تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,216 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,135 |
مدیریتهای اجرائی | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1367، شماره 80، مرداد 1367 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
ساختار نظام اجرائی کشور: مدیریتهای اجرائی محمدرضا حافظ نیا ملاحظات و پیشنهاداتی در باب مدیریتهای اجرائی ب: آموزش مدیران همانطور که قبلا بیان گردید، آموزش یکی از عوامل اصلی پرورش مدیران قوی در جامعه میباشد. یعنی افراد مستعد مدیریت در جامعه را میتوان با آموزش و تجربه تربیت کرده و هنر مدیریت را در آنها متبلور نمود. در واقع با آموزش باید جنبههای تخصصی کار مدیریت را در افراد مستعد پرورش داد. برنامههای آموزشی در راستای تربیت مدیران میبایست تنظیم گردند. آموزشها ممکن است دراز مدت و کوتاه مدت باشند. آموزشهای دراز مدت بیشتر ناظر بر پرورش مدیران متخصص خواهد بود و آموزشهای کوتاه مدت بیشتر جنبه توجیهی خواهد داشت. ولی در هر صورت اصل مسئله آموزش و اثرات مثبت آن در بالا رفتن کیفیت کار مدیر پذیرفته شده است. مدیران آموزش ندیده که برای تصدی کارها برگزیده میشوند مانند مدیران بیتجربه باعث بروز ضایعات و مشکلاتی در حیطه مدیریت و نیز در امور مردم و جامعه میگردند. یکی از نارسائیهای مدیریتها در کشور همین مسئله کمتوجهی به آموزش توجیهی آنان بوده و میباشد که متأسفانه در اغلب دستگاههای اجرائی مشاهده میگردد که افراد خوب و متدین بدون اینکه برای مدیریت مورد نظر آموزش توجیهی ببینند منصوب گردیده و انجام وظیفهشان را آغاز مینمایند و در این رهگذر با مشکلات و مسائل زیادی روبرو میشوند که معمولا نمیدانند و توجیه نشدهاند که چه باید بکنند و ممکن است در شرایطی که با مشکلی روبرو میشوند ناخواسته به قانون شکنی و تخلف دست بزنندکه هم باعث بروز مشکلات برای مردم میگردد و هم برای خودشان مسئولیت دارد و یقینا مورد بازخواست قرار خواهند گرفت. مدیریت در مراحل انجام وظیفه با تنوع مسائل مالی و اداری و اجرائی روبرو میگردد و از طرفی بر هر نوع فعالیت اجرائی مدیریت معمولا قانون و مقرراتی ناظر میباشد و اصولا انجام هر کاری، روش خاص خودش را دارد. بنابراین آشنا کردن مدیریت جدید با روشهای کار و قوانین و مقررات مالی و اداری و بودجهای و اصول مدیریت، امری بدیهی و ضروری میباشد. در غیر این صورت، مدیریت جدید و بیاطلاع از هر کدام از موارد یاد شده، یقینا باشتابه خواهد افتاد و بازتاب اشتباهات بر روی مسائل مردم و جامعه و مصالح دستگاههای اجرائی و نیز مصالح دولت و نظام منفی خواهد بود و خود مدیریت بزیر سئوال رفته و مورد بازخواست واقع خواهد شد، شکایات مردم و افراد ذینفع به مراجع قانونی و نیز پیگیری کارها توسط دستگاههای مسئولی چون بازرسی کل کشور و دیوان عدالت اداری منجر به زیر سئوال رفتن مدیریت شده و شخصیت یک نیروی متدین و متعهد و انقلابی که با اخلاص، قصد خدمت به اسلام و مردم را دارد خدشهدار خواهد شد. بنابراین برای جلوگیری از بروز ضایعات و نابسامانیها در حیطه مدیریت و نیز ممانعت از متضرر شدن مردم و افراد ذینفع از عملکرد مدیریت تازه کار و نیز جلوگیری از آثار تبعی ناشی از سوء مدیریت مانند بدبینی مردم به نظام اسلامی و دستگاههای دولتی و تخریب شخصیت و هویت اجتماعی شخص مدیر و مسئولین ردههای بالاتر از و بالاخره از همه مهمتر، حل معضلات جامعه و کشور و فراهم شدن زمینه رشد و توسعه در ارتباط با دستگاههای اجرائی لازم است کلیه مدیران قبل از انتصاب، حداقل یک دوره آموزش توجیهی را ببینند تا با الفبای کار آشنا شوند و محیط کار و حیطه مدیریت و مناسبات حاکم بر آن برای آنها غریبه و بگانه نباشد. بهرحال هدف اصلی و اولیه از آموزش مدیریتها پرورش بعد تخصصی مدیریت است که باعث بهبود روشهای کار و افزایش راندمان و بازده، و نیز کاهش معضلات جامعه میگردد. لذا لازم است مسئولین امر کشور به مسئله آموزش مدیران توجه اساسی بنمایند و کلیه کسانی که قرار است از وجود آنها در امر مدیریت استفاده گردد را موظف نمایند که حداقل در برنامههای آموزشی کوتاه مدت توجیهی، قبل از شروع کار شرکت نمایند و این امر برای کلیه ردهها از وزرا گرفته تا معاونین آنها و مدیران کل و مسئولین شهرستانها و بخشها تسری داده شود و همگی را شامل گردد. در اینجا بلحاظ اهمیت مسئله آموزش مدیران طرح تأمین و پرورش مدیر برای ردههای مختلف دستگاههای اداره کننده کشور پیشنهاد میگردد که در دو قسمت کوتاه مدت و دراز مدت باید اجرا گردد. یعنی در حال حاضر با استفاده از روش کوتاه مدت از نیروهای موجود استفاده شده و دورههای آموزشی کوتاه، تدوین و بصورت فراگیر اجرا شود و در دراز مدت بابرنامههای آموزشی طولانی مدیرانی متخصص برای هر دستگاه یا فعالیت تربیت گردند. در این طرح لازم است ابتدا نیروهای مستعد مدیریت که از تدین و تعهد اسلامی برخوردارند، شناسائی گردیده و برای مدیریت درههای مختلف دستگاههای اجرائی کشور اعم از وزارتخانهها- سازمانهای دولتی- شرکتها- نهادهای انقلاب اسلامی و حتی بخشهای غیردولتی آموزش ببینند. در حال حاضر که پستهای مدیریت درجامعه از تنوع و گستردگی زیاد برخوردار است و امکان تربیت مدیران متخصص وجود ندارد باید واحدهای آموزش وزارتخانهها با هماهنگی سازمان امور اداری و استخدامی کشور بسرعت برنامههای آموزشی مدیریت را تنظیم و افراد موجود در پستهای مدیریت را آموزش داده و افراد جدیدی که قرار است در پستهای مدیریت از وجود آنها استفاده شود را قبل از تصدی پست به دوره آموزشی فرا خوانند و میزان توان آنها را نیز مورد ارزیابی قرار دهند که در صورت توانائی و لیاقت کافی ابلاغ آنها توسط مسئول بالاتر صادر گردد. انجام این امر مستلزم صدور بخشنامه مؤکدی از سوی نخست وزیری به کلیه وزارتخانهها و دستگاههای اجرائی و نهادهای انقلاب اسلامی میباشد و باید زمینههای اجرائی این امر که چندان هم مشکل نیست، توسط واحدهای آموزش دستگاههای اجرائی فراهم گردد و این آموزش باید کلیه ردهها، از مسئولین شهرستان تا سطح وزارتخانه، و واحدهای اجرائی و ستادی را در بربگیرد. محتوای آموزشی دورههای کوتاهمدت مدیریت باید از دو بخش آموزش عمومی و مشترک و نیز آموزش تخصصی برخوردار شود که آموزش عمومی آن میتواند برای کلیه مدیران دستگاهها و ردههای مختلف یکسان باشد. این محتوی شامل مباحثی چون مدیریت اسلامی- انسان از دیدگاه اسلام- اصول مدیریت تئوریها و نظریههای مدیریت- نظام برنامهریزی و بودجهریزی در ایران- قوانین و مقررات استخدامی کشور- مسائل حقوق اداری- اخلاق اسلامی و خصوصیات مدیر از دیدگاه اسلام و غیره خواهد بود. محتوای تخصصی نیز بستگی به دستگاه اجرائی و نوع مدیریت داشته و بیشتر ناظر بر ایجاد مهارتهای خاص در مدیریت برای انجام وظایف تخصصی میباشد. مثلا در برنامههای کوتاه مدت مدیریتهای آموزشی مباحثی مانند مدیریت آموزشی- برنامهریزی آموزشی- مناسبات مدیر و معلم- مقررات و قوانین آموزشی- تشکیلات و سازمان آموزش و پرورش- شیوههای ارزشیابی تعلیم و تربیت اسلامی- مسائل تربیتی در سنین مختلف- روانشناسی تربیتی و غیره را میتوان پیشبینی نمود. در برنامههای آموزشی مدیران سیاسی نیز مباحثی چون حقوق سیاسی و مبانی علم سیاست- جغرافیای سیاسی- جامعه شناسی- مبانی جغرافیای انسانی- مسائل احزاب و سازمانهای سیاسی- مسائل شوراها و انجمنها- مناسبات مدیر با دستگاههای اجرائی منطقه و ائمه جمعه و وکلای مجلس- جغرافیای ناحیهای و برنامهریزی عمران منطقهای را پیش بینی نمود. لازم بتوضیح است که اخیرا مرکز آموزش مدیریت دولتی، برنامههای آموزشی ویژه مدیران دستگاههای اجرائی مختلف و نیز دفتر آموزشی ویژه مدیران دستگاههای اجرائی مختلف و نیز دفتر آموزش ضمن خدمت وزارت آموزش و پرورش برنامههای ویژه آموزش مدیران مدارس و آموزشگاهها و واحدهای اداری ویژه خود در سطوح کشور را تهیه و بمورد اجرا گذاردهاند که لازم است با تقویت و اصلاح اینگونه برنامههای سازنده، آنرا فراگیر نموده و پشتوانه اجرائی قوی از سوی دولت و مجلس برای گسترش آن پیشبینی گردد. برنامههای آموزشی دراز مدت که لازم و ضروری نیز میباشد بیشتر ناظر بر تربیت مدیر متعهد و متخصص برای آینده دستگاههای اجرائی کشور است زیرا گستردگی و کثرت دستگاههای اجرائی که در بستر زمان از فزایندگی نیز برخوردار میباشد احتیاج به مدیران متعهد و متخصص دارند. برای حصول به این هدف اساسی و مؤثر باید از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت فرهنگ و آموزش عالی و آنهم با پشتوانه قانونی مجلس شورای اسلامی و دولت، «دانشگاه تربیت مدیر» در سطح کشور تأسیس گردد که میتواند شعبات وابستهای نیز در استانهای مختلف داشته باشد. با ایجاد این دانشگاه مرکزی کلیه رشتههای مرتبط با مدیریت که در دانشگاههای مختلف وجود دارد در این دانشگاه ادغام خواهند گردید. دورههای آموزشی مدیریت در این دانشگاه را میتوان در رشتهها و در سطوح مختلف تحصیلی کاردانی (فوق دیپلم) کارشناسی (لیسانس) کارشناسی ارشد (فوق لیسانس) و دکتری طراحی نمود و مدیر مورد نیاز را به نسبت اهمیت رده مدیریت و نوع آن در رشته و سطوح مختلف تربیت نمود. دانشجویان این دانشگاه از بین افراد عادی و یا مجرب که استعداد مدیریت داشته باشند برگزیده خواهند شد و طبعا دانشگاه مزبور باید روش ارزیابی و گزینش علمی و تخصصی ویژهای نیز داشته باشد. در این دانشگاه برای نمونه، رشتههای ذیل باید ایجاد شوند که نیازهای بخش دولتی و غیردولتی را تأمین نماید: 1- مدیریت آموزشی برای واحدهای آموزشی در کلیه مقاطع تحصیلی پیشدانشگاهی اعم از عمومی و فنی و حرفهای (ابتدائی- دبیرستان- هنرستان و غیره) و نیز واحدهای آموزشی دانشگاهی و مؤسسات آموزش عالی و واحدهای آموزشی متفرقه در سطح کشور. 2- مدیرت عمومی برای ردههای مختلف دستگاههای اداری و وزارتخانهها و سازمانهای دولتی و نهادهای انقاب اسلامی و حتی واحدهای غیردولتی. 3- مدیریت سیاسی برای استانداریها و فرمانداریها و بخشداریها و دهداریها و نیز سفارتخانههای ایران در خارج از کشور و کادرهای سیاسی مورد نیاز وزارتخانهها. 4- مدیریت نظامی و دفعای برای فرماندهی واحدهای مختلف نظامی و دفاعی و عملیاتی و انتظامی و امنیتی و سپاه و غیره. 5- مدیریت قضائی برای واحدهای اداری دستگاههای قضائی و نیز دادگاهها و محاکم قضائی و پلیس قضائی و دفاتر حقوقی وزارتخانهها و دفاتر ثبت و غیره. 6- مدیرت عمومی اجتماعی برای تأسیسات و مراکز عام المنفعه چون شهرداریها- اتحادیهها- مؤسسات حمل و نقل و غیره. 7- مدیریت مالی و اعتباری برای واحدها و شعب بانکهای کشور و واحدهای مالی و حسابداری وزارتخانهها و شرکتهای دولتی و نهادهای انقلاب اسلامی و صندوقهای قرض الحسنه. 8- مدیریت بهداشت و درمان برای واحدهای اداری بهداشتی و درمانی و نیز درمانگاهها- بیمارستانها و زایشگاهها و کلینیکها و غیره. 9- مدیریت تأسیسات برای واحدهای تولید نیرو(برق) و آب، مخابرات، نفت و گاز و غیره. 10- مدیریت تولیدات صنعتی برای واحدهای صنعتی و کارخانجات بخش خصوصی و دولتی سطح کشور. 11- مدیریت تولیدات کشاورزی و دامی برای واحدهای تولیدی کشاورزی و دامی مکانیزه بخشهای دولتی و غیردولتی سطح کشور. 12- مدیریت بازرگانی برای واحدهای اداری بازرگانی- شرکتهای تجارتی و خدماتی- شرکتهای تعاونی تهیه و توزیع و غیره. با این وصف میبینیم که هر نوع فعالیت در جامعه مدیریت تخصصی ویژه خود را خواهد داشت و باید مجلس و دولت پشتوانههای قانونی و اجرائی این مسئله که دانشگاه مزبور تحقق یافته و همه موظف به گزینش نیرو از بین فارغ التحصیلان مزبور باشند را بوجود آورند. محتوای آموزشی این دورهها و رشتهها باید بگونهای باشد که تلفیقی از دو مهارت تخصصی رشته علمی مربوطه و نیز مهارتهای مدیریتی باشد یعنی بخشی از محتوی از مبانی و شاخهای رشته علمی مربوطه و بخشی نیز از مباحث علم مدیریت و سایر ضرورتهای جنبی پیشبینی گردد. در این دانشگاه میتوان سیستمی را تدارک دید که افراد با درجه تحصیلی مثلا کاردان از پائینتری دره مدیریت مربوط (مثلا در بخش یا دهستان) شروع نمایند و همزمان با تجربیات، به اموزش مستمر و کسب مدارج بالاتر علمی و تخصصی چون کارشناس و کارشناس ارشد و دکتری نیز بپردازد و بهمان نسبت در طول زمان خدمت خود با تلفیق و ترکیب تجربه و تخصص علمی توانائی عهدهدار شدن ردههای بالاتر مدیریت مربوطه را نیز پیدا نماید. ضمنا چنانچه فردی بدلایلی نتواند در پستهای مدیریتی مورد استفاده قرار گیرد میتوان از وی در پستهای کارشناسی نیز بهرهبداری کرد و عنصر بلااستفادهای نخواهد بود. آموزش مدیران بویژه در دراز مدت نتایج مثبت زیادی خواهد داشت که اجمالا بمواردی اشاره میگردد: اولا- اینکه آثار تبعی منفی ناشی از سوء مدیریتها مانند پیچیدهتر شدن مشکلات و معضلات مردم و جامعه و نیز دستگاه اجرائی و بدبینی و نارضایتی مردم نسبت به انقلاب اسلامی و لکه دار شدن شخصیت بهترین نیروهای متعهد و متدین و مخلصی که برای مدیریتها برگزیده میشوند بحداقل خواهد رسید. ثانیا- از ادامه بیبرنامگی در امر گزینش و تربیت و حفظ مدیران در کشور جلوگیری خواهد شد. ثالثا- با تربیت مدیران متعهد و متخصص و قوی و امین زمینههای اجرای عدالت اجتماعی فراهم خواهد شد. رابعا- از نیروهای متخصص درکارهای تخصصی و از نیروهای مدیریتی در کار مدیریت استفاده خواهد گردید مثلا سنت غلطی که در گزینش مدیران از قدیم الایام در دستگاههای اجرائی کشور حاکم شده این است که افراد متخصص را که گاهی فاقد قدرت مدیرت هستند، در پستهای مدیریتی قرار میدهند که هم مدیر خوبی نیستند و هم از تخصص آنها استفاده نمیشود. برای نمونه بهترین مهندس را رئیس اداره برق یا کشاورزی! و یا بهترین استاد را رئیس دانشگاه! و بهترین معلم را رئیس احد آموزشی! و معمولا اتفاق میافتد که این افراد هم در کار مدیریتی خود موفق نیستند و هم از تخصص آنها استفاده نمیشود و در واقع جامعه و مردم از تخصص آنها محروم میمانند. ج: نظارت و رشد مدیران مدیران متعهد آموزش دیده پس از انتصاب باید مورد نظارت و ارزشیابی مستمر قار گیرند و بعبارتی رها نشوند و این امر مستلزم ایجاد سیستم نظارتی در دستگاههای اجرائی میباشد. نظارت و ارزشیابی نیز باید جهت اصلاح و سازندگی و رشد و کمال داشته باشد نه جهت عزلهای بیمورد، بخصوص که ما در جامعه با نیروهای مدیر جوان و متدین و مخلص و ایثارگر روبرو هستیم که قصد خدمت به اسلام و مسلمین را دارند وباید در بستر زمان و در مراحل انجام وظیفه با اجرای سیستم نظارت، کاستیهای آنها رفع و مهارتها و رفتارهای مطلوب به آنها داده شود تا در آینده با این روند و با کسب تجربه و ارائه آموزشهای همزمان انشاء الله شاهد برازندگی مدیران در نظام جمهوری اسلامی باشیم. در باب رشد مدیران باید از شیوه رشد پلکانی استفاده نمود یعنی نیروهای مدیر تازه کار ابتداء از پائینترین رده واحد اجرائی شروع نمایند و پس از مدتی کسب تجربه و اصلاح رشد به رده بعدی مدیریت و همینطور تا سطوح بالاتر ارتقاء یابند. با این سیستم تجربیات فراموش نمیشود و بر روی هم انباشته شده و در صورت تلفیق با آموزش مستمر و همزمان، مدیران متعهد و قوی و توانائی ساخته شده که از عهده مدیریت ردههای بالاتر و کارهای بزرگتر برخواهند امد. اگر چنین حالتی بر دستگاههای اجرائی کشور حاکم شود، خودبخود دستگاهها همیشه با روند فزاینده تولید نیروهای مدیر روبرو خواهند بود و پیدا کردن مدیر، یکی از مشکلات جامعه نخواهد شد. مدت توقف در هر کدام از ردههای مزبور میتواند بطور متوسط 2 تا 3 سال باشد و اگر از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در ارتباط با نیروهای جوان و حزب الله بهمین گونه برخورد میشد، ما امروزه شاهد وجود تعداد زیادی نیروهای مجرب و کارکشته و آموزش دیده و جوان و پرتحرک بودیم که آماده پذیرش پستهای وزارت بودند و براحتی امکان پیدا کردن وزیر نیز در دستگاههای اجرائی فراهم بود و هنوز دیر نشده است و میتوان این نظام را بر دستگاههای اجرائی و نهادهای انقلاب اسلامی حاکم نبود. د: نگهداشت و ثبات مدیران نگهداری از مدیران و جلوگیری از ریزش و عزل و نصبهای بیجا امری است که باید مدنظر مجلس و دولت قرار داشته باشد. ثبات مدیریت نیز مسئلهای است که باید در همین قسمت مورد توجه قرار گیرد. محیط و شرایط کار همیشه بگونهای نیست که مدیران راضی برای ادامه کار باشند و معمولا زمینههای بیمیلی و عدم رغبت بکار در مدیران نیز بوجود میآید که ممکن است دلایل مختلفی داشته باشد و اساسا در شرایط کنونی اگر واقعا قصد خدمت فی سبیل الله نباشد کسی حاضر به پذیرش مسئولیتهای مدیریت در جامعه نیست و لذا باید مسئولیتهای مدیریت در جامعه نیست و لذا باید مسئولین امر برای نگهداشت مدیران و جلوگیری از رها کردن کار و ریزش آنها پیشبینی لازم را بنمایند زیرا یکی از عوامل عدم ثبات مدیران همین مسئله نامساعد شدن شرایط کار برای مدیران است که ناگهان ممکن است رها کنند و دستگاه ناگزیر باشد فرد جدیدی را جایگزین نماید. عدم ثبات مدیریت که امروزه بصورت عارضه منفی در بعضی دستگاههای اجرائی ظهور کرده است نیز خود باعث بروز مشکلات عدیده شده است. عدم ثبات مدیران به عدم ثبات سیاستها و خط مشیها و روابط و مناسبات حاکم بین افراد و نیروی انسانی دستگاه و نیز مجموعه دستگاه با مردم و جامعه و سایر دستگاههای اجرائی کمک نموده و موجبات سرگردانی و بلاتکلیفی مردم و افزایش مشکلا آنها را فراهم مینماید. کارها معوف میماند، برنامهها سر نمیگیرد و اصولا این دستگاهها بیبرنامه کار میکنند و مشکلات جامعه و کشور جهتی فزاینده بخود میگیرد روزمره کار کردن سنت رایج دستگاه میشود و اساسا عدم ثبات مدیران باعث بروز نابسامانیها و هرج و مرج و مشکلات اجرائی فراوانی برای انقلاب و کشور میشود که از حوصله این مقاله خارج است. بطور کلی علاوه بر عالم یاد شده، یکی از عواملی که به عدم ثبات مدیران در جامعه کمک مینماید خط بازیها و جریانگرائیهای سیاسی است که متأسفانه در درون دستگاههای اجرائی نیز نفوذکرده است و مصالح اداری و اجرائی کشور نیز با مصالح خطوط سیاسی گره خورده است و باعث آفرینش مشکلات عدیده گردیده است. در خاتمه بمنظور نگهداشت مدیران و ایجاد ثبات در مدیرتهای جامعه و جلوگیری از ضایعات منفی فراوان ناشی از عدم ثبات، پیشنهاد میشود عزل و نصب مدیران از ضوابط قانونی مشخصی تبعیت نماید تا این امر مهم دستخوش اعمال سلیقههاو مصلحتاندیشیهای خطوط سیاسی نگردد. انشاء الله ادامه دارد | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 47 |