تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,411 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,362 |
مدیریتهای اجرائی | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1366، شماره 75، اسفند 1366 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
ساختار نظام اجرائی کشور قسمت بیستم محمدرضا حافظنیا مدیریتهای اجرائی در ادامه بحث مدیریتهای اجرائی، نکاتی را پیرامون ویژگیهای اعتقادی، رفتاری و تخصصی مدیریت مطلوب به عنوان بخشی از مبحث مدیریتهای اجرائی ارائه نمودیم که اکنون همان نکات را در این بخش ادامه میدهیم: *** 6- معتقد و عامل به تفویض اختیار: تفویض اختیار در دستگاههای اجرائی و غیر اجرائی اصل پذیرفته شدهای است تفویض اختیار باعث میگردد تا از تراکم امور در رأس دستگاه کاسته شده و فراغت بیشتری برای تفکرو اندیشه مدیریت ایجاد گردد. مدیرانی که همه امور رابا روحیه تمرکزگرائی شخصا عهده دار میگردند فرصت اندیشیدن را پیدا نمیکنند و صبح تا شب تلاش می کنند و خستگی روحی و جسمی پیدا مینمایند ولی بازده زیادی ندارند. لذا برای نجات مدیریت از امور سطحی و کم ارزش و روبنائی، اعتقاد به تفویض اختیار و عمل به آن ضروری میباشد. بعضی مدیران که به اهمیت این مسئله واقف نیستند و برخی تازه کار و کم تجربه میباشند و دارای قوت و درک لازم برای مدیریت نمیباشند سعی میکنند که کنترل جزئیترین امور دستگاه را در عهده خود گیرند و حتی اموری که باید در استانها و یا شهرستانها انجام پذیرد را در سطح مرکز انجام میدهند. این امر نه تنها باعث درگیری آنها در امور پیش پا افتاده فاصله گرفتن از اندیشیدن پیرامون مسائل اساسی مربوط میگردد بلکه مردم رنج کشیده شهرستان و استان را نیز با این همه مشکلات به مرکز میکشاند و گرفتارشان مینماید، البته کشیده شدن ارباب رجوع شهرستانی و استانی که ذینفع میباشد به مرکز، مصائب فراوانی را بوجود میآورد که به تنهائی موضوع بحث جداگانهای میتواند قرار بگیرد. اصل تفویض اختیار تنها منحصر به دستگاههای اجرائی نیست بلکه دستگاههای قانونگذاری نیز به آن پایبند هستند مثلا مجلس، برسی و تصمیمگیری در بعضی امور را به کمیسیونها و جلسات و شوراهای اختصاصیتر محول مینماید تا خود به امور اساسیتر جامعه بپردازد و وقت و امکانات مجلس را به امور سطحی درگیر ننماید.وزارتخانهای که نتواند اجرای امور را به واحدهای اجرائی استانی و شهرستانی خود محول نماید کمتر خواهد توانست در انجام رسالتهای قانونی و اجتماعی خود توفیق حاصل نماید. استاندارد و فرماندار و مدیر کلی که سعی بر تمرکز امور در رأس دستگاه خود داشته باشد و کنترل و تصمیمگیری درمسائل جزئی را در اختیار خود گیرد کمتر موفق خواهد بود. بنابراین مدیرانب اید به اصل تفویض اختیار توجه نموده و حتی المقدور امور جزئی را به مسئولین و کارکنان حیطه مدیریت و یا واحدهای استانی و شهرستانی تفویض نمایند و خود را از گرفتاریهای جزئی و جنبی آزاد نموده و پیرامون مسائل اساسی دستگاه بغور و بررس و تفکر و برنامهریزی و آیندهنگری بپردازند امر تفویض اختیار مستلزم داشتن همکاران معتمد میباشد و لذا مدیریت باید در گزینش دستیاران و معاونین و همکاران خود دفت نموده و افرادمورد اعتمادی را انتخاب کرده وامور را به آنها محول نماید البته از آنجائی که لازم است مدیریت از جزئیترین مسائل رویداده درحیطه کار خود اطلاع داشته و نارسائیها را اصلاح نموده و هماهنگی لازم را بوجود آورد و از بروز آشفتگی در دستگاه جلوگیری نمایدف میبایست نظارت لازم را معمول داشته و امور را مراقبت نماید و این امر نیز مستلزم ابداع شیوه نظارت میباشد. مدیرانی که قدرت تفویض اختیار به همکاران خود را نداشته و در کلیه امور شخصا تصمیم میگیرند، مددیران ضعیف و ناتوانی هستند که مشکلات و مسائل بالقوهای را برای دستگاه اجرائی مربوط و نیز مردم و جامعه بوجود میآورند. 7- داشتن ارشدیت در بین همکاران: ارشدیت در زمینههای تعهدی، تخصصی، علمی، سنی، تقوائی، ایثار، شجاعت و غیره مطرح میباشد. رعایت این جنبه در انتخاب مدیران به موفقیت آنها و نیز پیشرفت کار دستگاه کمک خواهد نمود. ارشدیت باعث میگرددکه روح اطاعت از مدیر در همکاران قوت گرفته و مقوبلیت و پذیرش در آنها بوجود اید و هرگاه مدیر از ارشدیت برخوردار باشد اعمال مدیریت در اداره دستگاه مشکل نخواهد بود و مدیریت کمتر نیاز به توسل به حربههای قانونی و تنبیهی و تشویقی برای اعمال مدیریت خواهد داشت زیرا ارشدیت طبیعتاً تواضع را در فرد مقابل بوجود میآورد. در یک محفل و مجلس علمی دانشجویان و طلاب علم در مقابل استاد خود خضوع نشان میدهند زیرا او را دارای ارشدیت علمی میدانند. در کلاس درس دانش آموزان معلم را دارای ارشدتی علمی میدانند واگر معلم فاقد این خصلت باشد مسلما دانش آموزان در کلاس آرام نخواهند داشت و کنترل کلاس کار مشکلی بوده و معلم کم سوادناگزیر از بکارگیری حربه تنبیه خواهد بود!! در اینجا لازم است یادآوری گرددکه منشاء شلوغی دانش آموزدن در کلاس را باید بجای خود دانش آموز، در سواد و مهارت و میزان ارشدیت علمی معلم جستجو نمود. در یک اداره اگر رئیس و مدیریت فاقد ارشدیتی تخصصی نسبت به همکاران خود باشد کمتر توفیق خواهد داشت. در یک دانشگاه و یا موسسه آموزشی نیز وضع بهمین ترتیب است. در انتخاب فرماندار و فرمانده نیز رعایت آن به توفیق آنها کمک خواهد نمود اگر مدیریت فاقد ارشدیت در یک یا چند صفت بویژه صفت مرتبط با ماهیت دستگاه مربوطه باشد کمتر خواهد توانست در کارش موفق شود و پذیرش او از ناحیه همکاران دستگاه قبلی نواهد بود بلکه او را تحمیلی خواهند پذیرفت و وقتی چنین تلقیای در یک دانشگاه یا اداره یا وزارتخانه و ی استان و یا شهرستانی زا ناحیه کارگزارانی بوجود آید، مسلمان با مدیریت، همکاری قلبی نداشته و در حد رفع مسئولیت و«کجدار و مریز» و گزیر از مجازاتهای قانوین فعالیت خواهند داشت و معلوم است که همکاری آنها چه نتیجه و بازدهی را بهمراه خواهد داشت! در چنین شرایطی کارکنان در جلسات و شوراها و برخوردها با نگاهها و حالتهای خود عدم پذیرش را بیان خواهند داشت و دارای روحیه کارکردن نیز نخواهند بود. بنابراین، هر چند رعایت اصل ایمان و تعهد در مدیران از مسلمات است ولی باید در کنار این صفات به جنبههای دیگر مدیر بویژه جنبههای تخصصی و علمی و ایثارگری نیز توجه شده و از بین افراد متعهد مدیران متعهدتر و با تقویتر و عالمتر و مجربتر از بین کارکنان دستگاه انتخاب گردند و اصل ارشدیت در یک یا چند صفت رعایت گردد. بطور کلی مدیریت باید از حسن شهرت و مقبولیت بین همکاران و مردم برخوردار باشد. بنابراین لازم است در انتخاب مدیران مراکز آموزشی و علمی و مدیریتهای سیاسی جامعه چون فرماندار و استاندار و مدیران واحدهای اداری و غیره بدور از خط بازیهای سیاسی و بیمورد با رعایت اصل تعهد و تدین و جوهر مدیریت، اصل ارشدیت لحاظ شده و از انتخاب افراد تازه کار و آنهائیکه فاقد ارشدیت علمی و تجربی میباشند خودداری گردد تا امور جامعه بنحو بهتر سرو سامان یافته و اعمال مدیریت بصورت سادهتر مقدور باشد. البته باید توجه داشت که ارشدیت علمی بمعنی داشتن مدرک بالاتر نیست بلکه مقصود داشتن علم و دانش بیشتر است که امکان داردبا مدرک فرد مطابقت نداشته و بیشتر باشد، توجه به اصل ارشدیت بیانگر اینست که هر رده مدیریت باید از ارشدیت نسبت به رده پائینتر برخوردار باشد و از همه مهمتر نمایندگان مجلس شورای اسلامی میبایست از هر حیث نسبت به کارگزاران اجرایئ از ارشدیت مطلوب، برخوردار باشند. 8- حساسیت نسبت به حل مسائل و مشکلات واحدهای تابعه: اصولا واحدها و قسمتهای مختلف دستگاههای اجرائی در مسیر انجام وظایف محوله با مکلات و مسائل روبرو میشوند و بروز مشکلات باعث کندی و یا توقف در روند معمولی انجام وظیفه آن میگردد و چونکلیه واحدها و بخشهای یک دستگاه با همدیگر پیوند زنجیرهای و سیستمی دارند مسلما توقف و کندی حرکت یک واحد باعث کندی و توقف در کلیه قسمتهای دستگاه خواهد گردید. در واقع مشکل و مسئله در یک واحد باعث ایجاد ارتعاش و موجی شده که به کلیه واحدهای دستگاه سرایت کرده و انها را متأثر مینماید. بنابراین مراقبت و پیشگیری از بروز مشکل و مسئله درمسیر حرکت واحدها باید مورد توجه باشد و در صورت بروز آن لازم است بلافاصله با تدابیر مختلف نسبت به رفع آن اقدام گردد. مدیریت که نقش هماهنگی را در دستگاه خود عهدهدار میباشد مسئولیت مراقبت و پیشگری از بروز مشکل و نیز رفع آنرا بهنگام ایجاد شدن برعهده خواهد داشت تا از ظهور سلسله مشکلات و توقف و رکود در جریان امور دستگاه، جلوگیری شده و سلامت فعالیت آن تأمین گردد. نکته دیگر در خصوص حل مشکل واحدهای تابعه، توجه به مشکلات شخصی همکاران دستگاه میباشد. معمولا همکاران مدیر در معرض مشکلات شخصی قرار دارند که به تنهائی قارد به حل آنها نیستند و بروز مشکلات شخصی باعث اغتشاش روحی و حواسپرتی و کاهش راندمان کار همکاران میگردد. بنابراین هم بلحاظ رفع نگرانی و عادی کردن کارکنان و هم بلحاظ ضرورت ایجاد قوت قلب و انگیزه تلاش و فعالیت بیشتر در همکاران لازم است مدیرانی حتی المقدور نسبت به رفع مشکلات شخصی آنان تلاش نمایند. 9- حساسیت نسبت به حل مشکلات مردم: دستگاههای اجرائی مسئولیت ارائه خدمات عمومی و اجتماعی را بعهده دارند و طبعا محل رجوع مردم میباشند و انتظار مردم از آنها توجه به مشکلات و چارهاندیشی آن میباشد. غالبا اتفاق میافتد که ارباب رجوع دستگاه از چگونگی پیگیری امورمربوطه بیاطلاع بوده و دچار سرگردانی میشود. همچنین ممکن است بعضی از کارکنان دستگاه از حساسیت و تعهد لازم برخوردار نباشد و موجبات سرگردانی مردم و یا رکود فعالیت و خدماتی دستگاه را فراهم آورند. هر چند امکان دارد که بعضی از مردم از چگونگی امر و پیگری و مشکلات مربوطه اطلاع داشته و باصطلاح راه و چاره را بدانند و از عهده کار خود برآمده و تسلیم کم توجهی کارکنان دستگاه نشوند. ولی عدهای از مردم از مسائل بیاطلاع هستند و عدم توجه کارکنان به آنها باعث عقب افتادن مشکلاتشان خواهد شد. بنابراین بمنظور انجام درست امور مردم مدیریت باید نسبت به این امر حساس باشد و تدابیر لازم را برای پیشگیری از این وضع بیاندیشد بخصوص که حساسیت برای حل امور مسلمین برهمه مسلمانان فرض است. پیامبر اسلام(ص) میفرمایند: «من اصبح و لم یهتم بامور المسلمین فلیس بمسلم» با این حساب مدیران بیش از همه میبایست نسبت به انجام امور مردم و مسلمانان حساس و متعهد باشند. 10- توانائی سخنوری: داشتن قدرت سخنوری ـ تا اندازهای ـ از ضروریات موفقیت مدیریت است. هر چه زمان به پیش میرود بیشتر احسا سمیگردد که مدیران باید توانائی بیان مسائل را برای مردم داشته باشدند. بیان مکنونات قبلی و فکری و انتقال آن به مردم و شنوندگان از طریق زبان امکانپذیرتر میباشد و زبان و بیان، بهترین وسیله ارتباط جمعی میباشند. مدیران در جهت انجام وظایف محوله ناگزیر به بیان توضیحات لازم پیرامون مسائل حوزه مدیریت خود برای مردم میباشند و گاهی اوقات امکان توضیح مسائل بصورت انفرادی برای مردم مقدور نیست و در یک سخنرانی عمومی امکان تبیین مسائل برای مردم وجود دارد. مدیری که از قدرت سخنوری برخوردار نباشد در کارش کمتر موفق خواهد بود بخصوص که امروزه میدران نه تنها برای بیان مسائل حیطه مدیریت خود برای مردم، ناچار به توانائی در سخنوری میباشند بلکه ضروریت سیاسی و اجتماعی نیز گاهی اوقات مدیران را به صحنههای سخنرانی عمومی میکشاندو جالب اینکه مردم امورزه از مدیران انتظار سخنرانی در مجامع را دارند ولو اینکه ظاهرا ارتباطی به کار و مسئولیت آنها نداشته باشد. مردم توانائی سخنوری مدیریت را دلیل بر قدرت او نیز میدانند. مدیران آموزشی و تربیتی و سیاسی و عمومی جامعه بیش از سایر مدیران با قدرت سخنرانی را داشته باشند تا بتوانند ضمن بیان مسائل مختلف جامعه و تجزیه و تحلیل آنها، نسبت به ارشاد و هدایت جمعی نیز اقدام نمایند. 11- آشنائی با روحیات مردم: روحیات مردم در هر منطقه کشور و نیز حیطه مدیریتها نیز تفاوت میکند یعنی حیطه مدیریت از یک روستا تا یک بخش و شهرستان و استان و کشور و حتی قاره و جهان متفاوت است و هر چه حیطه مدیریت محدودتر باشد امکان تجانس روحی مردم بیشتر است و در حیطه مدیریت امکان دارد مردم از وحدت روحی و یا تنوع روحیاتی برخوردار باشند و مدیریت کردن در هر جامعهای و یا هر قلمروی مستلزم آشنائی با روحیات متنوع آن جامعه میباشد. آشنائی با روحیات مردم باعث میگردد که مدیریت در اعمال روشهای خود تدابیر لازم را اتخاذ نموده و عنصر روحیه و خلق و خوی مردم را در نظر بگیرد تا نه تنها با اصطکاکها روبرو نگردد بلکه در اداره امور جامعه نیز توفیق بیشتری کسب نماید. مثلا کشور ایران و حتی تعدادی از استانها دارای تنوع روحیاتی در بین مردم میباشند و طبعا مدیرانی که در سطح کشوری انجام وظیفه مینمایند(رئیس جمهور ـ نخست وزیر ـ وزراء ـ و...) و یا آنهائیکه در استانها بخدمت مشغولند(استاندار ـ فرماندار ـ مدیر کل ـ و...) یقینا باید با روحیات و آداب و رسوم و خلق و خوی مردم مناطق مختلف آشنا باشند. دراینجامدیریت باید از دانش مردمشناسی و جامعهشناسی و جغرافیا بهرهبرداری کند. آشنائی با روحیات مردم باعث میگردد تا زمینههای انگیزشی نیز برای مدیریت روشن گردد و بتواند از زمینههای انگیزشی برای چیشبرد امور کشور و استان و جامعه و دستگاه استفاده نماید و متقابلا جنبههائی که امکان دارد بعنوان بازوی فشار در برابر سیاستها و برنامهها و هدفگیریهای دولت و دستگاهها ونهادها مورد استفاده قرار گیرند نیز شناخته شده و مراقبتها وتدابیر لازم اعمال گردد. لازم بتوضیح است که روحیات در بین همکاران مدیریت نیز یکنواخت نیست و لذا مدیر باید در اعمال مدیریتخود به تنوع روحیه دردستگاه خود نیز توجه داشته باشد. 12- قدرت ایجاد وحدت و برقراری حفظ روابط انسانی بین همکاران: بروز اختلاف و تشتت در روند جریان امور امری محتمل است و هر آن امکان دارد در یک دستگاه اختلافات بین همکاران با یکدیگر و یا جمعی از همکاران با هم و یا همکاران با مدیریت بوجود آید. اختلاف ـ ولو کوچک ـ باعث اغتشاش فکری بین کارکنان دستگاه شده و بازده و کارآئی کارکنان و نتیجتاً کل دستگاه را کاهش میدهد. بهر میزان که اختلاف از ابعاد گستردهتری برخودار باشد تشنج و رکورد در دستگاه بیشتر بوده و راندمان کار دستگاه بیشتر کاهش خواهد یافت. در واقع بین گسترش اختلاف و کاهش راندمان رابطه مستقیم وجود دارد. اگر اختلاف بین کارکنان با مدیریت باشد. بازتاب اختلاف ممکن است تنهاکاهش کارائی نباشد بلکه اثر تخریبی بهمراه داشته باشد و یا اینکه کارکنان را به موضعگیری منفی و مبارزه با مدیریت بکشاند که گسترش این اختلاف نهایتاً به سقوط وی منتهی گردد. بنابراین مدیریت با سعه صدر و دوراندیشی و متانتی که دارد لازم است توانائی جلوگیری از شکلگیری زمینههای اختلاف در دستگاه و یا کاهش و محو آن در صحنه فعالیتهای اجتماعی کارکنان و همکاران خود را داشته باشد. این امر به هنرمندی مدیریت و قدرت او ارتباط مستقیم دارد و یقینا مدیران ضعیف امکان چنین هنرمندی و تبحری را نخواهند داشت و دستگاه آنها به صحنه کشمکش تبدیل خواهد شد، مدیران اگر بخواهند در انجام وظایفشان موفق باشند باید از قدرت لازم برخوردار بوده و یا برخورد پدرانه و توأم با محبت و رعایت احترام متقابل و شن و کرامت خود و همکاران، ترتیبی دهند که کارکنان به ارشاد و هدایت آنها توجه نموده و بقول معروف از ابهت پدر گونگی و شأن آنها چشم بزنند و ارشاد آنها را بروی چشم بپذیرند. چنین رفتاری از سوی مدیر یقینا زمینههای بروز اختلاف را از بین برده و امکان ایجاد روابط انسانی و وحدت بین کارکنان را بوجود خواهد آورد. ادامه دارد
از اشعار رسیده رهنمود از رهبر مستضعفان باید گرفت! ای بردر جان، ز سر خواب گران باید گرفت با شجاعت از کف دشمن عنان باید گرفت دشمن غدار میباید شود مقهور ما نیروی کفار را تاب و توان باید گرفت لشگر صدام را باید بخاک و خون کشید سینه خصم ستمگر را نشان باید گرفت پاک باید ازخلیج فارس لوث اجنبی از تجاوزگر تمام ناوگان باید گرفت قدس را با نعره تکبیر میباید ستاند کعبه را همچون ابوذر با اذن باید گرفت از خمینی میردس هر دم ندا بر گوش جان بیت حق را از کف وهابیان باید گرفت میزند هر دم ندا قائم مقام رهبری آنکه درس وحدت از او این زمان باید گرفت کای مسلمانان به حبل الله دارید اعتصام نو بهار ظلم بر باد خزان باید گرفت قدرت اسلام را باید به دنیا عرضه کرد رهنمود از رهبر مستضعفان باید گرفت پرچم اسلام را باید به اوج اهتزاز نصرت و امداد از پیر و جوان باید گرفت در دفاع از دین حق، مرد و زن و برنا و پیر چون ید واحد ز هر یک پشتبان باید گرفت نقش استعمار باید درعمل خنثی نمود نیروی اندیشه را ازنا کثان باید گرفت در ره آزادگی باید نهادن سر به کف استعانت از خدای مستعان باید گرفت در عمل بایست جنگیدن نه با طرح و شعار روبروی خصم ازخود امتحان باید گرفت در میان آتش و خون غوطهور باید شدن ابتکار از دست ظالم بیامان باید گرفت ای سپاه آماده بهر ضربههای آخرین کربلا و قدس را از کافران باید گرفت مرحبا ای شیر مردان دلیر خط شکن از شما عبرت زمین و آسمان باید گرفت جنگتان تاریخ را تحت الشعاع خود نمود حال، تاریخ دگر بر داستان باید گرفت پشت بر دشمن نه شرط همت و مردانگیست درس مردی از امیرمؤمنان باید گرفت کثرت اعدا نباید ترس در دل ره دهد یاد بدرآور، کمک از قدسیان باید گرفت بهر فتح و نصرت اسلام و قرآن(احمدی) نصر و امداد از خدای لامکان باید گرفت فرستنده ـ اصفهان ـ عباس احمدی
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 141 |