تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,743 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,961 |
سیره امام رضا علیه السّلام | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1368، شماره 94، مهر 1368 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 07 دی 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
سیره امام رضا علیه السّلام نهم مهر ماه امسال مصادف است با سی ام صفر، روز شهادت امام هشتم حضرت علی بن موسی الرضا علیه السّلام. بدین مناسبت، ضمن عرض تسلیت به برادران و خواهران عزیز، بخشی از سیره̾ آن حضرت را برای تیّمن و تبرّک نقل می کنیم. · عدالت و انصاف رهبر : یکی از صوفی مسلکان زاهد نما که زهد را در پوشیدن لباس چرکین و خوردن نان و سرکه محصور کرده بود، به عنوان اعتراض به امام هشتم علیه السلام عرض کرد : امت نیازمند رهبری است که نان خشک بخورد و لباس خشن بپوشد و سوار بر الاغ شود و به عیادت مریض برود ! حضرت خشمگین شد و پس از ذکر نمونه ای از رهبری حضرت یوسف «ع » فرمود : « انّما یراد من الإمام قسطه و عدله، اذ قال صدق، و اذا حکم عدل، و اذا وعد انجز؛ انّ الله لم یحرّم لبوسا و لا مطعما » ـ آن چه از امام و رهبر خواسته می شود، تنها عدالت و انصاف او است. اگر سخنی گفت، راستگو باشد و اگر حکمی کرد، عادلانه باشد و اگر ومعده ای داد وفا کند. همانا خداوند هرگز لباس و غذائی را حرام نکرده است. آن گاه این آیه شر یفه را تلاوت فرمود : « قل من حرّم زینة الله الّتی أخرج لعباده و الطّیبات من الرّزق » ـ بگو ( ای پیامبر ) چه کسی زینت های خدا را بری بندگانش حرام کرده است و چه کسی روزیهای نیکو و خوب را تحریم نموده است ؟ ( کشف الغمه ـ ج 3 ـ ص 147 ) · زهد آن حضرت با این که امام علیه السلام از نظر وضع زندگی، دارای امکانات رفاهی فراوانی بود و هر گاه در برابر مردم قرار می گرفت بهترین لباس های خود را می پوشید و خود را نیکو می آراست، با این حال زندگیش در منزل بسیار متواضعانه و زاهدانه بود. ابی عباد می گوید : « کان جلوس الرّضا علیه السلام فی الصّیف علی حصیر وفی الشّتاء علی مسوح ولبسه الغیظ من الثّیاب حتّی اذا برز للنّاس تزیّن لهم » ـ امام رضا علیه السلام در تابستان بر حصیر و بوریا می نشست و در زمستان بر فرشی موئین و جامه های زبر و خشن در تن می کرد ولی هنگامی که نزد مردم می آمد خود را می آراست. ( عیون اخبار الرضا ـ ج 2ـ ص 176 ) · دستور قناعت در خوردن روزی غلامان آن حضرت میوه می خوردند ولی میوه را تا آخر نخورده بلکه مقداری از آن را دور می انداختند. حضرت ناراحت شد و رو به آن ها کرده فرمود : « سبحان الله، إن کنتم استغنیتم فأنّ اناسالم یستغنوا، أطعموه من یحتاج الیه » ـ سبحان الله ! اگر شما از این میوه ها بی نیاز شده اید، بدانید که حتما افرادی هستند که به آن نیاز دارند، آن را به نیازمندان بخورانید. · رفتار با مردم : ابراهیم بن عباس گوید : « ما رأیت ابا الحسن الرضا علیه السلام جفا أحد بکلمة قط ولا رأیته قطع علی أحد کلامه حتی یفرغ منه و ماردّ أحدا عن حاجة یقدر علیها و لا مدّ رجله بین یدی جلیس له قطّ ولا اتّکی بین یدی جلیس له قطّ، و لا رأیته شتم أحدا من موالیه و ممالیکه قط، و لا رأیته تفل قط و لا رأیته یقهقه فی ضحکه قط، بل کان ضحکه التبسم، و کان اذا خلا و نصبت مائدته اجلس معه علی مائدته ممالیکه حتّی البوّاب و السّائس ». ( عیون اخبار الرضا ـ ج 2 ـ ص 182 ) هرگز نیافتم امام رضا علیه السلام را که سخن درشت به کسی بگوید و ندیدم او را که سخن کسی را قطع کند تا آنکه از سخن گفتن فارغ شود و هرگز کسی را در حاجتی که توان برآوردنش داشت، رد نکرد و هرگز در برابر کسی که نشسته بود، پای خود را دراز نکرد و تکیه نزد و هیچ وقت ندیدم او را که یکی از بردگان و غلامانش را ناسزا بگوید و او را ندیدم که آب دهان بیاندازد و او را نیافتم که در تبسّم کردنش با صدای بلند بخندد بلکه تنها تبسّم می فرمود. و هنگامی که تنها می شد و سفره غذا را می انداختند، تمام نوکران و بردگانش را دعوت می کرد و با خود بر سر سفره می نشاند حتی دربان و نگهبان و دامپرور. · صفات بارز حضرت : در ادامه̾ همان روایت، ابراهیم بن عباس می گوید : «... و کان قلیل النوم باللیل کثیر السّهر، یحیی اکثر لیالیه من اوّلها الی الصّباح، و کان کثیر الصیام فلایفوته صیام ثلاثه أیام فی الشهر و یقول ذلک صوم الدهر. و کان علیه السلام کثیر المعروف و الصّدقة فی السّروا کثر ذلک یکون منه فی اللیالی المظلمة، فمن زعم انه رأی مثله فی فضله فلا تصدّق ». حضرت شب ها کم می خوابیدند و بسیار بیدار بود. بیشتر شب هایش را تا بامداد احیا می کرد بسیار روزه می گرفت و هیچ وقت روزه سه روز در ماه را ترک نمی کرد و می فرمود : این روزه̾ دهر است. و آن حضرت بسیار کار خیر انجام می داد پنهانی صدقه می داد و بیشتر صدقه هایش در شب های تاریک بود. پس اگر کسی ادعا کند مانند او در فضیلت وجود دارد، باور نکن. · عبادت حضرت : رجاء بن ابی الضحاک گوید : مأمون به من دستور داد، آن حضرت را از مدینه به مرو ببرم و گفت : او را از راه قم عبور نده بلکه از راه بصره و اهواز بیاور و به من امر کرده بود که شخصا شب و روز مراقب حضرت باشم. آنگاه پس از دیدن آن وضعیت فوق العاده و استثنائی، خود می گوید : به خدا سوگند ندیدم مردی که نسبت به خداوند از او با تقوا تر باشد و یا بیش از او ذکر خدا بگوید در تمام اوقات و لحظات و یا بیش از او از خدا خوف داشته باشد. سپس به تفصیل از نماز و عبادت حضرت سخن می گوید که قسمت هایی از آن را در اینجا بیان می کنیم و اگر کسی مایل بود، این روایت بسیار جالب و خواندنی را به تفصیل بخواند، به کتاب عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 178 الی 182 مراجعه نماید : هنگامی که نماز صبح می خواند، پس از سلام نماز، در مصلّایش می نشست و همچنان تسبیح و تهلیل و تکبیر خدا می کرد و بر پیامبر و آلش صلوات می فرستاد تا آفتاب طلوع کند، آنگاه سجده̾ شکری طولانی به جای می آورد سپس نزد مردم می آمد و آنان را نصیحت و موعظه می کرد تا نزدیک ظهر، که تجدید وضو می کرد و دگر بار به مصلایش باز می گشت و نمازهای نافله می خواند... و پس از نماز ظهر و نافله نماز عصر، نماز عصر بجا می آورد و همچنان در بین نمازهای واجب خود، ذکر خدا می کرد. در اینجا به تفصیل نمازهای واجب و نافله حضرت را بیان می کند سپس می گوید : و هنگامی که شب در رختخواب می رفت، بسیار تلاوت قرآن می کرد پس هر گاه به آیه ای می رسید که در آن نام بهشت یا جهنم برده شده است، می گریست و از خداوند بهشت را درخواست می کرد و از جهنم به خدا پناه می برد... و حضرت در تمام نمازهای فریضه، در رکعت اوّل پس از حمد سوره انا انزلنا و در رکعت دوم پس از حمد سوره قل هو الله احد می خواند مگر نمازهای صبح و ظهر و عصر روز جمعه که در رکعت اوّل پس از حمد سوره جمعه و در رکعت دوم پس از حمد، سوره منافقون می خواند و نماز عشای شب جمعه را پس از حمد سوره جمعه و در رکعت دوّم پس از حمد، سوره سبح اسم ربک الأعلی می خواند. و همیشه حضرت در قنوتش این دعا می خواند : « ربّ اغفر وارحم و تجاوز عمّا تعلم، انّک أنت الأعزّ الأجلّ الأکرم ». و هنگامیکه آن حضرت را بر مأمون وارد کردم و از من پرسید که او را چگونه یافتی ؟ از تمام حرکات سکناتش در شب ها و روزها به او گفتم، مأمون به من گفت : ای فرزند ابی الضحاک ! او به خدا بهترین اهل زمین و عالم ترین و عابد ترین آنها است پس مواظب باش که آن چه از او مشاهده کردی برای دیگران تعریف نکنی تا بزرگواریش برای کسی معلوم نشود مگر آنچه من بر زبانم جاری سازم !! · عظمت و بزرگواری : مأمون در آغاز ولایتعهدی، از روی سیاست، خلافت را به حضرت پیشنهاد کرده می گوید : یا ابن رسول الله ! من به فضیلت و علم و زهد و پارسائی و عبادت تو آشنایم و تو را سزاوار تر از خودم در منصب خلافت می دانم. حضرت در پاسخش می فرماید : « بالعبودیّة لله عزّ و جلّ أفتخر و بالزّهد فی الدّنیا أرجو النّجاةمن شرّ الدّنیا، و بالورع عن المحارم أرجو الفوز بالمغانم، و بالتّواضع فی الدّنیا أرجو الرّفعة عندالله عزّوجلّ » به عبودیت و بندگی خدا افتخار می کنم و با زهد در دنیا، نجات از شر دنیا را می جویم، و با پارسائی و ورع از محرمات، امیدوارم به غنیمت های الهی دست یابم و با تواضع در دنیا، امید رفعت و بلندی مقام نزد خدای عزوجل را دارم. مأمون عرض کرد : چه می فرمائید که خودم را از خلافت عزل کنم و آن را برای شما قرار دهم و با شما بیعت کنم ؟! حضرت فرمود : اگر خلافت مخصوص تو است و خداوند آن را برای تو قرار داده است، پس برای تو جایز نیست، لباسی را که خداوند به تو پوشانده است از تن خارج سازی و به دیگری بپوشانی، و اگر خلافت از آن تو نیست، باز هم برای تو جایز نیست، چیزی که مال تو نیست به من ببخشی. آنگاه مأمون گفت : ای فرزند رسول خدا ! باید این امر را بپذیری و هیچ چاره ای نداری ! و بدینسان ولایت عهدی را به حضرت تحمیل کرد. اینجا بود که امام علیه السلام دست ها را به درگاه خداوند بلند کرده، عرضه داشت : « اللّهم انّک تعلم أنّی مکره، مضطرّ فلا تؤاخذنی کما لم تؤاخذ عبدک و نبیّک یوسف حین وقع الی ولایة مصر » ـ خداوندا ! تو می دانی که من مجبور و مکره شدم، پس مرا مؤاخذه نکن همچنان که بنده ات و پیامبرت یوسف « ع» را مؤاخذه نکردی هنگامی که حکومت مصر را پذیرفت. ( بحار الأنوار ـ ج 49 ـ ص 377 )
گناه جدید، بلای جدید · امام رضا علیه السلام : · « کلّما احدث العباد من الذّنوب مالم یکونوا یعلمون، احدث الله لهم من البلاء مالم یکونوا یعرفون ». ( اصول کافی ـ ج 3 ـ ص 377) هرگاه بندگان گناهان تازه ای را مرتکب شوند که سابقه نداشته است خداوند آنان را به بلاهای تازه ای گرفتار می سازد که ناشناخته است.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 93 |