تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,272 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,177 |
حقوق والدین | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1367، شماره 80، مرداد 1367 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
حقوق والدین حقوق مشترک پدر و مادر الف- حق حضانت پدر و مادر حقوق مشترکی نیز دارند که بعضی از آنها جزء احکام فقهی است و بعضی جزء احکامی فقهی است و بعضی جزء کمالات اخلاقی: یکی از آن حقوق «حق الحضانه» است. حضن بمعنای آغوش است و منظور از آن نگهداری و سرپرستی است و این حقی است هم برای پدر و مادر و هم حقی است واجب برآنها یعنی باید پدر و مادر در محدوده زمانی خاص و تا قبل از بلوغ فرزند را در کنار خود نگه دارند. محدوده «حق الحضانه» مادر نسبت به پسر تا دو سالگی است و نسبت به دختر تا هفت سالگی و پس از آن پدر اولی است در نگهداری و تربیت فرزند. حق الحضانه اختصاص به صورت طلاق ندارد بلکه اگر پدر به هر دلیلی در جای دیگر زندگی میکند میتواند فرزند را در مدت حق الحضانه نزد خود نگهدارد و در مدت حضانت مادر حق ندارد او راجدا کند و اگر مادر با طلاق یا فسخ از پدر جدا شد حق الحضانه او ساقط نمیشود مگر این که با دیگری ازدواج کند که در این صورت حق منتقل به پدر میشود و اگر پدر یا مادر فوت کند حق حضانت منتقل به دیگری میشود و هیچ کس از پدر و مادر به نگهداری فرزندانشان سزاوارتر نیست حتی اگر مادر ازدواج کرده باشد گرچه ولایت و حق تصرف در اموال او از آن جد پدری یا وصی و قیم است ولی نگهداری حق مادر است بر فرض فوت پدر. ب- حق نفقه و از حقوق مشترک آنها حق نفقه است. نفقه پدر و مادر در صورت نیاز بر عهده فرزند است اگر تمکن داشته باشد چه پسر باشد و چه دختر. البته نفقه پدر و مادر بعد از نفقه زوجه است در ترتیب. یعنی اگر مرد نتواند نفقه همه آنها را بپردازد باید ابتدا نفقه لازم همسر را بپردازد و اگر چیزی اضافه شد نفقه پدر و مادر و فرزندان را بدهد. و نفقه پدر و مادر در عوض فرزندان واجب است پس اگر همه نیازمند باشند و نفقه کم باشد باید میان آنها تقسیم کند- مسائل و فروع مربوط به لزوم نفقه بسیار است که جای بحث از آن نیست. ج- وجوب اطاعت والدین و محدوده آن و از حقوق مشترک پدر و مادر وجوب اطاعت است. این مسأله از نظر فقهی مورد اختلاف است و بعضی از فقها اطاعت را بطور کلی واجب میدانند مگر این که برخلاف فرمان الهی و حکم شرعی باشد و بعضی از روایات نیز بر این مضمون دلالت دارد! در روایتی از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمود: مردی به خدمت رسول الله(ص) آمد و از آن حضرت خواست که او را نصیحتی کند فرمود: «لاتشرک بالله وان حرقت بالنار و عذبت الا و قلبک مطمئن بالایمان و والدیک فاطعها و برها حیین کانا او میتین وان امراک ان تخرج من اهلک و مالک فافعل فان ذلک من الایمان». برای خداوند شریکی قرار مده هرچند شکنجه شوی و به آتش سوزانیده شوی مگر این که به زبان چیزی بگوئی و قلبت به ایمان مستقر و آرام باشد و سفارش دوم این که پدر و مادرت را اطاعت کن و به آنها نیکی کن چه در حال حیات و چه پس از مرگ و اگر از تو خواستند که همسرت را رها کنی و طلاق بدهی یا اموالت را به آنها ببخشی انجام بده که این زایمان است. ظاهر این حدیث وجوب اطاعت والدین است در هر عملی که معصیت خدا نباشد هر چند آن عمل مانند طلاق بسیار مکروه باشد و هر چند در آن حرج عظیم باشد ولی سند حدیث معتبر نیست و ممکن است از ذیل آن استفاده شود که رعایت این گونه امور از کمال ایمان است نه از شرایط آن، بنابراین چنین اطاعتی مستحب است نه واجب. در دور روایت دیگر که باز از نظر سند نیستند، آمده است که اطاعت پدر و مادر در معصیت خدا جایز نیست. روایت اول از امام صادق(ع) فرمود: «بر الوالدین واجب فان کانا مشرکین فلا تطعها ولا غیرهما فی المعصیة فانه لاطاعة لمخلوق فی معصیة الخالق». نیکی و خوشرفتاری با پدر و مادر واجب است و اگر مشرک بودند آنها را در معصیت خدا اطاعت نکن و غیرآنها را نیز اطاعت نکن که هیچ مخلوقی را حق اطاعت در معصیت خالق نیست. و روایت دوم نیز به همین مضمون در نامه امام رضا(ع) به مأمون است. این دو حدیث گذشته از ضعف سنددلالتی بر وجوب اطاعت در همه امور ندارد و فقط دلیل بر عدم جواز اطاعت در موارد معصیت خداوند است. بنابراین دلیل معتبری بر وجوب اطاعت والدین بطور مطلق نداریم و لذا بسیاری از فقها و من جمله حضرت امام دام ظله اطاعت را تنها در اوامری که بر اساس شفقت است واجب میدانند. مثلا اگر فرزند را از کاری که خطرناک است یا رفتن در جاهای خطرناک هر چند غرض عقلائی داشته باشد- مانند شنا- منع کنند، باید اطاعت کند و بنابراین اگر از مسافرتی که خطرناک است منع کنند اطاعت واجب و مسافرت حرام خواهد بود و چنین نیست که از هر سفری بتوانند مانع شوند ولی بعضی از علما در خصوص سفر مباح بلکه مستحب، رضایت والدین را شرط دانستهاند یا عدم رضایت را مانع شمردهاند. مرحوم سید در عروه در ضمن مثالهائی که برای سفر معصیت شمرده، سفر فرزند را با نهی والدین در غیر سفر واجب ذکر نموده. ولی عدهای از مراجع در حاشیه آن را مقید فرمودهاند به این که نهی از روی شفقت و مهربانی باشد یا سفر موجب اذیت و آزار آنها گردد. حضرت امام دام ظله در حاشیه فقط در مثالهای مذکور بطور اجمال اشکال فرمودهاند ولی بهرحال این فتوی از ایشان مکرر صادر شده که اوامر والدین فقط در مواردی که بر اساس شفقت باشد واجب الاطاعه است و شاید اطلاقی که در عبارت فقها آمده منظور همین صورت است زیرا در خصوص سفر، دلیل خاصی ندارد ومدرک آن روایات زیادی است که در مورد جهاد آمده است و پیامبر اکرم(ص) کسانی را که پدر و مادر پیرو نیازمند داشتند یا راضی به رفتن فرزندان به جبهه نبودند معاف فرمودند بلکه آنها را برماندن نزد پدر و مادر امر فرمودند. و اگر از این روایات بخواهیم حکم سایر مسافرتها را به دست بیاوریم طبعا اختصاص به موارد شفقت و خوف پدر و مادر دارد. و البته روایات جهاد نیز اختصاص به مواردی دارد که بمقدار کافی نیرو در جبهه باشد و نیازی به رزمنده مذکور نباشد و لذا حضرت امام دام ظله در پاسخ استفتاهائی که در این زمینه شده است به لحاظ ضرورت و نیاز فعلی فرمودهاند: «مادامی که جبههها نیاز به نیرو دارد حضور در جبهه واجب واذن والدین شرط نیست» بلکه در بعضی استفتاها فرمودهاند رضایت والدین شرط نیست. یعنی حتی اگر منع کنند با فرض نیاز به نیرو، رفتن به جبهه واجب است. و همچنین در موردی که به حکم ولی امر جنگ برفرد بخصوص واجب عینی باشد، تخلف جایز نیست حتی اگر پدر و مادر منع کنند. مرحوم محقق اردبیلی(قده) در زبدة البیان به عموم فقها نسبت داده است که میفرماید: «للا بوین منع الوالد عن الغزو والجهاد مالم یتعین علیه بتعیین الامام او بهجوم الکفار علی المسلمین مع ضعفهم» یعنی پدر و مادر میتوانند از جنگ وجهاد منع کنند مگر اینکه واجب بر اومعین شده باشد به یکی از دو راه: 1- اینکه امام او را بخصوص امر به جهاد کند. 2- اینکه کفار بر مسلمانان هجوم آورده باشند و لشکر اسلام نیاز به نیرو داشته باشد. بنابراین یک مورد استثناء در مورد جهاد تعیین امام یعنی ولی امر است. و در این تعیین فرقی نیست که شخص را به عینه خطاب کند و به او دستور جهاد دهد یا گروهی را به طور عموم امر کند یا تربیتی قرار دهد که افراد به تدریج و با نوبت به جبهه اعزام شوند. در این صورت نیز فرد به طور خصوصی مورد امر امام است و از این قبیل است نظام وظیفه و تعیین جهاد بر افراد به ترتیب رسیدن به سن و سال مخصوص. و از اینجا پاسخ سخن بعضی از خرده گیران که نظام وظیفه را مشروع نمیدانند روشن میشود. این هم نوعی تعیین جهاد بر افراد است و این بهترین و عادلانهترین تعیین تکلیف است. بهرحال کسانی که به امر خاص ولی امر یا بر اساس قانون نظام وظیفه مشمول حکم جهاد میشوند باید به جبهه بروند و پدر ومادر حق ممانعت ندارند. حضرت امام نیز در استفتائی چنین فرمودهاند: «س- اگر در مورد خدمت نظام وظیفه و رفتن به سربازی پدر و مادر مخالفت کردند وظیفه چیست؟ ج- اگر از نظر مقررات باید به سربازی بروید، رفتن لازم است و پدر و مادر نباید مزاحمت کنند» (پاسدار اسلام شماره 4) ولی در موردی که لزوم نداشته باشد، مراعات رضایت پدر را لازم دانستهاند. در همان شماره استفتائی به شرح ذیل آمده است: «س- دختری هستم که علاقه دارم بخاطر خدمت به انقلاب در سپاه پاسداران وارد شوم ولی پدرم موافقت نمیکند. خواهشمندم حکم شرعی را بیان فرمائید. ج- پاسدار شدن خواهران هم با مراعات وظایف شرعیه مانع ندارد ولی شما مراعات رضایت پدرتان را بکنید». در کتاب استفتاءات که اخیرا چاپ شده موارد متعددی از این قبیل آمده است: «اگر مادر از رفتن شما اذیت میشود و رفتن به جبهه بر شما لازم و متعین نشده مراعات حال او را بنمائید و بستگی به نیاز جبهه دارد.» (ص 495) و در پاسخ این سؤال که در کدام صورت برای شرکت در جبهه باید رضایت پدر ومادر را جلب کرد فرمودهاند: «در مواقعی که شرکت در جبهه بر مکلف واجب نباشد و رفتن او موجب اذیت والدین گردد». (ص 498) و با ملاحظه فتوای دیگری وظیفه همگی مشخص میشود؛ در ص 493 فرمودهاند: «تا اطمینان به وجود نیروی کافی در جبهه حاصل نشود، شرکت واجب است». بنابراین همه کسانی که قدرت حضور در جبهه را دارند باید به مسئولین اعزام مراجعه کنند و اگر به وجود آنها نیاز هست باید بروند و در این صورت اجازه و حتی رضایت پدر و مادر شرط نیست ولی اگر نیازی نیست و کسی میخواهد داوطلبانه شرکت کند اگر رفتن او موجب اذیت پدر و مادر است جایز نیست ولی اگر موجب اذیت آنها نمیشود کسب اجازه لازم نیست. استفتاء ذیل مرز اطاعت از والدین را بیشتر مشخص میکند: «س- در چه صورت تأمین معاش پدر و مادر بر فرزند واجب است و اطاعت از آنها تا چه حدی لازم است؟ ج- اگر پدر و مادر نتوانند معاش خود را تأمین کنند بر فرزند واجب است نفقه آنها را بدهد و لازم است اولاد کاری که موجب اذیت والدین باشد انجام ندهند و بهتر است به صلاح اندیشی آنها احترام بگذارند». (پاسدار اسلام شماره 10) در تعیین مرز اطاعت فقط کاری را که موجب اذیت آنها است منع فرمودهاند و بطور کلی اطاعت را واجب نیدانند ولی احترام به امر آنها اگر به عنوان صلاح اندیشی باشد بهتر است یعنی لازم نیست ولی در صورت امکان بهتر است انسان همه اوامر پدر و مادر راکه بر خلاف مصلحت دین و دنیای انسان نیست اطاعت کند، هر چند از روی شفقت نباشد. بنابراین روش بعضی از جوانان که فقط به دلیل لجاجت پیشنهادهای پدر و مادر را در امر ازدواج و مانند آن نمیپذیرند روا نیست گرچه موافقت فرزند باید بیشتر مورد توجه باشد. ولی فرزند نباید بدون دلیل و تنها به خاطر لجبازی وعدم تسلیم در برابر خواسته پدر و مادر با مورد پیشنهادی آنها مخالفت کند. و از موارد اطاعت که در کتب فقهی مطرح شده منع از نماز جماعت است. شهید اول(ره) در قواعد میفرماید: تنها در مواردی پدر و مادر میتوانند فرزند را از شرکت در جماعت منع کنند که مخالفت بر آنها سخت و مشکل باشد مانند رفتن در تاریکی شب برای نماز عشاء یا صبح. و از حضرت امام نیز در این باره استفتائی شده به شرح ذیل: «س- آیا برای فرزند (دختر یا پسر) در انجام مستحبات و شرکت در مراسم وشعائر اسلامی رضایت والدین شرط است؟ ج- رضایت والدین در امور مذکور لازم نیست ولی نباید موجب اذیت آنها شوند». (پاسدار اسلام شماره 21) از این فتوی نیز چنین بدست میآید که اگر رفتن به اینگونه مواضع با اطلاع آنها و نهی آنها از روی شفقتباشد که در صورت مخالفت خود رفتن موجب اذیت آنها است نباید بروند ولی اگر مثلا به دلیل مخالفت با شعائر اسلامی یا افکار ضد انقلابی منع میکنند اطاعت واجب نیست. و خلاصه اطاعت به مفهوم اطاعت بطور کل واجب نیست بلکه آنچه واجب است بر او احسان و آنچه حرام است عقوق و ایذاء است. ادامه دارد امام خمینی: ... یا دست یکدیگر را در شادی پیروزی جهان اسلام در کل گیتی میفشاریم و یا همه به حیات ابدی و شهادت رو میآوریم و از مرگ شرافتمندانه استقبال میکنیم، ولی در هر دو حال پیروزی و موفقیت باماست. (منشور انقلاب)
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 405 |