تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,416 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,363 |
رفق و مدارا | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1367، شماره 83، آبان 1367 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
مدیریت اسلامی قسمت نهم شرح صدر رفق و مدارا حجة الاسلام و المسلمین محمدی ری شهری در قسمتهای گذشته توضیح دادیم که مدیر شایسته نیازمند به ویژگیهائی است که عمدة از«شرح صدر» ریشه میگریند و در این رابطه تاکنون سه ویژگی را در مورد بررسی قراردهایم و اینک ویژگی چهارم: 4- رفق و مدارا یکی از خصوصیات اخلاقی و ضروری و اجتناب ناپذیر برای مدیریت، ویژگی رفق و مدارا است. این خصوصیت مدیر را قادر میسازد که در شرایط مختلف، انعطافپذیری لازم را داشته باشد، و افرادی که سلیقههای گوناگونو افکار و احساسات متضاد دارند را در جهتی که خود میخواهد هدایت کند و بکار گیرد. برای توضیح بیشتر لازم است ابتدا کلمه«رفق» را درست معنا کنیم سپس رابطه آنرا با مدیریت و شرح صدر بیان نمائیم: کلمه«رفق» به معنای نرمش در برخورد با دیگران است، «مدارا» نیز بهمین معنا است در فارسی برای ادای این معنا معمولا کلمه«مدارا» بکار میرود. در متون اسلامی احادیث بسیاری وجود دارد که مسلمانان را به رفق و مدارا تصویه میکنند. نکته قابل توجه در تفسیر این روایات این استکه وقتی انسان این روایات را مطالعه میکند در نظر ابتدائی و سطحی تصور میکند که مقصود صرفا بیان یک مسأله اخلاقی، است، ولی با تأمل و دقت خواهد یافت که تنها مقصود این نیست بلکه هدف بزرگتر تأکید بر یک رهنمود سیاسی و حکومتی است. برخی تصور میکنند که رفق و مدارا به معنای بوقلمون صفتی و سازشکاری با خوب و بد است و آنرا با چند چهره بودن و نفاق کی میگیرند و با این تفسیر بر هر کس که سخن از رفق و مدارا و نرمش در برخوردهای اجتماعی گوید سخت میتازند و خود را طرفدار قاطعیت در مدیریت مطرح میکنند. با مراجعه به روایات اسلامی خواهیم دید که اصولا رفق و مدارا به این معنا نیست و با قاطعیت هیچ منافاتی ندارد. اینک متن چند روایت از امیرالمؤمنین(ع): 1- رأس السیاسة استعمال الرفق.[1] سر سیاست بکار گرفتن رفق است. 2- نعم السیاسة الرفق[2]. سیاست مبتنی بر رفق خوب سیاستی است. 3- الرفق یفل حد المخالفة.[3] سیاست مبتنی بر رفق، تیزی شمشیر مخالفت مخالفین را کند میکند. 4- الرفق ییسر الصعاب و یهسل شدید الاسباب.[4] رفق دشواریهای را آسان میکند و سببهای سخت را سهل مینماید. و در روایتی از امام صادق(ع) میخوانیم: من کان رفیقا فی امره نال ما یرید من الناس.[5] کسی که سیاست رفق را در امور بکار گیرد، آنچه را از مردم بخواهد به آن نائل میآید. آنچه در این روایات آمده است بصورت جالب و زیبائی در آیه 159 از سوره آل عمران ملاحظه میشود؛ در این آیه خطاب به پیامبر اسلام آمده: «فبما رحمة من الله لنت لهم ولو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک». بواسطه رحمت الهی با آنها نر و مهربان شدی، و اگر خشن و سخت دل بودی از اطراف تو پراکنده میشدند. آنچه در این آیه آمده یک رهنمودمهم سیاسی و مدیریتی است که خداوند از پیامبرش میخواهد سیاست برخورد ملایم و توأم با مهر و عطوفت خود را با مردم تداوم دهد، و این سیاست را موهبتی الهی میداند و تأکید مینماید که اگر این موهبت نبود پیامبر اسلام نمیتوانست رسالت خود را در رهبری درست انجام دهد و از مردمی بیفرهنگ و خشن، و اقوام و قبایلی پراکنده و با هم در ستیز، امتی متحد و منسجم و حکومتی قوی و قدرتمند بسازد و در ادامه تأیید این سیاست توصیه میکند که: «فاعف عنهم و استغفرلهم و شاورهم فی الأمر» پس آنها را ببخش و از خداوند برای آنها طلب بخشش کن، و در کارها با آنها مشورت نما. در روایت است که امیرالمؤمنین(ع) فرمود که جبرئیل خدمت پیامبر اسلام آمد و عرض کرد: «یا محمد ربک یقرءک السلام و یقول لک: دار خلقی» ای محمد پروردگارت بتو سلام میرساند و برای تو پیام دارد که: با خلق من مدارا کن. و بهمین جهت پیامبر اسلام سیاست رفق و مدارا را بعنوان یک دستور الهی و یک تکلیف شرعی مطرح میکند: امرنی ربی بمدارة الناس کما امرنی بأداء الفرائض. پروردگار من همانطور که مرا به انجام واجبات امر نمود، همچنین مرا به مدارا کردن با مردم فرمان داد. این دستور و رهنمود تنها اختصاص به پیامبر اسلام ندارد بلکه طبق روایتی که از پیامبر اسلام نقل شده است این یک فرمان الهی به همه پیامبران راستین است. متن حدیث اینست: انا أمرنا معاشر الأنبیاء بمداراة الناس کما امرنا بأداء الفرائض.[6] ما گروه انبیاء از جانب خداوند مأمور هستیم که با مردم مدارا کنیم همانطور که مأموریم واجبات الهی را نجات دهیم. نقش فوق العاده مهم و حساس رفق و مدارا در مدیریت و رهبری موجب گردیده که پیامبر اسلام سیاست مبتنی بر رفق را رأس حکمت بداند و برای سیاستمداران مسلمانی که از این سیاست پیروی میکنند دعا نماید: الرفق رأس الحکمة، اللهم من ولی شیئاً من امور امتی فرفق بهم فارفق به، و من شق علیهم فاشقق علیه.[7] رفق رأس حکمت استف خدایا هر کس که سرپرستی بخشی از امور امت مرا بعهده گرفت و با آنها با مدارا رفتار کرد، تو نیز با او مدارا کن، و هر کس که بر آنها سخت گرفت تو نیز بر او سخت بگیر. این جمله را محدثین شیعه و سنی نقل کردهاند که: «ان الله رفیق یحب الرفق». خداوند رفیق است و رفق را دوست دارد.[8] رفیق به معنای کسی است که بسیار اهل رفق و مدارا است و اطلاق رفیق به خداوند متعال از این بابا است که او با بندگان خود بسیار مدارا میکند، در دعای جوشن کبیر نیز خداوند با نام«رفیق» خوانده میشود«اللهم انی أسئلک باسمک با شفیق یا رفیق».[9] هیچکس با مردم به اندازه خدا مدارا نمیکند، بنابراین، رفق یک سیاست کلی الهی، در برخورد با مردم است که به انبیاء خود دستور داده از این سیاست تبعیت کنند و دوست دارد که همه مردم تابع این سیاست باشند. آنجا که رفق مطلوب نیست نکته مهم و قابل توجه این است که سیاست رفق و مدارا در صورتی بعنوان یک اصل کلی مورد تأیید اسلام است که این سیاست مورد سوء استفاده قرار نگیرد و در صورتی که رفق مورد سوء استفاده باشد روایات اسلامی بکارگیری سیاست ضد رفق توصیه میکنند، امام علی(ع) در این رابطه میفرماید: «اذا کان الرفق خرقاً، کان الخرق رفقاً».[10] در صورتی که نرمش حماقت باشد، تندی خاصیت نرمش را دارد. کلمه«خرق» هم به معنای حماقت میآید و هم به معنای تندی، واژه«خرق» در جمله اول امام به معنای حماقت، و در جمله دوم به معنای خشونت و تندی در برخورد است، و مقصود این استکه اگر در موارد و در شرایطی مدارا کردن با فرد یا افرادی موجب سوء استفاده گردد و بکارگیری سیاست رفق، حماقت محسوب گردد. در این صورت هیچگاه اسلام توصیه به رفق و مدارا نمیکند، بلکه توصیه اسلام پیش گرفتن سیاست ضد رفق که«خرق» نامیده میشود میباشد، و حتی خشونت و تندی بجا را رفق و مدارا مینامد امام در ادامه سخنی که در این رابطه از آن حضرت نقل شده برای تجیه این دستور العمل سیاسی و اخلاقی و مدیریت میفرماید: «ربما کان الدواء داء و الداء دواء».[11] گاهی دار و موجب بیماری، و موجب بیماری دارو است. یعنی قانون این است که دارو، شفا آفرین و میکرب، بیماریزا باشد، ولی در شرایط خاصی و برای افراد ویژهای همان دارو که برای عامه مردم شفابخش است تولید بیماری مینماید و به عکس میکرب و سمومی که برای عامه مردم بیماریزا و کشنده است برای بیماریهای خاص و افراد ویژهای درمان محسوب میگردد. در رابطه با سیاست رفق هم مسأله اینجور است، قانون این است که سیاست رفق و مدارا در مدیریت و معاشرت، سیاستی مفید و موفق است مگر در مواردی که بحکم اضطرار ضد این سیاست ضرورت پیدا کند. و در صورتی که برای اعمال مدیریت شدت و خشونت ضرورت یافت نکته قابل توجه این است: برای اینکه داروی خشونت مؤثرتر و مفیدتر باشد لازم است قدری نرمش به آن اضافه شود، در این رابطه امیرالمؤمنین(ع) طی نامهای به یکی از فرمانداران خود توصیه میکند: «و اخلط الشدة بضعث من اللین، وارفق ما کان الرفق ارفق، و اعتزم بالشدة حین لا یغنی عنک إلا الشدة».[12] شدت و خشونت را با قدری نرمش و لینت بیامیز، و سیاست رفق و مدارا پیشگیر تا آنجا که مناسبتر باشد، و آنجا که جز خشونت مفید نیست تصمیم به خشونت بگیر. همانطور که ملاحظه میکنید اما در این کلام توصیه میکند که در مدیریت سیاسی باید اصل و اساس، سیاست رفق و مدارا باشد تا آنجا که مدارا ضربهای برای مدیریت نداشته باشد، و آنجا که مدارا مناسب نیست و خشونت ضرورت دارد، امام توصیه میکند که قدری نرمش به داروی خشونت اضافه شود البته در جائی که خشونت مطلق ضروری نباشد که در این صورت با شدت و قاطعیت تمام باید اعمال مدیریت نماید و بگفته امام در کلامی دیگر: «من لم یصلحه حسن المدارة اصلحه سوء المکافاة».[13] کسی که مدارات نیکو او را اصلاح نکند، مکافات بد او را اصلاح نماید. تا اینجا نقش رفق و مدارا در مدیریت مشخص شد، و اما رابطه این ویژگی با شرح صدر، با عنایت به آنچه در مقالههای گذشته درباره معنای شرح صدر و آثار آن ذکر شد نیاز به توضیح ندارد، زیرا شرح صدر به معنای گسترش ظرفیت فکری و روحی است و تنها کسی قادر به رفق و مدارا است که ظرفیت لازم را برای این امر داشته باشد. انسانهای کم ظرفیت و یا بیظرفیت به دلیل اینکه در برابر آنچه را که موافق طبع نمیبینند زود عکس العمل نشان میدهند و بیتدبیر و نابجا تند میشوند قادر به رفق و مدارا نیستند و لذا نمیتوانند مدیر شایستهای باشند. ادامه دارد
[1]- میزان الحکمه حدیث 9019 و 9020 و 9022. [2]- میزان الحکمه حدیث 9019 و 9020 و 9022. [3]- میزان الحکمه حدیث 9019 و 9020 و 9022. [4]- میزان الحکمه، حدیث 7394. [5]- میزان الحکمه، حدیث 7390. [6]- میزان الحکمه حدیث 7364/ بحارالأنوار، جلد 75 ص 53. [7]- میزان الحکمه حدیث 7398/ بحارالأنوار، جلد 75 ص 352. [8]- نگاه به میزان الحکمة باب 1530«ان الله رفیق یحب الرفق». [9]- دعای جوشن کبیر، بند 74. [10]- بحارالأنوار جلد 75 ص51. [11]- بحارالأنوار جلد 75 ص51. [12]- نهج البلاغه نامه 46/ در غرر الحکم آمده «و اخلط الشدة برفق و ارفق ما کان الرفیق ارفق». [13]- میزان الحکمة حدیث 5512. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 605 |