطئه بین المللی و همکاری صهیونیسم، مخفیانه نتوانستند به «صبرا» و «شتیلا» پس از بیرون راندن رزمندگان فلسطینی از آنها، وارد شوند و هزاران مسلمان فلسطینی و لبنانی را قتل عام نموده و یا معلول سازند، که در این میان، بیماران، زنان و کودکان نیز نتوانستند جان سالم بدر برند. 3- از طریق قراردادهای امنیتی بسیاری که بین نیروهای متخاصم و زیر نظر نیروهای منطقهای بسته شد، ارتش دولتی به بهانه حفظ امنیت و بازگرداندن حیات طبیعی به کشور، وارد بیروت غربی و منطقه جنوب شد، ولی در هر بار بجای حل و فصل مشکلات لبنان، این ارتش گروهی به خانهها و مراکزی که احتمال میداد، مجاهدین مسلمان از آنجا به جنگ با اسرائیل در سال 1982 پرداختهاند، یورش برده و بسیاری از مجاهدین و مبارزین مسلمان را دستگیر مینمود. به علاوه به منازل مسکونی مستضعفین در مناطق «رمل عالی»، «وادی ابوجمیل»، «حیّ فرحات» و دیگر مناطق هجوم آورده و خانههای مستضعفین را بر ساکنین منهدم میکرد و همچنین برای ویران کردن مسجد «رسول اعظم (ص)» در راه فرودگاه بین المللی بیروت، تلاش فراوانی نمود و مسجد امام رضا (ع) را در منطقه «بئرالعبد» اشغال کرده و به روی علما و مجاهدینی که در آنجا به عنوان اعتراض به «قرارداد 17 مارس» که بین حکومت لبنان و صهیونیستها امضا شده بود، بست نشسته بودند، آتش گشود که در این حادثه و حادثههای مشابه هزاران کشته و زخمی از مسلمانان به جای گذاشت. لازم به تذکر است در آن اوقاتی که ارتش دولتی قدرت را در شهرها بدست میگرفت دهها انفجار رخ میداد که خود باعث قتل و جرح و معلول شدن هزاران بیگناه میشد و هنوز آثار کشتارها و جنایتهای فاجعهآمیز ارتش گروهی لبنان در خانهها و ساختمانهای «ضاحیه» و «بیروت غربی» مشهود است. آیا باز هم معقول و منطقی است که سر میز مذاکره با قاتلین و مجرمین و خائنین بنشینیم و شهرها و مناطق و اسلحههای خود را به آنان واگذار کنیم و امنیت خانوادهها و سلامت ناموسمان را به عهدۀ همین ارتش دولتی بگذاریم که کودکان و زنانمان را به کشتن داد و مستضعفین و محرومینمان را آواره ساخت؟ و آیا به ما اجازه داده میشود که خون شهدایمان را پایمال کنیم تا اینکه احترامی ظاهری و جائی برای خود در این دولت جائر بدست آوریم؟ پس با چه روئی با یتیمان و بیوهزنان و فرزندان شهدایمان که به ما عزّت و کرامت و شخصیّت بخشیدند و در روحیۀ ما امید و توان تزریق کردند، روبرو شویم؟ این مراجعۀ کوتاه به مهمترین حوادث و رویدادهائی که در ادامۀ برنامهها و طرحهای توخالی برای حل و فصل مشکل بزرگ لبنان، از سوی خائنان و قدرتهای شیطانی طرح ریزی میشود، شاید مایۀ عبرتی باشد برای آنان که همچنان تا امروز شعار مبارزه با اسرائیل و جلوگیری از نقشههای پلید آمریکائی اسرائیلی در منطقه سر میدهند؛ چرا که روا نیست مشکلات همچنان گذشته بررسی و حل و فصل شود و سیاستهای بین المللی و منطقهای نادیده گرفته شود؛ خصوصا ً پس از اینکه دولتها و رژیمهای استکباری، واقعیّت و حقیقت خود را در برابر دیدگان ملل جهان از دست دادند، چرا که مرتکب خیانتهای فضاحت بار شدند و اهداف توسعه طلبیشان که تا امروز ملتها را تحت نام استعمار و آبادی فریب میدادند برای همگان کشف شد. آیا باز هم وقت آن نرسیده است تمام آنهائی که میخواهند با جهان استکباری به مبارزه و مقابله برخیزند، گامهای استوارتر و بلندتری به پیش گذارند و از این حالت سستی و ضعفی که جهان استکباری را در بر گرفته، برای اجرای تعهّدها و شعارهایشان استفاده کنند. و همچنین از دست آوردهای بزرگی که انقلاب اسلامی ایران توانست پس از تغییر جریان پیکار و مبارزه در منطقه به نفع مسلمین و مستضعفین بدست آورد بهره ببرند. و نیز از تجربۀ مقاومت اسلامی و جهاد مسلمانان در «جبل عامل» و «بقاع غربی» که دشمن صهیونیستی را وادار به فرار و یا پناه آوردن به سنگرهای طبیعی و بشری گروههای مارونی ساخت، در راه خود استفاده کرده و به کار گیرند. حوادث اخیر غرب بیروت حوادث اخیری که در غرب بیروت رخ داد و همگام با ورود نیروهای سوری به لبنان شد و برخی از سربازان و افسرانشان جنایتهای فجیعی در حق مسلمانان مرتکب شدند چیزی جز همان طرح پیشبینی شده استعماری برای سرکوبی مسلمانان مبارز و تمام نیروهائی که در راه مبارزه با آمریکا و اسرائیل تلاش میکنند نمیباشد. دشمنان میخواهند سوریه را در همان گرداب آلودۀ لبنانی غرق کنند تا اینکه از این راه به شرایط و عواملی که برای سرکوبی تمام دست آوردهای مسلمانان پیریزی و تهیه شده است، دست یابند و تمام افرادی را که علیه دولتهای استکباری مبارزه میکنند و طرحهای ذلّت بارشان را نمیپذیرند، سرکوب و نابود سازند. و آنچه در نیروهای مسلمان دیده میشود از صبر و تحمّل نارسائیها و جنایتها و ظلمهائی که به آنان شده است، بهترین دلیل بر رشد والائی است که از آن برخوردارند چرا که دشمن اصلی را شناخته و برای مبارزۀ با آن برنامهریزی و تلاش میکنند و هرگز در جنگهای فتنه انگیز محلّی و مذهبی وارد نمیشوند هر چند از این جنایتکاران فریبگر و پیمانشکن ضربهها خورده و برخی از بهترین و متعهدترین فرزندان مبارز خود را از دست دادهاند. بنابراین، نیروهای مسلمان درک میکنند که هنوز شرایط حل مشکل لبنان فراهم نیامده تا آسوده خاطر کنارهگیری کنند و یا نسبت به طرحهای موجود خوشبین باشند. و مشکل لبنان همچنان یکی از مشکلات لاینحل منطقه باقی است تا آنگاه که دستهبندیهائی که هم اکنون در سطح بین المللی و اقلیمی راجع به مسئله به رسمیت شناختن دشمن صهیونیستی، اتمام پذیرد. و از این روی تمام حرکتها و تلاشهائی که این روزها در لبنان و منطقه انجام میپذیرد، فقط در این چارچوب شناخته میشود و بیگمان فشارهای بین المللی و عربی بسیار بزرگی وجود دارد و تحت عناوین زیادی قرار گرفته ولی از همه آنها بزرگتر، راستی در شعارها و صدق در ایدهها و نگهداری خون شهدائی است که به ما عزت و کرامت و زندگی بخشیدهاند.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 87 |