تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,307 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,241 |
پایان یک انتظار | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1367، شماره 83، آبان 1367 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
هفتدهم ربیع الاول سالروز ولادت با سعادت پیامبر بزرگ اسلام«ص» بر همه مسلمانان مبارک باد پایان یک انتظار بطور کلی شخصیت و شهرت مردان بزرگ تاریخ، در جریان فراز و نشیبهای فراوان زندگی شکل میگیرد و به مقیاس اثرشان برای جامعه انسانی از معروفیت و محبوبیت عمومی برخوردار میشوند و هر چند که اثر آنها برای اجتماع بشر بیشتر و مؤثرتر باشد دارای شخصیت و شهرت برتر و بیشتری خواهند شد، تا آنجا که ممکن است آوازه شهرت و شعاع شخصیت آنان از مرزهای جغرافیائی و بلکه از محدوده عصر زندگیشان فراتر رفته و به چهره همیشه و همه کس آشنای جهانی تبدیل گردند، همانگونه که ما با چنین شخصیتهائی که قرنها پیش از ما میزیسته و در مناطقی با فاصله فرسنگها از محل سکونت ما بسر میبردهاند، آشنائی داریم و این چنین است که مردان بزرگ رنگ جاودانگی یافته و تنها به مردم و زمان حیات خویش متعلق نیستند، بلکه به کل خانواده بزرگ بشری تعلق پیدا نمودهاند. تاریخ از این قبیل مردان، فراوان بخود دیده است، ولی آنچه که کاملا استثنائی و بینظیر است، شخصیت والای انسانی است که قرنها قبل از میلادش، تولد یافته و در کتابهای آسمانی و در میان جامعه های مذهبی مطرح بوده است، چرا که اسلام به وجود مبارک او تمامیت و کمال مییافت و بشارتب ه آمدن او به مفهوم پیروزی خط نبوت و تلاش مداوم همه پیامبرانی بود که در طول تاریخ یکی پس از دیگری آمدند و بسیاری از آنان در جریان مبارزه مستمرشان با قدرتهای طاغوتی به شهادت نائل گردیدند.، و چنین بشاریت آنان و پیروانشان را به پیروزی نهائی اسلام و سرانجام شکست بار شرک و کفر جهانی، امید و اطمینان بیشتر میبخشید و در نتیجه آنها را در ادامه مبارزه و جهاد مقدسی که برای اعلای کلمه«الله» در پیش داشتند، مصممتر و قاطعتر میساخت، و از سوئی زمینه پذیرش هرگونه ادعای خاتمیت را برای فرصتطلبان از میان میبرد، و از این رو آن چنان چهره کامل و مشخصی از شخصیت او برای امتهای پیشین، بوسله وحی و پیامبارن به تصویر کشیده شد که به تعبیر قرآن کریم«یعرفونه کما یعرفون انباءهم» او را همچون فرزندان خویش میشناختند، و در همین رابطه در سوره اعراف آیه 157 میفرماید: «الذین یتبعون النبی الأمی الذی یجدونه مکتوبا عندهم فی التوراة و الإنجیل یأمرهم بالمعروف و ینها هم عن المنکر و یحل لهم الطیبات و یحرم علیهم الخبائث و یضع عنهم إصرهم و الأغلال التی کانت علیهم فالذین آمنوا به و عززوه و نصروه و اتبعوا النور الذی انزل معه اولئک هم المفلحون». ـ آنها که پیامبر امی را پیروی مینمایند، مشخصات و ویژگیهای او را در تورات و انجیل(کتابهای آسمانی پیشین) که در اختیار دارند مییابند، همانا آنان را به نیکیها و معروف دعوت مینماید و از زشتیها، پلیدیها و منکرات باز میدارد، و آنچه را پاکیزه و مطبوع است حلال و آنچه را مایه تنفر و نامطبوع است حرام میشمارد، و بارهای سنگین و سهمگین و غل و زنجیرهائی را که بر پای فکر و اندیشه آنان بسته شده از آنها بر میگیرد، پس کسانی که به او ایمان آورده و مقامش را ارج نهند و او را در اجرا و انجام رسالتش یاری رسانند و از نور آشکار(قرآن) که بر او نازل گردیده پیروی کنند، همانا آنان رستگارانند. و در سوره شعراء آیات 196 و 197 میفرماید: « و انه زبر الأولین اولم یکن لهم آیة ان یعلمه علموا بنی اسرائیل». ـ اوصاف قرآن و پیامبر خاتم در کتابهای آسمانی پیشین آمده، آیا همین نشانه برای آنها کافی نیست که علمای بنیاسرائیل از آن به خوبی آگاهی دارند؟! و با چنین شناختی دقیق از آن پیامبر«ص» بود که یهودیان ساکن در جزیرة العرب پیش از آمدن آن حضرت که مورد تجاوز و تعدی مشرکان قرار میگرفتند، به آنها اخطار میکردند که سرانجام با ظهور آن پیامبر، ما که جامعه مذهبی هستیم و به او ایمان میآوریم، بر شما پیروز خواهیم شد، و قرآن کردیم در این باره در سوره بقره آیه 89 میفرماید: «و کانوا من قبل یستفتحون علی الذین کفروا فلما جاءهم ما عرفوا کفروا به» ـ و پیش از او نوید فتح و پیروزی بر کافران میدادند پس چون پیامبر و کتابی که از قبل میشناختند، برایشان آمد، کفر ورزیدند. چنانچه میبینیم در آیات یاد شده، سخناز مطرح بودن آمدن پیامبر برای امتهای گذشته و شناخت کامل او با تمام مشخصات برای آنان است، گو اینکه در تورات و انجیل کنونی عباراتی که به روشنی و صراحت، اشارهای به وجود مقدس آن حضرت داشته باشد، دیه نمیشود؛ چرا که کتب یاد شده از تحریف بر کنار نمانده است و طبیعی است کسانی که در زمان پیامبر خویش به تحریف کلمات آسمانی دست میزدند و حتی از تبدیل لفظ«حطة» که تنها درخواست مغفرت و آمرزش از پیشگاه الهی بود، به«حنطه» که به معنی گندم است، ابائی نداشتند ـ که در آیه 58 سوره بقره آمده است ـ در دستکاری و تحریف در تعبیرات که وسیله معرفی و شناخت پیامبر خاتم«ص» بوده و موقعیت موجودشان را به خطر میافکنده است، انگیزه قویتری داشته باشند، ولی با این همه در تورات و انجیل عباراتی یافت میشود که به آمدن و ظهور چنین پیامبری اشاره دارد. ادیب الممالک فراهانی، شاعر شیوا سخن فارسی طی اشعاری در مورد بخشی از این پیشگوئیها و بشارات چنین سروده است: این است که ساسان به دساتیر خبر داد جاماسب به روز سوم تیر خبر داد بر بابک برنا پدر پیر خبر داد بودا بصنم خانه کشمیر خبر داد مخدوم سرائیل به ساعیر خبر داد و آن کودک ناشسته لب از شیر خبرداد ربیون گفتند، نیوشیدند احبار سپیده دم ربیع اگر هر انسان اندکی پیش از تولد حیاتش آغاز و با مرگ پرونده زندگیش در دنیا بسته میشود، پیامبر از این نظر نیز انسانی کاملا استثنائی بود، چرا که نور وجودش پیش از آفرینش آسمانها و زمین و قبل از خلقت آدم آفریده شده بود. امامص ادق از پدر و اجدادش از امیرمؤمنان(ع) روایت مینماید: «ان الله تبارک و تعالی خلق نور محمد(ص) قبل ان یخلق السموات و الأرض و العرض و الکرسی و اللوح و القلم و الجنة و النار و قبل ان یخلق آدم و نوحا و ابراهیم و اسماعیل و اسحق و یعقوب و موسی و عیسی و داود و سلیمان... و قبل ان یخلق الأنبیاء کلهم...» ـ خدای تبارک و تعالی نور محمد(ص) را پیش از خلقت آسمانها و زمین و عرش و کرسی و لوح و قلم و بهشت و دوزخ و قبل از آفرینش آدم و نوح و ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و موسی و عیسی و داود و سلیمان.. و پیش از خلقت همه پیامبران آفرید. و این چنین بود که تولد او در حقیقت میلاد نور بود؛ نوری که برای زدایش ظلمتهای ظلم و جهل و نابسامانی از خانه عبدالله و آمنه، در سپیدهدم هفدهم ربیع الاول درخشید و به فرموده امام صادق(ع) در آن سپیده صبح، کاخهای سفید فارس و قصرهای شام را با درخشش خویش برای آمنه آشکار ساخت، آن شب همچون همه شبهای مکرر طبیعت آمده بود تا جای خویش را سرانجام بروز بسپارد و سپس بدنبال آن آمد و شد، دیگر روزها و شبها تکرار و تکرار گردد، ولی از خانه آمنه در صبحدم ربیع خورشیدی طالع شد که برای همیشه به شام سیاه جاهلتی خاتمه بخشیده و به قرنها انتظار تاریخ پایان دهد. از این رو با تولد او ایوان کسری لرزید و چهارده کنگره آن فرو ریخت، دریاچه ساوه خشکید، آتشکده فارس که هزار سال مشتعل بود به خاموشی گرائید و بتها در هر خانه و بتکدهای واژگون گردید، و بدین ترتیب میلاد مسعود آن حضرت اعلام پایانی بود بر تمام نقاط اتکاء بشر از بتهای باطل قدرت و عبودیت و منابع مادی و اقتصادی. کم آیة من اجله ظهرت فما تخفی وزادت فی الأنام ظهورا چه بسا علائم و نشانههائی به جهت ولادت او به ظهور پیوست، گرچه او خود مخفی و ناشناخته نبود ولی با این نشانهها و آیات، جلوه و ظهورش افزایش یافت. تربیت الهی رفتار پیامبر«ص» از همان دوران خردسالی با دیگر کودکان تفاوت داشت و همه چیز گواه بر این حقیقت بود که او کودکی معمولی نیست. حلیمه سعدیه دایه آن حضرت که به مدت چهارسال افتخار شیر دادن و نگهداری این کودک نصیب او گردیده است مشاهدات خویش را در طول مدت شیر دادن آن حضرت، چنین نقل مینماید: «لا یشبه الغلمان و لم یبک قط و لم یسیء خلقه و لم یتناول بیساره و کان یتناول بیمینه فلما بلغ المنطق لم یمس شیئاً الا قال: «بسم الله»... کان اخواه من الرضاعة یخرجان فیمر ان بالغلمان معهم و اذا رآهم محمد(ص) احتنبهم واخذ بید اخویه ثم قال لهما: انا لم نخلق لهذا...». او شباهتی به کودکان نداشت، نمیگریست، بدخلقی نمیکرد، چیزی را به دست چپ نمیگرفت و با دست راست میگرفت و چون به مرز سخن گفتن رسید، به چیزی دست نمید مگر اینکه«بسم الله» میگفت. دو برادر رضاعی او از خانه بیرون میشدند و از کنار بچهها میگذشتند، هنگامی که محمد(ص) آنها را میدید، با ملاطفت دست برادرانش را میگرفت و سپس به آنها میگفت: ما برای این(بازی) آفریده نشدهایم. و بیشک چنین رفتاری از کودکی خردسال که برای انجام بزرگترین رسالت الهی در نظر گرفته شده است، شگفت نیست. چرا که از همان آغاز برای پذیرش این مسئولیت خطیر تحت تربیت الهی قرار داشت، چنانچه امیر مؤمنان(ع) میفرماید: «و لقد قرن الله به(ص) من لدن ان کان فطیما اعظم ملک من ملائکته یسلک به طریق المکارم و محاسن اخلاق العالم لیله و نهاره». ـ از آن هنگام که از شیر گرفته شد، خداوند بزرگترین فرشته خویش را با او همراه ساخت که شب و روز او را در طریق فراگیری اخلاق کریمه و پسندیده جهان قرار دهد. و امام باقر(ع) در این زمینه میفرماید: «و وکل بمحمد ملکا عظیما منذ فصل عن الرضاع یرشده الی الخیرات و مکارم الأخلاق و یصده عن الشر و مساوی الأخلاق». ـ خداوند برای حضرت محمد(ص) فرشتهای عظیم را گماشت از آن هنگام که از شیر گرفته شد او را به امور خیر راهنمائی میکرد و از بدی و اخلاق ناپسند و زشت باز میداشت. امیرمؤمنان(ع) میگوید از رسول خدا(ص) شنیدم که فرمود: «ما هممت بشیءٍ مما کان اهل الجاهلیة یعملون به.. حتی اکرمنی الله برسالته». ـ تا آن هنگام که خداوند به من افتخار رسالت خویش را بخشید، هرگز آهنگ آنچه مردم جاهلیت به آن الوده بود ننمودم. و طبیعی است که چنین انسانی شایستگی آن را بیابد که دنیائی را از آلودگیها و نابسامانیها نجات بخشیده و میلادش تولد تازهای برای بشریت باشد.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 64 |