تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,400 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,344 |
نگاهی به سیره امامان(ع) | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1366، شماره 75، اسفند 1366 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
نگاهی به سیره امامان(ع) بدون شک هر جامعهای که بخواهد در جهت بازسازی شخصیت اسلامی خویش گام برداشته و خود را با معیار و ارزشهای اصیل قرآنی منطبق و هم آهنگ سازد، نیازمند به وجود اسوهها و الگوهائی است که اعتقاد به عصمت و مصونیت آنها از هر گونه لغزش و اشتباهی داشتهب اشد و چنین افرادی جز ائمه مصومین علیهم السلام نمیتوانند باشند، در این رابطه ضمن عرض تسیت بمناسبت سالروز شهادت حضرت موسی بن جعفر و امام هادی علیهم السلام و عرض تبریک و تهنیت در سالروز ولادت حضرت امام جواد سلام الله علیه، توجه خوانندگان محترم را به گوشهای از سیره امامان معصوم جلب مینمائیم: امام موسی بن جعفر علیه السلام *زهد و ساده زیستی امام کاظم علیه السلام: مردی بنام ابراهیم مشاهدات خویش را از نزدیک درباره زندگی حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام چنین بیان مینماید: «دَخلتُ عَلی اَبی الحسن الأوّلِ علیه السلام فی بیتِهِ الّذی کانَ یُصَلِّی فیه، فاذاً لَیْسَ فی البَیْتِ شیءٌ الاّ خَصَفَةٌ وَ سَیفٌ مُعَلَّقٌ وَ مُصْحَفٌ». (قرب الأسناد ـ ص 174) به اطاقی که حضرت موسی بن جعفر علیه السلام همیشه در انجا نماز میگذارد وارد شدم، در آن اطاق چیزی جز زنبیل و شمشیری آویخته و قرآن وجود نداشت. *عبادت و حمایت از بینوایان: «کان ابوالحسن موسی علیه السلان اَعْبَدُ اَهْلِ زَمانِهِ وَ اَفْقَههُمْ و اَسْخاهُمْ کفّاً وَ اَکْرَمَهُمْ نَفْساً ورویَ اَنّه کانَ یُصَلِّی نَوافِلَ اللّیل وَ یصِلُها بِصَلاة الصُّبح ثُمَّ یُعَقّب حَتّی تَطْلُعَ الشّمسُ و کانَ یَدْعُوا کثیراً... و کانَ یَبْکی مِنْ خَشیة اللهِ حتّی تخضلَّ لِحْیتَهُ بِالدُّموعِ و کان اوْصَلُ النّاسِ لأَهْلِهِ و رَحِمِهِ و کانَ یَتَفَقَّدُ فُقَراءَ المَدینَة فی اللیلِ فَیَحْمِلُ اِلَیهم الزّبیلَ فیه العَیْنُ وَ الوَرِقُ و الأدِّقةُ و التُّمُوْرُ فَیُوصل الَیهِمْ ذلک، و لا یعلمون مِنْ اَیِّ جهةٍ هُوَ». (ارشاد ـ ص 316) حضت موسی بن جعفر علیه السلام، عابدترین، فقیهترین و گرامیتریان مردم عصر خویش بود. روایت شده که آن حضرت پیوسته نماز شب میخواند و آن را به نماز صبح متصل میساخت و سپس تا بهنگام طلوع خورشدی به ذکر و تعقیب نماز میپرداخت و بسیار دعا مینمود. و از خوف و خشیت الهی آن چنان میگریست که محاسنش از اشکتر میشد، و مهربانترین افراد نسبت به خانواده و خویشان خود بود و شبها از بینوایان مدینه دلجوئی مینمود، و زنبیلی را که در آن پول، طلا و نقره، آرد و خرما بود برایشان میبرد و به آنان میرساند و آنها متوجه نمیشندند و که از سوی چه کسی است. * همسوئی با مردم: «عن معتّب قال: کان ابوالحسن علیه السلام یأمرُنا اِذا اَدْرَکَتِ الثّمَرةُ اَنْ نُخْرِجَها فَنَبِیعُها وَ نشتری مع المسلمین یوماً بیوم». (کافی ـ جلد 5 ـ ص 166) معتب میگوید روش امام کاظم علیه السلام چنین بود که چون میوه میرسید دستور میداد آنها را به بازار برده و بفروش رسانیم و همانند دیگر مسلمانان رو به روز از بازار خریداری نمائیم. *قرائت قرآن: «... واَحَفَظهُمْ لِکِتابِ الله وَاَحْسَنُهم صَوْناً بالقرآنِ و کانَ اذا قَرأَهُ یَحُزن وَ یَبْکی السّامعون لِتِلاوَتِهِ و کانَ النّاس بالمَدینة یُسَمُّونَهُ زَیْنُ المُتَهجِّدینَ و سُمِّیَ بالکاظِم لِما کَظَمَهُ مِنَ الغَیْظِ وَ صَبَر عَلَیْهِ مِنْ فِعْلِ الظّالمینَ». (ارشاد ـ جلد2ـ ص 227) امام کاظم علیه السلام حافظترین مردم در مورد کتاب خدا بود و خوش صوتترین خواننده قرآن، و بهنگام قرائت حالت اندوه و حزن به او دست میداد و شنوندگان از تلاوت قرآنش میگریستند، و مردم مدینه آن حضرت را زینت شب زندهداران مینامیدند. آن حضرت به کاظم نامیده شده برای اینکه خشم خود را فرو نشاند و در برابر کار ستمکاران بردباری و استقامت نمود. * شکر نعمتهای الهی: هشام بن احمر میگوید: «کنت اسیر مع ابی الحسن علیه السلام فی بعض اطراف المدینة اذ ثنی رِجْله عَنْ دابّته فَخَرَّ ساجداً فاطال و اطال، ثمّ رفع رأسه و رکب دابّته فقلت: جعلت فداک قد اطلت السجود؟! قال: انّنی ذکر نعمةً انعم الله بها علیّ فاحببت ان اشکر ربّی». (کافی ـ جلد 2ـ ص 124) من بهمراه حضرت موسی بن جعفر علیه السلام در اطراف مدینه حرکت میکرم، در این هنگام امام پای از مرکب برداشته و بر روی زمین به سجده افتاده و سجدهاش را طولانی و طلوانی نمود سپس سر را برداشته و سوار بر مرکب خویش شد، عرض کردم: فدایشت شوم. سجده را طولانی نمود؟! امام فرمود: بیاد یکی از نعمتهای الهی افتادم، دوست داشتم که پروردگارم را(به این خاطر) شکر گزارم. *دستگیری از درماندگان: محمد بن بکری میگوید: برای گفتن قرض وارد مدینه شدم ولی موفق نشده و درمانده شدم، با خود گفتم: اگر پیش حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام بروم و مشکل خویش را با او درمیان بگذارم گرفتاریم بر طرف خواهد شد. سپس به قریه«نقمی» که مزرعه حضرت در آنجا قرار داشت رفتم، حضرت پیش من تشریف آوردند و غلامی هم همراه ایشان بود. «ثم سألنی عن حاجتی فذکرت له قصّتی، فدخل و لم یقم الاّ یسیرا حتّی خرج الیّ فقال لغلامه اذهب ثمّ مدّیده الیّ فدفع الیّ صُرَّةً فیها ثلاثمأة دینار، ثمّ قام فَوَلّی فقمت فرکبت دابّتی و انصرفت». (ارشاد ـ جلد 2 ـ ص 224) امام سپس از خواسته من سؤال فرمود، و من سرگذشت خویش را برایش شرح دادم، حضرت وارد خانه شد و پس از اندک مدتی پیش من آمد و به غلامش دستور داد از آنجاخارج شود، و بعد دست خود را بسوی من دراز نمود و کیسهای که در آن سیصد دینار پول بود، به من داد، سپس برخاست و تشریف برد من هم بلند شده و سوار بر مرکبم شدم و بازگشتم. *** امام جواد علیه السلام *صبر بر حوادث: برای امام جواد علیه السلام مقداری کالای بزازی که از قیمت بسیاری برخوردار بود میآورند در بین راه رهزنان به آن دستبرد زده و به سرقت بردند. شخصی که مسئول حمل آن کالای بود، طی نامهای به امام جریان سرقت را نوشت. امام در پاسخ این نکات آموزنده را به او خاطر نشان ساخت: «اِنَّ اَنْفسنا و امالنا مِنْ مَواهِبِ الله الهنیئة و عوارِیهِ المسْتَودَعَةِ یُمَنَّع بِما مَتَّع منها فی سرور و غبطة و یأخذ ما اخذ منها ی اجر و حسبة فمن غلب جزعه علی صبره حبط اجره و نعوذ بالله من ذلک». (تحف العقول ـ ص 778) بدرستی که جانها و دارائیهای ما از مواهب و داده های نیکو و گوارای الهی است که بطور عاریه بما سپرده شده تا آنجا که از آنها بهرهمند گردیم مایه خوشی و خرسندی است و آنچه از ما گرفته شود و اجر و ثواب(صبر بر تحمل از دست دان آن) به حساب ما گذاشته خواهد شد، پس هر کس را بیتابی بر بردباری غالب گردد، اجرش ضایع خواهد شد و از چنین چیزی بخداوند پناه میبریم. *نتیجه شکر و سپاسگزاری: شترداری امام جواد علیه السلام را از مدینه به کوفه آورد و امام چهارصد دینار کرایه او را پرداخت ولی در مورد پول بیشتر با امام مذاره مینمود، امام به او چنین توصیه نمود: سبحان الله! اما علمت انّه لا ینقطع المزید من الله حتّی ینقطع الشّکر من العباد». (تحف العقول ـ ص 480) سبحان الله! آیا نمیانی تا سپاسگذاری از سوی بندگان قطع نشود، افزایش نعمت از جانب خداوند درباره او منقطع نخواهد گشت؟ *** امام هادی علیه السلام * توکل بر خدا: مردی از دوستان و شیعیان حضرت امام هادی علیه السلام میگوید: خدمت امام رسیدم و عرض کردم این مرد ـ متوکّل ـ مرا از دستگاه طرد نموده و حقوقم را قطع و مرا آزرده و ملول ساخته است و تنها جرم من ملازمت و محبت شما است، چنانچه شما در این رابطه با او صحبت کنید خواهد پذیرفت. امام فرمود: درست خواهد شد. شب فرا رسید و درب خانه بصدا درآمد، مأمور متوکّل بود و مرا پیش او برد، متوکّل رو به من کرد و گفت: ما به یاد تو هستیم و تو ما و خودت را فراموش کردهای، چه خواهشی داری؟ گفتم حقوق پرداخت نشدهام را، متوکل دستور پرداخت دو برابر آن را، به من داد. پس از آن خدمت امام رسیدم و عر کردم مردم میگویند: شما پیش متوکل نرفتهاید و چیزی هم از او درخواست نکردهاید(چطور شد که حقوق مرا پرداخت؟) فقال: انّ الله تعالی علم منّا انّا لا نلجأ فی المُهمّات الاّ الیه و لا نتوکّل فی الملمّات الاّ علیه و عوّدنا اذ اسألناه الأجابة و نخاف ان نعدل فیعدل بنا». (مناقب ـ جلد 4 ـ ص 411) امام فرمود: خداوند تعالی میداند که ما در امور مهم جز به او پناه نمیبریم و در مشکلات و دشواریها به غیر او توکل نمیجوئیم و از اینرو ما را چنین عادت داده که چون از او مسألتی نمائیم، اجابت فرماید، و از آن بیم داریم که بدیگری روی آوریم و او نیز از ما روی گرداند. *قبول هدیه: ابوهاشم جعفری میگوید: خدمت امام هادی علیه السلام بودم، در این هنگام یکی از کودکان امام وارد شد و شاخه گلی بدست امام داد، امام آن را گرفت و بوسید و روی چشمانش گذاشت و سپس به من داد و فرمود: یا اباهاشم! من تناول وردة او ریحانة فقلبها و وضعها علیه عینه ثمّ صلی علی محمد و آل محمد الائمّة، کتب الله له من الحسنات مثل رمل عالج و محاعنه من السیئات مثل ذلک». (کافی ـ جلد 5) ای اباهاشم! هر کس گل و یا ریحانی بدستش رسد و آن را بوسیده و بر دیدگانش نهد و سپس بر محمد و آل محمد که ائمه میباشند صلوات فرستد، خداوند برای او به شمار تودهای از ریگ ثواب بنویسد و بهمان اندازه از گناهانش محو سازد.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 217 |