تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,066 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,015 |
نگاهی به سیره امام رضا (ع) | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1366، شماره 67، تیر 1366 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
نگاهی به سیره امام رضا (ع) «عن ابی عباد قال: کان جلوس الرضا (ع)فی السیف علی حصیر و فی الشتّاء علی مسح و لبسه الغلیظ من الثیاب حتّی اذا برز للناس تزیّن لهم». (عیون اخبار الرضا(ع)جلد 2 ص 178) ابوعباد گوید: امام رضا (ع)در تابستان بر روی حصیر مینشست و در زمستان بر روی پلاس، و جامه درشت و خشن میپوشید ولی هنگامی که در میان مردم ظاهر میشد خود را میآراست. «ابراهیم بن العباس یقول: ما رأیت الرضا (ع)سئل عن شیء قطّ الاعلمه ولا رأیت اعلم منه بما کان فی الزمان الی وقته و عصره و کان المأمون یمتحنه بالسؤال عن کل شیءٍ فیجیب فیه و کان کلامه کلّه و جوابُه تمثَله انتزاعات من القرآن...» (بحار- جلد 49- ص 90) ابراهیم بن عباس مشاهدات خود را درباره امام چنین نقل مینماید: هرگز ندیدم از امام رضا (ع) سؤالی شده باشد، جز اینکه امام جوابش را حاضر داشت و آگاهتر و داناتر از او به حوادث و مسائل روز تا آن زمان نیافتم. مأمون پیوسته با طرح سؤالات در زمینههای مختلف او را میآزمود و امام پاسخ میگفت، و تمام سخن و جواب و مثالهایش گرفته شده از قرآن بود. «عن الصّولی عن جدته... و کان (ع)اذا صلِّ الغداة- و کان یصلّیها فی اوّل وقت ثمّ یسجد فلا یرفع رأسه الی ان ترتقع الشمس ثمّ یقوم فیجلس للناس او یرکب.» (عیون- جلد – ص 179) صولی از جدّۀ خویش که مدتی مستخدم امام (ع)بوده است چنین نقل مینماید: امام همیشه نمازش را در اوّل وقت بجای میآورد، هنگامی که نماز صبح را میگذارد پس از نماز به سجده میرفت و تا بلند شدن آفتاب همچنان در سجده بود سپس بلند میشد و در مجلس برای رسیدگی به کار مردم مینشست و یا سوار شده و بدنبال کارهای خویش میرفت. رجاء بن ابی الضّحاک که بدستور مأمون مأمور احضار امام از مدینه به مرو بوده و در تمام این سفر دورودراز در کنار امام بوده است، پس از شرحی طولانی از عبادات و شیوه برخورد امام با مردم بین راه میگوید: «ماذا کان الثلث من اللیل قام من فراشه بالتسبیح و التحمید و التکبیر و التهلیل و الأستغفار فاستاک ثم توضّأ ثم قام الی صلاة اللیل... وکان یکثر باللیل فی فراشه من تلاوة القرآن فاذا مرّ بآیة فیها ذکر جنة اوناربکی و سأل الله الجنة و تعوّذ به من النّار». (عیون- جلد 2- ص 236) هنگامی که 1/3 از شب میگذشت حضرت از رختخواب بلند میشد و به حمد و تکبیر و تسبیح و لا اله الا الله گفتن و استغفار مشغول میشد، سپس مسواک نموده، وضو میگرفت و مشغول نماز شب میشد و شبها در رختخواب، بسیار به تلاوت قرآن میپرداخت و چون به آیهای که در آن یاد بهشت یا آتش شده مرور مینمود میگریست و از خداوند بهشت طلبیده و از آتش به او پناه میبرد. «عن ابراهیم بن العباس قال: ما رأیت ابا الحسن الرضا (ع)جفا احدا بکلامه قطّ و ما رأیت قطع علی احد کلامه حتی یفرغ منه و ما ردّ احدا عن حاجة یقدر علیها». (بحار- جلد 49- ص 91) ابراهیم عباس گوید: هرگز ندیدم حضرت ابوالحسن امام رضا (ع)با سخن خویش کسی را بیازارد و یا تا کلام کسی تمام نشده سخنش را قطع نماید و یا نیازمندی را با وجود قدرت بر تأمین نیازش، نومید سازد. «عن معمّربن خلّا دقال: کان ابوالحسن الرضا (ع)اذا اکل اتی بصفحة فتوضع قرب مائد فیعمد الی اطیب الطعام ممّا یؤتی به فیأخذ من کل شیء شیئا فیوضع فی تلک الصفحه ثمّ یأمر بها للمساکین». (المجالس- ص 329) معمّر بن خلاد درباره امام چنین تعریف مینماید: امام رضا (ع)بهنگام آماده شدن غذا، ظرفی نزدیک سفره میگذاشت، و از بهترین غذاها از هر کدام مقداری برمیداشت و در آن ظرف میریخت و سپس به خانه مستمندان میفرستاد. «عن رجل من اهل بلخ قال: کنت مع الرضا فی سفره الی خراسان فدعا یوماً بمائدة له فجمع علیها موالیه من السّودان و غیرهم فقلت: جعلت فداک لو عزلت لهؤلاء مائدة فقال: مه انّ الرّبّ تبارک و تعالی واحد و الأمّ واحدة و الأب واحد و الجزاء بالأ عمال». (کافی- جلد 4- ص 23) مردی از اهل بلخ که همراه امام در سفر خراسان بوده میگوید: روزی امام دستور غذا داد، سفره که گسترده شد، تمام مستخدمین سیاه پوست و سفید پوست را بر سر سفره نشانید. من به حضرت عرض کردم: فدایت گردم! برای اینها سفرهای جدا گسترده میشد امام فرمود: کافی است! پرودگار تبارک و تعالی یکی است و مادر همه و نیز پدرشان یکی میباشد و پاداش و کیفّر به اعمال خواهد بود.
«عن ابی عباد قال: کان جلوس الرضا (ع)فی السیف علی حصیر و فی الشتّاء علی مسح و لبسه الغلیظ من الثیاب حتّی اذا برز للناس تزیّن لهم». (عیون اخبار الرضا(ع)جلد 2 ص 178) ابوعباد گوید: امام رضا (ع)در تابستان بر روی حصیر مینشست و در زمستان بر روی پلاس، و جامه درشت و خشن میپوشید ولی هنگامی که در میان مردم ظاهر میشد خود را میآراست. «ابراهیم بن العباس یقول: ما رأیت الرضا (ع)سئل عن شیء قطّ الاعلمه ولا رأیت اعلم منه بما کان فی الزمان الی وقته و عصره و کان المأمون یمتحنه بالسؤال عن کل شیءٍ فیجیب فیه و کان کلامه کلّه و جوابُه تمثَله انتزاعات من القرآن...» (بحار- جلد 49- ص 90) ابراهیم بن عباس مشاهدات خود را درباره امام چنین نقل مینماید: هرگز ندیدم از امام رضا (ع) سؤالی شده باشد، جز اینکه امام جوابش را حاضر داشت و آگاهتر و داناتر از او به حوادث و مسائل روز تا آن زمان نیافتم. مأمون پیوسته با طرح سؤالات در زمینههای مختلف او را میآزمود و امام پاسخ میگفت، و تمام سخن و جواب و مثالهایش گرفته شده از قرآن بود. «عن الصّولی عن جدته... و کان (ع)اذا صلِّ الغداة- و کان یصلّیها فی اوّل وقت ثمّ یسجد فلا یرفع رأسه الی ان ترتقع الشمس ثمّ یقوم فیجلس للناس او یرکب.» (عیون- جلد – ص 179) صولی از جدّۀ خویش که مدتی مستخدم امام (ع)بوده است چنین نقل مینماید: امام همیشه نمازش را در اوّل وقت بجای میآورد، هنگامی که نماز صبح را میگذارد پس از نماز به سجده میرفت و تا بلند شدن آفتاب همچنان در سجده بود سپس بلند میشد و در مجلس برای رسیدگی به کار مردم مینشست و یا سوار شده و بدنبال کارهای خویش میرفت. رجاء بن ابی الضّحاک که بدستور مأمون مأمور احضار امام از مدینه به مرو بوده و در تمام این سفر دورودراز در کنار امام بوده است، پس از شرحی طولانی از عبادات و شیوه برخورد امام با مردم بین راه میگوید: «ماذا کان الثلث من اللیل قام من فراشه بالتسبیح و التحمید و التکبیر و التهلیل و الأستغفار فاستاک ثم توضّأ ثم قام الی صلاة اللیل... وکان یکثر باللیل فی فراشه من تلاوة القرآن فاذا مرّ بآیة فیها ذکر جنة اوناربکی و سأل الله الجنة و تعوّذ به من النّار». (عیون- جلد 2- ص 236) هنگامی که 1/3 از شب میگذشت حضرت از رختخواب بلند میشد و به حمد و تکبیر و تسبیح و لا اله الا الله گفتن و استغفار مشغول میشد، سپس مسواک نموده، وضو میگرفت و مشغول نماز شب میشد و شبها در رختخواب، بسیار به تلاوت قرآن میپرداخت و چون به آیهای که در آن یاد بهشت یا آتش شده مرور مینمود میگریست و از خداوند بهشت طلبیده و از آتش به او پناه میبرد. «عن ابراهیم بن العباس قال: ما رأیت ابا الحسن الرضا (ع)جفا احدا بکلامه قطّ و ما رأیت قطع علی احد کلامه حتی یفرغ منه و ما ردّ احدا عن حاجة یقدر علیها». (بحار- جلد 49- ص 91) ابراهیم عباس گوید: هرگز ندیدم حضرت ابوالحسن امام رضا (ع)با سخن خویش کسی را بیازارد و یا تا کلام کسی تمام نشده سخنش را قطع نماید و یا نیازمندی را با وجود قدرت بر تأمین نیازش، نومید سازد. «عن معمّربن خلّا دقال: کان ابوالحسن الرضا (ع)اذا اکل اتی بصفحة فتوضع قرب مائد فیعمد الی اطیب الطعام ممّا یؤتی به فیأخذ من کل شیء شیئا فیوضع فی تلک الصفحه ثمّ یأمر بها للمساکین». (المجالس- ص 329) معمّر بن خلاد درباره امام چنین تعریف مینماید: امام رضا (ع)بهنگام آماده شدن غذا، ظرفی نزدیک سفره میگذاشت، و از بهترین غذاها از هر کدام مقداری برمیداشت و در آن ظرف میریخت و سپس به خانه مستمندان میفرستاد. «عن رجل من اهل بلخ قال: کنت مع الرضا فی سفره الی خراسان فدعا یوماً بمائدة له فجمع علیها موالیه من السّودان و غیرهم فقلت: جعلت فداک لو عزلت لهؤلاء مائدة فقال: مه انّ الرّبّ تبارک و تعالی واحد و الأمّ واحدة و الأب واحد و الجزاء بالأ عمال». (کافی- جلد 4- ص 23) مردی از اهل بلخ که همراه امام در سفر خراسان بوده میگوید: روزی امام دستور غذا داد، سفره که گسترده شد، تمام مستخدمین سیاه پوست و سفید پوست را بر سر سفره نشانید. من به حضرت عرض کردم: فدایت گردم! برای اینها سفرهای جدا گسترده میشد امام فرمود: کافی است! پرودگار تبارک و تعالی یکی است و مادر همه و نیز پدرشان یکی میباشد و پاداش و کیفّر به اعمال خواهد بود.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 208 |