تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,142 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,057 |
دانستیهائی از قرآن | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1368، شماره 93، شهریور 1368 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
دانستنیهائی از قرآن نیکو گفتارترین انسان «و من اسحن قولا متن دعا الی الله و عمل صالحا و قال انٌنی من المسلمین». سوره فصلت – آیه 33)) و کیست نیکو گفتار تر از آن کس که دعوت به سوی خذا کرد و نیکوکار شد و همی (به ناتوانی) گفت: من از مسلمانانم ( و تسلیم خذی جهانیانم). در این آیه شریفه، خذاوند دو شرط برای دعوت راستین به سوی حق و دین حق قرار داده است که اگر این دو شرط در کسی جمع نشود، دعوت و تبلیغش، ناقص و دروغین است. و باید مبلغین و دعوت کنندگان به خداوند- در هر مقام و لباسی که باشند- این دو شرط را دارا باشند تا هم تأثیر کلامشان افزونتر شود و هم خود کامیاب و پیروز گردند زیرا چه بسا مبلغی مردم را به سوی خدا دعوت کند و چون خود عمل به قولش نمی کند، دعوتش تأثیری نداشته باشد و چه بسا مبلغانی، مردم را به سوی خدا بخوانند و چون خود دارای عقیده راستینی نباشند و تسلیم در برابر احکام الهیه نباشند، هر چند مردم را هدایت کنند، خود در ضلالت و گمراهی فرو رفته و جزایشان جز دوزخ جایگاهی نباشد همچنانکه مرحوم امام « قدٌس سرٌه» همواره به روحانیون و مبلغین می فرمودند: کاری نکنید که مردم بوسیله شما به بهشت بروند و خود به جهنم روید. از این روی، خداوند دو شرط برای دعوت راستین قرار داده است: 1-کردار نیک: علم همواره باید توأم با عمل باشد و عالم و دانشمند که خود به علمش، عمل نکند و نیکو هم عمل نکند، در خسران و زیان است. در روایت از رسول اکرم صلٌی الله علیه و آله و سلٌم نقل شده که فرمود: «همانا اهل جهنم اذیت می شوند از بود بد عالمی که خود به علمش عمی نمی کند. و بتحقیق پشیمان ترین اهل جهنم کسی است که بنده ای را به سوی خذا دعوت کند و آن بنده خدا، دعوتش را بپذیرد و به سوی خدا روی آورد و اطاعت پروردگار کند، پس خداوند او را به بهشت ببرد ولی دعوت کننده را به جهنم ببرد چرا که خود به علمش عمل نکرده و پیروی از هوای نفس نموده باشد». (عدة الداعی- ص 67) و چه تشبیه زیبا و جالبی دار پیامبر گرامی صلٌی الله علیه و آله که دانشمند بی عمل را تشبیه می فرماید به چراغی که روشنائی بخش است و مردم از نورش بهره می برند ولی خود می سوزد و از بین می رود و به خاموشی می گراید. (عدة الداعی – ص 70) و در این زمینه روایت بسیار است و آیاتی نیز در قرآن آمده است که در آن نکوهش زیادی نسبت به چنین افرادی دیده می شود. در آیه دوم و سوم سوره صف می فرماید: «یا ایها الذین آمنوا لم تقولون ما لا تفعلون* کبر مقتا عند الله ان تقولوا ما لا تفعلون» ای مؤمنان! چرا می گوئید آنچه را عمل نمی کنید. نزد خداوند سخت نکوهیده و مبغوض است که چیزی بگوئید و به آن عمل نکنید. و در آیه 44 از سوره بقره آمده است: «اتامرون الناس بالبر و تنسون انفسکم و انتم تتلون الکتاب افلا تعقلون» آیا مردم را به خیر و خوبی دعوت می کنید و خود را فراموش می نمائید در حالی که کتاب خدا را تلاوت می کنید. آیا عقل ندارید؟! بنابر این لازم است قبل از هر کس، خود عالمان و فقیهان و فرمانروایان و بزرگان امٌت به احکام الهی عمل کنند و به قوانین اسلام سر تسلیم فرود آورند، تا اینکه بهانه ای بدست دشمنان ندهند و دوستان را نیز دلسرد و ناامید نکنند. و بالتبع بر مسئولین عزیز است که خودشان اولین عامل به قوانین کشور باشند، تا مردم با دل و جان، آن قوانین را پذیرفته و از آنها تخطٌی نکنند ولی اگر خدای نخواسته قانونکزاران خود به قوانین مصوبه شان عمل نکردند، نه تنها نباید تقوع عمل از دیگران داشته باشند که باید منتظر هرج و مرج و فساد بیشتر باشند، و این امری است طبیعی. چرا تا قیام قیامت نام «خمینی» به بلندی و عظمت برده می شود و محبٌت او هرگز از قلوب مؤمنین کاسته نمی گردد؟ برای اینکه او اگر مردم را به خدا دعوت کرد، قبل از هر کس، خودش به قولش عمل نمود و در برابر اوامر بی چون و چرای الهی تسلیم و مطیع محض بود و ما هم که خود را پیروان او می دانیم باید چنین باشیم . 2-عقیده خالص: اینکه در آیه می فرماید: « و قال اننی من المسلمین »-مقصود از قول این نیست که تنها با زبان اعلام کند از مسلمانان است، بلکه قول در اینجا به معنای رأی و عقیده است. یعنی هم خودش به قولش عمل کند و هم به آن سخت معتقد باشد. تنها بلند گوئی نباشد که سخنی را از جائی شنیده و برای دیگران بازگو نماید، بلکه با کمال خضوع و خشوع، تسلیم فرمان حق بوده و احکام الهی را پذیرا باشد که اسلام جز تسلیم در برابر خدا نیست و علامت تسلیم بودن، عمل کردن به احکام خداوند است. پس اگر کسی تسلیم حق بود، و عمل صالح داشت، آن وقت مردم را به سوی خدا فرا خواند، بی گمان از او برتر و بافضیلت تر انسانی وجود نخواهد داشت. و چنین بود شیوه پیامبر بزرگ اسلام، اولین دعوت کننده و اولین مبلغ خدا و پس از او اولیا و ائمه هدی و عالمان عامل و مؤمنان صالح.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 73 |