تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,049 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,994 |
صبر و استقامت | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1368، شماره 92، مرداد 1368 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
مدیریت اسلامی شرح صدر قسمت سیزدهم ـ حجة الاسلام و المسلمین محمدی ری شهری صبر و استقامت در قسمتهای گذشته درباره آگاهی،سیاست،حسن خلق،رفق،قاطعیت،انتقاد پذیری و تغافل،و رابطه این خصال با شرح صدر و مدیریت مطالبی تقدیم خوانندگان گرامی شد و سخن به نقش آفرینیهای امید، و رابطه این خصلت با مدیریت و شرح صدر رسید و اینک ادامه بحث:
شرح صدر و امید برای پیدا کردن رابطه عنصر امید و شرح صدر باید حساب کرد که اصولا چرا انسان ناامید می شود، و علت اصلی نومیدی چیست؟، چرا بعضی از مردم در برخورد با مشکلات زود حالت یاس و نومیدی به آنها دست می دهد و برخی دیگر در سخت ترین شرایط، امیدوارند و دست از تلاش برای رسیدن به مقصود بر نمی دارند؟ پاسخ این است که علت اصلی یاس و نومیدی در برخورد با سختی ها، کم ظرفیتی است، اشخاص کم ظرفیت توان لازم را برای برخورد با مشکلات ندارند و لذا خیلی زود می بُرند و کابوس یاس آنها را فرا می گیرد. افراد کم ظرفیت نه تنها توان برخورد صحیح با مشکلات را ندارند بلکه توان برخورد درست با خوشی ها نیز از آنها سلب شده است، و لذا هم در خوشی خود را گم می کنند و هم در ناخوشی. این مساله به دلیل اهمیت فوق العادۀ آن در انسان شناسی، و بازسازی انسانیت آدمی در قرآن کریم به طور مکرر و به صورت های گوناگون مطرح شده است. در سورۀ روم آیه 36 می خوانیم: «و اذا أذقنا الناس رحمة فرحوا بها و إن تصبهم سیئة بما قدمت ایدیهم اذا هم یقنطون». هنگامی که کمی طعم رحمت به مردم بچشانیم خوشحال می شوند و هر گاه رنج و مصیبتی به خاطر اعمالی که انجام داده اند به آنها برسد ناگهان مایوس و ناامید می گردند. در سورۀ اسراء آیه 83 می خوانیم: «و إذا أنعمنا علی الإنسان أعرض و نابجانبه و إذا مسّه الشّر کان یؤساً». هنگامی که به انسان نعمت دهیم «از حق» روی می گرداند و با حالت کبر و غرور فاصله می گیرد، و وقتی که کمترین ناراحتی به او دست می دهد یاس و نومیدی بر او مسلط میگردد. و در سوره فصلت آیه 48 و 49 ملاحظه می کنیم: «لا یسأم من دعاء الخیر و إن مسّه الشّرّ فیؤس قنوط، و لئن اذقناه رحمة منا من بعد ضراء مسّته لیقولنّ هذا لی و ما أظن السّاعة قائمة...». آری انسان از طلب خیر خسته نمی شود ولی همین که دچار شرّ می گردد خیلی زود نومید و مایوس می گردد. و اگر رحمتی از خود به او بچشانیم مخصوصا پس از بلائی که به او رسیده باشد حتما می گوید این از کاردانی خودم بود و من اصلا گمان نمی کنم قیامتی برپا گردد... این حالت، حال طبیعی عموم افراد کم ظرفیت است که توان برخورد با خوشی و ناخوشی را ندارند، در خوشی مغرور و خودپسند می شوند. ضعف ها و ناتوانیهای خود و هم چنین ولی نعمت خود را فراموش می کنند از حق اعراض می کنند و از حقیقت و حقیقت جویان و حق گویان فاصله می گیرند. و منکر حقایق عقلی می گردند، و در ناخوشی زود می بُرند و عرصه گیتی را بر خود تنگ می بینند و یاس و نومیدی سر تا پای وجود آنها را فرا می گیرد. اکنون که عامل اصلی نومیدی را شناختیم به سادگی می توانیم رابطه شرح صدر و امید را پیدا کنیم، چون شرح صدر چیزی جز گسترش ظرفیت فکری و روحی انسان نیست، و بر این اساس عوامل شرح صدر، اسباب ایجاد امید در انسان هستند، این عوامل و اسباب را در آینده به طور مبسوط توضیح خواهیم داد ولی آن چه در اینجا به تناسب مباحث گذشته جالب توجه است شناخت اجمالی عوامل اصلی شرح صدر و بالا رفتن ظرفیت روانی انسان در ارتباط با امید در سختی ها و حفظ تعادل در خوشی ها است که در سورۀ معارج و سورۀ هود پس از طرح توان انسان های کم ظرفیت در برخورد با خوشی ها و ناخوشی ها به آن اشاره شده است: در سوره معارج آیه 19 و آیات بعد از آن می خوانیم: «إنَّ الإنسان خلق هلوعاً. اذا مسه الشّرّ جزوعاً و إذا مسه الخیر منوعاً إلا المصلین...». به تحقیق که انسان به شدت حریص آفریده شده هنگام برخورد با شرور ناملایمات بسیار بی تابی می ند، و چون به خیری می رسد از انفاق به دیگران سخت امتناع می ورزد مگر افراد نمازگزار... . و در سوره هود آیه 9 و آیات بعد از آن می خوانیم: «و لئن اذقنا الإنسان منا رحمة ثمّ نزعناها منه إنّه لیؤس کفور و لئن أذقناه نعماء بعد ضرّاء مسته لیقولنّ ذهب السیئات عنی إنه لفرح فخور، إلا الذین صبروا و عملوا الصالحات...». اگر به انسان طعم نعمتی بچشانیم سپس آن را از او بگیریم بسیار نومید و ناسپاس خواهد بود. و اگر نعمت هایی پس از شدت و ناراحتی به او برسانیم می گوید مشکلات از من برطرف شد، او در شادی و فخرفروشی سخت غرق می شود، مگر کسانی که اهل صبر و عمل شایسته هستند... . در این آیات تصریح شده که انسان به طور طبیعی توان و ظرفیت برخورد با مشکلات را ندارد، در ناخوشی ها بی تابی می کند و ناامید می گردد و در خوشی ها خود را گُم می نماید و از این که دیگران در سایه راحتی او به راحتی برسند و از خوشی او بهره مند شوند بخل می ورزد و امتناع می کند، این یک مطلب که در آیات قبلی هم با الفاظ دیگری این معانی آمده است. ولی در سوره «معارج» و «هود» پس از تبیین عدم توان و ظرفیت عامه مردم در برخورد با مشکلاتف عده ای از این عموم استثناء شده اند، در سورۀ «معارج» افرادی که پیوسته اهل نماز هستند، اهل انفاق هستند، عملا قیامت را باور داشته باشند، از نظر جنسی بتوانند خود را کنترل کنند، اهل امانت باشند و از تحمل شهادت «گواهی» و اداء آن استنکاف ننمایند. و در سورۀ «هود» کسانی که اهل صبر و مقاومت و عمل شایسته باشند به عنوان افرادی معرفی شده اند که توان و ظرفیت برخورد درست با خوشی ها و ناخوشی ها را دارند. در سورۀ «معارج» ویژگی های افرادی مستثنی، خلاصه تر و در سورۀ «هود» مشروح تر بیان شده است. و به سخن دیگر اگر کسی اهل مقاومت و عمل صالح شد، توان و ظرفیت و شرح صدری پیدا می کند که در خوشی و ناخوشی آن گونه که باید عمل خواهد کرد، نه در خوشی خود را گُم می کند و نه در مشکلات مایوس می شود و بدین ترتیب یکی از اصلی ترین اصول اخلاقی در مدیریت را احراز می نماید.
9ـ صبر و استقامت نهمین صفت از صفاتی که مدی شایسته باید واجد آن باشد صبر و استقامت است. همان طور که در آیه 11 از سورۀ «هود»، «إلا الذین صبروا و عملوا الصالحات» ملاحظه فرمودید، صبر در کنار سایر اعمال شایسته تنها خصلتی است که از دیدگاه قرآن کریم در انسان، توانِ برخوردِ صحیح، با خوشیها و ناخوشی ها را ایجاد می نماید. ما هم در کنار سایر صفاتی که برای یک مدیر شایسته لازم است و در گذشته شرح این صفات را ملاحظه فرمودید، صفت صبر را به عنوان آخرین و مهم ترین و ضروری ترین صفاتی که برای مدیریت لازم است مطرح می کنیم. اصولا سایر صفاتی که برای مدیر و مدیریت ضروری است، در تحقق نیاز به صبر و مقاومت دارند و از این دید می توان گفت صفت صبر اساس و زیر بنای سایر صفات است، ارتباط شرح صدر و صبر هم ارتباطی بسیار نزدیک و قوی است. زیرا همان طور که قبلا توضیح دادیم که شرح صدر عبارتست از ظرفیت داشتن جان برای ادراکات و احساساتی که بر آن وارد می گردد، قلبی که نه احساس خوشی آن را پر می کند و نه احساس ناخوشی، و نه در اوج قدرت لبریز می شود و نه در حضیض ذلت، با ظرفیت است، و صاحبدلی این چنین، دارای شرح صدر می باشد. یک شاخه شرح صدر یعنی ظرفیت دل در رابطه با احساس ناملایمات، صبر و استقامت نامیده می شود. اصولا مدیریت، برخورد انسان با مشکلاتِ اهدافی است که برای تحقق آن تلاش می کند، و در شرایط خاصی مانند شرایط کنونی جمهوری اسلامی به میزان گستردگی و عمق مشکلات، مدیریت سختی های بیشتری دارد و لذا صبر و مسئولیت را تا به آخر درست انجام دهد که پر حوصله مقاوم و صبور باشد. نقش صبر و مقاومت در کارها تا آنجا است که اگر این عنصر از کارها برداشته شود سایر عناصری که می توانند در تحقق هدف، انسان را یاری کنند بی نتیجه می شوند، به گفته امام علی علیه السلام: «الصبر فی الأمور بمنزلة الرأس من الجسد فإذا فارق الرأس الجسد فسد الجسد، و إذا فارق الصبر الأمور، فسدت الامور».[1] نقش صبر در کارها، نقش سر در بدن است، همان طور که وقتی سر از بدن جدا شود بدن فاسد می شود، وقتی صبر از کارها جدا گردد کارها تباه می گردند. حضرت عیسی (ع)نیز می فرمود: «انکم لا تدرکون ما تحبون إلا بصبرکم علی ما تکرهون».[2] تحقیقا شما نمی توانید به آن چه دوست دارید برسید مگر در صورتی که بر آن چه دوست ندارید صبر و مقاومت کنید. نکته ای که در پایان این بحث اشارۀ به آن ضروری است این است که واسطه بودن صبر و مقاومت در تحقق اهداف به ویژه هدف های بزرگ یک سنت قطعی الهی است که بدون آن حتی پیامبران بزرگ خداوند متعال هم نمی توانند اهداف مدیریتی خود را محقق سازند و لذا قرآن کریم خطاب به پیامبر اسلام می گوید: «فاصبر کما صبر اولواالعزم من الرسل».[3] تو هم مانند پیامبران اولواالعزم صبر و مقاومت پیشه کن. که بدون صبر و استقامت و چشیدن طعم تلخ مشکلات نمی توانی رسالت خود را در رهبری و مدیریت جامعه و تحقق اهداف الهی و آرمان های اسلامی انجام دهی. در مقالات آینده عوامل شرح صدر مورد بررسی قرار خواهد گرفت. ادامه دارد
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 122 |