تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,791 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,974 |
عزاداری امام حسین «ع»، میراث اصیل اسلام محمدی «ص» | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1368، شماره 92، مرداد 1368 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
عزاداری امام حسین «ع»، میراث اصیل اسلام محمدی «ص» ماه محرم، ماه مصیبت و عزاداری فرا می رسد و یک بار دیگر در این سال حزن، ایران اسلامی یک پارچه سیاه پوش می شود و مجالس سوگواری عزیز زهرا، سیدالشهداء سلام الله علیه در سراسر جهان اسلام برپا می گردد. ما در این مقاله کوتاه بر این نیستیم که راجع به راز قیام و سرّ نهضت امام حسین (ع)بحث کنیم که شیعیان آن حضرت، بر این راز بزرگ واقفند و خود ابی عبدالله (ع)در لحظه به لحظه این قیام جاودانه، انگیزه جنبش و حرکت خود را بیان فرمودند و کلمات درربار آن حضرت در سینه شیعیانش محفوظ و در عملکرد پیروانش مشهود است. ولی آنچه ما را وا می دارد که درباره اش، مقداری بحث کنیم و نه از خود که هیچ مایه ای نداریم بلکه از امامان معصوم علیهم السلام و از رهبر فقید و عزیزمان فرزند راستین امام حسین «ع» روایت ها و سخنانی نقل کنیم، مسئله عزاداری و گریه بر امام حسین (ع)و ثواب و فایده آن است، و این که باید این گریه و آن عزاداری سنتی هم چنان که تاکنون پابرجا بوده است و امام بزرگوارمان همواره آن را مطرح می کردند در آینده نیز برقرار باشد و اگر حسین و قیام جاودانه اش نبود، از اسلام ناب محمدی «ص» اثر و خبری نمی ماند، و این است معنای سخن بزرگ پیامبر اکرم (ص)که فرمود: «حسینٌ منی و انا من حسین».
انقلاب، پرتوی از عاشورا امام خمینی «قدس سره» در این زمینه می فرماید: «اگر سیدالشهداء نبود، این نهضت هم پیش نمی رفت، سیدالشهداء «ع» همه جا هست. «کل ارض کربلا» ـ همه جا محضر سیدالشهداء است، همه منبرها محضر سیدالشهداء است، همه محراب ها از سیدالشهداء است. اگر سیدالشهداء نبود، یزید و پدرش و اعقابشان، اسلام را منسی کرده بودند، و اگر نسیان شده بود، یک رژیم طاغوتی در خارج منعکس می شد و معاویه و یزید، یک رژیم اسلامی را از رژیم طاغوتی معرفی می کردند و مردم را به جاهلیت برمی گرداندند...».[1] و در جای دیگر می فرمایند: «اگر عاشورا و فداکاری خاندان پیامبر نبود، بعثت و زحمات جان فرسای نبی اکرم را طاغوتیان آن زمان به نابودی کشانده بودند. و اگر عاشورا نبود، منطق جاهلیت ابوسفیانیان که می خواستند قلم سرخ بر وحی و کتاب بکشند و یزید، یادگار عصر تاریک بت پرستی که به گمان خود با کشتن و به شهادت کشیدن فرزندان وحی، امید داشت اساس اسلام را برچیند و با صراحت و اعلام «لا خبر جاء و لا وحی نزل» بنیاد حکومت الهی را برکند، نمی دانستیم به سر قرآن کریم و اسلام عزیز ه می آمد؟ لکن اراده خداوند متعال بر آن بوده و هست که اسلام رهائی بخش و قرآن هدایت افروز را جاوید نگه دارد و با خون شهیدانی چون فرزندان وحی احیا و پشتیبانی فرماید و از آسیب دهر نگهدارد، و حسین بن علی آن عصاره نبوت و یادگار ولایت را برانگیزد تا جان خد و عزیزانش را فدای عقیده خویش و امت معظم پیامبر اکرم نماید، تا در امتداد تاریخ، خون پاک او بجوشد و دین خدا را آبیاری فرماید و از وحی و ره آوردهای آن پاسداری نماید».[2]
امام حسین «ع» الگوی انقلابهای الهی پس بی گمان اگر عزاداری همه ساله بر امام حسین «ع» نباشد و اگر گویندگان و خطبا همواره در مجالس و محافل خود، نام سرور شهیدان و آزادگان را نبرند و دربارۀ قیام آن حضرت سخن نگویند، کم کم به فراموشی سپرده خواهد شد و دیگر انگیزۀ قیام برای هیچ مسلمانی باقی نخواهد ماند. بنابراین، قطعا افرادی که پرچم مخالفت با عزاداری را در برهه ای از زمان بلند کرده بودند، فهمیده یا نفهمیده با اصل نهضت ـ با نیت الهی و انگیزه قیام لله ـ می جنگیدند هر چند خود داعیه انقلابی بودن داشتند، زیرا انقلابیون جهان برای خود الگو و سرمشقی دارند و هر گروهی به پیروی از سرمشق خود و هدفی که داشته است، علیه ظلم مبارزه می کنند و ما اگر الگوی خود را از دست بدهیم و هدفش را نادیده بگیریم، در دراز مدت بعید نیست، پیروی از اهداف مادی و غیر الهی سایر انقلابیون جهان بنمائیم و به راهی برویم که آنان رفتند، در حالی که تنها قیام و نهضتی برای ما ارزشمند و والا است که انگیزه اش «قیام لله» باشد. «قل انما اعظم بواحدة أن تقوموا لله مثنی و فرادی» و این مشخصه را خداوند در قرآن مجید بیان فرموده و هرگز جای شبهه ای ندارد، البته از نظر ما افرادی که در برابر ظلم و ستم بیدادگران قیام می کنند، شایان تقدیرند و ما خواهان رفع ظلم در تمام جهان به ویژه جهان سوم و محرومین و مستضعفین هستیم ولی هرگز کسی را که برای خدا قیام می کند با کسی که انگیزۀ مادی دارد یکسان نمی دانیم و تاریخ هم ثابت کرده است که تنها قیامی جاودانه و پایدار است که انگیزه اش الهی است و اگر برخی انقلاب های جهان ـ با این که در آغاز هدفی اسلامی داشته اند ـ اکنون از بین رفته اند، به این دلیل است که آن انقلاب ها از مسیر اصلی خویش منحرف شده و متاسفانه به یکی از دو قطب غربی یا شرقی کشیده شده اند، و گرنه حتی اگر تمام افراد آن انقلاب ها از بین رفته باشند، همین که معلوم شود، هدف الهی بوده است، با نگرشی دقیق در تاریخ، آن انقلاب ها را هم چنان پایدار و زنده می یابیم.
انگیزه باید الهی باشد بنابراین، اشتباه بزرگی است اگر کسی، یک فرد مادی به ظاهر انقلابی را برابر با یک مسلمان انقلابی ـ یا خدای نخواسته برتر از یک مؤمن متعهد ـ بداند و کشته آنهائی را که تنها به انگیزۀ دفاع از وطن کشته می شوند، شهید بداند، در حالی که هدف و انگیزه آنها، مادی محض بوده است. و از آن اشتباه بزرگتر این است که کسی هدف غائی اسلام را در همین زندگی مادی خلاصه کند. امام عزیزمان «رضوان الله علیه» در این زمینه می فرمایند: «این اشخاص که الآن در مجلات و غیر مجلات، مطلب می نویسند، اسلام شناسی را با عبارت از این می دانند که حکومتش به چند نحو باشد، تربیتش و ظاهرش و عدالتش چطور باشد و به خیال اینها، همین که انسان به زندگی مادی رسید، نتیجه و غایت اسلام حاصل است! غایت اسلام همان زندگی مرفه حیوانی است!! اما معارف الهیه و ماعدای این عالم و این که مافوق الطبیعه چیست، چه جور عالمی است، ادراک نمی کنند... اسلام هم جهات معنوی دارد هم جهات مادی...».[3] در این مقوله سخن بسیار است و برای این که از مطلب دور نشویم، بازگشتی به انگیزۀ قیام امام حسین (ع)می کنیم. بدون تردید ارزش قیام امام حسین «ع» در این است که صددرصد الهی و برای خدا بوده است، و هر چه برای خدا باشد، جاودانه و همیشگی است و مرور زمان در جاودانگی آن تاثیری نخواهد گذاشت و اگر تبلیغات سوئی بخواهد، مردم را از آن دور نگهدارد، و عزاداری امام حسین «ع» را زیر سوال ببرد، باید با آن تبلیغات مبارزه کرد هم چنان که امام خمینی «ره» در مناسبت های گوناگون آن تبلیغات را ناشی از جهل و گاهی غرض ورزی می دانست و بر عزاداری به شیوۀ سنتی تاکید می فرمود. و چه بهتر که برای شادی روح آن بزرگوار، فرازهائی از آن سخنان والا در اینجا نقل کنیم و آن گاه از منبع اصیلی که سخنان امام از آنجا سرچشمه گرفته است نیز برای تیمن و تبرک روایت هائی معطّر نقل نمائیم. امام همیشه زنده ما در تاکید بر مجالس عزاداری چنین می فرماید:
عزاداری سنتی «ما که مجالس عزا را به امر حضرت صادق سلام الله علیه و به سفارش ائمه هدی علیهم السلام بپا می کنیم، این مجالس عزا مقابله با ظلم ستمکاران است. خطبای ما قضیه کربلا را زنده نگهداشتند. گریه کردن بر شهید، زنده نگهداشتن نهضت است. حالا یک دسته آمده اند می گویند: روضه نخوانید! اینها نمی فهمند که روضه یعنی چه؟ اینها، ماهیت عزاداری را نمی دانند چیست؟ نمی دانند که گریه کردن بر امام حسین، زنده نگهداشتن نهضت است. بچه ها و جوان های ما خیال نکنند که مساله، مساله ملت گریه است، این را دیگران القاء کردند به شماها که بگوئید ملت گریه! آنها از همین گریه ها می ترسند برای این که گریه، گریه بر مظلوم است، فریاد مقابل ظالم هستند، قیام کرده اند این ها را باید حفظ کنید. اینها شعائر مذهبی ما است که باید حفظ بشود. اینها شعائر سیاسی است که باید حفظ بشود. اینها شعائر سیاسی است که باید حفظ بشود. بازیتان ندهند این قلم فرساها. بازیتان ندهند این اشخاصی که با اسماء مختلفه و با مرام های انحرافی می خواهند همه چیز را از دستتان بگیرند. اینها خیانتکارند، اینهائی که تزریق می کنند به شما ملت گریه! ملت گریه! اینها خیانت می کنند...».[4] این چه رازی است که امام بر عزاداری تکیه می کند؟ و این چه شمع فروزانی است که همیشه باید روشن باشد تا از نورش، راه را بر رهروان هموار سازد و از حرارتش کاخ ستمگران را بسوزاند. راستی هیچ فکر کرده ایم چرا از آغاز تولد تا روز وفات، ما را وابسته به تربت سیدالشهداء قرار داده اند. برای این که همیشه به یاد حسین و قیام حسین «ع» باشیم و در تمام مراحل زندگی، از این قیام انسان ساز، درس بگیریم و در زندگی خود بیچاره کنیم. از روز ولادت، برای تبرک ذره ای از تربت سیدالشهداء «ع» به نوزاد می دهند و در حین بلوغ او را وادار به سجده بر تربت می کنند و هم چنان این تربت، در رفت و آمدها، و نشست و برخاست ها و سفر و حضرها با انسان است و قرین او است تا آن هنگام که وارد قبر می خواهد بشود، آنجا نیز مستحب است که مقداری از تربت امام حسین «ع» با او دفن شود. هر وقت شیعه آبی می آشامد، سلام بر حسین و لعنت بر یزید می گوید، هر جا مجلسی برای شهید با هر مومنی برپا شود، با نام امام حسین «ع» زینت داده می شود و هر صبح و شام و به هر مناسبت و پس از هر نماز و در هر روز عید و عزا زیارت امام حسین «ع» خوانده می شود و خلاصه نام حسین و یاد حسین باید در پوست و خون و گوشت شیعه و در قلب و ذهن و تمام اعضای محب اهل بیت باشد تا هرگز هدف امام حسین را از یاد نبرند و برای آن هدف زنده باشد و زندگی را ادامه دهد و حیات اخروی را نیز در پرتو این نام مقدس و عزیز جاودانگی و شیرینی بخشد. پس باید عاشورا را زنده نگهداشت و نام امام حسین «ع» را در هر زمان و مکان احیا کرد و عزاداری را، یعنی این میتینگ الهی را همیشه به ویژه ایام عاشورا برپا داشت. امام خمینی به این مناسبت می فرمایند: «این خون سیدالشهدا است که خون های همه ملت های اسلامی را به جوش می آورد. و این دستجات عزیز عاشورا است که مردم را به هیجان می آورد و برای اسلام و برای حفظ مقاصد اسلامی مهیا می کند؛ در این امر سستی نباید کرد... همان طور که در سابق عمل می شد، روضه خوانی بشود، مرثیه گفته شود، شعر و نثر در فضایل اهل بیت و در مصائب آنها گفته شود تا این مردم مهیا باشند، در صحنه باشند... و عاشورا را زنده نگهدارید که با نگهداشتن عاشورا، کشور شما آسیب نخواهد دید». و برای تاکید بیشتر بر روضه خوانی و مرثیه سرائی چنین می فرمایند: «سیدالشهدا اسلام را نجات داد، روضه سیدالشهدا برای حفظ مکتب سیدالشهدا است. آن کسانی که می گیند روضه سیدالشهدا را نخوانید، اصلا نمی فهمند مکتب سیدالشهدا چه بوده و نمی دانند یعنی چه؟ نمی دانند این گریه ها و روضه ها حفظ کرده این مکتب را ... ما هر روز باید گریه کنیم. ما هر روز باید منبر برویم برای حفظ این مکتب، برای حفظ این نهضت ها، این نهضت ها مرهون امام حسین سلام الله علیه است».[5]
عزاداری در روایات: ثواب گریه بر سیدالشهدا و عزاداری و سوگواری و مرثیه خوانی بر آن حضرت در روایت های بسیار زیادی رسیده است و امامان معصوم ما علیهم السلام با اقامه عزای حسینی در منازل خود و با ذکر مصیبت آن حضرت در ایام حج و به مناسبت های گوناگون، عملا بر این معنی تاکید کرده و اصرار ورزیده اند. امام سجاد سلام الله علیه می فرمود: «هر مؤمنی که بر کشته شدن امام حسین «علیه السلام» دیده اش گریان شود و اشکش بر گونه هایش جاری گردد، خداوند به او غرفه هائی در بهشت عطا فرماید که سالهای سال در آنها سکونت ورزد.[6] امام رضا (ع)در حدیثی به ابن شبیب می فرماید: «ای فرزند شبیب! اگر خواستی گریه کنی، بر امام حسین (ع)گریه کن چرا که همان گونه که گوسفند را می کشند، او را کشتند و همراه او 18 مرد از اهل بیتش را به قتل رساندند که در روی زمین مانند آنها وجود نداشت... ای ابن شبیب! اگر دوست داشتی همراه پیامبر «ص» و آلش در غرفه های ساخته شدۀ بهشتی ساکن گردی، پس قاتلان امام حسین را لعن کن... ای ابن شبیب! اگر دوست داشتی همراه ما در درجات والای بهشت باشی، پس برای غم ما غمناک شو و برای خشنودی ما خشنود شو و بر تو باد ولایت ما، پس هر کس سنگی را نیز دوست داشته باشد، روز قیامت با آن محشور خواهد شد».[7] امام رضا (ع)فرمود: «هر کس در روز عاشورا دنبال کارهای دنیوی خود نرود، خداوند تمام حوائج دنیا و آخرتش را برآورده سازد، و هر کس روز عاشورا را روز مصیبت و حزن و گریه خود قرار دهد، خدای عزوجل روز قیامت را روز شادی و خرسندیش قرار دهد و دیدگانش به وجود ما در بهشت های برین روشن گردد».[8] علقمه می گوید: امام باقر (ع)امر می کرد که در روز عاشورا حتما مصیبت امام حسین خوانده شود و بر آن حضرت گریه کنند و خود آن حضرت امر می کرد به افرادی که از آنها تقیه نمی کرد که بر سیدالشهدا «ع» گریه کنند و در منزل خود مجلس عزاداری برپا می فرمود، و دستور می فرمود که مومنین به همدیگر تسلیت و تعزیت بگویند و می فرمود: من ضمانت می کنم ثواب دو هزار حج و دو هزار عمره و دو هزار غزوه را بر آنها. می گوید: عرض کردم، چگونه به همدیگر تسلیت بگوئیم؟ فرمود: بگوئید: «عظّم الله اجورنا بمصابنا الحسین «ع» و جعلنا و ایاکم من الطالبین بثاره مع ولیه و الامام المهدی من آل محمّد». در این جمله حضرت دقت کنید که ضمن عرض تسلیت به همدیگر، حضرت تاکید می کنند بر این که ما باید «اخذ به ثار» کنیم و در روز عاشورا به یاد همدیگر بیاوریم که این خونخواهی بر ما لازم است. پس نه تنها گریه می کنیم و مصیبت می خوانیم و عزاداری می کنیم بلکه آمادۀ خونخواهی و اخذ ثار نیز باید باشیم. و اینجا است که گریه مفهوم دیگری پیدا می کند، این دیگر گریه صامت نیست بلکه گریه قیام است. این گریه سرد کننده نیست که حرارت بخش است. این گریه، انگیزه حرکت را فروکش نمی کند که آن را می افزاید. این گریه، گریه بزدلان نیست که گریه شجاعان است. این گریه آرام بخش نیست که هیجان انگیزه است و سرانجام این گریه، گریه قاعدین نیست که گریه مجاهدین و قائمین است. خدایا! ما را از گریه کنندگان واقعی امام حسین «ع» قرار ده و ما را موفق به اخذ ثار آن راه جهاد و مبارزه با دشمنان تو است ثابت قدم گردان و شفاعت آن حضرت را در روز رستاخیز نصیبمان فرما.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 95 |