منشور انقلاب اسلامی

حج

همراه با امام بسوی:

حج پایگاه انقلاب جهانی اسلام

منشور انقلاب اسلامی

قسمت پنجم

حجة الاسلام والمسلمین موسوی خوئینی

«و من یخرج من بیته مهاجراً الی الله و رسوله ثم یدرکه الموت فقد وقع اجره علی الله».

گفتیم که پیام به ترتیب به سه موضوع پرداخت یک: محرک انسان و ایدئولوژی انقلاب دو: رهبری سه: منشور جهانی و ابدی انقلاب یعنی قرآن و اکنون به موضوع چهارمی می پردازد و آن دست آوردهای انقلاب و زمینه های مساعد یک خیزش جهانی اسلام است:

«و حمد و شکر بی پایان بر عنایات حق جل وعلا که..

1-    «ندای اسلام بر اقصی بلاد جهان طنین افکنده».

2-    «بیرق معنوی اسلام در اقطار عالم به اهتزاز درآمده».

3-    «چشم های جهانیان به سوی کشور ولی الله اعظم ارواحنالمقدمه الفداء دوخته شده و برغم بدخواهان و منحرفان که کوس رسوائیشان بر سر بازارها زده شده و بر خلاف خوابهای خرگوشی آنان که وعده سقوط جمهوری اسلامی را در سه ماه یا یکسال بخود و اربابان خود می دادند»

4-    «امروز پس از سالها، کشور عزیز اسلامی ایران از همیشه پایدارتر»

5-    «ملت عظیم آن سرافرازتر»

6-    «قوای مسلحه آن پرقدرت تر»

7-    «جوانان و سالمندان آن مصمم تر»

8-    «حوزه های مقدس علمیه آن در سایه مراجع معظم و علماء اعلام کثرالله امثالهم پرشورتر»

9-    «پیوند حوزه ها و دانشگاهها استوارتر»

10-                       «قوای سه گانه آن فعالتر»

11-                       «جهاد سیاسی و فرهنگی و نظامی آن رو به رشدتر»

12-                       «دشمنان آن که در حقیقت دشمنان اسلام و استقلال کشور هستند ضعیفتر و زبونتر»

13-                       «کاخهای مستکبران لرزانتر»

14-                       «رسوائی کاخ سیاه برملاتر»

15-                       «پریشانگوئی و دلهره کاخ نشینان افزونتر»

16-                       «سر درگمی رسانه های گروهی جهان که انعکاس سردرگمی کاخ نشینان است واضح تر گردیده است، لازم است در این جوی که پیش آمده است مسلمین و مستضعفان جهان آگاهانه از آن استفاده کرده و جمیع فرق مسلمین و مستضعفان دست در دست هم داده و خودشان را از قید اسارت ابرقدرتها خارج نمایند»

در جنگ احزاب عمرو بن عوف و سلمان و حذیفة بن یمان و نعمان بن مقرن و شش نفر از انصار، کندن چهل ذراع از خندق را بر عهده می گیرند. در اثناء کار به سنگی برخورد می کنند که شکسته نمی شد، ناگزیر سلمان خدمت پیامبر(ص) میرسد تا چاره کار را جویا شود، آنحضرت شخصاً در محل حاضر می شوند و کلنگ را به دست مبارک خود گرفته ضربه ای بر سنگ می کوبند که برقی از سنگ به هوا می پرد و اطراف را روشن می سازد. پیامبر(ص) تکبیر پیروزی سر می دهند و حاضران نیز تکبیر می گویند و این واقعه سه بار انجام می شود، آنگاه سلمان از رسول گرامی(ص) سر این تکبیرات را بدنبال برقی که از سنگ به هوا پرید جویا شد، رهبر مسلمین و رسول خدا(ص) فرمودند:

«خداوند در اولین ضربه ای که بر سنگ وارد ساختم، یمن را برای من فتح نمود و مرا بر یمن پیروز کرد و در ضربه دوم، شام و مغرب را و در ضربه سوم، مشرق را»

و آنحضرت مسلمانان را به این پیروزیها مژده داد. و آنگاه که سپاهیان احزاب و تمامی جبهه کفر در اطراف مدینه ظاهر شدند مؤمنان گفتند «هذا ما وعدنا الله و رسوله و صدق الله و رسوله و مازادهم الا ایماناً و تسلیماً» و اتحاد احزاب بر سر جنگ با اسلام و مسلمین و اجتماع آنان در اطراف مدینه برای یکسره کردن کار پیامبر و امت نه تنها در دل مؤمنان یأس و ترسی ایجاد نکرد بلکه آنان این هجوم گسترده را نشانه پیروزیهای اسلام که پیامبر به آنان بشارت داده بود دانستند و لیکن منافقین و آنان که دلهاشان بیمار بود، گفتند: «ما وعدنا الله و رسوله الا غروراً» و گفتند آیا تعجب نمی کنید از این شخص (پیامبر) که به شما از فتح شامات و مدائن و شرق و غرب خبر می دهد در حالیکه شما قدرت بیرون آمدن از مدینه را ندارید و برای جلوگیری از حمله دشمن خندق می کنید.

و امام امت به هنگامیکه احزاب کفر جهانی از هر سو، ایران اسلامی را در محاصره اقتصادی و نظامی و زیر شدیدترین فشارهای سیاسی و تبلیغاتی قرار داده اند، بشارت می دهند که:

«من با اطمینان می گویم اسلام ابرقدرتها را به خاک مذلت می نشاند.

اسلام موانع بزرگ داخل و خارج محدوده خود را یکی پس از دیگری بر طرف و سنگرهای کلیدی جهان را فتح خواهد کرد.»

و مؤمنان یعنی همان بسیجیان جهان اسلام- که «خمینی» آنان را همرزمان خود می خواند و می گوید:

«...و بیاری خدا در کنار بسیجیان جهان اسلام، این پابرهنه های مغضوب دیکتاتورها خواب راحت را از دیدگان جهان خواران و سرسپردگانی که به ستم و ظلم خویشتن اصرار می نمایند سلب خواهد کرد».

نه تنها از حضور دهها رزمنا و احزاب کفر به سرکردگی آمریکا کمترین ترسی بخود راه نمی دهند که آنرا نشانه سقوط استکبار جهانی و پیروزیهای بزرگ انقلاب اسلامی می دانند که «این قرن بخواست خداوند قادر، قرن غلبه مستضعفان بر مستکبران و حق بر باطل است» و اما منافقان و غرب زده ها و بزدلان و جاهلان متنسک و دل مردگان و پیروان شیاطین و یا بی خبران و بعض مدعیان عقل و سیاست و دوراندیشی که هیچگاه آماده تحمل تلخی های دفاع از اسلام و میهن اسلامی و مصائب آن نبوده و در آینده نیز توفیق ایثار و فداکاری در راه اعلاء کلمه حق را نخواهند یافت با دیدن نیروهای ناتو در آبهای خلیج فارس بسیجیان شجاع و مؤمن را می ترسانند که شما و کشورتان در محاصره اید و بشما وعده پیروزیهای بزرگ داده میشود:

«و با تحریف آیات کتاب خدا و استناد به نسبت پیامبر مسیر عزت و کرامت مسلمین را دگرگون و مردم ما را از شرافت جهان بر حذر می دارند که خداوند را سپاس می گذاریم که به ملت ایران آگاهی و رشد مرحمت فرموده است که نه تنها تحت تأثیر این القائات نرفته و نمی رود بلکه.. به آن لبخند تمسخر می زند».

و آینده که بی تردید پیروزی اسلام آنرا رقم می زند روشن خواهد کرد که قضاوت کدامیک از این دو گروه صحیح بوده است: بسیجیان مؤمن که یاوران خمینی هستند یا مدعیان عقل و سیاست که پایگاههای استکبارند.

اکنون بر می گردیم به توضیح دستاوردهای انقلاب اسلامی که در این بخش از پیام آمده است: «ندای اسلام براقصی بلاد جهان طنین افکنده و بیرق معنوی اسلام در اقطار عالم به اهتزاز در آمده». اسلام قرنها بود که فریاد آن در حلقوم موحدان شکسته و ندای آن حتی برای پیورانش ناشنیدنی بود، بی دینی حکومتهای اسلام نما از یکطرف و تبلیغات مکاتب الحادی که پایان عمر اسلام را به دنیا مژده می دادند از طرف دیگر، کناره گیری علماء اسلام از صحنه های سیاسی و سکوت آنان در برابر بیدادگری های ستمگران از سوئی و بی پروائی آخوندهای درباری که تمام تلاششان در مسخ اسلام راستین و معرفی اسلام سلاطین و دربارها بود از دیگر سوی جهش برق آسای تکنولوژی در کشورهای غیر اسلامی و عقب ماندگی ممالک اسلامی و بسیاری علل و عوامل عقب ماندگی مسلمانان همه و همه خبر از تمام شدن آخرین رمق اسلام و آخرین نفسهای این آئین الهی و مرگ نزدیک آن خبر می داد جوانان مسلمان برای مبارزه با استبداد داخلی و استعمار خارجی در کشورهای اسلامی قرآن را گم کرده و بدنبال مکاتب دیگر می گشتند و خود را در دامن مارکسیزم یا دیگر فلسفه ها می یافتند، مسلمانی و اسلامخواهی برای طرفداران اسلام در جوامع مختلف نوعی عقب ماندگی و ارتجاع تلقی می شد در کشورهای اسلامی و در مجامع علمی هر سخنی و هر تفکری که نشان از اسلام داشت خود دلیل بر سستی و ضعف آن بود و هر ادعائی که رنگ و بوئی از فلسفه های غیر اسلامی و بلکه ضد اسلامی داشت دلیل متقنی بر درستی آن ادعا بود برخی از مردم خصوصاً روشنفکران برای اثبات شخصیت خویش تظاهر به بیدینی یا بی اعتقادی به مبانی و اصول اسلامی می نمودند و هر بی سروپائی بخود اجازه می داد که بر این محتضر مظلوم بتازد و اگر در مقاطعی از تاریخ عالمی مجاهد و یا مسلمانی فداکار از اینهمه ستمی که بر اسلام عزیز می رفت به فریاد می آمد لاجرم همه هستی خویش را بر سر آن یک فریاد دردمندانه می باخت و می سوخت و شعله سوختنش همچون برقی در دل سیاهی می جهید و خاموش می شد و دیگر هیچ و باز هم غربت اسلام و خاموشی این شعله مقدس و تاریکی ظلم و ستم و بیدینی و یأس و دلشکستگی مسلمانان مؤمن و موحد و بی ایمانی و بی بندو باری اکثر مسلمانان و تمامی حکومتهای فاسد اسلامی نما و ناگهان برقی جهید و انفجار نور رخ داد آنچنان انفجاری که طنین آن لرزه بر کاخها و برق و حرارت آن روشنائی و گرمی به کوخها افکند، اقصی بلاد جهان ناگهان فریاد محمد (ص) را از غار حرا شنیدند که از پس قرنها دگر بار پیروان خویش را فرا می خواند آری فریاد اسلام از حلقوم ملت خمینی به بلندی تاریخ اسلام برخاست و از ایران برخاست و همچون موج، همچون نسیم، همچون نور، همچون غرش ابرها، همچون طوفان، همچون زلزله، همچون خورشید و همچون هر چیزی که مایه حیات است و عزت و شرف و استقلال و آزادی و بندگی خدا و فضیلت و پاکی و همچون هر چیزی که نوید مرگ و نابودی می دهد به ستم و جهل و نامردمی و فرومایگی و رذالت و ناپاکی و بندگی شیطان و بردگی اربابان زرو زور و تزویر به استبداد و استعمار و به جهانخواران و کاخ نشینانن و به آمریکا و ارتجاع و به مارکسیسم و کاپیتالیزم به سرمایه داری و سوسیالیزم و به هر چه و هرکس و هر قدرتی که بدون خود را در نابودی اسلام جستجو می کرد و هزاران.

«حمد و شکر بی پایان بر عنایات حق جل و علا که... ندای اسلام بر اقصی بلاد جهان طنین افکند و بیرق معنوی اسلام در اقطار عالم به اهتزاز در آمده و چشم های جهانیان به سوی کشور ولی الله اعظم ارواحنا لمقدمه الفداء دوخته شده...»

و راستی که اگر انقلاب اسلامی در سال پنجاه و هفت در ایران پیروز نشده بود و این انفجار نور رخ نمی داد امروز جهان اسلام چه سرنوشتی داشت هیچ به تفکر نشسته ایم و آنان که تمام هنرشان اینست که ثابت کنند این انقلاب دستاوردی نداشته است و یا اگر داشته ناچیز بوده است هرگز اندیشیده اند که اسلام و مسلمین دچار چه آینده مبهم و نامعلومی بودن و اکنون چه آینده روشن و سراسر درخشانی در پیش دارند؟! آیا نمی بینند که در کشورهای اسلامی چه حوادث شگفتی در حال تکوین است آیا نمی بینید مسلمانان را که «یدخلون فی دین الله افواجا». و خود را باز می یابند آیا نمی بینند که امواج خروشان و پر قدرت اسلام چنان خود را به سواحل کشورهای اسلامی می کوبد که حتی بیدین ترین سران این کشورها و صدامترین آنان خود را مجبور به اسلامنمائی می بیند راستی که به اینان باید گفت «قاتلکم الله! این تذهبون؟»که این لجاجت و عناد پایانش جهنم است.  ادامه دارد

مسلمانان باید با همه امکانات و وسائل لازم به مقابله جدی و دفاع از ارزشهای الهی و منافع مسلمین برخیزند و صفوف مبارزه و دفاع مقدس خویش را محکم و مستحکم نمایند.

رها کردن یک ملت و یک کشور یک مکتب بزرگ در نیمه راه پیروزی خیانت به آرمان بشریت و رسول خداست لذا تب جنگ در کشور ما جز به سقوط صدام فرو نخواهد نشست.

به همه مسئولان کشورمان تذکر می دهم که در تقدم ملاکها هیچ ارزش و ملاکی مهم تر از تقوی و جهاد در راه خدا نیست و همین تقدم ارزش الهی باید معیار انتخاب و امتیاز دادن به افراد و استفاده از امکانات و تصدی مسئولیتها و اداره کشور و بالاخره جایگزین همه سنتها و امتیازات غلط مادی و نفسانی بشود.                                 «امام خمینی»

 

 

تعداد مشاهده مقاله: 278