تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,811 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,978 |
معاد | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1366، شماره 68، مرداد 1366 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
معاد قسمت نهم آیه الله حسین نوری نخستین منزل 1ــ مرگ یک امر حتمی است. 2ــ صحنه عوض می شود و پرده ها برکنار می رود. برای شناخت کامل «معاد» طرح مباحث متعددی لازم است زیرا این سفر طولانی و بسیار با اهمیتی که سیر به سوی خداوند و حرکت به طرف صحنه ای است که خدای «احکم الحاکمین» در آن جا حاکم خواهد بود و عزیمت به سوی مقصدی است که جهان ابدی و جاوید است دارای منازل و مراحل متعددی است که باید آنها، منزل به منزل بلکه در صورت امکان گام به گام مورد بحث و بررسی قرار بگیرد تا شناخت بهتر حاصل گردد.
نخستین منزل نخستین منزل «معاد» مرگ است مرگ در حقیقت دروازه ای است که با عبور از آن انسان وارد عالم دیگر می گردد که «عالم برزخ» ــ یعنی: عالمی که فاصله میان مرگ و روز قیامت است ــ نامیده می شود و یا پلی است که دنیا را به آخرت متصل می گرداند. باید توجه داشت که بر اساس دلائل عقلی و نقلی که قسمتی از آنها را در ضمن اقامه برهان برای اثبات معاد ذکر کردیم «مرگ» به معنای از کار افتادن حسّ و حرکت بدن انسان یا از بین رفتن زندگی انسان نیست بلکه «مرگ» تحوّل و تطوّر است «مرگ» غروب از یک نشأه و طلوع در نشأء دیگر است «مرگ» از دست دادن یک حالت و به دست آوردن حالت دیگر است و بر اساس همین تفسیر است که دیدگاه الهیین و مادیین فرق می کند و تفاوت جهان بینی الهی با جهان بینی مادی روشن می گردد. و این که ما همیشه به حقانیت مرگ شهادت می دهیم و عبارت «اَشْهَدُ اَنَّ الْمَوْتَ حَقّ» را یکی از شعارهای معارف اعتقادی خود قلمداد می کنیم بر پایه همین تفسیر است و این مطلب یکی از پایه های مهم مباحث معاد است. در رابطه با مساله مرگ بر اساس آیات قرآنی و احادیث بسیاری که از اهل بیت سلام الله علیهم وارد گردیده است مطالب بسیاری وجود دارد که لازم است با توفیق خداوند متعال آنها را مورد توجه قرار بدهیم:
1ــ مرگ یک امر حتمی است یکی از مطالبی که در رابطه با مرگ باید به آن توجه کنیم این است که مرگ برای انسان ها یک امر حتمی و مسلم است که با قلم تقدیر خداوندی بر همگان نوشته شده است. قرآن کریم می فرماید: «نَحْنُ قَدَّرْنا بَیْنَکُمْ الْمَوت وَ ما نَحْنُ بَمَسْبُوقینَ»[1] یعنی ما مرگ را میان شما مقدر ساخته ایم و هیچ کس بر قدرت ما غلبه نخواهد کرد. حضرت امیرمومنان (ع) می فرماید: «فَلَوْ اَنَّ اَحَداً یَجِدُ اِلَی الْبَقاءِ سُلّماً اَو اِلی دَفْع الْمَوتِ سَبیلاً لَکانَ ذلک سُلَیْکانَ بنَ داوُدَ الذَّی سُخِرَ لَهُ مُلْکُ الجنَ وَ الْأنْس مَعَ النُّبُوَّةِ وَ عَظیمِ الزُّلْفَةَ فَلَمَّا اسْتَوْفی طُعْمَته وَ اسْتَکْمَل مُدَّتَهُ رَمَتْهُ قِسیُّ الْفَناءِ بِنَبال الْمَوتِ».[2] اگر کسی در دنیا نردبانی برای باقی ماندن یا راهی برای جلوگیری از مرگ پیدا می کرد آن کس شایسته بود که حضرت سلیمان (ع) فرزد حضرت داود (ع) باشد زیرا سلطنت جن و انس برای او فراهم گردیده بود به علاوه دارای مقام پیغمبری و موقعیت عظیم بود ولی همین قدر که روزی مقدر خود را در دنیا به پایان رساند و مدت زندگی خود را به سر برد کمان فنا و نیستی (از این جهان) با تبر مرگ او را از پای در آورد و به زندگی این جهانش پایان بخشید». البته این مرگ نیز بر حسب تقدیر خداوندی مقدمه قیامت و جزای اعمال است. در قرآن مجید در 3 مورد این عبارت ذکر شده است: «کُلَّ نَفْسٍ ذائقَةُ الْمَوْتِ» هر فردی از انسان بالأخره طعم مرگ را خواهد چشید. ولی در هر مورد پس از ذکر آن، عبارتی که مرگ را با معاد مرتبط می ــ سازد را ذکر نموده است. در سوره آل عمران فرمود: « کُلَّ نَفْسٍ ذائقَةُ الْمَوْتِ وَ اِنَّما تُوَفّونَ اُجُورَکُمْ یَوْمَ الْقیمَة»[3]. یعنی هر فردی از انسان طعم مرگ را خواهد چشید و شما انسان ها مزدهای اعمال خود را در روز قیامت باز خواهید یافت. در سوره انبیاء ابتداءاً فرموده است: «وَ ما جَعَلنا لِبَشَرٍ مِنْ قَبْلِکَ الْخُلْدَ اَفَاِنْ مِتَّ فَهُمُ الْخالِدونَََ». یعنی: برای هیچ بشری پیش از تو (ای پیغمبر) زندگی جاوید در دنیا قرار نداده ایم آیا اگر تو بمیری اینها بعد از تو همیشه زنده خواهند بود و زندگی جاوید خواهند یافت؟ از آن پس فرمود: « کُلَّ نَفْسٍ ذائقَةُ الْمَوْتِ وَ تَبْلُؤَکُمْ بِالشَرِّ وَ الْخَیْرِ فِتْنَة وَ اِلَیْنا تُزْجَعُونَ».[4] یعنی هر فردی چشنده مرگ است و شما را به وسیله پیش آمدها رنج ها و مصیبت ها و نعمت ها و وظائف و تکالیفی که در برابر آنها دارید امتحان می کنیم و پس از آن به سوی ما باز می گردید. علامه طباطبائی رضوان الله علیه در این مورد در تفسیر المیزان می گوید: این عبارت اشاره است به اینکه مرگ برای هر انسان زنده حتمی است زیرا زندگی هر انسان براساس این آیه زندگی امتحانی است و روشن است که امتحان و آزمایش همواره مقدمه است و چیزی که جنبه مقدمی دارد هرگز همیشگی نمی تواند باشد و امتحان مقدمه است برای نتیجه ای که در نظر گرفته شده است و نتیجه این امتحان بازگشت به سوی خدا و باز یافتن و به دست آوردن جزای اعمال است.[5] در سوره عنکبوت نیز می فرماید: « کُلَّ نَفْسٍ ذائقَةُ الْمَوْتِ ثُمَّ اِلَیْنا تُزْجَعُونَ»[6]، یعنی: «هر انسانی طعم مرگ را خواهید چشید و همه شما به سوی ما باز می گردید».
2ــ صحنه عوض می شود و پرده ها بر کنار می رود به محض اینکه مرگ انسان تحقق یافت و او از این دروازه عبور کرد و گام در جهان دیگر نهاد و چشم بر صحنه آن جهان گشود بسیاری از رسوم و جریان هائی که در دنیا تحقق داشت از بین می رود: در این دنیا انسان ها در زندگی خود معمولا با دو نوع از موجودات ارتباط بیشتر دارند. 1ــ اشیاء اشیائی از قبیل اموال: زینت ها و زخارف این جهان مقام ها و منصب ها که انسان به وسیله آنها به اهداف خود نائل می گردد و از آن ها استفاده می کند. 2ــ اشخاص اشخاصی از قبیل زن و فرزند و خویشاوند و رفیق و مصاحب و رئیس و فرمانبردار و زیردست که انسان به وسیله ارتباط با آنها زندگی می کند و به زندگی خود رنگ و رونق می بخشد. اما به مجرد این که می میرد ارتباط او با این دو نوع از موجودات قطع می شود و به جهانی گام می گذارد که این رابطه ها در آن جا وجود ندارد. قرآن کریم این موضوع را با این عبارت بیان فرموده است: «لَقَدْ جِئْتُمونا فُرادی کَما خشلَقْناکُم اَوّشلَ مَرّشةٍ وَ تَرَکْتُمْ ما خَوَّلْناکُمْ ظُهُرِکُمْ وَ ما نَری مَعَکُمْ شُفَعائکُمْ وَ الذَّینَ زَغَمْتُمْ اِنَّهُمْ فیکُمْ شُرَماءُ لَقدْ تَقَطَّعَ بیْنَکُمْ وَ ضَلَّ عَنْکُمْ ما کُنْتُمْ تَزُعَمُونَ».[7] یعنی شما تنها و جدا از همه چیز همان طور که شما را در آغاز آفریدیم به سوی ما آمدید و آن چه را که در دنیا به شما داده بودیم همه را پشت سر گذاشتید و آن شفیعانی که در زندگی خود آنان را شریک خویش می پنداشتید را همراه شما نمی بینیم و میان شما و آنها ارتباط قطع شده است و آن چه را که گمان می کردید به شما کمک خواهند کرد از دستتان خارج گردیده است. که در این آیه مبارکه عترت «و ترکتم ما خوّلناکم» اشاره به نوع اوّل «و ما نری معکم شفعائکم» اشاره به نوع دوم از موجوداتی است که ذکر گردید. حضرت امیر مؤمنان (ع) فرمودند: مال و فرزند و عمل انسان در آخرین روز از زندگی دنیا و نخستین روز از زندگی آخرت او، در برابر دیدگانش مجسم می گردد. انسان در این حال نخست روی به مال خود می آورد و به آن می گوید قسم به خداوند که من نسبت به تو حرص فراوانی داشتم، تو امروز نسبت به من چه کاری را انجام می دهی؟ مال در پاسخ می گوید: «کفن خود را از من بردار» از آن پس روی به فرزندان خود می کند و به آنان می گوید من شما را بسیار دوست می داشتم و از شما حمایت می کردم و پشتیبان شما بودم. شما امروز نسبت به من چه کاری را انجام می دهید؟ آنها در جواب می گویند: تو را تا لب گور همراهی می کنیم و به خاکت می سپاریم. از آن پس روی به عمل خود می آورد و می گوید سوگند به خدا که من برای تو اهمیت زیادی قائل نبودم و تو بر من گارن و سنگین بودی و در عین حال امروز چه نقشی را ایفا می کنی؟ عمل انسان در پاسخ می گوید: من در خانه قبر همراه تو هستم و هم چنین تا روز محشر با تو همراهم تا مرا با تو به پیشگاه پروردگار عرضه بدارند».[8] توانگری نه به مالست نزد اهل کمال که مال تا لب گور است و بعد از آن کمال از طرف دیگر پس از مرگ پرده ها بالا می رود و درک و فهم و هوش انسان افزایش می یابد و بسیاری از حقایق را که در زندگی از دیده و درک او پنهان بود می بیند و این عبارت که از حضرت رسول اکرم (ص) نقل گردیده است که فرموده اند: «النّاسُ نِیامٌ فَاِذا ماتُوا اِنتَبَهُوا» یعنی: مردم تا در این دنیا زنده هستند در خواب به سر می برند و هنگامی که می میرند بیدار می شوند بر همین مطلب دلالت دارد. در جنگ بدر عده ای از مشاهیر قریش که از دشمنان سرسخت پیغمبر اسلام (ص) بودند و همواره نقشه هائی را برای جلوگیری از پیشرفت اسلام طرح می کردند و برای تضعیف اسلام و خاموش نمودن چراغ هدایت توطئه ها می چیدند جمع شدند و با ساز و برگ و تجهیزات به طرف مدینه آمده و این جنگ را علیه پیغمبر عزیز اسلام (ص) و مسلمانان تشکیل دادند و سرانجام در این جنگ مغلوب گردیدند و تعداد 70 نفر از آنها مانند «ابوجهل» و «عتبه» و «شیبه» به دست جهادگران بزرگ اسلام کشته شدند به دستور پیغمبر اکرم (ص) اجساد آنها را در میان چاهی ریختند پیغمبر (ص) از آن پس به کنار چاه آمده آنها را صدا کرد و با آنها این چنین سخن گفت: شما با پیغمبر خدا همسایه بودید ولی در عین حال او را مورد اذیت و آزار قرار دادید تا اینکه وی را از شهر مکه اخراج کردید و بعد از آن اجتماع کرده علیه او این جنگ را به راه انداختید اکنون من وعده خداوند را درباره خود درست یافتم آیا شما هم وعده خدا را درست یافتید؟ (خداوند به من وعده نصرت و غلبه بر شما را داده بود) در این حال تعدادی از همراهان پیغمبر (ص) گفتند یا رسول الله اینها مرده اند و تو چگونه با مردگان سخن می گوئی حضرتش در پاسخ فرمودند « انّهم اسمع منکم» آن ها بهتر از شما می شنوند[9] و بالاخره این مطلب که پس از تحقق مرگ فهم و درک انسان قدرت بیشتری پیدا می کند و در شعاع دید و درک انسانها وسعت بیشتری پدید می آید مطلبی است که از احادیث بسیاری به دست می آید. ادامه دارد
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 88 |