تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,804 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,977 |
حقوق والدین | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1366، شماره 73، دی 1366 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
حقوق والدین قسمت دوم در شماره گذشته به پنج نکته از نکاتی که در قرآن کریم در مورد حقوق پدر و مادر آمده است اشاره نمودیم و اینک دنباله بحث. نکته ششم: برخورد با پدر و مادر مشرک و گمراه و گمراه کننده شکی نیست که والدین، بزرگترین نقش را در ساختن زیربنای فکری و اعتقادی فرزند دارند و گذشته از تأثیر عوامل ارثی در طول مدت کودکی و نوجوانی، افکار و اعتقادات خود را در مغز خالی و آماده پذیرش او جای می دهند و چنان افکار القا شده از سوی پدر و مادر در تفکر فرزند، مؤثر و عمیق است که مشکل است از همه آنها رهائی پیدا کند، حتی اگر پس از بزرگ شدن و تحصیل علم و دانش، راهی غیر از راه آنها برود و دینی غیر از دین آنها بپذیرد و تفکر آنان را غلط بداند و از آنها بکلی بیزاری جوید و اندیشه های آنان را غیر قابل قبول بداند، باز هم برخی از آن افکار و ایده ها خواه ناخواه، بطور مرموزی در بسیاری از کردارها و گفتارها و طرز تفکر او خودنمایی خواهد کرد و رهایی از تمام آنها بسیار دشوار است. در عین حال باید انسان واقع جو و حقیقت خواه- تا حد توان- تلاش کند و برای آزاداندیشی و تفکر سالم، خود را از همه ته مانده های افکار گذشته- که آنها را از کودکی، اصل مسلم پنداشته است- رها سازد و گرنه هرگز نخواهد توانست به حقیقت برسد و هر چه ببیند در چارچوبی از افکار گذشته و قالبی از ایده های دیرین خواهد بود.
رهایی از افکار گذشتگان انقلابهای فکری و دگرگونیهای اجتماعی، معمولاً نخست جوانان و نوجوانان را به خود جلب می کنند. این پدیده روشن و واضح که در طی قرون، همه اندیشمندان آن را به تجربه یا به الهام و وحی آموخته اند، تمامی مصلحان و مفسدان را براین داشته که در آغاز حرکت تغییری خویش، چه بر حق و چه بناحق، جوانان و نوجوانان را گرد خود جمع آورند و از زمینه فکری خالی و مستعد آنان- که غالباً از افکار خسته کننده قدیم به تنگ آمده اند- استفاده نمایند. اسلام به عنوان یک حرکت فکری نیز در بدو پیدایش و انتشار، بیشترین پیروان خویش را در میان جوانان یافت؛ جوانانی که از افکار پوسیده مشرکان و محیط آلوده و جنایت با قریش و همه جزیرة العرب خسته شده بودند و از این یکدیگر کشی برای جمع غنیمت، منزجر بودند و فطرت پاک، آنها را به نفی بت پرسیت ابلهانه و جستجوی پروردگار بی عیب و خالق مبرا از هر نقص، دعوت می کرد. پدران و مادران از این تحول عظیم که در افکار فرزندان خود می دیدند، سخت آزرده شدند و تمام تلاش و کوشش خویش را در بازگشت آنان به سوی دین نیاکان به کار گرفتند و شاید در برخی موارد نیز موفق شدند. خداوند متعال که آن همه سفارش پدر و مادر را به نوع انسان فرمود بود، در این مورد، فرمانی برای هدایت انسان فرستاد تا وظیفه خود را در برابر اینگونه پدران و مادران بداند. در آیات هشتم و نهم سوره عنکبوت آمده است: «$uZø¢¹urur z`»|¡SM}$# Ïm÷yÏ9ºuqÎ/ $YZó¡ãm ( bÎ)ur #yyg»y_ x8Îô³çFÏ9 Î1 $tB }§øs9 y7s9 ¾ÏmÎ/ ÖNù=Ïã xsù !$yJßg÷èÏÜè? 4 ¥n<Î) öNä3ãèÅ_ötB /ä3ã¤Îm;tRé'sù $yJÎ/ óOçFZä. tbqè=yJ÷ès? ÇÑÈ tûïÏ%©!$#ur (#qãZtB#uä (#qè=ÏJtãur ÏM»ysÎ=»¢Á9$# öNßg¨Yn=ÅzôãZs9 Îû tûüÅsÎ=»¢Á9$# ما انسان را به نیکی درباره پدر و مادر سفارش کردیم ولی اگر کوشش کنند و نهایت تلاش را به کار برند تا تو از روی نادانی به من مشرک شوی، از آنها پیروی مکن؛ برگشت همه شما به سوی من است و شما را از کردار خویش آگاله خواهیم ساخت. و ما آنان را که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، در زمره صالحان و شایستگان قرار خواهیم داد. پیروی نکردن از ایده های غلط والدین آیات فوق، پس از سفارش احسان و خوشرفتاری با پدر و مادر، چند مطلب را گوشزد می نماید: 1- احسان و نیکی با پدر و مادر نباید موجب پیروی کورکورانه از افکار و ایده های آنان باشد. تو ای انسان به نیروی عقل مجهزی تا در راز هستی و آینده خویش فکر کنی و نباید از دین نیاکان و پدران و مادران، چشم بسته تقلید کنی. و این مطلبی است که در ده ها آیه قرآن بر آن تأکید فراوان شده است. قرآن، انسانهای مقلد را که در شناخت حقیقت هستی و آینده جهان و انسان، بجای آزاداندیشی، از افکار پوسیده پیشینیان و نیاکان و پدران و مادران، کورکورانه پیروی می کنند، به شدت مورد نکوهش قرار داده است. بدون شک بزرگترین مانع پیشرفت فکری و تمدن بشری، تقلید از پیشینیان است. سالیان دراز اروپای متوحش، به دلیل احترام افکار گذشتگان، محققان و اندیشمندان خویش را- که مایه افتخار و سربلندی هر امتی هستند- می سوزانید تا مردم را گمراه نسازند! 2- ممکن است پدر و مادر مشرک و مخالف دین حق برای برگرداندن فرزند به گروه خویش از هرگونه تلاش و کوششی دریغ نورزند؛ از تطمیع و تهدید و تحریک احساسات و خواهش و هر روش دیگر استفاده می کنند تا فرزند را به دین و آئین پدران و نیاکان برگردانند. خداوند می فرماید: هر چه تلاش کنند تو از آنها پیروی مکن، و برای اینکه انسان بداند که چرا نباید پیروی کند، می فرماید: «لتشرک بی ما لیس لک به علم»-تلاش آنها برای این است که از روی جهل و نادانی، به من شرک ورزی. یعنی آنها برای تو دلیل قانع کننده ای ندارند زیرا شرک و بت پرستی با هیچ منطقی سازگار نیست. و خداوند متعال در قرآن کریم مکرر از پیش گرفتن راهی که با علم و منطق مخالف است نهی فرموده: «و لا تقف ما لیس لک به علم». و ممکن است منظور از «ما لیس لک به علم» این باشد که آنچه را به تصور خود شریک من قرار می دهند، هرگز نمی شود متعلق علم قرار بگیرد زیرا معدوم مطلق است و چیزی نیست تا به آن علمی تعلق بگیرد. تسلی دادن به فرزند متعهد 3- نگران مباش (ای انسان) که مخالفت پدر و مادر در این امر به تو زیانی نخواهد رساند. برگشت همه بسوی من است و شما را از واقعیتهای پنهان اعمالتان آگاه می سازم؛ آنجا که ملکوت و غیب جهان آشکار می گردد خواهید دید که معنای بت پرستی چیست، و خواهید دانست که اطاعت از پدر و مادر، حد و مرزی دارد. و در ضمن، لحن آیه برای پدران و مادرانی که چنین کوششهائی در راه گمراه کردن فرزندان به عمل می آورند، لحنی تهدید آمیز است. 4- در آیه بعد نیز، فرزند با ایمان و متعهد را دلداری و تسلی می دهد که اگر از پدر و مادر جدا شدی، تو را چه باک که من مؤمنان نیکوکار را در گروه صالحان و شایستگان قرار می دهم. و ضمناً این آیه به انسان گوشزد می نماید که انسان مؤمن و هدفدار باید به گروه فکری و اعتقادی خویش بپیوندد نه به پدر و مادر و فامیلی که با او در عقیده و فکر مخالفند. این مطالب به گونه ای روشنتر در سوره لقمان، آیه 15 آمده است: bÎ)ur #yyg»y_ #n?tã br& Íô±è@ Î1 $tB }§øs9 y7s9 ¾ÏmÎ/ ÖNù=Ïæ xsù $yJßg÷èÏÜè? ( $yJßgö6Ïm$|¹ur Îû $u÷R9$# $]ùrã÷ètB ( ôìÎ7¨?$#ur @Î6y ô`tB z>$tRr& ¥n<Î) 4 ¢OèO ¥n<Î) öNä3ãèÅ_ötB Nà6ã¥Îm;tRé'sù $yJÎ/ óOçFZä. tbqè=yJ÷ès? ÇÊÎÈ و اگر پدر و مادر تلاش کنند که تو ندانسته به من مشرک شوی، از آنان پیروی مکن ولی در امور مادی و مسائل دنیوی، با آنان معاشرتی نیکو داشته باش و راه بازگشتگان به سوی من را پیروی کن، سپس بازگشت همه شما بسوی من است که شما را از راز کارهایتان آگاه خواهم ساخت. دو مطلب در این آیه اضافه شده است: رفتار فرزندان انقلابی در محیطهای فاسد 1- با پدر و مادری که سعی در گمراهی تو دارند نیز معاشرتی نیکو و رفتاری متعارف مانند سایر پدران و مادران داشته باشد یعنی عدم پیروی از خط فکری و اعتقادی آنان نباید موجب تضییع حق آنها شود. بهرحال آنها در راه پرورش تو در زندگی دنیا، متحمل زحمتها و مشقتها شده اند و سپاسگزاری و تشکر از آنان، بر تو ایجاب می کند که همچنان احترامشان را نگه داری و با محبت و مهربانی، با آنان معاشرت کنی، در عین حال از افکار و ایده های آنان پیروی مکن و پیرو راه صالحان باش. «این مسئله در جامعه انقلابی ما چهره دیگری یافته است. در نامه هایی که به دفتر مجله می رسد، موارد فراوانی دیده شده است که جوانان انقلابی و متدین از وضع خانواده های خود بخصوص پدران و مادران شکایت می کنند و نمی دانند که چگونه باید با آنان رفتار نمایند. جوانانی مؤمن و متعهد به انقلاب در خانوده های مرتجع یا ضد انقلاب یا لا ابالی، دچار مشکلات فراوانی می شوند و بخصوص دختران که جایی بجز خانه ندارند. و ما مکرر در پاسخ به نامه ها، این نکته را یادآور شده ایم که مقاومت و پایداری این فرزندان در چنین محیطهایی، خود یک نوع مجاهدت و ستیز با گروه باطل است. و در صدر اسلام نیز اینگونه موارد بسیاری بوده است. معمولاً جوانان تازه مسلمان از سوی پدر و مادر و دیگر بزرگان فامیل زیر فشار و شکنجه قرار می گرفتند، این خود نوعی امتحان و آزمایش است. چه بسیارند جوانان با ایمانی که زندگی مرفه خود را در اینگونه خانواده ها رها ساخته و راهی جبهه های جنگ یا مراکز بسیج مقاومت شده اند. این ایمان و گذشت و پایداری ارزش فراوانی دارد. در عین حال سفارش ما مکرراً به این جوانان، این است که پدر و مادر را بخصوص احترام کنید حتی اگر ضد انقلاب باشند و سعی در گمراهی شما نیز داشته باشند زیرا هر خط فکری انحرافی داشته باشند، بدتر از شرک نیست. شرک زشت ترین گناه و بدترین ستم به نفس است و خداوند فرموده است: «ان الله لا یغفر ان یشرک به و یغفر مادون ذلک لمن یشاء»- خداوند شرک را نمی آمرزد و هر گناهی را بجز شرک برای ان کس که بخواهد می بخشد. بنابراین حتی در مورد شرک و وادار ساختن فرزند به آن، خداوند متعال دستور خوش رفتاری در مسائل مادی و زندگی دنیوی داده است چه رسد به انحرافهای عملی یا اعتقادی. انتخاب راه وسط و حد اعتدال 2- «و اتبع سبیل من أناب الی» با اینکه در جمله قبل، نهی از اطاعت آنان کافی بود که انسان را از پیروی خط انحرافیشان باز دارد ولی چون با معاشرت نیکو با آنها تأکید شده بود، برای اینکه مبادا این معاشرت، موجب پیروی از آنها شود، فرمود: «ولی راه آنان را که به سوی من باز گشته اند، پیروی کن» معیار در پیروی و خط پذیری توجه به سوی خداوند است و تنها راهی که به سوی رضای او می رود، صراط مستقیم است. نتیجه اینکه در آیه فوق، راه وسط و حد اعتدال را در مورد چنین پدر و مادری نشان می دهد که انسان به سوی افراط در احترام و گرامیداشت آنان بگراید و در مسائل اعتقادی و فکری و مذهبی، گفته خلاف منطق آنان را بپذیرد و نه به جانب تفریط روی آورد و به دلیل انحراف عقیدتی، حرمت آنها را نگه ندارد و در زندگی به آنان کمک ننماید. بلکه راه وسط انتخاب کند و از هر گونه احترامی در مورد آنان دریغ نورزد و به نحو متعار و معمول فرزندان با آنان معاشرت کند ولی سخن باطل آنان را هرگز نپذیرد و راه خداجویان را پیش بگیرد زیرا: «الی مرجعکم فأنبئکم بما کنتم تعملونن بازگشت همه به سوی او است و آنجا که پرده ها بالا می رود، پدر و مادر و زن و فرزند به کار انسان نمی آیند. «یوم یفر المرء من أبیه و امه و اخیه و صاحبته و بنیه» (سوره عبس- 34-36)- روزی که انسان از پدر و مادر و برادر و همسر و فرزندان خویش می گریزد (تا او را بی پرده نبینند). نکته هفتم: حق مادر از حق پدر، برتر و والاتر است گرچه از نظر حکم شرعی، پدر بر فرزند قبل از بلوغ و در بعضی موارد حتی پس از بلوغ، ولایت دارد و مادر را ولایتی نیست ولی احسان و نیکی و خوشرفتاری که سفارش شده است، در مورد مادر تأکید بیشتری دارد، گرچه این مطلب در قرآن به صراحت نیامده و از روایات استفاده می شود ولی در دو آیه پس از سفارش پدر و مادر، تنها از مشقتها و رنج و تعبهای مادر یاد شده است. در سوره لقمان آیه 14 می فرماید: «$uZø¢¹urur z`»|¡SM}$# Ïm÷yÏ9ºuqÎ/ çm÷Fn=uHxq ¼çmBé& $·Z÷dur 4n?tã 9`÷dur ¼çmè=»|ÁÏùur Îû Èû÷ütB%tæ Èbr& öà6ô©$# Í< y7÷yÏ9ºuqÎ9ur ¥n<Î) çÅÁyJø9$# ÇÊÍÈ «انسان را درباره پدر و مادر سفارش کردیم که مادرش او را حمل کرد، در حالی که شعف و ناتوانی از این بار، پیوسته بر او افزوده می شد و تا دو سال او را شیر داد، (سفارش کردیم) که مرا و پدر و مادرت را سپاسگزار باشد(و بدان که) بازگشت همه به سوی من است». در این آیه کریمه، خداوند متعال، احساسات و عاطفه انسان را نسبت به مادر بشدت تحریک می کند و به او تذکر می دهد که دلیل لزوم شکرگزاری از مادر، این است که او نه ماه یا قدری بیشتر یا کمتر، سنگینی تو را تحمل کرده و از نیرو و توان خود، تو را نیرو بخشید و بدین ترتیب رفته رفته ناتوان شد تا تو را بر زمین نهاد و آن روز نیز نیاسود بلکه بطور معمول م متعارف تا دو سال از شیره جان خود، متکفل تغذیه ات شد، پس باید او را سپاس گویی و در برابرش سر تعظیم فرود آوری. ادای حق مادر و در سوره احقاف، آیه 15 نیز نظیر همین مطلب آمده است: «و وصینا الانسان بوالدیه احسانا حملته امه کرها و وضعته کرها و حمله و فصاله ثلاثون شهراً...»- ما انسان را به نیکی و احسان درباره پدر و مادر سفارش کردیم چرا که مادرش او را با ناراحتی حمل کرد و با ناراحتی بر زمین گذاشت و (حداقل) دوران بارداری و شیردادنش سی ماه به طول انجامید...» براستی انسان باید همیشه به یاد داشته باشد که مادر چه رنجها و زحمتهای طاقت فرسایی را در دوران بارداری و نگهداری او تحمل کرده و چقدر در راه حفظ و سلامت او فداکاری نموده است. از اولین روزهای بارداری،مادر همچون یک بیمار از کمبود ویتامین ها، املاح و سایر مواد مورد نیاز بدن رنج می برد، و همراه با رشد جنین، فشار بیشتری بر قلب و اعصاب مادر وارد می شود و در اثر سنگینی جنین و جفت، گرفتار واریس و سایر ناراحتیهای اعصاب و درد استخوان می گردد. خداوند این ناراحتی ها را «کره» نامیده است گرچه مادر همه اینها را- معمولاً- با رضایت خاطر و به شوق دیدار فرزند تحمل می کند، پس «کره» در اینجا بمعنای کراهت و نارضایتی نیست بلکه بمعنای سختی و مشقت است. و از آن بالاتر، مشکل وضع حمل است که گاهی به قمیت جان مادر تمام می شود و از آن پس، دوران شیردادن و نگهداری است که اگر جنین بمقدار حداقل حمل یعنی شش ماه در شکم مادر باشد، با دو سال شیردادن، سی ماه تمام می شود و اگر بطور معمول نه ماه باشد، سی و سه ماه خواهد بود. این دوران نیز برای مادر وظیفه شناس- که اکثر مادران در این رابطه چنین اند- دوران بسیار دشوار و سختی است؛ رعایت نظافت، بهداشت و تغذیه و برطرف ساختن دردها و ناراحتیهای کودک و نگهداری او از سرما و گرما و سایر نیازهای فراوان کودک با توجه به ناتوانی او حتی از اظهار نیاز، کری بسیار سخت و خسته کننده است. ولی مادر همه اینها را با مهر و محبت تحمل می کند و هیچ توقعی در برابر آن ندارد. انسان باید چنین نعمت عظیم را ارج نهد و از تلافی آن همه محبت و لطف، اقرار و اعتراف به عجز و درماندگی نماید؛ هرگز انسانی قادر بر ادای حق مادر نیست. «رب اوزعنی ان اشکر نعمتک التی انعمت علی و علی والدی». پروردگارا به من الهام بخش تا شکر گویم نعمتی را که بر من و پدر و مادرم تفضل فرمودی. ادامه دارد * پیامبر اکرم(ص): قانون شکنان حیا ندارند «اذا لم تستح فافعل ما شئت». (مستدرک- ج 2- ص 86) وقتی که شرم و حیا را از دست دادی هر چه می خواهی بکن(یعنی افراد بی حیا از گناه و قانون شکنی باک ندارند).
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 65 |