تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,180 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,105 |
روز جمهوری اسلامی، روز مقاومت | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1367، شماره 76، فروردین 1367 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
روز جمهوری اسلامی، روز مقاومت یوم الله دوازدهم فروردین پس از گذشت نه سال بر پیروزی انقلاب اسلامی ایرانی، از راه می رسد و ما این روز خجسته را که یاآور یکی از حسّاسترین و سرنوشت سازترین ایام انقلاب اسلامی است، با هم جشن می گیریم. این روز را درکنار هزاران خانواده داغدار و شهید داده جشن می گیریم. درحالی به استقبال این روز فرخنده می رویم که صدها شهید بر شهدای عزیزمان افزوده شده اند،ُ شهدائی که برای تثبیت «جمهوری اسلامی» و پابرجائی «انقلاب اسلامی» از جان خود گذشتند و با ایثار و فداکاری و استقامت، صفحه زرین دیگری بر صفحات زرین انقلاب افزودند. آری! ملت ما تاوان ایمان و عقیده و جهاد در راه عقیده اش را پس می دهد وگرنه در کجای تاریخ سراغ داریم تمام قدرتهای استکباری، با آن همه ایده ها و افکار گوناگون، دست بدست هم بدهند و با یک ملت رنجیده و محروم، به جنگی تمام عیار بپردازند، و هریک سلاح های مخرّب و ویرانگر خود را در این آزمایشگاه، آزمایش کنند؟! مگر این ملت چه گفته بود؟ و چه ایده ای عامل آن همه خشونت ها و جنایتها و وحشیگری ها شده است؟ این ملت هر صبح و شام می گوید: «ربنا الله» پروردگار ما خدا است؛ و همین ربنا الله گفتن و تکبیر سر دادن، باعث شده است که خدایان زر و زور را خوش نیاید و با خداخواهان به جنگ و ستیز برخیزند. «ربنا الله» یعنی غیر از خدا نه! یعنی: قدرتهای استکباری و سرسپردگانشان نه! یعنی: سجود و کرنش برای غیر خدا نه! و یعنی: آزادی، استقلال و جمهوری اسلامی. اگر ملت ما در اولین دوازدهم فروردین بجای «جمهوری اسلامی»، جمهوری دموکراتیک! گفته بودند یا هر واژه دیگری غیر از «اسلامی» انتخاب کرده بود و به آ» رأی می دادند، نه صدّام و نه دیگر جنایتکاران، هرگز با ما به جنگ و مخالفت نمی پرداختند. «اسلامی» واژه ای است که در آن ارزشهای والا و مقدسی نهفته است و دشمن از تحقق آن ارزشها سخت وحشت دارد؛ و وحشت از همین ارزشهای مقدس است که دیوانه وار شهرها و روستاهای ایران را موشکباران و بمباران می کند. صدّام جز یک عامل اجرایی و یک سرسپرده بی اختیار در دست شرق و غرب نیست و این آمریکای جنایتکار و هم پیوندانش و شوروی منافق و یارانش هستند که با زبان گلوله و بمب و موشک با ما سخن می گویند و این مائیم که در چنین موقعیت حسّاسی، یکی از دو راه را برای خود انتخاب می کنیم: ادامه مسیر حق تا رسیدن به پیروزی نهایی و یا درجا زدند و سر تسلیم به دشمنان سپردن! ما که در دوازدهم فروردین 57 «جمهوری اسلامی» را برای خود برگزیدیم یا باید برای این انتخابمان- که بی گمان طبق شناخت دقیق ارزشهای اسلامی صورت گرفته- ارزش قائل شویم و بر آن پا برجا بایستیم و یا باید تمام خونهای ریخته شده را نادیده بگیریم و پس از این همه رنج و محنت، دوباره زیر پرچم آمریکا یا ابرقدرتی دیگر برویم؟ ما اکنون در میان دو راه قرار گرفته ایم و راه دیگری در بین نیست: یا عزت و یا ذلت! یا راه حسین (ع) را برگزیدند و یا راه یزید را! یا دست از خود شستن و یا دست از خدا شستن! یا حق را زنده کردن و یا آن را پایمال نمودن! یا ولایت خدا را پذیرفتن و یا ولایت طاغوت را برگزیدن! یا امام زمان (عج) را یاری کردن و یا به آن حضرت پشت کردن! و ملت ما که در این سالهای محنت زای گذشته، امتحان خود را خوب پس داده و آنی از حق طلبی فروگذار نکرده، امروز هم به تحقیق همین راه را بر می گزیند و از این امتحان الهی نیز سر بلند و سرافراز بیرون می آید زیرا دشمنان ما، با آخرین حربه های خود برای مبارزه با قرآن ما به سوی ما روی آورده اند تا شاید ما را از هدفمان باز دارند وا گر این بار دست رد به سینه مخالفان بزنیم، سربلند و پیروز خواهیم شد. مگر رهبر بزرگ ما حضرت امیر المؤمنین (ع) نمی فرماید: حیات و زندگی شما در مرک شرافتمندانه تان است و مرگ و نابودی شما در زندگی ننگین و ذلیلانه تان یعنی اگر ما را مخیر کنند که زنده بمانیم و دست آمریکا بر سر ما باشد یا بمیریم و به آمریکا و شوروی «نه» بگوییم حتما این مردن برای ما حیات است و آن زدنده ماندن، مرگ. و مگر سرور و راهنمای ما حضرت سید الشهداء (ع) نمی فرماید: امروز یزید ما را بین مرگ وذلت مخیر کرده است و هیهات منا الذّلة؟ و ما هم در پاسخ آن حضرت هر صبح و شام تکرار نمی کنیم. «هیهات منا الذلّة» پس چه باک اگر در این راه، پیروی از حسین بکنیم و در زمره اصحاب آن حضرت در آئیم و به آنها بپیوندیم. و مگر این قرآن ما نیست که در آیه آیه اش ما را ندا می دهد که: ولایت کفّار را بر ولایت خدا ترجیح ندهید و دست ذلّت به سوی آنها دراز نکنید و با جان و مال خود در راه خدا پیکار نمائید و دین خدا را یاری کنید و تا رفع فتنه در جهان با دشمنان بجنگید و بستیزید؟ و مگر زندگی چیزی جز عقیده و جهاد در راه عقیده است؟ پس اگر بنا باشد کفار عیقیده ما را از ما بگیرند و دست ما را عملاً از قرآن و عترت قطع کنند، باید همه با هم برخیزیم و دستشان را قطع کنیم و دینمان را نجات دهیم که هیچ چیز نزد خداوند بهتر و ارزشمند تر از حفظ ولایت رسول الله (ص) در این کشور مقدس نیست؛ دیگر چه باک که هر روز شهرهای ما را با موشک و بمب مورد تجاوز قرار دهند. و مگر امام عزیزمان خمینی بت شکن نفرمود: ملت ما از شهادت نیم ترسد و از مرگ در راه حق هراسی به دل راه نمی دهد چه با گلوله کشته شود، چه با موشک؟ بنابراین، ما که نُه سال پیش در روز دوازدهم فروردین 57، هدف خود را مشخص کردیم و حاضر شدیم با جان و مالمان از این هدف دفاع کنیم، امروز روز بهره برداری رسیده است. اگر راه شهیدانمان را ادامه دادیم و خون مقدسشان را ارج نهادیم و باز هم دست رد به سینه مخالفان اسلام و قرآن زدیم، بزودی جشن پیروزی را ان شاء الله برگذار خواهیم کرد و اگر امروز که روز سرنوشت است، از نیمه راه خدای نخواسته عقب گرد کردیم، ذلت را در دو جهان برای خود خریده ایم ولی همانگونه که در این سالهای آزمایش و بلا، ملت بزرگ ایران ثابت کرده است که عقب نشینی نخواهد کرد، امروز و روزهای آینده نیز عقب نشینی نمی ند و ذلت و خواری را پس می زند و ثابت قدم در راه تثبیت انقلاب اسلامی می ماند که امروز چشم جهانیان به این ملت دوخته شده است. تازه مگر ما کمتر از ویتنامیهایی هستیم که حتی عقیده به خدا هم نداشتند و تنها برای استقلال خود و کشور خود ربع قرن با آمریکای ستمکار جنگیدند و بقدری جنگ و نبردشان اوج پیدا کرده بود که در بعضی از روزها معدّل بمب هایی که بر فراز ویتنام ریخته می شد، هر پنج دقیقه یک بمب بود؟! و باز هم عقب نشینی نکردند و برای اینکه تسلیم زور نشوند آنقدر به جنگ خود ادامه دادند تا آمریکا را به شکست مفتضحانه واداشتند. و اما مردم ما که معتقد به مبدأ و معاد هستند و خود را از خدا می دانند و به سوی خدا باز خواهند گشت و واژه هائی همچون: «جهاد»، «شهادت»، «ایثار»، «عمل صالح»، «ایمان»، «تقوی»، «رضایت الهی»، «ولایت» و «روز پاداش و جزا» دارند و الگوهایی چون علی (ع)، حسین (ع)، زینب (س)، عمار، عمروبن حمق، حبیب بن مظاهر، قاسم بن حسن، علیّ اکبر و علیّ اصغر وو... دارند و در همین انقلاب چهره هایی مانند مطهری، بهشتی، محمد منتظری، رجائی، باهنر، چمران، شیرودی، کشوری، بابائی، زین الدی، خرّازی، حاج همّت، مدنی، دستغیب، قاضی، صدوقی، اشرفی و هزاران رزمنده ثابت قدم بی باک که هرکی چون آفتابی درخشان، آسمان انقلاب را روشنایی و فروغ بخشیده است، می شناسند قطعاً از جهاد و ایثار تا مرز شهادت باز نخواهند ایستاد و به امید «احدی الحسنیین» پاداش خود را تنها از خدا و معبود خود می ستانند و در این راستا مانند گذشته به شرق و غرب «نه» می گویند و راه خمینی را ادامه می دهند تا روزی که صاحب حقیقی این کشور ظهور کند و انتقام خون شهیدانشان را از ظالمان و جبّاران و طواغیت دوران بگیرد ان شاء الله.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 51 |