آمار
| تعداد نشریات | 54 |
| تعداد شماره‌ها | 2,477 |
| تعداد مقالات | 35,334 |
| تعداد مشاهده مقاله | 14,302,884 |
| تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 6,413,596 |
شعر | ||
| پاسدار اسلام | ||
| مقاله 1، دوره 1367، شماره 77، اردیبهشت 1367 | ||
| تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 21 تیر 1404، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
| اصل مقاله | ||
|
از میان نامه‌ها شعر بیا سوار سحر... به یاد شهدای جمعه خونین مکه بجوش چشمه موعود فصل احسان است کویر خاک مهیای لطف باران است بیا سوار سحر ای ستاره شبگیر که چشم منتظران، بر ره تو حیران است سرایدار حرم، حرمت حرم بشکست کلیددار حرم بین، که یار شیطان است!! بیا دگر! که تن صبر، پیرهن بدرید حریم امن، چرا قتلگاه انسان است؟! خلیج فارس به طوفان ظلم برده خروش شیوخ مکه چرا«صد» حج ایران است؟! حقیقتی است که این سرسپردگان«سیا» بدستیاری ابلیس بسته پیمان است حرم ز ون شهیدان عشق تزئین شد ردای فخر، تن اهلبیت سلمان است شهید زنده، که معلول جنگ تحمیلی است بروز جمعه خونین درفش یزدان است ز آیه آیه اعضای او تلاوت خون که پاره پاره چو شیرازه‌ئی ز قرآن است به پاس، پاسخ«هل من معین» خون بازآی که اصل این سخن اندر عمل نمایان است بگو که همت فرزند بیند ابراهیم(ع) که این ورای تأمل، در امر قربان است تو ای امین قبیله! نظر به قریه فکن که باغ پر بر«احمد ص» اسیر طوفان است زآستین«فهد» دست«بولهب» بیرون شدست و رهرو حق را گرو گریبان است «هبل» ز غرب بیاورده پور «بوسفیان» تبر بیار که وقت شکستن آن است اهواز ـ محمد بقالان «محبت» جانباز برای نصرت حق، سربروی دار، چه باک به بند فتنه، گرفتار و داغدار، چه باک به پای گسترش لا اله‌الا الله براق ما همه بی‌راکب و سوار، چه باک به جرم عشق تو لاجرعه، خون دل نوشم بخان دیده نشنید خدنگ خار، چه باک هماره، بیرق خونین انقلاب بدوش در این صراط، اگر جان شود نثار چه باک حیات حق، هدف و آرمان جانبازان اگر چه خود به همه رنجها دچار چه باک زبس به راه تو کوشیده‌ام ز جا ماندم به عشق کوی تو معلولم ای نگار چه باک فروغ جلوه مهدی، جهان، برافروزد شکوه دولت حق دارد این دیار چه باک چنین سرود شفیعی، که در طریق طلب چو شمع اشک به دامان، به شام تارچه باک شفیعی مازندران یارب عشق تو رما به نینوا می‌خواند هر دم به حریم کبریا می‌خواند با پرچم سربلندی فتح و ظفر تکبیر زنان به کربلا می‌خواند *** از برکت عشق سینه بی‌جوشد مباد هرگز غم تو ز دل فراموش مباد یا رب به شب فراق در خانه دل خورشید جمال دوست خاموش مباد انتخاب شهر نمونه دزفول اگرچه درنا بت کردند در جلوه‌گری چو آفتابت کردند چون کوه تو استوار رو پا برجائی بیهوده نبود انتخابت کردند *** دزفول اگرچه خون بجامت کردند پیوسته غم و غصه بکامت کردند الحق پس از آن تلخی ایام، بجاست سرلوحه صبر را بنامت کردند اهواز ـ عبدالرحمن بهزادمنش فلسفه جن پرچم سرخ ظفر بر سر شمشیر شماست بوی پیروزی حق از گل تکبیر شماست توسن سرکش شب رام ز بی‌باکیتان کوه پولاد شرف درید تسخیر شماست فتنه تا هست بود آتش پیکار بلند آری این فلسفه جنگ به تعبیر شماست روح ایثار ز پیشانیتان جلوه‌گر است چون شهادت زازل ثبت به تقدیر شماست اهرمن را چه خیالات زبونیست به سر خصم هر چند قوی خسته تحقیر شماست آنکه بنیان ستم را به تزتزل آورد سیل توفنده فریاد فراگیر شماست گیلان ـ ایرج قبادی
| ||
|
آمار تعداد مشاهده مقاله: 85 |
||