تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,069 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,018 |
همراه با امام به سوی حج پایگاه انقلاب جهانی اسلام | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1366، شماره 72، آذر 1366 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
همراه با امام به سوی : حج پایگاه انقلاب جهانی اسلام قسمت چهارم حجة الاسلام و المسلمین موسوی خوئینی (ومن یخرج من بیته مهاجرا الی الله و رسوله ثم یدر که الموت فقد وقع اجره علی الله). در شماره قبل گفتیم که پیام ،به این سؤال که در برابرتمامی مکاتب مطرح است پاسخ میدهد که:چرادر تاریخ انسان مبارزه رخ میدهد؟چرا انقلاب هال اتفاق میافتد؟ انسانهادر جستجوی چه چیز علیه قدر تمندان زورگو و ستمگر قیام می کنند ؟آیامحرّک انقلاب از در ون خود انسان و از متن وجود وی سرچشمه می گیرد ؟و یا محرّکها ی خارجی جبرا او را واردار به اقداماتی میسازد که در نتیجه تحولاتی در ساختارهای اقتصادی ،اجتماعی ،سیاسی،فرهنگی،اخلاقی و سایر شئون زندگی انسان رخ میدهد؟و بدینسان انسان همیشه ابزاری بی اراده در دست این محرّکهای خارجی است.پیام باجهان بینی خاص اسلام و با شناخت صحیح از وجود به این سئوال اساسی پاسخ میدهد که انسان در اساس فطرت خویش مجذوب کمال مطلق است که عاشقانه بسویش پرمی کشد وحرکت وهجرت خودرا بااین هدف آغازمیکند و این حرکت وهجرت مبدأ پیدایش تضادها با هرآن چیزی است که او را از این حرکت و هجرت باز می دارد و در نتیجه در گیری ومبارزه و جها د آغاز میشود و در این جهاد و مبارزه پیروزی انسان مهاجرانی الی الله سنت قطعی الهی است خواه آنجا که دشمن را نابودمیسازد و خواه آنجا که به شهادت میرسد که پیروزی وی در صورت دوم یعنی شهادت جاودانه تراست هم خودبه وصال معشوق و به کمال مطلق و محبوب رسیده و هم راه رابرای سایر انسانهای مهاجر اماده تر ساخته است (فقد وقع اجره عللی الله) و شاید یکی از نکاتی که در این آیه مبارکه ازدوحالت و دو صورت فوق تنها به دومی اشاره شده است همین باشد که مهاجر شهید زودتر و قطعی تربه هدف رسیده است. رهبری در انقلابها (وهزاران شکر که مارا از امّت خاتم النبیّین محمد مصطفی صلّی اله علیه و آله وسلم قرار داد افضل و اشرف موجودات). پیام به موضوع دیگری در ادامه بحث می پردازد و آن مسئله رهبری در انقلابهای تاریخ است و بدنش در پیشبرد انقلاب ،در شناخت توطئه های دشمنان، در پیروزی و تداوم آن ودر تعمق اصول و شعارها و توان مقابله با مواته در پیاده کردن شعارهای انقلاب ،رهبری امری ضروری و اصلی غیر قابل تردید است و در اسلام این اصل تا آنجا اهمّت دارد که گفته شده است و :(مانودی احد بشی کمانودی بالولایة) رهبری هر انقلابی تجسّم ارزشهائی است که آن انقلاب مطرح می سازد و مسئله رهبری و شرائط آن وفلسفه لزوم پیروی و اطاعت ازرهبر در هر مکتب وهرجامعه ای تابعی است از طرز تلقی آن مکتب وجامعه ازانسان تا آنجا با کرامت و آزاد شناخته شده است که هیچکس جز آفریدگار جهان وانسان حق ندارد نسبت به وی فرانراندوآزادی فطری وطبیعی وی را محدود سازد ونیز اطاعت انسان از هر کس وتسلیم وی در برابر هر قدر تی و حتی عشق وپرستش هرموجودی جز الله که کمال و زیبائی و جمال و جلال مطلق است (و با ظهورجمیلش پرده ازجمالش برافکند که :(هو الاوّل و الآخر و الظاهر و الباطن) اهانت به مقام و منزلت انسان است و اطاعت انسان ازانسان دیگر در موردی جایز است که امر و نهی وهمه دستورات وفرمانهای او ازناحیه همان حقیقت مطلق باشد به طوریکه اطاعت ازآن انساندر واقع اطاعت ازخدا باشد که در غیر اینصورت نه جایز است و نه در شأن و منزلت انسان.اسلام برای رهبری انسانها فردی را سزاوار میداند که در توصیف وی میگوید:(و ماینطق عن الهوی ان هو الاوحیُ یوحی) و هرگز سخنی را که میگوید و بدان سخن مردم را به فعلی یاترک فعلی به قیامی یا قعودی ،به ستیز و جنگ با ظلم و ظالمی یا صلح و سازش با فرد یا ملّتی ویا هرچیز دیگری وبه هرسوئی دعوت میکند این سخن کمترین اثری ونشانه ای از هواهای نفسانی ندارد و فقط و تنها برای خیر وصلاح انسانها وملّتها سخن می گوید پس اطاعت وعمل به دستورات اوهمان اطاعت وعمل به فرمان خداست و حتی انسانی که در مقام رهبری امّت اسلامی است تاآنجا تسلیم اراده خداوند و اراده اوفانی در اراده حق است که قرآن کریم اطاعت ازاو را نشانۀ محبّت به خدا میداند:(قل ان کنتم تحبّون الله فاتبعونی یحببکم الله) و حتی ثمره ونتیجه پیروی ازاو رامحبت خداوند به انسان میداند وبه حق ازبزرگترین نعمتها و نیزاز افتخارآمیزترین ارزشها برای انسانهای مسلمان مؤمن این است که شخصیّتی چون پیامبر اسلام محمّد مصطفی صلّی اله علیه وآله و سلم رهبرآنان است:(و هزاران شکرکه ما را از امّت خاتم النبیین محمّد مصطفی صلّی اله علیه و آلهو سلم قرارداد افضل و اشرف موجودات) واگر نظری به دهها وصدها مدعیان رهبری بیفکنیم که با کجیها وانحرافات خود و یا بانقصها و کمبودهای شناختی ویا خصلتی خودملتّها رادر نیمه راه تسلیم دشمنان نمودند و یابا نجات آنان ازسلطه قدر تی شیطانی گرفتار شیطان دیگری نموده اند آنگاه متوجه میشویم امامت و رهبری پیامبر عظیم الشان اسلام چه نعمت بزرگ و چه افتخار ابدی است برای پیروان آنحضرت و در طول تارخ اسلام نیز تنها کسانی شایسته مقام رهبری و زعامت مسلمین هستند که در خط همان رهبر باشندکه نیاز به دو ویژگی دارد:1ـ شناخت کامل خط رهبری 2ـ پیاده کردن کاملآن خط در عمل و زندگی وفلسفه وجودی تشیّع واصرار بررهبری امیرالمؤمنین علی علیه السلام و جانشینان پس از آنحضرت بعد ازرحلت پیامبر اسلام ازهمین بینش نشأت می گیرد و تاامروز این تفکر و بینش اصالت خودرا همچنان حفظ کرده است ومترقیترین شیوه های دمکراتیک در اداره جامعه هنوز ناب مقابله با این تفکر را نداردو مسئله ولایت فقیه در انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران نیز ازهمان اصل و فلسفه آن سرچشمه گرفته است و بحق باید گفت که : ( وهزاران شکر که ما را از پیروان خمینی قرار داد آشناترین انسانبه خط رهبری پیامبرعظیم الشأن و آگاهترین اسلام شناس زمان که در عمل نیز تاپای جان بدان پایبند است)،انسان مؤمن وعالم عادلی که پیروی از او به حکم عقل وشرع نه تنها جایز است که لازم و واجب است و این فرمانخدا است و در شأن ومنزلت و کرامت انسان ، فقیهی آگاه و مجتهدی متّقی که مخالفت با او جز انحراف وکجی چیزی نیست امروز اگر انسان مسلمانی رهبری او رانپذیرد با چه کسی برای مبارزه با طواغیت و موانع راه تکامل انسان بیعت می کند در زمان ما کدام رهبری برای مبارزه با شیاطین و قدر تمندان ضد خدا جزاو هست که خود در دامن همان قدر تها به دلیل ضعف شناخت با ضعف نفس نیفتاده باشد؟!!چه بسیارند مدعیان رهبری که برای خارج شدن از جاذبه قدر تمند یکی ازدو قطب مسلّط جهانی خود و ملّتی را گرفتا ر واسیر قطب مقابل ساخته اند. منشور جهانی و ابدی انقلاب (و از پیروان قرآن مجید اعظم واشرف کتب مقّدسه و صورت کتبیّه حضرت غیب). ( مستجمع جمیع کمالات به صورت وحدت جمعیّه و ضمانت حفظ وصیانت آنرا از دستبرد شیاطین انس و جن فرموده (أنا نحن نزّلنا الذکر و انّا له لحافظون).) سوّمین موضوعی که پیام بدان پرداخته است قرآن و نقش آن در تداوم انقلاب جهانی اسلام است و پاسخ به یک سوال مهم که در برابر هر انقلابی مطرح است و آن اینست که با توجه به تجربه همه انقلابات تاریخ که پس از پیروزی برنظام حاکم ضد انقلاب به سرعت خود تبدیل به یک رژیم حکومتی می گردد که برای تثبیت ارزشهای جدید و ایجاد سیستمی نو براساس این ارزشها از حرکت باز می ایستد و چون تاریخ در حال حرکت است قهرا نظام در حال ایستائی و سکون آرام آرام از یک نظام انقلابی به یک رژیم ضد انقلاب تبدیل می گردد و طبق سنت تاریخ همه حرکتهای انقلابی سرانجام برنظامها ورژیمهای ایستا که در برابر آنها قرار دارند پیروز خواهد شدو جای رژیم حاکم وضدّانقلابی را اشغال می نمایدو این جریان یعنی جایگزینی هر انقلاب به جای رژیم و نظام حاکم ضد انقلابت و سپس تبدیل خود به یک رژیم ضد انقلابی و سپس نابودی آن و جانشینی انقلاب جدید وارزشهای آن به جای رژیم قبلی و همچنین ...ادامه دارد.اکنون با توجه به این تجربه ،چه تضمینی هست که انقلاب اسلامی به همین سرنوشت دچار نشود و سرانجام عمرانقلاب اسلامی یعنی اسلام به سرنیاید وانقلابی دیگر با ایدئولوژئی دیگر جایگزین ان نشود همچنانکه مارکسیسم و طرفداران آن معتقدند که دوران تاریخی اسلام به سرآمده است و اکنون دوره ای دیگر ازتاریخ پیش آمده است که اسلام پاسخگونی مسائل آن نمیتواند باشد چراکه اسلام پاسخی به نیاز دوران تحوّل فئودالیزم به سرمایه داری بوده است و اکنون تاریخ در مرحله تحوّل از سرمایه داری به سوسیالیزم قرار دارد وامروز مارکسیمم تنها نظریه ای است که از عهده پاسخ به نیازهای این مرحله برمی آید پس در حقیقت انقلاب اسلامی که در پانزده قرن پیش پا به عرصه گذرده است دوران خودرا سپری کرده و صحنه رابه انقلاب دیگری واگذار نموده است و پیام در ان فراز به این سؤال نیز پاسخ می دهد.اوّلا قرآن کریم را به عنوان صورت کتبیّه حضرت غیب معرفی میکند که برای من و امثال من با هیچ قابل فهم و در ک نیست یا چندان در دسترس ادر اک افراد عادی در نمی آید زیرا که برای ما مشکل است بفهمیم حقیقت این سخن را که ذات مستجمع جمیع کمالات در صورت کتیه خود در این کتاب متجلّی است و یا صورت کتیبه آن غیب مطلق خود این کتاب است یعنی قدر ت و علم وحیات و جلال و جمال و همه زیائیها وپاکیها ونیکیها اگر در قالب کتابت تصویر شود همین قرآن خواهدشد که در دست مسلمین است یعنی در عالم کتابت کتاببی پایدارتر و منسجمتر و رساتر و مستحکمتر از این کتاب نخواهد بود.کتابی زیباتر،شیواتر ،بلیغتراز قرآن نیست ،کتابی نوشته شده ازعمیقترین ،جامعترین،بی نهایت ترین ظرفیت علمی وجود که متحد با قدر ت وحیات مطلق است که کل جهان هستی فقط با یک اشاره او موجود است کتابی که هرکلمه و هرجمله و مجموعه ی آن چنان تنظیم شده است که دقیقا براندام جهان هستی راست آمده است و کتابی است زنده وهمچون عالم وجود دارای اعماق بی انتها که همه دانشمندان وفیلسوفان وعرفا و فقها و محقق ان و جامعه شناسان و تاریخ دانان وهرپژوهشگری را سیراب میسازد و از اقیانوس بی کران آن چیزی کم نمی شود و همیشه نو و تازه است ولی همه اینها باز هم معرّف این کتاب نیست چرا که این کتاب (صورت کتیبه حضرت غیب مستجمع جمیع کمالات که صورت وحدت جمیعه )است خواننده ما توجه دارد که مقصود از کتاب و کتابت در مورد قرآن کریم رنگهای نقش بسته برروی کاغذها نیست بلکه مقصود (کتاب مرقوم فی لوح محفوظ )است همچنانکه آن غیب مطلق و مستجمع جمیع کمالات از دسترس ادر اک واندیشه بیرون است اینصورت کتبیه آن حضرت غیب نیز از دستبرد شیاطین انس وجن مصون است واین صیانت را حضرتش ضمانت فرموده است(انا نحننزّلنا الذکر وانا له لحافظون) و ازاین کتاب نه یک حرف کم و نه یک حرف برآن افزوده شده است و اگرکسانی معتقد بوده و یا هستند که ازاین کتاب چیزی کاسته شده و یا بر آن افزوده اند و یا این عقیده را به این وآن نسبت میدهند،یا مأمورند که چنین ادعای گزاف بی پایه ای را در میان مسلمین برای بهره برداری دشمنان آنان منتشرسازند و یا ازلوازم اعتقاد خود غافلندکه قطعا اگرتوجه می کردند بدان ملتزم نمی شوند ،این دسته توجه نکرده اند ه این اعتقاد تکذیب خود این کتاب است که میگوید و انّا له لحافظون واهنانت به صحابه گرامی پیامبربزرگوار اسلام است اگر تصوّرشود آنان تا بدان پایه به این یادگار بمانندآن حضرت و کلام مقدّس ذات اقدس حق بی اعتنا بوده اند که متوجه نشدند و به آنان دستبرد زده شد و یا فهمیدند و لیکن سکوت کردند و ازکنار این خیانت بزرگ گذشتند و حاشا که آن بزرگواران خاصه معصومین از آنان اجازه چنین جسارتی را به ساحت این کتاب آسمانی داده باشدند همچنانکه در موضوع مهم دیگری چون موضوع رهبری سکوت نکردند و علیرغم همه تهدیدها و فشارهاو تبعیدها و کشتارها و اسارتها در طول بیش ازدو قرن تازمان غیبت و ازآن زمان تا به امروزبرسراین مسئله حیاتی جهان اسلام همه دلسوختگان اسلام پای فشردن وامروز عملا به نیاز جهان اسلام که گرفتار بحران رهبری است پاسخ لازم را دادن آیا با این تجربه زنده ای که در برابرما و تاریخ هست میتوان باور نمود که در برابر تحریف کتاب سکوت کردند،و گذشتند و این ودیعه الهی را سالم ازآورنده آن تحویل گرفتند و ناقص به نسل پس از خود تحتویل دادند حاشا که به ساحت مقدّسشان چنین اهانتی ازمسلمان روا باشد .سپس پیام می افزاید: (در این کتاب جاویت می بینیم که فرموده(قل ان کان آیاتکم و ابناءکم واخوانکم و ازواجکم و عشیرتکم واموال اقترفتموها و تجارة تخشونکسادها ومساکن ترضونها احب الیکم من الله و رسوله و جهاد فی سبیله فتربصوا حتی یاتی الله یامره و الله لایهدی القوم الفاسقین) (... بعد ازحب خدایتعالی و رسول اکرم صلی الله عیله و آله در بین تمام احکام الهی ،جهاد فی سبیل الله را ذکرفرموده و تنبّه داده که جهاد فی سبیل الله در راس تمام احکام است که آن حافظ اصول است وتذکر داده که در صورت قعود ازجهاد منتظر عواقب آنباشید از ذلت و اسارت و بربادرفتن ارزشهای اسلامی و انسانی و...) و بااین بیان به آن سوال مهم پاسخ میدهدکه این انقلاب یعنی انقلاب جهانی و ابدی اسلام به دو علّت یا دو اصل از خطر سایرانقلابها یعنی تبدیل شدن به یک رژیم ایستا و ضد انقلاب مصون است وهمیشه در حال انقلاب باقی است و آندو اصل عبارتست از یک :حب به خدا ،دو:جهاد مستمر در راه آن و سایر انقلابها یافاقد این هردو اصل و یا یکی از آن دو هستند یعنی انقلاب اسلامی آنگاه شکل می گیرد که انسان عاشق خدا برای رسیدن به آن کمال مطلق حرکت میکند و به پرواز در میآید پس اوّلا همه چیز را در جهان ،گذرا و متغیّر نمی داندو معتقداست یک حقیقت ثابت و ازلی وابدی هست که لایتغیّر است و به تبع آن حقیقت ثابت و مقدّس ارزشها و اصولی نیز در جهان ثابت و الیتیّراست که انسان برای وصول به معشوق خویش تلاش میکند که به آن ارزشها و اصول دست یا بد و دسترسی به آنها که نردبان وصول به کمال مطلق است جهادی مستمر را میطلبد که این جهاد مستمر ضامن رسیدن به آن ارزشهاست و استمرار این جهاد خود ضامن پویائی انقلاب است، جهد،سراسر حرکت است ،حرکتی شتابان که یک لحظه انسان مجاهد آرام نیست انقلاب آنگاه از حرکت می ایستد که جهان را رها میکند و کار را پایان یافته اقالم میکند و امّا اسلام وقرآن کریم که حرکت انقلابی پیامبرعظیم الشأن اسلام برپایه آن آغاز شده است انسان را در طول زمان وهمه انسانها را به سوی چیزی دعوت میکند که رسید تنبه آن در گرو جهاداست،جهاددر راه خدا و هرانسانی برای رسیدن به آنکمال مطلق تازنده است و تا جهان هست باید دائم در جهاد باشد.اگر پیامبراسلام (ص) تاامروز زنده بود،تا امروز دائم در حال جهاد بود واگر شعله های مقدّس انقلاب در مقاطع تاریخ روبه سردی رفته است علّت اساسی آن ترک جهاد بده است و انقلاب اسلامی ازآنجهت ایستا و مبرا نیست چونقران در میانمسلمین است و هرگاه گروهی از مسلمین از جهاد باز می ایستند و جهان اسلام رو به ضعف میرود و اسلام پویائی خودرا از دست میدهدقرآن که صورت کتبیّه حضرت غیب است و زنده است،مسلمانان را به جهاد فرامیخواند و حرکت انقلاب شتاب جدید ی به خود میگیرد و حیات تازه ای آغاز میشود ؛پس اگرانقلاب در مقطعی اززمان ویا نقطه ای از زمین پیروز شد و نظام فاسد پیشین را در هم کوبید و خود تأسیس نظام جدید و رژیم جدیدی نمود ،اگر همچنان در حال جهاد باقی بماند هرگز تبدیل به یک نظام ایستا و ساکن وضدانقلاب نخواهد شد واگر رهبران حرکت وهواردان انقلاب این بزرگترین اصلاسلایم یعنی جهادرا رها کردند و رژیم حاکم اسلامی تبدیل به حکومتی ضدانقلابی شد،مجدّدا کتاب خدا و اسلام برخاسته از آن مسلمانان را به قیام دعوت میکند و اسلام قرآن یعنی اسلام انقلابی علیه رژیم ضدانقلابی و بنام اسلام با جهاد فی سبیل الله برمی خیزد و آن را در هم میکوبد و خودجایگزین آن میشود و این دو اصلی یعنی حب به خدا و جهاد فی سبیل الله پویائی اسلام انقلابی را تضمین می نماید و آنچه در سایرانقلابها رخ داده و می دهد یا اصل دوّم رها شده است نظیرآنجه در مسیحیّت و آئین یهود اتفاق افتاده که ترک جهاد در برابرستم به تحریف در کتاب وانحراف در عقائد نیز انجامید وانقلاب پیامبر اسلام در حقیقت احیاء شریعت موسی وعیسی علیهما السلام وتکمیل آن بود و با حرکتهائی جز برپایه حب به خدا است که سرنوشتی جز باز ایستادن ازحرکت وتبدیل به حرکتی ارتجاعی و ضد انقلابی ندارد. ما باخواست خدا دست تجاوز و ستم همه ستمگران را در کشورهای اسلامی می شکنیم و با صدور انقلابمان که در حقیقت صدور اسلام راستین وبیان احکام محمّدی است به سیطره و سلطۀ و و ظلم جهانخواران خاتمه می دهیم. اما م خمینی آیا برای علمای کشورهای اسلامی ننگ آورنیست که با داشتین قرآن کریم واحکام نورانی اسلام وسنت پیامبر و ائمه معصومین علیهمالسلام احکام و مقررات کفردر ممالک اسلامی تحت نفوذدآنان پیاده شود. امام خمینی
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 72 |