تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,280 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,192 |
ملاحظه شرایط جنگی | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1366، شماره 74، بهمن 1366 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
درسهائی از نهجالبلاغه آیت الله العظمی منتظری ملاحظه شرایط جنگی فارعوا- عبادالله- مابرعایته یفوذ فائزکم، و بإضاعته یخر مبطلکم، و بادروا اجالکم بأعمالکم، فإنّکم مرتهنون بماأسفلتم، و مدینون بما قدّمتم، و کأن قد نزل بکم المخوف فلا رجعةً تنالون، ولا عثرةً تقالون، استعملنا الله و إیّاکم بطاعته و طاعة رسوله، و عفا عنّا و عنکم بفضل رحمته. الزموا الأرض، واصبروا علی البلاء، ولا تحرّکوا بأیدیکم و سیُونکم فی هوی ألسنتکم، و لا نستعجلوا بما لم یعجّله الله لکم، فإنّه من مّات منکم علی فراشه و هو علی معرفة حقّ ربّه و حقّ رسوله و أهل بیته مات شهیداً، وّ وقع أجره علی الله، و استوجب ثوا ما نوی من صالح عمله، و قامت النّیّه مقام إصلاته لسیفه، فإنّ لکلّ شئ مدّة وّ أجلا. خطبه مورد بحث ما، خطبه 190 نهج البلاغه با تفسیر محمد عبده و یا 232با ترجمه فیض الاسلام بود. در قسمتهای گذشته، مطالب خطبه را پیرامون مرگ و عبرت از آن و عالم برزخ و قیامت و جهنم و بهشت تا اندازهای تفسیر نمودیم، و اینک به ادامه بحث «فارعوا- عبادالله- ما برعایته یفوز فائزکم و بإضاعته یخسرمبطلکم». پس رعایت کنید، ای بندگان خدا، آن چیزی را که به رعایت کردن آن، رستگاران پیروز بهرهمند میشود و با ضایع کردن آن، اهل باطل شما زیان و ضرر میبیند. آن چیزی راکه حضرت سفارش میکنند که باید رعایت و نگهداری شود و به بندگان خدا وصیت مینماید که حتماً آن را باید رعایت کنید و گرنه رستگار نخواهید شد، همان تقوی است که اگر انسان تقوی داشته باشد، دینش حفظ میشود و رستگار و کامیاب میگردد و اهل باطل که از تقوی گریزاناند، بیگمان تیرهبخت و بیچاره خواهند شد و روزی سیاه در انتظارشان خواهد بود. «و بادروا آجالکم بأعمالکم» با کارهای نیکتان بر مرگ پیشی بگیرید. اعمالتان را پیش از خود بفرستید اجل دیر یا زود فرا میرسد و شما خواه ناخواه از این جهان باید رخت بربندید، پس چه بهتر که با دست پر و قلبی مطمئن به لقاء خدایتان بشتابید. مطمئن باشید که اگر مرگ رسید، انبارهای پول و زر، ارزشی برایتان ندارد و تنها چیزی که شما را سود میبخشد، کارهای خیری است که در دنیا انجام دادهاید. خیرات و عبادتها و گریههای شبانه و خدمت به مردم است که رهتوشه شما است و هرچه اعمال خودتان بیشتر باشد، نتیجهاش شیرینتر و گواراتر است، پس قبل از فرارسیدن مرگ، با کارهای خوب بر آن سبقت بگیرید که لحظه آخر زندگی شما، آغاز لذت و آرمشتان باشد. در روزنامهای خواندم که شاه ایران در آخرین روزهایی که اوضاع زندگیش بهم ریخته بود و میخواست از ایران فرار کند سعی کرد هرچه بیشتر اموال و ذخایر ملت ر با خود ببرد؛ لذا 28 تُن یعنی 28 هزار کیلو طلای ناب به بلژزیک فرساد و 14 میلیارد دلار با خود خارج ساخت! این بیچاره خیال میکرد این همه پول و طلا او را از اجل حتمی میرهاند، از این روی پس از آن همه ظلم و طغیان، اموال ملت محروم را با خود برد، شاید لذتی با آنها ببرد ولی همه دیدید که با چه وضع فلاکت و بدبختی به جهنم واصل شد و یک دلار هم نتوانست با خودش ببرد. عقیده و ایمان و کار خیر است که هرچه زیادتر باشد، دم مرگ برای انسان لذتبخشتر و اهوال قیامت کمتر است و ما هم که سندی دریافت نکردهایم که هریک چقدر در این جهان زندگی میکنیم؛ یکباره میبینید «بانکی برآمد خواجه مرد» پس قبل از رسیدن مرگ باید زاد و توشه خود را آماده سازیم و با دست خالی سفر نکنیم که راه بسی دراز است و پرپیچ و خم. گو اینکه این زمان با افزایش و سائل تخریب از قبیل موشکها و بمبها و مواد منفجره و حتی اتومبیلها و هواپیماها که برای آسایش ما فراهم آمده و همچنان تصادفهای وحشتناک در بردارد مرگ و میرها زیادتر شده است، و از آن سوی ما که میخواهیم روی پای خود بایستیم و به شرق و غرب پشت کنیم، دشمن آن همه توطئهها و جنگها برایما تدارک دیده است، پس باید بیش از پیش به فکر خود باشیم؛ مرگ هم با کسی شوخی ندارد، پیر و جوان هم سرش نمیشود شاه و گدا هم نزدش یکسان است؛ بنابراین بایست با اعال خوبمان، مهیّای سفر آخرت باشیم. چرا که در آنجا دیگر پشیمانی اثری ندارد. مثل فارسی میگوید: «هرچه کاری همان بدروی» اینجا که جهان فانی است، جای کشت و زرع است، هرچه بیشتر بکاریم، در آن جهان بیشتر درو خواهیم کرد. «فانّکم مرتهنون بما أسلفتم و مدینون بما قدّمتم». چرا که شما گروگان چیزی هستید که قبلاً فرستادهید و به آنچه تقدیم کردهاید، جزا داده میشوید. شما بندگان خدا در گرو کارهای خود هستید، اگر پیش از رفتن اعمال صالحه را برای خود بفرستید رها میشوید و اگر خدای نخواسته کارهای بد داشتید، کیفر خواهید شد، پس شما گروگان کارهای خود هستید. «و کان قد نزل بکم المخوف فلارجعة تنالون ولا عثرةً تقالون.» و گویا مرگ، همان چیزی که از آن میترسیدید، شما را دریافته و نه دسترسی به بازگشتی دارید و نه لغزشی را میتوانید تدارک کنید. هر لحظه منتظر مرگ باشید هان! ای بندگان خدا، همان مرگی که از آن وحشت داشتید، و میترسیدید شما را دریابد، به شما دسترسی پیدا کرد و شما را دریافت، یعنی هر لحظه باید منتظر مرگ باشید، و حالا دیگر توان برگشتن به دنیا و تدارک کارهای گذشتهتان را ندارید و اگر لغزشی از شما سرزده، دیگر وقت بازگشت و اصلاح آن نمانده است، پس هر چه زودتر توبه کنید و خود را دریابید و از این پس تلاش کنید لغزشی از شما سرزند زیرا مرگ ناگهان میرسد. «الموت یأتی بغتةً والقبر صندوق العمل» «استعملنا الله وایّاکم بطاعته و طاعة رسوله و عفاعنّا و عنکم بفضل رحمته». خداوند ما و شما را به اطعات از خود و پیامبرش وا دارد و به فضل و رحمتش از تقصیرات ما و شما بگذرد. در این فراز، حضرت دعا میکنند و از خدا میخواهند که خداوند توفیق اطاعت و پیروی کردن از دستوراتش و دستورات پیامبرش را به خودش و به بندگان الهی عطا نماید و با فضل و رحمتش برما منت نهد و از تقصیرات ما درگذرد. توج کنید، حضرت با آن مقام والائی که دارد باز هم خودش را مستحق عفو و بخشش الهی میداند و از خدا میخواهد که از او و بندگان خدا درگذرد. و این درسی است به ما بیچارگان با آن همه گناه و لغزشی که داریم و واقعاً باید همواره از خدا بخواهیم خودش ما را به کار خیر وا دارد و توفیق بندگی و اطاعات به ما عطا فرماید و بر ما منت نهد و از تفصیرات ما بگذرد چرا که اگر با عدلش بخواهد با ما رفتار کند، بیچاره خواهیم بود و لذا از خدا باید بخواهیم که ما ر با فضل و کرمش ببخشد و از گناهانمان بگذرد. «الزموا الأرض و اصبروا علی البلاء، ولاتحرّکوا بأیدیکم وسیوفکم فی هوی السنتکم». سرجایتان بنشینید (و آرامش داشته باشید) و بر بلاها و مصیبتها شکیبائی ورزید و دستها و شمشیرها را بیجا برای هوا و هوس زبانتان به حرکت درنیاورید. لزوم برنامهریزی قبل از جنگ از این قسمت خطبه معلوم میشود، برخی از یاران حضرت از دست معاویه و یا خوارج کاسه صبرشان لبریز شده بود، و نمیتوانستند تحمّل بلاها را بکنند و لذا خیلی برای رفتن به جبهه و جنگیدن با دشمنان عجله داشتند و ملاحظه اوضاع و شرایط زمان را نمیکردند، و شاید تنها برای رسیدن به فیض شهادت اینقدر شتابزده بودند، حضرت امیر علیه السلام با اینکه همواره در خطبهها مردم را تحصریص و تشویق به رفتن به جبهه و کارزار میکرده و از بهانههای واهی یاران سستعنصرش گله و شکای میکرده و راجع به جهاد و تحریک کردن مردم سخنان زیادی از آن حضرت در لابلای کتابها و خصوصاً در نهج البلاغه نقل شده است، با این حال در اینجا حضرت از یارانش میخواهد که عجله نکنند و شتابزده عمل ننمایند و باید آرامش خود را نگهدارند و بربلاها و مصیبتها تا وقتی که شرایط جوّی، زمانی و مکانی حمله فراهم آید، شکیبا باشند و بیهوده از این شاخه به آن شاخه نپرند و دستها را حرکت ندهند که پس از حرکت دادن دست، شمشیرها به حرکت درمیآید و چه بسا تنها برای هوای نفس یا برای سخن باطلی ک گفتهاند باشد و هنوز وقت رفتن به میدان کارزار نرسیده باشد. و در این فراز مشخص میشود که حضرت روی برنامهریزی و تهیّه عدّه و عُدّه لازم تکیه میکنند وگرنه کسی بیشتر از آن حضرت در رابطه با جنگ و جهاد سخنرانی نکرده، بلکه همواره از بیوفائی اصحابش که بهانه سرما و گرما میآوردند و به جبهه نمیشتافتند، گله کرده و به خدا پناه برده است، ولی در اینجا که حضرت از اشقان شهادت میخواهد که صبر کنند و عجله نکنند و شتابزده به میدان نروند، برای این است که در آن وقت که حضرت خطبه را ایراد فرمودهاند، برای این است که در آن وقت که حضرت خطبه را ایراد فرمودهاند، قطعاً شرایط جنگ فراهم نبودهاست لذا آنها را دستور به صبر و بردباری میدهد، نه اینکه برخی از مرتجعان و راحتطلبان بخواهند از این فراز سوء استفاده کنند و جنگ و جهاد را بکلّی نادیده بگیرند و دفاع از حق و حقیقت را تخطئه نمایند. در هر صورت مواجهه با دشمن، نیاز به جمعآوری نیرو و تهیّه مهمات و ملاحظه جوّ و اوضاع زمانی و شرایط مکانی دارد؛ پس فرزندان عزیز ما نیز نباید عجله کنند، اگر دیدند حمله مقداری دیر شده است، لابد مصلحتی در کار بوده است. گاهی بچههای ما از روی علاقه و عشقی که دارند خیال میکنند خود شهادت هدف است در صورتی که هدف احقاق حقو پیروزی بر باطل و اعلاء کلمة الله است و شهادت وسیلهای است برای رسیدنبه آن آرمان مقدس و والا. آنجه مهم است و باید جانها و مالها در راهش فدا کرد، حق و اسلام است که حسین علیه السلام یا آن عظمتش در راه اسلام فدا شد و حتّی از طفل شیرخوارش نیز در همین راه گذشت. پس اگر بشود حق را تأمین کرد و پیروزی را با تلفاتی کمتر بدست آورد چه بهتر، ولی اگر شرایط فراهم آمد و جبهه نیاز به افراد داشت، دیگر جای درنگ نیست، باید هرکس توان دارد به میدان کارزار بشتابد مگر افرادی که برای اداره کردن امور و پشتیبانی جبهه، وجودشان هنوز در پشت جبهه لازم است. «ولا تستعجلوا بمالم یعجّله الله لکم». و در آنچه خداوند هنوز دستور نداده، شتاب نکنید. در اینجا حضرت بازهم میخواهند تاکید کنند که چون شرایط جنگ هنوز فراهم نیامده لذا نباید عجله کرد، چرا که هرگاه شرایط آماده شد و خدا میخواست که با کفّار و مشرکین و دشمنان اسلام به جنگ بپردازیم، خواه ناخواه جنگ را آغاز خواهیم کرد و از حق و اسلام دفاع خواهیم نمود ولی الآن هنوز وقت آن نرسیده است، پس فعلاً نباید دست به کار شد بلکه باید مقدمات کارزار را فراهم آوریم تا در وقت مناسب بتوانیم از پی جنگ برآئیم. «فانّه من مات منکم علی فراشه و هو علی معرفة حق ربّه و حقّ رسوله وأهل بیتهمات شهیداً و وقع اجره علی الله.» پس هرگاه یکی از شما در بستر استراحتش هم از دنیا برود ولی نسب به حقوق پروردگارش و پیامبرش و اهل بیت پیامبرش شناخت داشته باشد، شهید مرده است و اجرو پاداشش با خداست. نیّت، قائم مقام عمل گویا حضرت خطاب به مؤمنینی میکند که نمیخواهند در رختخواب بمیرند و میل دارند در میدان کارزار و در حال جهاد به درجه رفیعه شهادت برسند و به آنها این امید را میدهد که چون شما حاضرید در راه خدا از جان خود بگذرید و شهید شوید و ایمانتان کامل است و نسبت به احکام شرع و حقوقی که خداوند و پیامبرش و اهل بیت پیامبر بر شما دارند وفادار هستید و شناخت دارید، گرچه امکان رفتن به جبهه و در میدان جنگ به شهادت رسیدن برای شما نیست ولی مطمئن باشید- که در رختخواب هم اگر بمیرید چون با این نیّت هستید، خداوند اجر و مزد شهید را به شما خواهد داد و اجر و پاداشتان را خودش معیّن فرموده است. «واستوجب ثواب مانوی من صالح عمله». و سزاوار پاداش نیک برای کار نیکی که نیت کرده است خواهد بود. همین که نیت کار خیری کرده است کافی است که پاداش آن را دریابد گرچه نتواند به مرحله عمل برساند و این است معنای روایتی که میفرماید: «نیّة المؤمن خیر من عمله». در هر صورت این فراز از خطبه گویا استیناف بیانی است یعنی جواب از اشکال مقدّر است. و اشکال عبارت از این است که شاید برخی از جوانان اعتراض کنند که چرا نمیگذارید به جبهه برویم و به فیض عظیم شهادت نائل آئیم، حضرت در پاسخ آنها میگوید مطمئن باشید همین که چنین نیّت خیری دارید، اگر در رختخواب آسایش نیز از دنیا بروید، ثواب شهید را به شما خواهند داد. «وقامت النّیّة مقام إصلاته لسیفه، فان کلّ شیءٍ مدّةً و أجلاً» و نیّتش قام مقام شمشیر کشیدنش میباشد، و همانا برای هر چیزی مدّت واجلی است. اینچنین انسانی که مایل است به جبهه برود و شهید شود، اگر شرایط برای او فراهم نباشد، نیّتش کافی است که بجای شمشیر کشیدن و سلاح بدست گرفتنش، به همان مقام ارجمند برسد. و این را مطمئن باشید که هر چیزی در دنیا اجل و زمانی دارد تا وقتش نرسد پدید نمیآید و هرگاه مدتش تمام شود فانی میشود. ادامه دارد مولودی مبارک حضرت رضا علیهالصلاة و السلام درباره ولادت با سعادت فرزند عزیزش حضرت جوادالأئمه علیه السلام به اصحاب خود چنین فرمود: «قدولدلی شبیه موسی بن عمران فالق البحار و شبیه عیسی بن مریم قدست ام ولدته قد خلقت طاهرة مطهرة. (بحار جلد5، ص 15) من دارای فرزندی شدم که شبیه موسی بن عمران شکافنده دریاها و شبیه عیسی بن مریم است. پاک و پارسا است مادری که او را بدنیا آورد که با طهارت و پاکیزگی آفریده شده است. مجله پاسدار اسلام سیام بهمن ماه امسال که مصادف است با سالروز ولادت این مولود مسعود به همه پویندگان راهش و بویژه به رزمندگان عزیز جبهه نور علیه ظلمت تبریک میگوید.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 91 |