تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,390 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,332 |
اصول اعتقادی اسلام | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1367، شماره 83، آبان 1367 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
قسمت بیست و سوم اصول اعتقادی اسلام «معاد» آیت الله حسین نوری بحث مجازات و تجسم اعمال(2) چنانکه در مقاله قبل گفتیم: در ضمن مباحث«معاد» پس از ثبوت و مسلم گردیدن این موضوع که اعمال انسانها در صحنه قیامت مورد بررسی قرار میگیرد و اعمال خوب با پاداش خداوند و اعمال بد با کیفر و مجازات الهی مواجه میگردد، این بحث مطرح است که آیا جزای اعمال در روز قیامت بوسیله تجسم خود اعمال صورت میگیرد و این خود اعمال است که در آن جهان با چهره نیک و یا بد ظاهر میشود و عمل هر انسانی عینا بوی تحویل داده میشود اعمال خوب بصورت«بهشت» و نعمتهای بهشتی و اعمال بد بصورت«جهنم» و عذابهای جهنمی؟ یا اینکه خود اعمال، جزای اعمال نیست بلکه جزای اعمال، آثار آنها است که از آنها زائیده شده و بر آنها مترتب میگردد؟ دستهای از علمای اسلام سخن اول و دستهای سخن دوم را گفتهاند و چنانکه در مقاله پیش گفتیم از جمله کسانی که با کمال صراحت سخن اول را میگویند شیخ بهائی در کتاب اربعین و «علامه طباطبائی» در تفسیر المیزان و شهید بزگوار آقای«مطهری» در کتاب عدل الهی است. و باید دانست از جمله کسانی که نیز همین راه را پیموده است فقیه فیلسوف«شیخ محمد حسین آل کاشف الغطا» در کتاب«الفردوس الأعلی» است. این عالم بزرگ در بحث«معاد جسمانی» پس از اینکه میگوید: «این بدن عینا در روز قیامت بصحنه محشر باز می گردد» اضافه میکند: «نه تنها این صورتهای محسوس(بدنها) عود میکندب لکه حتی حقیقت و جوهر اعمال و صفات و ملکات و هر عمل خیر و شر تو عود میکند و تجسم پیدا میکند سخنچینی«عقربی» است که تو را نیش می زند و سعایت و بدگوئی از کسی پیش بزرگترها،«افعیای» استکه تو را میگزد و غیبت کردن گوشت مردهای است که آنرا میخوری و همچنین هر جنایتی که اعضاء بدنت، دست و پایت وز بانت آنرا انجام داده است با صورت مناسب خود بتو باز می گردد و هر عمل خوبی که انجام دادهای با چهره زیبائی بسوی تو برمیگردد و با او انس میگیری که خداوند میفرماید: «و وجدوا ما عملوا حاضرا و لا یظلم ربک احدا»[1] یعنی: آنچه که انجام داده بودند را حاضر یافتند و پروردگارت بکسی ظلم نمیکند. و نیز میفرماید: «و ما ظلمناهم ولکن کانوا انفسهم یظلمون».[2] یعنی: ما بر آنها ستم نکردیم آنها بر خودشان ستم کردند. و نیز فرمود: «انما تجزون ما کنتم تعلمون»[3] یعنی: شما آنچه را انجام میدادید بعنوان جزاء بدست میآورید. از آن پس اضافه میکند: آنطور که بعضی از مفسرین تصور کردهاند که در این مورد حذفی تقدیری وجود دارد که معنای عبارت این باشد: شما در برابر آنچه که انجام دادهاید جزاء داده میشود ـ درست نیست در کلام حذف و تقدیری وجود ندارد و مقصود این است که شما به اعمال خود عیناً مجازات شما خود اعمال شماست. و در حدیث آمده است که خداوند در روز قیامت به بندگان خود میفرماید: «اعمالکم ردت الیکم» یعنی: اعمال شما عینا به شما باز گردانده شده است. البته آن اعمال با جوهر و حقیقت یعنی: با چهره واقعی خود. بنابراین آنچه در دنیا است مجاز است و حقیقت در آن جهان است که ظهور کرده است. و بالأخره این است معنای اینکه: در روز قیامت اعمال انسانها«تجسم» پیدا میکند. تا اینکه در پایان کلام خود میگوید: «شیخ بهاء الدین در اربعین خود از برخی از صاحبدلان نقل کرده است که صفات مذمومه(از قبیل حسد، تکبر، بخل و غرور) در روز قیامت انقلاب یافته ما رهائی میشوند» ولی تعبیر صحیحتر این است که بگوئیم: صفات مذمومه در آن نشأه عینا مار هستند نه اینکه انقلاب یافته مار میشوند زیرا دنیا غلاف آخرت و پوست آن است و آخرت مغز و حقیقت، و آخرت هم اکنون در باطن دنیا وجود دارد(منتها ما تا در دنیای هستیم آنرا درک نمیکنیم). چنانکه خداوند میفرماید: «یعلمون ظاهرا من الحیوة الدنیا و هم عن الآخرة هم غافلون».[4] یعنی: بیشتر مردم تنها از زندگی دنیا ظاهر را میبینند و از آخرت غافل میباشند. «یستعجلونک بالعذاب و ان جهنم لمحیطة بالکافرین»[5] «یعنی: کافران از تو با شتاب عذاب آخرت را میطلبند و حال آنکه جهنم هم اکنون کافران را فر گرفته است و معنای این عبارت این است که الآن عذاب جهنم آنها را احاطه کرده است(چون اعمال آنها عینا جهنم آنها)».[6] و نیز باید دانست از جمله مواردی که این بحث در آن مطرح گردیده است«شرح سید علیخان بر صحیفه سجادیه»، زبور آل محمد(ص) است که ریاض السالکین نامیده میشود. وی که در ظرف 12 سال صحیفه سجادیه را که مشتمل بر 54 دعا است در ضمن 54 روضه، با دقت و عالمانه شرح کرده است در شرح این دعا که دعای 41 صحیفه و عنوان دعا و دعا این است. «و من دعائه(ع) فی طلب الستر و الوقایة». یعنی دعای آن حضرت در طلب پردهپوشی بر اعمال است: «اللهم صلی علی محمد و آله وافرشنی مهاد کرامتک و اوردنی مشارع رحمتک و احللنی بحبوحة جنتک و لا تسمنی بالرد عنک و لا تحرمنی بالخیبة منک و لا تقاصنی بما اجترحت و لا تناقشنی بما اکتسبت و لا تبرز مکتومی و لا تکشف مستوری و لا تحمل علی میزان الأنصاف عملی و لا تعلن علی عیون الملاء خبری اخف عنهم ما یکون نشره علی عارا و اطوا عنهم ما یلحقنی عندک شنارا شرف درجتی برضوانک و اکمل کرامتی بغفرانک و انطمنی فی اصحاب الیمنی و وجهنی فی مسالک الآمنین و اجعلنی فی فوج الفائزین و اعمر بی مجالس الصالحین آمین رب العالمین». یعنی: «بار الها بر محمد و آلش رحمت فرست و بسترهای اعزاز و اکرام را برای من بگستران و از زلال رحمت خود سیرابم فرمای و مرا در آغوش بهشت جای بده و از درگاه مرحمت خویش مران و با نومیدی از درگاه خود محروم منما و بر آنچه که از گناهان انجام دادهام مؤاخذهام مکن و بر رفتام خرده مگیر و رازم را آشکار مساز و سرم را فاش مکن«و عملم را به میزان عدالت مسنج» و اسرارم را در پیش چشم دیگران بر ملا مکن آنچه را که انتشارش بر من شکست است بپوشان و طوماری را که جز از سیاهی و تباهی کردارم حکایت دیگری ندارد هم در پیچ مرا در صقع شامخ ملکوت آنجا که مقام رضا و رضوان تست جای ده و بدین عنایت بر شرافتم بیفزای کرامت انسانی مرا بواسطه آمرزش و کرمت تکمیل کن، مرا در سلک اصحاب مین جای بده، مرا از گروه ایمن شدگان بشمار درآور، مرا در فرقه رستگاران قرار بده، مرا وسیله رونق مجالس صالحین و شایستگان بگردان آمین رب العالمین» بمناسبت این جمله: «و لا تحمل علی میزان الأنصاف عملی» (عمل مرا به میزان عدالت مسنج) میگوید: «در آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت(ع) «وزن اعمال» و «میزان اعمال» در روز قیامت آمده است: خداوند فرموده است: «و الوزن یومئذ الحق فمن ثقلت موازینه فاولئک هم المفلحون و من خفت موازینه فاولئک الذین خسروا انفسهم بما کانو بآیاتنا یظلمون»[7] یعنی: «امروز سنجش اعمال حق است آنانکه میزانشان سنگین باشد. البته رستگار خواهند بود و کسانی که موازینشان سبک باشد کسانی هستند که بواسطه ظلم بر آیات ما بر خودشان زیان رساندند». و نیز میفرماید: «و نضع الموازین القسط لیوم القیمة فلا تظلم نفس شیئا و ان کان مثقال حبة من خردل اتینا بها و کفی بنا حاسبین»[8] یعنی: ما ترازوی عدل برای روز قیامت را نصب میکنیم و بهیچ کس ستم نخواهد شد و اگر عملی بقدر خردلی باشد در حساب میآوریم و برای حساب کردن کافی هستیم. و حضرت پیغمبر(ص) در خطبهای که بمناسبت فرا رسیدن ماه رمضان ایراد کردند فرمودند: «هر کس بر من درود بیشتر بفرستد خداوند روز قیامت میزان او را سنگینتر خواهد کرد». و نیز فرمودند: «بنده را در زو قیامت به پیشگاه خداوند میآورند و حسنات او را در کفهای و گناها او را در کفه دیگری قرار میدهند»... در اینجا است که علمای اسلام در کیفیت این وزن و سنجش که از قرآن مجید و احادیث دینی استفاده میشود اختلاف نظر دارند که آیا این تعبیرات کنایه از عدل انصاف است که روز قیامت درباره اعمال انسانها بعمل آمد میباشد؟ و معنای این تعبیرات این است که بررسی اعمال و دادن پاداش و یا کیفر بر اساس عدل الهی انجام خواهد گرفت؟ یا اینکه منظور این استکه حقیقتا«وظن» و کشیدن اعمال، عملی خواهد شد؟ عالم بزرگ اسلامی«شیخ مفید» رضوان لله علیه فرموده است: «منظور از زون اعمال در روز قیامت این است که میان اعمال و پاداشو کیفر آنها تعدیل یعنی بررسی براساس عدالت بوجود خواهد آمد و مقصود این نیست که ترازوئی دارای دوکفه نصب شود و بدینوسیله سنجش بعمل بیاید زیرا این قبیل جریانها اختصاص به اجسام دارد و اعمال انسانی اعراض است[9] و عرض قابل کشیدن و وزن کردن نیست. و موضوع سنگین بودن و سبک بودن کنایه از زیادی و کمی ثواب و طاعت است. و باید توجه کنیم که قرآن براساس لغت عرب نازل گردیده است و در کلمات عرب کنایه و مجاز زیاد است. ولی عالم بزرگ دیگر اسلا شیخ بهائی گفته است که این قبیل تعبیرات(سبک و سنگینی بودن موازین) را به معنای حقیقی خود حمل میکنیم و منظور این نیست ک نامههای اعمال را بسنجند بلکه در روز قیامت از آنجا که اعمال تجسم پیدا میکنند سبکب ودن و سنگینی بودن که از خواص اجسام است در آنها راه پیدا میکند. «و بنابراین خود اعمال، مورد موازنه و کشش قرار میگیرند و اینکه میگویند اعمال عرض است و عرض قابل کشیدن و وزن کردن ینست، درست نیست زیرا ممکن است چیزی در صحنه دنیا عرض و در صحنه آخرت جوهر باشد و تفاوت تجلیات اشیاء بر حسب تفاوت صحنهها و نشأهها قابل قبول است مگر ما نمیبینیم یک چیز در عالم بیداری دارای خاصیت مخصوصی است و همان چیز در عالم رؤیا خاصیت دیگی دارد».[10] این بود کلام عالم بزرگوار سید علی خان در شرح صحیفه سجادیه، عجالتا تکمیل این بحث به مقاله آینده با توفیق خداوند متعال موکول میشود و در پایان توجه شما باین اشعار از«مولوی» که در رابطه با«تجسم اعمال» است جلب میشود« چون رکوعی یا سجودی مرد کشت شد در آن عالم سجود او بهشت چونکه پرید از دهانش حمد حق مرغ جنت ساختش رب الفلق چون زدستت رست ایثار و زکوة گشت ایندست آنطرف نخل و نبات آب صبرت آب جوی خلد شد جوی شیر خلد مهر تست وود ذوق طاعت گشت جوی انگبین مستی و شوق تو جوی خمربین چون زدستت ظلم بر مظلوم رست آن درختی گشت از آن قوم رست چون زخشم آتش تو در دلها زدی آنچه از وی زاد مرد افروز بود آن سخنهای چو مار و کژدمت مار و عقرب گردد و گیر دمت ادامه دارد
[1]- سوره کهف آیه 49. [2]- سوره نحل آیه 118. [3]- سوره طور آیه 16. [4]- سوره روم آیه 7. [5]- سوره عنکبوت آیه 54. [6]- الفردوس الاعلی ص 173- 177. [7]- سوره اعراف آیه 8- 9. [8]- سوره انبیاء آیه 47- 48. [9]- عرض در اصطلاح فلسفه به موجودی گفته میشود که قائم بذات خود نیست و جوهر، آن موجودی است که قائم بذات خود میباشد. [10]- ریاض السالکین ص 399. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 93 |