تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,080 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,025 |
سرگذشت های ویژه از زندگی امام خمینی (قدس سره) | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1368، شماره 92، مرداد 1368 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
حجة الاسلام شیخ علی اکبر آشتیانی نمایندۀ ولی فقیه در ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران سرگذشت های ویژه از زندگی امام خمینی (قدس سره) ارتباط بیشتر این جانب با بیت حضرت امام رحمت الله علیه زمانی آغاز شد که مسئله توزیع شهریه آن حضرت میان طلاب مطرح شد. در آن زمان توزیع شهریه به اسم معظم له اشکال ایجاد می کرد چرا که رژیم حتی از مطرح شدن نام ایشان در این حد نیز وحشت داشت. از طرفی حضرت امام به هیچ وجه مایل نبودند در امر توزیع شهریه خللی وارد شده و طلاب عزیز با مشکل روبرو گردند. تصمیم بر این قرار گرفت که شهریه با نامی دیگر توزیع شود و این کار با انتخاب نام «آیت الله آشتیانی» که در حقیقت نامی مستعار برای حضرت امام به منظور توزیع شهریه بود، آغاز گشت و این جانب به اتفاق حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمد حسین شریفی و حجت الاسلام و المسلمین حاج سید محمد موسوی قافله باشی و برخی دیگر از دوستان عهده دار توزیع شهریه حضرت امام با نام «آیت الله آشتیانی» شدیم. بعدها مشخص شد که ساواک به این امر پی برده بود. در پرونده های ساواک که منتشر شده نیز این امر منعکس است که شهریه هایی که با نام آیت الله آشتیانی توزیع می شود، متعلق به آقای خمینی است. این جانب پس از پیروزی انقلاب اسلامی و طی ده ساله گذشته علاوه بر این که یکی از اعضای دفتر حضرت امام رضوان الله علیه بودم، افتخار توزیع شهریه امام را نیز داشتم و خدا را شکر می کنم که چنین سعادتی را نصیبم ساخت که از خدمتگزاران حضرت امام باشم.
§ امام در مقاطع حساس انقلاب اسلامی الف ـ آخرین شب قبل از پیروزی انقلاب اسلامی روز 21 بهمن سال 57 همانطوری که اطلاع دارید از سوی رژیم حکومت نظامی اعلام شد اما مردم با پیروی از فرمان امام مبنی بر شکستن حکومت نظامی و حضور در خیابان ها، توطئه شوم رژیم در سرکوب انقلاب و دستگیری انقلابیون را با شکست مواجه ساختند. تصور بسیاری از دوستان این بود که رژیم در این روز دست به جنایت خواهد زد و اقدامات از پیش طرح شده ای را به اجرا خواهد گذاشت و بر همین اساس در مدرسه رفاه حالت غیرعادی وجود داشت و اضطراب و نگرانی در چهره عده ای از دوستان به چشم می خورد؛ البته نگرانی این عزیزان نه برای خود، بلکه برای حضرت امام قدس سره بود و خوف آن را داشتند که رژیم با حمله ای وحشیانه جان آن حضرت را مورد تهدید قرار دهد و هر چه به شب نزدیکتر می شدیم اضطراب و نگرانی دوستان بیشتر می شد. عده ای از رفقا به نزد امام رفته و با اصرار از ایشان خواستند که مدرسه را ترک کرده و به یک مکان امن بروند، اما امام عزیز ـ که در نهایت آرامش به سر می بردندـ با این پیشنهاد مخالفت کردند و اظهار داشتند به هیچ وجه مدرسه را ترک نخواهند کرد. و بدین سان آن حضرت بدون این که تفاوتی میان آن شب و شب های دیگر قائل شوند، نماز شب خواندند و در کمال آرامش شب را به صبح رساندند.
ب ـ اشغال افغانستان توسط شوروی و واکنش حضرت امام اما خاطرۀ به یاد ماندنی دیگری که از حضرت امام رضوان الله تعالی علیه در ذهن دارم، مربوط است به شبی که قوای شوروی، افغانستان را اشغال کرد. شب هنگام (تقریبا نیمه های شب که به صبح نزدیک می شد) به ناگاه سفیر شوروی در تهران وارد دفتر حضرت امام شد. اعضای دفتر و از جمله خود من از حضور سفیر شوروی در دفتر امام آن هم در آن وقت از شب بسیار متعجب بودیم (البته همین جا داخل پرانتز ذکر کنم، این که چگونه سفیر شوروی بدون هر گونه اطلاع قبلی، به صورت سرزده وارد دفتر امام شد، مربوط است به سادگی تشکیلات دفتر و این سادگی همواره مورد نظر امام بوده و به آن سفارش می کردند) هر چه از او سوال کردیم که چه مساله ای پیش آمده که شما چنین سرزده و در این موقع از شب به اینجا آمده اید؟ پاسخ می داد: من کاری ضروری و حساس با حضرت امام داردم و باید ایشان را ملاقات کنم. پرسش های ما و پاسخ های گنگ سفیر شوروی تا ساعت هشت صبح ادامه یافت و عاقبت ایشان خدمت امام رسیدند. سفیر شوروی خبر اقدام اشغال خاک افغانستان توسط قوای نظامی شوروی را به اطلاع حضرت امام رساند. امام با حالتی عصبی و متحکم رو به سفیر شوروی کرده و گفتند: «شما کار اشتباهی کردید. شما در این کار هیچ موفقیتی به دست نمی آورید و بی تردید روزی به اشتباه خود اقرار خواهید کرد»، و همگان شاهد بودند که زمان چه زود بر صحت کلام امام گواهی داد.
ج ـ کودتای آمریکایی نافرجام نوژه خاطره دیگری که از حضرت امام رحمت الله علیه نقل می کنم، مربوط به کودتای آمریکایی نوژه است. کودتای نافرجام نوژه که توسط برخی از عمال آمریکا طرح ریزی شده بود و هدف سقوط نظام جمهوری اسمی را تعقیب می کرد، در نظر داشت با کمک چند تن از افسران وابسته به نظام سرنگون شده ستم شاهی با تصرّف مکان های حساس و بمباران محل اقامت مسئولان بلند پایه کشور و از جمله با بمباران منزل حضرت امام، توطئه ای شوم را به قالب اجرا گذارد. اما از آن جا که خواست خدا بر افشای آن و دستگیری عوامل دست اندرکار قرار گرفته بود، یکی از خودفروختگان موضوع را به اطلاع مادرش رساند. مادر، او را موعظه کرد و گفت: «این نظام، نظام حق است، حکومت اسلامی است و حکومت خدا است و در راس آن یک مرجع تقلید که نایب امام زمان «عج» است، قرار دارد و خداوند اطاعت از او را واجب کرده و هر اقدامی علیه این نظام، مخالفت با اسلام است». سخنان مادر در او موثر افتاد و وی جریان این کودتا را با یکی از مسئولان کشور در میان گذاشت. آن طور که به یاد دارم این مسئول حضرت آیت الله خامنه ای بودند که بلافاصله به همراه یک نفر دیگر خدمت امام رسیدند و جریان را به اطلاع رسانده، خواهش کردند که امام محل خود را ترک گفته و به مکان دیگری بروند. امام بدون هیچ گونه تاملی مخالفت خود را با این نظر اعلام کردند و گفتند: «خیر، من همین جا خواهم ماند» و بعد فرمودند: «شما بروید از صداوسیما محافظت کنید که اگر حادثه ای به وقوع پیوست، من از آن طریق به ملت پیام دهم و آنان را از این توطئه آگاه سازم». شخص دومی که با آقای خامنه ای خدمت امام رسیده بود با لحنی آمیخته با خجالت و حیائ بر تقاضای خود پافشاری کرد و گفت: احتمال خطر وجود دارد و ما برای جان شما خوف داریم، پس بهتر است که به جایی دیگر بروید. امام لبخندی دلنشین بر لب آوردند و خطاب به ایشان گفتند: «من هستم، شما خیالتان راحت باشد. اگر حادثه ای رخ داد، پیام می دهم» آرامش امام آن برادر را مجاب ساخت و تسلای خاطر همگان را فراهم ساخت و ما شاهد بودیم که این توطئه نیز خیلی زود نقش بر آب شد.
دـ علاقمندی شدید حضرت امام به حفظ نظام خاطرۀ دیگری که نقل می کنم از توجه خاص امام به مسائل سیاسی اجتماعی جامعه و هوشیاری فوق العاده ایشان در امور سیاسی است. یادم هست برگزاری اولین انتخابات ریاست جمهوری مصادف شد با زمانی که حضرت امام در بیمارستان قلب بستری بودند. همه مسئولان بسیار نگران حال حضرت امام بودند و مرتب برای دیدن آن حضرت به بیمارستان می آمدند و همه سعی داشتند مشکلات مملکتی را به جهت حال امام با ایشان مطرح نکنند و بسیار در حرف زدن های خود احتیاط می کردند. لیکن حضرت امام حتی در آن حال از تمامی مسائل می پرسیدند و کسب اطلاع می کردند. مردم عاشق هر روز گروه گروه به بیمارستان قلب می آمدند و حال امام را جویا می شدند و در هر گوشه میهن اسلامی نیز مراسم دعا و نیایش به منظور بهبودی حال ایشان برگزار بود. در این حال که همه در فکر سلامتی حضرت امام قدس سره بودند خود ایشان تنها از اوضاع و احوال کشور می پرسیدند. از طرف دیگر تاریخ انتخابات ریاست جمهوری نزدیک بود، امام عزیز با درک حساسیت برگزاری این انتخابات به حاج احمد آقا گفته بودند که: «اگر خدای ناکرده مسئله ای برای ایشان پیش آمد آن را مخفی نگه داشته و پس از برگزاری انتخابات اعلام کنند». بنابراین شاهدیم که امام عزیز تا چه حد برای حفظ نظام جمهوری اسلامی اهمیت قائل بوده اند و بر نسل حاضر و آینده است که حافظ صالحی برای این نظام باشند تا انشاءالله جمهوری اسلامی ایران، زمینه ساز حکومت اسلامی جهانی حضرت مهدی (عج) گردد.
هـ ـ کودتای نافرجام عناصر وابسته به چپ خاطرۀ دیگری که نقل می کنم مربوط است به کودتای نافرجام که چند سال پس از کودتای نوژه طرح آن توسط عناصر وابسته به شرق ریخته شد. نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران هر روز با توطئه ای جدید روبرو بود و تمامی قدرت های بزرگ، رشد کشوری اسلامی و مستقل را تحمل نمی کردند و تمامی تلاش خود را معطوف ساخته بودند تا هر روز کشوری اسلامی را با مشکلی تازه روبرو سازند و در این بین از طرح توطئه های براندازی نیز خودداری نمی کردند. اما روبروی آنان مردی نستوه، سازش ناپذیر و مهمتر از همه خدایی روبروی آنان بود این که می گویم خدایی و این بُعد را برجسته می کنم دلیل بر این است که معتقدم در مراحل مختلف انقلاب اسلامی تنها همین خصیصه بوده است که نصرت را بر ایمان به ارمغان آورده است. در یکی از نیمه شب ها خبر آوردند که قرار است کودتایی رخ دهد. حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج احمدآقا شتابان خدمت امام رسیدند. امام به ادای نماز شب مشغول بودند (کاری که همیشه در این ساعت انجام می دادند). مدتی طولانی به انتظار ایستادند اما امام غرق در راز و نیاز با خداوند بودند، وقتی حاج احمدآقا موضوع را به اطلاع امام رساند، ایشان با همان متانت و آرامشی که همواره داشتند اشاره کردند و آرام فرمودند: «مساله ای نیست؛ شما بروید و خیالتان آسوده باشد...».
و ـ عزل بنی صدر از ریاست جمهوری اجازه بدهید در ادامه واکنش های حضرت امام در مقاطع حساس انقلاب اسلامی به فتنه بنی صدر و اعوان و انصار آن و دفع آن توسط امام اشاره کنم. غالب دوستان به یاد دراند که حضرت امام اصولا در برابر رخدادهای سیاسی ـ اجتماعی و فرهنگی چه مواضع پیامبر گونه ای را اتخاذ می کردند. به دیگر سخن، حضرت امام در مواجهه با مسائل اجتماعی همان رفتاری را پیشه می کردند که پیامبران الهی بدان عمل می کردند. حضرت امام رضوان الله تعالی علیه در برخورد با افرادی چون بنی صدر که به لحاظ اجتماعی و شخصیتی بیمار می نمودند، رفتار خاص خود را داشتند. امام معتقد بودند، باید شخص بیمار را معالجه کرد و این شیوه درمان به صور مختلف که پند و اندرز، صبر و بردباری و و ... را شامل می شد، بود. و چنان چه اقدام های درمانی موثر نمی افتاد ـ همان گونه که در بنی صدر موثر نیفتاد ـ اقدام نهایی را به عمل می آوردند. در این مرحله حضرت امام به مواردی که در اصطلاح عام مصلحت اجتماعی ـ سیاسی نامیده می شد توجهی نداشتند و توجه اصلی ایشان معطوف به مصلحت اسلام و مسلمین بود. به یاد داریم، بنی صدر جمعیت زیادی را عوام فریبانه به دور خود جمع کرده بود و باور داشت که از یک پایگاه مردمی برخوردار است. روزی چند تن از ائمه جمعه شهرستان های مختلف از جمله شهدای محراب آیت الله صدوقی و آیت الله مدنی و عده ای دیگر خدمت امام رسیدند. این عده پس از بازگشت از محضر امام خوشحال به نظر می رسیدند. کنجکاوانه پرسیدم چه شده که شما اینقدر خوشحالید؟ پاسخ دادند: حضرت امام فرموده اند: «چنان چه حجت شرعی تمام شده باشد، درنگ نخواهم کرد و بدانید که خلع بنی صدر لحظه ای به طول یک دقیقه بیش نخواهد بود» حضرت به مخاطبان خود فرموده بودند: «شما خیال نکنید که من از هیاهو و جنجال می ترسم، اگر تمام این جمعیتی که در حسینیه حاضر می شوند و فریاد بر می آورند: درود بر خمینی، زمانی خلاف آن را بگویند، برای من هیچ تفاوتی نخواهد داشت. من ذره ای به هوچی گری ها وقعی نخواهم گذاشت من کاری به هیاهو و درود گفتن ها ندارم بلکه تنها به تکلیف شرعی ام می پردازم همین و بس».
زـ کشتار حجاج بیت الله در حرم امن و واکنش حضرت امام صلابت و استقامت حضرت امام در مقاطع دشوار پس از انقلاب اسلامی بر هیچ کس پوشیده نیست. ما شاهد بودیم در شهادت شهید مظلوم بهشتی و یارانش به دست منافقین کوردل و هم چنین در شهادت دکتر باهنر و شهید رجایی امام خم به ابرو نیاوردند و برخورد مناسب و استواری ایشان چنان دل های داغدار و آلام امت را تسکین داد که فاجعه ای که در هر کشور دیگر بدون تردید سقوط دولت و نظام را به همره داشت، کوچک ترین خللی به نظام نوپای جمهوری اسلامی وارد نساخت. اما امام عزیز که در سوگ عزیزان و یارانش و در سوگ فرزند مجتهد، عارف و بزرگوارش شهید حاج آقا مصطفی حتی قطره ای اشک از چشم جاری نساخت، شکسته شدن حرمت امن الهی چنان ایشان را متاثر ساخت که در طول یک روز بیش از ده بار گریستند. ما بارها شاهد بودیم که حضرت امام جز در مصیبت مظلومانه «اباعبدالله الحسین علیه السلام» نگریسته اند، اما چگونه است که واقعه خونین حج چنین امام را متاثر می سازد؟ این نیست جز این که امام عزیز از زیر پا گذاشتن آیات الهی از سوی خائنین به حرم امن خدا متاثر شده اند.
§ خصوصیات ویژه و زندگی پیامبرگونه حضرت امام به عقیده من سادگی زندگی حضرت امام قدس سره در نوع خود بی نظیر بود و نمونه زندگی ایشان را باید در میان ائمه معصومین علیهم السلام جستجو کرد. در زمینه نکات ویژه در مورد زندگی ایشان صحبت را با نقل خاطره ای که از فرزند برومند امام، حاج احمدآقا شنیده ام آغاز می کنم.
الف ـحفظ بیت المال حاج احمدآقا نقل می کرد: زمانی که حضرت امام در نجف اشرف بودند و فرزند والا مقام، دانشمند، عالم، عارف و مجتهدشان حاج آقامصطفی شهید شدند، اولا حضرت امام پس از شنیدن خبر شهادت ایشان استوار و بردبار تنها به گوشه ای رفته و به تلاوت کلام الله مشغول شدند و در حالی که حاج احمدآقا و بقیه اعضای خانواده می گریستند، حضرت امام، آنان را دلداری می دادند. ثانیاـ ماجرایی پیش آمد که نقل آن بیانگر روح تعبد حضرت امام نسبت به مسائل شرعی و احکام خدا را می رساند. آن ماجرا به این شکل بود که خانواده امام قصد داشتند از طریق تلفن منزل رهبر انقلاب با تهران تماس بگیرند. لیکن رهبر انقلاب حتی در این موقعیت که فرزند خود را از دست داده بودند صریحا به خانواده خود گفتند که: تلفن بیت از اموال بیت المال است و خواست شما برای استفاده از آن امری شخصی است، بنابراین تماس با آن جاز نمی باشد. انسان وقتی موقعیت امام و همسرشان را به عنوان پدر و مادری فرزند از دست داده تجسم می کند و حساسیت حضرت امام را حتی در آن موقعیت خاص نسبت به بیت المال می بیند جدا درس می گیرد. انشاءالله تمامی افرادی که کار اجرایی دارند از این نکته الگو گرفته و نسبت به استفاده به جا از بیت المال حساس شوند.
ب ـ واکنش حضرت امام نسبت به اسراف در طول ده سالی که از نزدیک شاهد بوده ام یکی از نکاتی که حضرت امام به آن فوق العاده اهمیت می دادند، ساده زیستی و عدم اسراف کاری بود. بارها من خود شاهد بوده ام که امام عزیز از جا برخاسته و به طرفی می روند پس از مدت کوتاهی متوجه شده ام که ایشان قصد خاموش کردن چراغی را دارند که بی مورد روشن است. و یا در مورد تلفن هایی که به دفتر ایشان می شد، فرموده بودند: «آقایان سعی کنید از کارهای تکراری و مسرفانه جلوگیری کنید و از افراط نیز بپرهیزید». وقتی ایشان لیوان آبی را می خوردند اگر آب لیوان به نصف می رسید بر روی آن تکه کاغذی می گذاشتند و بقیه آب لیوان را برای رفع تشنگی بعدی خود باقی می گذاشتند و یا اگر زخم یا جراحتی بر قسمتی از بدنشان وارد می آمد، دستمال کاغذی را به چند تکه تقسیم می کردند و تکه ای از آن را استفاده می کردند. حضرت امام با تمام مشغله ای که داشتند تمامی هزینه هایی که برای منزل ایشان می شد شخصا کنترل می کردند و مسئولین مالی موظف بودند قبل از انجام هر خریدی برای بیت لیست اقلامی که قصد خرید آنها را دارند به امام عزیز بدهند.
ج ـ نظم در امور نکته دیگری که به نظرم می رسد نظم موجود در امور و کارهای حضرت امام بود. حضرت امام برای تمامی ساعات شبانه روز، برنامه ای خاص داشتند به طوری که ساعات مطالعه، عبادت و نیایش، رسیدگی به امور مسلمین و مملکت اسلامی، خواب و حتی امور شخصی ایشان برنامه و زمان مشخص داشت و همین امر باعث شده بود ایشان از تمامی ساعات عمر پر برکت خود به نحو احسن بهره گرفته و روحی والا و دور از توصیف داشته باشند. حضرت امام اول وقت به نماز می ایستاد با خضوع و خشوع و حضور قلب نمازش را برگزار می کرد. قبل از فرا رسیدن وقت نماز حضرت به تلاوت قرآن کریم می پرداخت و پس از برگزار کردن نماز مغرب و عشاء به داخل حیاط خانه رفته و رو به قبله در حالی که با انگشت به طرف قبله اشاره می کرد حدود 15 دقیقه دعایی را زیر لب زمزمه می کرد. در این مورد از یک فرد موثق نقل است که حضرت این ذکر را که: «تحصّنت بدارٍ سقفها لا اله الا الله و نورها محمّد رسول الله و بابها علی ولی الله و ارکان ها لا حول و لا قوة الا بالله» مرتبا تکرار می کردند و ضمنا از حضرت امام نقل است که ذکر: «اللهم صل علی محمد و آل محمد و ادفع عنّا البلاءِ المبرم من السماء انک علی کل شیءٍ قدیر» هفت مرتبه در ساعات آخر روز جمعه خواند شود. حضرت امام بدون استثناء هر شب نماز شب را اقامه می کردند، برای این منظور معمولا دو ساعت پیش از اذان صبح از خواب بر می خاستند و اگر وقت یاری می کرد نمازهای مستحبی را نیز به پا داشته و چنان چه تا اذان صبح وقتی باقی بود بولتن های خبری مختلف را مطالعه می کردند. حضرت امام در به دست آوردن اخبار منعکس شده از رادیوهای بیگانه اهتمام داشتند و غالبا اخبار رادیوهای بیگانه را گوش می دادند و امت مسلمان خود از طریق سیمای جمهوری اسلامی مشاهده کرد که امام عزیز حتی در بستر بیماری نماز شب را تکر نکرده و از رادیو به منظور کسب خبر استفاده می کردند حتی سه روز پس از عمل جراحی که حال حضرت امام رو به بهبودی گذاشته بود دستور دادند تلویزیون بیاورند تا از آن استفاده کنند. ادامه دارد | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 142 |