تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,057 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,004 |
امت امام، اسطوره عشق و ایثار | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1368، شماره 92، مرداد 1368 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
ارزش های اسلام و انقلاب را پاسداری کنیم (6) امت امام، اسطوره عشق و ایثار حجةالاسلام محمدتقی رهبر «مردم عزیز و شریف ایران! من فرد فرد شما را چون فرزندان عزیز خویش می دانم و شما می دانید که من به شما عشق می ورزم». (امام خمینی) یا رب چه چشمه ایست محبت که ما از آن یک قطره نوش کرده و دریا گریستیم!؟ وه! چه اکسیری است عشق و محبت!؟ گل واژه عشق رمز جاودانگی است. عشق جوهره خدائی را در سینه ها به تجلی می آورد، آنان که نام آب بقا وضع کرده اند، شنیده ایم که خلیل الله در آتش نمرودی به عشق خدا سرود مقاومت خواند، و در منای عشق، اسماعیلش را به قربان گاه کشانید. خواند ایم که قرآن، «مودت» را که عشق مقدس اولیاء الله است، پاداش رسالت خوانده و بدین سان مودت و عشق را سرخیل همه فضائیل بر شمرده است... از حدیث عاشقان حکایت ها و افسانه ها آورده اند و قصه شمع و پروانه و نغمه ها و شیون های عاشقانه و سوختن ها و ساختن ها همیشه ورد زبان ها بوده است. بلبل از عشق گل و پروانه در سودای شمع هر یکی بسوزد به نوعی در غم جانانه ای در هزاران داستان دیگر عشق، ادبیات هر قوم مالامال از سرودها و چکامه ها و افسانه هاست... .
در آخرین وداع! اما این بار جلوه عشق و سوز فراق را در اقیانوس به ژرفای هستی مالامال از اندوه و ماتم نظاره کردیم که تلاطم امواجش تا دورترین ساحل ها رفت... اقیانوسی که عقده اندوه گرفته بود و جامه سیاه ماتم در بر داشت و از درد می نالید... اقیانوسی از انسان های سینه چاک که از بی قراری، شیون کنان می سوختند و «تسجیر» دریاها را در قیامت کبری به یاد می آوردند.... آفتاب و ماه با حیرت و شگفتی به تماشا ایستاده بودند، اختران از اعماق فلک سرکشیده تا ناله های شبگیر سیه جامه گان خاکی را در هجران «روح خدا» بنگرند. خورشید پیکری از سلاله پاک بهترین فرزندان آدم صلای رحیل می داد و خاموشی او «تکویرشمس» را در محشر تداعی می نمود، ستارگان بی شمار در پیرامونش، رنگ تیره ماتم گرفته تا یادآورد تیرگی اختران در قیامت باشند. «و اذا النجوم انکدرت». دیگر شهر ما نور نداشت و دل ما امید باخته بود، روح خدا برای پرواز در ملکوت اعلی بار سفر بسته، از مصلا به سوی بهشت زهرا و از آنجا آهنگ هم جواری زهرای مظلومه (ع) مادرش و مادر همه مظلومان تاریخ. در آخرین وداع و آغازین ماتم، او دامن کشان می رفت و ما می گریستیم، آتشی از عشق در دلها افروخت، و خود از میان شد و ما در میان فکند. آتشی که مدام، آه حسرت فراق بر التهابش می فزاید. ده میلیون انسان عاشق، گرد مرقد مطهرش را با مژه جاروب کردند و با سرشک دیدگان آب پاشیدند، و وا محمداه گفتند. و در هر نقطه از میهن اسلامی ما وضع به همین منوال بود و صدها میلیون مستضعفان محروم در جای جای جهان سر در جیب غم جانکاه فرو برده و مویه کنان بر پدر پیر و دلسوز خود زاری می کردند... و تازه این اول سوز و گداز بود. و سرانجام «تاریخ در برابر عظمت و شکوه بزرگترین وداع یک ملت با رهبرش سر تعظیم فرود آورد». رسانه های جهان که از کنار غرش رعدآسای شیون عشق خمینی محبوب، نم یتوانستند آسان بگذرند، بزرگترین تشییع جنازه تاریخ از هبوط آدم تاکنون را به سراسر جهان مخابره کردند. آسوشیتدپرس به جهان مخابره کرد: «مردم می گفتند: ای کاش ما مرده بودیم و تو امروز اینجا به دیدن ما می آمدی...» تلویزیون کانادا اعلام کرد: «مراسم تشییع جنازه آیت الله خمینی به بزرگترین تظاهرات تاریخ تبدیل شد...» روزنامه «لااستامپ» چاپ ایتالیا نوشت: «مردم عزادار تهران و تمام نقاط ایران باهر وسیله ممکن حتی پای پیاده به بهشت زهرا می آیند و در غم از دست دادن رهبرشان اشک می ریزند». السفیر روزنامه لبنانی نوشت: «دریای بی کران جمعیت شرکت کننده در تشییع پیکر مقدس امام امت بیانگر ارتباط عمیق ملت ایران با رهبر قهرمان و تاریخ یاش و اثرات انقلاب اسلامی در وجدان این امت بود». تایمز ژاپن تحت عنوان «یک ابر مرد» نوشت: «آیت الله خمینی ایران را به قدرتی مهم در خاورمیانه تبدیل کرد... امام خمینی حامی تنگدستان بود و در برابر غرب و آمریکا ایستاد...». تلویزیون دولتی ایتالیا گفت: «امام خمینی برای مردم ایران حم صدای خدا را داشت». دبیر کل سازمان ملل گفت: «مردم ایران رهبری بزرگ را از دست دادند و من عظمت اندوه مسلمانان این کشور را به خوبی درک می کنم...». نخست وزیر پاکستان گفت: «از شنیدن خبر رحلت امام خمینی سراسر پاکستان در ماتم فرو رفت، با رحلت ایشان مسلمین جهان رهبری شایسته را از دست دادند و به سوگ نشستند...». یکی از رهبران جهاد اسلامی گفت: «مصیبت ارتحال امام برای ملت فلسطین بزرگتر و سنگین تر از همه امت اسلامی است... و ...». و بالاخره آن مستضعف پابرهنه گفت: «امام برای دنیای پابرهنه ها خوب بود پدر ما کجا رفت؟ بازتاب رحلت جانسوز امید مستضعفان و عزت بخش امت اسلامی در گفته ها و نوشته ها را جداگانه باید به بحث نهاد و مقاله ها و کتابها نوشت.
رابطه امت و امام سخن فعلی ما تنها در یک نکته و آن رابطه امام با امت در یک اشاره است. چیزی که از آغاز نهضت تا لحظات ارتحال حامی محرومان و پدر مستضعفان می درخشید. و در اینجا نیز حرف برای گفتن بسیار است و ما بر یک مطلب تاکید می ورزیم و آن: اهتمام امام به مردم و ایمان و حضورشان و عشق و خدمت به آنها بود، چیزی که باید برای مسئولین جمهوری اسلامی همواره به عنوان یک سنت حسنه از اسلام و رهبری همیشگی حضرت امام مدنظر باشد تا انقلاب و نظام با همان استحکام پای برجا باشد. بقای یک نظام صالح بر سه اصل «مکتب، رهبری و مردم» مبتنی است. رهبری را مکتب می سازد و مردم را رهبری. و این مردمند که بار امانت خدائی را بر دوش می کشند و رهبری و اندیشه او را پاس می دارند. مردم ما در تاریخ ویژگی خاص دارند که به جرئت می توان ادعا کرد: کمتر پیامبر یا وصی پیامبری در این سطح و بدین گستردگی، امتی ثابت و حاضر داشته، گرچه اینها همه از برکات اسلام است و امام عزیزمان همواره بر آن تاکید می فرمودند اما باید پرسید: اسلام چهارده قرن بر سر امت سایه افکن بود، پس چرا هرگز چنین حضور و فداکاری دیده و شنیده نشد؟ پاسخ این را اضافه بر رهبر شایسته امام، در خلوص و استعداد و رشد ملت باید جستجو کرد... امام در نخستین گام های نهضت، درست ربع قرن پیش، با کیاست و درایت خاص و بینش الهی به خوبی دریافته بودند که باید مردم را مخاطب قرار داد و به سراغ امت با ایمان رفت. و چنین کردند. او مردم را آگاه یم داد و کار را به دست مردم سپرد و خود پیشاپیش آنها حرکت کرد. او هرگز به چهره ها، شخصیت ها، کاخ نشینان و مرفهان بی درد چشم امید نبست و بلکه از آنها همواره نفرت داشت. گرچه در فرهنگ و مسوولیت دعوت، بر همگان اتمام حجت می شود، اما تاریخ کمتر سراغ داده که قشرهای حاکم و رفاه زده، سر به فرمان پیامبران و مصلحان الهی، نهاده باشند. از این رو امت واقعی پیامبران، پابرهنگان بوده اند و مخاطب آنها «ناس» که تکیه گاهی جز خدا نداشته اند (له الناس) این را امام با شناخت و تعمقی که در تاریخ رسالت و امامت داشت به درستی دریافت و این تجربه را به کار گرفت و بزرگترین موفقیت را تحصیل نمود. بودند رهبران و مصلحانی که حرکت های اصلاحی را از بالا شروع کردند، بدین پندار که اگر آنها صالح شوند جامعه صالح خواهد شد، این قضیه شریطیه در جای خود درست بود، اما تمام مشکل در صلاح طبقات حاکم و اشرافی است که تقریبا محال می نماید. این بود که بذر نصیحت در مرداب دل های قساوت زده این تیپ و طبقه، ضایع شد و حرکت ها عقیم ماند. لذا امام روشن ضمیر امت ما همچون پیامبران، آغوش پرمهر خود را برای مردم گشود در حالی که خشم و نفرت خود را به استقبال کفر و فساد فرستاد «اشداء علی الکفار رحماء بینهم». امام بازگو کننده درد و رنج و آمال و ایده های الهی مردم بود. او دست پابرهنگان را به صمیمیت فشرد و چون علی (ع)سفارش عامه و محتاجین و مردم بی نام و نشان و همیشه حاضر در صحنه را به مسئولان نمود. خانه استیجاری و اساس البیت اطاق ساده امام که از یک قطعه فرض معمولی و یک تخت چوبی و چند کتاب و عینک و رادیو کوچک تجاوز نمی کرد و شگفتی خبرنگاران خارجی را برانگیخت، عملا ثابت کرد که قول و فعل آن اسوه زهد و تربیت و عدالت و رحمت، در عصر مادیت حاکم بر جهان، چگونه گره خورده است و این را که مردم ما از آغاز می دانستند، دل به امام خود سپرده بودند و هر روز بر عشق و ارادتشان افزوده شد که تجلی آن را در محشر ارتحال آن بزرگوار دیدیم؛ همان گونه که در گذشته نیز در استقبال با شکوه از امام دیده بودیم... آن خصلت زاهدانه که یادآور زهد مسیح (ع) محمد (ص) و علی (ع) بود، بُعد جهانی گرفت و با فطرت ها در آمیخت و شد آن چه دیدیم و در آینده بازتاب آن را در تاریخ خواهیم دید. و اینها را در کنار سایر فضائل ملکوتی امام بگذارید و بنگرید آن قطب مغناطیس عشق را و صدها میلیون مسلمان را به دنبالش که از سویدای قلب بدو عشق ورزیدند و در مرگش شیون کردند که این نیز آغاز حیاتی مجدد برای او در پهندشت گیتی است و ابعاد و رهبریش را تا ظهور مصلح کل جهان بر کرانه تاریخ خواهد گسترد. باری سخن از علاقه امام به امت و عشق امت به امام بود: چیزی که رمز جاودانگی انقلاب اسلامی است گرچه برای این مطلب نیاز به ذکر نمونه ها نیست اما برای مثال به چند مورد می نگریم. «فرزندان انقلابیم ... شما بدانید که لحظه لحظه عمر من در راه عشق مقدس خدمت به شما می گذرد»، «عزیزان من! شما می دانید که تلاش کرده ام که راحتی خود را بر رضایت حق و راحتی شما مقدم ندارم»، «من شما را دوست دارم، شما برادران من هستید، شما فرزندان من هستید»، «من خدا را شکر می کنم که خدمتگزار ملتی هستم که چنین تحول خدائی پیدا کرده». «به من خدمتگزار بگوئید بهتر است تا این که رهبر بگوئید». و گفته های بی شماری از این قبیل... او از اول در خانه اش را برای مرم باز کرده بود، از کوچه های قم تا جماران. با همه مشاغل و بیماری و کهولت، دوست می داشت با مردم دیدار داشته باشد، به ویژه آنان که صاحبان اصلی این انقلاب بودند و همه چیزشان را نثار انقلاب کرده بودند و امام را پدر خود می دانستند. در طول یک ربع قرن نشنیدیم امام یک سفر تفریحی و استراحت داشته باشد. شب و روزش را با خدا بود و خلق خدا و در کار خدمت به اسلام و مردم مسلمان و چاره پریشانی ها و تثبیت نظامی که پی افکنده بود و با ایثار و عشق و شهادت استحکام یافت... . و ما چه بگوئیم که هنوز الفبای این مکتب را مرور می کنیم و او در ترسیم این راه برای دیگران همواره الگو و رهنمود و آیت و اشارت داشت.
عشق و علاقه به امام اگر امام چون شمع سوخت تا محفل امت را روشن کند، امت نیز پروانه صفت در عشق امام از جان عزیزتر خود بال و پری سوخته داشت. همه جا سپر بلای اسلام شد، قبل از پیروزی و بعد از پیروزی از آن روز که به کوچه پس کوچه های قم از سراسر ایران سرازیر شدند و پیام امام را شنیند و در زیر فشار و اختناق رژیم ستم شاهی به دیگران رساندند و قافله سالار عشق را به دیگر عاشقان معرفی کردند. آنها که مقصود و مطلوب خویش را در قلب طپنده امت یافتند، تبلور عشق او را همه جا با زبان و خون به نمایش گذاشتند. از فیضیه و دانشگاه گرفته تا سنگ فرش خیابان ها و گوشه زندانها و قربانی شدن طلاب و دانشجویان و کارگران و کشاورزان و کسبه و بازاریان قیام پانزده خرداد که رنگ خالص مردمی داشت و هفده شهریور و آتش کشیدن لاله های روئیده از میان توده ها که گلواژه عشق خمینی را با رنگ شقایق باز می گفتند، و سرانجام یوم الله بیست و دوم بهمن باز همین مردم در پی رهبر خود با سیل خروشان عشق و خون به استقبال شهادت رفته و با قیامشان کاخ ستم را ویران کردند و نظام اسلامی را با جان و دل تحکیم بخشیدند. آری، مردم بودند نه بالانشینانی که توقعشان بالاست و عملشان اندک و روز حادثه غائبند و در تقسیم غنیمت حاضر و طلبکار و چون انقلاب به پیروزی رسید و به جاه و منصبی دست نیافتند قهر کردند و نق زدند و با بیگانه دمساز شدند... اما مردم این گونه نبودند، نه نام و عنوان خواستند و نه امتیاز و غنیمت هر چه داشتند خالصانه دادند روز حادثه سپر بلا بودند و سربازانی گمنام و شهیدانی بی نام و نشان، واقعا خالص و مخلص و امام آنها را به خوبی شناخته بود که می فرمود: «اگر مردم نبودند من و شما در تبعید و زندان بودیم و انقلاب به جائی نمی رسید». مردم در جنگ و زیر بمب و موشک سنگ صبور بودند و فریاد مقاومت کشیدند و هر نهالی از آنها شکست، نهالی دیگر به جای آن نشاندند و ده سال جنگ و فشار و محرومیت را برای خدا و اسلام تحمل کردند و رایت افتخار پیروی از رهبری را چون قله های استوار بر دوش کشیدند... مشکلات اقتصادی، توطئه های تبلیغاتی و حتی ضعف های ما نتوانست در اراده پولادین امت خللی وارد کند و نهایتا نمایش قدرت و ثبات و علاقه آنها را در تشییع و نماز و داغ با امام بزرگوار و بدرقه او و سوز و گدازها و دردها و ناله ها دیدیم و دیدیم که ده ها هزار عاشقان آن حضرت از قم، اصفهان، شیراز و مازندران و نقاط دیگر در هوای گرم بیابان های داغ را با پای پیاده طی کردند و خود را به مرقد مطهرش که قبله گاه عاشقان است رساندند و در آتیه نیز چنین خواهد بود و این است مفهوم علاقه خلل ناپذیر مردم نسبت به امام، انقلاب و اسلام. خلوص و اخلاص این مردم را هنگامی می توان ارزیابی کرد که توجه کنیم، آن هم ابزار احساسات و سوز و گداز را در تودیع و بدرقه امام نشان دادند و این از عمق ارتباط امت با امام فقیه و عزیز خود و آرمان های والایش حکایت دارد و همین است پشتوانه همبستگی انقلاب اسلامی که بنیانگذار بزرگ بر آن تکیه داشتند. و آن را محکم کردند و در وصیت نامه الهی ـ سیاسی خود، با خضوع همیشگی که در برابر ملت داشتند، چنین نوشتند: «و از ملت امید دارم با قدرت و تصمیم اراده به پیش روند و بدانند که با رفتن یک خدمتگزار در سدّ آهنین ملت خللی حاصل نخواهد شد و الله نگهدار این ملت و مظلومان جهان است». اکنون امام عزیزمان در میان ما نیست اما اندیشه های والای او هست. راه او در سطح جهان صدها میلیون رهرو دارد و عزت و افتخاری که برای مسلمین جهان و جمهوری اسلامی ایران و مردم این مرزوبوم و مسئولین نظام آفرید همیشه باقی خواهد ماند. اما رسالت کنونی مسئولین و مردم سنگین تر از گذشته است. و به حمایت مستمر و فداکاری بیشتر نیاز است و مردم نشان داده اند که آماده فداکاری و وفاداری نسبت به این میراث بسیار سنگین که «ثقل خدا» در زمین است می باشند. اما مسئولان امر بیش از پیش توجه فرمایند که خدمت به این مردم خوب و قهرمان و باوفا و ایثارگر و حل مشکلات آنها وصیت امام است و مسئولیت اسلامی و انقلابی و پشتوانه و ضامن بقای انقلاب. امام در این خصوص فرمودند: «ما باید تمام تلاشمان را بنمائیم تا به هر صورتی که ممکن است خط اصولی دفاع از مستضعفین را حفظ کنیم». به ویژه روحانیت معظم چه در مقام مسئولیت کشوری یا هدایت و ارشاد و جماعت و جمعه سفارشات صمیمانه امام عزیز را در حمایت از عدالت اجتماعی اسلام و خدمت به مردم مستضعف همواره منظور داشته و عملا به کار بندند که فرمود: «البته آن چیزی که روحانیون نباید هرگز از آن عدول کنند و نباید با تبلیغات دیگران از میدان بدر روند حمایت از محرومان و پابرهنه هاست چرا که هر کسی از آن عدول کند از عدالت اجتماعی اسلام عدول کرده است. ما باید تحت هر شرائطی خود را عهده دار این مسئولیت بزرگ بدانیم و در تحقق آن اگر کوتاهی بنمائیم خیانت به اسلام و مسلمین کرده ایم». (29/4/67 پیام برائت) و در وصیت نامه الهی ـ سیاسی امام همیشه جاویدمان با توصیه به رعایت و حمایت از این ملت بزرگ و شریف چنین آمده است: «و به مجلس و دولت و دست اندرکاران توصیه می نمایم که قدر این ملت را بدانید و در خدمتگزاری به آنان خصوصا مستضعفان و محرومان و ستمدیدگان که نور چشمان ما و اولیاء نعم ما هستند و جمهوری اسلامی ره آورد آنان و با فداکاری آنان تحقق پیدا کرد و بقائ آن نیز مرهون خدمات آنان است فروگذار نکنید و خود را از مردم و مردم را از خود بدانید....». امید است همان گونه که امام مردم را شناختند مسئولین جمهوری اسلامی برای همیشه قدر این ملت را بشناسند و در خدمت به آنان کوشا باشند تا نظام سرافراز و استوار بماند... .
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 108 |