تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,298 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,227 |
حقوق والدین | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1367، شماره 77، اردیبهشت 1367 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
حقوق والدین قسمت چهارم بسم الله الرحمن الرحیم احساسات و عواطف انسان یکی زا نعمتهای بزرگ الهی است و روابطی که میان افراد براساس این عواطف استوار است بهترین و پایدارترین روباط است که حتی پس از مرگ هم با انسان همراه است، و روایات فراوان بر این معنی دلالت دارد. و بدون شک پرجوشترین احساسات انسانی روابط والدین و اولاد است و معمولا این احساساتب خصوص از سوی پدر ومادر و بویژه مادر، بدور از هرگونه شائبه خودخواهی و جلب منفعت است و همین ویژگی است که قداست خاصی به این علاقه میبخشد و هر چه از این شائبه دورتر و خالصتر باشد قداست بیشتر مییابد. و از این روی، علاقه مادر به فرزند والاتر و مقدستر است. فرزند هر چه در احترام پدر و مادر و احسان و نیکی به آنان کوشا باشد هرگز نخواهد توانست حق آنها را ادا کند ولی باید به مقدار امکان، سعی و کوشش داشته باشد و باید وجود آنان را ـ بخصوص در زمان پیری که نیاز به نگهداری دارند ـ نعمتی از سوی خداوند بداند و این فرصت را غنیمت بشمارد و در کسب رضای الهی کوشا باشد و هرگز نباید کار خود را کافی بداند و یا بزرگ بشمارد زیرا اهمیت عمل به نیت و قصد انسان است و هرگز قصد فرزند در نگهداری پدر و مادر همچون قصد و نیت آنان نخواهد بود. رعایت حق والدین در سن پیری مردی از رسول خدا(ص) پرسید: «پدر و مادرم به سن کهولت و پیری رسیدهاند و نیاز فراوان به دستگیری و رعایت و نگهداری دراند و من درباره آنان همان رفتاری را دارم که آنان با من در کودکی داشتند و آنچه را آنان در آن زمان برای من انجام میدادند، من نیز برای آنان انجام میدهم!(یعنی در موقع خوردن لقمه دردهان آنها میگذارم و در موقع استراحت آنان را سرگرم میکنم و در پوشیدن و تعویض لباس به آنان کمک میکنمو حتی در هنگام قضای حاجت، وسائل لازم را تهیه مینمایم و از آنان ازاله پلیدی میکنم و خلاصه مانند یک کودک از آنها نگهداری مینمایم) آیا من با چنین رفتاری حق آنانرا ادا کردهام؟ فرمود: نه! زیرا آنها آن رفتاری را درباره تو داشتند با تمنای بقا و طول عمر تو و تو این رفتار را گرچه داری ولی منتظر مرگ آنان هستی». گاهی زمان پرستاری از پدر و مادر پیر طولانیتر از دوران پرستاری کودک است و معمولا کاری از آن دشوارتر است زیرا کودک رامیتوان به آسانی به پذیرفتن وا داشت ولی در مورد پدر و مادر پیر، گاهی امر بسیار مشکل میشود و دفع پلیدی از انسان بزرگ بسیار مشکلتر از دفع آن از کودک است با اینحال رسول خدا(ص)، کار آنان را مهمتر و مقدستر و والاتر شمرده است زیرا هدف آنان فقط خدمت به فرزند و قصد آنان فقط خیرخواهی و آرزوی آنان فقط سلامتی و سعادت فرزند است. از پرستاری او لذت میبرند و با وسوسه و اضطراب، نگران رشد و ترقی کودکاند به خلاف فرزندی که از پدر و مادر پیر پرستاری میکند و از این کار احساس خستگی مینماید و همیشه چشم به راه ملک الموت است که او و آنها را راحت کند. حتی اگر بظاهر، خودر ا بفریبد که خیر آنها را میخواهد و راحتی آنها را در مرگ میبیند ولی اگر دقت نماید، او راحتی خود را خواهان است نه آنان! البته اگر انسان مؤمن با توجه به این که در این خدمتر ضای خداوند است، قصد قربت داشتهب اشد و از خداوند بخواهد که این نعمت را برای او نگه دارد تا هرچه بیشتر از این راهب ه کمال ـ که همان قرب الهی است ـ نزدیک شود ممکن است عمل او در قیاس الهی حتی از عمل پدر و مادر هم بزرگتر باشد. حدیث مذکور و امثال آن، این دو عمل را از نظر روابط انسانی و احساسا مقایسه کرده است و از این بعد بدون ک، کار پدر و مادر دورتر از شائبه خودخواهی و جلب منفعت شخصی است و لذا گرامیتر است ولی اگر از بعد الهی بررسی شود در صورتی که انسان کاملا و خالصا، قصد تقرب به خداوند را داشته باشد و هرگز از این کار احساس خستگی نکند بلکه آن را از نعم الهی بداند، شک نیست که عمل فرزند مهمتر و والاتر خواهد بود زیرا معمولا پدر و مادر حتی اگر منحرف یا کافر باشند بخصوص در دوران پیری و بیماری از بهترین اعمال و موجب آمرزش الهی است. ابراهیم بن شعیب خدمت امام صادق(ع) عرض کردم: پدرم بسیار پیر و ضعف شده است و ما او را هنگام قضای حاجت بر دوش میگیریم و به کار او رسیدگی مینمائیم. فرمود: اگر میتوانی این کار را خود انجام بده و در موقع خوردن نیز لقمه در دهانش بگذار که این عمل برای تو در روز قیامت سپری خواهد بود. یعنی سپری در برابر آتش جهنم و عذاب الهی. و در حدیثی از رسول خدا(ص) آمده است: «رغم انف رجل ادرک ابویه عندالکبر فلم یدخلاه الجنة» بینی آن کس به خاک مالیده باد(کنایه از بیچارگی و بدبختی) که پدر و مادر خود را در پیری درک کند و آنها او را به بهشت نبرند یعنی او نتواند با احسان و نیکی به آنان مستحق بهشت شود. رعایت حق والدین پس از مرگ رعایت حق والدین اختصاص به دوران حیات آنان ندارد بلکه پس از مرگ نیز باید این حق عظیم رعایت شود بلکه عدم رعایت آن موجب عقوق است حتی اگر در دوران حیات، رایت کرده باشد. امام باقر(ع) فرمود: «ان العبد لیکون بارا بوالدیه فی حیاتهما ثم یموتان فلا یقضی عنهما دینهما و لا یستغفر لهما فیکتبه الله عزوجل عاقا و انه لیکون عاقا لهما فی حیاتهما غیر بار بهما فاذا ماتا قضی دینهما و استغفر لهما فیکتبه الله عزوجل بارا». گاهی انسان در دوران حیات پدر ومادر به آنان احسان و نیکی میکند ولی پس از مرگ، آنان را فراموش نموده دین آنها را ادا نمیکند و برای آنها از خداوند طلب آمرزش نمینمایدفخداوند چنین کسی را عاق والدین ثبت میکند و گاهی انسان در دوران حیات پدر و مادر نسبت به آنان عاق است و از هرگونه احسانی درباره آنان دریغ میورزد و چون مرگ فرار سد، قرض آنها را ادا میکند و برای آنها از خداوند مغفرت میخواهد، خداوند او را جزء نیکوکاران به پدر و مادر ثبت میکند. شک نیست که انسان پس از مرگ بیش از دوران حیات نیازمند است زیرا دست او از مرحله عملی بکلی کوتاه شده و گرفتار عواقب کار خویش است حتی اگر انسان نیکوکار و مؤمن با تقوی باشد باز هم پس از مرگ متوجه میشود که کم کار کرده است و بسیار وقت گرانبها را تلف نموده است و هرچه کولهبار خود را میگردد توشه راه دشوار را بسیار اندک میبیند و از حسرت اوقات فراغت را که به بطالت گذرانده است، انگشت پشیمانی و ندامت به دندان میگیرد و لذا طبق روایات، اموات همیشه چشم به راهند و از هر توشهای که بازماندگان برای آنها بفرستند خوشحال میشوند چرا که دیگر امیدی بجز این ندارند. البته این هم از رحمت واسعه خدانوند است وگرنه عمل دیگران نباید برای شخص مفید باشد ولی خداوند مهربان این را نیز میپذیرد و برای او توشه به حساب میآید. بنابراین نباید از احسان به پدر و مادر، پس از مرگان غفلت نمود که این خود جبران کوتاهیهای دوران حیات را میکند بلکه طبق این حدیث و با توجه به نیاز شدید انسان پس از مرگ، این احسان از احسان دوران زندگی مهمتر و برتر است. رسول خدا(ص) فرمود: «سید الابرار یوم القیام رجل بر والدیه بعد موتهما» سرور نیکوکاران در روز قیامت، کسی است که به پدر و مارد، پس از مرگ آنها، نیکی و احسان نماید. و در حدیثی امام صادق(ع) فرمود: «ما یمنع الرجل منکم ان یبر والدیه حیین او میتین یصلی عنهما و یتصدق عنهما و یحج عنهما و یصوم عنهما فیکون الذی صنع لهما و له مثل ذلک فیزیده الله عزوجل ببره وصلته خیرا کثیرا». چه چیزی شما را باز میدارد از اینکه به پدر و مادر در دوران زندگی و پس از مرگ احسان و نیکی کنید. هر فرد از شما میتواند بجای آنها نماز بخواند، صدقه بدهد، حج برود و روزه بگیرد، پس آن چه را انجام میدهد برای آنها ثبت میشود و برای او نیز مانند همان ثبت میشود و بعلاوه خداوند بخاطر احسان وصله او، خیر فراوانی به او میرساند. و در نتیجه از این عمل هم آنها بهره کافی میبرند و هم انسان عمل کنند دو بهره میبرد، ثوابی بای خود عمل و خیر فراوانی برای احسان به پدر و مادر. اولویت حق مادر از روایات بسیار استفاده میشود که حق مادر بزرگتر و مهمتر است و دلیل آن مشقتها و و رنجهای طاقتفرسائی است که مادر در به وجود آمدن و تربیت فرزند تحمل کرده است. امام زینالعابدین(ع) در رساله حقوق چنین میفرماید: «و اما حق الرحم فحق امک ان تعلم انها حملتک حیث لا یحمل أحد احداً واطعمتک من ثمرة قلبها مالا یطعم احد احداً و انها وقتک بسمعها و بصرها و یدها و رجلها و شعرها و بشرها و جمیع جوارحه مستبشرة بذلک فرحة موبلة محتملة فیه مکروهها والمه و ثقله و غمه حتی دفعتها عنک ید القدره و اخرتجتک الی الارض فرضیت ان تشبع و تجوع هی و تکسوک و تعمری و ترویک و تظلمأ و تظلک و تضحی و تنعمک ببؤسها و تلذذک بالنوم بارقها و کان بطنها لک وعاء حجرها لک حواء و ثدیها لک سقاء و نفسها لک وقاء تباشر حر الدنیا و بردها لک و دونک فتشکرها علی قدر ذکل و لا تقدر علیه الا بعون الله و توفیقه». و اماحق مادرت این است که بدانی او تو را حمل کرده است آن گونه که هیچکس، دیگری را حمل نمیکند(یعنی هیچ کس بجز مادر دیگری را در درون خود حمل نمیکند) و از شیره جان ود تو را خورانیده است چیزی که هیچکس دیگری را نمیخوراند. (یعنی هیچکس بجز مادر موادغذائی که جزء بدن او شده است به دگیری تقدیم نمیکند) و گوش و چشم و دست و پا و مو و پوست و همه اعضای خود را سپر بلای تو قرار داده است(یعنی در دوران بارداری در همه اعضای مادر کمبود و نقص به وجود میآید) در حالی که خوشحال و راضی است و در این راه، تحمل ناگواریها و دردها و سنگینیها و مشکلات فراوانی کرده است تا آن که به قدرت خداوند از بار تو رها شود و تو را به زمین گذارد آن گاه نیز راضی است که تو سیر باشی و او گرسنه بماند و تو را میپوشاند وخود برهنه میماند و تو را سیراب میکند و خود تشنه میماند و بر تو سایه میافکند و خود را در معرض آفتاب قرار میدهد. بینوائی و بیچارگی را برخورد میپسندد تا تو در ناز و نعمت باشی و بیداری را تحمل میکند تا تو در خواب خوش فرو روی. شکم او جایگاه تو بود و دامن او پناهگاه تو و پستان او منبع تغذیه تو و جان او سپر بلای تو، گرما و سرما را به جان میخرید برای تو و بجای تو پس تو باید در برابر این همه احسان و محبت، او را سپاسگذار باشی و هرگز نخواهی توانست مگر این که خداوند به توفیق خاصی تو را یاری دهد. و ظاهرا این استثنا که در آخر این قسمت از حدیث است برای افراد بسیار نادری حصال شده است زیرا در و روایت دیگر، رسول خدا(ص) میفرماید: «حق الوالدان تطیعه ما عاش و اما حق الوالده فهیهات هیهات لوأنه عدد رمل عالج و قطر المطر ایام الدنیا قام بین یدیها ما عدل ذلک یوم حملته فی بطنها» حق پدر این است که از او در طول زندگی اطاعتش کنی و اماحق مادر هرگز نمیتوانی ادا کنی اگر بعدد شنهای بیابان و قطرههای باران، روزهائی در خدمتش بایستی، تنها به جای زحمات طاقت فرسای دورانب ارداری او نخواهد بود. گویند: مردی که مادر خود را به دوش گرفته و به دور خانه کعبه طواف میداد، خدمت رسول خدا(ص) آمده پرسید: آیاحق او را ادا کردهام؟ فرمود: هرگز! حتی در برابر یک ناله او(هنگام وضع حمل) نخواهد بود. دیگری به آنحضرت از کج خلقی مادر شکایت برد. فرمود: او در آن نه ماه که بار تو را تحمل میکرد و آن دو سال که تو را شیر داد و شبهائی که بیداری کشید و روزهائی که برای تو تحمل تشنگی کرد، کج خلق نبود. مرد گفت: من جزای زحماتش را پرداختهام، او را دو بار بردوش گرفته و به حج بردهام. فرمود: هرگز! جزای یک ناله او هنگام وضع حمل را نپرداختهای. روایتی را به تعبیرات و صور مختلف، عامه و خاصه نقل کردهاند که اکثر علما آن را دلیل بر رجحان حق مادر بر پدر دانستهاند. کلینی(قده) در کافی شریف بسند معتبر و کوتاه از امام صادق(ع) آمد و گفت: یا رسول الله به چه کسی احسان و نیکی کنم؟ (یعنی چه کسی اولی به احسان و محبت است؟) فرمود: مادرت. پرسید: بعد از او چه کسی اولی است؟ فرمود: مادرت. بار سوم سؤال را تکرار کرد فرمود: پدرت. و به مین مضمون در صحیح مسلم از معتبرترین کتب حدیث نزد عامه نیز آمده است که: مردی از رسول خدا(ص) پرسید: چه کسی اولی و احق به حسن صحبت و همزیستی است؟ فرمود: مادرت. و پس از سه بار تکرار سؤال، در مرتبه چهارم فرمود: پدرت. و در بعضی نقلها پس از دوبار. و این موجب بحثی میان علما شده است که حق مادر شاید سه برابر یا دو برابر حق پدر است وحتی بعضی به این تمسک کرده و گفتهاند: اگر شخصی تمکن مالی پرداخت نفقه هر دو را ندارد، مادر اولی است گرچه اکثر علما این فرق را قائل نیستند. ولی شک نیست که تاکید رسول خدا(ص) بر حق مادر و تأخیر ذکر پدر تا بار سوم یا چهارم دلیل رشونی است بر فرق بزرگی میان پدر و مادر در لزوم رعایت واحسان. کلینی(قده) حدیث دیگری ردکافی شریف از امام صادق(ع) نقل کرده که پیامبر(ص) در پاسخ سؤال از احسان و نیکی به والدین فرمود: «ابررامک، ابررامک، ابررامک، ابرراباک ابرراباک، ابرراباک». امام فرمود: «و بدأ بالام قبل الاب» ظاهرا این جمله از امام صادق(ع) است گرچه هر دو را سه بار برای تاکید ذکر فرموده ولی تقدیم نام مادر، خود دلیل بر اهمیت حق او است. و باز در حدیثی دیگر از طرق عامه نقل شده است که رسول خدا(ص) فرمود: «یوصیکم الله بامهاتکم ثم یوصیکم بامهاتکم ثم یوصیکم بأمهاتکم ثم یوصیکم بالأقرب فالأقرب» خداوند سفارش مادران را به شما فرموده است و باز هم سفارش مادران را فرموده و باز هم سفارش مادران را فرموده و سپس سفارش نزدیکان به ترتیب هر که نزدیکتر است اولی از دیگران است. همچنین در کتب حدیث عامه است که: مردی از رسول خدا(ص) پرسید: کدام یک از والدین، حق او اعظم و اهم است؟ فرمود: «التی حملته بین الجنبین و ارضعته الثدیین و حضنته علی الفخذین وفدته بالوالدین» آن کس که فرزند را میان دو پهلوی خویش ببرداشت و از دو پستان خویش شیر داد و در دامن خویش نگه داشت و پدرو مادر خود را فدای او میکرد. و درحدیثی دیگر فرمود: «بر الوالدة علی الوالد ضعفان» احسان به مادر باید دو برابر احسان به پدر باشد و همین طملب نیز از آیات قرآن که در مورد حقوق پدر و مادر است، استفاده میشود زیرا گرچه هر دو را امر به احسان فرموده است ولی تنها ویژگیهای مادر را برای تحریک عواطف انسان ذکر نموده که ما قبلا در بخش آیات در این باره مختصرا بحثی داشتیم. خلاصه هیچ جای شکیک و تردیدی نیست که حق مادر بزرگتر از حق پدر است و بهر حال هر دو را باید در بالاترین حد امکان و قدرت، مورد محبت و احترام و تواضع قرار داد و از تحصیل رضایت خاطر آنان دریغ ننمود که دعای خیر آنان در زندگی و پس از مرگ برای انسان، بسیار مایه سعادت و خوشبختی است. دارد
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 2,709 |