تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,055 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,001 |
چه کنیم که پیامهای حضرت امام ذبح و فراموش نشود؟ | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1368، شماره 88، فروردین 1368 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
نگذاریم پیام های امام ذبح و فراموش شود حضرت امام خمینی مدظله العالی در جایگاه رهبری و مرجعیت جهان اسلام، هر چند گاه که ضرورت احساس می کند اقدام به صدور پیام هایی می نماید که حاوی موضوعات مختلفی می باشد.
ایفای رسالت محتوای پیام های حضرت امام عمدتا تبیین کننده معارف اسلامی و مواضع مکتب اسلام در مسائل مختلف مبتلا به جامعه بشری و در واقع بیان اسلام ناب محمدی (ص) است که می بایست از لابه لای کوران حوادث تاریخی و دست کاریهای زعمای کفر و شرک و ستم و نیز تهاجمات فرهنگی بیگاناگان و تولد دیدگاهها و باورهای التقاطی که بعضا در طول زمان تحول یافته و در فرهنگ جوامع اسلامی رسوب نموده اند روشن شود و حقیقت اسلام که فطرت پاک انسان ها در جستجوی آن می باشد بر بشریت حال و آینده عرضه گردد تا زنگارها زدوده شده و آن چه که مغایر با حقیقت اسلام بوده و یا مناسبتی نداشته و حتی در تضاد با آن می باشد به نام اسلام به انسان ها و جوامع بشری القاء نگردد. این امر مهم که در واقع بیان حقیقت اسلام است تنها از امام عزیز که مراتب تقوی و علم و خداجوئی و خدا ترسی او در حد اعلاست ساخته می باشد. از او که نه تنها از قدرت های کاذب روز نمی هراسد بلکه با تکیه بر قدرت لایزال الهی به جنگ قدرت مندان شیطان صفت جهان رفته و استوارتر از هر چیز در مقابل آنها ایستاده است. این امر از او ساخته است چرا که به جز خدا و رضایت او به چیز دیگری نمی اندیشد و دنیا با همه زرق و برقش مغلوب اراده اوست و کوچک ترین خللی در مسیر الهی او و اراده استوارش ایجاد نمی کند و اینجاست که او به ادای تکلیف و رضایت حق می اندیشد و با تمام وجود به بیان حقیقت اسلام و احکام و حدود و میزان ها و ارزشهای اسلامی و الهی و به عبارتی ترسیم مواضع مکتب و ایفای رسالت تاریخی اش می پردازد. مخاطبین پیام های حضرت امام گوناگونند از علماء و روحانیون معظم که در جایگاه رهبری فکری جامعه قرار دارند تا امت حزب الله و مسلمان ایران و مسئولین نظام جمهوری اسلامی و مسلمانان جهان و مستضعفان و عاشقان اسلام و انقلاب اسلامی و وجدان های پاک و بیدار بشریت معاصر و آینده گرفته، تا سران استکبار و استعمار و استبداد و ارتجاع و یاوران و مزدوران آنها. به عبارتی مخاطب پیام های امام، موافقان و مخالفان انقلاب اسلامی در کل جهان، از هر قشر و گروه و دسته ای است که متناسب با شرایط و اوضاع و احوالشان با آنها سخن میگ ویند، و این در واقع ادای تکلیف الهی است که بشریت را به سوی خدا فرا خوانده و متوجه او می نماید و دعوتی است به سوی حق، به سوی ابدیت و جاودانگی، به سوی سعادت و رستگاری، مشابه آن چه که پیامبران الهی (س) انجام دادند و او که از سلاله پاک پیامبران الهی است باید تداوم بخش راه مقدس آنان باشد. حضرت امام حتی در نامه ها و تذکراتش به افراد و اشخاص نیز، ادای تکلیف الهی را مدنظر داشته و رضای حق برایش از همه چیز مهمتر است.
رمز موفقیت اخلاص و تقوی و خدا ترسی و خدا جوئی حضرت امام، رمز موفقیت این بزرگ مرد تاریخ معاصر می باشد. او در قلب تک تک انسان های خدا جو و متقی و ایثارگر و نیز مسلمانان و محرومین و مستعضفین جهان قرار دارد. او خواب راحت را از چشمان مستکبران و ستمگران و زورمداران عالم گرفته است. او هراس و وحشتی سخت را بر اندام سازمان ستمگران حاکم بر جهان انداخته است. او به محرومین تاریخ و مظلومین روی زمین امید و قوت قلب داده و روح مقاومت و ایستادگی در مقابل ظلم و ستم حاکم بر جهان را بر کالبد نیمه جان آنها دمیده است. او با رهبری و هدایت حرکت تاریخی و جریان فزاینده انقلاب اسلامی، جهان را به زلزله وا داشته و می رود تا به فضل الهی کاخ ستم ستمگران را ویران نماید. او در هر گوشه ای از جهان اسلام و مستضعفان عالم از آفریقا گرفته تا آسیا و آمریکای لاتین و حتی در قلب کفرستان آمریکای شمالی و اروپا و روسیه و استرالیا و خلاصه در سراسر گیتی، چراغ فروزان انقلاب اسلامی و کانون های انتشار فرهنگ اصیل اسلامی و به عبارتی اسلام ناب محمدی (ص) را بر افروخته است. او با سخنش و پیامش و نظرش و فتوایش سراسر گیتی را می لرزاند. او در راستای ایفای رسالت تاریخی اش و در مسیر پاسداری از اسلام عزیز، حکم خدا را در ارتباط با مزدوری که خودش را به دشمنان اسلام فروخته است با شهامت اعلام نموده و امواج شدید زلزله را به سراسر عالم منتشر می نماید. او موفق بوده و انشاءالله خواهد بود چرا که همه را برای رضای خدا انجام می دهد و خداوند نیز توفیقش می دهد. باید همگی عاجزانه از درگاه خداوند بزرگ طول عمر با عزت را برای او خواستار شویم که او منحصر به فرد است و در جهان امروز او در مراتب اخلاص و ایمان و تقوی و علم و خداجوئی و جهاد و مبارزه در راه اسلام از همگان پیشی گرفته است. پیام ها و نامه های حضرت امام هر کدام از درخشش خاصی برخودار است و بعضا موضوعات و مخاطبین مشخصی دارد.
پیام های امام را جدی بگیریم پیام ها، اهداف و مسیر حرکت و نوع اقدامات و جهت گیریها و موضع گیریهای جامعه اسلامی و مسلمانان را مشخص می کنند و برنامه و الگوی زندگی ارائه می دهند که باید سرلوحه کار مخاطبین موافق با اسلام و انقلاب و امام قرار گیرد. محتوی و معنای پیام ها و نامه ها که منبعث از عظمت و روح بلند و خدائی امام است در سطح بالائی قرار دارد و مخاطبین نیز باید این گونه به آن نگاه کنند. نگاه های بی احساس و با سطح ادارک پائین به پیام ها، نوعی بی احترامی به آنها خواهد بود. مخاطبین به ویژه مسئولین نظام جمهوری اسلامی باید پیام های امام را جدی گرفته و با آن برخوردی که در شان پیام باشد بنمایند و بهترین برخورد با پیام ها و نصایح امام تحقق آنهاست، و عدم اقدام و یا تدبیر و همت برای تحقق پیام امام، برخورد نامناسب با آن خواهد بود که نه تنها در شان امام و پیام ایشان نیست بلکه در شان کسی که خود را مقلد و پیرو امام یم داند نیز نمی باشد. متاسفانه با نگاهی به گذشته به نظر می رسد که با پیام های حضرت امام که همگی از درخشش و بالندگی و پویندگی برخوردار بوده و روح تازه ای به کالبد جامعه دمیده و انگیزه تحرک و تحول جدید را به وجود آورده، برخورد مناسب نشده و بعضا به دست فراموشی سپرده می شوند و به قول یکی از نویسندگان، در حد تجلیل و احترام و بوسیدن و قاب گرفتن و ... با آنها برخورد می گردد و این روشها به صورت عادت در جامعه جا می افتد. بعضی از مخاطبین به محض صدور پیام از سوی حضرت امام به برخوردهایی چون صدور تبریک، تلگراف، اعلامیه، راهپیمائی و توصیف و تعریف و تمجید و توجیه و تاویل اکتفا نموده و موج را از سر خود رد کرده و بعد هم فراموش می نمایند. اقدامات یاد شده لازم است ولی کافی نیست و آنها مقدمه کار و اعلام وفاداری و حضور برای انجام آن است ولی اصل کار نیست. این گونه برخورد کردن با پیام ها، بی احترامی به آنها است و حفظ احترام پیام ها در گرو تحقق آن است. محتوای پیام ها برنامه زندگی و حرکت جامعه اسلامی است و باید جهت گیریها و مسیرها و گرایشان و تمایلات و ابعاد مختلف جامعه با آن هم سو و هماهنگ گردد. متاسفانه گاهی هم بعضی از مغرضین، به خصوص آنهائی که در باتلاق خط بازی و باندبازی تا خرخره غرق شده اند، از زاویه دید قدرت طلبی و تمایلات سیاسی مآبانه خود به پیام های حضرت امام نگاه کرده و آن را مستمسکی قرار داده و بر سر مخالفان سیاسی خود می کوبند و پیام ها را دچار توجیه و تاویل های کودکانه خود نموده و از این رهگذر خودشان که سر عقل نمی آیند بماند که مانع از ادراک درست دیگران از محتوای پیام ها نیز می گردند. بر هم مخاطبین پیام های حضرت امام لازم است به آنها نظر بیفکنند و ببینند علاوه بر برخوردهای مقدماتی و تعریف و تمجیدها، چقدر برای تحقق آن همت کرده اند؟ و باید از خود بپرسیم که: ـ پیام ها روحیه ایستادگی در مقابل استکبار غرب و شرق و تداوم مبارزه با آن ها را علی رغم همه مشکلات و موانع که بر سر راه است به عنوان ادای تکلیف القاء می نمایند، حال ما چقدر این روحیه را در خود بارور کرده دو بدون تزلزل و تذبذب، در برنامه ها و سیاست گذاریها و غیره تجلی می بخشیم؟ و جالب است که امام امت وقتی پذیرش قطع نامه 598 را مطرح می کنند و یا بعد از آن به فرزندان انقلابی خود این روحیه را تاکید نموده و از آنها می خواهند تا بغض و کینه انقلابی خود را در سینه ها نگه داشته و با خشم و غضب به دشمنان نگاه کنند و منتظر فرصت باشند، تا مبادا روحیه ستم ستیزی در آنها ضعیف گردد.
ملاک انتخاب در پیام ها به ارج نهادن به جوانان حزب الله و انقلابیون اصیل و پرهیز از وابستگان رژیم گذشته و نااهلان و طرد ملی گراهای بی فرهنگ تاکید می گردد حال این امر تا چه اندازه در دانشگاهها و سازمان های اجتماعی و دولتی و غیره عینیت دارد و آیا بعضا کادرهای باقی مانده از رژیم گذشته که ایمانشان به انقلاب اسلامی ثابت نشده است شالوده ریزی سیاست ها و برنامه های دستگاه های اجرائی و دولتی را در دست ندارند؟ و آیا بعد از ده سال منهای اقدامات موردی و نسبتا ضعیف، حرکت جدی ای برای تجهیز تخصصی جوانان حزب الله به عمل آمده است که بعد به بهانه تخصص که بعضا در دست زنگی مست است آنها را به کنار نزنند؟ و آیا طرح افکار پوسیده یکی از سردمداران لیبرالیسم در ایران تسط یکی از روزنامه های کشور که ظاهرا برای کسب تشخص سیاسی بر باد رفته وی صورت گرفت توجه به پیام امام است؟ در پیام ها، روحیه خودباوری و خوداتکائی تاکید می گردد که برای جامعه ای که دهها سال با حرکت فرهنگی در مسیر بی هویتی سوق داده شده بود و می خواهد مسیر استقلال را بپیماید کاملا حیاتی می باشد، حال این روحیه که خوشبختانه رگه های آن بعد از انقلاب به وجود آمد چقدر در محیط های علمی و دانشگاهی و اجرائی تقویت، و به صورت جریان فکری مسلط در آمده است؟ در پیام ها، تقوی و جهاد در راه خدا، ملاکت انتخاب و امتیاز دادن تلقی شده و به دور ریختن معیارها و سنت های غلط مادی تاکید گردیده است. با این وجود چقدر این امر تحقق یافته است؟ و آیا دانشگاه ها در اختیار رزمندگان است؟ آیا رزمندگان و خانواده های معظم شهداء و ایثارگران ... در نظام تصمیم گیری بوروکراتیک سازمانهای دولتی که حتی به نهادها نیز سرایت کرده است مانند توپ فوتبال نمی شوند؟ چرا دانشگاه ها بطور کامل در اختیار ایثار گران قرار نمی گیرد تا با کسب تخصص، عرصه های علمی عالم را نیز تسخیر کنند؟ و چرا به سهمیه دادن اکتفا میگردد که آن هم با منت مرفهان بی درد همراه است! چرا دانشگاه ها بطور کامل در اختیار ایثاگران قرار نمی گیرد تا با کسب تخصص، عرصه های علمی عالم را نیز تسخیر کنند؟ و چرا به سهمیه دادن اکتفا می گردد که آن هم با منت مرفّهان بی درد همراه است! و چرا دست مجلس و مجامع قانون گذاری می لرزد و فقط 40% ظرفیت دانشگاه ها را در اختیار آنها می گذارند؟ و چرا تمام آن نه؟ این حق رزمندگان است و تا آنها هستند که یقینا استعداد هم دارند و فرصتی برای تجهیز تخصصی و علمی پیدا کرده اند چرا باید این امکانات دولتی در اختیار مرفّهان بی درد باشد؟ مخاطبین پیام امام چرا می ترسند و از چه می ترسند؟ از نق زنها؟ از لیبرالها؟ از ضد انقلاب؟ از مرفهان بی درد که فضای دانشگاه ها و وزارت خانه های مربوطه را به ناحق تصرف کرده و با تهمت بی سوادی و کم سوادی به رزمندگان عزیز مانع از ورود آنها به دانشگاه ها می شوند؟ عجب از انقلابیون متولی این امور که این توهین ها را می شوند و غیرت انقلابی شان تحریک نمی شود؟! و عجب از آنها که وقتی این عافیت طلبان و مرفهان بی درد با معیار زنگ زده و پوسیده کنکور سراسری به عنوان ابزار سنجش استعدادها، از ورود رزمندگان و پیش کسوتان شهادت و میدان های خون و آتش، به دانشگاه جلوگیری می کنند قانع شده و با آنها هم صدا می شوند؟. در پیام ها به رفع سؤء مدیریت ها و کنار رفتن افراد ضعیف، و سر کار آمدن افراد انقلابی و قوی برای اداره امور مردم اشاره شده است حال تا چه اندازه در این جهت اقدام شده است؟ و آیا بخشی از مسائل جامعه ناشی از این مسئله نمی باشد؟ و آیا امکان پذیرش آمادگی نیروهای انقلابی و قوی فراهم شده است؟. در پیام ها بر پرهیز از سیاست بازیهای گروهی و باندبازی و خط بازی و نیز تشدید اختلافات بین نیروهای انقلاب اسلامی، تاکید شده است حال تا چه اندازه این بیماری خطرناک از جامعه رخت بر بسته و یا تدبیری برای آن اندیشیده شده است؟ و آیا بخش عمده ای از مشکلات فزاینده کشور، ریشه در این بلیّه ای که دامن گیر انقلاب اسلامی شده است ندارد؟ آیا مخاطبین این معنی را درک کرده اند؟ در پیام ها بر توجه به محرومان و پا برهنگان و مستضعفان به عنوان خط اصولی انقلاب و لحاظ شدن آن در قوانین و مقررات کشور تاکید می گردد حال تا چه اندازه ساختار برنامه های توسعه کشور و بر خورداری از امکانات، به سوی محرومان سمت گیری شده است؟ و تا چه اندازه ابعاد مسئله محرومیت و فقر و روش های برخورد اصولی با فقر زدائی و تکاثر ثروت و تضمین تداوم حاکمیت مستضعفان مورد بررسی و تحلیل و اقدام جدی قرار گرفته است؟.
دفاع از محرومین در پیام ها بر تحول ساختار پوسیده نظام اداری و اجرائی کشور و نجات مردم و برنامه های توسعه از این سیستم بوروکراتیک استعمار ساخت تاکید شده است ولی تا چه اندازه متولیان این امر در دولت و مجلس به دگرگونی بنیادی آنها اقدام کرده اند؟ در پیام ها بر امر تحقیقات علمی و مسائل آموزشی و تعلیم و تربیتی و انقلاب فرهنگی به مفهوم عام و کلی آن تاکید شده است حال تا چه اندازه این نظام ها دچار تحول گردیده اند؟ در پیام ها برخورداری از تهمت زدن ها و انگ چسباندن ها و اهانت به افراد و شخصیت ها، حتی توسط مجلسیان سفارش شده است. حال چقدر ما این امر مهم را در قضاوت ها، اظهار نظرها، برخوردها و غیره رعایت می کنیم؟ و آیا اخلاق را فدای مصالح گروهی و تمایلات سیاسی خود نمی کنیم؟ در پیام ها تاکید زیادی بر رعایت زهد و ساده زیستی، و داشتن زندگی همانند با محرومان، به ویژه از سوی مسئولان و حتی روحانیت محترم شده است که زی طلبگی را رعایت نمایند. حال چقدر توانسته ایم دل از دنیا و زرق و برق آن بر کنیم و اسیر رفاه طلبی نشده باشیم؟. به هر حال پیام های حضرت امام از موضوعات مختلفی برخوردار است که در این مقاله امکان بیان و شکافتن ابعاد آنها وجود ندارد و برای هر یک از آنها باید مقاله ها نوشته شود ولی برای ارزیابی از میزان عملکرد برای تحقق پیام ها در هر مورد باید از خود سوال کنیم؟ حال این سوال مطرح می شود که علاوه بر غفلت ها و فراموش کاریهای ناشی از غرق بودن در مسائل اجرائی، چه عواملی باعث می شوند با پیام های امام برخورد مناسبی نداشته و بعضا از کنار آنها بگذریم؟ و چه کنیم که پیام های حضرت امام توسط مخاطبین جدی گرفته شده و بر اجرای آن همت گمارند. بیان علل برخورد های نامناسب با پیام ها منهای غفلت ها، کار ساده ای نیست و احتیاج به تحقیق و بررسی مفصل و جداگانه ای دارد لکن اجمالا به چند مورد که می تواند اثر محدود کننده داشته باشد اشاره می گردد:
1ـ ملاحظات دنیائی از آن جائی که پیام های حضرت امام نشئت گرفته از روح بلند ایشان بوده، که برای انجام تکلیف و دعوت به حق صورت می پذیرد و یقینا تحت تاثیر ملاحظات دنیوی نیست، برای تحقق ا»ها نیز به رَسْتن از تعلقات و ملاحظات دنیائی توسط مجریان نیاز می باشد و کسانی که مخاطب قرار می گیرند باید به انگیزه ادای تکلیف، در اجرای آن همت گمارند، و از آن جائی که محور اصلی پیام ها، مبارزه با شرک و کفر و جهل و ظلم و استکبار حاکم بر جهان می باشد باید مخاطبین، راه تداوم مبارزه و گسستن از دنیا را بر گزینند و برای کسی که در دنیا مادی حسابی باز کرده این راه برایش دردسر دارد و نتیجتا ممن است به احتیاط وا داشته شود، بنابراین مخاطبین باید به ادای تکلیف و جهان ابدی فکر کنند و از دنیا برهند و در این راه قدم بردارند که در هر حال پیروزند اگر این گونه فکر کنند و جهت حرکت شان خدا باشد و ملاحظات دنیوی جلوی دیدگانشان پرده ایجاد نکند یقینا خداوند در همین دنیا نیز به آنها نصرت خواهد داد ولی وقتی که ملاحظات دنیوی از قبیل پست و مقام که مزه اش را چشیده ایم، حکومت کردن، حزب و دسته و قدرت کسب نمودن، خانه و رفاه، زن و فرزند، مال و شرکت و کارخانه، ماشین، بَه بَه و چَه چَه، کبکبه و دبدبه و دهها تعلق شیطانی و مادی دیگر مانع از در نظر گرفتن رضایت حق باشد، تذبذب و دو دلی و ... به سراغ انسان می آید و او را به تشکیک وادار می کند و آن وقت معیارها و محک های دنیائی و استکباری و غیره اصل می گردند و رضایت حق فرع و بهانه !؟
2ـ نداشتن توانائی لازم برای درک و اجرای پیام های حضرت امام: برای اجرای پیام های امام مجموعه ای از مشخصه هایی لازم است که باید در مخاطبین وجود داشته باشد که ترتیب آنها به این شرح است: همت اقدام ـــ شجاعت ـــ توان اجرائی ـــ بینش متحول و عمیق اجرائی ـــبرانگیخته شدن احساس مسئولیت ــ قدرت ادراک درست و بیغرضانه که اگر این ویژگیها یا بعضی از آنها با ترتیبی که ذکر شدند در مخاطب وجود نداشته باشد پیام ها یا تحقق پیدا نمی کند یا ناقص اجرا می شود که به هر صورت بر خورد با آن نامناسب خواهد بود.
3ـ عارض شدن روحیه کِرِختی: گاهی اوقات ممکن است مخاطب از روحیه کرختی و بی حسی و به عبارتی لمسی برخوردار باشد که وی با پیام ها با همه صلابتی که دارند تحریک نمی شود و از کنار آن بی تفاوت می گذرد. به هر صورت عوامل مزبور و به خصوص عامل اول می تواند نقش عمده ای را در برخوردهای نامناسب با پیام ها در بر داشته باشند از آن جائی که مدرسین محترم حوزه علمیه و سران و مسئولان نظام اسلامی، جملگی مقلد امام بوده و به ایشان ایمان داشته و خود را ملزم به اجرای پیام ها و رهنمودهای مقام رهبری می دانند موارد زیر پیشنهاد می گردد: 1ـ سران محترم سه قوه و جامعه محترم مدرسین حوزه علمیه قم پیش قدم گردیده و نسبت به تشکیل ستاد ویژه پیگیری پیام ها و فرامین حضرت امام اقدام نمایند چرا که در اثر گرفتاریهای زیاد اجرائی ممکن است دچار غفلت گردند. اعضاء ستاد باید افرادی انقلابی و قوی و دارای بینش اجرائی و طراح و متفکر و متحرک و شجاع باشند تا با تحلیل مسائل کلان و خرد جامعه، راه حلّها را مشخص و عند اللزوم از مقام معظم رهبری انقلاب تقاضای کسب تکلیف نمایند. 2ـ عملکرد گذشته خود را مورد بررسی و ارزیابی قرار داده و نسبت به انتخاب روشهای انقلابی و فعال و تصحیح روش های گذشته و به دور ریختن مواضع انفعالی اقدام نمایند آنها باید به بررسی و تجزه و تحلیل متصدیان امور و نیروهای همکار خود از حیث مطابقت با روح حاکم بر پیام های حضرت امام و نیز توانائی و کشش آنها پرداخته و به دور از تاخیر جریانات خطی، نیروهای انقلابی و قوی و توانمند را به صحنه مدیریت های حساس جامعه کشیده و نیز به عنوان مشاور و معاون و دستیار از آنها استفاده کنند. 3ـ مجلس و دولت و جمله مسئولین انقلابی نظام باید افق دید خود را از الگوها و ساختارهای پوسیده نظام طاغوتی گذشته در همه زمینه های سیاسی، علمی، حقوقی، آموزشی، اجتماعی، اقتصادی، اداری، مالی، برنامه ریزی و غیره بیرون کشیده و الگوهای انقلابی و متناسب با ارزشهای نظام اسلامی را با شجاعت پایه گذاری نمایند. آنها باید قلمرو تفکر و حوزه دید خود را از درون آنها خارج سازند چرا که تا کنون عمده مانورها در درون ساختارها و الگوهای پیشین انجام پذیرفته و می پذیرد و طبیعی است که با ادامه این روند کشش جذب و اجرای محتوای عمیق و وسیع پیام های حضرت امام وجود نخواهد داشت. امید به این که ما مخاطبین پیام های امام، خدا و لحظات حساب را در نظر بگیریم و به دور از حب و بغضها و غرض و مرض های سیاسی و ملاحظات و تعلقات دنیوی با پیام های حضرت امام که بر تارک تاریخ و جغرافیای جهان درخشیده و خواهد درخشید برخوردی مناسب بنمائیم و به یاد داشته باشیم که چشم ها منتظرند که چگونه و کی پیام ها تحقق پیدا خواهد کرد؟ هم مخالفان و هم موافقان نظام اسلامی انتظار می کشند، تا کدامین را خوشحال نمائیم؟
ادای تکلیف و باز فراموش نکنیم که خون شهداءِ عزیز از صدر اسلام تا کنون انتظار چنین زمانی را کشیده است که اسلام بر جامعه حاکم شود و انسان ها را از اسارت جهل و ظلم و ستم و نامردمی آزاد نماید. و فراموش نکنیم که خداوند امام را و این نعمت بزرگ را بر ما ارزانی داشته است و کفران نعمت نکنیم. و فراموش نکنیم که چشمان مادران و پدرانی که عزیز داده اند و نیز همسرانی که فرزندان خردسالشان، پدر شهیدشان را از آنها طلب می کنند انتظار می کشند. فراموش نکنیم که برای ثمر رسیدن این انقلاب مقدس در شکنجه گاههای رژیم شاه انسان های پاک، لحظات خطرناک و باورنکردنی را پشت سر گذاشته و زجرهای جسمی و روانی را چشیده و بعضا به سلاح خانه برده شده و شهید شده اند و فراموش نکنیم که آنهائی که با پیروزی انقلاب اسلامی از زندان های شاه آزاد شده اند برای ادای تکلیف مبارزه می کردند و اصلا کسب قدرت و موقعیت دنیوی و ضد گلوله و کبکبه و دبدبه در مخیله شان نبود و همین امر به آنها انگیزه مبارزه می داد. در یک کلمه «ادای تکلیف». فراموش نکنیم که انسان های پاکی در شکنجه گاههای رژیم بعث عراقی سختی ها را تحمل کرده و یا در ستیغ کوههای کردستان به دست مزدوران استکبار جهانی با تبر و اره و ... قطعه قطعه شده اند تا ارزشهای اسلامی اقامه شود. فراموش نکنیم که امت حزب الله فشارهای جنگ شهرها و سختیهای اقتصادی و کمبودهای رفاهی و دهها مشکل و گرفتاری دیگر را با قامتی استوار تحمل کرده و خم به ابرو نیاورده و چشم انتظار تحقق اسلام عزیز و پیام های امام خود می باشد. در نظر آوریم نگاه حسرت زده و خشم آلود فرزندان یتیم و طبقات محروم جامعه را که شاهد تصرت امکانات عمومی جامعه از سوی فرزندان طبقات مرفه بوده که در سایه تمکن مالی و پایگاه اجتماعی خود به پیش می روند تا دور تسلسل باطل بقای فاصله فقر و غنا را پاسداری نمایند!؟ در نظر آوریم که چشمان حیرت زده مردم صبور و مقاوم و ایثارگری که در همه صحنه های انقلاب پاسدار آن بوده اند و به هنگام رفتارهای تشریفاتی و ژست های غربی مآبانه ما را رهگیری می کنند که چرا در شرایط سخت اقتصادی و کمبود امکانات رفاهی، جلوی هزینه های تشریفاتی را نمی گیریم؟ و این مردم با بزرگاری خود علی رغم درک این مسئله که همه مشکلات مملکت نای از ناچاری نیست باز هم در صحنه های حفاظت از انقلاب مقدس اسلامی مردانه حضور پیدا می کنند و بر ما می بخشند. به خاطر داشته باشیم که چشمان حسرت زده میلیونها مسلمان و مظلوم جهان در زندانها و یا زیر فشارهایی که مشابه آن را در دوران رژیم شاه تحمل کرده ایم در سراسر جهان به ما دوخته شده است که نعمت الهی انقلاب اسلامی را چگونه پاس می داریم و تجربه حکومت اسلامی را که آرمان فطری انسانها است چگونه عینیت می بخشیم؟ و فراموش نکنیم که استقبال مردم از ما به عنوان یار امام و به خاطر امام است. پس تا دیر نشده است بکوشیم و پیام های حضرت امام را جدی بگیریم که فردا دیر است. پایان
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 67 |