تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,045 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,991 |
پیام مهم امام منشور انقلات اسلامی | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1366، شماره 69، شهریور 1366 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
پیام مهم امام منشور انقلات اسلامی «فریاد برائت ما، فریاد برائت همه مردمانی است که دیگر تحمل تفرعن آمریکا و حضور سلطه طلبانه آن را از دست داده اند و نمی خواهند صدای خشم و نفرتشان برای ابد در گلوهایشان خاموش و افسرده بماند و اراده کردهاند که آزاد زندگی کنند و....» «من، خون و جان ناقابل خویش را برای ادا و احیای حق و فریضه دفاع از مسلمانان آماده نموده ام و در انتظار فوز عظیم شهادتم و قدرتها و تابرقدرتها و نوکران آنان مطمئن باشند که اگر خمینی یکه و تنها بماند به راه خود که راه مبارزه با کفر و ظلم شرک و بت پرستی است ادامه می دهد و به یاری خدا در کنار بسیجیان جهان اسلام این پابرهنه های مغضوب دیکتاتورها، خواب راحت را از دیدگان جهانخواران و سرسپردگان که به ستم و ظلم خویشتن اصرار می نمایند سلب خواهد کرد.» «بهر حال اصرار ما در ادامه نبرد تا رفتن صدام و حزب کثیف عراق و رسیدن بشرائط بر حق و عادلانه دیگرمان یک تکلیف شرعی و واجب الهی است که از آن هرگز تخطی نمی کنیم.» «من به تمام جهان با قاطعیت اعلام می کنم که اگر جهان خواران بخواهند در مقابل دین ما بایستند ما در مقابل همه دنیای آنها خواهیم ایستاد و تا نابودی تمام آنان از پای نخواهیم نشست یا همه آزاد می شویم و یا به آزادی بزرگتری که شهادت است می رسیم.» «روحانیت عزیز باید افتخار تاریخی و بیش از هزار ساله پناهگاهی محرومان را برای خود حفظ کنند و به سایر مسئولین و مردم توصیه نمایند که نباید گرایش و توجه بی شائبه محرومین را به انقلاب و حمایت بیدریغ آنان را از اسلام فراموش و بدون جواب بگذاریم.» «مصلحت زجر کشیده ها و جبهه رفته ها و شهید واسیر و مجروح داده ها و در یک کلام مصلحت پابرهنه ها و گودنشین ها و مستضعفین بر مصلحت قاعدین در منازل و مناسک و متمکنین و مرفهین گریزان از جبهه و جهاد و تقوا و نظام اسلامی باید مقدم باشد.» امام خمینی
مقدمه یکی از ویژگیهای حضرت امام مدظله که برای بیگانگان از مکتب وحی و فرهنگ اسلام قابل تصور نیست این است که در سخن گفتن و نوشتن معظم له هیچکس کمترین نقشی را نداشته و این شخص امام است که علیرغم بیش از هشتاد و چند سال سن و مشاغل خطیر رهبری و مرجعیت مثلاً در مورد حج سالهای متمادی است که مفصل ترین و پر محتوی ترین پیامهای سرنوشت ساز را برشته تحریر کشیده اند. پیامهائی که عصاره یک عمر تقوی، تزکیه نفس، اجتهاد و ذوب شدن در معارف اسلام و قرآن و تبحر در فقه و منابع وحی الهی است. اکنون خداوند متعال حجت را بوسیله روح و آیت خود بر ما تمام کرده و اهداف رهائی بخش و جهان شمول اسلامی را- که هرگز در دائره تنگ ملی گرائیها و مرزبندیهای موهوم اقلیمی و نژادی نمی گنجد- و راههای وصول و تحقق آنها را روشن و مشخص فرموده است: امام از یک سو بر ساختن یک جامعه الگوی اسلامی در داخل جمهوری اسلامی اهتمام اکید دارند و از سوی دیگر در پیامهای حج تأکید بر تحقق بخشیدن به فلسفه حج این کنگره عظیم الهی که از «ناس» یعنی مردم- نه نمایندگان قلابی و احزاب کذائی!- تشکیل می یابد، بهترین و نزدیکترین راه را برای صدور و گسترش انقلاب جهانی اسلام و قیام «ناس» علیه کفر و الحاد جهانی برگزیده است و دشمن نیز با تمام توان همچنان کوشیده است تا با انواع توطئهها از جمله جنگ تحمیلی و تحریف محتوای حج و بالاخره به خاک و خون کشیدن حجاج بیت الله مانع از پیروزی اسلام در این دو جبهه مهم شود. پس یکبار شنیدن یا خواندن رهنمودها و پیامهای امام و بویژه پیام حج و از آن گذشتن گناهی است نابخشودنی و باید تا آنجا آنرا بگوش جان بشنویم و با چشم بصیرت بخوانیم که جزء جزء آن بر صفحه دلمان نقشی پایدار یافته و همچون قانونی اساسی زیربنای اندیشه و برنامه ریزیهای گسترده عملی و راهگشای حرکت ما شود. پیام امام نه پیام امسال است و نه فقط برای حجاج که منشور زندگی بخش است برای تاریخ و برای تمام مسلمانان و مستضعفان دردمند جهان و هشدار در حالی که امام و امت عاشق پیشه اش هفت شهر عشق را گشته و جان بر کف برای تحقق اسلام در صحنه گیتی می خروشند، مبادا ما بجای خدمتگزاری خالصانه در این راه همچنان در خم کوچه پس کوچه ها و بن بست های تنگ و تاریک خود محوری ها و خط بازیها و منازعات و عدم توجه به بار سنگین مسئولیتمان، نه خود را که همه چیز را به بازی گرفته و با کردارمان چهره اسلام و انقلاب را مکدر کنیم خدایا! ما بعد از پیام روحبخش بنده شایسته ات دیگر سخنی برای گفتن نداریم جز دعا به درگاهت که ما را به درک و عمل به این پیام و سایر سخنان او که همه سرچشمه گرفته از وحی تو است موفق فرمائی ان شاء الله. پاسدار اسلام
بسم الله الرحمن الرحیم و من یخرج من بیته ماجراً الی الله و رسوله، ثم یدرکه الموت فقد وقع اجره علی الله. الحمدلله علی آلائه و الصلوة و السلام علی انبیائه سیما خاتمهم و افضلهم و علی اولیائه و خاصة عباده سیما خاتمهم وقائمهم ارواح العالمین لمقدمه الفداء. قلمها و زبانها و گفتارها و نوشتارها عاجز است از شکر نعمتهای بی پایانی که نصیب عالمیان شده و می شود. خالقی که با جلوه سراسر نورانی خود عوالم غیب و شهادت و سرو علن را به نعمت وجود آراسته و ببرکت برگزیدگانش به ما رسانده که «الله نورالسموات و الارض» و با ظهور جمیلش، پرده از جمالش برافکنده که «هوالاول و الاخر و الظاهر و الباطن» و به کتب مقدس آسمانیش که از حضرت غیب بر انبیائش از «صفی الله» تا «خلیل الله» و از «خلیل الله» تا «حبیب الله»(ص) نازل فرموده، راه وصول به کمالات و فنای در کمال مطلق را تعلیم فرموده و سلوک الی الله را گوشزد کرده چون کریمه «و من یخرج من بیته مهاجرا الی الله» و طریق برخورد با مؤمنین و دوستان خود و ملحدین و مستکبرین و دشمنان خویش را آموخته «محمد رسول الله و الذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم» و هزاران شکر که ما را از امت خاتم النبیین محمد مصطفی(ص) قرار داد، افضل و اشرف موجودات و از پیروان قرآن مجید، اعظم و اشرف کتب مقدسه و صورت کتبیه حضرت غیب مستجمع جمیع کمالات بصورت وحدت جمعیه و ضمانت حفظ و صیانت آنرا از دستبرد شیاطین انس و جن فرموده «انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون» قرآنی که نه یک حرف بر آن افزوده شده و نه یک حرف کاست. کتاب کریمی که ما را از برخورد انبیاء معظم الهی با مستکبرین جهان و جهانخواران در طول تاریخ آگاه نموده و از طریقه حضرت خاتم الرسل (ص) با مشرکان و زورگویان و کفار و در رأس آنان منافقان مطلع کرده و این برخورد، جاویدان و برای هر عصری است. در این کتاب جاوید می بینیم که فرموده «قل ان کان آبائکم و ابنائکم و اخوانکم و ازواجکم و عشیرتکم و اموال اقترفتموها و تجارة تخشون کسادها و مساکن ترضونها احب الیکم من الله و رسوله و جهاد فی سبیله فتربصوا حتی یاتی الله بامره و الله لا یهدی القوم الفاسقین». خطاب به مصلحت اندیشان و سازشکاران و منافقان برای شهادت جوانان و از دست رفتن مالها و جانها و خسارتهای دیگر وارد شده و جالب آنکه بعد از حب خدای تعالی و رسول اکرم(ص)، در بین تمام احکام الهی، جهاد فی سبیل الله را ذکر فرموده و تنبه داده که جهاد فی سبیل الله در رأس تمام احکام است که آن حافظ اصول است و تذکر داده که در صورت قعود از جهاد، منتظر عواقب آن باشید. از ذلت و اسارت و بر باد رفتن ارزشهای اسلامی و انسانی و نیز از همان چیزها که خوف آنرا داشتند، از قتل عام صغیر وکبیر و اسارت ازواج و عشیره و بدیهی است که همه اینها پی آمد ترک جهاد خصوصاً جاد دفاعی است که ما اکنون گرفتار آن هستیم و اشاره به این امر است آیه کریمه «فلیحذر الذین یخالفون عن امره ان تصبیهم فتنة او یصیبهم عذاب الیم» کدام فتنه و بلیه بالاتر از آنچه دشمنان اسلام خصوصاً در این زمان برای برچیدن اساس اسلام و برپاکردن حکومتهائی مثل ستمشاهی و برگرداندن مستشاران غارتگر و بربادرفتن حرث و نسل ملت که بر سر کشور و ملت ایران آن آید که بر سر کشور عراق و ملت مظلوم آن در این چند سال آمد.
انقلاب استوارتر می شود و حمد و شکر بی پایان بر عنایات حق جل و علا که در آستانه عزیمت حجاج محترم ایرانی بسوی معبد عشق و مرقد معشوق و هجرت بسوی خدای تعالی و رسول معظمش (ص) ندای اسلام بر اقصی بلاد جهان طنین افکند و بیرق معنوی اسلام در اقطار عالم به اهتزاز درآمده و چشم های جهانیان بسوی کشور ولی الله اعظم اوراحنا لمقدمه الفداء دوخته شده و برغم بدخواهان و منحرفان که کوس رسوائیشان بر سربازارها زده شده و برخلاف خوابهای خرگوشی آنان که وعده سقوط جمهوری اسلامی را در سه ماه یا یکسال بخود و اربابان خود میدادند امروز پس از سالها کشور عزیز اسلامی ایران از همیشه پایدارتر و ملت عظیم آن سرافرازتر و قوای مسلحه آن پرقدرت تر و جوانان و سالمندان آن مصمم تر و حوزه های مقدس علمیه آن در سایه مراجع معظم و علماء اعلام کثر الله امثالهم پرشورتر و پیوند حوزه ها و دانشگاهها استوارتر و قوای سه گانه آن فعال تر و جهاد سیاسی فرهنگی و نظامی آن رو به رشدتر، و دشمنان آن که در حقیقت دشمنان اسلام و استقلال کشور هستند ضعیفتر و زبون تر و کاخهای مستکبران لرزانتر و رسوائی کاخ سیاه برملاتر و پریشان گوئی و دلهره کاخ نشینان افزون تر و سردرگمی رسانه های گروهی جهان که انعکاس سردرگمی کاخ نشینان است واضح تر گردیده است. لازم است در این جوی که پیش آمده است، مسلمین و مستضعفان جهان، آگاهانه از آن استفاده کرده و جمیع فرق مسلمین و مستضعفان دست در دست هم داده و خودشان را از قید اسارت ابرقدرتها خارج نمایند. اینک تذکراتی را عرض میکنم: 1- اعلان برائت از مشرکان که از ارکان توحیدی و واجبات سیاسی حج است باید در ایام حج بصورت تظاهرات و راهپیمائی، با صلابت و شکوه هرچه بیشتر و بهتر برگزار شود و حجاج محترم ایرانی و غیر ایرانی با هماهنگی کامل با مسئولین حج و نماینده اینجانب جناب حجت الاسلام آقای کروبی درکلیه مراسم شرکت نمایند و فریاد کوبنده برائت از مشرکان و ملحدان استکبار جهانی و در رأس آنان آمریکای جنایتکار را در کنار خانه توحدی طنین اندازند و از ابراز بغض و کینه خود نسبت به دشمنان خدا و خلق غافل نشوند. مگر تحقق دیانت جز اعلام محبت و وفاداری نسبت به حق و اظهار خشم و برائت نسبت به باطل است؟ حاشا که خلوص عشق موحدین جز به ظهور کامل نفرت از مشرکین و منافقین میسر شود و کدام خانهای سزاوارتر از کعبه و خانه امن و طهارت و ناس که در آن به هر چه تجاوز و ستم و استثمار و بردگی و یا دون صفتی و نامردمی است عملاً و قولاً پشت شود و در تجدید میثاق «الست بربکم» بت آلهه ها و اربابان متفرقون شکسته شود و خاطره مهم ترین و بزرگترین حرکت سیاسی پیامبر در «و اذان من الله و رسوله الی الناس یوم الحج الاکبر» زنده بماند و تکرار شود. چرا که سنت پیامبر و اعلام برائت، کهنه شدنی نیست و نه تنها اعلان برائت به ایام و مراسم حج منحصر نمیشود که باید مسلمانان، فضای سراسر عالم را از محبت و عشق نسبت به ذات حق و نفرت و بغض عملی نسبت به دشمنان خدا لبریز کنند و به وسوسه خناسان و شبهات تردید آفرینان ومتحجرین و منحرفین گوش فرا ندهند و لحظه ای از این آهنگ مقدس توحیدی و جهان شمولی اسلام غفلت نکنند که مسلماً جهان خواران و دشمنان ملتها بعد از این آرام نخواهند داشت و به حیله ها و تزویرها و چهره های گوناگون متمسک میشوند و روحانی نماها آخوندهای درباری و اجیرشدگان سلاطین و ملی گراها و منافقین به فلسفه ها و تفسیرها و برداشتهای غلط و منحرف روی می آورند و برای خلع سلاح مسلمانان و ضربه زدن به صلابت و ابهت و اقتدار امت محمد(ص) به هر کاری دست میزنند. و چه بسا جاهلان متنسک بگویند که قداست خانه حق و کعبه معظمه را به شعار و تظاهرات و راهپیمائی و اعلان برائت نباید شکست و حج جای عبادت و ذکر است، نه میدان صف آرائی و رزم و نیز چه بسا عالمان متهتک القاء کنند که مبارزه و برائت و جنگ و ستیز کار دنیا داران و دنیا طلبان بوده است و ورود در مسائل سیاسی آنهم در ایام حج، دون شأن روحانیون و علما میباشد که خود این القائات نیز از سیاست مخفی و تحریکات جهان خواران بشمار میرود که مسلمانان باید با همه امکانات و وسایل لازم به مقابل جدی و دفاع از ارزشهای الهی و منافع مسلمین برخیزند و صفوف مبارزه و دفاع مقدس خویش را محکم و مستحکم نمایند و به این بی خبران و دل مردگان و پیروان شیاطین بیش از این مجال حمله را بصفوف عقیده و عزت مسلمانان ندهند. و از همه جا و همه سرزمینها و خصوصاً از کعبه حق بجنود خدا متصل شود و زائران عزیز از بهترین و مقدسترین سرزمنیهای عشق و شعور و جهاد به کعبه بالاترین رهسپار شوند. و هم چون سید و سالار شهیدان حضرت ابی عبدالله الحسین(ع) از احرام حج به احرام حرب و از طواف کعبه و حرم به طواف صاحب بیت و از توضؤ زمزم به غسل شهادت و خون رو آورند و به امیت شکست ناپذیر و بنیانی مرصوص مبدل گردند که نه ابرقدرت شرق یارای مقابله آنان را داشته باشد و نه غرب، که مسلماً روح و پیام حج چیز دیگری غیر از این نخواهد بود که مسلمانان هم دستورالعمل جهاد با نفس را بگیرند و هم برنامه مبارزه با کفر و شرک را. به هر حال اعلان برائت در حج تجدید میثاق مبارزه و تمرین تشکل مجاهدان برای ادامه نبرد با کفر و شرک و بت پرستی هاست و به شعار هم خلاصه نمیشود که سرآغاز علنی ساختن منشور مبارزه و سازماندهی جنود خدا در برابر جنود ابلیس و ابلیس صفتان است و از اصور اولیه توحید بشمار میرود و اگر مسلمانان در خانه ناس و خانه خدا از دشمنان خدا اظهار برائت نکنند پس در کجا میتوانند اظهار نمایند؟ و اگر حرم و کعبه و مسجد و محراب سنگر و پشتیبان سربازان خدا و مدافعان حرم و حرمت انبیا نیست پس مامن و پناهگاه آنان در کجاست؟. خلاصه، اعلان برائت مرحله اول مبارزه وادامه آن مراحل دیگر وظیفه ماست و در هر عصر و زمانی جلوهها و شیوهها و برنامه های مناسب خود را میطلبد و باید دید که در عصری همانند امروز که سران کفر و شرک همه موجودیت توحید را به خطر انداخته اند و تمامی مظاهر ملی، فرهنگی، دینی و سیاسی ملتها را بازیچه هوسها و شهوتها نموده اند چه باید کرد؟ آیا باید در خانه ها نشست و با تحلیلهای غلط و اهانت به مقام و منزلت انسانها و القاء روحیه ناتوانی و عجز در مسلمانان عملا شیطان و شیطان زادگان را تحمل کرد و جامعه را از وصول به خلوص که غایت کمال و نهایت آمال است منع کرد. و تصور نمود که مبارزه انبیاء با بت و بت پرستی ها منحصر به سنگ و چوبهای بی جان بوده است و نعوذبالله پیامبرانی همچون ابراهیم در شکستن بتها پیشقدم و اما در مصاف با ستمگران صحنه مبارزه را ترک کرده اند و حال آنکه تمام بت شکنیها و مبارزات و جنگهای حضرت ابراهیم با نمرودیان و ماه و خورشید و ستاره پرستان مقدمه یک هجرت بزرگ و همه آن هجرتها بزرگ و همه آن هجرتها و تحمل سختیها و سکونت در وادی غیر ذی ذرع و ساختن بیت و فدیه اسمعیل مقدمه بعثت و رسالتی استکه در آن، ختم پیام آوران سخن اولین و آخرین بانیان و مؤسسان کعبه را تکرار میکند و رسالت ابدی خود را با کلام ابدی «اننی بریء مما تشرکون» ابلاغ مینماید که اگر غیر از این تحلیل و تفسیری ارائه دهیم اصلاً در زمان معاصر، بت و بت پرستی وجود ندارد و راستی کدام انسان عاقلی است که بت پرستی جدید و مدرن را در شکلها و افسونها و ترفندهای ویژه خود نشناخته باشد و از سلطه ای که بتخانه هایی چون کاخ سیاه بر ممالک اسلامی و خون و ناموس مسلمین و جهان سوم پیدا کرده اند خبر نداشته باشد.
فریاد برائت پابرهنه ها و محرومین جهان امروز فریاد برائت ما از مشرکان و کافران فریاد از ستمگران و فریاد امتی است که جانشان از تجاوزات شرق و غرب و در رأس آنان آمریکا و اذناب آن به لب رسیده است و خانه و وطن و سرمایه اش به غارت رفته است. فریاد برائت ما، فریاد ملت مظلوم و ستم کشیده افغانستان است و من متأسفم که شوروی به تذکر و هشدار من در مورد افغانستان عمل ننمود و به این کشور اسلامی حمله کرد. بارها گفته ام واکنون نیز تذکر میدهم که ملت افغانستان را به حال خود رها کنید مردم افغانستان سرنوشت خودشان را تعیین نموده و استقلال واقعی خود را تضمین میکنند و به ولایت کرملین یا قیومیت آمریکا احتیاجی ندارند و مسلماً بعد از خروج نظامیان بیگانه از کشورشان به سلطه دیگری گردن نمی نهند و پای آمریکا را اگر قصد دخالت و تجاوز در کشورشان کرده باشد می شکنند. و نیز فریاد برائت ما فریاد مردم مسلمان افریقاست، فریاد برادران و خواهران دینی ما که بجرم سیاه بودن، تازیانه ستم سیه روزان بی فرهنگ نژادپرست را میخورند، فریاد برائت ما فریاد برائت مردم لبنان و فلسطین و همه ملتها و کشورهای دیگری است که ابرقدرتهای شرق و غرب خصوصاً آمریکا و اسرائیل بآنان چشم طمع دوخته اند و سرمایه آنان را بغارت برده اند و نوکران و سرسپردگان خود را بآنان تحمیل نموده اند و از فوصال هزاران کیلومتر راه به سرزمینهای آنان چنگ انداخته اند و مرزهای آبی و خاکی کشورشان را اشغال کرده اند. فریاد برائت ما فریاد برائت همه مردمانی استکه دیگر تحمل تفرعن آمریکا و حضور سلطه طلبانه آن را از دست داده اند و نمیخواهند صدای خشم و نفرتشان برای ابد در گلوهایشان خاموش و افسرده بماند و اراده کرده اند که آزاد زندگی کنند و آزاد بمیرند و فریادگر نسلها باشند. فریاد برائت ما فریاد دفاع از مکتب و حیثیات و نوامیس،فریاد دفاع از منابع و ثروتها و سرمایهها، فریاد دردمندانه ملتهائی است که خنجر کفر و نفاق قلب آنان را دریده است، فریاد برائت ما، فریاد فقر و تهی دستی گرسنگان و محرومان و پابرهنه هائی است که حاصل عرق جبین و زحمات شبانه روزی آنان را زراندوزان و دزدان بین المللی به یغما برده اند و حریصانه از خون دل ملتهای فقیر و کشاروزان و کارگران و زحمت کشان باسم سرمایه داری و سوسیالیزم و کمونیزم مکیده و شریان حیات اقتصاد جهان را بخود پیوند داده اند و مردم جهان را از رسیدن به کمترین حقوق حقه خود محرم نموده اند. فریاد برائت ما فریاد امتی است که همه کفر و استکبار بمرگ او در کمین نشسته اند و همه تیرها و کمانها و نیزه ها بطرف قرآن و عترت عظیم نشانه رفته اند هیهات که امت محمد(ص) و سیراب شدگان کوثر عاشورا و منتظران وراثت صالحان بمرگ ذلت بار و به اسارت غرب و شرق تن در دهند و هیهات که خمینی در برابر تجاوز دیوسیرتان و مشرکان و کافران بحریم قرآن کریم و عترت رسول خدا و امت محمد و پیروان ابراهیم حنیف ساکت و آرام بماند و یا نظاره گر صحنه های ذلت و حقارت مسمانان باشد. من خون و جان ناقابل خویش را برای ادای واجب حق و فریضه دفاع از مسلمانان آماده نموده ام و در انتظار فوز عظیم شهادتم. قدرتها و ابرقدرتها و نوکران آنان مطمئن باشند که اگر خمینی یکه و تنها هم بماند براه خود که راه مبارزه با کفر و ظلم و شرک و بت پرستی است ادامه میدهد و بیاری خدا در کنار بسیجیان جهان اسلام، این پابرهنههای مغضوب دیکتاتورها، خواب راحت را از دیدگان جهان خواران و سرسپردگان که به ستم و ظلم خویشتن اصرار می نمایند سلب خواهد کرد.
شعار «نه شرقی و نه غربی» ملاک ابدی انقلاب است آری، شعار «نه شرقی و نه غربی» ما شعار اصولی انقلاب اسلامی در جهان گرسنگان و مستضعفین بوده و ترسیم کننده سیاست واقعی عدم تعهد کشورهای اسلامی و کشورهائی است که در آینده نزدیک و بیاری خدا اسلام را بعنوان تنها مکتب نجاب بخش بشریت می پذیرند و ذره ای هم از این سیاست عدول نخواهد شد و کشورهای اسلامی و مردم مسلمان جهان نه باید وابسته به غرب و اروپا و آمریکا و نه وابسته به شرق و شوروی باشند که انشاءالله بخدا و رسول خدا و امام زمان وابسته اند و بطور قطع و یقین پشت کردن به این سیاست بین المللی اسلام، پشت کردن به آرمان مکتب اسلام و خیانت به رسول خدا و ائمه هدی است و نهایتاً مرگ کشور و ملت ما و تمامی کشورهای اسلامی است و کسی گمان نکند که این شعار، شعار مقطعی است که این سیاست ملاک عمل ابدی مردم ما و جمهوری اسلامی ما و همه مسلمانان سرتاسر عالم است، چرا که شرط ورود به صراط نعمت حق، برائت و دوری از صراط گمراهان است که در همه سطوح و جوامع اسلامی باید پیاده شود. مسلمانان بعد از شرکت در راهپیمائی برائت و اعلان همبستگی با ملت دلاور ایران باید بفکر رمی استعمار از کشورها سرزمینهای اسلامی خود باشند و برای بیرون راندن جنود ابلیس و برچیدن پایگاههای نظامی شرق و غرب از کشورهای خود تلاش بنمایند و نگذارند دنیاخواران از امکانات آنان در جهت منافع خود و ضربه زدن بکشورهای اسلامی استفاده کنند که این بزرگترین ننگ و عار کشورها و سران ممالک اسلامی است که بیگانگان بمراکز سری و نظامی مسلمانان راه پیدا کنند. مسلمانان از هیاهو و طبلهای توخالی تبلیغات ظالمانه نهراسند که کاخها و قدرتهای نظامی و سیاسی استکبار جهان همانند لانه عنکبوت، سست و در حال فرو ریختن است. مسلمانان جهان باید بفکر تربیت و کنترل و اصلاح سران خود فروخته بعضی کشورها باشند و آنان را با نصیحت یا تهدید از این خواب گرانی که هم خودشان و هم منافع ملت های اسلامی را بباد فنا میدهد بیدار نمایند و به این سرسپردگان و نوکران هشدار بدهند و خودشان هم با بصیرت کامل از خطر منافقین و دلالان استکبار جهانی غافل نشوند و دست روی دست نگذارند و نظاره گر صحنه شکست اسلام و غارت سرمایه ها و منابع و نوامیس مسلمین نباشند. ملتهای مسلمان باید بفکر نجات فلسطین باشند و مراتب انزجار و تنفر خویش را از سازشکاری و مصالحه رهبران ننگین و خودفروخته ای که بنام فلسطین آرمان مردم سرزمنیهای غصب شده و مسلمان این خطه را به تباهی کشیده اند بدنیا اعلام و نگذارند این خائنان بر سر میز مذاکره ها و رفت و آمدها حیثیت و اعتبار و شرافت ملت قهرمان فلسطین را خدشه دار کنند که این انقلابی نماهای کم شخصیت و خود فروخته به اسم آزادی قدس به آمریکا و اسرائیل متوسل شده اند.
از مبارزه با صهیونیسم دست نخواهیم کشید عجبا که هر روز از فاجعه خونبار غصب فلسطین بیشتر میگذرد سکوت و سازش سران کشورهای اسلامی و طرح مماشات با اسرائیل غاصب بیشتر و حتی از تبیغ و شعار رهائی بیت المقدس هم خبری بگوش نمیرسد و اگر دولت و مردم کشوری همانند ایران که خود در حالت دفع تجاوز و جنگ و محاصره است به پشتیبانی از مردم فلسطین برخاسته و فریابد میزند او را محکوم میکنند و حتی از اینکه یک روز هم بنام قدس برگزار شود وحشت نموده اند. نکند که اینان تصور کرده اند که گذشت زمان، سیرت و صورت خبائت های اسرائیل و صهیونیزم را دگرگون ساخته است و گرگهای خون آشام صهیونیزم از فکر تجاوز غصب سرزمنیهای از نیل تا فرات، دست برداشته اند. مسئولین محترم کشور ایران و مردم ما و ملتهای اسلامی از مبارزه با این شجره خبیثه و ریشه کن کردن آن دست نخواهند کشید و بیاری خداوند از قطرات پراکنده پیروان اسلام و توان معنوی امت محمد(ص) و امکانات کشورهای اسلامی باید استفاده کرد و با تشکیل هسته های مقاومت حزب الله در سراسر جهان، اسرائیل را از گذشته جنایت بار خود پشیمان و سرزمینهای غصب شده مسلمانان را از چنگال آنان خارج کرد. من همانگونه که بارها و در سالهای گذشته قبل و بعد از انقلاب هشدار داده ام، مجدداً خطر فراگیری غده چرکین و سرطانی صهیونیزم را در کالبد کشورهای اسلامی گوشزد میکنم و حمایت بی دریغ دولت و مسئولین ایران را از تمامی مبارزات اسلامی ملت ها و جوانان غیور و مسلمان در راه آزادی قدس اعلام می نمایم و از جوانان عزیز لبنان که موجب سرافرازی امت اسلام و خواری و ذلت جهان خوارن گردیده ان تشکر می کنم و باری موفقیت همه عزیزانی که در داخل سرزمینهای اشغالی و یا در کنار این کشور غصب شده با تکیه بسلاح ایمان و جهاد به اسرائیل و منافع آن ضربه میزنند دعا میکنم و اطمینان میدهم که ملت ایران شما را تنها نخواهد گذاشت. بخدا توکل کنید و از قدرت معنوی مسلمانان بهره بجوئید و با سلاح تقوی و جهاد و صبر و مقاومت بر دشمنان حمله ببرید که «ان تنصرو الله ینصرکم و یثبت اقدامکم». 2- از آنجا که جنگ در رأس امور و برنامه های کشور ماست، جهان خواران در آستانه پیروزی قاطع ملت ایران بر نظام پوسیده و رو بزوال عفلقیان تلاش گسترده ای را در جهت مشوه ساختن افکار عمومی جهانیان بکار گرفته اند تا بعد از آن همه تجاوزات و جنایات صدامیان و سکوت مجامع بین المللی، ما را جنگ طلب معرفی نمایند و چه بسا با این حربه جدید افراد ناآگاهی را تحت تأثیر قرار داده باشند. لازم است برای روشن شدن افکار عمومی ملتهای در بند و خصوصاً زائران محترم نکاتی را یادآور شوم. دنیا از آغاز جنگ تا کنون و در تمام مراحل دفاعی ما هیچگاه با زبان عدالت و بی طرفی با ما سخن نگفته است. آن روزی که صدام و حزب بعث از روی غرور و بی خردی به منظور ساقط نمودن نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران به کشور عزیزمان ایران حمله نمود و قراردادهای بین المللی را پاره کرد و شخصاً تجاوزات هوایی و دریائی و زمینی ارتش را رهبری می نمود و نه تنها خانه های یک شهر و روستا که مراکز دهها شهر و صدها روستا را با خاک یکسان می کرد و کودکان معصوم ملت ما را در آغوش مادرانشان به شهادت می رساند، و تجاوزات و وحشی گری ها را تا آنجا ادامه داد که قلم از نوشتن و زبان از بیان آن شرم می کند.
جرم ملت ما چیست؟ و نیز در آن روزی که صدام اولین رجقه و شعلههای آتش جنگ را در خرمن امنیت همه کشورهای اسلامی و خلیجفارس برافروخت، هیچکس از این مدعیان صلح، جلوی آتش افروزی او را نگرفت و از امکانات و اهرمهای فشار قراردادهای خود در جهت کنترل و مهار او بهره نجست و به دفاع از ملت مظلوم و ستم دیده ایران و عراق برنخاست و به صدام این آغاز کننده جنگ نگفت که به کدام گناه و به چه جرمی ملت ایران باید کشته شوند و به کدام گناه میلیون ها زن و مرد و پیر و جوان آواره شوند و یا خانه و کاشانه شان ویران گردد و به کدام جرم وگناه حاصل زحمات دهها ساله تلاش و سرمایهگذاری یک ملت در صنایع و کارخانجات و مزارع و کشتزارها سوخته و بر باد برود؟ آیا جرم ما ایرانی بودن ماست؟ جرم ما فارسی بودن ماست جرم ما اختلافات و تنازعات گذشته مرزی ما است؟ خیر، چنین نیست. امروز همه می دانند جرم واقعی ما از دید جهان خواران و متجاوزان، دفاع از اسلام رسمیت دادن به حکومت جمهوری اسلامی به جای نظام طاغوت ستم شاهی است. جرم و گناه ما احیاء سنت پیامبر و عمل به دستورات قرآن کریم و اعلان وحدت مسلمانان اعم از شیعه و سنی برای مقابله با توطئه کفر جهانی و پشتیبانی از ملت محروم فلسطین و افغانستان و لبنان و بستن سفارت اسرائیل در ایران و اعلان جنگ با این غده سرطانی و صهیونیسم جهانی و مبارزه با نژادپرستی و دفاع از مردم محروم آفریقا و لغو قراردادهای بردگی رژیم کثیف پهلوی با آمریکای جهان خوار بوده است و نزد جهان خواران و نوکرا بی اراده آنان چه گناهی بالاتر از این که کسی از اسلام و حاکمیت آن سخنی بگوید و مسلمانان را به عزت و استقلال و ایستادگی در مقابل ستم متجاوزان دعوت کند. ما به این نکته نه فقط در جنگ تحمیلی که از روز نخست شروع مبارزه و از پانزده خرداد تا بیست و دوم بهمن رسیده ایم و به خوبی دریافته ایم که برای هدفی بزرگ و آرمانی اسلامی الهی باید بهای سنگینی پرداخت نمائیم و شهداء گرانقدری را تقدیم کنیم. و جهان خواران ما را راحت و آرام نخواهند گذاشت و با استفاده از ایادی داخلی و خارجیشان به ما شبیخون زده و خون عزیزان ما را بر بستر کوچه ها و خیابانها و مرزهایمان جاری میکنند و همین گونه شد.
فریاد اسلام خواهی مردم در 15 خرداد وقتی که فریاد اسلام خواهی مردم کشور ما در پانزده خرداد بگوش آمریکا رسید و وقتی که برای اولین بار غرور آمریکا و اقتدار ابرقدرتی او در اعتراض به مصونیت کارگزارانش در ایران شکسته شد و آمریکا متوجه اقتدار و رهبری علماء و روحانیت اسلام و عزم جزم و اراده پولادین ملت ایران برای کسب آزادی و استقلال و رسیدن به نظام عدل اسلامی گردید، به نوکر بی اراده و وطن فروش و فرومایه خود محمد رضا خان دستورداد که صدای اسلامی خواهی مردم ملت ما را خاموش کند و از او پیمان گرفت تا همه افرادی که در برابر آمریکا قد علم کرده اند را نابود کند و همه دیدیم که این خائنان و سرسپردگان در این مأموریت شوم لحظه ای درنگ ننمودند و بنام مأموریت و آزادی و رسیدن به دروازده تمدن بزرگ از کشته های این ملت پشته ها ساختند و در و دیوار کشور ما را از فیضیه گرفته تا دانشگاه و از دانشگاه تا کوچه و بازار و خیابان و از خیابان تا مسجد و محراب، با خون عزیزان و جوانان تکبیرگوی پیرو خدا و رسول خدا رنگین کردند و در شرایطی که جلادان رژیم ستم شاهی پروبال و برگ و شاخه شجره طیبه آزادی را می شکستند، همه جهانخواران در یک اقدام هماهنگ تبلیغاتی و بین المللی شاه را متمدن و مترقی و آزادی طلب و مسلمانان را مرتجع و خواسته های اسلامی آنان را ارتجاع سیاه معرفی کردند و در ادامه همان سیاست سرکوب بود که در کربلای خون رنگ ایران جنایات یزیدیان را دهها بار در عاشوراها و تاسوعاها تکرار نمودند و مملکت ما را به جزیره آرام و ثبات آمریکا و به قبرستان و خرابه این ملت مبدل ساختند که من در روز ورود به کشور عزیز ایران در بهشت زهرا گفتم که شاه مملکت ما را ویران و قبرستانهای آنرا آباد نمود و الان نیز همان سخن را تکرار می کنم که شاه کشور ما را ویران و قبرستانها را آباد کرد، ولی شاه که بود و بدستور چه کسی عمل میکرد که اگر او به تنهایی و به فکر فاسد و تبهکار خود عمل میکرد، چه بسا قضایا بعد از رفتن او خاتمه می یافت، ولی چه کسی است که نداند شاه نوکر و مأمور آمریکا و تمامی شهیدان و عزیزان ما خون بهاء و قربانیانی بودند که به خاطر آزادی از ایران گرفته شد و کار او مأموریتی بوده است که اربابان خود به انجام رسانید و تا توانست انتقام آمریکا را از اسلام و مسلمین گرفت، ولی کارگزار اصلی ماجرا یعنی خود آمریکا در پشت صحنه باقی مانده بود. آمریکایی که از اسلام راستین می ترسید واز قیام منتهی به حکومت عدل واهمه داشت. آمریکا به تصور اینکه ملی گراها و منافقین و دیگر وابستگان چپ و راست او بزودی پاشنه سیاست انقلاب و حاکمیت نظام و اداره کشور را به نفع او به حرکت در می آورند، چند روزی سیاست خوف و رجاء را در پیش گرفت و به طرح اجرای کودتا و اعمال سیاست فشار و ترویج چهرههای وابسته خود و نیز به ترور شخصیت انقلاب و انقلابیون واقعی کشور پرداخت که خداوند مجدداً بر ما منت نهاد و در صحنه حساس تسخیر لانه جاسوسان، مردم ایران برائت مجدد خویش را از آمریکا و اذناب آن اعلام نمودند که دوباره آمریکا همان تیغی که بدست محمدرضا خان سپرده بود در کف صدام این زنگی مست نهاد.
صدام چه کرد؟ صدام چه کرد؟ آیا صدام همان کاری را که شاه قبل از انقلاب انجام داده بود انجام نداد؟ شاه قبرستانهای ما را از سروهای بلند آزادی پر نساخت؟ آیا صدام که از قدرت برتر و مانور بیشتری برخوردار بود، غیر از این کرد؟ آیا شاه کشورمان را به آمریکا نفروخته بود؟ آیا صدام برای فروختن ایران به آمریکا به صورت دیگری عمل نکرد؟ گفتم که خرابی های شاه را اگر مهلتمان دهند با تلاش همه دست اندرکاران و ملت شریف در بیست سال هم نمی توانیم آباد کنیم. آیا خرابیهای صدام را می شود در کمتر از بیست سال آباد نمود؟ مردم شریف ایران و مسلمانان و آزادی خواهان تمامی جهان باید بدانند که اگر بخواهند بدون گرایش به چپ و راست و مستقل از هر قدرت و ابرقدرتی روی پای خویش بایستند، باید بهای بسیار گران استقلال و آزادی را بپردازند. تجربه انقلاب اسلامی در ایران با خون بهای هزاران شهید و مجروح و خراب شدن منزلها و به آتش کشیده شدن خرمن های کشاورزان و کشته شدن تعداد بسیاری در بمب گذاری ها و اسیر شدن فرزندان انقلاب و اسلام بدست دژخیمان بعث عراق و هزاران گونه تهدید و فشار اقتصادی و جانی بدست آمده است. ملت ایران تجربه پیروزی بر کفر جهانی را در خراب شدن منازل خود بر سر کودکان در خواب بدست آورده است و با فداکاری و مجاهدت، انقلاب و کشور خود را بیمه نموده است و ما به تمام جهان تجربه هایمان را صادر می کنیم و نتیجه مبارزه با ستمگران را بدون کوچکترین چشمداشتی به مبارزان راه حق انتقال می دهیم و مسلماً محصول صدور این تجربه ها جز شکوفه های پیروزی و استقلال و پیاده شدن احکام اسلام برای ملتهای در بند نیست روشنفکران اسلامی همگی با علم و آگاهی باید راه پرفراز و نشیب دگرگون کردن جهان سرمایه داری و کمونیسم را بپیمایند و تمام آزادی خواهان باید با روشن بینی و روشن گری راه سیلی زدن بر گونه ابرقدرتها و قدرتها، خصوصاً آمریکا را بر مردم سیلی خورده کشورهای مظلوم اسلامی و جهان سوم ترسیم کنند. من با اطمینان می گویم اسلام ابرقدرتها را به خاک مذلت می نشاند. اسلام موانع بزرگ داخل و خارج محدوده خود را یکی پس از دیگری برطرف و سنگرهای کلیدی جهان را فتح خواهد کرد. ملت شریف ایران توجه داشته باشید که کاری که شما مردان و زنان انجام داده اید، آنقدر گران بهاء و پر قیمت است که اگر صدها بار ایران با خاک یکسان شود و دوباره با فکر و تلاش فرزندان عزیز شما ساخته گردد، نه تنها ضرری نکرده اید که سود زیستن در کنار اولیاء الله را برده ایدو در جهان، ابدی شده اید و دنیا بر شما رشک خواهد برد خوشا به حالتان.
اعلان نبرد با جهانخواران و مستکبران من به تمام جهان با قاطعیت اعلام می کنم که اگر جهانخواران بخواهند در مقابل دین ما بایستند، ما در مقابل همه دنیای آنان خواهیم ایستاد و تا نابودی تمام آنان از پای نخواهیم نشست. یا همه آزاد میشویم و یا به آزادی بزرگتری که شهادت است میرسیم و همانگونه که در تنهائی و غربت و بدون کمک و رضایت احدی از کشورها و سازمانها و تشکیلات جهانی، انقلاب را به پیروزی رساندیم و همانگونه که در جنگ نیز مظلومانه تر از انقلاب جنگیدیم و بدون کمک حتی یک کشور خارجی، متجاوزان را شکست دایدم، بیاری خدا باقیمانده راه پرنشیب و فراز را با اتکاء بخدا تنها خواهیم پیمود و بوظیفه خویش عمل خواهیم کرد. یا دست یکدیگر را در شادی پیروزی جهان اسلام در کل گیتی میفشاریم و یا همه بحیات ابدی و شهادت رو میآوریم و از مرگ شرافتمندانه استقبال میکنیم، ولی در هر دو حال پیروزی و موفقیت با ماست و دعا را هم فراموش نمیکنیم. خداوندا بر ما منت بنه و انقلاب اسلامی ما را مقدمه فروریختن کاخهای ستم جباران و افول ستاره عمر متجاوزان در سراسر جهان گردان و همه ملتها را از ثمرات و برکات وراثت و امامت مستضعفان و پابرهنگان برخوردار فرما.
صدای ناآشنای صلح طلبی از کام ستمگران و جنگ افروزان حال با این مقدمه ها قضاوت در جنگ با خود مسلمانان است که تعقل و اندیشه کنند که ما در مسیر چه هدف و آرمانی مورد تهاجم قرار گرفته ایم و شهیدان گرانقدری را به پیشگاه مقدس حق تقدیم کرده ایم و صدام پلید چه نیاتی از تهاجم خود در سر پرورانده است و دنیا نیز به چه انگیزه ای بحمایت ضمنی و علنی از او برخاسته است و تا امروز هم متجاوزان در تنگنای تسلیحاتی و امکانات نظامی و اقتصادی و سیاسی نبودهاند و دنیا هر روز به بهانه ای آنان را به بهترین و مدرن ترین سلاح ها مسلح نموده است، ولی از دادن امکاناتی که حق مسلم ملت ماست و حتی پول آنها را گرفته اند خودداری نموده است ولی با تمام این احوال ما افتخار می کنیم که در این نبرد طولانی و نابرابر فقط با تکیه بر سلاح ایمان و توکل بر خدای بزرگ و دعای بقیة الله(عج) اعتماد به نفس و همت دلاورمردان و شیرزنان صحنه کار زار به پیروزی رسیده ایم، و خدا را سپاس می گذاریم که منت هیچ قدرت و کشور و ابرقدرتی در جنگ بر گردن ما نیست و مردم کار آزموده و متوکل ما با استعانت از ذات مقدس کبریا یکه و تنها و مظلومانه بر مشکلات بسیاری از طرح و عملیات و بسیج و آموزش نیروها تا نیاز تسلیحاتی کشورمان فائق آمده اند و علاوه بر موفقیتهای اعجاز گونه ای که در صحنه های دفاع از کشور اسلامی و بیرون راندن متجاوزین از هزاران کیلومتر را ه بدست آورده اند، به تحولات شگرف صنعتی از قبیل راه اندازی کارخانجات و دگرگونی در خطوط تولید و ساختن و اختراع دهها وسایل پیشرفته و مدرن نظامی، آنهم بدون حضور هیچ مستشاری و بدون هیچگونه کمک خارجی دست یافته اند و هم اکنون که به مرز پیروزی مطلق رسیده ایم و قدم های آخرمان را بر می داریم، صدای نا آشنای صلح طلبی آن هم از کام ستمگران و جنگ افروزان بگوش می رسد و در جهان غوغا راه انداخته اند و عزا و ماتم صلح طلبی بر پا نموده اند و مدافع آزادی و امنیت انسان ها شده و برای خون جوانان و سرمایه های مادی و معنوی دو کشور ایران و عراق مرثیه سرایی می کنند. راستی چه شده است که استکبار جهانی و در رأس آن آمریکا اینقدر طرفدار ملتها شده است و جنگ افروزان و آتش بیاران معرکه ها و جلادان قرن به شرف انسانیت و همزیستی مسالمت آمیز اعتقاد پیدا کرده اند و از عطش سیراب ناشدنی و خصلت خونخواری خود که طبیعت فرهنگ سرمایه داری و کمونیسم است منصرف شده اند و شمشیرها و خنجرها و قداره های فرورفته در قلب و جگر ملتها را به غلاف کشیده اند. آیا این حقیقت است یا فریب و آیا این همان جلوه های دیگر شبیخونها و بی انصافیهایی نیست که روزی سکوت را مصلحت خویش می دید و امروز صلح طلبی را آیا براستی از این طریق، جهان خواران نمی خواهند از ضربه آخر ما جلوگیری کنند و برای حفظ منافع خودشان سیاست جنگ و صلح جهانی را به تصمیمات و فکرهای پوسیده و شیطانی خود گره بزنند و عملاً جان و مال و مملکت و امنیت ملل عالم را بقبضه قدرت خود درآورند که بطور قطع و یقین علت و فلسفه سماجت و اصرار جهان خواران در تحمیل صلح بر ملت ایران نشأت گرفته از همین تفکر است و از همه اینها که بگذریم این مسئله که چه کسی خواهان صلح واقعی و چه کسی جنگ طلب است، خود اول بحث ماست.
چرا صدام صلح طلب شده است؟ آیا واقعاًصدام از گذشته ها و کرده ها و تجاوزات و ظلم ها و ستمهای خود پشیمان شده است و اظهار ندامت می کند و از خیانتی که به ملتها و کشورهای اسلامی و در جهت تضعیف بنیه دفاعی ملل اسلامی نموده است عذر تقصیر می خواهد؟ آیا صلح طلبی صدام از روی دل سوزی و تنبه و آگاهی اوست و اصلاً با این همه جنایتها و غارتگری ها برای صدام وجدان و شعور و عاطفهای می توان تصور کرد؟ یا اینکه این افعی زخم خورده به خاطر استیصال و درماندگی خود به طناب صلح طلبی چسبیده است و عجبا که بعض مدعیان عقل و سیاست و دوراندیشی چگونه طرح می دهند و با تحریف آیات کتاب خدا و استناد به سنت پیامبر مسیر عزت و کرامت مسلمین را دگرگون و مردم ما را از شرافت جهاد بر حذر می دارند که خداوند را سپاس می گذاریم که به ملت ایران آگاهی و رشد مرحمت فرموده است که نه تنها تحت تأثیر این القائات نرفته و نمی رود، بلکه این موضع گیری های ناشیانه و بچگانه را دلیل کمبود و ضعف مبانی فکری و عقیدتی صاحبان این تحلیلها دانسته و به آنان لبخند تمسخر می زند. کدام انسان عاقلی است که با وجود همه شرایط مناسب و مقدمات لازم و فدا کردن هزاران قربانی بزرگ از نبرد با دشمن رو به احتضار مکتب و جامعه و کشور خود چشم پوشی نموده و به او مهلت و توان دوباره دهد تا در موقع مناسب به کشور ما حمله کند؟ آیا ریاست چند روزه دنیا ارزش این همه خفت و زبونی را دارد؟ دنیا در شروع تجاوز بما پیشنهاد می نمود که برای جلوگیری از تهاجم بیشتر به کشورتان حاکمیت و خواسته های صدام را بپذیرید و به زورگویی صدامیان گردن نهید و امروز هم در راستای همان سیاستها و در زیر بمباران مناطق مسکونی و حمله شیمیایی و حمله به نفتکشها و هواپیماهای غیر نظامی و قطارهای مسافربری، بزبان دیگری ما را به پذیرش حکومت زور و تجاوز صدامیان دعوت می کند و این را دیگر همه آگاهان جهان درک کرده اند که نه تنها صدام از خلق و خوی سبعیت ودرندگی ذره ای عدول ننموده است که متأسفانه با حمایت جهان خواران و یا سکوت سازمان ها و مراکز بین المللی به گرگ زخم برداشته ای بدل شده است و می رود تا شعله های آتش و جنگ را در کشورهای منطقه و خصوصاً خلیج فارس برافروزد.
هشدار به سران کشورهای خلیج فارس و ابرقدرتها و من با وجود چنین شرایطی به همه سران کشورهای خلیج فارس و همه ابرقدرتهای شرق و غرب و خصوصاً آمریکا و شوروی هشدار می دهم و آنان را از دخالت و ماجراجویی و تصمیمات عجولانه بر حذر می دارم و به ملت آمریکا از اینکه عنان عقل و اراده خویش را در مهم ترین مسائل سیاسی و بین المللی و نظامی بدست افرادی چون ریگان بسپارد نصیحت می کنم، چرا که ریگان در کارها و خصوصاً در مسائل سیاسی و تصمیم گیریها ناتوان شده است و به کمک عقلا و اندیشمندان نیازمند شده است که مردم آمریکا را بورطه سقوط نکشاند. من به سران کشورهای خلیج فارس سفارش می کنم که به خاطر یک عنصر ورشکسته سیاسی، نظامی و اقتصادی بیش از این خود و مردم کشورتان را تحقیر نکنید و با توسل بدامن آمریکا ضعف و ناتوانی خود را برملا نسازید و از گرگها و درنده ها برای شبانی وحفظ منافع خود استمداد نطلبید. ابرقدرتها آن لحظه ای که منافعشان اقتضاء کند، شما و قدیمی ترین وفاداران و دوستان خود را قربانی می کنند و پیش آنان دوستی و دشمنی و نوکری و صداقت ارزش و مفهومی ندارد، آنان منافع خود را ملاک قرار داده اند و به صراحت و در همه جا از آن سخن می گویند. چه خوبست که بعض سران سرسپرده کشورهای اسلامی به اربابان و خدایان زر و زور و تزویر خود این نکته را جدی گوشزد کنند که اینقدر از منافع خود در خلیج فارس سخن نگویند. برای اینکه همین مسئله موجب حساسیت شدید مردم منطقه است که آمریکا و فرانسه و انگلیس چه منافعی در آبهای خلیج فارس دارند که تا پای دخالت نظامی و جنگ هم می خواهند آنرا حفظ کنند. البته سیاست ما در مورد خلیج فارس از اول تا کنون صریح و روشن بوده است. جمهوری اسلامی ایرانبه امنیت در خلیج فارس اهمیت زیادی می دهد و به همین دلیل و علی رغم فراهم بودن همه نوع امکانات دریائی و هوائی و زمینی در بستن تنگه هرمز و صدمه وارد کردن به کشتیها و نفت کشها و منافع و مراکز صدور نفت و پالایشگاهها و بنادر منطقه تا بحال از سیاست صبر و انتظار و جلوگیری از گسترش جنگ پیروی نموده است و فقط در حد نشان دادن مقدار کمی از قدرت و حضور و توانائی خود و مقابله بمثل وارد عمل گردیده است و همه دنیا به این حقیقت رسیده استکه ناامنی در خلیج فارس فقط بضرر ایران تمام نمی شود، بلکه قوی ترین قدرتها و ابرقدرتها هم اگر مثل آمریکا تمامی امکانات هوائی و دریائی و جاسوسی و خبری خود و هم پیمانان خود در منطقه را بسیج کنند که حتی یک کشتی را بدون خطر اسکورت و حفاظت نمایند، از این خطر و ضرر مصون نخواهند مان و در این گرداب ناامنی غرق میشوند. و علیرغم آنهمه مقدمات و تمهیدات و جار و جنجالهائی که در جهان، آمریکا برپا نموده است و دهها خبرنگار و فیلمبردار را به منطقه گسیل داشته اند تا خبر موفقیت نقشه های شوم آمریکا را مخابره کنند، خداوند زمینه رسوائی و زبونی آمریکا را بدست غیب خود فراهم می آورد و اقتدار معنوی پرچم لااله الاالله را بر پرچم کفر بنمایش میگذارد و دل بندگان خالص خویش را شادمان میسازد و چه بهتر که آمریکا و ریگان ازمسیر سیاست مین گذاری شده خلیج فارس که کوس رسوائی آنان را در جهان بصدا درآورده است مجدداً عبور نکند و بر مرکب غرور و جهلی که تابحال دهها بار صاحب خود را بر زمین کوبانیده است، سوار نشود و لااقل شبح قدرت و قدرت نمائی خود را پیش نوکرانی مثل کویت حفظ کند و بیش از این آنان را از شکست و خفت خود شرمسار و سرافکنده نسازد، و مطمئن باشند که ادامه جولان در خلیج فارس منطقه را بکانون خطر و بحران ناخواسته علیه خود آنان سوق میدهد و دنیا اگر خودش را آماده بحران نفت و بهم خوردن همه معادلات اقتصادی و تجاری و صنعتی کرده است، ما هم آماده ایم و کمربندها را محکم بسته ایم و همه چیز را برای عملیات آماده است و حتماً آمریکا باید به این نکته برسد که دخالت نظامی در خلیج فارس صرفاً یک آزمایش نیست که یک دام بزرگ و یک بازی خطرناک است و ما و همه مسلمانان منطقه خلیج فارس حضور نظامی ابرقدرتها را نقشه و مقدمه تهاجم و حمله به ممالک اسلامی و کشور جمهوری اسلامی ایران و در ادامه حمایت از صدام تلقی میکنیم. مسلمانان جهان با همراهی نظام جمهوری اسلامی ایران عزم خود را جزم کنند تا دندانهای آمریکا را در دهانش خرد کنند و نظاره گر شکوفائی گل آزادی و توحید و امامت در جهان نبی اکرم باشند. البته لازم است این نکته را برای چندمین بار به سران کشورهای اسلامی حاشیه خلیج فارس بازگو کنم که القاء شبهه و بزرگ جلوه دادن خطر اسلام و انقلاب و جمهوری اسلامی ایران برای کشورهای منطقه همان ترفند قدیم و جدید جهان خواران بوده و هست که از این طریق از پیدایش جو تفاهم و همکاری مسالمت آمیز جلوگیری نمایند و احساس نیاز کشورها را به شرق و غرب تشدید کنند. جمهوری اسلامی ایران مایل است بر اساس حفظ وحدت و حمایت از منافع کشورها و ملتهای اسلامی آنان را در مشکلات یاری نماید و در بروز حوادث تحمیلی، سیاسی و نظامی از ناحیه استکبار جهانی با قدرت و نفوذ خود آنها را رفع و در جهت کنترل و نفی سلطه سیاسی شرق و غرب برنامه ای دقیق و قوی ارائه دهد، ولی ما مطمئنیم که با وجود صدام و حزب عفلقی عراق این مسئله بکندی پیش میرود، چرا که بهمان میزانی که ابرقدرتها از ائتلاف و وحدت ملتهای اسلامی واهمه دارند، صدام نیز از همکاری ایران با کشورهای اسلامی در هراس است.
ادامه نبرد تا سقوط صدام یک تکلیف شرعی است بهرحال اصرار ما در ادامه نبرد تا رفتن صدام و حزب کثیف عراق و رسیدن بشرائط بر حق و عادلانه دیگرمان یک تکلیف شرعی و واجب الهی است که از آن هرگز تخطی نمیکنیم که انشاءالله با تحقق آن در کنار کشورهای اسلامی سیاستی محکم و بنیادین برای همه کشورها و ملتهای اسلامی پایه ریزی شده است و در پرتو آن منافع مردم از آفت و خطر مهاجمین و متجاسرین محفوظ خواهد ماند و همه کسانی که بفکر تجاوز بحریم کشورهای اسلامی افتاده اند از سرنوشت صدامیان عبرت میگیرند و خودشان را به خشم و غضب ملتها گرفتار نخواهند ساخت. امروز بدون شک سرنوشت همه امتها و کشورهای اسلامی به سرنوشت ما در جنگ گره خورده است. جمهوری اسلامی ایران در مرحله ایست که پیروزی آن بحساب پیروزی همه مسلمانان و خدای نخواسته شکست آن بناکامی و شکست و تحقیر همه مؤمنان می انجامد و رها کردن یک ملت و یک کشور و یک مکتب بزرگ در نیمه راه پیروزی خیانت به آرمان بشریت و رسول خداست. لذا تب جنگ در کشور ما جز به سقوط صدام فرو نخواهد نشست و انشاءالله تا رسیدن باین هدف فاصله چندانی نمانده است و خدا را سپاس میگذاریم که ملت و دولت و مسئولین و ارتش و سپاه و بسیج و نیروهای مردمی و همه اقشار دلاور کشورمان در آمادگی کامل بسر میبرند و همه اهل جنگ و هنرآفرینان مدرسه عشق و شهادتند و بخوبی از پس توطئه های استکبار و ایادی جاسوس و منافق آنان برآمده اند و میروند که بیاری خداوند بزرگ آخرین معابر پیروزی را باز کنند و علاوه بر حضور برتر خود در خلیج فارس و جزایر و سواحل و مناطق غرب و جنوب، هم اکنون نیز به سازماندهی و بسیج و تشکل مردم ستمدیده عراق پرداخته اند که این از مهم ترین خواسته ها و هدف های ما بوده است، چرا که از اول جنگ بصراحت اعلام کرده ایم که ایران حتی بیک وجب از خاک عراق چشم اندوخته است و مردم عراق در تصمیم گیری ها و انتخاب حکومت خود آزادند و چه بهتر آنکه قبل از سقوط حاکمیت مطلق بعث عراق بدست رزمندگان دلاور اسلام در جبهه های نبرد، حکومت دلخواه و مورد نظر خود را انتخاب کنند که بحمدالله طلیعه این حرکت بزرگ آشکار شده است و همه ابرقدرتها و حامیان رژیم رو بزوال بعث مطمئن باشند که بین المللی کردن درگیری ها در جنگ و ایجاد جو فشار و جریانات ساختگی سیاسی تبلیغاتی و دیپلماسی علیه جمهوری اسلامی ایران در جهان و دخالتهای نظامی و غیر نظامی در خلیج فارس و بزرگ نمایی مشکلات و اختلاف تراشی و ارائه تحلیل های کور و بیثمر، ما را از هدف سرنگونی صدام و حزب بعث عراق و تنبیه متجاوز باز نخواهد داشت و به لطف خدا تمامی فشارها و محاصره های جهانی را برای نیل به این هدف بزرگ تحمل می کنیم و از جنگ کردن در راه خدا خسته نمی شویم و این ملت بزرگ ایران است که با قامتی استوار بر بام بلند شهادت و ایثار ایستاده است و هر روز نشاط و تحرک و فریاد او برای ادامه راه بیشتر می شود.
لزوم رعایت مصلحت زجر کشیده ها و محرومین البته ممکن است غرب زده ها و بزدلان و همانها که نه در روزهای آغازین در میدان دفاع بوده اند و نه تا به امروز به حمایت از حماسه آفرینان و وطن بانان خدمتی کرده اند و نه در آینده لیاقت حضور در جنود و سربازان خدا را خواهند یافت، برای خوش خدمتی به اربابان و دلگرم نمودن آنان از خستگی و بن بست در جنگ تحمیلی داد سخن دهند و به خیال خام خود افکار را از جنگ منحرف نمایند و احیاناً آنها که خارج از مرزها نشسته اند باورشان بیاید که مردم و مسئولین و ارتش و سپاه و بسیج از جنگ و ادامه آن خسته شده اند و یا در میان آنان بر سر جنگ اختلاف افتاده است و حال آنکه بلطف خدا در حاکمیت جمهوری اسلامی ما اختلافی بر سر مواضع اصولی، سیاسی و اعتقادی وجود ندارد و همه مصممند تا توحید ناب را در بین المل اسلامی پیاده نموده و سر خصم را بسنگ بکوبانند تا در آینده ای نه چندان دور به پیروزی اسلام در جهان برسند. الحمدلله این کشور رسول خدا، امروز میلیونها جوان داوطلب جن و شهادت در خود پروریده است و دل و دیدگان ملت ما را جز رضایت حق چیزی پر نخواهد کرد و بهمین جهت از بذل مال و جان و فرزندان خویش در راه خدا لذت می برند و ملاک ارزش و برتری در نزد آنان تقوی و سبقت در جهاد گردیده است و از تفرعنها و خودنمائی های جاهلیت قدیم و جدید متنفرند و من خودم را خادم یک چنین ملتی میدانم و به این خدمت افتخار میکنم و همه این برکات معنوی را از توجه پیامبر رحمة للعالمین و خاتم المرسلین میدانم و مردم و جوانان کشورهای اسلامی را به کشف و شناخت و ایجاد روابط گرم و برادرانه با این عصاره های فضیلت و تقوی دعوت نموده و در این فرصت به همه مسئولان کشورمان تذکر می دهم که در تقدم ملاکها هیچ ارزشی الهی باید معیار انتخاب و امتیاز دادن به افراد و استفاده از امکانات و تصدی مسئولیتها و اداره کشور و بالاخره جایگزین همه سنتها و امتیازات غلط مادی و نفسانی بشود. چه در زمان جنگ و چه در حالت صلح چه امروز و چه فردا که خدا این امیتاز را به آنان عنایت فرموده است و صرف امیتاز لفظی و عرفی کفایت نمی کند که باید هم در متن قوانین و مقررات و هم در متن عمل و عقیده و روش و منش جامعه پیاده شود و مصلحت زجرکشیده ها و جبهه رفته ها و شهید و اسیر و مفقود و مجروح داده ها و در یک کلام مصلحت پابرهنه ها و گودنشینها و مستضعفین بر مصلحت قاعدین در منازل و مناسک و متمکنین و مرفهین گریزان از جبهه و جهاد و تقوی و نظام اسلامی مقدم باشد و نسل به نسل و سینه به سینه شرافت و اعتبار پیشتازان این نهضت مقدس و جنگ فقر و غنا محفوظ بماند و باید سعی شود تا از راه رسیده ها و دین بدنیا فروشان، چهره کفرزدایی و فقر ستیزی روشن انقلاب ما را خدشه دار نکنند و لکه ننگ دفاع از مرفهین بی خبر از خدا را بر دامن مسئولین نچسبانند و آنهایی که در خانه های مجلل، راحت و بی درد آرمیده اند و فارغ از همه رنجها و مصیبتهای جانفرسای ستون محکم انقلاب و پابرهنه های محروم، تنها ناظر حوادث بوده اند و حتی از دور هم دستی بر آتش نگرفته اند،نباید به مسئولیتهای کلیدی تکیه کنند که اگر به آنجا راه پیدا کنند، چه بسا انقلاب را یک شبه بفروشند و حاصل همه زحمات ملت را بر باد دهند،چرا که اینها هرگز عمق راه طی شده را ندیده اند و فرق و سینه شکافته نظام و ملت را بدست از خدا بی خبران مشاهده ننموده اند و از همه زجرها و غربتهای مبارزان و التهاب و بی قراری مجاهدان که برای مرگ و نابودی ظلم بیگانگان دل بدریای بلا زده اند غافل و بی خبرند. 3- روحانیون و مدیران و مسئولین محترم کاروانها و حج با توجه به مسئولیت خطیری که در اداره و توجیه زائران محترم پذیرفته اند و با در نظر گرفتن شرائط استثنائی کشور جمهوری اسلامی ایران، باید تمام همت و تلاش خود را در برگزاری صحیح و منظم حج بکار گیرند و به سعه صدر و به دور از هرگونه توقع و منتی زائران محترم بیت الله را در آموزش و تعلیم مناسک و مسائل حج همراهی نمایند و متناسب با حضور قشرهای مختلف اعم از بی سواد و با سواد، برای آنان برنامه ریزی کنند و از نقش سازنده خود و تأثیر بزرگی که حج برای همیشه در سرنوشت انسان میگذارد غافل نشوند. چرا که در آن فضا و شرائط معنوی همه دلها برای تحول و پذیرفتن حق آماده است لذا از اعمال نظرهای شخصی در امور حج و خصوصاً در مسائل و مناسک جداً خودداری شود و مسائل حج را با علم و یقین و درمورد ضرورت با مراجعه به اشخاص مطلع و یا منابع فقهی آن بیان فرمایند. چرا که در اعمال و مناسک حج مسائل جدید و مورد ابتلاء فراوان است، و خدای ناکرده بیان ناقص و غلط مسائل موجب بطلان عمل و گرفتاری حجاج محترم و عسر و حرج میگردد.
توصیه مهم به روحانیون روحانوین عزیز در عین حالی که مسائل را بطور واضح و دقیق بیان میکنند ولی از مشکل تراشی و حالتهای وسواس گونه ای که زائران را در شک و تردید و احتیاطهای بی مورد قرا میدهد خودداری کنند چرا که وسواس در برنامه و مراسم و عبادتها و ادعیه موجب کسالت و بی توجهی در واجبات میشود و یکی از فرصتهای بسیار مناسب و مغتنم برای روحانیون ارتباط با صاحبنظران و اندیشمندان و علماء کشورهای اسلامی است هر چند که استکبار جهانی و یا سران بعضی کشورهای اسلامی بشدت ازاین نوع ملاقاتها و رابطه ها بیمناک و از آن جلوگیری و مراقبت می نمایند. ولی برنامه ریزی سالم و استفاده کردن از این موقعیت مناسب برای تبادل افکار و اندیشه ها وپیدا کردن راه حل برای معضلات جوامع اسلامی ازخواسته های جمهوری اسلامی ایران بوده است و در این فرصت مغتنم روحانیون معظم و مسئولین تبلیغات حج برای انتقال تجارب انقلاب و ارائه خط مشی های سیاسی در پرتو احکام قرآن و نقش عظیم روحانیت اسلام در رهبری مردم و جامعه نقش کارسازی باید ایفاء بنمایند. متأسفانه نه تنها مردم کشورها، بلکه روحانیون ممالک اسلامی که اکثراً از کارآئی و نقش سازنده و تعیین کننده خود در مسائل روز و سیاستهای بین المللی بی خبر هستند و متأثر از القائات و برداشتهای مادی تصور میکنند که در عصر تمدن و تکنیک و صنعت و تحولات علمی و پیشرفتهای مادی نفوذ روحانیت کم شده است. و نعوذ بالله اسلام از اداره کشورها عاجز مانده است که بحمدالله پیروزی انقلاب اسلامی ایران برهبری روحانیت، خلاف این تصورات را ثابت نمود و علیرغم همه کارشکنیها و سنگ اندازیها و توطئه های شرق و غرب و حسادت و کینه توزی ایادی آنان توانمندی و اقتدار روحانیت اسلام آشکار گردید که من از تمامی علماء و متفکرین و دانشمندان اسلامی سراسر جهان دعوت میکنم که در فرصتهای مناسب به کشور عزیز اسلامی ایران سفر کنند و در وضع گذشته این مملکت که نظام شاهنشاهی آنرا به مملکتی غرب زده و تهی از ارزشهای اسلامی مبدل ساخته بود و ایران میرفت تا پایگاهی برای اسلام زدائی و محو آثار رسالت گردد و از تاریخ تا فرهنگ و همه مظاهر اسلام نابود شود فکر نمایند و همچنین به بررسی وضعیت کنونی بپردازند که اساس قوانین و مقررات این کشور را وحی و اسلام معین نموده است و تمامی مظاهر کفر و شرک و معاصی علنی حتی المقدور بر چیده شده و علیرغم عمه نغمه های شوم التقاطی ها و چپ ها و راست ها و ملی گراها که در روزهای اول پیروزی انقلاب و برای قبضه نمودن قدرت و تفکر ملت ایران از حلقوم آنان برمیخاست خداوند بر ما منت نهاد که توطئه آنان کشف و در تمامی کشور ما قوانین و برنامه های اسلامی در حال پیاده شدن است و از میدانهای نبرد و کارزار گرفته تا مراکز تحقیقات علمی، دانشگاهها و حوزه ها و از مجالس قانون گذاری و تدوین همه مقررات کشوری و لشکری تا قوه مجریه که دست اندر کار حل و فصل بزرگترین مسایل اداری و اجرائی یک کشور بزرگ و در حال جنگ و محاصره و با جمعیتی متجاوز از پنجاه میلیون نفر است از قوه قضائی که مسئولیت اجرای حدود و احکام الهی و در حقیقت بار سنگین تأمین امنیت جان و نوامیس واموال و شخصیت یک جامعه انقلابی را بعهده دارد تا فرماندهی قوای نظامی و انتظامی که مسئولیت امنیت مرزها و داخل کشور و خنثی نمودن صدها توطئه رنگارنگ بعهده آنان است و باید جلو تخریب و جنایات منافقین و ضد انقلاب و اشاعه فحشاء و منکرات و دزدیها و قتلها و مواد مخدر را بگیرند که همه اینها با رهبری روحانیت متعهد و به برکت احکام نورانی اسلام و کتاب آسمانی پیامبر اکرم حضرت محمد بن عبدالله(ص) و پیروی از ائمه هدی علیهم السلام اداره میشود و خدا را سپاس می نهیم که با تکیه بر آیات وحی و کتاب خدا توانسته ایم کشورمان را از وابستگی ها نجات دهیم البته تا پیاده کردن تمامی احکام و مقررات اسلامی و عمل کامل در همه سطوح جامعه راه زیادی در پیش داریم ولی بیاری خداوند همچنان به تلاش و کوشش خود ادامه میدهیم و در عمل به همه غرب زدگان و شرق زدگان و خودباختگانی که از مطرح کردن شعار اسلام و اعتماد به قرآن کریم واهمه داشته اند نشان میدهیم که چگونه میتوان جامعه رااز سر چشمه های معرفت کتاب خدا و هدایت اسلام عزیز سیراب نمود که بحمدالله همه اینها از برکات ورود علماء در مسائل سیاسی و استنباط احکام در مسائل مستحدثه بوده است،که روحانیت کشور ایران فقط به خطابه و وعظ و ذکر مسائل روزمره اکتفا ننموده است و با دخالت در مهمترین مسایل سیاسی کشور خود و جهان توانسه است قدرت و مدیریت روحانیت اسلام را بنمایش بگذارد و اتمام حجتی برای همه قائلین به سکوت و سازشکاران بی تعهد و علم فروشان بی عمل باشد و تعجب است که چگونه بسیاری از علماء و روحانیون کشورها و بلاد اسلامی از نقش عظیم رسالت الهی و تاریخی خود در این عصری که بشریت تشنه معنویت و احکام نورانی اسلام است غافلند و عطش ملتها را درک نمیکنند، و از التهاب و گرایش جوامع بشری به ارزشهای وحی بی خبرند و قدرت و نفوذ معنوی خود را دست کم گرفتهاند، که در همین شرایط پرزرق و برق حاکمیت علوم و تمدن مادی بر نسل معاصر، علماء و خطباء و ائمه جمعه بلاد و روشنفکران اسلامی با وحدت و انسجام و احساس مسئولیت و عمل بوظیفه سنگین هدایت و رهبری مردم می توانند دنیا را در قبضه نفوذ و حاکمیت قرآن درآورند و جلو این همه فساد و استثمار و حقارت مسلمین را بگیرند و از لانه کردن شیاطین کوچک و بزرگ و خصوصاً آمریکا در ممالک اسلامی جلوگیری کنند و بجای نوشتن و گفتن لاطائلات و کلمات تفرقه انگیز و مدح و ثنای سلاطین جور و بدبین کردن مستضعفان به مسایل اسلام و ایجاد نفاق در صفوف مسلمین به تحقیق و نشر احکام نورانی اسلام همت بگمارند و با استفاده از این دریای بیکران ملتهای اسلامی هم عزت خود را، و هم اعتبار امت محمدی را پایدار نمایند. آیا برای علمای کشورهای اسلامی ننگ آورنیست که با داشتن قرآن کریم و احکام نورانی اسلام و سنت پیامبر و ائمه معصومین علیهم السلام احکام و مقررات کفر در ممالک اسلامی تحت نفوذ آنان پیاده شود و تصمیمات دیکته شده صاحبان زر و زور و تزویر و مخالفان واقعی اسلام اجرا گردد و سیاست گذاران کرملین یا واشنگتن دستورالعمل برای ممالک اسلامی صادر کنند؟ علماء بلاد و کشورهای اسلامی باید راجع به حل مشکلات و معضلات مسلمین و خروج آنان از سیطره قدرت حکومتهای جور با یکدیگر به بحث و مشورت و تبادل نظر بپردازند و برای حفظ منافع مسلمین سینه را سپر کنند و جلو تهاجم فرهنگهای مبتذل شرق و غرب را که به نابودی نسل و حرث ملتها منتهی شده است بگیرند و به مردم کشورهای خود آثار سوء و نتایج خودباختگی در مقابل زرق و برق غرب و شرق را بازگو نمایند. و به مردم و به دولتها خطر استعمار نو و شیطنت ابرقدرتها که جنگ و مسلمان کشی در جهان براه انداخته را گوشزد کنند. من مجدداً تأکید می کنم که دنیا امروز تشنه حقائق و احکام نورانی اسلام است و حجت الهی بر همه علماء و روحانیون تمام گردیده است، چرا که وقتی جوانان کشورهای اسلامی برای دفاع از مقدسات دینی خود تا سرحد شهادت پیشرفته اند و برای بیرون کردن متجاوزان خود را به دریای حوادث و بلا زده اند و زندانها و شکنجه ها را بجان خریده اند و همچون مسلمانان شجاع و مبارز و عزیزان حزب الله لبنان و سایر کشورها مقاومت کرده و به جهاد علیه متجاوزان برخاسته اند چه حجتی بالاتر از این و چه بهانه ای برای سکوت و مماشات و در خانه نشستن و تقیه کردن های بی مورد مانده است؟ علماء و روحانیت متعهد اسلام اگر دیر عملکنند، کار از کار میگذرد. البته ما درد تنهائی بعضی از علماء و متعهدینی که در شهرها و کشورهایشان در محاصره سرنیزه ها و فشار تحلیلها و حکمهای نامشروع علماء سوء و درباری گرفتار آمده اند احساس میکنیم ولی به همه این عزیزان که در فشار جباران می باشند موعظه خدا را یادآور میشوم که «ان تقوموا لله مثنی و فرادی ثم تتفکروا» برای خدا قیام کنید و از تنهائی و غربت نهراسید.
طرد روحانیون درباری مساجد بهترین سنگرها و جمعه و جماعات مناسب ترین میدان تشکل و بیان مصالح مسلمین میباشند. امروز دولتها و سرسپردگان ابرقدرتها اگر چه به جنگ جدی با مسلمانان برخاسته اند و همچون دولت هند مسلمانان بیگناه و بی پناه و آزاده را قتل عام میکنند ولی هرگز جرأت و قدرت تعطیلی مساجد و معاید مسلمین را برای همیشه ندارند و نور عشق و معرفت میلیونها مسلمان را نمیتوانند خاموش کنند، در عین حال اگر آنان مساجد و محافل مذهبی و سیاسی علمای اسلام را به تعطیلی بکشانند و حتی علماء اسلام را در ملأ عام بدار کشند، خود دلیل مظلومیت اسلام و موجب توجه بیشتر مسلمانان به روحانیت و پیروی از آنان میشود. مگر نه اینست که خداوند از علماء پیمان گرفته است که در برابر ستم ستمکاران و ظلم جنایت پیشگان ساکت و آرام نمانند؟ مگر نه اینست که علماء حجت پیامبران و معصومین بر زمین هستند؟ پس باید علماء و روشنفکران و محققان بداد اسلام برسند و اسلام را از غربتی که دامن گیرش شده است نجات دهند و بیش از این ذلت و حقارت را تحمل نکنند و بت سیادت تحمیلی جهان خواران را بشکنند و با بصیرت و سیاست، چهره منور و پراقتدار خود را آشکار سازند و در این راستا، دو چهره ها و روحانی نماها و دین بدنیا فروشان و قیل و قال کنندگان را از خود واز کسوت خود برانند و اجازه ندهند که علماء سوء و تملق گویان ظلمه و ستمگران، خود را بجای پیشوایان و رهبران معنوی امتهای اسلامی بر مردم تحمیل کنند. و از منزلت و موقعیت معنوی علماء اسلام سوء استفاده کنند روحانیون متعهد اسلام باید از خطر عظیمی که از ناحیه علماء مزدور و سوء آخوندهای درباری متوجه جوامع اسلامی شده است سخن بگویند چرا که این بی خبران هستند که حکومت جائران و ظلم سران وابسته را به توجیه، و مظلومین را از استیفاء حقوق حقه خود منع و در مواقع لزوم به تفسیق و کفر مبارزان و آزادیخواهان در راه خدا حکم میدهند، که خداوند همه ملتهای اسلامی را از شرور و ظلمت این نااهلان و دین فروشان نجات دهد.
مبارزه با فرهنگهای تحمیلی و یکی از مسائل بسیار مهمی که بعهده علماء و فقهاء و روحانیت است، مقابله جدی با دو فرهنگ ظالمانه و منحط اقتصادی شرق و غرب و مبارزه با سیاستهای اقتصاد سرمایه داری و اشتراکی در جامعه است. هر چند که این بلیه دامن گیر همه ملتهای جهان گردیده است و عملاً بردگی جدیدی بر همه ملتها تحمیل شده و اکثریت جوامع بشری در زندگی روزمره خود به اربابان زر و زور پیوند خورده اند و حق تصمیم گیری در مسایل اقتصادی جهان از آنان سلب شده است و علیرغم منابع سرشار طبیعت و سرزمینهای حاصل خیز جهان و آبها و دریاها و جنگلها و ذخائر به فقر و درماندگی گرفتار آمده اند و کمونیستها و زراندوزان و سرمایه داران با ایجاد روابط گرم با جهانخواران، حق حیات و ابتکار عمل را از عامه مردم سلب کرده اند و با ایجاد مراکز انحصاری و چند ملیتی، عملاًنبض اقتصاد جهان را در دست گرفته و همه راههای صدور و استخراج و توزیع و عرضه و تقاضا و حتی نرخ گذاری و بانکداری را بخود منتهی نموده اند، و با القاء تفکرات و تحقیقات خودساخته به توده های محروم باورانده اند که باید تحت نفوذ ما زندگی کرده و الا راهی برای ادامه حیات پابرهنه ها جز تن دادن به فقر باقی نمانده است و این مقتضای خلقت و جامعه انسانی است که اکثریت قریب به اتفاق گرسنگان در حسرت یک لقمه نان بسوزند و بمیرند و گروهی اندک هم از پرخوری و اسراف و تعیش ها جانشان به لب آید. بهرحال این مصیبتی است که جهان خواران بر بشریت تحمیل کرده اند و کشورهای اسلامی بواسطه ضعف مدیریتها و وابستگی به وضعیتی اسف بار گرفتار شده اند که این به عهده علماء اسلام و محققین و کارشناسان اسلامی است که برای جایگزین کردن سیستم ناصحیح اقتصاد حاکم بر جهان اسلام، طرحها و برنامه های سازنده و دربرگیرنده منافع محرومین و پابرهنه ها را ارائه دهند. و جهان مستضعفین و مسلمین را از تنگنا و فقر معیشت بدرآورند. البته پیاده کردن مقاصد اسلام در جهان و خصوصاً برنامه های اقتصادی آن و مقابله با اقتصاد بیمار سرمایه داری غرب و اشتراکی شرق بدون حاکمیت همه جانبه اسلام میسر نیست. و ریشه کن شدن آثار سوء و مخرب آن چه بسا بعد از استقرار نظام عدل و حکومت اسلامی همچون جمهوری اسلامی ایران نیازمند به زمان باشد ولی ارائه طرحها و اصولاً تبیین جهت گیری اقتصاد اسلام در راستای حفظ منافع محرومین و گسترش مشارکت عمومی آنان و مبارزه اسلام با زراندوزان بزرگترین هدیه و بشارت آزادی انسان از اسارت فقر و تهی دستی به شمار میرود و بیان این حقیقت که صاحبان مال و منال در حکومت اسلام هیچ امتیاز و برتری از این جهت بر فقراء ندارند و ابداً اولویتی به آنان تعلق نخواهد گرفت مسلم راه شکوفائی و پرورش استعدادهای خفته و سرکوب شده پابرهنگان را فراهم می کند. و تذکر این مطلب که ثروتمندان هرگز بخاطر تمکن مالی خود نباید در حکومت و حکمرانان و اداره کنندگان کشور اسلامی نفوذ کنند و مال و ثروت خود را بهانه فخر فروشی و مباهات قرار بدهند و به فقراء و مستمندان و زحمت کشان افکار و خواسته های خود را تحمیل کنند. این خود بزرگترین عامل دخالت دادن مردم در امور و گرایش آنان به اخلاق کریمه و ارزشهای متعالی و فرار از تملق گوئیها میگردد. و حتی بعضی ثروتمندان را از اینکه تصور کنندکه مال و امکاناتشان دلیل اعتبار آنان در پیشگاه خداست متنبه میکند. خلاصه کلام اینکه بیان این واقعیت که در حکومت اسلامی بهای بیشتر و فزون تر از آن کسی است که تقوی داشته باشد نه ثروت و مال و قدرت، و همه مدیران و کارگزاران و رهبران و روحانیون نظام و حکومت عدل موظفند که با فقرا و مستمندان و پابرهنه ها بیشتر حشر و نشر و جلسه و مراوده و معارفه و رفاقت داشته باشند تا متمکنین و مرفهین و در کنار مستمندان و پابرهنه ها بودن و خود را در عرض آنان دانستن و قرار دادن، افتخار بزرگی است که نصیب اولیاء شده و عملاً به القائات و شبهات منحرفین خاتمه میدهد. که بحمدالله در جمهوری اسلامی ایران اساس این تفکر و بینش در حال پیاده شدن است و همچنین مسئولین محترم کشور ایران علیرغم محاصرات شدید اقتصادی و کمبود درآمدها تمامی کوشش و تلاش خود را صرف فقرزدائی جامعه کرده اند و همه آرمان و آرزوی ملت و دولت و مسئولین کشور ماست که روزی فقر و تهی دستی در جامعه ما رخت بربندد و مردم عزیز و صبور و غیرتمند کشور ما از رفاه در زندگی مادی و معنوی برخوردار باشند. خدا نیاورد آن روزی را که سیاست ما و سیاست مسئولین کشور ما پشت کردن به دفاع از محرومین و روآوردن و حمایت از سرمایه دارها گردد و اغنیاء و ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیشتری برخوردار بشوند. معاذالله که این با سیره و روش انبیاء و امیرالمؤمنین و ائمه معصومین علیهم السلام سازگار نیست دامن حرمت و پاک روحانیت آن منزه است و تا ابد هم باید منزه باشد و این از افتخارات و برکات کشور ما و انقلاب و روحانیت ماست که به حمایت از پابرهنگان برخاسته اند و شعار دفاع از حقوق مستضعفان را زنده کرده اند. از آنجا که محرومیت زدائی عقیده و راه و رسم زندگی ماست، جهان خواران در این مورد هم ما را آرام نگذاشته اند. و برای ناتوان ساختن دولت و دست اندرکاران کشور ما حلقه های محاصره را تنگتر کرده اند. و بغض و کینه و ترس و وحشت خود را در این حرکت مردمی و تاریخی تا مرز هزاران توطئه سیاسی و اقتصادی ظاهر ساخته اند و بدون شک جهانخواران به همان میزان که از شهادت طلبی و سایر ارزشهای ایثارگرانه ملت ما واهمه دارید از گرایش و روح اقتصاد اسلام بطرف حمایت از پابرهنگان در هراسند و مسلم هر قدر کشور ما بطرف فقرزدائی و دفاع از محرومان حرکت کند امید جهان خواران از ما منقطع و گرایش ملتهای جهان اسلام زیادتر می شود و روحانیت عزیز باید به این اصل توجه عمیق داشته باشند، و افتخار تاریخی و بیش از هزار ساله پناهگاهی محرومان را برای خود حفظ کنند و به سایر مسئولین و مردم توصیه نمایند که ما نباید گرایش و توجه بی شائبه محرومین را به انقلاب و حمایت بیدریغ آنانرا از اسلام فراموش کنیم و بدون جواب بگذاریم، البته پرواضح است که همه اقشار کشور ما در انقلاب سهیم و شریکند و همه برای خدا و انجام وظیفه الهی خود وارد صحنه ها شده اند و مقصد خداست و هرگز آمال بلند و الهی خود را بمسائل مادی آلوده نمیکنند، و با کمبودها از میدان بدر نمیروند، چرا که کسی که برای خدا جان و مال فدا میکند بخاطر شکم و دنیا از پا در نمی آید ولی وظیفه ما و همه دست اندرکاران است که به این مردم خدمت کنیم و در غم و شادی و مشکلات آنان شریک باشیم. که گمان نمیکنم عبادتی بالاتر از خدمت به محرومین وجود داشته باشد.
پابرهنه ها و محرومین امتحان خود را داده اند. راستی وقتی که پابرهنه ها و گودنشینان و طبقات کم درآمد جامعه ما امتحان و تقید خود را به احکام اسلامی تا سرحد قربانی نمودن چندین عزیز و جوان و بذل همه هستی خود داده اند و در همه صحنه ها بوده اند و انشاءالله خواهند بود و سر و جان در راه خود میدهند چرا ما از خدمت به این بندگان خالص حق و این رادمردان شجاع تاریخ بشریت افتخار نکنیم. من مجدداً میگویم که یک موی سر این کوخ نشینان و شهید دادگان به همه کاخ و کاخ نشینان جهان شرف و برتری دارد. و آخرین نکتهای که در اینجا ضمن تشکراز علماء و روحانیون و دولت خدمتگزار حامی محرومان باید از باب تذکر عرض کنم و بر آن تأکید نمایم، مسئله ساده زیستی و زهدگرائی علماء و روحانیت متعهد است که من متواضعانه و بعونان یک پدر پیر از همه فرزندان و عزیزان روحانی خود میخواهم که در زمانی که خداوند بر علما و روحانیون منت نهاده است و اداره یک کشور بزرگ و تبلیغ رسالت انبیاء را به آنان محول فرموده است، از زی روحانی خود خارج نشوند و از گرایش به تجملات و زرق و برق دنیا که دون شأن روحانیت و اعتبار نظام جمهوری اسلامی ایران است پرهیز کنند. و بر حذر باشند که هیچ آفت و خطری برای روحانیت و برای دنیا و آخرت آنان بالاتر از توجه به رفاه و حرت در مسیر دنیا نیست، که الحمدالله روحانیت متعهد اسلام امتحان زهدگرائی خود را داده است، ولی چه بسا دشمنان قسم خورده اسلام و روحانیت بعد از این برای خدشه دار کردن چهره این مشعل داران هدایت و نور دست بکار شوند و با کمترین سوژه ای به اعتبار آنان لطمه وارد سازند، که انشاءالله موفق نمیشوند. و اما زائران محترم ایرانی که انصافاً شخصیت و شعور و رشد سیاسی و اجتماعی خود را در مراسم حج سالهای گذشته بنمایش گذارده اند و باعث حفظ آبرو و اعتبار جمهوری اسلامی ایران شده اند امسال نیز علاوه بر دقت و توجه باعمال و واجبات حج و استفاده از این نعمت بزرگ تشرف به مکه مکرمه و مدینه منوره و زیارت خانه خدا و مرقد پاک نبی اکرم(ص) و بقیع و تشرف بجوار تربت مطهر حضرت زهرا(س) و ائمه معصومین علیهم السلام، در راهپیمائی کوبنده برائت با هماهنگی و انسجام کامل در صفوف و شعارها و برنامه ها شرکت نمایند و از برکات این اجتماع مقدس عبادی سیاسی که نشان دهنده اقتدار مسلمین و کشور عزیز و اسلامی ایران است بهره مند شوند و با برخوردهای اخلاقی و سالم و سازنده در تمامی مراسم حج و خصوصاً در مسیر راهپیمائی با مردم سایر کشورها و یا مأمورین کشور عربستان سعودی، آنان را به ضرورت حضور در این اجتماعات دعوت کنند و از هر گونه اعمال سلیقههای شخصی و کارهای خودسرانه ای که خدای ناکرده موجب هتک احترام این اجتماع عظیم شود خودداری کنند و از درگیری و اهانت و جدال احتراز نمایند. هر چند که زائران محترم با آگاهی کامل نقشه ها و توطئه ها را خنثی می کنند ولی چه بسا افرادی بمنظور برهم زدن شکوه و جلوه اجتماعات حج و مخدوش کردن چهره انقلاب به کراهای بدون حساب و خودسرانه های دست بزنند. البته بعید بنظر میرسد که دولت یا مأمورین عربستان که میزبان زائران خانه خدا و حرم پیغمبر اکرمند(ص) از این نمایش قدرت اسلام و مسلمین در برابر کفر و ابتکار عمل سیاسی ملت ما که بخاطر سربلندی جهان اسلام و مسلمین می باشد جلوگیری کنند. در هر حال زائران ایرانی به نقش و رسالت خود در تمامی مراحل حج توجه کنند که تمامی اعمال و رفتار آنان با دقت مورد توجه و نظر دوستان و دشمنان انقلاب ماست، دشمنان انقلاب درصدد دست یافتن به سوژه ای ولو مختصر جهت تخریب قداست و اعتبار الهی مردم کشور ما می باشند. و دوستان و طرفداران انقلاب مشتاق آشنائی با روش و سیره و خصوصیات این ملتی که آوازه نام و نشانش بیاری خداوند در سراسر عالم افکنده است گردیده اند و حج بهترین میعادگاه معارفه ملتهای اسلامی است که مسلمانان با برادران و خواهران دینی و اسلامی خود از سراسر جهان آشنا میشوند و در آن خانه ای که متعلق به تمام جوامع اسلامی و پیروان ابراهیم حنیف است گردهم میآیند و با کنار گذاردن تشخص ها و رنگها و ملیت ها و نژادها بسرزمین و خانه اولین خود رجعت می کنند و با مراعات اخلاق کریمه اسلامی و اجتناب از مجادلات و تجملات، صفای اخوت اسلامی و دورنمای تشکل امت محمدی را در سراسر جهان بنمایش می گذارند. زائران محترم کشور ایران ارزش دستاوردهای معنوی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران را در برخورد با سایر مسلمانان بهتر درک می کنند و با توجه و اطلاع از گرفتاریها و مشکلاتی که باشکال مختلف بر ملت های اسلامی تحمیل شده است بابعاد عظمت انقلاب و عنایات خاصه حق تعالی و توجه امام زمان ارواحنافداه به این ملت، بیشتر پی می برند، و قدر برکات این انقلاب را بیشتر از گذشته میدانند، و از کار و تلاش مسئولین محترم و دولت خدمتگزار که شب و روز خود را وقف خدمت نموده اند مطلع میگردند و از تحولی که در جوانان و اقشار دیگر ملت بوجود آمده است و آنان را به بهشت صلابت و عفت و حیا و شرافت و آزادی و جهاد رهنمون شده اند خدا را سپاس می گذارند. خداوندا این نعمتهای بزرگ را از ما و ملت ما نگیر. خداوندا ما را به ارزش برکات خود بیشتر آشنا فرما. خداوندا بربندگی ما و خلوص ما واظهار عجز و ذلت ما در برابر خودت بیافزا. خداوندا بما توکل و صبر و مقاومت و رضا و توفیق جلب عنایت خود کرامت فرما. و در مسیر خدمت به بندگانت ما را تا مرز قربانی خود و فرزندان و هستیمان همراهی و مدد بنما. زائران محترم مبادا که از احساس رشد و عظمت انقلاب خود در برابر مسلمانان دیگر کشورها بغرور و عجب گرفتار شوند و خدای نخواسته به اعمال و رفتار مسلمانان بدیده اهانت و تحقیر بنگرند و از همدلی و انس با دوستان خدا در مکه مکرمه محروم شوند. و از شکر این نعم بزرگ الهی که تواضع در برابر مسلمانان و مستضعفان و برادران دینی است غافل بمانند. در کنار خانه خدا و مرقد پیامبر اکرم(ص) بیعت ها و پیوندهای دوستی و ارتباط آینده را با مسلمانان محکم کنید و حدیث انقلاب و لطف خدا را به آنان بازگو نمائید و از جانب من و همه ملت ایران به همه مسلمانان اطمینان بدهید که جمهوری اسلامی ایران پشتیبان شما و حامی مبارزات و برنامه های اسلامی شماست و در هر سنگری علیه متجاوزان در کنار شما ایستاده است، و از حقوق گذشته و امروز و آینده شما انشاءالله دفاع خواهد کرد. و بآنان بگوئید که اقتدار و اعتبار جمهوری اسلامی ایران متعلق بهمه ملتهای اسلامی است و دفاع از ملت قهرمان و دلاور ایرا در حقیقت دفاع از همه ملتهای تحت ستم است و ما با خواست خدا دست تجاوز و ستم همه ستمگران را در کشورهای اسلامی میشکنیم. و با صدور انقلابمان که در حقیقت صدور انقلاب راستین و بیان احکام محمدی است به سیطره و سلطه و ظلم جهانخواران خاتمه میدهیم و بیاری خدا راه را برای ظهور منجی و مصلح کل و امامت مطلقه حق امام زمان اوراحنافداه هموار میکنیم. و از نکاتی که حجاج محترم باید به آن توجه کنند، اینکه مکه معظمه و مشاهد مشرفه آینه حوادث بزرگ نهضت انبیاء اسلام و رسالت پیامبر اکرم(ص) است. جای جای این سرزمین محل نزول و اجلال انبیاء بزرگ و جبرئیل امین و یادآور رنجهاو مصیبتهای چندین ساله ایست که پیامبر اکرم(ص) در راه اسلام و بشریت متحمل شده اند و حضور در این مشاهد مشرفه و امکنه مقدسه و در نظر گرفتن شرایط سخت و طاقت فرسای بعثت پیامبر، ما را به مسئولیت و حفظ دستاوردهای این نهضت و رسالت الهی بیشتر آشنا میم کند، که واقعاً پیامبر اکرم(ص) و ائمه هدی در چه غربتهائی برای دین حق و امحاء باطل استقامت و ایستادگی نموده اند و از تهمتها و اهانتها و زخم زبانهای ابولهب ها و ابوجهل ها و ابوسفیان ها نهراسیدند و در عین شدیدترین محاصره های اقتصادی در شعب ابی طالب براه خود ادامه دادند و تسلیم نشدند و سپس با تحمل هجرتها و مرارتها در مسیر دعوت حق و ابلاغ پیام خداو حضور در جنگهای پیاپی و نابرابر و مبارزه با هزاران توطئه و کارشکنیها به هدایت و رشد همت گماشته اند که دل صخره ها و سنگها و بیابانها و کوهها و کوچه ها و بازارهای مکه و مدینه پر است از هنگامه پیام رسالت آنان، که اگر آنها بزبان و سخن می آمدند و از راز و رمز تحقق «فاستقم کما أمرت» پرده بر میداشتند، زائران بیت الله الحرام در می یافتند رسول خدا برای هدایت ما و بهشتی شدن مسلمانان، چه کشیده است و مسئولیت پیروان او چقدر سنگین است. امت و ملت شهید داده ایران اگر چه در طول دوران مبارزه و جنگ و حوادث دیگر انقلاب مظلومیتها و سختیها و درد و رنجهای فراوان دیده است. و جوانان و عزیزان گرانقدری را تقدیم راه خدا کرده است،ولی یقیناً وسعت مظلومیتها و سختیهائی که بر پیشوایان ما رفته است بمراتب بالاتر از مسائل ماست. حجاج محترم سلام خالصانه ملت عزیز و مسئولین پرتلاش و خانواده های معظم شهداء و جانبازان و اسراء و مفقودین را به پیشگاه مقدس پیامبر رحمت و اهل بیت هدی علیهم السلام ابلاغ کنند و ملتمسانه و عاجزانه از آنان تفقد و رحمت بیشتر برای این پیروان صادق خود خواسته و پیروزی ملت ما را در جنگ برکفر جهانی از خدا بخواهند، و از این فرصت مناسب در دعا کردن بهمه مسلمانان و رفع گرفتاریها استفاده کنند. خداوندا، اگر هیچ کس نداند تو خود میدانی که ما برای برپائی پرچم دین تو قیام کرده ایم، و برای برپائی پرچم دین تو قیام کرده ایم، و برای برپائی عدل و داد در پیروی از رسول تو در مقابل شرق و غرب ایستاده ایم و در پیمودن این راه لحظه ای درنگ نمی کنیم. خداوندا، تو میدانی که فرزندان این سرزمین در کنار پدران و مادران خود برای عزت دین تو به شهادت میرسند و با لبی خندان و دلی پر از شوق و امید بجوار رحمت بی انتهای تو بال و پر می کشند. خداوندا تو میدانی که امت رسول تو در این مملکت مواجه با همه توطئه هاست و ایادی شیطان در داخل و خارج او را آرام نمیگذارد و تلاشها هر روز برای در تنگنا و مضیقه قرار دادن این ملت در امور اقتصادی فزون تر میشود. خداوندا، تو میدانی مردم ما مشکلات را بجان و دل خریده اند و از هیچ کسی غیر تو ترس و بیم ندارند و تمام زجرها و دردها را تحمل می کنند، همه پیروزیها را از آن تو و به عنایت تو میدانند، پس ما را به عنایت دوباره خود همراهی نما و دلهای ملت ما را به نصر و پیروزی خود امیدوارتر ساز، و رزمندگان جبهه ها را بمدد غیبی و جنود مخفی خود غالب و پیروز گردان، و توان صبر و استقامت ما را در تحمل سختیها و مشکلات افزون نما و نعمت رضایت در شکست و پیروزی را بنما ارزانی فرما، و دل مردم ما را که برای دین تو شهید، مفقود، مجروح و اسیر داده اند و سختی هجران عزیزان را بعشق لقاء و رضای تو تحمل کرده اند شادمان فرما، و همه ما را در مسیر بندگی خود عاشق و دردآشنا فرما، و شهیدان ما را از کوثر زلال ولایت خود و رسول اکرم(ص) و ائمه هدی سیراب نماو انقلاب اسلامی ما را به انقلاب مصلح کل متصل فرما «انک ولی النعم». روح الله الموسوی الخمینی اول ذیحجة الحرام 1407 هجری قمری
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 107 |