انتخاب رهبری و تداوم خط حضرت امام « قدّس سرّه »

انتخاب رهبری و تداوم خط حضرت امام « قدّس سرّه »

رهبری جامعه̾ اسلامی، مسئولیت خطیری است که از عهده̾ انسان های والائی که از مراتب عالی اخلاص در راه خدا و علم و تقوی و عدالت و تدبّر برخوردار باشند، ساخته است ؛ زیرا تصدی این امر فاقد جنبه̾ پست و مقام و سایر جنبه های دنیائی می باشد بلکه انجام تعهّد و ایفای وظیفه ای است که رهبر و حاکم اسلامی در مقابل خداوند به عهده دارد.

مکتب اسلام که آئین چگونه زیستن و هدایت و کمال انسان را در همه عصر ها و نسل ها ارائه می نماید، در تمامی جنبه های زندگی فردی و اجتماعی انسان و عرصه های مختلف عبادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، قضائی، نظامی، اقتصادی، حقوقی و غیره،‌برنامه و راه و روش و آئین ویژه ای دارد که مجموعا یک سیستم و نظام کلّی را تشکیل می دهد. مکتب اسلام، تکلیف انسان را در تمامی عصر ها و در آینده̾ ناپیدای زمانی و نیز در عرصه های مکانی مختلف و از همه مهم تر، هم در این دنیا و هم در جهان دیگر روشن کرده است.

جامعیت و پویائی مکتب اسلام به گونه ای است که در هر شرائط زمانی و مکانی، راه و رسم زیستن را به انسان نشان می دهد و قوانینی را ارائه می دهد که نیازهای فطری و ابعاد مختلف وجودی انسان را از حیث جسم و روح و روان در دنیا و آخرت و در مسیر تعالی و تکامل وی تأمین می نماید. چنین مکتبی که برنامه̾ زندگانی بشر را ارائه داده و پاسخگوی نیازهای‌ فطری، جسمی و روحی انسان می باشد، نمی تواند در حاشیه قرار داشته و از آن سیمائی صرفا عبادی مشابه بعضی ادیان دیگر ساخته شود، بلکه باید در متن زندگی و اجتماعات بشری‌ حضور داشته و حاکم بر سرنوشت انسان ها باشد.

حاکمیت نظام اسلامی و آئین اسلام بر سرنوشت جوامع بشری، مستلزم وجود حکومت اسلامی و اختصاص حاکمیت به الله و تبلور و تجلّی بعد سیاسی مکتب اسلام می‌باشد. وجود حکومت اسلامی در جامعه منجر به حاکمیت قوانین شرع و احکام اسلام و تنظیم امور جامعه بر اسلام آئین و راه و رسم اسلامی خواهد گردید.

اینجا است که مسلمانان موظفند برای ایجاد حکومت اسلامی بپاخیزند و حاکمیت های جور و ستم و ضد اسلام را کنار زده و نظام اسلامی را حاکم نمایند و بر فقها و علمای اسلامی‌ نیز واجب است نسبت به ایجاد حکومت اسلامی و تنفیذ حکم خدا در جامعه قیام کنند و اساسا حکومت را در دست گیرند چرا که حکومت اسلامی به حاکم متناسب با خود نیاز دارد.

خصوصیت های رهبری

رهبری و هدایت کننده̾ جامعه̾ اسلامی و متصدّی حکومت اسلامی با مسئولیت خطیری که به عهده دارد از نظر اسلام دارای مشخصه هایی است تا بتواند جامعه̾ بشری مورد نظر مکتب اسلام را ایجاد و آئین اسلام را تجلی بخشد.

علاوه بر مشخصه های عمومی لازم برای مدیریت و رهبری از قبیل تدبیر و امانت داری و شجاعت و احساس مسئولیت و غیره، حاکم و رهبری جامعه و حکومت اسلامی باید از علم و تقوی‌ و عدالت برخوردار باشد. حاکم اسلامی باید عالم به تمامی‌ مسائل اسلامی‌ بوده و به عبارتی فقیه باشد و بتواند اجتهاد نماید و احاطه̾ کافی به اسلام داشته باشد تا بتواند اساس و شالوده̾ جامعه را بر پایه̾ اسلام پی‌ ریزی و به سوی الگوی مورد نظر آن هدایت نماید. حاکم اسلامی باید مزکّی و متقی بوده و از رذایل اخلاقی و گناه و گرایشات سوء نفسانی بدور باشد تا قدرت حاکمیت را به سوی خواهش های نفسانی  خود سمت گیری ننماید و بر قدرت مسلط بوده و از زاویه̾ مسئولیت و ادای‌ تکلیف به آن نگاه کند.

حاکم اسلامی باید عادل بوده تا بتواند عدالت اجتماعی را که مورد توجّه خاص اسلام است در جامعه برقرار کند و حق را اقامه نموده و داد مظلوم را از ظالم بگیرد و فضای جامعه را برای دادخواهی آماده نماید و به طور کلی حاکم اسلامی‌باید جامعه را با احاطه علمی خود به سوی الگوی مورد نظر اسلام هدایت نموده و افراد جامعه را در مسیر کمال انسانی تربیت اسلامی نماید.

وظایف خطیر حاکم اسلامی

حاکم اسلامی‌مسئولیت ها و وظائف خطیری به عهده دارد که برای‌تحقّق آنها باید از هیچ کوششی فروگذار نکند. اجرای احکام اسلامی در جامعه ـ تحقق عدالت اجتماعی اسلام ـ محو مظاهر شرک در جامعه ـ حفاظت و حراست از اصول عقیدتی و عملی و ارزش های اسلامی ـ آموزش و تربیت اسلامی انسان ها در مسیر کمال آنها ـ حفاظت و حراست از بلاد اسلامی‌ در مقابل تجاوز دشمنان اسلام و تنظیم امور ارتش و جنگ و دفاع ـ تبلیغ و انتشار اندیشه̾ اصیل اسلامی برای مردم جهان و سایر موارد، از وظائف عمده ای است که رهبر و حاکم اسلامی ملزم به انجام آن می باشد که بر همین اساس رهبر و حاکم اسلامی، اختیارات وسیعی نیز به عهده دارد.

از صدر اسلام به این طرف که حکام و خلافت های جور و ستم، حاکمیت بر جامعه̾ اسلامی را غصب نمودند، عملا مانع از شکل گیری حکومت اسلامی گردیده و حتّی سعی کردند، اندیشه̾ ایجاد حکومت اسلامی را از ذهن مسلمین بزدایند، به نحوی که امر حتّی بر عده ای از علمای اسلامی مشتبه شده و خود را متلی این امر مهم نمی دانستند و در قرون اخیر، استعمار غرب نیز به کمک حکام جور و ستم آمده و اندیشه̾ خطرناک جدائی دین از سیاست را به ذهنیت جامعه القا نمود تا کسی در فکر ایجاد حکومت اسلامی نباشد.

نظریه حکومت اسلامی

پس از قرن ها و آن هم در اوج بحران دینی و مذهبی قرن اخیر بزرگمردی از سلاله̾ پاک پیامبران (ع) یعنی حضرت امام خمینی قدس سره با فریاد رسای خویش اندیشه̾ حکومت اسلامی را از متون اسلامی به ذهنیت جامعه القا نمود و نظریه̾ انقلاب اسلامی را به مسلمانان و محرومان جهان عرضه داشت و به حوزه های علمیه و فقها و علمای اسلامی و مسلمین جهان، مسئولیت و رسالت تاریخی آنها را یادآور شد که به پا خیزید و اندیشه̾ حکومت اسلامی را تعلیم داده و تبلیغ کنید و عاشورائی به وجود آورید و در افکار عمومی مسلمانان موج اندیشه̾ حکومت اسلامی را ایجاد نمائید و بالاخره حکومت اسلامی را تشکیل دهید. او در اوج خفقان حاکمیت جور و ستم، و بر اساس مسئولیت خطیر خویش، الگوی نظام اسلامی را بر مسلمانان جهان عرضه نمود و برای‌ ایجاد آن، به مبارزه ای سخت و همه جانبه دست زد، او که به ادای رسالت الهی و تاریخی خود می اندیشید در این رهگذر با اطمینان خاطر به پیش رفت و خداوند نیز نصرتش داد و توانست در دوران حیات پر بارش حکومت اسلامی را از مرحله̾ اندیشه تا اجرا عینیّت بخشد و خود ولایت امر و رهبری امت اسلامی‌ و حکومت را بدست گیرد وکشتی نجات حکومت اسلامی را از طوفان های سهمگین حوادث، با درایت خاص خود عبور دهد و یادگار تاریخی حکومت اسلامی را به عنوان الگویی برای عصر ها و نسل های آینده به جا گذارد که در واقع همان الگوی حکومتی است که حضرت رسول صلی الله علیه و آله برای ایجادش برانگیخته شده و تلاش ها نمودند و تشکیلش دادند و حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نیز آن را تجلی بخشیدند.

اینک به ظاهر او از میان ما رفته است و امانت بزرگ و یادگار عزیزی که به جا گذاشت پیش روی ما قرار دارد تا ما چگونه به مسئولیت و رسالت الهی و تاریخی خود عمل کنیم ؟

انتخاب رهبری جدید

دشمنان اسلام، با رفتنش انتظار رفتن حکومت اسلامی را می کشیدند ولی چه ساده لوح بودند. آنها از عمق شالوده ای که او پی ریزی نموده بود غافل بودند. آنها نمی فهمیدند که امبت اسلامی و فقها وعلمای اسلام و حوزه های علمیه به رسالت خویش مبنی بر ایجاد حکومت اسلامی واقف شده و عظمت و ارزش امانت بزرگ او یعنی حکومت اسلامی را درک کرده و به آن وفادارند زیرا آنها تربیت شدگان مکتب اویند و ادامه دهندگان خط اسلام ناب محمدی (ص) که او ترسیم نمود. و دیدیم که پس از ارتحال جانسوزش، تداوم راه حکومت اسلامی‌ حتّی برای لحظه ای دچار وقفه نگردید و در حالتی که برای رهبری نظام برنامه و طرح پیش اندیشیده شده ای وجود نداشت، رهبر نظام اسلامی از سوی خبرگان امّت انتخاب گردید.

رهبر و حاکم اسلامی به مثابه قلب نظام اسلامی عمل می کند و ایجاد وقفه در این مهمّ خطرات جبران ناپذیری را به همراه دارد و دیدیم که در میان انظار حیرت زده̾ جهانیان حتّی امبت اسلامی جهان و ایران و در زمانی بسیار کوتاه پس از ارتحال رهبر کبیر انقلاب اسلامی، رهبر و قلب نظام اسلامی‌ تعیین گردید.

انتخاب حضرت آیة‌الله خامنه ای با ولایت امر و رهبری نظام اسلامی از سوی خبرگان منتخب امّت، دشمنان خارجی و داخلی انقلاب اسلامی را مأیوس، و امّت اسلامی را در ایران و جهان خشنود کرد. انتخاب خبرگان حقیقتا انخاب شایسته ای بود چرا که حضرت آیة‌الله خامنه ای علاوه بر داشتن شرایط و صفات رهبری، چهره̾ برجسته ای بود که در بین امت اسلامی برای رهبری جامعه مقبولیت داشت.

ایشان اسلام شناسی برجسته  و صاحب کمالات معنوی است و در فرازهای حسّاس، از اندیشه̾ اصیل اسلامی با شهامت و جرأت دفاع نموده است و این امر را بر خود فریضه می داند. او تربیت شده̾ مکتب رهبر فقیدمان حضرت آیة‌الله العظمی امام خمینی قدس سره که پرچم دار تشکیل حکومت اسلامی بود می باشد و طبعا راه و خط امام فقید را شناخته و به آن ایمان داشته و در تداوم و پاسداری از آن خواهد کوشید،‌او در مقابل عظمت امام فقیدمان احساس خظوع نموده و خود را سرباز راستین اسلام و راه امام و برپا دارنده̾ پرچمی که امامش در جهان برافراشت می  داند. او انقلابی اصیل و یار دیرین انقلاب مقدس اسلامی و مدافع سرسخت ارزش های انقلاب اسلامی و نیروهای حزب الله و مخلص و ایثارگر انقلاب می باشد.

او کینه̾ دیرینه̾ خود را در مبارزه با استکبار جهانی و سران قدرت شیطانی شرق و غرب حفظ نموده است. او همه چیز خود را در راه به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی و پاسداری از ارزش های آن طبق اخلاص گذاشته و تا سر حدّ شهادت به پیش رفته است. او سند افتخار جانبازی انقلاب را در بدن دارد. او در تهاجم وحشیانه و همداستان منافقین و صدامیان و آمریکا که در تابستان سال 1367 به کشورمان انجام پذیرفت، پرچمدار بسیج و حضور امت حزب الله در صحنه های نبرد حق علیه باطل گردید و خطری بزرگ را با مدد الهی و هدایت امام فقیدمان و یاری امت حزب الله از پیش روی انقلاب اسلامی دفع نمود.

او در آغاز جنگ تحمیلی و تمامی فرازهای‌ دفاع مقدس شخصا و در لباس سربازی، همانند رزمندگان عزیز اسلام در تمامی‌ صحنه ها حضور داشته و صاحب نظر بوده و بیش از هر کس در امور کشور داری واقف می باشد. او شخصیتی فاضل و علمی و فرهنگی و مقبول حوزه و دانشگاه شناخته می شود. او از مقبولیت خاصّی در بین حوزه های علمیه و علمای اسلام برخوردار بوده و در مسائل مختلف علمی و ادبی و فرهنگی و هنری و سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فلسفی و غیره صاحب نظر می باشد. او چهره ای‌ است که ایمان و اخلاص و تعبّد و تقوی‌ و علم و عمل و رزم و مبارزه و مردم داری و حوزه و دانشگاه و سیاست و تدبیر و مدیریت را در خود جمع نموده است و به همین اعتبار از مقبولیت خاصی در بین اقشار مختلف جامعه اعم از علمای اسلام  وانقلابیون اصیل و دانشگاهیان و سپاهیان و ارتشیان و نهادهای انقلاب اسلامی و نیروهای سیاسی و قضات و توده̾ مردم برخوردار است و بالاخره او چهره ای است که با مشخصه هایش لایق رهبری امّت و نظام اسلامی‌ و ولایت امری بعد از امام فقیدمان بود و به حقّ مجلس خبرگان انتخاب شایسته ای انجام داد.

امید به اینکه خداوند متعال به او توفیق خدمت به اسلام عزیز و سربلندی پرچم خونین و پر افتخار انقلاب اسلامی در جهان و انجام میثاقی که با امام فقید و معلّم عزیزش مبنی بر تداوم راه او بسته است عنایت بفرماید و بتواند به عنوان مظهر وحدت امّت اسلامی در مبارزه ای پیگیر با استکبار جهانی و مظاهر شرک و بت پرستی پرچم توحید را بر افرشته نگه داشته و آرمان ها و اصول انقلاب اسلامی را پاسداری و محقّق سازد، انشاء الله.