تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,421 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,370 |
در سالگرد پیروزی پیمان مجدد با امام | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1366، شماره 74، بهمن 1366 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
در سالگرد پیروزی پیمان مجدد با امام نهمین دهه فجر صادق انقلاب اسلامی از پس افق لالهگون ایران زمین با شعاعهایی روشن و شفاف، پدیدار میگردد. فجری که با طلوع آفتاب درخشان امام خمینی در سرزمین مقدس شهادت زای ایران، پس از 15 سال دوری از وطن آغاز شد و چه آغاز شیرین و دلربائی؛ امام آمد تا جان و روان را در کالبد بیجان امت بدمد، امتی که فراق امام، یعنی فراق جان، ناتوان و فرسودهاش کرده بود و به انتظار دیدار امام، لحظه شماری میکرد. امام آمد تا غبار غم از رخسار ستمدیدگان این مرز و بوم بزداید و دلهای اندوهگین عاشققان را شادی بخشد و طوفان ظلم و ستم را فرونشاند. امام آمد تا حق را جایگزین باطل، عدل را بجای ظلم، نو را عوض ظلمت و عقل را جایگزین جهل نماید تا از این پس مردگان زنده گردند و زندگان حرکت کنند و حرکتکنندگان با چراغ علم، ابرهای تیره جهل و نادانی را بشکافند و راه را برای خود و نسلهای آینده روشن سازند. امام مد که تمام مظاهر فساد و فسق و فجور دوران تبهشاهی را از بین ببرد و دلهای زنگارزده را صیقلی کند و انحرافهای درون را زایل سازد و خط بطلان بر خط کژ روان بکشد و آثار باقیمانده از دوره فراعنه را محو نماید. امام آمد تا دیوصفتان را طرد، ظالمان را کیفر، شرقزدگان را ارشاد، غربزدگان را هدایت، بیتفاوتان را حرکت، ایرانیان را آزادی، اسلامیان را خودشناسی، عارفان را خودسازی، مؤمنان را شخصیت و یقین بخشد. امام آمد تا مفاهیم غلط را تصحیح، سنتهای جاهلی را دگرگون و سنتهای الهی را احیا سازد و نه تنها در ایران که در سراسر گیتی شیوع بخشد. امام آمد تا واژههای غلط اندازی همچون استعمار، تمدن، روشنفکری و آزادی زنان را تصحیح نماید که استعمار به معنای واقعی عمران و آبادی- در دو بعد مادی و معنوی- است و مدنیت تنها در پیروی از تعالیم عالیه قرآن بدست میآید و روشنفکری در لابلای فرهنگ اسلام تحصیل میشود نه به نشخوار کردن مفاهیم لجام گسیخته غرب و شرق و آزادی زنان در محدوده مذهب صحیح است نه در تنگنای فحشا منکرات و و .. امام مد تا ببرهای کاغذی را رسوا سازد و مفتضح نماید و شهامت و شجاعت و جوانمردی را در ملتها تزریق نماید و انسانها را به انسانیت خویش آشنا سازد و وجدانهای مرده را بیدار و زنده نماید. امام آمد تا ریشه انقلاب اسلامی را در ایران تثبیت نماید و بذرهای انقلاب را در سایر کشورها بپاشاند و استثمارشدگان را به قیام علیه طواغیت زمان و خونخواران دوران وا دارد. امام آمد تا ابرقدرتها را به ذلت و خواری بکشاند و پوزه مستکبران را به خاک مذلت بمالد و شیطان بزرگ را گیج و مبهوت سازد و خواب راحت را از چشم مزدورانش بگیرد. امام آمد تا کشتی طوفانزده مظلومین و محرومین را به ساحل نجات سوق دهد و کشتی قدرتهای فاسد را دریای متلاطم حوادث و بلاهائی که خودشان برای مظلومان پدید آورده بودند غرق و نابود سازد. امام آمد تا نهضت مستضعفین را علیه مستکبرین به راه اندازد و آن را تا احقاق تمام حقوق مستضعفین ادامه دهد. امام آمد تا مبارزه خستگیناپذیر را علیه تمام متجاوزین به حقوق انسانها و تمام چپاولگران و دزدان بینالمللی تا رفع فتنه در عالم، استمرار بخشد. امام آمد تا قدرت ایمان و اسلام را به جهانیان معرفی نماید و همگان با چشم خود ببینند که «این قدرت اسلام بود که همه را با هم همصدا کرد و همه را با هم بسیج کرد برای اینکه پیروز بشود و پیروز شد»[1]. امام آمد تا وابستگی از شرق و غرب را به وابستگی به مبدأ وحی و خدای تبارک و تعالی مبدل نماید. امام آمد تا تفالهها و تهماندههای مزدور را در داخل بکوبد و دست رد به سینه تمام منحرفان و منافقان وابسته به چپ و راست بزند و راه «الله» را به پویندگان بنمایاند. امام آمد تا جامعه ایران را با دو بال تزکیه و تعلیم، نوسازی و تربیت نماید و برای خودسازی که پیروزی بزرگتر است، تقوی را سفارش و توصیه کند. امام آمد که مردم را برای همیشه در صحنه نگهدارد و بار سنگین انقلاب را بر دوش تک تک افراد بنهد تا با همت مردانهشان آن را به منزل مقصود برسانند. امام آمد که به مردم بگوید: «با تصمیم و با اراده و با مشت محکم، این نهضت را به پیش ببرید و مادامی که مشت شما گره کرده است، آسیبی به شما نخواهد رسید ... مشت گره کرده را همانطور گرده کرده نگهدارید و از ابرقدرتهایی که هستند، هیچ نترسید، اینها قدرتهایی هستند که پیش آن قدرتی که شما به آن اتکال دارید، هیچ نیست».[2] و امام آمد که قاطعیت و سازش ناپذیری خود را در تحت سختترین شرایط به اوج برساند و در مقابل هر سلطهجوئی بایستد و تا توان دارد مخالفت کند و در همان حال با تمام قوا به خدمت مستضعفین و پابرهنهها قیام نماید و از آنان دفاع کندو. امام آمد و هرچه گفته بود، در عمل نشان داد. نشان داد که: «قلب خود را بری سرنیزههای مأمورین حاضر کرده ولی برای قبول زورگوئیها و خضوع در مقابل جباریهای دشمنان حاضر نخواد کرد».[3] واعلام کرد که: «من از بیرون آمدهام که خدمت به شما بکنم. من خادم شما هستم. من آمدهام که بزرگواری شما را حفظ کنم. من آمدهام که دشمنهای شما را زمین بزنم، من آمدهام که ملت را یک ملت مستقل کنم».[4] وظیفه ملت چیست؟ بنابراین، امام که مهمترین عامل موجد و محرک انقلاب اسلامی بوده، وظیفه خود را خوب تشخیص داده و به آن خوب عمل کرده است و اکنون باید دید، وظیفه ملت در قبال این مسئولیت سنگین چیست؟ پرواضح است که وظیفه مردم، پیروی کردن و اطاعت نمودن از امام امت است که بحمدالله در طول نه سالی که از انقلاب میگذرد، بزرگترین فداکاریها و ارزندهترین ایثارها و والاترین از خودگذشتگیها و بهترین خدمتها و خالصانهترین اطاعتها را داشتهاند تا جائی که امام عزیزمان همواره به عظمت و بزرگی از آنان یاد میکند و فداکاریهایشان را ارج مینهد و خود را خدمتگزارشان معرفی مینماید و به وجود چنین امتی مباهات میکند. و ما نه از باب تعیین وظیفه برای این عزیزان بلکه برای تذکر به خود و دیگر کسانی که هنوز از قافله عقب ماندهاند فرازی را از سخنان جاودانه پیشوای بزرگ مؤمنان درطول تاریخ حضرت علی علیه السلام نقل و ترجمه مینمائیم، زیرا رهبرمان به ما یاد داده است که همیشه وابسته به معصومی علیهم السلام باشیم و در تمام اعمال و رفتار و کردارمان از آنها پیروی و تبعیت نمائیم. در خطبه 216 نهج البلاغه میفرماید: «... ثم جعل سبحانه من حقوقه حقوقاً افترضها لبعض الناس علی بعض، فجعلها تتکافا فی وجوهها، و یوجب بعضها بعضا، ولایستوجب بعضها الّا ببعض، وأعظم ما افترض- سبحانه- من تلک الحقوق، حق الوالی علی الرّعیّه و حق الرّعیه علی الوالی فریضة فرضها الله سبحانه لکلّ علی کلّ، فجعلها نظاماً لألفتهم و عزّاً لدینهم فلیست تصلح الرعیة الا بصلاح الولا و لا تصلح الولاة الا باستقامة الرّعیة، فإذا أدت الرّعیة الی الوالی حقّه و أدی الوالی الیها حقها، عزالحق بینهم وقامت منا هیج الدین، واعتدلت معالم العدل، وجرت علی أذلالها السنن، فصلح بذلک الزمان، و طمع فی بقاء الدولة، و یئست مطامع الأعداء. و اذا غلبت الرعیة والیها، أو أجحف الوالی برعیّته، اختلفت هنا لک الکلمة، و ظهرت معالم الجور، و کثر الإدغال فی الدین، و ترکت محاج السنن، فعمل بالهوی و عطلت الأحکام، و کثرت علل النفوس، فلایستوحش لعظیم حق عطل و لا لعظیم باطل فعل، فهنا لک تذل الأبرار، و تعز الأشرار، و تعظم تبعات الله سبحانه عندالعباد». خداوند متعال بخشی از حقوق خود را به بعضی از مردم واگذار کرده و حقوق را در حالات گوناگون برابر و مساوی قرار داده و بعضی از آنها را نسبت به بقیه واجب نموده ولی بزرگترین حقی که خداوند سبحان بر همگان واجب گردانیده، همانا حق والین و فرمانروایان بر رعیت و ملت است و همچنین حق ملت نسبت به فرمانروایان. واین حکم را خداوند بر هر یک از حاکم و رعایا واجب شمرده و آن را سبب نظم و برگزاری پیوند و الفت میان آنها قرار داده و وسیلهای است که دینشان را بر آن استوار نموده است. پس حال رعیت هرگز بهبود نمیشود مگر با خوشرفتاری فرمانروایان و وضع فرمانروایان اصلاح نمیگردد جز باپایداری رعیت در انجام و به کار بستن دستوراتشان. و اگر رعیت حقی را که فرمانروا بر او دارد ادا نماید و فرمانروا حق رعیت را محترم شمرد و انجام دهد آنگاه حق میان آنها ارجمند و پایههای دینشان استوار و نمودارهای عدل و انصاف برپا و سنتهای پیامبر اجرا میشود و درنتیجه روزگار و به خوشی میگذارد و به پایندگی و برقراری دولت، امید میرود و طمعهای دشمنان به یأس و نومیدی مبدل میگردد. ولی اگر رعیت و ملت برحاکم و فرمانروای خویش چهره شود (و از او اطاعت ننماید) و یا حاکم بر رعیت اجحاف روا دارد، آنجا است که اختلاف و تفرقه میان آنها پدیدار میگردد و علامتهای ستم آشکار میشود و تبهکاری و هرزگی دردین افزونی مییابد و سنتهای الهی فراموش میشود، و آنگاه هوای نفس بر مردم غلبه میکند و احکام شرع مقدس اجرا نمیشود و دردهای مردم گسترش مییابد و در مقابل ادا نشدن حق پایمال شده و به کارگیری باطل و کژروی، نگرانی به کسی دست نمیدهد، و آن دوران است که نیکوکاران خوار و تبهکاران گرامی و ارجمند میشوند و تاوانهائی که بندگن باید به پیشگاه خدای متعال پس بدهند، بسیار زیاد میشود. وظیفه متقابل دولت و ملت بنابراین، باید هم حاکمان و هم رعایا وظیفه خود را بشناسند و خوب عمل کنند و از دستورات دولت و نظام تبعیّت نمایند تا اینکه نظام پابرجا و استوار باقی بماند و هرج و مرج در کشور ایجاد نشود و حقوق مستضعفین پایمال نگردد. باید تمامم افراد در برابر قانون یکسان باشند و همگان قانون را ارج نهند و آن را نصب العین خود قرار دهند و فرمانروایان و دست اندر کاران هم وظیفهشناس باشند و به وظیفه الهی خود که مسئولیت نگهداری نظم و قانون در حکومت اسلامی است، خوب عمل کنند. همانگونه که حضرت امیر علیه السلام سفارش اکید میفرماید باید طرفین حقوق یکدیگر را محترم بشمارند و هرکس وظیفه محوله را تا حدتوان انجام دهد و دوش را از زیربار مسئولی خالی نکند که در روایت آمده است: «کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته» و ما اکنون در این نظام مقدس بخوبی میبینیمهرکس در حد خود یک راعی و فرمانروا است که باید حق زیردستان را ادا نماید و قوانین نظام را مو به مو بمرحله اجرا گذارد که تنها در چنین حالتی، یأس و نومیدی بر چهره دشمنان قسم خورده نظام اسلامیان مینشیند و بازار شایعه پراکنان کساد میگردد و چشم رشکبران کور و دست جنایتکاران قطع میشود. حال که امام عزیزمان ما را موظف کرده است که به دولت در این شرایط حساس تاریخمان کمک کنیم و از قوانین مصوبه مجلس تبعیت نمائیم، دیگر جائی برای نق زدن و مشکلات را مطرح کردن نمیماند. مگر چه کسی است که نداند کشور ما با آن همه دشمنان داخلی و خارجی، مشکلات فراوانی را بر دوش کشیده است که تنها با همکاری تمام اقشار و گروهها و اصناف ملت، این مشکلات کمکم کاسته شده و ان شاء الله رفع میشود. پس بیائید در این دهه مقدس فجر که هر لحظهاش را خون شهیدی آفریده است با امام بیعت مجدد کنیم و دست وحدت و یگانگی و تفاهم به هم بدهیم و همانطور که در توطئههای گذشته و در جنگههای داخلی و مرزی و در جبهههای گوناگون، یکدست و یکصدا، در برابر سیل دشمنان ایستادهایم، امروز نیز که دشمن آخرین حربه خود را به میدان کارزار آورده است، با هم به رویاروئی و مقابله با او بپردازیم و از صبر و استقامت و بردباری در راه عقیده و جهاد سرباز نزنیم که طلایع پیروزی آشکار شده و بزودی فجر پیروزی بزرگتر را جشن خواهیم گرفت انشاءالله. پس برای تحقق این پیروزی درخشان: جوانان متعهد روانه جبههها شوند. ملت مقاومت پشت جبهه را گرم نگهدارد کشاورزان بیشتر بکارند، و از وسایل مدرن. با همکاری دولت- استفاده نمایند معلمین بهتر درس بدهند و شاگردان را تربیت کنند دانشآموزان با سلاح دانش خود را مهیا سازند. بازاریان جهاد مالی را فراموش نکنند و از احتکار و گرانفروشی بپرهیزند نویسندگان با قلم، سخنرانان با زبان و روحانیون و دانشگاهیان با قلم و زبان از انقلاب و دستاوردهایش دفاع نمایند کارکنان و اداریان، وقت بیشتری را برای خدمت به مردم در اختیار آنها قرار دهند و از کم کاری جدا بپرهیزند. و خلاصه تمام افراد، هرکس در حد نیرو و توان خویش موظف است که از انقلاب، حمایت و پشتیبانی نماید تا بحول و قوه خدا، دشمنان را از پای درآوریم و دوستان را شاد سازیم و رضایت الهی را کسب نمائیم. والسلام.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 95 |