تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,767 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,969 |
گفته ها و نوشته ها | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1368، شماره 88، فروردین 1368 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
گفته ها و نوشته ها آفت ها پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: 1ـ آفت گفتار دروغ گفتن است. 2ـ آفت دانش، فراموشی و از یاد بردن آن است. 3ـآفت حلم و بردباری، سفاهت و نادانی است. 4ـ آفت عبادت، خستگی و ناتوانی است. 5ـ آفت زیرکی، خودنمائی و خود بزرگ بینی است. 6ـ آفت شجاعت و دلیری، ستم کردن و ظلم بر دیگران روا داشتن است. 7ـ آفت سخاوت و بخشش، منت نهادن است. 8ـ آفت زیبائی، تکبر، و خود پرستی است. 9ـ و آفت مقام و منصب، به خود بالیدن و بر مردم فخر فروختن است.
حرم در پیش و حرامی در پس شبی در بیابان مکه از بی خوابی پای رفتنم نماند، سر بنهادم و شتربان را گفتم: دست از من بدار! گفت: ای برادر، حرم در پیش است و حرامی در پس، اگر رفتی بردی و گر خفتی مردی.
همه خانه او است دلدار چو مغز است و جهان جمله چو پوست ناید به نظر مرا به جز جلوه دوست مردم ره کعبه و حرم پیمایند در دیده اسرار، همه خانه او است «حاج ملا هادی سبزواری»
پاسخ لقمان لقمان در صحرا شخصی را ملاقات کرد که از شهر به شهر دیگر می رفت، آن شخص از او پرسید: تا چند ساعت دیگر به آن شهر خواهم رسید؟ لقمان گفت: راه برو! آن مرد مجددا حرف خود را تکرار کرد و گفت: می گویم تا چند ساعت دیگر به شهر می رسم؟ لقمان باز هم گفت:راه برو! آن شخص خیال کرد لقمان دیوانه است، به راه خود ادامه داد، هنوز چند قدمی نرفته بود که لقمان به او گفت: دو ساعت دیگر! آن شخص گفت: چرا از اول همین جواب را ندادی؟ گفت: به علت این که راه رفتن ترا ندیده بودم.
چراغان کن به داغ خود دل ویرانه ما را خدایا در پذیر این نعره مستانه ما را مکن توحید از حسن قبول افسانه ما را در آن صحرا که چون برگ خزان انجم فرو ریزد به آب روی رحمت، سبز گردان دانه ما را تو کز خون شیر و نوش از نیش و گل از خار میسازی به چشم خلق، شیرین ساز تلخ افسانه ما را اگرچه بحر رحمت بی نیاز است از حساب ما به باد آستین مشکن دل پیمانه ما را زمین مرده احیا کردن آئین کرم باشد چراغان کن به داغ خود دل ویرانه ما را ز بیم گفتگوی حشر، فارغ دار دل صائب شفاعت می کند عشقش، دل دیوانه ما را «صائب تبریزی» شرایط روزی دادن روزی هارون الرشید به بهلول گفت: می خواهی که وجه معاش تو را متکفل شوم و ما یحتاج تو را از خزانه مقرر سازم تا از آن فکر آن آسوده شوی؟ بهلول گفت: اگر سه عیب در این کار نبود، راضی می شدم؛ اول آن که تو نمی دانی به چه محتاجم، تا آن را از برای من مهیا سازی. دوم این که نمی دانی چه وقت احتیاج دارم تا در آن وقت، وجه را بپردازی. سوم آن که نمی دانی چقدر احتیاج دارم تا همان مقدار بدهی و از بیش و کم آن مرا در ورطه بلا نیندازی ولی خداوند تبارک و تعالی که متکفل روزی من است، این هر سه را می داند و آن چه به آن محتاجم، در وقتی که لازم است و به قدری که احتیاج دارم می رساند، با این تفاوت که تو در مقابل پرداخت این وجه، با کوچک ترین خطائی ممکن است مرا مورد خشم و غضب خود قرار دهی ولی خدا بخشنده است.
مبارک باد، آمد ماه روزه مبارک باد، آمد ماه روزه رهت خوش باد، ای همراه روز شدم بر بام تا مه را ببینم که بودم من به جان دلخواه روزه دعاها اندر این مه مستجاب است فلکها را بدرّد، آه روزه چو یوسف ملک مصر عشق گیرد کسی کو صبر کرد، در چاه روزه سحوری کم زن ای نطق و خمش کن ز روزه خود شوند آگاه روزه «مولانا جلال الدین»
جوابت چه بُوَد؟ چون جمله خطا کنی صوابت چه بود؟ مقصود تو ز این عمر خرابت چه بود؟ انصاف بده چون تو بخواهی رفتن گجویند چه کرده ای؟ جوابت چه بود؟ «اوحدی کرمانی»
سیر نزولی محصولات غذائی با آماری که متخصصان غذاشناسی ارائه می دهند، از بین 000/350 نوع گیاه خوارکی و سودمند، برای تغذیه در دنیای امروز تنها 600 نوع آن کشت می شود که در نتیجه ـ به عقیده محققان غذا شناسی ـ اساس تغذیه انسان امروزی از گذشته های دور، پانصد مرتبه ضعیف تر گردیده است و به علت نوع کشت و روش برداشت محصول و به کار بردن کود شیمیائی خطرناک، این مقدار نیز با همه کمبودی که دارد، سیر نزولی طی می کند و هر روز بیش از پیش این سیر نزولی ادامه می یابد و بر اثر آن موادی که محصولات غذائی عنوان یافته اند، خود گرفتار گرسنگی و کمبود عناصر غذائی گشته اند. در سرزمین پهانور ایران بیش از 000/100 گیاه متنوع و غنی خوراکی حاوی عناصر متفاوت وجود دارد که سرشار از ترکیبات غذائی است که امروز کمتر مورد استفاده قرار می گیرند. ضرورت آگاهی از فواید این گیاهان خوراکی و اقدام مسئولان به بهره برداری از آنها، بزرگترین راه رهائی از فقر غذائی و کمبودهای پنهانی مواد غذائی در مردم این سرزمین است.
دخانیات از نظر گاندی مهماتها گاندی درباره دخانیات چنین می گوید: «توتون به سادگی نوع انسان را به تباهی می کشاند که اگر یک باره اثر بد آن آشکار می شد، به ندرت کسی دوباره به آن معتاد می گردید. تولستوی توتون را بدترین نوع از مواد مخدر نامید است... شکی نیست که توتون یکی از مواد مخدر است و افراد تحت تاثیر آن، نگرانی ها و بدبختی های خود را فراموش می کنند. افراد معتاد به توتون، نسبت به احساس دیگران بی عاطفه و بی توجه می شوند. افرادی که اعتیاد ندارند عموما نمی توانند بوی دود توتون را تحمل کنند، اما یک فرد معتاد اغلب در ترن و تراموا بین مردم رفته و بی اعتنا به احساس هم سفران خود به کشیسدن دخانیات می پردازد. دود کشیدن، موجب ازدیاد بزاق دهان می شود و بیشتر افراد معتاد به دخانیات بوی بدی دارد. شاید توتون لطافت حسی آنان را از بین می برد و این حالت سرانجام آن ها را به طرف دخانیات می کشاند.
استدلال پدر و پسر پدری به فرزند خردسالش گفت: هر وقت پدری ببیند که بچه اش کار زشتی می کند، از ناراحتی یکدانه از موهای سرش سفید می شود! طفل در جواب پدر گفت: چه خوب شد گفتید پدر، من همیشه با خودم فکر می کنم که چرا همه موهای پدربزرگ سفیده شده، نگو تقصیر شما بوده است!!
مهر حقیر و نکاح بزرگ! روزی عربی به مسجد رسول الله صلی الله علیه و آله در آمد و دو رکعت نماز در غایت تعجیل گزارد که در هیچ رکنی رعایت تعدیل نکرد و در قرائت، ترتیل به جای نیاورد و امام زین العابدین علیه السلام در او می نگریست. اعرابی بعد از سلام، دست به دعا برداشت و گفت: خدایا، مرا اعلی درجات بهشت روزی کن و یک قصر زرین و چهار حورعین بده!! امام فرمود: ای عرب، مهر حقیر آوردی و نکاح بزرگ طمع کردی!
مرده شوی ترکیبش را ببرد! درویشی «سبحان» نام، معدودی کلمات حکمت و عرفان را به مسخره بدون ربطی بین آنها روان می گفت و تا زمانی دراز شنونده گمان می برد که به جِدّ می گوید و فهم آن بر شنونده دشوار است! روزی در حلقه درس میرزا ابوالحسن حکیم معروف به «جلوه» حاضر شد و در میان مباحثه، همان الفاظ مسلسل گفتن گرفت! حکیم چند لحظه متحیر به او نگریسته و سپس به فراست، هزال بودن او را دریافت و گفت: «مفرداتش خوب است اما مرده شوی ترکیبش را ببرد»!
قیاس به نفس عمر بن عبدالعزیز از عربی شامی پرسید: عاملان من در دیار تو چگونه عمل می کنند؟ عرب گفت: قیاس به نفس کن و در خودت بنگر، چون وقتی که آب از سرچشمه صاف باشد،در تمام جویها، آب صاف روان می گردد و چون از سر چشمه گل آلود باشد، آب در تمام آنها گل آلود خواهد بود!
هر دو جهان را در باز در راه وفایش تن و جان را در باز مال و زر و سیم و خانمان را در باز رخت امل از هر دو جهان بیرون بر فارغ بنشین، هر دو جهان را در باز «نظامی گنجوی»
رودکی و سیاه کردن مو من موی خویش را نه از آن می کنم سیاه تا باز نوجوان شوم و نو کنم گناه چون جامه ها به وقت مصیبت سیه کنند من موی از مصیبت پیری کنم سیاه! «رودکی»
ترب ترکیبات ترب درصد: آب 7/93 ـ پروتئین 1/1 ـ چربی 1/0 ـگلوسید 2/4 ـ سدیم 8 میلی گرم ـ پتاسیم 229 میلی گرم ـ کلسیم 37 ـ منیزیم 15 ـ آهن 1 ـ فسفر 31 ـ گوگرد 31 ـ کلر 37 ـ ویتامین آ 30 واحد ـ ویتامین ب 1، 4/0 میلی گرم ـ ویتامین ب 2، 4/0 ـ ویتامین ث، 24 میلی گرم ـ هر صد گرمش حدود 22 کالری ایجاد می کند. در روایت از حضرت امیر «ع» نقل شده است: ریشته ترب بلغم را بریده غذا را هضم می نماید و برگش ادارر را خارج می سازد و از حضرت صادق «ع» است: ترب بخور که در آن سه خصلت است: برگش بادهای بدن را برطرف می سازد و مغزش ادرار آور است و ریشه اش قاطع بلغم. دانشمندان جدید می گویند: ترب سموم جمع شده در کبد و کلیه را دفع می نماید و لذا در رفع دردهای سیاتیکی، اعصاب، رماتیسم، نقرس، سنگ کلیه، انسداد مجاری تنفسی، احتقان خون و آنژین می تواند موثر باشد.
مقبره مرغ مردی از بزرگان عرب که به سخاوت، معروف روزگار بود، روزی به چادر اعرابی وارد شد. مرد میزبان رسومات خدمت به جای آورد، مرغی داشت او را ذبح کرده و طبخ نمود و پس از طبخ در ظرفی پاکیزه به حضور مهمان آورد و گفت: من این مرغ را از مدتی قبل تربیت کرده خودم به شخصه آب و دانه او را می دادم چون او را بسیار دوست می داشتم. همیشه آرزویم این بود که او را پس از مرگش در بقعه ای دفن کنم که اشرف همه بقعه ها باشد و چنین بقعه مبارکه ای نیافتم مگر شکم شما! می خواهم همین جا آن را مدفون کنم و به آرزوی خود نائل شوم! مرد سخاوتمند از این سخن خرسند شد و خنده زیادی کرد و پانصد درهم در مقابل آن مرغ به اعرابی داد.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 80 |