تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,799 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,976 |
گفته ها و نوشته ها | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1366، شماره 73، دی 1366 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
گفته ها و نوشته ها پاداش و کیفر * حضرت امیر(ع): «کل امریء یلقی ما عمل و یجزی بما صنع» (غررالحکم) هر کس هر کار خوبی کرده پاداشش را می بیند و هر کار بدی کرده کیفرش را در می یابد. کسی کو بره بر کند ژرف چاه سزد گو کند خویشتن را نگاه جز از بد نباشد مکافات بد چنین از ره داد، دادن سزد نگر تا چه کاری، همان بدر وی سخن هر چه گویی همان بشنوی درشتی ز کس نشنوی نرم گوی سخن ناتوانی به آزرم گوی (فردوسی) در لحظات وداع رزمنده ای راهی جبهه بود. مادر در کنارش ایستاده و دیده از چهره فرزند بر نمی داشت ولی آن جوان با مادر شیردل از «احدی الحسنیین»- پیروزی یا شهادت- سخن می گفت. به او گفتند: چرا در آخرین لحظات وداع با مادر چنین سخن می گویی؟ پاسخ داد: او خود این عشق را بر دلم نشانده است. سعدی چه خوش گوید: پرده بر خود نمی توان پوشید ای برادر که عشق پرده درست جان شیرین فدای صحبت یار شرم دارم که نیک مختصرست این قدر دون قدر اوست و لیک حد امکان ما همین قدر است *** حجت بر بی سوادان عبدالله بن صفوان، رئیس«بنی جمع» که قبیله ای بزرگ از اعراب است، عامی صرف بود و از خواندن و نوشتن هیچ بهره نداشت. روزی از روی تعرض به عبدالله بن جعفر بن ابی طالب گفت: ای ابوجعفر! به درستی که تو حجتی شده ای برای جوانان ما،اگر نهی کنیم آنها را از لهو و لعب می گویند: عبدالله بن جعفر که سید بنی هاشم است، به آنها مشغول است! عبدالله بن جعفر پاسخ داد: و تو ای اباصفوان! نیز حجتی شده ای نزد بچه های ما اگر ملامت یا تأدیب کنیم برترک درس و مکتب می گویند: اباصفوان، رئیس بنی جمع،با آن عظمت نه نوشتن می داند و نه خواندن. عبدالله بن صفوان از این جواب منفعل شد.
خط پیامبر(ص) روزی پیامبر اکرم(ص) با جمعی از اصحاب در جائی نشسته بود و خطوطی روی زمین می کشید که یکی از آنها راست و بقیه کج و منحرف بودند. آنگاه با اشاره به آن خط مستقیم فرمود: این راه من است و بقیه راه ها ربطی به من ندارند. توکل پیامبر اکرم(ص): «لا تتکل الی غیر الله فیکلک الیه». (مستدرک-ج 2- ص 289) بر غیر خداوند توکل مکن که خداوند ترا به او واگذارد. غلام همت آنم که زیر چرخ کبود زهر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است (حافظ) *** دوبلا روزی منصور دوانیقی به یک عرب شامی گفت: چرا خدای را شکر نمی گذاری که تا من بر شما حکومت کرده ام، طاعون از سرشما رفع شده است؟ عرب گفت: خداوند سبحان از آن عادل تر است که دو بلا برسر ما بفرستد. منصور از آن سخن بسیار خجل گشت و کینه آن بیچاره را در دل گرفت تا به بهانه ای او را کشت. نعوذ بالله! یکی از خلفای عباسی که بغایت ظلم پیشه و ستم اندیشه بود با یکی از ندمای خویش گفت که به جهت من لقبی پیدا کن مانند المعتصم بالله و الناصر لدین الله. آن ندیم گفت: «هیچ لقبی برای تو مناسب تر از «نعوذ بالله» نیست!» بی نیازی خداوند به داود(ع) وحی فرمود: من بی نیازی را در قناعت قرار داده ام و مردم آن را در ثروت بسیار جستجو می نمایند و در نتیجه آن را نخواهند یافت. (بحار-ص 87-ص 453) آزاد زیستن «گاندی» رهبر بزرگ هند می گفت: «اگر نتوانیم آزاد زندگی کنیم، بهتر که مرگ را با آغوش بز استقبال نمائیم». عفو و گذشت حکیم یونان گوید: اگر از دوستت تقصیری سر زد، او را به دیده مقصر ننگر بلکه آن گونه به او نگاه کن که گویا برادر تنی تو است و با هم از یک پستان شیر خورده اید و بر سر یک سفره نشسته اید و عمری در غم و شادی هم شریک بوده اید.
با هم ساخته اند طبیبی، کسی را دید که دو طعام سنگین با هم می خورد، بدو گفت: این دو طعام با هم نمی سازند! روز دیگر شنید که آن بیچاره بیمار شده است. به سر بالینش آمد و گفت: به تو نگفتم این دو غذا با هم نمی سازند. پاسخ داد: اتفاقاً حالا که خوب با هم ساخته اند تا مرا از میان بردارند! حروف مقطعه قرآن دکتر رشاد شیمیدان و دانشمند مصری درباره حروف مقطعه قرآن مجید به کمک مغز الکترونیکی، طی مدت سه سال، به تحقیق پرداخته و سرانجام به این نتیجه نائل شده است: حروف مقطعه قرآن که عبارتند از «الف- ح- ر- س- ص- ط- ع- ق- ک- ل- م- ن- هـ- ی» و نصف الفبای عربی را تشکیل می دهند، در صد آنها در سوره هایی که با حروف مقطعه شروع شده است،بیشتر از دیگر حروف الفبا می باشد. مثلاً نسبت حرف «ق» در سوره مبارکه «ق» بیشتر از بقیه سوره های قرآن است و سه حرف «الف- لام- میم» در سوره هایی که با «الم» آغاز می شود،نسبت به مجموع این حروف در دیگر سوره های قرآن بیشتر است. حشره های مامور روزی منصور عباسی در حضور امام صادق(ع) نشسته بود. ناگهان مگسی روی صورت او نشست. منصور مگس را از خود دور کرد، باز آمد و همینطور چندین بار تکرار شد. با عصبانیت از امام پرسید: چرا خداوند مگس را آفریده است؟ امام فرمود: «لیذل به الجبارین»- برای اینکه ستمگران را خوار و ذلیل کند. یک بار دیگر، حشره ای دیگر ماموریت یافت تا ستمگری دیگر را خوار کند: در میدان شهر فریمان، رضا خان در میان مردم حاضر شد و نایب تولیه آستان قدس به دادن گزارش مشغول شد و رضا خان با ژستی دیکتاتور مآبانه به سخنان او گوش می داد. ناگهان زنبوری از میان درختهای کنار میدان پرواز نموده و در یک لحظه روی گردن اعلیحضرت! نشست و آنچنان نیشی دردناک در گردن او فرو برد که ابهت ملکوکانه را درهم شکست و سراسیمه فریاد زد: آی بر پدر فریمان لعنت!!!
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 85 |