تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,145 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,062 |
دانستیهائی از قرآن | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1367، شماره 77، اردیبهشت 1367 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
دانستنیهائی از قرآن ستمکارترین مردم «و من اظلم ممن منع مساجد الله ان یذکر فیها اسمه و سعی فی خرابها اولئک ما کان لهم ان یدخلوها الا خائفین * لهم فی الدنیا خزی و لهم فی الاخرة عذاب عظیم».[1] چه کسی سمتماکرتر است از کسانی که از ذکر نام«الله» در مساجد جلوگیری نموده و تلاش در تخیب آنها دارند، سزاوار نیست آنان جز با بیم و ترس به آن مساجد وارد گردند، نصیبشان در دنیا رسوائی و در آخرت عذاب عظیم است. و من اظلم ممن منع: امام صادق علیه السلام درباره شأن نزول و نخستین مصادیق این ستمکارترین افراد میفرماید: «انهم قریش حین منعوا رسول الله دخول مکة و المسجد الحرام»[2] آنان(مشرکان) قریش بودند هنگامی که رسول الله را از ورود به شهر مکه و مسجد الحرام منع نمودند. روشن است که هر کس در هر زمانی که به منع و صد مسلمین از ورود به مکه و انجام مراسم سیاسی عبادی بپردازد، مصداق«من اظلم» خواهد بود. «و سعی فی خرابها»: تخریب در فرهنگ قرآن و حدیث از مفهومی وسیعتر از ویران سازی بنای چیزی برخوردار است و لذا در روایات به مسجدی که مردم محل در آن نماز بجای نمیآورند، مسجد خراب و نمازگزاران در مسجد«عمار» یعنی آبادگران مسجد گفته شده است. افشای چهرهها از آنجا که قیآن کریم در پی طرح و ساختن جامعهای نمونه و انسانی است، از اینرو به معرفی انسانهای الگو و افشای چهرههای ستمکار میپردازد. در این رابطه شانزده آیه در قرآن به معرفی«من اظلم» پرداخته است و در تمام این آیات، کسانی را که بگونهای به گمارهی افتاده و یا دیگران را به ضلالت و انحراف میکشانند، بعنوان«من اظلم» معرفی نموده است، چنانچه منع مردم از ورود به مسجد الحرام جز از ضلالت و گمراهی و به گمراهی کشانیدن دیگران نمیتواند نشأت گیرد، چه اینکه مسجد در اسلام برای خودسازی و عبادت پروردگار و رهائی دیگران از سلطه اسارت و عبودیت بتهای قدرت جهانی است و لذا در صدر اسلام مساجد از چنین نقشی برخوردار بود و مسلمانانی که در چنین پایگاههای خودسازی و عبودیت و بسیج تربیت شده بودند هنگامی که بر سر ابر قدرتهای آنروز یورش میبردند رسالت اسلامی خویش را در این جمله کوتاه خلاصه میکردند«اخراج العباد من عبادة العباد الی عبادة الله تعالی»[3]ما آمدهایم تا بندگانخدا را از عبودیت غیر او آزاد ساخته و به بندگی خداوند فراخوانیم. و امروز که مسجد برهبری پیامبر گونه حضرت امام امت مدظله العالی در ایران اسلامی این نقش اصیل و دیرین خویش را باز یافته و چنین مردمی مؤمن، انقلابی و رزمنده پرورش داده است و میروند تا همین نقش اصیل و فعال را به«مسجد الحرام» که افضل و اشرف تمام مساجد روی زمین است باز گردانند، حکام سرسپرده آل سعود بااهدای لقب فریبای«خادم الحرمین!» به خویش، بار دگر در نقش نیاکان مشرکشان ظاهر گردیده و به«صد عن سبیل الله» پرداختهاند، چرا که آنها بخوبی از آنچه در ایران گذشت دریافتهاند که چنانچه حج و مراسم مذهبی آن به صورت حج و مراسم عصر پیامبر باز گردد، دیگر جائی برای آنها در حجاز باقی نخواهد ماند و بهمان سرنوشتی دچار خواهند شد که شاه در ایران اسلامی مبتلا گردید. ابر قدرتها و در رأس آنها آمریکا نیز درس لازم را از حرکت این نسل ساخته شده در مساجد، گرفتهاند و با موقعیت و حساسیتی که مسجد الحرام در جامع جهانی اسلامی دارد، درک میکنند که اگر این کانون بزرگ اسلامی به جایگاه اصیل و پیشین خویش بازگردد، موقعیت آنان در سرتاسر جهان اسلام در خطر جدی قرار خواهد گرفت، و از اینرو برای حفظ منافع استعماری خویش در دنیای اسلام«فهد» این مهره بیاراده، خود را مأمور قتل و کشتار مسلمانان انقلابی در حج سال پیش نمودند و امسال دستور جلوگیری از حج زائران ایرانی را به او دادهاند. و بدین ترتیب میبینیم که انجام مراسم حج بشیوهای که مناسک آن در کاخ سیاه و کرملین نوشته شده و توسط آل سعود مزدور بر چند میلیون زائر بیت الله تحمیل میگردد، چگونه تخریب معنوی حج و مسجد الحرام است و ارزشهائی که فلسفه وجودی حج را تشکیل میدهد از اساس ویران مینماید، و با جدا ساختن مسجد الحرام از فلسفه وجودی آن که عبودیت خدای کعبه و رهائی خویش و رهاسازی جامعه بزرگ اسلامی از بردگی بتهای قدرت جهانی است، میکوشد تا هم چنان آنان را در این اسارت و بردگی نگه دارند. و این چنین است که این ظلم به تعداد افراد مسلمان جهان توسعه مییابد و در تمام ابعاد مذهبی، سیاسی، اقتصادی و غیره که استعمار در آن رخنه نموده است، گسترش پیدا میکند و با توجه به این واقعیت است که با صد و منع از ورود به مسجد الحرام و تخریب معنوی آن، بزرگترین ظلم تاریخ نسبت به مستضعفان زمین، تحقق و عینیت مییابد. اینجا است که هر مسلمان از خود میپرسد که یک اقلیت منحرف سیاسی و مذهبی را چه حقی است که مکه ـ این سرزمین مقدس وحی و توحید ـ را که متعلق به تمام مسلمین روی زمین است، دربست در انحصار خویش گرفته و برای بیش از یک میلیارد مسلمان، تعیین تکلیف نماید و برای آنان شیوه برگزاری مراسم حج را که صرفا از اهداف پلید استعماری و مذهب سیاسی وهابیت سر چشمه میگیرد، مشخص سازد. اولئک ما کان لهم...»: سپس قرآن کریم حکم نهائی را در مورد این ستمکارترین ستمگران بیان داشته و میفرماید: برای پایگاه بزرگ عبادی سیاسی و برای جامعه بزرگ اسلامی سزاوار و شایسته نیست که این ستمکارترین افراد، جز با حال وحشت و ترس وارد مسجد الحرام گردندو در جائی که برای تمام جنبندگان. محل امنیت و آرامش است باید از این افراد سلب امنیت گردیده و با عدم احساس آرامش و امنیت وارد آن شوند، چرا که آنان دشمن بشریت و دشمن رهائی انساناند. و از اینراه قرآن تکلیف مسلمین را در برخورد با امثال آل سعود به روشنی و وضح مشخص میسازد ـ و باصطلاح ـ آخرین سخنش را بطور قاطع در مورد آنان اظهار میدارد. «لهم فی الدنیا خزی و فی الآخرة عذاب عظیم» این گونه افراد در دنیا جز از رسوائی و در آخرت عذابی عظیم بهره ندارند و این رسوائی را در تاریخ برای خویش به ثبت رسانیدند. بیستم رمضان مصادف با سالروز فتح و آزادی مکه معظمه بوسیله رسولخدا صلی الله علیه و آله از عوامل صد و منع مسلمین از بیت الله است، و باید مسلمانان جهان با الهام از قرآن و به پیروی از سیره و علم یامبر اکرم(ص) بار دیگر دست این جانشینان خلف آن مشرکات عصر پیامبر را زا این سرزمین مقدس کوتاه نمایند.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 74 |