تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,788 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,973 |
اسرائیل خنجر استکبار جهانی در قلب جهان اسلام | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1367، شماره 87، اسفند 1367 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
اسرائیل خنجر استکبار جهانی در قلب جهان اسلام حجة الاسلام سید علی اکبر محتشمی بسم الله الرحمن الرحیم «سبحان الذی أسری بعبده لیلا من المسجد الحرام الأقصی الذی بارکنا حوله...» (آیه سوره اسراء) * تاریخچه: فلسطین با مساحت بیست و هفت هزار و بیست و چهار کیلومتر مربع در خاور نزدیک با همسایگانی چون لبنان و سوریه در شمال، اردن در شرق، دریای مدیترانه در غرب و مصر در جنوب بسر برده ورود اردن نیز از آن میگذرد و به دریای میت میریزد و مجموعا این منطقه سرزمین حاصلخیزی را تشکیل میدهد.[1] در سال 638 میلادی پس از حدود شش سال از وفات رسول اکرم(ص) و در زمان خلافت عمر تقریبا ـ اوائل سال 17 هجری ـ بدست ارتش اسلام فتح شد و در سال هزار و نود و نه میلادی یعنی با گذشت 461 سال، در جنگهای صلیبی بدست صلیبیها سقوط کرد.[2] نود سال فلسطین در دست صلیبیها بود و آنها بر این سرزمین حکومت میکردند. در سال 1187 ارتش مسلمین به فرماندهی«صلاح الدین ایوبی» توانست بار دیگر فلسطین را به دامان اسلام بازگرداند. خلاصه این اشغال و آزادی بدین شرح است: در نوامبر سال 1905«پاپ اروبن» در شهر کلرمون سخنرانی آتشینی ایراد کرد و مسیحیان را تحریک به گرفتن بیت المقدس نمود و بمنظور بیرون آوردن آنجا از دست مسلمین نمود و تبلیغات شدید مذهبی و عوامل مختلف دیگر از قبیل امید به فتح و کشورگشائی و کسب ثروت سرشار موجب شد که عده زیادی از مردم اروپا، دعوت پیشوایان خود را اجابت موده بطوری که در سال 1907م (476هجری) قریب/ 150000 نفر عازم فلسطین شده و پس از عبور از قسطنطنیه، شهرهای مسیر راه خود را تصرف کردند و دو سال بعد به فلسطین رسیدند و با محاصره و شکست قوای مصر، بیت المقدس را اشغال و هزاران نفر از ساکنان شهر را به قتل رساندند و حکومتی به ریاست«گودوفرو» بوجود آوردند(1909م). او در مدت یکسال حکومت خود قسمتهای دیگر فلسطین را اشغال نمود و پس از مرگش برادر او«بودوئن» به فرمانروائی رسیده و مسجد اقصی را مقر حکومت نمود و عکا، بیروت و صیدا را متصرف شد و چون فلسطین از طرف اعراب مسلمان مصر، حلب و شام محاصره شده بود، دائما با حکمرانان مسلمان عرب در جنگ بود و سرانجام در جنگ بزرگی که با امیر حلب و مصول (اتابک زنگی) نمود، لشکریان صلیبی بسختی شکست خوردند(1144م) و پس از اتابک پسرش محمود با صلیبیها وارد جنگ شده و شهرهائی را پس گرفته و دمشق را نیز آزاد کرد و خلیفه فاطمی(العاضد بالله) نیز با کمک محمود مانع توسعهطلبی صلیبیها گردید. در سال 1169 جنگ دیگری بین صلیبیون و لشکریان صلاح الدین ایوبی برادرزاده اسد الدین شیرکوه از سرداران محمود زنگی در گرفت و آنان شکست خورده و بندر عقبه را تخلیه کردند و این سلسله زد و خوردها تا سال 1187م(566 هجری) که منجر به محاصره بیت المقدس و تسلیم این شهر شد ادامه یافت، اما از دست رفتن قدس اروپائیان را نگران ساخته و زمینه را برای شروع سومین دوره جنگهای صلیبی آماده نمود لشکر سه پادشاه انگلیس(ریچارد)، آلمان(فردریک بار بروس) و فرانسه(فیلیپ اگوست) در شهر عکا به هم پیوستند، دو سال این شهر را محاصره نموده(1191- 1189) تا بدست آنها افتاد و با سقوط عکا قرارداد صلحی بین صلیبیون و صلاح الدین منعقد شد تا بیت المقدس در دست مسلمانان باقی مانده و انجام زیارات برای مسیحیان آزاد بود و ضمنا ساحل دریای مدیترانه از عکا تا یافا در اشغال صلیبیون و بقیه ساحل که مرز جنوبی آن عسقلان بود در تصرف صلاح الدین بماند. در سال 1193 با مرگ صلاح الدین و تقسیم سرزمین بین جانشینان او اروپائیان از این تفرقه استفاده کرده و چند شهر فلسطین را اشغال نمودند و پس از مذاکراتی مقرر شد که بیت المقدس در تصرف عیسیوان باشد ولی اماکن مقدسه تحت نظر مسلمانان باقی بماند ولی سرانجام«صالح ایوب» پادشاه مصر با استفاده از کمک خوارزمیان مسلمانانی که از برابر لشکریان چنگیز مغول متواری شده و به آن حدود رفته بودند بار دیگر با صلیبیون وارد جنگ شده و قدس و غزه و دمشق را آزاد کرد. فلسطین از سال 1516 تا 1917 یعنی حدود چهارصد سال در دست مسلمانان و توسط حکومت عثمانی اداره میشد. شهر قدس پایتخت فلسطین برای مسلمانان و مسیحیان و یهودیان مقدس و بسیار با اهمیت است زیرا آثار ادیان اسلامی و مسیحی و یهودی در این شهر وجود داشته و این سرزمین برای اسلام ـ چه قبل از فتح آن بمدت مسلمانان و در زمان رسول اکرم(ص) و چه بعد از انکه این سرزمین مجددا بدست مسلمانان فتح شد ـ از اهمیت خاصی برخوردار است و اصولا فلسطین بعنوان یک منطقه استراتژیک برای مسلمانان و اسلام قلمداد میشود زیرا: أولا ـ بیت المقدس اولین قبلهگاه مسلمین است و ثانیاً ـ خداوند با معراج پیامبر اکرم(ص) و با اسراء و سیر دادن رسول اکرم(ص) از مسجد الحرام به مسجد اقصی و از آنجا به معراج رفتن رسول اکرم، ارتباط تنگاتنگ این دو قبلهگاه و دو سرزمین وحی و نبوت را مشخص فرموده و اهمیت فلسطین بخوبی از آیه اول سوره اسراء روشن میشود. نبرد بین کنعانیون و عبرانیون بر سر فلسطین از دوران قدیم یعنی حدود 2500 سال قبل از میلاد(3120 سال قبل از هجرت) چند قبیله عربی در منطقه فلسطین زندگی می کردهاند که بنام کنعانیون شناخته میشدند ولی بعلت جنگهای داخلی بین مصر و سوریه و اختلافات بین قبایل کنعانیون، سرانجام این قبیله منقرض و«عبرانیون» در این منطقه مسلط شدند. حدود 1800 سال قبل از میلاد حضرت ابراهیم(ع) از شهر«اور» عراق به ارض کنعان(فلسطین) مهاجرت نمود و در آنجا«اسحق» متولد شد و از او «یعقوب» بدنیا آمد و بنام«اسرائیل» نامیده شد و چون یهود انتساب خود را به حضرت یعقوب میدهند بنیاسرائیل نامیده شدهاند چندی بعد، یوسف پس یعقوب را برادرنش در مصر بعنوان غلامی فروختند ولی او در آنجا مریدانی پیدا کرد و قدرتی بدست آورد سپس یعقوب به مصر مهاجرت نموده و بتدریج زیاد شدند ولی در اثر فشار را مسس دوم(فرعون معروف) به بنیاسرائیل، حضرت موسی(ع) یهودیان را از مصر به طرف ارض کنعان حرکت داد(1290 قبل از میلاد) ولی بعلت ناآرامی سرزمین فلسطین، بنیاسرائیل از ادامه مهاجرت منصرف و مدت چهل سال در بیابانها سرگردان بودند و پس از فوت حضرت موسی، بنیاسرائیل به رهبری یوشع از نهر اردن گذشتند و وارد فلسطین شده و سالیان دراز با طوایف کنعنانی در شعب آن در جنگ بودند و حدود 1000 سال قبل از میلاد حضرت داود رهبری بنی اسرائیل را بعهده گرفته و چهل سال سلطنت نموده و اورشلیم(قدس) را تصرفکرد. این شهر در حدود 3600 سال قبل از میلاد بوسیله پیوسیون که شاخهای از اعراب کنعانی بودند ساخته شد و بنام«اورسالم» نامیده شده بود و پس از وفات حضرت داود، حضرت سلیمان سلطان عبرانیون شد(935 قبل از میلاد) وی ناوگانی ایجاد نمود و در کنار مدیترانه بندر بزرگی ساخت و تجارت کشورش را رونق بخشید. اما در دوران زمامداری«رجعام» فرزند سلیمان میان عبرانیون اختلاف درگرفت و کشور داود به دو قسمت بنام«اسرائیل» و «یهودا» تقسیم شد و این دو متدها با هم جنگیدند و آشورهیا هر دو را مقهور نموده و جزیه دریافت کردند. و سرانجام«سرجون دوم» مملکت اسرائیل را برانداخت(921 قبل از میلاد) ولی کشور یهودا سالیانی چند وجود داشت. و در سال 597 قبل از میلاد«بخت النصر» کلدانی به فلسطین حمله کرد و اورشلیم(قدس) را متصرف و حاکم یهودا را با عده کثیری دستگیر و به بال فرستاد و در سال 586 قبل از میلاد بعلت مرد فرماندار اورشلیم مجددا به فلسطین حمله نموده و شهر قدس و هیکل سلیمان را ویران نمودند و از آن پس فلسطین در زمره یکی از ایالات بابل بشمار میرفت و پس از آنکه بابل بشمار میرفت و پس از آنکه بابل مغلوب ارتش پارس شد بنیاسرائیل در برابر کورش ابراز انقیاد وحاضر به پرداخت جزیه شدند، و در این زمان تجدید بنای هیکل سلیمان صورت پذیرفت و پس از شکست ارتش ایران توسط اسکندر مقدونی پادشاه یونان، او سوریه را متصرف و عازم فلسطین شد و از این پس فلسطین تابع یونان شد و بدنبال مرگ اسکندر و تقسیم کشور ین جانشینانش مصریان به فلسطین آمدند و آنجا را متصرف شدند(312 قبل از میلاد) و در مخاصمات بین مصر و یونان زمانی تحت سلطه مصر و زمانی تحت سلطه یونان بودند تا آنکه«پومپی» سردار روم پس از تسخیر سوریه به بیت المقدس حمله و آنرا تصرف و یهودیان را وادار به پرداخت جزیه نمود ولی در دوران «نرون» قیصر روم یهودیان شورش نموده و لذا در سال 70 قبل از میلاد مجددا ارتش روم اورشلیم را تصرف نمود و در این دوران یهودیان مورد آزار و اذیت قرار گرفته و از فلسطین خارج شدند و در مصر، عراق، سوریه، یمن و اروپا متفرق گردیده و از آن پس موجودیت سیاسی آنان خاتمه یافت. تاریخچه استعمار نقطه تاریک و وحشتناک راجع به فلسطین از سال 1917 آغاز میشود یعنی از هنگام انعقاد نطفه توطئههای استعمارگرانه غرب و شرق. جنگ جهانی اول و سقوط حکومت عثمانی و اعلام«وعد بالفور» که وزیر خارجه وقت انگلستان بود و در آن «وعد» وزیر خارجه انگلستان قول برقراری حکومت صهیونیستی را به یهودیان صهیونیست دنیا داد و در این راستا سیل مهاجرت یهودیان به طرف فلسطین آغاز گردید[3] و با توجه به اینکه فلسطین ابعاد گوناگونی دارد و مسائل مختلفی از نظر سیاسی اجتماعی فرهنگی و سرزمینی راجع به فلسطین مطرح است. ما ابتدا یک ارزیابی و یا بررسی از نظرات مختلفی که نسبت به فلسطین و مردم فلسطین و نوع حکومتی که باید در فلسطین باشد را انجام می دهیم و مطرح میکنیم و بدنبال آن راجع به موضوع قیام و حرکت کنونی که مستمرا بیش از یکسال در فلسطین آغاز شده ر مورد بررسی و ارزیابی قرار میدهیم. در اینجا ما نظر اسلام را راجع به فلسطین و قدس شریف داریم، نظیه جهان استکبار غرب را داریم، نظریه جهان عرب و سران کشورهای عربی را داریم، همچنین فکر و اندیشهسران کشورهای اسلامی که غیر عرب هستند را داریم و نهایتاً نظریه جمهوری اسلامی ایران را در مورد فلسطین خواهیم داشت. دیدگاههای گوناگون نسبت به فلسطین: اما دیدگاه اسلام نسبت به فلسطین. همانطوریکه از مقدمه مقداری روشن میشود و خداوند در سوره اسراء میفرماید: «سبحان الذی أسری...» یعنی ارتباط مستقیم بین مسجد الحرام و مسجد الأقصی است اینکه این دو از نظر اسلام جایگاه واحدی را دارند و این دو سرزمین برای اسلام از اهمیت استراتژیک برخوردار است؛ همانگونه که اسلام برای مسجد الحرام احترام قائل است و اهمیت میدهد برای مسجد أقصی هم همان اهمیت را قائل است و اینجا پایگاه جهان اسلام است همانگونه که مسجد الحرام پایگاه جهان اسلام است و همانگونه که مسجد الحرام منزه و پاک باید باقی بماند و مرکز قیام و جهش کلیه مسلمین و آزادیخواهان مسلمان است، فلسطین و قدس شریف نیز از همین ویژگی برخوردار است. همانگونه که مکه و مسجد الحرام باید از لوث وجود کفار و مشرکین و منافقین پاک منزه باشد، بر مسلمانان است که این مرکز را ـ که مرکز الوهیت و مهبط وحی میباشد ـ با همان خصوصیات و ویژگیهائی که خداوند متعال و اسلام و پیامبر اکرم(ص) خواسته، حفظ و نگهداری کنند و لذا این دیدگاه اسلام است بطور مختصر راجع به فلسطین و قدس شریف. اما جهان استکباری شرق و غرب، دیدگاهشان نسبت به فلسطین این است که فلسطین تنها جای پای مناسب و بدون خطی است برای تسلط بر جهان اسلام و توجه باینکه غرب و شرق و استعمارگران بزرگترین ضربات را در جهان سوم توسط مسلمین خوردهاند؛ علیرغم اینکه حکام مسلمین حکام ناصالحی بودند ولی در اثر آن ویژگیهائی که در مسلمانان و در مکتب اسلام وجود دارد هرگاه که مسلمانان برمیگردند به اصول و معیارها و ارزشهای اسلامی و پایبند میشوند، نسبت به آن آرمانهای بلند اسلامی خطری جدی و نابود کننده را برای استعمارگران و کفار و مشرکین و دشمنان اسلام ایجاد میکنند. لذا این کشورهای استعماری و استکباری پیوسته در فکر این بوده و هستند که رایه را برای ضربه زدن و ایجاد شکاف و تشتت و افتراق و فتنه و در نهایت نابودی اسلامی و مسلمین داشتهب اشند و تنها جائی که نوک تیز پیکان حملهشان را متوجه آن میبینند، فلسطین است که در قلب جهان اسلام جای گرفته و بصورت مرکز و محور و چهار راه جهان اسلام قلمداد میشود و لذا چنین جای پائی برای دشمن به عنوان منطقه استراتژیک وجود دارد و بهترین قومی که میتواند نقش استعمارگران را در نابودی جهان اسلام و اسلامب ازی بکند، صهیونیستها هستند که کینه دیرینه نسبت به اسلا از آغاز شروع اسلام تاکنون دارند بر این اساس سیاست شرق و غرب، تسلط صهیونیستها بر فلسطین به عنوان عامل تحقق اهداف استعماری آنها در جهان اسلام اعم از کشورهای عربی و غیر عربی میباشند. و اما نظر سران کشورهای جهان عرب نسبت به فلسطین: سران کشورهای عربی فلسطین را برای خودشان بعنوان یک منطقه و یا یک سرزمین دردسرخیز احساس میکنند که باید به هر نحو که شده است از شر این سرزمین، خود را خلاص کنند. اولاً ـ پایههای حکومت خودشان را لرزان میبینند و این نیازمند به حمایت ابرقدرتها و بخصوص غرب و آمریکا است. براین اساس لازم میبینند که حتما رضایت استعمارگران را جلب کنند و براین اساس یکی از راههای جلب رضایت اربابان خودشان این است که در رابطه با مسئله فلسطین کوتاه بیایند و آنچه را که سیاست آمریکا است در رابطه با فلسطین اجرا کنند و مجری خواستهای غرب باشند. ثانیا ـ وجود فلسطین و سازمانهای مسلح فلسطینی باعث میشود که بصورت روزنانه، بودجه و هزینههای مبارزاتی اینها را پرداخت کنند و این بار اقتصادی را هم به دوش بکشند؛ پس برای رها شدن از بار سیاسی و بار اقتصادی فلسطین، سعیشان بر این است که مسئله فلسطین بهر صورت طبق نظر غرب و آمریکا و شرق و شوروی حل و فصل بشود تا دیگر مشکلی نسبت به مسئله فلسطین برای آنها وجود نداشته باشد. و اما سیاست سران کشورهای اسلامی غیر عرب نسبت به فلسطین را باید اولا بگوئیم: کشورهائی که وابسته به غرب و یا شرق هستند طبیعی است که از سیاستهای شرق و غرب پیروی میکنند و یک گروهی از کشورهای اسلامی هم در یک بیتفاوتی فوق العادهای بس میبرند و برای آنها هیچ فرقی نمیکند که فلسطین در دست صهیونیست باشد یا اینکه دست مردم فلسطین، مستقل باشد یا وابسته؛ این کشور بهر صورتی اداره بشود برای آنها تفاوتی نمیکند، شناسائی اسرائیل برای آنها یک امر عادی و معمولی است، و بر این أساس، استکبار جهان هیچ وحشتی در رابطه با فلسطین از سوی کشورهای اسلامی ندارد. اما سیاست اعلام شده جمهوری اسلام، مسئولیت در بازگرداندن فلسطین به دامن اسلام و مسلمین است، بدین معنی که جمهوری اسلامی ایران از حیث رهبری انقلاب، معتقد است که اسرائیل به عنوان یک غده سرطانی در قلب جهان اسلام قرار دارد و اسرائیل باید نابود بشود و ریشههای اسرائیل از فلسطین قطع و کنده شود و از بین برود و این کشور بصورت یک کشور اسلامی بدست مردم مسلمان فلسطین اداره بشود و در این رابطه اعلام موضع در مقاطع مختلف تاریخ انقلاب اسلامی از سوی امام بزرگوار ـ روحی له الفداء ـ صورت گرفته چه قبل از پیروزی و چه بعد از پیروزی انقلاب و حتی اولین کشوری که بعد از به رسمیت شناختن اسرائیل از سوی مصر رابطهاش را با مصر قطع کرد، جمهوری اسلامی ایران بود، آن هم بدستور شخص حضرت امام و لذا طبیعی است که موضع جمهوری اسلامی علیه اسرائیل بسیار روشن و مشخص بیان شد. وکلا مطالب عنوان شده فوق فهرستی از سیاستها و مواضع کشورهای مختلف جهان نسبت به فلسطین و سرزمین فلسطین و حکومتی که باید در فلسطین تشکیل شود و وضعیت موجود فلسطین بود. تاریخچه مبارزات مردم فلسطین: در اینجا فهرستوار تاریخچهای از وضعیت مبارزاتی مردم فلسطین در سالهای گذشته و بخصوص قبل از پیروزی انقلاب اسلامی تا حال حاضر مطرح و یادآور میشود که در گذشته مبارزات و اصولا حرکتها در فلسطین اشغالی بصورت شهری بوده و در شهرها و در میان دانشگاهها و دانشجویان مبارزه شکل میگرفته و مسلمانان و مسیحیان، طرفداران«ساف» و روشنفکران در این مبارزات نقش داشتند و چون حالت اسلامی در این حرکتها وجود نداشته، مطبوعات جهان عرب و غرب به تبلیغات گستردهای درباره این مبارزات دست میزدند و بیشتر سعی میکردند که چهره مبارزات را یک چهره ملی و حتی چپی در اذهان قلمداد کنند که در صدر این حرکتها و بعنوان رهبری این حرکتها میتواند«عرفات و جرج حبش و نایف حواتمه و احمد جبریل» و دیگران را اسم ببریم. اما احرکت اخیر آنگونه نیست که در گذشته بوده بلکه از داخل مساجد و محافل اسلامی سرچشمه میگرفته و در داخل اردوگاههای فلسطینی و در داخل سرزمینهای اشغالی، این مبارزات به عنوان یک حرکت مردمی و حرکتی که از سوی مستضعفین و پا برهنهها است آغاز و به رهبری علماء و روحانیون هدایت میگردد. در گذشته وقتی اسرائیل افراد مبارز را که دستگیر شده بودند آزاد میکرد، چون آن انگیزههای اسلامی در آنها وجود نداشت، بلافاصله پس از آزادی فرار را برقرار ترجیح میدادند و از داخل اسرائیل به خارج سفر میکردند و به عنوان یک قهرمان در کشورهای عربی و در میان فلسطینیان مطرح میشدند و به نان و نوای خوبی هم میرسیدند!! اینها خیلی بندرت در داخل فلسطین باقی میماندند و آنها هم که باقی میماندند کسانی بودند که قدرت خارج شدن را نداشتند یا از اهمیتی برخوردار نبودند ولی اکنون که حرکتی که حرکت اسلامی است و نه حرکت برای زندگی در رفاه و آسایش و لذا میبینیم که مبارزین جهاد اسلامی وقتی از زندانها آزاد میشوند و یا اینکه موفق میشوند از زندان علی رغم تمام آن تمهیداتی که اسرائیل اندیشیده فرار کنند باز بعد از چند روز مبارزات و عملیات مسلحانهشان را تا سر حد شهادت آغاز میکنند. و نموناش جریانات اخیر فلسطین است که میبایست مفصلا توضیح داده بشود. چگونگی دور جدید مبارزات مردم فلسطین: اولین عملیاتی را که گروههای اسلامی انجام دادند و عملیات رسمی میباشد عملیات«حائط المبکا» نام گذاری شده که جهاد اسلامی در اواخر سال(1986) با حملهای به نیروهای صهیونیستی در کنار دیوار ندبه و دیوار گریه یهودیان انجام داده بود که در این حادثه بیش از هشتاد نفر از سران صهیوینست کشته و زخمی شدند. و در این جریان سه نفر بنامهای«احمد حسن مهنا»، «جمال صالح ابوربه» و «مصباح حسن السوری» دستگیر شدند و اینها در دادگاههای اسرائیل فریاد زدند: «زنده باد مقاومت اسلامی، زنده باد خمینی» و آقایان جمال صالح و مصباح حسن السوری، این دو نفر کسانی هستند که حافظ قرآن هم میباشند. حال باید ببنیمی که این جهاد اسلامی چگونه بوجود آمده و شکل یافته است؟ جهاد اسلامی یک تشکیلات و گروهی است انشعابی از گروه «اخوان المسلمین» که در داخل سرزمینهای اسلامی بنام«جماعت اسلامی» فعالیت میکنند و بیتشرین فعالیتهای جماعت اسلامی و اخوان المسلمین جنبه تبلیغاتی و تبلیغات اسلامی دارد. اینها هنگامی که در زندان بودند، رهبران جهاد اسلامی بشدت تحت تأثیر امام خمین و انقلاب اسلامی ایران قرار گرفته بودند و لذا این نوع حرکتها را کافی نمیدانستند و معتقد بودند حرکت باید همانند حرکت انقلاب اسلامی باشد و اختلاف نظر با رهبران دیگر اخوان المسلمین پیدا کردند و در داخل زندان منشعب شدند که رهبری گروه انشعابی را آقای«دکتر فتحی» و آقای«احمد حسن مهنا» به عهده داشتند بدنبال این دو نفر، شخصیتهای دیگری هم با جهاد اسلامی همکاری کردند و به آن پیوستند که رهبی روحانی و معنوی جهاد اسلامی را«شیخ عبد العزیز عوده» امام جمعه شهر غزه بعهده دارد. و از سوی دیگر در داخل سرزمینهای اشغالی گرایشات اسلامی بیشتر در مناطقی از یافا که پایتخت رژیم اشغالگر قدس در تل آویس است میباشد. زیرا تل آویو یک بخشی از سرزمین یافا میباشد که در این منطقه این شهر را ساختهاند و همچنین«جنین وحیفا و ناصره» بویژه در روستاهای«کفر و طیبه و کفر قاسم و عرعره» و برخی دیگر از روستاهای این منطقه چشمگیر است. این گرایشات اسلامی و حرکت اسلامی رفته رفته به نقاط دیگر سرایت کرده از جمله«جبل قرنه، الجلیل و جلیل اعلا» استمرار و ادامه پیدا کرده است. البته عدم وجود یک رهبری مشخص باعث شده است که شخصیتهای اسلامی ـ بخصوص جوانان مسلمان ـ در شیوه عمل یک سری اشتباهاتی را داشته باشند که رژیم صهیونیستی از این نقاط ضعف استفاده کرده و ضرباتی را به این حرکتهای اسلامی وارد آورده است، گرچه از طرف رژیمهای مصر و اردن هم حرکتهای اسلامی وارد آورده است، گرچه از طرف رژیمهای مصر و اردن هم حرکتهائی صورت گرفته که به قیام اسلامی«و انتفاضه» ضرباتی وارد کرده است وی بهر حال نفس تشکیل جهاد اسلامی برای رژیم صهیونیستی بسیار شکننده بوده و وحشت و رعب فراوانی را داشته و نخست وزیر اسرائیل اسحاق شامیر در یک صحبتش گفته است که: «گروه جهاد اسلامی خطرناکترین شبکهای بوده که در فلسطین کار میکرده و بوجود آمده است». ناگفته نماند که این شبکه در بعد سیاسی نظامی کار میکند و جهاد اسلامی هیچ فردی را قبول نمیکند مگر اینکه معتقد به مبارزه مسلحانه برای ریشه کن نمودن اسرائیل باشد و باید این اعتقاد را در عمل ثابت کند. گرایشات اسلامی در فلسطین دو شکل است: یک شکل صوفیگری اسلامی است و یک شکل هم عملی و مبارزاتی که در مناطق مختلف این گرایشات فرق میکند. مساجد و مراکز مذهبی در کرانه غربی روداردن با مناطق دیگر فلسطین فرق میکند زیرا این مساجد در کرانه غربی رو داردن زیر نظر اوقاف اردن در طول سالیان دراز کار میکرده و طبیع یاست مساجدی که مدیریتش با اوقاف اردن باشد، در خدمت شاه حسین و خانواده سلطنتی است و چون آنها دین را از سیاست جدا میدانند لذا جوانان در این منطقه فاقد یک رشد سیاسی اسلامی هستند بر خلاف سایر مناطق که جوانها خیلی علاقهمند به مساجد و مبارزات اسلامی هستند. و در کرانه غربی بیشتر جوانها از مساجد گریزان هستند البته در اردن و کرانه غربی رو داردن«حزب التحریر الاسلامی» و «اخوان المسلمین» فعالیت دارند و رژیم اردن فعالیت حزم التحریر را در اردن و کرانه غربی ممنوع کرده ولی اخوان المسمین آزادند! اخوان المسلمین در این مناطق پایگاه چندانی ندارند زیرا ملک حسین در زمان محبوبیت«ناصر» در اثر اینکه تضاد با جمال عبد الناصر داشت به اخوانیها اجازه فعالیت داد و این حرکت ملک حسین باعث شد که اخوان المسلمین در داخل جوامع ومحافل مبارز، منفور واقع شود. بعد از سال 1967 و شکست جمال عبدالناصر و اشغال کرانه غربی رو داردن و غزه و بیت المقدس توسط اسرائیل، مردم در داخل سرزمینهای فلسطین نسبت به تفکرات قومی گرائی ناصر بدبین شدند و تا حدودی بطرف اسلام روی آوردند. از سال 1973 تا پیروزی انقلاب اسلامی در فوریه 1979 میلادی در اثر فقدان یک رهبری انقلابی مذهبی در داخل سرزمینهای فلسطین، مسلمانان فلسطینی بصورت حیران و سرگردان بودند و احیانا مرتکب اشتباهاتی هم میشدند و باعث میشد که مردم نسبت به آرمانهای اسلامی کم کم امیدشان را از دست بدهند. و از طرفی دیگر حزب التحریر و اخوان المسلمین با یکدیگر اختلافات شدیدی داشتند که باعث شد آن حالت اسلامی در میان مردم کرانه غربی بشدت تضعیف شود ولی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی گرایش نسل جوان به اسلام و تفکرات انقلابی اسلامی افزایش پیدا کرد بخصوص بعد از حمله نیروهای اسرائیل به لبنان در ژوئن 1982(خرداد 1361) با شکست«ساف» در این رویاروئی و عدم تحقق آرمانهای ملت فلسطین و در کنار این شکست، اوجگیری مقاومت اسلامی و حزب الله لبنان باعث شد که اهالی کرانه غربی و مناطق مختلف سرزمینهای اشغالی فلسطین بسرعت به اسلام روی بیاورند. لازم بتذکر است که شهر قدس با توجه به ویژگیهائی که دارد و فعالیتی که اسرائیل و غرب در آن کردهاند از سایر شهرهای فلسطین، غربزدهتر است، اضافه بر اینکه جمعیتهای این شهر را مسیحیان و یهودیان و مسلمانان تشکیل میدهند و طبیعی است که فرهنگ یهودیان و مسیحیان از نظر بیبند و باری و تأثیرپذیری از غرب باعث میشود که این گرایشات در این شهر بیش از سایر مناطق بچشم بخورد ولی مسلمانان با اوجگیری مبارزات لبنان طبیعتا کم کم روی به اسلام آوردند و حرکتهای اسلامی هم در شهر بیت المقدس همسان با سایر مناطق اوج گرفت. ادامه دارد
[1]- فلسطین منطقهای است که از شمال به لبنان و از جنوب به شبه جزیره سینا و از مشرق به روداردن و سوریه و از مغرب به دریای مدیترانه محدود میباشد، مساحت این منطقه 27024 کیلومتر مربع است که حدود هفتصد کیلومتر آنرا دریاچه«طبریه» و «حوله» و نیز قمستی از«بحر المیت» تشکیل میدهد. [2]- پس از ظهور اسلام، نخستین برخورد میان مسلمانان و رومیان در جنوب بحر المیت روی داد(633 میلادی و 12 هجری) در دوران خلافت ابوبکر، سپاهیان مسلمان عرب، رومیان را شکست داده و جنوب فلسطین را آزاد نمودند و سپس دمشق را تصرف کرده و خلیفه دوم(عمر) به یهودیان ساکن فلسطین از لحاظ جان و مال و عادب آزادی داد و فلسطین تا زمان حکومت بنی عباس تابع عراق بود و در دوران خلافت فاطمیون جزء کشور مصر گردید و پس از آنکه دامنه حکومت سلجوقیان به آسیای صغیر رسید و سوریه را فتح کردند که بین آنها و فاطمیون جنگهائی بر سر فلسطین روی داد و سرانجام صلیبیون اروپا آنجا را تصرف نمودند. [3]- جمعیت فلسطین در اواخر دوران سرپرستی انگلستان و قبل از تقسیم بالغ بر/ 1947000 نفر بوده که حدود/ 1300000 نفر عرب و بقیه یهودی بودهاند و پس از تقسیم فلسطین بعلت ورود مداوم یهودیان از نقاط مختلف جهان جمعیت این ناحیه پیوسته افزایش یافته و بدنبال جنگهای سال 1948 میلادی عده کثیری از اعراب ناگزیر شدند خانه و زندگی خود را ترک نموده و به سایر بلاد عربی بروند و ترکیب فوق در سال 1964 بدینصورت درآمد که یهودی/ 2105000 نفر، مسلمان/ 187000 نفر، عرب مسیحی/ 56300 و سایر ادیان/ 28400 نفر. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 203 |