تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,821 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,981 |
آثار اعمال | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1368، شماره 92، مرداد 1368 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
اصول اعتقادی اسلام معاد قسمت سی ام ـ آیت الله حسین نوری آثار اعمال هر موجودی از موجودات جهان دارای خاصیت و اثر مخصوصی است، هم چنانکه عسل شیرین و نمک شور و زهر قتّال و حنظل تلخ و زعفران خوشبو است هر یک از اعمال انسان نیز دارای خاصیت و اثر مخصوصی است که خداوند متعال یا خود در ضمن دسته ای از آیات قرآن مجید از این آثار خبر داده است و یا این که اهل بیت وحی و عصمت (ع) آن آثار را در طی احادیثی بیان کرده اند. بر ما به مناسبت بحثی که داریم لازم است این دسته از آیات و احادیث را که نقش بسیار مهمی در دعوت و تشویق به کارهای خوب و در بازداشتن از کارهای ناپسند دارد مورد بررسی و مطالعه قرار بدهیم و مخصوصا به آثار و نتایج اعمال در جهان آخرت توجه داشته باشیم در مقاله های پیشین قسمتی از این قبیل آیات و احادیث را تذکر دادیم اکنون در دنباله آن بحث می گوئیم یکی از اعمالی که دارای عکس العمل و نتیجه بسیار مهم است رعایت حق پدر و مادر است. به همان نسبت که مراعات این حق دارای اثر خوب و مطلوب است سرپیچی از آن نیز دارای عکس العمل و اثر نامطلوب است. باید توجه داشت که حق پدر و مادر یک حق روشن فطری و عقلی است زیرا هر بشری این حقیقت را احساس می کند که وجود و شخصیت او همیشه تحقق نداشته و این وجود و شخصیتی را که هم اکنون دارد خود او به وجود نیاورده است بلکه خداوند هستی بخش او را آفریده و به او لباس هستی پوشانیده است. ما همه می دانیم که از آغاز به این صورت که هم اکنون هستیم نبوده ایم ذرات وجود ما مدتی در میان آب و خاک این جهان پراکنده بود تا این که دست قدرتی آنها را جمع کرده و به هم التیام و ارتباط داده و به صورت گیاه و دانه و میوه که پایه اصلی غذای انسان است در آورده و از آن پس آن را به نطفه و سپس به علقه و مضغه تبدیل نموده و بعد از آن با ترسیم اعضا و اندام و تشکیلات جهازات و دستگاههای لازم زندگی، کامل گردانیده و دارای حس و حرکت کرده است تا این که به صورت کودک ناتوانی پا به عرصه این جهان نهاده و در هنگامی که متولد شده است با پستان پر از شیر و دل سرشار از مهر مادر و قلب پر عطوفت پدر و کانون زندگی گرم و راحت بخش مواجه گردیده است و دریا دریا محبت و عاطفه و احسان پدر و مادر به او قدم به قدم و لحظه به لحظه قدرت و تحرک به سوی رشد و کمال بخشیده است. بنابراین نخستین و بزرگترین حقی که بر گردن ما تعلق می گیرد حق خداوند هستی بخش و جهان و جان آفرین است و از آن پس حق پدر و مادر که در ایام خردی و ناتوانی رنج ما را متحمل گشته و مشکلات تربیت ما را بر عهده گرفته اند تا توانسته ایم با پای خود راه برویم و با دست خود کار و با عقل خود فکر کنیم. و چون طبیعت و فطرت انسان طوری است که هر گاه کسی دربارۀ او احسان کند خود را مرهون آن احسان می داند لذا وجدان هر شخصی او را مدیون پدر و مادر خود و مرهون زحمات آنها می داند و می خواهد آن را تلافی کند و گفتار خداوند نیز که در قرآن مجید می فرماید: «هَلْ جزاءُ الأحسانِ الا الاحسانٌ»[1] یعنی آیا پاداش نیکی جز نیکی می تواند باشد؟ برای تثبیت همین مطلب است که این یک امر فطری است و یکی از اصول مسلمه ای که حکما و متکلمین بر آن تکیه کرده و آن را اساس خداشناسی و پرستش آن ذات مقدس معرفی کرده و گفته اند «شکر مُنْعِم عقلا لازم است» نیز همین است. سخن سرای نامی سعدی شیرازی در رابطه با مجسم کردن مقداری از این سرگذشت چنین می گوید: تو قائم به خود نیستی یک قدم زغیبت مدد می رسد دم به دم نه طفلی دهن بسته بودی زلاف همی روزی آمد بجوفت زناف چو نافت بریدند و روزی گسست به پستان مادر گرفتی دو دست ببین تا یک انگشت از چند بند بصنع خدائی بهم در فکند تامل کن از بهر رفتار مرد که چند استخوان پی زد و وصل کرد دو صد مهره بر یکدگر ساخته است که گل مهره ای چون تو پرداخته است ز ابر افکند قطره ای سوی یم ز صلب آورد نطفه ای در شکم از آن قطره لؤلوی لالا کنُد وزین قامتی سر و بالا کند دهد نطفه را صورتی چون پری که کرده است در آب صورتگری کنار و بر مادر دلپذیر بهشت است و پستان در آن جوی شیر درختیست بالای جان پرورش وَلَد میوۀ نازنین در برَش ترا آن که چشم و دهان داد و گوش اگر عاقلی در خلافش مکوش راستی بعد از حق خداوند که نعمت های او قابل شمارش نیست (و همین وجود پدر و مادر با هم با این مزایا از نعمت های اوست) هیچ حقی به اندازه حق پدر و مادر مهم نیست. زحماتی که پدر و مادر در راه فرزند متحمل می شوند و عواطف و محبت های عمیقی که اظهار می کنند در قالب هیچ بیان و در چهار چوبه هیچ قلم نمی گنجد! چه شبهای سردی که مادر با تن لرزان و دل لرزانتر نخفته است تا این که فرزند بخوابد و چه روزهای گرم که پدر رنج کشیده و غرق ریخته است تا این فرزند سرگرم بازی شود و خشنود باشد. راستی احسان های توام با عطوفت آنها را هرگز نباید فراموش کرد، مادر، فرزند خود را در دل خود پرورانده و از شیرۀ جانش تغذیه کرده و در آغوش خود منزل داده و روی سینه اش خوابانده و صدای قلب تپنده در محبت فرزند، فرزند را نوازش داده و بالاخره چه زحمت ها که نکشید و چه احساسات و عواطفی که ابراز نکرد. دستش بگرفت و پا بپا برد تا شیوۀ راه رفتن آموخت شبها بر گاهوارۀ او بیدار نشست و خفتن آموخت یک حرف و دو حرف بر زبانش الفاظ نهاد و گفتن آموخت لبخند نهاد بر دهانش بر غنچه گل شکفتن آموخت و بالاخره این پدر و مادر است که او را بر دوش کشیده و بر چره اش بوسه ها داده و وسائل غذا و لباس و آسایشش را فراهم کرده و در بیماری پرستاریش کرده و در کودکی اَدَبش آموخته اند و با رنج و زحمت فراوان توام با مهر و عطوفت بزرگش کرده اند. خداوند متعال در 4 مورد قرآن کریم فرموده است: «وَ بِالْوالِدَیْنِ احسْانا» که یکی از آنها به این شرح است: «و قضی ربّک الا تعبدوا الا ایّاه و بالوالدین احساناً امّا یبلغنّ عندک الکبر احدهما او کلاهما فلا تقل لهما اف و لا تنهرهما و قل لهما قولاً کریما و اخفض لهم جناح الذل من الرحمة و قل ربّ ارحمهما کما ربیانی صغیرا».[2] یعنی: خدای تو حکم فرموده که جز او هیچ کس را نپرستید و دربارۀ پدر و مادر نیکی کنید چنان چه هر دو یا یکی از آنها پیر و سالخورده شوند رنهار کوچک ترین کلمه ای که موجب رنجش خاطر آنها گردد به آنها مگوئید و کمترین آزار به آنها نرسانید و با آنها با تکریم و احترام سخن بگوئید و در برابر ایشان همواره پر و بال تواضع و تکریم را بگسترانید و درباره آنها دعا کرده بگوئید پروردگارا همان طور که پدر و مادرف مرا با مهربانی پرورش دادند آنها را مشمول رحمت و مهربانی خاص خود قرار بده. ابوولاد حنّاط از حضرت صادق «ع» پرسید: معنای «احسان» در این آیه که خداوند فرمود: « و بالوالدین احساناً» چیست؟ حضرتش فرمود «احسان» این است که معاشرت و مصاحبت با آنها را براساس گشاده روئی و ملاطفت و مهربانی و نیکی چنان که شایسته است انجام بدهی به طوری که پیش از این که خودشان اظهار کنند، احتیاجات آنها را برآورده کنی و کارهای مربوط به آنها را به انجام برسانی که دیگر آنها خودشان را محتاج به اظهار کردن و بازگو نمودن نبینند و با نگاهی سرشار عاطفه و رقت به آنها بنگر و صدای خود را هرگز از صدای آنها بلندتر مکن و در کاری که آنها قصد انجام آن را دارند هرگز پیشدستی مکن و در موقع راه رفتن هیچ وقت از آنها جلو نیفت [3] و نیز حضرت صادق (ع) فرمودند: اگر چیزی کوچک تر از کلمه «اف» (کوچک ترین کلمه ای که در لغت عرب حاکی از ناراحتی است) وجود می داشت خداوند همان عبارت را به کار می برد و یکی از مراتب عقوق و حق نشناسی در برابر پدر و مادر آن است که انسان به چهرۀ پدر و مادر نگاه خیره بیندازد.[4] در این مورد احادیث بسیاری از اهل بیت وحی و عصمت سلام الله علیهم که نمایان گر اهمیت این حق است صادر گردیده است برای نمونه توجه به این حدیث که بیانگر لزوم تحمل زحمت در راه ادای حقوق است اهمیت و عظمت این حق روشن می گردد: حضرت رسول اکرم (ص) فرمودند: برای ادای حق پدر و مادر دو سال و برای ادای حق خویشاوندان یک سال راه پیمائی کن و مقدار یک میل راه برای عیادت مریض و دو میل برای تشییع جنازه و سه میل برای اجابت یک دعوت و چهار میل برای دادرسی یک درمانده راه پیمائی کن.[5] و این حدیث نیز اهمیت این حق را بازگو می کند: حضرت باقر (ع) فرمودند سه چیز است که هیچ کس در تخلف و رعایت نکردن آنها در هیچ حال معذور نیست: 1ـ رعایت امانت چه این که کسی که امانت به تو سپرده و تو را امین دانسته است فرد خوبی باشد یا بد (مسلمان باشد یا کافر). 2ـ وفا به عهد و وعده چه این که کسی که به او وعده داده ای آدم خوب باشد یا بد. 3ـ نیکی و احسان به پدر و مادر خوب باشند یا بد.[6] و بالاخره در راه انجام این وظیفه مهم هر گامی دارای پاداشی است. اسلام حتی نگاه به چهرۀ پدر و مادر از روی محبت را یک عبادت معرفی می کند و برای هر نگاه پاداشی معادل یک حج مستحبی مقرر می دارد. حضرت پیغمبر (ص) فرمودند: هر نگاه محبت آمیزی که از طرف فرزند نیکوکار بر چهرۀ پدر و مادر بیفتد ثواب یک حج مستحبی که مورد قبول خداوند باشد دارد گفته شد یا رسول الله! آیا اگر در یک روز صد مرتبه نیز این نگاه تکرار شود همین فضیلت را دارد فرمود: بلی خداوند بزرگتر و کریم تر از این است.[7] حضرت صادق (ع) فرمودند: 1ـ نگاه به چهرۀ عالم آراسته به اخلاق و تقوا عبادت است. 2ـ نگاه به چهرۀ پیشوا و رهبر عادل عبادت است. 3ـ نگاه به چهره پدر و مادر از روی رافت و مهربانی عبادت است. 4ـنگاه به چهرۀ برادر دینی که او را برای خدا دوست می داری عبادت است.[8] باید توجه داشت که در برخی از احادیث نسبت به ادای حق مادر و اهمیت آن تاکید بیشتری به عمل آمده است؛ حضرت رضا (ع) فرمودند: حق مادر لازم ترین و واجب ترین حقوق است برای این که او بار وجود تو را در داخل وجود خود در مدت نسبتا طولانی حمل کرد و حفاظت تو را با چشم و گوش و تمام اعضا و جوارح خود در حالی که از این کار مسرور و شادمان بوده به عهده گرفت و از این که او گرسنه مانده است تا تو سیر و تشنه مانده است تا تو سیراب و با لباس ساده ساخت تا تو لباس بهتر بپوشی و در زیر آفتاب کار کرد تا تو در سایه بیارامی و از این کارها نیز خشنود بود، بنابراین باید به اندازۀ توان و قدرت خود در راه سپاسگزاری او بکوشی هر چند هرگز طاقت این که کوچک ترین حق او را ادا کنی نداری.[9] مردی به خدمت حضرت پیغمبر (ص) عرض کرد یا رسول الله! مادر من سخت پیر شده است و من او را بر پشت خود حمل می کنم و از دسترنج خودم با کمال عطوفت او را غذا می دهم و با دست خود کارهای مربوط به او را انجام می دهم آیا با این وصف زحمات او را جبران کرده ام؟ حضرتش فرمود: نه، هرگز زیرا شکم او مسکن تو و پستان های او مخزن آب و نان تو و پاهای او وسیله حرکت تو و دست های او سپر تو و آغوش او محل آرامش تو بود و او این کارها را با کمال خشنودی انجام می داد و آرزوی بقاء و حیات تو را داشت اما کارهائی را که گفتی انجام می دهی انجام می دهی ولی دوست داری که او از دنیا برود (بیش از این به زحمت نیفتد یا مزاحم تو نباشد).[10] منصوربن حازم از حضرت صادق (ع) پرسید کدام یک از اعمال نیک با فضیلت تر است؟ حضرتش فرمودند: سه چیز افضل اعمال است: 1ـ نماز خواندند در موقع خود. 2ـ نیکی و احسان به پدر و مادر. 3ـ جهاد در راه خدا.[11] حضرت رضا (ع) فرمودند خداوند به سه چیز توام با سه چیز دیگر امر فرموده است: 1ـ امر او به ادای نماز با امر او به ادای زکات توام است بنابراین کسی که نماز را بجا آورد ولی زکات را ادا نکند نماز او مورد قبول نیست. 2ـ امر او به ادای شکر و سپاسگزاری برای خدواند با امر او به شکر گزاری و احسان به پدر و مادر توام است و کسی که پدر و مادر را شکر گزاری نکند خدا را نیز شکر نکرده است. 3ـ امر او به تقوا با امر او به صله ارحام (برقراری ارتباط نیکو با خویشاوندان) با هم توام است و کسی که صله ارحام را بجا نیاورد تقوا را نیز نسبت به خداوند مراعات نکرده است.[12] از تعدادی احادیث مذهبی این مطلب نیز استفاده می شود که وظیفه و لزوم نیکی و احسان به پدر و مادر مخصوص زمان حیات آنها نیست و برای فرزندان لازم است پس از مرگ نیز به یاد آنها باشند و از احسان و نیکی نسبت با آنها مضایقه نکنند که حضرت باقر (ع) فرمودند: چه بسا افرادی که در حال زندگی پدر و مادر خود درباره آنها نیکی می کنند ولی پس از مرگ دَیْن آنها را اداره نمی کنند (باید بدانیم نماز و روزه ای که از پدر فوت شده است بر عهده پسر بزرگتر است که باید انجام بدهد) و برای آنها استغفار نمی نمایند در نتیجه خداوند آنها را جزء کسانی که مراعات حق پدر و مادر نکرده اند و با اصطلاح «عاق والدین» می باشند قرار می دهد و به عکس چه بسا کسانی که در حال زندگی پدر و مادر «عاق» بوده و حق آنها را مراعات نکرده اند اما پس از مرگ آنها دَیْن آنان را اداء می کنند و برای آنها استغفار می نمایند خداوند آنها را جزء کسانی که حقوق پدر و مادر را مراعات می کنند به حساب می آورد.[13] به طور خلاصه این موضع از احادیث دینی به طور رورشن استفاده می شود که ادای حق پدر و مادر در همین دنیا آثار و فوائد دنیوی و در عالم آخرت موجب سعادت خواهد بود و تخلف از آن در دنیا باعث موجب و عذاب و شقاوت خواهد گشت. حضرت صادق (ع) فرمودند: اگر می خواهی خداوند عمر تو را زیاد و طولانی کند پدر و مادر را خشنود و راضی نگهدار از آن پس اضافه کردند نیکی درباره پدر و مادر موجب افزایش روزی نیز می گردد.[14] و نیز حضرت صادق (ع) فرمودند شما درباره پدران خود نیکی و احسان کنید تا فرزندان شما نیز درباره شما نیکی و احسان نمایند و شما از زنها و نوامیس مردم چشم بپوشید و عفت را مراعات کنید تا مردم از نوامیس شما چشم بپوشند و عفت را نسبت به آنها رعایت کنند.[15] مردی از راویان حدیث بنام حنان می گوید ما در محضر پربرکت حضرت صادق (ع) شرفیاب بودیم و مردی بنام میسر در آن محضر از ارتباط خویشاوندی سخن به میان آورد حضرتش به او فرمودند ای میسر عمر تو چندین دفعه به پایان رسیده و اجلت سر آمده است ولی چون تو با خویشاوندان خود خوشرفتار می باشی و صله ارحام به جا می آوری خداوند اجل تو را به تاخیر انداخته است اگر دوست می داری که عمرت زیاد شود به پدر و مادر خود تا می توانی نیکی و احسان کن.[16] حضرت صادق (ع) فرمودند: کسیکه می خواهد سکرات و شدائد مرگ را خداوند بر او آسان بگرداند با خویشاوندان خود ارتباط قرابت را حفظ کند و درباره پدر و مادر خود نیکوکار باشد که اگر چنین باشد خداوند سکرات مرگ را بر او آسان میکند و در زندگی هرگز گرفتار فقر نمی گردد.[17] حضرت عسکری (ع) فرمودند: عقوق (یعنی رعایت نکردن حق پدر و مادر) باعث فقر و تنگدستی و موجب ذلت انسان می گردد.[18] مردی به نام ابراهیم بن شعیب می گوید به محضر حضرت صادق (ع) عرض کردم: پدر من سخت پیر و ضعیف شده است و ما او را برای انجام حاجت بر دوش گرفته حمل می کنیم. حضرتش به او فرمودند: تو خود شخصا این کار را به عهده بگیر و با دست خود لقمه در دهان او بگذار که همین کار فردا (روز قیامت) برای تو بهشت خواهد شد.[19] حضرت پیغمبر (ص) فرمودند: چهار عمل است کسی که آنها را به جا بیاورد خداوند رحمت خود را بر او می گستراند و او را داخل بهشت می کند. 1ـ با حسن اخلاق با مردم معاشرت کردن. 2ـ با درماندگان و غمزدگان همدردی کردن و به آنها نیکی کردن. 3ـ براساس مهربانی و عطوفت با پدر و مادر رفتار کردن. 4ـ نسبت به زیردستان نیکی و عطوفت داشتن.[20] در مقابل این احادیث، احادیث بسیاری نیز به طور صریح و روشن بر این مطلب تاکید دارند که کسی که حق پدر و مادر را رعایت نکند هرگز داخل بهشت نمی شود برای نمونه به ذکر دو تا از آنها اکتفا می شود: 1ـ حضرت صادق (ع) فرمودند: کسی حق پدر و مادر را رعایت نمی نماید هرگز داخل بهشت نمی گردد.[21] 2ـ و نیز آن حضرت فرمود: روز قیامت هنگامی که پرده بهشت کنار زده می شود همه افراد مگر یک گروه از فاصله پانصد سال راه بوی بهشت را استشمام می کنند و آن یک گروه کسانی هستند که عاق پدر و مادر باشند.[22] ادامه دارد
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 94 |