تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,753 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,966 |
منابع پیام امام در کتاب و سنت | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1368، شماره 88، فروردین 1368 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
منابع پیام امام در کتاب و سنت ای ره آموز که هر کوبه توره یافت به تو هرگز اندر ره دین، گمره و حیران نشود
مقدمه خدای را سپاس که در این عصر غیبت و دوران غربت، بر ما منت نهاد به وجود فرزانه مردی از سلاله رسول خدا صلی الله علیه و آله که جویبار وجودش از خاندان عصمت و طهارت سرچشمه گرفته و کلمه کلمه فریادهای وااسلاماه اش انعکاسی راستین از صدای دعوت به اسلام و قرآن اجداد طاهرینش در طول تاریخ می باشد و از این رو، در تیرگیهای ظلمت زمان که در اثر توطئه های دشمنان و تبلیغات مخالفان و غفلت یاران، مرزهای دقیق حق از باطل ـ که گاهی فاصله شان از و انگشت تجاوز نمی کند و باطل به صورت حق جلوه می نمایدـ ناشناخته مانده است را با دقتی بی نظیر مشخص کرده و با قلم گوهربارش، راه خدا را به پیروانش می نمایاند از لغزش در دست اندازهای خطرناک کژی و انحراف، می رهاند و طریق وسطی را بر روی ما می گشاید که به سوی یمین و یسار روی نیاوردیم و از سراسیمگی و سردرگمی بدر آئیم. و چنین است که ما بر این باوریم که او سخنی به گزاف نگفته و نمی گوید و از آغاز تا کنون، در راه خدا، ثابت و استوار باقی مانده است و چون از روز نخست، پیمان بسته است که خلیل آسا، برای خدا قیام کند، همان قیامی که حضرت ابراهیم را به مقام خلت رسانید و او را از جلوه های گوناگون طبیعت، روهانید، همان قیامی که موسی کلیم را به مقام صعق و صحو کشاند و همان قیامی که جد بزرگوارش خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله را یک تنه بر تمام بت های جاهلیت غلبه داد و آن حضرت را به مقام «قاب قوسین او ادنی» رساند، لذا حق است که خداوند این خلف صالح را به مقام «لنهدینهم سبلنا» برساند و صراط مستقیم خود را بر زبان و قلمش جاری سازد. و ما گر چه با قلت بضاعت، هرگز خود را لایق توضیح و تفسیر پیام والا و ارجمندش نمی دانیم، با این حال، در خور فم و ادارک قاصر خویش، برآنیم که در این مقاله، برخی از فرازهای مهم پیام را که همه اش منطبق با کتاب و سنت است، با ذکر آیات و روایاتی، انطباق دهیم تا دوستان را اطمینان قلب و بدگمانان را هدایت بخشد «... قال او لم نؤمن، قال بلی و لکن لیطمئنّ قلبی».
تجلیل از روحانیون شهید در آغاز پیام، حضرت امام، درود و سلام بی پایان خود را بر حمساه سازان همیشه جاوید روحانیت می فرستد، همان ها که در مصاف با دشمن، به لقای دوست رسیدند و افتخار حضور در مجلس انس محبوب یافتند و به مهمانی جاودانگی حضرتش در کنار انبیاء و صالحین «عند ربهم» مشرف شدند. شاید برای بعضی ها عجیب و باورنکردنی باشد که چرا امام آن همه تجلیل از روحانیون شهید می کنند و در مدح و وصف آنان مبالغه می نمایند، ولی آن چه امام گفته اند مبالغه نیست بلکه عین حقیقت است. گر چه مقام شهید بالاترین و ارزنده ترین مقام و منزلت است که بالاتر از آن را نمی توان تصور کرد، با این حال مرکب نوشته علما ـ در زبان معصومین علیهم السلام ـ بر خون پاک شهیدان ترجیح یافته و مداد علما افضل از دماء شهدا قلمداد شده است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «یوزن یوم القیامة مداد العلماء و دم الشّهداء، فیرجح (علیهم) مداد العلماء علی دم الشهداء»[1] در روز رستاخیز، مرکب خامه علما و خون سرخ شهیدان، در ترازو گذارده می شوند و مرکب علما بر خون شهداء، سنگین تر می شود. در روایت دیگری از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود: «هنگامی که روز قیامت فرا می رسد، خداوند مردم را در یک صف جمع می کند، آن وقت ترازوها گذارده می شود، سپس خون شهیدان را با جوهر نوشته عالمان وزن می کنند و مداد علما بر خون شهیدان، ترجیح می یابد» [2]. و شاید دلیل این برتری همین باشد، که خامه علما، رهگشای شهیدان به سوی شهادت است. مگر در زمان حاضر، خود شاهد نبودیم که اطلاعیه ها و پیام های امام امت، مردم حزب الله را به میدان های نبر خونین با مزدوران رژیم پلید پهلوی کشاند و آن عزیزان با لبیک به ندای امام امت بر سنگ فرش خیابان ها و کوچه های شهر و روستاها، شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» را با خون خون خود نوشتند و پیروزی را به ارمغان آوردند؟ و مگر همین پیام ها از این بزرگوار نبود که جوانان متعهد و انقلابی را در اولین روزهای پیروزی برای نجات مرزهای وطن اسلامی مان در کردستان و دیگر استان های مرزی از دست اشرار و خائنین، به آنجا کشاند و امنیت را به ما هدیه داد؟ و مگر همین قلم مقدس امام امت نبود که یک باره میلیون ها بسیجی کف پوش را به جبهه های جنگ با متجاوزین و ابرقدرت ها گسیل داشت و شهرها را از دست بعثیهای خونخوار و متجاوز آزاد کرد؟ پس حق است اگر قلم های علمای مسئول و متعهد بر خون شهیدان ـ که مقدس تر از آن چیزی نیست ـ برتری یابد چرا که شهدا را همین قلم ها ساخته اند. و لذا است که می بینیم روایات ما، طلبه ای را که برای خدا درس می خواند و در راه طلبگی از دنیا می رود، به عنوان شهید معرفی می کند و طلبه را مانند مجاهد فی سبیل الله می داند. در روایتی از حضرت رسول صلی الله علهی و آله آمده است: «اذا جاء الموت لطالب العلم و هو علی هذه الحالة، مات و هو شهید»[3]اگر طالب علمی را در حال طلبگی مرگ فرا رسد، شهید مرده است. حال اگر همین روحانی و طلبه ای که بیشترین فضیلت را_در احادیث _ به خود اختصاص داده و به منزله انبیا رسیده است «علماء امتی کانبیاء بنی اسرائیل» [4]، نه تنها به گشودن راه شهادت بر دیگران اکتفا کند، که خود نیز قبای شهادت در بر کند و پیشتاز مجاهدین فی سبیل الله گردد و به فیض شهادت نائل آید، چه مقامی را برای او می توان تصور کرد؟ و آیا در توان ما هست که مقام و منزلتش را _عند الله_ با بیان های قاصر و ناقص خود ترسیم نمائیم؟ اینجا است که می بینیم هر چه امام در این باره بگوید، مبالغه نکرده است و چیزی جز سخن پیامبر و امامان علیهم السلام تکرار ننموده است [5]. درود پاک خداوند به آن راد مردانی که زندگی جاویدان را بر دنیای ننگین برگزیدند و برای رسیدن به والاترین مقام _ که در خور بیان هرگز نیاید_ خود را به امواج دریای جهاد فی سبیل الله زدند و به تر کردن تن بسنده نکردند تا آنکه از پیچ و خمهای گردنه های دشوار عظمت و تعالی روحی فراتر رفته و به قله رفیع و بلندش رسیدند و پیروز شدند و ما هنوز در گردنه های ذلت بار تمایلات نفسانی سرگردان و واپس ماندیم!
آرزوی شهادت امام در فراز درود و سلام خویش چنین می فرماید: « آنان که حلقه ذکر عارفان و دعای مناجاتیان حوزه ها و روحانیت را درک کرده اند، در خلسه خضورشان، آرزوئی جز شهادت ندیده اند و آنان از عطایای حضرت حق در میهمانی خلوص و تقرب جز عطیه شهادت نخواسته اند...» آری، تمام بزرگان ما،نهایت آرزویشان، شهادت در راه خدا بود. در روایتی که در صحیح مسلم از حضرت رسول صلی الله علیه و آله نقل شده، می فرماید: «لوددت انی اغزو فی سبیل الله فاقتل ثم اغزو فاقتل ثم اغزو فاقتل»[6] آرزو داشتم که در راه خدا جنگ کنم سپس کشته شوم و بار دیگر جنگ کنم و کشته شوم. حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام ـ در موارد زیادی از نهج البلاغه ـ آرزوی کشته شدن در راه خدا می کند. در یک جا می فرماید: «فوالله انی لعلی الحق وانی للشهادة لمحب»[7]ـ به خدا قسم من به تحقیق بر حقم و همانا من دوستدار حقیقی شهادتم. در جای دیگری ضمن سرزنش اصحاب بی وفای خویش می فرماید: « به خدا قسم، اگر آروزی شهادت ـ در هنگامه نبرد با دشمنان ـ نبود، همانا دوست نداشتم یک روز با این مردم زنده بمانم» [8] و در دعاهای زیادی که از ائمه معصومین علیهم السلام نقل شده، همین معنی آمده است؛ پس بی گمان روحانیت مسئول و متعهدی که خود را پیرو راستین آنان می داند، همواره همین آروز را از خدای خود داشته است که برخی به آن مقام رسیده و برخی دیگر منتظر وصال محبوب اند. «فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلّوا تبدیلا»[9].
پایگاه های محکم اسلام «تردیدی نیست که حوزه های علمیه و علمای متعهد در طول تاریخ اسلام و تشیع، مهمترین پایگاه محکم اسلام در برابر حملات و انحرافات و کجرویها بوده اند». امام صادق علیه السلام می فرماید: «قال رسول الله «ص»: بحمل هذا الدین فی کل قرن عُدُولٌ، یَنفُون عنه تأویل المبطلین، و تحریف الغالین،و انتحال الجاهلین...»[10]ـ پیامبر خدا «ص» فرمود: در هر قرنی علمائی هستند که مسئولیت دفاع از دین را به عهده می گیرند، تا تاویلهای غلط کجروان و انحرافات غلوکنندگان و نسبت های ناروای جاهلان را از آن دور سازند. امام عسکری علیه السلام از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که فرمود: «علمای شیعه ما سنگر گرفته اند در مقابل سنگری که ابلیس و یارانش برای هجوم به آنجا صف کشیده اند، و همین علما هستند که آن شیاطین را نمی گذارند که بر ضعفا و افراد ساده لوح شیعیان ما یورش برند و نمی گذارند که ابلیس و طرفداران سرسختش بر شیعیان مسلط شوند. هان! هر یک از شیعیان ما که آماده چنین نبردی شد هزار هزار بار، برتر است از آن کس که به پیکار با دشمنان و بیگانگان برخاست، چرا که او از دین و عقیده دوستداران و محبین ما دفاع می کند و آن از بدن ها و اجسامشان».[11]
امانتداران حلال و حرام الهی «علمای بزرگ اسلام در همه عمر خود، تلاش نموده اند تا مسائل حلال و حرام الهی را بدون دخل و تصرف ترویج نمایند». و معنای «بدون دخل و تصرف»، همین است که امانتدار خوبی برای احکام الهی باشند چرا که «حلال محمد حلال الی یوم القیامة و حرام محمد حرام الی یوم القیامة» ـ حلال محمد «ص» تا روز قیامت حلال است و حرام محمد «ص» تا روز قیامت حرام است. و علمای راستین، تلاش خود را مبذول داشته اند که نگذارند حلال ها، حرام و حرام ها، حلال جلوه دهند و از بدعت ها و کجرویها جلوگیری کرده اند و در این راه نترسیدند و نلرزیدند و مصیبت ها و رنج های زیادی تحمل کردند و بسیاری از آنان به مرز شهادت و فراتر از آن ـ که خود شهادت است ـنائل آمدند. امام حسین سلام الله علیه طی روایتی، درباره علما می فرماید: «... مجاری الأمور و الاحکام علی ایدی العلماء بالله الامناء علی حلاله و حرامه»[12] ـ مجاری امور و احکام الهی به دست علما است، همان ها که بر حلال و حرام خداوند امین اند.
قدردانی از کتب علما امام در فراز دیگر، قدردانی از فقهای عزیز اسلام می کنند که با تحمل زحمت ها و مشقت های فراوان، احادیث ائمه اهل البیت سلام الله علیهم را در آثار و کتابهای با برکت خود، ثبت نمودند و این خدمت های ارزنده علمی را جهاد فی سبیل الله می نامند. در امالی صدوق آمده است: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «اگر انسان مؤمن از دنیا برود و یک ورق کاغذی را از خود به جای بگذارد که بر آن علمی نوشته شده باشد، همان ورقه در روز قیامت، پوششی خواهد شد که بین او و آتش جهنم جدائی می اندازد».[13] حضرت امیر علیه السلام از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل می کنند که فرمود: «خداوند جانشینان مرا بیامرزد «سه بار» از حضرت سوال شد: جانشینان شما چه کسانی هستند؟ فرمود: آنان که پس از من می آیند و احادیث مرا برای مردم بازگو می کنند».[14] داود بن قاسم جعفری می گوید: کتاب «یوم ولیله» یونس را در خدمت امام عسکری سلام الله علیه آوردند. حضرت فرمود: این کتاب، نوشته کیست؟ عرض کردم: نوشته یونس مولای آل یقطین است. فرمود: «خداوند برای هر حرف این کتاب، به او نوری در روز قیامت خواهد بخشید».[15] در روایتی از حضرت رسول صلی الله علیه و آله نقل شده است که فرمود: «طلب علم نزد خداوند افضل و برتر است از نماز و روزه و حج و جهاد در راه خدا».[16] امام خمینی هم پس از تجلیل از این عالمان بزرگ می فرماید: «اگر ما نام این همه زحمت و مهارت را جهاد فی سبیل الله نگذاریم چه باید بگذاریم؟». ادامه دارد
1ـ کنز العمال، خ 28715 و در روایت دیگری نیز آمده است : «وُزن حِبر العلماء بدم الشهداء فرجح علیه» ـ مرکب عالمان با خون شهیدان در ترازو گذاشته شد، و مرکب عالمان بر آن سنگین تر آمد. 3_ در تفسیر مجمع البیان _ ج9 _ ص253 روایتی از رسول اکرم صلی الله و آله نقل شده که فرمود: «من جاءته میته و هو یطلب العلم فبینه و بین الانبیاء درجة» هر که مرگش فرا رسد و در حال طلب علم باشد بین او و بین انبیا یک درجه بیشتر نخواهد بود. دقت بفرمائید که این درجه والا برای طلبه ای است که در اثنای طلبه بودن، از دنیا برود، حال اگر همین طلبه، در راه خدا شهید شهید بشود و با شهادت از دنیا برود، که هم به شهادت حکمی نائل آید و هم ثواب شهیدی دیگر دارد، اجر و پاداشش را چه کسی غیر از خداوند می تواند تعیین نماید. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 86 |