تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,445 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,385 |
شرح صدر | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1366، شماره 75، اسفند 1366 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
مدیریت اسلامی حجة الاسلام و المسلمین محمدی ری شهری قسمت پنجم شرح صدر در قسمتهای گذشته به اینجا رسیدیم که مدیر شایسته نیازمند به صفات و ویژگیهائی است که عمده آنها از شرح صدر ریشه میگیرند و اینک شرح این ویژگیها ارتباط آن با شرح صدر: بصیرت در انواع مدیریتها بویژه در مدیریت، جامعه، مدیر علاوه بر دانش مدیریت نیازمند به روشنبینی و بصیرت و بینشی است که او را قادر سازد در هر موقعیت، نقش مقتضی را ایفا نماید. مدیریت اقتضا میکند که مدیر گاه خشونت بخرج دهد و گاه نرمش، گاه سخت بگیرد و گاه آسان، گاه از خودق اطعیت نشان دهد و گاه سازش، گاه فریاد بزند و گاه سکوت کند، گاه زیرکی نشان دهد و گاه تغافل و تجاهل کند، به یکی میدان بدهد و از یکی میدان را بگیرد و بالاخره با هر کس به اندازه شعور و عقل و استعدادش برخورد نماید، و بدین جهت انبیاء الهی مأمور بودند که با هر کس باندازه عقلش سخن بگویند. پیامبر اسلام(ص) میفرمود: «انّا معاشر الأنبیاء امرنا أن نکلم الناس علی قدر عقولهم». ما گروه انبیاء مأوریم که با مردم به اندازه عقلشان سخن بگوئیم.[1] ممکن است کسی دانش مدریت را دارا باشد ولی بینش مدیریت نداشته باشد، بتواند کتاب مدیریت تألیف کند و در دانشگاه مدیریت تدریس نماید ولی در مقام عمل بدلیل فاقد بودن بینش مدیریت مدیر خوبی نباشد. بینش مدیریت چیست؟ بینش مدیریت احساس ویژهای است که شکوفائی آن انسان را به انجام کار از طریق دیگران قادر میسازد و او را دارای هنر مدیریت مینماید. نکته مهمی که در اینجا قابل بررسی است، چگونگی شکوفائی استعداد مدیریت در انسان است که راه مدیریت اسلامی را از مدیریت غیر اسلامی جدا میسازد، و درست در اینجا است که به رابطه شرح صدر و مدیریت میرسیم، که راه شکوفائی احساس مدیریت اسلامی، شرح صدر اسلامی و راه شکوفائی مدیریت غیر اسلامی شرح صدر کفری است. شرح صدر اسلامی به انسان بینش میدهد که براساس معیارهای الهی، مدیر، سازمان تحت مدیریت خود را بسوی اهداف تعیین شده حرکت میدهد، و شرح صدر کفری نیز به انسانب ینشی میدهد که براساس معیارهای مادی سازمان تحت مدیریت اوب سوی هدف هدایت می شود. و بدین ترتیب خط مشی سیاسی مدیریت بمفهوم اول با مدیریت بمفهوم دوم از هم دجدا میشود، که اولی سیاستمداری الهی و دومی سیاستمدار بمفهوم رسمی و متداول است. شرح صدر اسلامی و مدیریت از نظر قرآن شرح صدر اسلامی موجب میشود که انسان به نورانیت درونی و بصیرت و بینش الهی برسد، به عبارت دیگر هنگامی که ظرفیت روانی انسان برای پذیرش حق گستر شیافت، با این گسترش حس بصیرت انسان تقویت میشود و با تقویت و شکوفائی حس بصیرت گویا چراغی در کانون جان فروزان میگردد که در پرتو آن انسان میتواند جهتگیریهای خود در رابطه با خویش در ارتباط با جامعه را براساس معیارهای الهی تنظیم نماید. «أفمن شرح الله صدر للإسلام فهو علی نور من ربه». آیا کسی که خداوند سینهاش را آمادگی برای پذیرش اسلام داده و در نتیجه همواره با نوری الهی قدم برمیدارد قابل مقایسه با کسی است که اینگونه نیست؟! همانطور که ملاحظه میکنید دراین آیه کریمه نور الهی بعنوان نتیجه شرح صدر اسلامی آمده است. یعنی وقتی انسان عملا پذیرش حق از خود نشان داد خداوند به او نورانیت و بصیرتی عنایت میکند که در تشخیص حق اشتباه نکند، و چنین فردی با کسی که فاقد نور بصیرت است قابل مقایسه نیست. بصیرت و نروانیتی که جان و اندیشه انسان در نتیجه شرح صدر و ظرفیت پذیرش حق پیدا میکند دو نقش اصلی در تصحیح حرکت تکاملی انسان دارد: یکی در رابطه با خودسازی و دیگر در رابطه با برخوردهای اجتماعی. آنچه در مبحث مدیریت طرح آن ضروری است مسأله دوم است ولی چون این دو مسأله از هم تفکیک ناپذیرند، مسأله اول را نیز اجمالا مورد بررسی قرار میدهیم. بصیرت و خودسازی آمادگی انسان برای پذیرش حق در نظام آفرینش روشنبینی ویژهای را برای او ایجاد میکند که میتواند حق را آنگونه که هست ببیند، و چراغی را درکانون جان روشن مینماید که این چراغ راه خودسازی را به انسان نشان میدهد، راهی که حرکت در آن، او را به فلسفه آفرینش خود و به اوج قله تکامل میرساند. این چراغ در مرحلهای از سیر تکاملی انسان به نور پرفروغی تبدیل میشود که نه تنها راه رسیدن به مطلوب را به انسان نشان میدهد بلکه او را در وصول به مقصود نیز همراهی و امداد مینماید و معنای هدایت موصله نیز همین است. این نور همان است که در سخن امام علی علیه السلام در ارتباط با ویژگیهای رهروان بسوی خدا و سالکان الی الله مطرح شده است. «قد احیا عقله و امات نفسه حتی دق جلیله و لطف غلیظه و برق له لامع کثیر البرق، فأبان له الطریق و سلک به السبیل..» او عقل خویش را زنده کرده و نفس خود را میرانده است تا آنجا که ستبرهای بدنش تبدیل به نازکی و خشونتهای روحش تبدیل به نرمی شده است، و برق پر نوری بر قلب او جهیده و راهرا بر او روشن و او را به رهروی سوق داده است.[2] سلوک بسوی خدا، و حرکت بسوی کمال مطلق جز با جهاد اکبر و مبارزه مداوم با تمایلات نفسانی در راه حاکمیت عقل در همه ابعاد زندگی ممکن نیست، هر چه انسان در این جهاد قدرت و توانائی بیشتری از خودنشان دهد بهتر میتواند خود را به قله کمال نزدیک کند، و در نبرد عقل و نفس هر چه عقل زمام امور انسان را بیشتر در کف داشته باشد انسانیت انسان کاملتر میشود تا آنجا که به تعبیر امام نفس میمیرد و عقل حاکم مطلق میگردد و این نقطه اوج شرح صدر اسلامی و آمادگی برای پیاده کردن حق بطور مطلق در زندگی است، و در اینجا است که نوری پر فروغ و بگفته امام«لامع کثیر البرق» کانون جان را روشن میکند، و این نور هم راه رسیدن به کمال مطلق را بطور کامل برای سالک مشخص میکند و هم او را در این راه همراهی مینماید تا به منزل سلامت و بار انداز اقامت«فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر» میرسد. بصیرت و مدیریت نور بصیرت و بینشی که در نتیجه شرح صدر اسلامی برای انسان حاصل میشود علاوه بر اینکه در خودسازی چنانکه اشاره شده نقش اساسی داردف در تصحیح برخوردهای اجتماعی انسان نیز فوق العاده مؤثر است و لذا نقش تعیین کنندهای را میتواند در مدیریت جامعه ایفا نماید. قرآن کریم تصریح میکند که انسان در نتیجه ایمان و تقوا میتواند به نورانیت و بینشی برسد که حرکت اجتماعی او را تصحیح نماید: «یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و آمنوا برسوله یؤتکم کفلین من رحمته و یجعل لکم نوراً تمشون به».[3] ای کسانی که ایمان آوردهاید تقوای خدا پیشه کنید و به فرستاده او ایمان بیاورید تا خداوند دو بهره از رحمت خود به شما عنایت کند و برای شما نوری قرار دهد که در پرتو آن حرکت کنید. «أو من کان میتاً فأحییناه و جعلنا له نورا یمشی به فی الناس کمن مثله فی الظلمات لیس بخارج منها؟![4] آیا کسی که مرده بود سپس او را زنده کردیم و نوری بر او قرار دادیم که با آن در میان مردم حرکت کند همانند کسی است که در ظلمتها باشد و از آن خارج نگردد؟!... این نور به انسان بینش اجتماعی میدهد که با افراد مختلف و گروههای گوناگون و حوادث و پیش آمدهای رنگارنگ چگونه برخورد کند و راه رهبری و مدیریت صحیح را ارائه مینماید و لذا همه پیامبران الهی در عرفه از خداوند شرح صدر و نور بصیرت میخواستند. در تفسیر«در المنثور» از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل شده که پیامبر اسلام«ص» فرمود: «اکثر دعائی و دعاء الأنبیاء قبلی بعرفة ... اللهم اجعل فی سمعی نورا، و فی بصری نورا، و فی قلبی نورا اللهم اشرح لی صدری و یسرلی امری...»[5] بیشتر دعای من و دعای پیامبران پیش از من در عرفه این دعا بود... خدایا در قوه شنوائی من نور قرار ده، و در قوه بینائیم نور عنایت کن، و دلم را نورانی کن، خدایا شرح صدر بمن ده و کارم را آسان کن. امام چهارم زین العابدین علیه لاسلام نیز در دعای بیست و یکم از صحیفه سجادیه چنین میفرماید: «و هب لی نورا امشی به فی الناس و اهتدی به فی الظلمات». خدایانوری بمن عنایت کن که در پرتو آن در جامعه حرکت کنم و با آن در تاریکیها راه یابم. امام علی علیه السلام پس از واقعه نهروان، جنگی که جمع کثیری از مقدسین بیبصیرت را از دم تیغ گذراند درباره استضائه خود در موضعگیریهای سیاسی و برخوردها و مدیریت جامعه از نور بصیرت در بخشی از سخنانش چنین میفرماید: «فقمت بالأمر حین فشلوا و تطلعت حین تقبعوا، و نطقت حین تعتعوا، و مضیت بنور الله حین وقفوا.» من برای یاری اسلام هنگامی قیام کردم که آنان سست شدند، و خود را آَشکار نمودم آنگاه که آنان سردرگریبان کردند، و سخن گفتم وقتی آنان جرأت حرف زدن نداشتند، و با نور الهی حرکت کردم هنگامی که آنان توقف نمودند.[6] با امید اینکه این اسوه انسانیت الگوی زندگی و برخوردهای اجتماعی و مدیریت ما باشد و از این چراغ فروزان هدایت بیش از پیش استضائه نمائیم. ادامه دارد
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 292 |