تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,373 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,314 |
مدیریتهای اجرائی | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1367، شماره 78، خرداد 1367 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
ساختار نظام اجرائی کشور: قسمت بیست و دوم محمد رضا حافظ نیا مدیریتهای اجرائی ملاحظات و پیشنهاداتی در باب مدیریتهای اجرائی: مقدمه بحثی که پیش روی خواننده محترم قرار دارد ادامه سلسله مقالاتی است که سعی میشود با بهرهگیری از الطاف بیکران الهی و یافتههای تجربی و نظری، عوارض و علل گرفتاریها و مشکلات جامعه در ارتباط با دستگاههای اداری و اجرائی کشور در حد وسع و درک و بینش نگارنده شکافته و بیان گردد و لذا مقالات گذشته در زمینه آثار و عوارض خط بازی و گروه گرائی و تأثیر آن بر مسائل جامعه و نیز ساختار نظام اجرائی کشور و زیر شاخههای آن یعنی نظام مالی دولتی- نظام برنامهریزی- نظام اداری و مدیریتهای اجرائی که با همدیگر پیوند سیستمی و منظومهای دارند به چاپ رسیده است و در ادامه بحث مدیریتهای اجرائی اینک مطالبی پیرامون ملاحظات و پیشنهادات در باب مدیریتهای اجرائی از نظر خواننده محترم میگذرد. در بحثهای گذشته مطالبی پیرامون ویژگیهای مدیریت مطلوب بیان گردید و در ادامه بحث اینک ملاحظات و پیشنهادات لازم در باب مدیریتهای اجرائی جامعه بیان میگردد تا با در نظر گرفتن آنها توسط مسئولین امر، ضایعات مربوط به مسائل مدیریت در جامعه کاهش یافت و شاهدبهبود روشها و نظام مدیریت در دستگاههای اجرائی کشور باشیم. تأکید بر روی مسئله مدیریتهای اجرائی از اینجهت صورت میپذیرد که مدیریت در جایگاه رهبری و هدایت دستگاه قرار گرفته و در واقع فرمانده دستگاه و هماهنگ کننده و هدایت کننده مجموعه عملیات و فعالیتهای اجزا و عناصر دستگاه در مسیر انجام وظیفه سازمانی و حصول به اهداف تعیین شده میباشند که اگر مدیریت بهر دلیلی نتواند فرمانده قابلی برای دستگاه باشد، یقینا انجام وظیفه درست و رسیدن به هدفهای سازمانی آن دچار وقفه خواهد شد و چه بسا سقوط و گسستگی دستگاه را نیز در پی داشته باشد و در واقع یک دستگاه زند و فعال را به یک دستگاه مرده و بیتحرک تبدیل نماید. در صورتیکه اگر مدیریت از هر حیث قابلیت داشته باشد میتواند مستمرا روح تازهای به کالبد دستگاه خود بدمد و آنرا از تحرک و پویایی و سرعت عمل برخوردار نماید. قبل از ورود به بحث ملاحظات و پیشنهادات، ذکر این نکته را لازم میداند که ویژگیهای بیان شده در بحثهای گذشته برای مدیریتهای اجرئی باید در افرادی که بعنوان مدیر برگزیده میشوند بصورت بالفعل و بالقوه وجود داشته باشد تا بتوان ویژگیهای بالقوه را نیز از طرق کارآموزی و آموزش و توجیه بارور کرده و مدیریت را تجهیز نمود تا بتواند فرمانده قابلی برای دستگاه و سازمان خود باشد. بحث ملاحظات و پیشنهادات در باب مدیرتهای بیشتر ناظر برشناسائی و انتخاب مدیر و آموزش مدیران و نظارت و رشد و تکامل مدیریتها و نگهداشت آنها میباشد که سعی خواهد شد در هر یک از قسمتهای مزبور ملاحظات مورد نظر بیان گردند: الف: شناسائی و انتخاب مدیران از آنجائیکه مدیریت نوعی هنرمندی است که مستلزم وجود استعداد و جوهره آن در افراد است و همه افراد دارای این استعداد نیستند بنابراین باید ابتدا افرادی که مستعد مدیریت هستند را شناسائی نمود تا با ایجاد زمینههای آموزش و تجربه باعث رشد آنها گردید. افراد مستعد مدیریت را باید در جامعه کشف کرد و با توجه به ویژگیهای اعتقادی و رفتاری و تخصصی و عملکردی مدیریت مطلوب که قبلا بیان گردیده، آنها را ارزیابی نمود و افرادی را که دارای این ویژگیها باشند انتخاب کرده و برای زمینه مدیریت موردنظر نامزد نمود و با فراهم کردن آموزش او را برای تصدی مدیریت تجهیز کرد. لازم بتوضیح است که در جامعه، انسانهای مستعد مدیریت فراوانند که عموما ناشناخته هستند و گاهی اوقات افراد متعهد و متدین و مدیری وجود دارند که بینام و نشان بوده و یا بعبارتی از تشخص سیاسی برخوردار نیستند لکن امکان دارد از افراد دارای تشخص سیاسی که مصدر بعضی امور هستند، قویتر و تواناتر برای اداره امور دستگاه مربوطه باشند که چنین انسانهای توانا ومدیری که از جنبههای تعهدی و تقوائی و انقلابی نیز برخوردارندباید شناسائی و کشف گردند. بنابراین بر دولت و مجلس است که در جهت کشف نیروهای متعهد و متدین و انقلابی و مدیر، جدیت بیشتری از خود نشان داده و در دستگاههای اجرائی کشور از وجود آنها استفاده نماید بویژه اینکه روند فزاینده مشکلات جامعه که بخشی نیز ناشی از مسائل جنگ تحمیلی میباشد به مدیران توانا و قوی برای اداره امور دستگاهها در شرایط بحرانی نیاز دارد. اینک جنبههایی که در کشف و انتخاب مدیران باید مورد توجه و ملاحظه قرار گیرند ذیلا بیان میگردند: داشتن استعداد و جوهره مدیریت: در این قسمت قبلا توضیح داده شده است که هر فردی، مستعد مدیریت نیست و استعداد مدیریت امری فطری است که بعضی از انسانها دارند و بعضی ندارند و انسانی دارند و بعضی ندارند و انسانی که فطرتا استعداد مدیریت نداشته باشد هرچند هم تقویت شده و آموزش ببیند و تجربه کسب کند، نخواهد توانست مدیر موفقی باشد. بنابراین در انتخاب مدیر برای هر کاری باید دقت شود که فرد، مستعد مدیریت باشد. داشتن ویژگیهای مدیریت مطلوب: در شناسائی و کشف افراد مستعد مدیریت باید دقت شود که تا چه اندازه ویژگیهای اعتقادی و رفتاری و تخصصی مدیریت مطلوب را بالفعل و یا بالقوه دارا میباشد و افراد بهر نسبت که بیشتر از ویژگیها و جنبههای تعهدی و تخصصی مدیریت برخوردار باشند، طبعا در انتخاب و انتصاب در اولویت تر خواهندبود. البته بعضی از افراد ممکن است که بعضی ویژگیها، بویژه ویژگیهای تخصصی و عملکردی را بالفعل نداشته باشند که میتوان با کمک آموزش و توجیه و کارآموزی آنها را تجهیز نمود. داشتن سعه صدر و پرهیز از خط بازی و گروه گرائی: خط بازی و باندبازی عارضهای منفی است که گاهی اوقات دامنگیر جوامع میشود. انسانهای خط باز و گروه گرا معمولا دچار کمبود فکری هستند که هویت و تشخص و رشد و تکامل خود را درپناه یک خط و یا جریان سیاسی میبینند و کمتر از خود استقلال و آزادی و قدرت انتخاب و تشخیص دارند چراکه قوت فکری و بصیرت و سعه صدر باعث ارزیابی کردن و انتخاب عاقلانه میگردد و انسان چشم و گوش بسته تسلیم یک جریان و خط سیاسی نمیشود. انسانهای خط باز و گروه گرا و باند باز همه چیز را از دریچه گروه و خط سیاسی خود میبینند و ورای آن قدرت تشخیص و بصیرت ندارند و لذا گاهی اوقات دچار اشتباه و انحراف میشوند وبرای انسان هضم شده در یک جریان سیاسی، آن چیزی حق جلوه میکند که جریان سیاسی بپذیرد و آنرا حق بداند، و از دید انسان گروه گرا چیزی جز مصلحت خط و جریان سیاسی پذیرفته نیست و انرا تأیید نمیکند و حق نمی داند. چه بسا در فضای نگرش گروه گرایانه افراد، حقها ناحق و ناحقها حق جلوه کنند. گروه گرایان افرادخارج از گروه خود را جذب نکرده و آنها را تأیید نمیکنند و یا حداقل به آنها اولویت نمیدهند هرچند از نظر ویژگیهای مطلوب، برتری هم برافراد گروه آنها داشته باشند. گاهی اوقات گروه گرایان آنچنان دچار افراط و زیادهروی میگردند که متأسفانه افراد خارج از گروه خود را ناحق میدانند و آن چیزی را حق میدانند که جریان و گروه سیاسی حق بداند و غیر از آنرا نمیپذیرد. برای گروه گرایان این امکان وجود دارد که به گرداب وحشتناک تهمت و افترا و بدبینی و سوء نیت و ترور شخصیت افراد و بیتقوائی و جاهطلبی واستبداد و اختناق افتاده و غوطهور گردند و بیرون آمدن از آن کار دشواری باشد. ذکر این نکته ضروری بنظر میرسد که بیان موارد مزبور بمعنای نفی تشکیلات سیاسی نیست و افراد میتوانند در تشکیلات و گروه سیاسی مورد نظر خود حضور داشته ولی از سعه صدر و آزادی اندیشه و انتخاب برخوردار باشند و به استبداد فکری و جهل دچار نشوند که البته این امر به میزان زیادی بستگی به فضای فکری و روح حاکم بر تشکیلات سازمان و حزب و گروه سیاسی و رهبری آن دارد که آیا اختناق و استبداد فکری را حاکم کند و اعضاء را چنان بپرود که حدود فکر و بینش آنها از قلمرو فکری تشکیلات خارج نشود که گر چنین باشد اعضا بشدت روحیه گروهگرایانه و خط بازی را خواهند داشت و دچار جهالت و کوته فکری و تنگ نظری بوده که افراد و گروهها و افکار دیگر را تحمل نخواهند کرد و سرانجام چنین تشکیلاتی قدرت طلبی و جاهطلبی و حاکمیت استبداد و اختناق بر جامعه و فداکردن میزانهای اخلاقی خواهد بود. اما اگر در تشکیلات سیاسی سعه صدر و آزادی اندیشه و تفکر حاکم باشد امکان رسوخ جهالت و استبداد فکری در اعضاء کم بوده و افراد ضمن وابستگی و تعلق به گروه سیاسی داشتن تمایل خاص سیاسی، اندیشه گروه گرایانه نخواهند بود. چرا که آنها ضمن حفظ تمایل سیاسی خود سعی بر تشخیص حق و انتخاب اصلح را داشته و انتهای راهشان نیز استبداد و اختناق نخواهد بود. چرا که آنها ضمن حفظ تمایل سیاسی خود سعی بر تشخیص حق و انتخاب بهتر را داشته ولو اینکه از گروه سیاسی آنها نباشند، و ملاک و معیار برای آنها حق خواهد بود و نه مصلحت گروه و تشکیلات سیاسی. چه خوب است که انسان به عنوان عضوی از دریای بیکران امت حزب الله، آزاد زیسته و آزاد تفکر نموده و بینش فکری و سیاسی خود را با محور و معیار و جهت نمای حق در جامعه اسلامی یعنی امام بزرگوار و مقام ولایت فقیه بعنوان دبیرکل حزب الله تنظیم نموده و از مسیری که او ترسیم مینماید تبعیت نماید تا کمتر به خطا و اشتباه و انحراف ناشی از تفکرات حاکم بر گروهها و تشکیلات سیاسی بیافتد و در اینصورت انسان قادر خواهد بود افکار و مرام و مواضع و از همه مهمتر عملکرد گروهها و تشکیلات سیاسی را با معیار امام و مقام ولایت فقیه ارزیابی و محک بزند و با معیار امام آنها را مورد قضاوت قرار دهد. لازم بتوضیح است که امکان دارد بعضی افراد خطی و جریانگرا آنقدر در خط خود هضم شده باشند که حتی امام را با معیارها و مصلحت تشکیلات سیاسی خود بنگرند و مورد قضاوت قرار دهند نه اینکه تشکیلات خود را با معیار امام ارزیابی نمایند؟! .. اینجا است که تذکرات و نقطه نظرات امام را بجای اینکه مصداقش را در خود و تشکیلات خود جستجو کنند و خود را مورد ارزیابی قرار دهند بلافاصله علیه گروه و تشکیلات سیاسی مقابل خود بکاربسته و بنفع خود را آن بهرهبرداری خواهند کرد و خود را مخاطب بیان امام ندانسته و طرف مقابل خود را مخاطب بیان امام ندانسته و طرف مقابل خود را مخاطب بیان امام خواهند دانست. بنابراین، تذکر این نکته لازم است که باید همه چیز تشکیلات سیاسی را در آینه امام و مقام ولایت فقیه مورد ارزیابی و قضاوت قرار داد و از قرار دادن امام در آئینه تشکیلات و گروه سیاسی بشت پرهیز نمود. حال با توجه به اهمیت مسئله خط بازی که اثرات منفی از خود بجا میگذارد باید در انتخاب منفی از خود بجا میگذارد باید در انتخاب مدیریتها که فرماندهان دستگاههای اجرائی هستند دقت زیادی بخرج داده شود که از افرادی دارای سعه صدر ک فاقد روحیه خط بازی و تنگ نظری و کوتهفکری باشند و از روحیه استقلال و آزادی فکر و اندیشه برخوردار بوده باشند برای جایگاه مدیریت دستگاهها استفاده شود، تا قدرت سازماندهی و هماهنگی و هدایت هماهنگ و توأم با پویائی افراد و عناصر دستگاه را بسوی هدفهای سازمانی مربوطه که یقینا خدمت به امت حزب الله و ایثارگر است را داشته باشند. این افراد زمینه بروز تنشهای سیاسی در داخل دستگاه را بوجود نخواهند آورد و روحیه تعهد وکار و فعالیت و خدمتگزاری به نظام اسلامی و مردم مقاوم و ایثارگر را در ارکان و زوایای دستگاه خود خواهند دمید و در انتخاب اینگونه افراد مهم اینست که گروه گرا و خطباز نباشند نه اینکه تمایل سیاسی به گروهی و تشکیلاتی نداشته باشند. افراد خطّ باز و گروهگرا وقتی در مصدر کاری قرار گرفتند از آنجائیکه فقط آنچیزی را درست میدانند که گروه سیاسی آنها تایید کند و یا افرادی را محرم خود میدانند که از گروه و تشکلیلات سیاسیشان باشد و خارج از آنها را محرم خود نمیدانند، بنابراین سعی بر انتخاب ردههای زیردست و حتی گاهی همکاران عادی خود را از بین افراد گروه و باند سیاسیشان خواهند داشت. لذا حرکتی خزنده و کودتا مانند از بالا تا پائین بر دستگاه حاکم خواهد شد که کلیه مدیران و افراد گذشته مورد تأیید نیستند و باید از افراد گروه خود جایگزین شوند! ولو ضعیف و ناتوان باشند!؟ از آنجا که افراد قوی برای کسب تشخص و هویت سیاسی نیازی به محدود کردن خود در قلمرو خط و گروه سیاسی ندارند و کمتر جذب آن خواهند شد، معمولا کمتر از سوی مدیریتهای خطی و گروه گرا برای مدیریت اجرائی برگزیده میشوند و معمولا مدیران خطی و باندباز همکاران خود را از بین افراد ضعیف انتخاب میکنند زیرا برای آنها مهم این است که مدیران ردههای پائینتر از خودشان باشند و اینکه آیا فرد جدید نسبت به قبلی قویتر است یا خیر ویا مصلحت نظام و مردم و جامعه چه چیزی را اقتضا میکند برای آنها مهم نیست و بهر قیمتی که شده ولو با حاکمیت زور و اجبار سعی بر حفظ و تحمیل او بر مردم را خواهند داشت. حتی تفکر گروه گرایانه در معرفی نامزد انتخاباتی برای مجلس شورای اسلامی، سعی بر معرفی فرد از گروه خود را خواهد داشت ولو افرادی قویتر از او در خارج از تشکیلات سراغ داشته باشند و برای گروه و تشکیلات سیاسی معرفی فرد قوی و کاردان برای مجلس مطرح نیست بلکه معرفی فردی که از آنها باشد و یک کرسی مجلس را برای اغراض سیاسی آنها اشغال نماید مطرح است ولو ضعیف باشد. در اینجا توجه خواننده عزیز را به مقالات آثار و عوارض گروه گرائی و خط بازی که قبلا بچاپ رسیده است جلب مینماید. از طرفی دیگر حاکمیت خطوط سیاسی بر دستگاههای اجرائی دائمی نیس و جایگزینی از گروههای دیگر امری امکانپذیر میباشد زیر در جدال و تنازع بقاء خطوط و گروههای سیاسی مرتبا قدرت دست به دست میگردد و نوبت تسویه حسابها و تثبیت موقعیت فرا میرسد و متأسفانه در این صحنه تنازع بقاء گروههای سیاسی چیزی که کمتر اهمیت دارد توجه به مصلحت نظام و جامعه و مردم و از همه مهمتر سازندگی کشور و برخورد فعال و اساسی با مسائل جامعه میباشد و ادامه گرفتاریهای گذشته جامعه و فزاینده بودن مشکلات و معضلات اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و اداری و اجرائی و شهری و روستائی نیز از پیامدهای آن است. با تغییر در مدیریت، متعاقب آن سایر مدیریتها و حتی افراد نیز تغییر میکنند و با تغییر آنها رشته امور از هم گسسته میشود و با گسسته شدن رشته امور دستگاه اعم از مسائل اداری و مالی و برنامهای و سیاستها و خط مشیها و مقررات و غیره، یقینا امور جامعه و مردم دچار وقف میگردد و سرگردانی و بلاتکلیفی و تغییرات زیاد و عدم ثبات در مقررات سیاستها که مردم از آن رنج میبرند از نتایج این تغییرات در مدیریت میباشد. بنابراین برای حفظ سلامت نظام مدیریت در جامعه و جلوگیری از تغییرات ناشی از مسائل خط بازی و گروه گرائی و کاهش عوارض سوء این تغییرات بر روی مسائل جامعه و مردم ضروری است که حتی المقدرو در مدیریتهای جامعه از افراد مستقل و قوی و متعهد استفاده شود و یا اینک از افراد دارای تمایلات سیاسی خاص ولی برخوردار از سعه صدر و آزاداندیش برای مدیریتها برگزیده شوند تا محیط اداره و دستگاه را بر کنار از جدالهای سیاسی گروهها نگهداری نمایند. لازم به توضیح است که جایگاه مدیریتهای اجرائی همگی یکنواخت نیستند و هرکدام از درجه اهمیت خاصی برخوردارند و بعضی از مدیریتها مانند فرمانداری و استانداری در مقام مقایسه با مدیرت کشاورزی در استان از بازتاب گستردهای برخوردارند. بنابراین در انتصاب مدیران برای پستهای مدیریت اجرائی، اولویت انتصاب افراد مستقل با پستهائی است که از ارزش و بار سیاسی بیشتری برخوردار میباشند، و لذا پستهائی چون وزارت کشور و استانداری و فرمانداری و بخشداری و نیروهای انتظامی و دستگاههای اطلاعاتی و دستگاههای قضائی در درجه اول باید به افراد مستقل و دارای سعه صدر سپرده شود. دستگاههای آموزشی نیز بلحاظ اهمیتی که دارند و سرنوشت نسل آیندهساز جامعه در آنها رقم زده میشود و امید کشور به آنها بسته است باید در انتخاب مدیریتهای مربوط بدرو از خط بازیها و گروهگراییها عمل شود. هرچند گاهی اوقات گروهها و خطوط سیاسی و افراد گروه گرا بیمیل نخواهند بود که برای رسیدن به اغراظ سیاسی و هدفهای تشکیلاتی خود سررشته مدیریت را در این دستگاهها بعهده بگیرند و افراد خود را در ردههای مختلف آن بگمارند و این دستگاهها را عرصه فعالیتهای خود بنمایند. ادامه دارد پیام شهید این وصیت نامهها انسان را میلرزاند و بیدار میکند امام خمینی قسمتی از وصیتنامه شهید حجة الاسلام ابوالقاسم رضائی نژاد بارالها، با دلی شکسته و چشمی گریان و سوزی در سینه و آهی که در گلوخفه گردیده رو به سویت آوردم. آه چه زیباست اظهار عشق به معشوق و محبوب. مولا جان: شرمندهام در برابر رحمتت، اری گناهان من در مقابل عفو تو ناچیز یا ربا چگونه اظهار عجز ننمایم و درخواست نکنم در حالیکه مولایم حسین(ع) با بدنی پاره و بیسر باشد و من فردای قیامت با گناهم در مقابل دریای عظمتت سربلند نمایم. الها، معبودا، معشوقا، محبوبا، آمدم، آمدم که آمده باشم در کنار رحمت و عظمتت باری چه بگویم که نگفته باشند، چه بنویسم که ننوشته باشند هرچه هست در حافظهام از وصیتنامههای شهدا است و شما عزیزان را وصیت مینمایم که حتما وصایا را بخوانید و بمرحله عمل درآورید. اما منباب وظیفه نکاتی متذکر میشوم که (ان اذکری تنفع المومنین) عزیزان، برادران، مادران، خواهران، جوانان، پیرمردان، ای مسلمانان شما را به مکتبتان به مولایتان قسم اگر احساس وظیفه دارید اول جبهه را حفظ کنید، کجاست آنکه مدعی بود که من مؤمن هستم امروز روز امتحانست، روز احساس وظیفه، روز از خود گذشتن، روز به مرحله اجرا درآوردن ادعاهاست. بپاخیز ای کسی که بعنوان تجلیل از ما آمدهای، بلند شو اسلحه بزمین افتاده مرا بدست گیر و به لشکر مولا بپیوند. مادران، نشود امروز مزاحم رفتن فرزندان و عزیزانتان شوید بخدا قسم فردا باید شرمنده و شرمگین در مقابل زهرای اطهر(س) باشید چگونه جواب زینبکبری (س) را میخواهید بدهید؟
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 63 |