تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,790 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,974 |
همراه با امام بسوی حج پایگاه انقلاب جهانی اسلام | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1366، شماره 67، تیر 1366 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
همراه با امام بسوی: حج پایگاه انقلاب جهانی اسلام حجة الاسلام و المسلمین موسوی خوئینیها بسم الله الرحمن الرحیم وَأَذِن فیِ النَّاسِ بِالحَجِّ یَأتوکَ رِجَآلَا وَعَلَی کُلِّ ضَامِرٍ یَأتینَ مِن کُلِّ فَجٍّ عَمیِقٍ لَیشهَدُواْ مَنَفِع لَهُم... «به ابراهیم خلیل خطاب میشود که مردم را به حج بخوان تا برای شهود منافع خود از همه اقطار بیایند، این منافع، منافع جامعه است: منافع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی...». (پیام امام بمناسبت عید قربان- 12/6/62). «و از جمله وظائف در این اجتماع عظیم دعوت مردم و جوامع اسلامی به وحدت کلمه و دفع اختلافات بین طبقات مسلمین است...». (پیام امام به زائران بیت الله الحرام- 7/7/58). «حجّی که خدای تبارک و تعالی میخواهد و حجّی که اسلام از ما خواسته است آن است که وقتی میروید حج، مسلمین بلاد را بیدار و با هم متحد کنید». (از بیانات امام در دیدار با روحانیون کاروانها- 26/5/62). جامعیّت حج در میان عبادات اسلامی اگر جستجو کنیم شاید بتوانیم عبادتی را بیابیم که علّت تشریع آن تنها تنظیم رابطه فرد با آفریدگار جهان، رابطه عاشق با معشوق، و تنها نتیجهاش ثواب آخرت و بهشت و یا بالاتر لقاء حق باشد بدون کمترین تأثیری در جامعه و ابعاد مختلف آن، لیکن در میان همین عبادات نمیتوان انکار نمود که «حج» از بزرگترین عباداتی است که از جامعیّت کاملی برخوردار میباشد یعنی دنیا و آخرت، فرد و اجتماع، ظاهر و باطن، عرفان و سیاست، عشق و فناء فی الله، جهاد و ایثار همه و همه را یکجا در خود جا داده است نیز میتوان ادّعا کرد که در عین شمول و فراگیری نسبت به همه ابعاد زندگی یک ملت واحد نیرومند بعضی از ابعاد آن بر سایرین غلبه دارد. «فریضه حج در بین فرائض الهی از ویژگیهای خاصی برخوردار است و شاید جنبههای سیاسی و اجتماعی آن بر جنبههای دیگرش غلبه داشته باشد با آنکه جنبه عبادیش نیز ویژگی خاصی دارد... علماء اعلام و خطبای معظم مسلمانان را به جهات سیاسی و وظائف بسیار خطیرشان آگاه سازند». (پیام امام بمناسبت حج- 15/6/60). «بعد عبادی حج که از آغاز آن یعنی محرم شدن تا پایان مناسک سراسر عبادت است و باید با قصد قربت و اطاعت فرمان خدا باشد هر چند که بیشتر از هر جنبه دیگرش مورد توجه مسلمانان است و برای فراگیری مناسک آن و احکام هر جزءش سعی فراوان میشود و گاهی در انجام آن تا حد وسواس دقت بکار میرود لیکن این عبادت بزرگ از آنچنان محتوای عظیم عرفانی و روحانی برخوردار است که جز بندگان خاص آن معبود مطلق و عاشقان رازدار آن معشوق حقیقی دیگران از آنهمه اسرار و اشارات محروم و مهجورند و هر چند که هر مسلمانی که توفیق حضور در آن اماکن و مواقف مقدسه را پیدا میکند سعی در انجام مکرر طواف و سعی و نماز و عبادت در مسجد الحرام و یا حرم کعبه و مشاعر را محل قیام و شورش جبهه توحید و موحدین عالم در برابر جبهۀ شرک و کفر قرار دهیم. آیة الله العظمی منتظری امام در اهمیت بعد سیاسی حج و لزوم رعایت آن معتقدند که شرط قبول حج این است که همراه با ابعاد سیاسی آن برگزار شود و حج بدون این بعد قبول نمیشود بلکه صورتی بی معناست و حتی حج نیست زیرا اعمالی که بقصد انجام یک عبادت آورده میشود در صورتی مصداق آن عبادت است که آن اعمال آنچنان که خداوند خواسته است آورده شود نه آنچنان که شیطان میخواهد که شیطان نه تنها ترک یک عبادت را میخواهد بلکه گاهی عبادت بی محتوی را بیشتر میپسندد زیرا که هم نیروها هدر میرود و هم مقصود اسلام تحقق نمییابد و برگشتن گمراه از بیراهه به راه حق بسی مشکلتر است از طی طریق حق برای کسی که هنوز وارد راهی نشده است «جاهل متنسّک» که پیامبر فرمود پشت مرا شکست کسی است که عبادتی را انجام میدهد اما نمیداند که چه میکند و چگونه باید آن عبادت را انجام دهد که نه تنها ثوابی ندارد بلکه پشت نهضت و انقلاب و اسلام و رهبری آنرا میشکند، زیرا این عبادت بدون رعایت شرائط آن و فاقد روح و محتوی برای عبادت کننده جاهل بر اثر تکرار و عادت به تبلیغ شیاطین چنان میشود که عبادت کننده را کم کم از محور رهبری دور میسازد و بتدریج وارد در خطی و راهی مقابل خط رهبری میگردد و در مقاطع حساس و سرنوشت ساز حرکت و انقلاب، رودروی رهبر و انقلاب میایستد و وسوسههای شیطانی هم این مقابله را برای وی توجیه میکند بطوریکه هم خود مسلمان و پیرو رهبر میداند و هم مقابله و رودروئی با رهبری را جایز میشمارد: «انقصم ظهری رجلان: عالم متهتک و جاهل متنسّک». که تفسیر کافی برای این سخن دردآلود رهبری را مجال دیگر لازم است: «حج از مسائلی است که جنبه سیاسیاش بسیار بیشتر است از جنبههای عبادیاش... مسلمین باید در حج وقتی که میروند یک حج زنده یک حج کوبنده یک حجی که محکوم کننده این شوروی جنایتکار و آن آمریکای جنایتکار باشد انجام دهند یک همچو حجی مقبول است اگر ما حج برویم و مصالح مسلمین را در نظر نگیریم بلکه بر خلاف مصالح مسلمین هی روی جنایتها پرده بپوشیم نگذاریم مسلمین صحبت بکنند از جنایتهائی که بر مسلمین میگذرد و جنایتهائی که از حکومتها و از قدرتهای بزرگ بر مسملین میگذرد این حج نیست این یک صورت بی معناست». (از بیانات امام در دیدار با روحانیون کاروانها- 26/5/62). تاکید بر وحدت مسلمین امام که احیاء کننده حج و خصوصاً بعد سیاسی آن در این زمان است در میان همه مسائل مورد نیاز مسلمین بیش از هر چیز بر مسئله وحدت تکیه نموده و تحقّق این ضرورت حیاتی را از حج و از برگزار کنندگان آن در ایام حج انتظار دارند امام در اکثر قریب به اتفاق پیامها و سخنانشان که در رابطه با حج عنوان نمودهاند بر وحدت مسلمین و پرهیز از هر گونه تفرقه و ایجاد اختلاف تأکید فراوان نمودهاند: «و از جمله وظائف در این اجتماع عظیم دعوت مردم و جوامع اسلامی به وحدت کلمه و رفع اختلافات بین طبقات مسلمین است که خطبا و گویندگان و نویسندگان در این امر حیاتی اقدام نمایند و کوشش کنند در بوجود آوردن جبهه مستضعفین که با وحدت جبهه و وحدت کلمه و شعار «لااله الاّ الله» از تحت اسارت قدرتهای شیطانی اجانب و استعمارگران و استثمارگران بیرون آیند و با اخوت اسلامی برمشکلات غلبه پیدا کنند...». (پیام امام به زائرات بیت الله- 7/7/58). امام چون ایجاد وحدت و رفع اختلاف را از مهمترین اسرار تشریع حج میدانند لهذا معتقدند که غلبه بر این مشکل که ما در سایر مشکلاتی است که برای جهان اسلام پیدا شده است باید در حج تحقق پیدا کند: «مشکل مسلمین همین است که بینشان اختلاف انداختهاند و... این مشکلی است که در روز عید و در روز عرفه در پناه خانه خدا باید حل بشود سران قوم در مکه معظمه مجتمع شوند و امر خدای تبارک و تعالی را اطاعت کنند و در آنجا اجتماع کنند و مشکلات خودشان را با هم در میان بگذارند و بر آنها غلبه کنند...». (از بیانات امام در دیدار سفراء کشورهای اسلامی- 28/7/59). تعمق در تشریع مناسک حج و وجوب آن برای همه کسانیکه توانائی حضور در آن مشاهده معظمه را دارند و تعیین زمان واحد برای همه آنان و لزوم اطاعت مردم که بطور اجتماع آن مناسک را انجام میدهند: «افیضوا من حیث افاض الناس» همه بیان این حقیقت است که هدفی در این اجتماع و کنگره عظیم نهفته است که بدون تحقّق آن این اعمال کالبدی بیجان من دست برادری به تمام مسلمانان متعهد جهان میدهم و از آنان میخواهم که به شیعیان با چشم برداری عزیز نگاه کنند و با این عملشان همانند همیشه نقشههای شوم اجانب را خنثی کنند. امام خمینی 21/6/59 خواهد بود و آن وحدت و اتحاد است. حج افراد و آحاد مسملین را از بلاد مختلف و از نژادهای گوناگون با فرهنگها و زبانهای بیگانه از هم، مجتمع میسازد و لحظه به لحظه آن از مُحرِم شدن که آغاز دور ریختن تشخیصات فردی و قومی و محلی است تا طواف بر گرد یک محور تا «رومی» و هجوم و حمله به یک دشمن؛ همه تفسیر و بیان این حقیقت است که باید مسلمین متحد شوند بر یک هدف و مقصد واحد و اطاعت از یک فرمان و فرمانده و حمله بر یک دشمن که همان دشمن اصلی است و هر که و هر چه در جبهه دشمن اصلی است. در حج یک آهنگ وجود دارد و آن آهنگ وحدت و هماهنگی است: «رمز تمام گرفتاریهای کشورهای اسلامی اختلاف کلمه و عدم هماهنگی است که خداوند تعالی در یک جمله بیان فرموده است: و اعتصموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرّقوا... اعتصام به حبل الله بیان هماهنگی جمیع مسلمین است برای اسلام و به سوی اسلام و برای مصالح مسلمین و گریز از تفرقه و جدائی و گروه گرائی که اساس همه بدبختیها و عقب افتادگیهاست». (پیام اما به زائران بیت الله- 7/7/58). امام با نگاهی فقیهانه به ژرفای احکام و واجبات الهی و دقتی جامعه شناسانه در مناسک حج و جامعیّت این عبادت بزرگ اسلامی، غیر ممکن میداند که اسلام و شارع مقدّس آن برای مسلمین چنین اجتماعی را فراهم آورد و بهرهبرداری از آن اجتماع را برای تحقق مهمترین عامل اعتلاء مسلمین یعنی ایجاد وحدت و تفرقه زدائی منظور نکرده باشد در حالیکه اتحاد و وحدت عظیمترین نفعی است برای مسلمین که میتوانند در حج شاهد آن باشند! «... و این وحدت که اسلام شریف و قرآن کریم بر آن پافشاری کردهاند با دعوت و تبلیغ دامنهدار باید بوجود آید و مرکز این دعوت و تبلیغ مکه معظّمه در زمان اجتماع مسلمین برای فریضه حج است...». (پیام امام بمناسبت عید قربان- 12/6/62). در حدیث آمده است که «حجرالاسود» دست خداست در روی زمین که مسلمین بوسیله اسلام آن با خداوند بیعت میکنند و پیمان میبندند و امام این پیمان را چنین تفسیر میکنند: «... و با اتّکال به خدای بزرگ در این مواقف عظیمه پیمان اتّحاد و اتفاق در مقابل جنود شرک و شیطنت ببندید و از تفرّق و تنازع بپرهیزید «و لا تنازعوا افتفشلوا و تذهب ریحکم». (پیام امام بمناسبت روز عرفه- 30/8/58). گوئی که اساساً حج برای بهم پیوستن مسلمین و آموزش هماهنگی و هدف گیری واحد و حرکت و اطراق و باز هم کوچ کردن، حرکت و کوچ و روز، در شب، درنگ و ایستادن و اردو زدن در روز، در شب، آماده شدن، مسلّح شدن، حمله کردن و ایثار نمودن، امّا همه اینها در حال بهم پیوستن و حتی دعا و راز و نیاز در حال اجتماع و بهم پیوستن. «ای زائران خانه خدا در مواقف و مشاعر الهی به هم بپیوندید و از خداوند تعالی نصرت اسلام و مسلمین و مستضعفان جهان را بخواهیدن. (پیام اما بمناسبت روز عرفه- 30/8/58). امام خمینی که وحدت و کاربرد آن را از قرآن و سنت بعنوان یک فقیه و اسلام شناس استنباط کرده بود در مسیر مبارزاتش علیه ستم و طاغوتیان کاربرد عملی آن را نیز آزمود بطوریکه همیشه یکی از ارکان اصلی پیروزی را وحدت کلمه مّلت ایران میداند «رمز پیروزی مسلمین در صدر اسلام
وحدت کلمه و قوت ایمان بود...» عموم برادران و خواهران اسلامی باید توجه داشته باشند که یکی از مهمات فلسفه حج ایجاد تفاهم و تحکیم برادری بین مسلمین است. امام خمینی سلاح توصیه میکنند و هر جا که دردها و مصائب و بدبختیهای جهان اسلام را برمیشمارند برای چاره آنها به وحدت سفارش میکنند: «امروز چاره چیست و برای شکستن این بتها چه تکلیفی متوجه مسلمانان جهان و مستضعفان میباشد؟ یک چاره که اساس چاره هاست و ریشه این گرفتاریها را قطع میکند و فساد را از بن میسوزاند وحدت مسلمانان بلکه تمامی مستضعفان و دربند کشیده شدگان جهان است...». (پیام امام بمناسبت عید قربان- 12/6/62). امام خمینی آنقدر بر ضرورت وحدت در بین مسلمین و دولتهای آنان تأکید نموده و مینماید که اگر درباره هدف و انگیزه نهضتش بگوئیم که برای وحدت بین مسلمین و تفرقه زدائی قیام کرده است، سخنی به صواب گفتهایم. امام در مجموعه سخنان و پیامهایشان بیش از هر موضوعی بر مسئله وحدت تکیه کرده و توصیه نمودهاند و عوامل تفرقه را معرفی و افشاء ساختهاند و بهانههای اختلاف و تفرقه را که دشمنان از آنها برای جلوگیری از اتحاد مسلمین استفاده میکنند بیان کردهاند و تا آنجا که برای ما قابل جستجو بوده است امام بیش از دهها بار بر مسئله وحدت انگشت گذاشته و سفارش نمودهاند. «هان ای مسلمانان جهان و مستضعفان تحت سلطه ستمگران بپا خیزید و دست اتحاد به هم دهید و از اسلام و مقدرات خود دفاع کنید و از هیاهوی قدرتمندان نهراسید که این قرن بخواست خداوند قادر قرن غلبه مستضعفان بر مستکبران و حق بر باطل است». (پیام امام به زائران بیت الله- 15/6/60). نه تنها امام که در زمره دانشمندان برجسته و نامدار تاریخ اسلامند بلکه از صدر تاریخ اسلام تاکنون تمامی علماء بیدار به پیروی از پیامبر عظیم الشأن اسلام منادی وحدت و اتحاد بودهاند. «عقلاء و علماء اسلام از صدر اسلام تا کنون کوشش کردند تا اینکه مسلمین همه با هم مجتمع باشند و همه بر غیر مسلمین ید واحد باشند. در هر جا که مسلمی پیدا بشود باید با سایر مسلمین تفاهم کنند و این مطلبی است که خدای تبارک و تعالی در قرآن کریم سفارش کرده است و پیغمبر اکرم(ص) سفارش فرموده است و ائمه مسلمین علیهم السلام سفارش فرمودهاند و علماء بیدار اسلام دنبال این امر را گرفته و کوشش کردهاند به اینکه مسلمین را در تحت لوای اسلام به وحدت و یگانگی دعوت کنند مسلمین باید ید واحده بر ماسوایشان باشند... و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم...». (از بیانات امام در دیدار با گروهی از حجاج پاکستان- 16/8/59). چرا که همه علماء بیدار و دانشمندان دلسوز اسلام به روشنی به این حقیقت پی بردهاند که حکومتهای باطل در شرائط تفرقه مسلمین به وجود آمدهاند و تا زمانیکه این تفرقه بوده است این حکومتها نیز بودهاند و آنگاه که مسلمین متحد شدهاند حتی در بخش کوچکی از مناطق اسلامی در همان منطقه بساط این حکومتها برچیده شده است و امام به یک تجربه عملی و مثال عینی برای اثبات این حقیقت استدلال میکنند تا شاید موجب بیداری مسلمین شود: «آن چیزی که آنها میخواهند این است که مسلمین متفرق باشند و آنها بر مسلمین حکومت کنند... لیکن میبینند که اگر یک میلیارد مسلم با هم مجتمع بشود و آن معنائی که در سی و پنج میلیون جمعیّت ایران تحقق پیدا کرد و آنها ضربه زد- آنچنان ضربهای که تا آخر سر خودشان را نمیتوانند بلند کنند- اگر در یک میلیارد جمعیّت مسملین تحقق پیدا کند چه خواهد شد...» (از بیانات امام در دیدار با گروهی از حجاج پاکستان- 16/8/59). برای اینکه عوامل تفرقه انگیز از همین سخن که برای وحدت و دعوت به اتحاد است سوءِ استفاده نکنند و نگویند که مقصود از دعوت به وحدت برداشتن مرزها بین کشورهای اسلامی و ایجاد یک جمهوری در تمام کشورها است و تحمیل رهبری ایران بر سایر بلاد اسلامی است و این خود دخالت در امور داخلی سایر کشورهاست؛ برای جلوگیری از امثال این وسوسههای شیطانی امام تصریح میکنند: «و چنانچه مسلمین که جمعیّت بسیار کثیری هستند- شاید تعداد آنها بیش از یک میلیارد باشد- و خزائن بسیار دارند. با حفظ مرزهای خودشان با هم اتحاد پیدا کنند و قلبهایشان با هم متحد بشود احتیاج به هیچ کشوری ندارند و همه کشورها تقریباً به آنها محتاج هستند...» (از بیانات امام در دیدار با افسران نیروهای سه گانه ارتش پاکستان- 3/9/58). مکه مکرمه را با هماهنگی زائران سراسر جهان به کانون فریاد علیه ستمگران تبدیل کنید که یکی از اسرار حج است. امام خمینی و در همین کلام امام به وسوسه گرانی پاسخ میدهند که ممکن است بگویند اگر هدف اتحاد است و نه چیز دیگر امروز سازمانها و شوراها و کنفرانسهای بین رؤسای کشورهای اسلامی و یا سایر مسئولین این کشورها و یا کشورهای عربی این اتحاد وجود دارد پس از اینجهت مشکلی نیست همه با هم اجتماع میکنند و قطعنامه و بیانیه صادر مینمایند امام با اضافه نمودن این جمله که «قلبهایشان با هم متّحد بشود...» بی اساس بودن این مجامع را روشن میکنند زیرا که این اجتماعات نه برای رسیدن به یک هدف است و آن نجات کشورهای اسلامی بلکه در این اجتماعات هر یک دنبال هدفی جدای از اهداف دیگران میروند، بنام اسلام اجتماع میکند و در همان حال یکی با اسرائیل رابطه پنهانی دارد و دیگری با آمریکا علیه مسلمین وارد مذاکره و عقد قرارداد میشود و سوّمی هدفهای شوروی را تعقیب میکند یکی به جناحی از جناحهای داخل نظام آمریکا وابسته است و از منافع آن دفاع میکند و دیگری به جناح مقابل مرتبط است و مدافع منافع آن. عوامل تفرقه برای ایجاد وحدت و اتحاد بین مسلمین و برای اینکه حج این نقش وحدت آفرین خود را ایفاء نماید باید عوامل تفرقه و از هم پاشیدگی مسملین را شناخت تا بتوان در پرتو مبارزه با آن عوامل خصوصاً در ایّام حج و در پناه خانه خدا که سمبل وحدت است به مقصود یعنی اتحاد مسلمین رسید. امام دو عامل را معرّفی میکنند و بر یکی ازآن دو عامل سخت پافشاری دارند که آن را به مسلمین بشناسانند. یک: سران فاسد کشورهای اسلامی و دربارهاست. دو: که مهمترین نیز هست آخوندهای درباری و وعاظ السلاطین و به تعبیر دیگر یکی زور و دیگری تزویر و روشن است که عامل زور در لجنزار همان دو عامل زور و تزویر متولّد شده و امکان رشد مییابد. «مسلمانان جهان باید این تفرقه افکنها را بشناسند و توطئۀ پلید آنان را خنثی کنند». (پیام امام به زائران بیت الله- 21/6/59). دولتها و سران کشورهای اسلامی «یکی از بزرگترین و اساسیترین مشکلات عدم اتحاد بین مسلمین است که بعضی از به اصطلاح سران کشورهای اسلامی منشاء آن میباشند...». (پیام امام به زائران بیت الله- 15/6/60). «چرا باید دولتهای اسلامی اینطور از هم منفصل و جدا باشند؟!...». (از بیانات امام در دیدار با گروهی از حجاج پاکستان- 16/8/59). «... و در وقتی که مسلمانان بیشتر از هر زمان احتیاج به وحدت کلمه دارند سادات این نوکر خیانتکار آمریکا و دوست و برادر بگین و شاه مخلوع معدوم و صدام آن خادم سرسپرده آمریکا دست به تفرفه افکنی مسلمانان باید به خیانت این سرسپردگان آمریکا به اسلام و مسلمین توجه داشته باشند». (پیام امام به زائران بیت الله- 21/6/59). نقش قدرتهای استکباری در تفرقه مسلمین امام که دولتها از منشاء اختلاف و تفرقه معرفی میکنند، به این نکته مهم هم اشاره دارند که این دولتها چون نوکر اجانب و دشمنان اسلامند منشاء اختلافند زیرا دشمنان اسلام میدانند که قدرت مسلمین در اتحاد آنهاست و اگر مسلمین قدرتمند شوند استکبار و قدرتهای شیطانی در برابر قدر تاسلام و مسلمین ذلیل و خوار خواهند بود؛ از اینرو قدرت خود را در ضعف مسلمین دیدهاند و ضعف مسلمین هم در اختلاف و تفرقه آنان است و این فتنه را با دست نوکرانشان یعنی دولتهای دست نشانده و وابسته در کشورهای اسلامی بر پا ساختهاند: «... و این نقشه بعد از جنگ عمومی کشیده شد. قدرت اسلام را دیدند و دولتهای اسلامی را از هم جدا کردند و مسلمین را با هم مخالف کردند و دولتهای اسلامی با هم دشمن شدند». در مسئله حادی که بنام اسرائیل بصورت یک فتنه خطرناک برای جهان اسلام پیش آمده است وقتی دقت میکنیم میبینیم همه مسلمانان بحسب اعتقاد مخالف وجود اسرائیل و غضب فلسطین و مسجد اقضی قبله اوّل مسلمینند و برای نابود کردن اسرائیل هم امکانات و شرائط لازم را دارند و لیکن فلسطین نه تنها رو به آزادی نیست بلکه روز به روز درهای آزادی به روی آن یکی پس از دیگری بسته میشود چرا که عامل اصلی اشغال فلسطین همچنان بقوّت خود باقی است: «... این اختلافات سران کشورهای اسلامی است که مشکله فلسطین را بوجود آورده و نمیگذارد حل شود باید مراسم عظیم حج بصورت کانونی خروشان و دریائی موّاج و طوفان آفرین در برابر تمام توطئههای شرک آمیز و تفرقه گر درآید. آیة الله العظمی منتظری اگر هفتصد میلیون مسلمان با این کشورهای عریض و طویل رشد سیاسی داشتند و با هم متحد و متشکل شده در صف واحد قرار میگرفتند برای دولتهای بزرگ استعمار ممکن نبود که در ممالک آنها رخنه کنند تا چه رسد به مشتی یهود که از عمّال استعمارند». (پیام امام به زائران بیت الله- بهمن 1349). امام نه تنها مشکله فلسطین را معلول اختلاف سران کشورهای اسلامی میداند که این یکی از مصائب و فتنههای جهان اسلام است هر چند که مصیبت و درد بزرگی است بلکه همه بدبختی-ها را معلول همین اختلاف سران میداند: «... آیا میدانید که تمام بدبختیهای شما در تفرقه و اختلاف بین سران کشورهای شما و بالنتیجه بین خود شماست» آخوندهای درباری گفتیم که عامل اختلاف دو چیز است یکی زور و دیگری تزویر، و یا به تعبیر دیگر: عامل سیاسی و عامل فرهنگی. و اشاره کردیم که چرا نامی از عامل زور و یا عامل اقتصادی در کلام امام برده نشده است و گفتیم که چون عامل اقتصادی و یا«زر» در لجنزار و فضای آلوده مابین آن دو عامل زور و تزویر شکل میگیرد و رشد میکند برای آن نقش فرعی و تبعی معتقدیم برخلاف اندیشهای که اقتصاد را زیربنا و دارای نقش اصلی میداند و فرهنگ و سیاست را زائیده و روبنای عامل اقتصادی میشناسند ولیکن قبل از پرداختن به نقش عامل تزویر و یا عامل فرهنگی در ایجاد اختلاف و تفرقه و جلوگیری از پیدایش اتحاد باید اشاره کرد که عامل زور نیز چهره دیگری از عامل تزویر است و بعبارت دیگر آنروی سکّه است! انسان پیش از آنکه زور پذیر شود منطق پذیر است اگر بخواهند به انسانی زور را تحمیل کنند ابتدا باید در ذهن و فکر و اندیشه او زمینه و آمادگی پذیرش آنرا فراهم کنند که در غیر اینصورت در برابر زور مقابله و مقاومت خواهد کرد پس ابتدا انسان را تحمیق میکنند تا باطلی را بوی تحمیل کنند و شیطان نیز برای تحمیل باطل خود به «آدم» ابتدا با استدلال ذهن و فکر او را آماده کرد و بیجهت نیست که در کلام امام که خواهیم آورد لحن و آهنگ پرخاش نسبت به این عامل یعنی عنصر تزویر با لحن و آهنگ برخورد با عامل اوّل بسیار متفاوت است یعنی امام نیز اهمّیت را به این عامل دوم میدهند: «... گرچه مع الاسف بعضی از آخوندهای بسیار نافهم یا بسیار موذی در همین مقطع از زمان شروع کردند به نوشتن چیزهائی و پخش کردن رسالههائی... آن آخوند احمقی که در چنین مقطع از زمان به بعضی مقدّسات شیعه جسارت میکند در صدد این است که در مقابل او هم یک کسی پیدا بشود، آن هم یک چیزی بگوید و موجب بشود که در بین مسلمین در چنین مقطع از زمانی که دارد وحدت ایجاد میشود، اختلاف ایجاد بشود...» (از بیانات امام در دیدار با مسئولین کشور در عید قربان 15/6/63). خطر روحانی نمایان امام در ضمن معرفی این عامل خطرناک تفرقه انگیز به یک نکته مهم در ارتباط با شیوه عمل این عامل اشارها میکند و آن اینکه این «آخوندهای بسیار نافهم و یا بسیار موذی» در سر راه یک حرکت اسلامی-انقلابی قرار میگیرند و نسبت به مسائلی که عنصر انقلابی در حال حرکت به آنها وابستگی اعتقادی دارد مطالبی را مطرح میکنند که آن عنصر انقلابی ناخودآگاه و یا ناگزیر در مقام پاسخگوئی و عکس العمل برمیآید که اوّلین زیان این عکس العمل بازماندن از ادامه حرکت است و زیان دومش اصلی شدن مسائل فرعی است زیرا که عوامل تفرقه هرگز مسائل اصلی را مطرح نمیسازند چرا که در طرح مسائل اصلی به سرعت مشت آنان باز شده و شناخت میشوند ولیکن زیان مهمتر از دو زیان مورد اشاره، اختلاف و تفرقهای است که ایجاد میشود زیرا طبیعی است یک گروه در حال انقلاب و مبارزه علی رغم توافق و اتفاق بر سر اصول در مسائل فرعی اختلاف نظر داشته باشند ولیکن خطر آنگاه انقلاب را تهدید میکند که این نیروهای انقلابی بر سر این اختلاف در فروع اصول را قربانی کنند و بجای مبارزه با دشمن مشترک یعنی دشمن اصول مورد اتفاق به مبارزه و درگیری با یکدیگر برخیزند و آن «آخوندهای بسیار موذی» همین هدف را تعقیب میکنند: هدف شکستن وحدت مسلمین هدف خدمت به استعمار و خدمت به قدرتهای بزرگ. و همیشه رهبران بزرگ که در برابر همه دشمنان اسلام و انقلاب چون کوهها محکم و استوار بودهاند و همه طوفانها و زلزلهها و رعد و برقها را در مسیر انقلاب پشت سر گذاشتهاند در برابر این فتنه یعنی فتنه اختلاف و تفرقه خصوصاً از ناحیه روحانی نمایان بخود لرزیدهاند و برای انقلاب و ره آوردهای آن احساس خطر جدی کردهاند و برای مبارزه با آن با این بیان استمداد میکنند: «... واقعاً اسلام با این طرز فکرها، با این طرز عملها چه کند؟ اسلام با این آخوندهائی که خودشان را به صورت یک روحانی درآوردهاند و در بین مردم پخش هستند چه کند؟ این گرفتاری است که در چنین ای مسلمانان و ای مستضعفان عالم! دست به دست هم دهید و به خدای بزرگ رو آورید و به اسلام پناهنده شوید وعلیه مستکبران و متجاوزان به حقوق ملتها پرخاش کنید. امام خمینی موقعی که مسلمین دارند فکر میکنند او به عنوان اینکه من دیدم که بعضی از جوانها متمایل به این اجتماع شدند متمایل به ایران شدند تکلیف دیدم که بگویم اینها مشترکند، اینها مجوسند، اینها چطورند و به بعضی مقدسات جسارت کردند. این جز خدمت باستعمار است؟!، خدمت به قدرتهای بزرگ است و کار شکنی برای اسلام ومسلمین است؟! ما باید برای این مسائل فکر کنیم. مسلمانها باید برای این مسائل و این اشخاصی که اینطور در صدد شکستن وحدت مسلمینند فکر کنند». (از بیانات امام در دیدار با مسئولین کشور در عید قربان 15/6/63). امام در معرفی این چهره نفاق افکن یعنی آخوندهای بسیار موذی و روحانی نما، در مواردی به یک خصیصه اینان اشاره میکنند که شاید سرّ انحراف آنان همین خصیصه باشد و آن عبارت است از دنیاگرائی و وابستگی به دربارها و سلاطین یعنی سمبلهای زور و زر. روحانی آنگاه از مسیر اسلام و خدمت به مستعضفین منحرف میشود که در او انگیزهای رفاه طلبی پیدا شده و رشد مینماید، انگیزه دنیا زدگی و به رنگ اهل دنیا شدن و لباس زهد و تقوی را از تن به در کردن و به زیّ اشراف و دنیا پرستان و ارتباط و پیوند زدنگی و معاشرت با قشر متوسط و محروم جامعه را قطع کردن انحراف از همینجا شروع میشود انحراف به جهت توجیه زندگی و رفاه طلبی و تجمل پرستی خود، انحراف به جهت دفاع از منافع آن گروهی که خود را وابسته به آنان میبیند و رسول اکرم(ص) علماء و امانتداران انبیاء میدانند تا زمانی که داخل در دنیا نشدهاند: ما لم یدخلوا فی الدنیا قیل یا رسول الله و ما دخولهم فی الدنیا قال اتباع السلطان فاذا فعلوا ذلک فاحذروهم علی دینکم.» «... و هماهنگ خروشیدن بر دشمن مشترک که دشمن اسلام عزیز است و... و با تفرقه افکنی و نفاق پراکنی میخواهد این مانع ملموس را از سر راه خود بردارد و عمّال مزدور آنان که در رأس آنها آخوندهای حسود دنیاگرای درباریاند و در هر جا و هر وقت خصوصاً در ایام حج و مراسم الهی آن مأمور اجرای این مقاصد شوم میباشند.» (پیام امام بمناسبت حج- سال 1357). و اگر عمیقاً به مسئله نگاه کنیم خواهیم دید همانطور که اساس هدایت و سرچشمه اصلی آن انبیاء عظام و اوصیاء طاهرین آنان صلوات الله علیهم اجمعین و به پیروی و جانشینی از آنان علماء الهی هستند اساس ضلالت و منبع اصلی آن شیطان و علماء سوء و همین آخوندهای درباریاند همانطور که در قرب به ساحت قدس ربوبی پس از انبیاء و ائمه علیهم السلام علماء ربانی قرار دارند در قرب به شیطان و اتصاف به صفات شیطانی، آخوندهای فاسد نزدیکتر و شیطانیترند. «مسلمانان در مواقف و مراسم این عبادت،... لازم است با هوشیاری مراقب اعمال ضد اسلامی و قرآنی این عمّال خبیث و آخوندهای نفاق افکن باشند و آنان را که با نصیحت به اسلام و منافع مسلمین وقعی نخواهند گذاشت، از خود برانند که اینان از طاغوتیان شیطانتر و پستترند»... (پیام امام بمناسبت حج- سال 1375). امام در برخی موارد از این آخوندهای بسیار موذی که از طاغوتیان شیطانتر و پستترند با وف «وعّاظ السّلاطین» یاد میکنند که قابل تأمل است و بحق در خور عمل و شأن همان آخوندها هم هست زیرا آن روحانی نمائی که دعوت به اختلاف میکند، واعظی است که از طرف سلاطین جور سخن میگوید؛ او به نفع سلاطین مردم را موعظه میکند و پند و اندرز میدهد؛ او مردم را از قهر سلاطین میترساند و به لطف آنان وعده میدهد؛ او از طرف خدای عالم و شارع مقدس اسلام سخن نمیگوید و برای حفظ اسلام به مبارزه با سلاطین و اربابان آنان دعوت نمیکند و خود را قلعهای محکم برای حفظ حرمتهای اسلام نمیداند که اینها صفات آن دسته از علمائی است که رسول اکرم (ص) درباره آنان فرمود: «الفقهاء امناء الرسل ما لم یدخلوا فی الدنیا. قیل یا رسول الله: و ما دخولهم فی الدنیا؟ قال: أتباع السّلطان فاذا فعلوا ذلک فاحذروهم علی دینکم». و یا سید الشهدا حسین بن علی (ع)درباره آنان میفرماید: «مجاری الامور و الاحکام علی ایدی العلماءِ بالله الأمناءِ علی حلاله و حرامه...». و یا امام موسی بن جعفر (ع)میفرماید: «... لانَّ المؤمنین الفقهاء حصون
الاسلام کحصن سور المدینة لها»ۀ «آیا وعّاظ السّّلاطین... که از سلاطین جور سیاه رویترند... سرکوبی انقلاب اسلامی ایران را از مخالفت با آمریکا و اسرائیل لازمتر میشمارند؟!« (پیام امام به زائران بیت الله- 15/6/60). «آن ضروری که اسلام از این آخوندهای درباری میخورد بدتر از آن ضرری است که از آمریکا میخورد برای اینکه آمریکا این کار را نمیتواند بکند آمریکا اینها را وادار میکند». (از بیانات امام در دیدار با روحانیون کاروانها- 26/5/62). اسلام با نورانیتی که دارد اگر آنچنانکه هست تبلیغ شود وجدانهای پاک و انسانهای طالب حق و عدالت و خسته از بندگی اربابان زر و روز و تزویر میپذیرندت و اگر تبلیغ نشود همچنان زمینه تبلیغ بافی میماند چرا که هیچ چیز جایگزین آن نمیشود ولیکن اگر اسالم مُحرَّف تبلیغ گردید و ا فرادی بنام اسلام، غیر اسلام را تبلیغ کردند و ظلمت را بجای نور به ملّتها عرضه نمودند در حقیقت علیه اسلام تبلیغ کردهاند و اسلام را منزوی نمودهاند و پذیرفت اسلام حقیقی برای این ملتها بسیار مشکلتر است از آنکه اگر با چنین اسلام تحریف شدهای از آغاز آشنا نمیشدند. در اینجا لازم است به یک نکته توجه شود و آن اینکه هر چند در کلام امام از عامل دوم یعنی عامل تزویر که نقش مخرّب تفرقه افکنی را بر عهده دارد با نام آخوند درباری و وعّاظ السلاطین و... یاد شده است ولیکن این خیانت در انحصار این قشر نیست بلکه کلیه دانشمندان و فیلسوفان و جامعه شناسان و هنرمندان و نویسندگان و شاعران و سایر گروههای فرهنگی که وابسته به سلاطین و دربارها و کاخها و قدرتهای ضد مردمی هستند از همین گروه دوم یعنی عامل تزویر محسوب میشوند یعنی همه این دستجات به نوعی وعّاظ السّلاطینند که باید شناخته شوند و شناسانده شوند تا مردم فریب آنان را نخورند.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 69 |