تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,478 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,414 |
لازمه پیروزی نهضت اسلامی در فلسطین | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1366، شماره 74، بهمن 1366 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
لازمه پیروزی نهضت اسلامی در فلسطین اعتراف به شکست اسحاق شامیر نخس وزیر رژیم اشغالگر قدس تمام احزاب صهیونیستی را به همدستی و یکپارچگی و وحدت فراخواند و از آنان خوست تا دراین موقعیت حساس که از هر زمانی حساسیتش بیشتر است، تمام دشمنیها و اختلافهای فیمابین را فراموش کنند و هماهنگ با ارتش اسرائیل و پشت سرآنها در برابر این قیام خطرناکی که کرانه غربی و غزه و برخی دیگر از شهرها را فرا گرفته است، مقاومت و ایستادگی کنند. وی اضافه کرد: «حزب کارگز از خط خودش منحرف شد هنگامی که پرچم صلح را برافراشت به این امید که به تنهائی بتواند بر اسرائیل حکومت کند.» وی ضمن اینکه پس از گذشت چندین روز از تظاهرا ملت مسلمان فلسطین، اعتراف به شکست نیروهای خویش کرد، افزود: «سیاست صلح طلبانهای که برخی از احزاب اسرائیلی پیش گرفتهاند و موافقت خود را به بازگشت به مرزهای پیش از جنگ 1967اعلام داشتهاند، نمیتواند جهان عرب را به نوعی دوستی و مسالمت با اسرائیل وادارد.» این سخنان که ضمن اعتراف به عجز و شکست، متضمن درخواست عاجزانه از تمام قوای ضداسلامی در فلسطین اشغالی برای مقابله با فلسطینیان مبارز میباشد و این در حالی صورت میگیرد که میدان مبارزه منحصر به چند نفر سیاست باز دورو نیست که با شعارهای آتشین! خود نه تنها کاری را از پیش نبردند بلکه هرگز نتوانستند، انگیزه واقعی را در مردم برای مبارزه جدی با دشمن به وجود آورند و دشمن نیز هیچ وقت از آنها وحشت و هراسی بدل راه نداد چرا که میدانست چیزی ورای سخنرانی و مصاحبه و شعار آن هم در محدوده عربی بودن قضیه فلسطین وجود ندارد و لذا در تمام دوران ریاست منافقانه عرفات و یارانش، یکبار هم دیده نشده است که یک مسئول اسرائیلی از تمام قوا و احزاب موجود در کشور را کنار بگذارند و جدّا وارد میدان کارزار شوند و با تمام قوا در برابر چند نفر مسلمان بیسلاح که تنها فریاد «الله اکبر» را سر میدهند، ایستادگی و مقاومت کنند. و این عمق قضیه را نشان میدهد. پیوند مسجد و صحنه سیاست آنچه در این فترت حساس از تاریخ فلسطین دیده میشود این است که امروزه میدان سیاسی فلسطین را نه چند حزب سیاسی صرف اشغال کرده و نه چند گروه ناسیونالیست بلکه میدان سیاست با مسجد پیوندی ناگسستنی خورده و این چیزی است که دشمن را سخت به وحشت و هراس انداخته است. امروز یک وحدت و هماهنگی و انسجام واضحی در این میدان دیده میشود که کار را با عبادت و عبادت را با سیاست و نماز را با جهاد و جهاد را با پرخاش پیوند داده است و تنها چیزی که قطعاً این میدان سیاسی را محکمتر و مقاومتر مینماید، رهبریّت روحانیونی است که این پیوند را مقدس شمرده و ان را به حرکت بیوقفه وا میدارند. وظیفه خطیر روحانیون این حرکت جدید که تاریخش شباهتی به دوران عزالدین قسام دارد، نیاز به این دارد که تمام روحانیون منطقه اشغالی راه غزالدین قسام را با دیدی وسیعتر و جهشی محکمتر و نظری فراتر ادامه دهند و حال که میدان کارزار با شعلههای فروزان انقلاب اسلامی روشن و مشتعل شده که راه را برای پویندگان روشن کرده و کاخهای دشمنان اشغالگر را میسوزاند، و حال که کلّیات مسئله با رهبری حکیمانه امام مسلمین خمینی بزرگ برای عموم مردم، مسلم و قطعی شده جا دارد که روحانیون فلسطین، این راه مقدس را قاطعانه ادامه دهند و تحت هیچ شرایطی بازگشت نداشته باشند چراکه دشمن، امروز خیلی بیدارتر و هوشیارتر از دوران عزالدین قسام است و سلاحها کوبندهتر از ایمان نیست، پس لازمه پیروزی این است که نخست ملت فلسطین خود را بیابند و بدانند چه کارهاند؟ و برای چه آرمانی می جنگند؟ و در مرتبه دوم باید بیوقفه نهضت را ادامه دهند و با تاکتیکهای شورگرانه، تمام نقشههای سیاسی و نظامی متجاوزین را نقش بر آب نمایند. واین تکیه کردن بر روحانیون و رهبریت آنها برای این است که امروز بر تمام مسلمانان مبارز ثابت شده است، تنها راهی که به پیروزی میرسد، راهی است که از دروازه مسجدها میگذرد و تنها طایفهای که توان برافراشتن پرچم مسجد را برفراز خیابانها دارند روحانیون هستند، پس باید روحانیون پیشاپیش مردم گام بردارند و مردم را به سوی مبارزه فرا خوانند و چقدر جالب است که این روزها همین معنی در فلسطین مشاهده میشود، چند روز پیش بود که شیخ عبدالعزیز عوده یکی از روحانیون مبارز فلسطین در مسجد جلو مردم ایستاد و با صدای بلند فریاد برآورد: «جهاد تنها راه پیروزی است و فلسطین فقط از راه جهاد اسلامی پیروز میشود و لاغیر» و مردم هم همصدا همین واژه مقدس (جهاد) را تکرار کردند. مقاومت همگانی در هر صورت، پرواضح است که تا مقاومت فلسطین همگانی و مردمی نباشد و پیر و برنا، زن و مرد، کوچک و بزرگ و تمام اقشار در آن شرکت نور زند، چندان امیدی به پیروزی نمیرود، بویژه اینکه منافقان بینالمللی در چهرهها و قیافههای گوناگون برای منحرف کردن مسیر انقلابی و خالی نمودن صحنه، به حرکت درآمدهاند و با پراکندن شایعهها و ایجاد حالت یأس و نومیدی تلاش گستردهای را اغاز کردهاند ولی با این حال آنچه بیش از همه ما را امیدوار میسازد، این است که این بار نه تنها دانشگاهیان و کارگران به میدان کارزار گام گذاشتهاند که نوجوانان و نونهالان فلسطین که معدل سنی آنها از 15 سال تجاوز نمی کند و از روز ولادت با محرومیت و تحت فشار و اختناق فوقالعاده رشد کردهاند و تجاوزات اسرائیل را با تمام وجود لمس کردهاند و فریبکاریهای دغلبازان انقلابی نما را احساس نمودهاند و تنها راه رهایی را در زیر پرچم اسلام میدانند، اینان امروز صحنه کارزار را بدست توانای خود گرفتهاند و همانگونه که در فیلمها مشاهده میکنیم، بدون هیچ خوف و وحشتی در برابر گلولهها و بمبهای آتشزا و گازهای شیمیائی، با شهامتی بینظیر ایستادگی کرده، دشمن را به ستوه آوردهاند، و ضمناً از آگاهی و هشیاری سیاسی فوقالعادهای برخوردارند که امید میرود هرگز عقبنشینی نکرده از پای ننشینند. آغاز قیام جالب این است که این حرکت نوین نیز با به شهادت رسیدن یکی از دانش آموزان مدرسه «مخیّم جبالیا» توسط گلولههای اسرائیلی آغاز شد. برنامه از این قرار بود که نوجوانان این مدرسه به تظاهرات نسبتاً آرامی دست زدند که رژیم برای پیشگیری و جلوگیری از گسترده شدن تظاهرات و شورش، با تیراندازی به نونهالان مسلمان حملهور شد و یک دانش آموز را شهید و بیش از 30 شاگرد دیگر را مجروح ساخت؛ غافل از اینکه این وحشیگری، مقدمه حرکتها و تظاهراتهای گستردهتری خواهد شد، همانگونه که در 19 دی 56 تظاهرات آرام طلاب و مردم مسلمان قم به خون کشیده شد و حرکت ادامه داشت تا سرنگونی رژیم منحط پهلوی. بهرحال، یکهفته پس از وقوع این تظاهرات خونین؛ در «نابلس» تظاهرات دیگری برپا شد که انجا نیز دانش آموزان و وجوانان نقش عمده را ایفا میکدرند و یکی دیگر از شاگردهای مدرسه به شهادت رسید. فردای آن روز، حادث شکل دیگری به خود گرفت. مردم خشمگین نابلس که آماده برگزاری نماز جمعه در مسجد «مخیّم بلاطه» میشدند، با فریادهای «الله اکبر» به ارتش تا دندان مسلح رژیم یورش بردند. رژیم که سراسیمه شده بود و توقع چنین حرکت مردمی را نداشت، در حالی که نیروهای مسلحش، مسجد را احاطه کرده بود، وحشتزده به مردم حمله کرد و گروه زیادی را به خاک و خون کشید که منجر به کشته و زخمی شدن افراد زیادی شد. مجروحین با آمبولانسها و یا با ماشینهای شخصی هموطنان به بیمارستان نابلس منتقل شدند و موج جمعیت به هدف خون رساندن به مجروحین روانه بیمارستان گردیدند. نیروهای امنیتی باز هم ناشیگری کرده، به طرف مردم آتش گشود و دگر بار تنی چند به شهادت رسیده و گروه زیادی مجروح شدند. و بدینسان قیام مسلمانان فلسطین جلوهگر شد و تمام شهرها را تا قلب قدس فراگرفت و هرچه وحشیگری رژیم زیادتر میشد، بر عدد تظاهرکنندگان افزوده میشد؛ از آن طرف نیروهای صهیونیستی با بمب و گلوله وبا استفاده از تاکتیکهای زمان جنگ و آوردن سلاح سنگین به خیابانها و از این طرف مردم کوچه و بازار ومدرسه با سنگ و چوب و شیشههای خالی! و چقدر این تظاهرات مردمی به تظاهرات مسلمانان ایران در چند ماهه آخر عمر رژیم پهلوی شباهت دارد، گو اینکه اگر درآن دوران برخی از مردم کنار میکشیدند، امروز در فلسطین، همه هموطنان فلسطینی در تظاهرات شرکت میکنند و ن تنها واهمهای از بمبها و گلولهها ندارند که با سینههای خود به استقبال شهادت میروند واین شهادت طلبی که رمز پیروزی انقلاب اسلامی ایران بود، امروز در فلسطین نیز به چشم میخورد. استفاده از حربه زنگ زده و همانگونه که عوامل رژیم مزدور پهلوی سعی داشتند، حرکت مردم مسلمان ایران را کوچک جلوه دهند و آن را وابسته به چند نفر فریب خورده! یا چپگرا! معرفی نمایند، رژیم صهیونیستی نیز در آغاز از همین حربه استفاده کرد و این قیام مردیم را یک حرکت شتابزده چند بچه افراطی و فریبخورده! معرفی نمود و طیّ بیانیّهای چنین وانمود کرد که اینان از خارج، دستور گرفته بودند و دولت آنها را سرجای خود نشاند! ولی هنگامی که ملاحظه کردند حرکت، تمام اقشار فلسطینی را در بر گرفته و روز بروز بر عدد انقلابیون اضافه میشود رسانههای گروهی نتوانستند این قیام بزرگ را نادیده بگیرند لذا با تیتر درشت در صفحات اول روزنامهها و مجلات خود آن را «قیام مردمی» خواندند که این سخن حق بر رژیم خیلی گران تمام شد تا آنجا که شامیر حتی به روزنامههای خودشان نیز نفرین کرد و گلایه نمود. ولی پس از فراگیری قیام، خود او نیز ناچار به اعتراف شد و از تمام احزاب صهیونیستی با التماس ول به درخواست کمک کرد. یکی از استادان دانشگاه قدس با بررسی ابعاد و جوانب این حرکت و قیام مردمی، و مقایسه آن با حرکتهای گذشته، آن را بزرگترین و خطرناکترین قیام از آغاز اشغال فلسطین تا امروز خواند و افزود:«اگر این حرکت که زنها و کودکان را نیز در برگرفته است، به هین نحو ادامه پیدا کند، جامعه اسرائیلی را از هم میپاشد!» در هر صورت باز هم احتمال این میرود که ورشکستگان سیاسی برای مطرح کردن دوباره خودشان و سوء استفاده از خون شهیدان، با همن شعارهای رنگارنگ گذشته، پا در میدانی کنند و با قیافههای سالوس مآبانه حرکت مردم فلسطین را لوث و یا محرف نمایند که این بزرگترین خطر برای پامال کردن خون شهیدان فلسطین و سرکوب قیام اسلامی آنان میباشد و لذا لازم است محرومین فلسطین به راه اسلامی انسانی خود تا تحقق آرمان مقدس برافراشتن پرچم «لا اله الالله» برفراز فلسطین ادامه دهند وتحت تأثیر عوامل نفاق و نیرنگ قرار نگیرند هرچند برای آنان اشک تمساح بریزند.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 82 |