
تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,408 |
تعداد مقالات | 34,617 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,341,218 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,871,536 |
انفاق و زکات | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1366، شماره 67، تیر 1366 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 04 اسفند 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
قمست دهم اخلاق و تربیت اسلامی انفاق و زکات حجة الاسلام محمدحسن رحیمیان یکی از مظاهر دنیا «مال» است که انسان آن را از راههای گوناگونی به مالکیت خود درآورده و برای تأمین نیاز، و اهداف خویش مورد استفاده قرار میدهد و اسلام که دینی است برای دنیا و آخرت و جسم و جان و احکام آن با توجه به ویژگیهای تکوینی انسان تشریع شده است، در مورد غرائز و نیازهای مادی انسان و از جمله امور اقتصادی و مالی او نیز دارای دستورات و احکامی است که ضمن سامان بخشیدن و تأمین نیازهای مادی فرد و جامعه، مجموعۀ این امور را در خدمت رشد و کمال معنوی انسان قرار میدهد. اسلام در مورد راههای به دست آوردن مال از دزدی، ربا، کم فروشی، غش در معامله، احتکار و خرید و فروش اعیان نجاسات، مسکرات، آلات قمار و هر وسیلهای که منحصراً در جهت حرام به کار گرفته میشود، اکتساب به سحر و هر عمل حرام دیگر و بسیاری از امور دیگر تحت عنوان «مکاسب محرمه» نهی و تمام آنها را تحریم فرموده است و در عین حال راههای صحیح کسب و درآمد را از قبیل بیع، مضاربه، مزارعه، مساقات و... و بالاخره گرفن اجرت و برابر هر کار مشروعی با شرائط و قیود مربوطه به طور مبسوط و گسترده بیان فرموده است که این مجموعه خود بخش مهمی از فقه اسلامی را تشکیل میدهد. البته ابعاد اخلاقی و نظام دقیقی که تضمین کنندۀ حقوق مردم و رعایت حق و عدل است و روابط صمیمانه و آکنده از اطمینان و آرامش خاطری که در پرتو این مقررات و عمل به آنها بین افراد جامعه پدید میآید، در جای خود باید بررسی و تحقیق شود. کسب حلال به طور کلی درباره کار و کسب مال و تأمین نیازهای زندگی از طریق حلال تأکید فراوانی شده که در اینجا به چند نمونه اشاره میشود: عن النّبی(ص): «العِبادَةُ سَبْعُونَ جُزْءً اَفْضَلُها طَلَبْ الْحَلالِ». عبادت دارای هفتاد جزء است که برترین آنها به دست آوردن مال حلال است. و از حضرت صادق (ع)چنین نقل شده: «الکادُّ عَلی عِیالِهِ کَالْمُجاهِدِ فی سَّبیلِ الله». (وسائل کتاب التجاره، باب 22). از رحمت خدا بدور است کسی که با زندگیاش را به دوش مردم بیفکند. و از امام صادق (ع)منقول است که فرمود: «لَیْسَ مِنّا مَنْ تَرَکَ دُنیاهُ لِآخِرَتِهِ وَلا آخِرتَهُ لِدُنیاهُ». از ما نیست کسی که دنیایش را برای آخرت و آخرتش را به خاطر دنیا واگذارد. خطرات مال اسلام در عین حال که آنهمه بر کار و کوشش برای کسب مال حلال ترغیب و تأکید فرموده است، از دل بستن به مال و فریفته شدن به آن نبی فرموده و آن را در کنار برخی از عوامل دنیوی دیگر، وسیلهای برای آزمایش انسان دانسته و در صورت بازی خوردن از آن و غفلت از خدا آن را عامل انحطاط، سقوط و خسران معرفی فرموده است: «یا اَیُّها الدَّین آمَنُوا لا تُلْهکُمْ اَمْوالُکُمْ وَ لا اَوْلادُکُمْعَن ذِکرِ الله وَ مَن یَفْعَلْ ذلِکَ فَأولِئکَهُمُ الخاسِرُونَ». (منافقون/9). ای کسانی که ایمان آوردهاید مبادا که «اموالتان» و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل کنند. آنان که چنین کنند همانا زیانکارانند. «وَ اعْلَمُوا انَما اَمْوالُکُمْ وَ اَوْادُکُمْ فِتْنَةٌ وَاِنَّ الله عِنْدَهُ اَجْرٌ عَظیمٌ». (انفال/28) و بدانید که «مالهایتان» و فرزندانتان فقط آزمایشی است و نزد خدا است پاداشی بزرگ. «... وَ مَا الْحَیوةٌ الدُْنیا اِلاَّ متاعُ الغروُر، لَتُبلَوُنَّ فی اَمْوالِکُمْ وَاَنفُسِکُمْ...» (آل عمران- آخر آیه 185 و اول آیه 186) ... و زندگی این دنیا جز مایه فریب نیست. بیگمان در اموال و جانهایتان مورد ابتلا قرار میگیرید. معلوم است که مال در زمره مظاهر دنیا به طور غریزی مورد تعلق خاطر انسان قرار دارد و قرآن مطلب را چنین بیان فرموده است: «زیّن لِلنَّاس حُبُّ الشَّهواتِ مِنَ النَّساءِ والبَنینَ وَالقَناطِر المُقنطرَةِ مِنَ الذَّهَب والفِضَّةُ وَ الخَیْلِ المُسَوَّمَةِ وَالاَنْعامِ وَالْحَرثِ ذلِکَ مَتاعُ الحَیوةِ الدُّنیا والله عِندَهُ حُسْنُ المآبن. (آل عمران- آیه 14) برای مردم دوست داشتن شهوتها از: زنان، فرزندان و بستههای فراهم شده از طلا و نقره و اسبان داغدار و رمه و کشت، آرایش یافته است این متاع زندگی دنیا است. و نزد خداست سرانجام نیک. دل بستن به مال منشأ هلاکت گرچه وجود این غرائز در انسان بخاطر بقاء نسل و زندگی مادی انسان ضروری است ولی اگر خارج از کنترل و بیرون از مرز اعتدال و ضرورت، از آنها استفاده شود موجب هلاکت انسان میشوند و به فرموده امام صادق علیه السلام. «مَثَلُ الدُّنیا کَمَثَلِ ماءِ البَحْرِ کُلَّما شَرِبُ مِنْهُ الْعَطْشانُ ازداد عَطَشَّا حَتّی یَقتُلَهُ.» مثل دنیا، مثَل آب دریا است که هر چه انسان تشنه از آن بیاشامد عطش او افزون شود تا او را هلاک نماید. پس: به این نکته مهم باید توجه داشت که این امور از جمله مال هرگز نباید عنان اختیار را از کف انسان بربایند و بصورت مانع و حجابی تاریک، راه تکامل و تعالی معنوی انسان را مسدود و قلب انسان را از تابش نور ایمان و محبت به خدا محروم سازند و بهمین جهت در آیه دیگر ضمن برشمردن نمودارهای مهم این نوع وابستگیهای طبیعی، هشدار میدهد که مبادا انسان با قرار دادن آنها در عرض محبت به خدا، دلبستگی به آنها بر محبت به خدا غلبه نماید: «قُلَ اِنَّ کانَ آباؤُکُم وَاَبْناؤُکُمْ وَاِخْوانُکُمْ وَ اَزْواجُکُمْ وَ عَشیرَتُکُمْ وَ اَموالٌ افْتَرفْتُمُوها و تِجارَةٌ تَخْشَوْنَ کَسادَها وَ مَساکِنُ تَرْضَوئها اَحَبَّ الَیْکُمْ مِنَ الله وَرَسُولِهِ وَ جِهادٍ فی سَبیلهِ فَتَربَّصُوا حتّی یِاتی اللهُ بِامْرِهِ وَاللهُ لایَهْدی الْقَومَ الْفاسِقِینَ». (توبه- آیه 24) بگو: اگر پدرانتان، فرزندانتان، برادرانتان و همسرانتان و خویشاونتان و اموالی که به دست آوردهاید و تجارتی که از کساد آن هراس دارید و مسکنهائی که دل به آن خوش کردهاید نزد شما از خدا و پیامبر خدا و جهاد در راه خدا محبوبتر است، پس منتظر باشید تا خدا امر خویش را بیاورد که خدا فاسقان را هدایت نفرماید. علاقه و دل بستن به مال دنیا و حرص بر ثروت اندوزی و تکاثر، انسان را از یاد خدا غافل ساخته و چنین انسانی آنگاه که خود را در ثروت انبوه مستغرق دید،علی رغم فقر و نیازی که در ذات و هستی او وجود دارد، چنان دچار تخیّل و فریفتگی میشود که احساس بینیازی و استغناء به او دست داده و در پی آن سر از طغیان و سرکشی درمیآورد. «اِنَّ الانسانَ لَیَطْغی اَنْ رَآهُ اسْتَغْنی» (علق- آیت 6 و 7) آنگاه که انسان خویش را بینیاز دید، طغیان میکند. و از پیغمبر اکرم(ص) نقل شده که فرمود: «اِطَّلْعَتُ عَلَی الجَنَّةُ فَرِأیْتُ اَکْثَرَاَهْلِها الفُقَراء وَ اطّلَعْتُ عَلَِ النّارِفَرَأَیتُ اَکْثَرَ اَهْلِها اْلأَغْنیاأ». بر بهشت نگریستم، اکثر اهل آن را فقرا یافتم و بر جهنّم نگریستم، اکثر اهل آن را اغنیا یافتم!! بخل یکی از نتایج حب مال و دلبستگی آن، صفت رذیله بخل است که خود زمینه ساز پستی و بدبختی انسان و دوری بیشتر او از خدا و بندگان خدا میشود که آیات و روایات در مذمت آن بیشمار است: «وَ لایَحْسَبَنبَ الدَّینَ یَبْخلُونَ بِما آتاهُمُ اللهُ مِن فَضلِهِ هُوَ خَیراً لَهُمْ بَلْ هَُوَ شَرٌّ سَیُطِّوَّقُونَ ما بَخِلُوا بِهِ یَوْمَ القِیمَةِ». (آل عمران- 180). و آنان که نسبت به آنچه خداوند از کرم خویش به آنها داده، بخل میورزند گمان نکنند این کار برای ایشان مایه خیر است بلکه بخل برای ایشان مایه شرّ است. روز قیامت آنچه را به آن بخل کردهاند طوق گردنشان میشود. «ها اَنْتُمْ هؤلاءِ تَدْعَوْنَ لِتُنْفِقُوا فی سَبیلِ الله فَمِنْکُمْ مَنْ یَبْخَلُ وَ مَنْ یَبْخَلُ فَاِنبما یَبْخَلُ عَنْ نَفْسِهِ وَاللهُ الغَنیُّ وَ انْتُمْ الْفُقَراءُ...». (محمّد- 38) اینک شما اشخاص برای آن که در راه خدا انفاق کنید، دعوت میشوید، پس بعضی از شما بخل میورزند و هر که بخل ورزد فقط در باره خویش بخل میورزد که خدا بینیاز است و شما نیازمندان. و از پیغمبر گرامی(ص) نقل شده که فرمود: «الشُّحُّ وَالأیْمانُ لایَجتَمِعانُ فی قَلبٍ واحِدٍ». بخل و ایمان در یک قلب جمع نمیشوند. اسلام برای پیشگیری از فرو غلتیدن انسان در دنیا و مظاهر آن و دل باختن در برابر مال و منال و پیآمدهای مهلک آن از قبیل حرص، طمع و بخل که موجبات ذلّت نفس و غفلت ناز خدا و سرانجام خسران ابدی انسان را فراهم میکنند، بهترین شیوهها را ارائه داده و گذشته از محدودیتها و حدوود و قیودی که برای کانالهای درآمد و کسب مال مقرر کرده بر صفات پسندیده و فضائل برجستهای مانند زهد، ورع، سخاوت و قناعت تأکید و ترغیب فراوان و نتایج و پادشهای بیاندازهای برای آنان بیان کرده است، که نمونهای از آنها در اینجا ذکر میشود: زهد در معنی زهد از حضرت امیرالمؤمنین (ع)چنین نقل شده: «الزُّهدُ کُلُّها بَیْنَ کَلِمَتَین مِنَ القُرآنِ، قال اللهُ سبحانَه: لِکَیْلا تَأسَوْا عَلی ما فاَتَکُمْ وَلا تَفْرحُوا بِما آتاکُمْ». (نهج البلاغه- کلمات قصار) زهد به معنی کامل در دو کلمه از قرآن بیان شده است. خداوند سبحان میفرماید: تا برای آنچه از دست شما رفته است اندوهناک نشوید و برای آنچه که بدست شما آمده خوشحال و غره نگردید. و امام صادق (ع)درباره اهمیت زهد فرموده است: «... اَلا اِنَّهُ حَرامٌ عَلَیْکُم اَن تَجِدُوا طَعمَ الایمانِ حَتّی تَزَهَّدُوا فی الدُّنیا». آگاه باشید که از چشیدن طعم ایمان محروم هستید تا آنگاه که از زهد نسبت به دنیا برخوردار شوید. و در مورد سخاوت که از آثار زهد و نموداری از ایمان است، از پیغمبر اکرم چنین نقل شده است: «السَّخاءُ منَ الایْمانِ وَالایمانُ فی الجَنَّةِ». سخاوت از ایمان است و ایمان در بهشت. و نیز از آن حضرت نقل شده است که فرمود: «اِنَّ السَّخِیَّ قَریبٌ مِنَ اللهِ، قریبٌ مِنَ النّاسِ، قَریبٌ مِنَ الجَّنَّةِ، بَعیدٌ مِنَ النَّارِ». همانا سخاوتمند به خدا نزدیک است. به مردم نزدیک است، به بهشت نزدیک است و از آتش (دوزخ) دور است. قناعت و میانه روی همچنین بر قناعت و میانه روی در هزینههای زندگی و ساده زیستی تأکید فراوان شده است که این امور به نوبه خود موجب عزت نفس و عدم دلبستگی و وابستگی بیش از حد به دنیا و مال دنیا بوده و زمینه حرص، طمع و امثال آنها را منتفی میسازد و در همان حال از اسراف و تبذیر به شدّت نهی شده است که ترک این دو نیز در تأمین منظور فوق نقش به سزائی دارند: «عَزَّ مَنْ قَنَعَ وَ ذَلَّ مَنْ طَمَعَ». عزت به قناعت است و ذلت به طمع. از پیغمبراکرم(ص) در مورد میانه روی در زندگی و نهی از تبذیر چنین نقل شده است: «مَن اقْتَصَدَ اَغْناهُ اللهُ وَ مَنْ بَذَّرَ اَفْقَرَهُ اللهُ». کسی که میانه روی- در هزینه زندگی- پیشه کند خداوند بینیازش فرماید و کسی که تبذیر کند خداوند فقیرش نماید. و از امیرالمؤمنین (ع)نقل شده که: «القَصْدُ مَثْراةٌ و السَّرفُ مَثْواةٌ» (وافی ج 5/295) میانه روی- در زندگی- موجب ثروت و اسراف، موجب هلاکت است. و از امام باقر (ع)چنین نقل شده: «مَن قَنَعَ بِما رَزَقُه الله فَهُو مِن اَغْنَِ النّاسِ». (الکافی ج2/139 باب القناعه) اسراف و تبذیر اسراف و تبذیر که یکی از عوامل عمده در افراط و حرص در ثروت اندوزی است و منشأ بسیاری از نابسامانیها، نابرابریها و مشکلات اقتصادی بشریت است به عنوان گناه کبیره مورد نهی قرار گرفته و آیات و روایات فراوانی در این باره وارد و ضمن آنها ابعاد و احکام و نتایج زیانبار آن را بیان داشته است. «... و ان المسرفین هم اصحاب النار». (غافر 43) ... و همانا اسرافکاران خودشان اهل دوزخند. «... و اهلکنا المسرفین». (انبیا/9) ... و مسرفین را هلاک کردیم. «کُلوا و اشربوا و لا تسرفوا انه لا یحب المسرفین». (اعراف/ 31) ... بخورید و بنوشید و اسراف نکنید که خداوند اسرافکاران را دوست ندارد. «... و لا تَبذَّر تبذیراً ان المبذّرین کانوا اخوان الشّیاطین و کان الشیطان لربه کفوراً». (اسراء آخرآیه 26 و آیه 27) و هرگز تبذیر را روا مدار که مبذران و اسرافکاران برادران شیطانند و شیطان سخت کفران نعمت پروردگار خود کند. و به طور کلی از مصرف مال در جهت لغو، گناه و هر نوع فساد و تباهی چه برای صاحب مال یا دیگران نهی شده است. ادامه دارد
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 212 |